4_5796251218573527160.mp3
5.18M
واحد......
🥀🕊🥀🕊🥀
ای ذکر رایج والا مدارج
هرکی مریض داره بگه باب الحوائج
یا باب الحوائج
رو قله ی دل علمت ابوالفضل
منو ببر به حرمت ابوالفضل
کلید حل مشکلات ابوالفضل
همون دو دست قلمت ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل)2
ای سفره ی بزم پر برکت و فضل
ای ساقی لب تشنگان جانم ابوالفضل
ای جانم ابوالفضل
صاحب روز تاسوعا ابوالفضل
ذکر لب علم کشا ابوالفضل
آب میاره ساقی برات ابوالفضل
اگه بگی واعطشا ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل)2
مولانا عباس کارم با عباس
ناله ی اهل حرم جیب الماء عباس
لسکینه یا عباس
میگم عموم پهلوونه ابوالفضل
به خیمه آب می رسونه ابوالفضل
مشک و بگیر و زود بیا ابوالفضل
رباب دیگه نمی تونه ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل)2
🌴🌲🌴🌴🌲🌴
هرکی مریض داره بگه یا باب الحوائج😭😭😭
التماس دعا🤲
حاجت روا🤲
از کتاب مداحی نو حو علی الحسین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2. به کمک عمه.mp3
6.22M
#نوحه_حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_رسولی
به کمک عمه جونت
بچه ها رو خوابوندم
توو سخت ترین
شام غریبون عالَم
حالا توی این بیابون
دنبال تو میگردم
گل نازم
خیلی پریشونِ حالم
کجایی گل نازم ؟
صدا کن منو بازم
بیا تا برات از دستام
گهواره بسازم
لالایی لالایی
یعنی الان کجایی
لالایی لالایی
کجای کربلایی ؟
لالایی لالایی
یعنی الان کجایی
لالایی لالایی
نگی رو نیزه هایی
عمه حتما میدونه
این راز رو
از چشمای سرخش معلومه
هر کُشته ای
گریه کُن داره
اما ای وای ، بچم مظلومه
لالایی لالایی
یعنی الان کجایی
لالایی لالایی
کجای کربلایی ... ؟
محرم
#شور
سلام آقای دلم
حسین حسین حسین
سلام آقای دلم یا اباعبدالله
عجینه با تو دلم یا اباعبدالله
توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲
حسین /میگیری دستامو
حسین /میبینی اشکامو
حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی
ازچشمای خیسم، دردامو میخونی
(مَن لی غیرُک حسین)۳
(مَن اِمامُک حسین)۳
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
من اگه از تو نگم، زبونم میگیره
روتو که برگردونی کنیزت میمیره
اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم
چجوری دلت میاد از حرم دور باشم
حرم/ روز و شب اشکامه
حرم/ تو قاب چشمامه
حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا
تو شب های جمعه از زائرها غوغاست
انتَ سلطان حسین
سنه قربان حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه
برای من کاری کن که داره دیر میشه
نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم
نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم
حسین/ نعم الامیر من
حسین/ عشقت تقدیر من
حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم
نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم
مَن لی غَیرُک حسین
مَن اِمامُک حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
4_5890868003779643797.mp3
1.48M
#حدیث_کسا
#شعر #حدیث_کسا
#حاج_امیر_عباسی
🍃🌹🍃
خوانم حدیثِ کسا،در مدح آل عبا
بر خَمسهٔ طیّبه،گویم درود و ثنا
عشق این ها بُوَد در روح و جانم
اِنَّما یُریدُ الله بر زبانم
یا فاطمه یا زهرا...
بیتِ اُمُّ السَّلَمه،جَنّتِ کبریا شد
محل اجتماعِ،جمعِ آل عبا شد
تحت کسا به امرِ حیّ دادار
شد جای احمد و عترتِ اَطهار
یا فاطمه یا زهرا...
طبقِ حدیث کسا،که نورِ راهِ همه است
مِحوَرِ اهل بیت و،کُلّ عالَم فاطمه است
یار رب دلها را غرقِ تَوَلّیٰ کن
ما را فداییِ راهِ زهرا کن
یا فاطمه یا زهرا...
این زهرا با این مقام،با این شُکوه و وَقار
پهلویش بشکسته شد،در بین در و دیوار
شد در راه علی قَدِّ خمیده
محسنش شهید و خودش شهیده
یا فاطمه یا زهرا...
شاعر: #امیر_عباسی
#روضه_دفتری 👇
🍃🌹
*حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است*💥
این حدیث آمد ز زهرای بتول ،
فاطمه صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه التجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای ممتحن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا نکو تر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جد ما ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم حسن ،
گفت بابا جان فدایت جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضا ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضا ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ،
بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رساند حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کل عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضا
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید ،
شفای تمامی مریضها و رفع بلای عظیم کرونا بحق پنج تن آل عبا "🌹
" التماس دعا "
🍀حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است🍀
تقدیم به شما محب اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید لطفأ تا انتها با تأمل وتفکر بخونید لذت میبرید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء میبرید
✅این حدیث آمد زِ زهرای بتول ،
فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه اِلتجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جدّ ما ؛ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ،
گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدّم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدّتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضی ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضی ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کَرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نُه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مِهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ،
بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای ربّ جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رسانَد حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کلّ عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دَلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضی
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سِحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید ، 🍀
شفای تمامی مریضها به حق پنج تن آل عبا "🌹
" التماس دعا
یازهرا🥀:
یگانه:
شعر برای شروع حدیث کساء
✨مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود
🍃که روز محشر به این پنج تن رهانم تن
✨بهین خلق و برادرش و دخترو دو پسر
🍃محمد و علی و فاطمه و حسین و حسن
✨ایا کسی که شدی معتصم به آل رسول
🍃زهی سعادت تو لاتخف ولا تحزن
التماس دعا
معمولا حدیث کسا و ترجمه بکارمیبرند
ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻮﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺒﺮﯾﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﮐﺮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺁﺗﺶ ﻋﺮﺵ ﻭ
ﻓﺮﺵ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﺎﺕ
ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻭﻻﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﮐﺴﺎ
ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﯾﻘﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺷﺪ ﭼﻮ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﮐﺴﺎ ﺳﺮ ﺣﻠﻘﻪ
ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻣﺲ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﮔﻠﮕﻮﻥ ﻗﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻧﺪﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺫﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ
ﻣﺼﻄﻔﯽ
ﮔﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﯿﻞ ﻣﻠﮏ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺎﯼ ﺣﯽ
ﮐﺮﯾﻢ
ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻭﺣﯽ ﺁﻣﺪ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ
ﻣﻦ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮐﺴﯿﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺞ ﺗﻦﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﻭﺯ
ﺷﻤﺎﺭ
ﺷﺪ ﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ
ﻣﺮﺗﻀﯽ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻮﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ
ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﺴﺮﻭ ﮐﺮﺏ ﻭﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ
ﺣﺴﯿﻦ
ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻥ ﻟﻮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﺣﻖ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ،
ﺍﻭﻻﺩﺷﺎﻥ
ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻣﯿﺎﻥ
ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺑﻼ ﮔﺮﺩﯾﺪﺷﺎﻥ ﻣﺎﺗﻢ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ
ﺗﻦ
ﮔﻔﺖ ﺯﻫﺮﺍﺍﯼ ﻏﺮﯾﺐﺍﯼ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ
ﺣﺴﯿﻦ
ﮔﺸﺘﻪﺍﯼ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﯼ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯼ ﭘﻨﺞ
.
#اربعین
#روضه اربعین و #گربز به روضه حضرت
🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین
🔸زینب آمد بر سر قبر حسین
امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد...
🔸بر سر قبر برادر چون رسید
🔸ناله و آه و فغان از دل کشید
یا صاحب الزمان...
تا اهلبیت به کربلا رسیدند...
مثل برگهای خزان...
خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند...
هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت...
یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته...
یکی قبر قاسم رو گرفته...
یکی کنار قبر عباس...
یک مادری هم کنار قبر علی اصغر...
اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده...
🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن
🔸گفت با قبر برادر این سخن
🔸السلام ای کشته راه خدا
🔸السلام ای نور چشم مصطفی
داداش ببین خواهرت برگشته...
🔸بهر تو امروز مهمان آمده
🔸خواهرت از شام ویران آمده
داداش نبودی ببینی..
بعد از تو با ما چه کردند...
🔸چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم
داداش طاقت داری بگم یا نه...
🔸بعد قتل و غارت اموال تو
🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو
🔸بس که سیلی شمر زد بر رویشان
🔸گشت نیلی صورت نیکویشان
جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند...
چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند...
هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند...
بهشون سیلی میزدند...
بزار اینطوری بگم...
🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
همه بچه ها رو زدند...
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف...
🔸آه از آن ساعت که از روی غضب
🔸زاده ی سفیان یزید بیادب
🔸در حضور خواهر گریان تو
🔸چوب میزد بر لب و دندان تو
داداش حسین خیلی برام سخت گذشت...
مجلس یزید ملعون...
وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد...
شرمنده حسین جان...
نتونستم کاری کنم...
آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند
آی غریب حسین...
خوب با داداشش درد دل کرد و گزارش سفر داد. بعد به امام سجاد فرمود : قبر برادرم عباس کجاست.
امام سجاد ، عمه رو برد کنار علقمه و یه قبر کوچیک نشون حضرت داد...
حالا مگه گریه ی زینب قطع میشه....
گفت :یادگارِ برادرم ... داداشم عباس رشید بود ... این قبر کوچیک چیه دیگه؟
امام زین العابدین فرمود :عمه جان همینقدر برات بگم که من خودم بدنِ عموم عباس رو ، ورق ورق روی هم چیدم .... آخه عموم اربا اربا شده بود.*
آی حسین......
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
#روضه_اربعین
*(مرحوم حاج حسن جمالی میگفت من قدم سند این روضه رو در کتب قدما دیدم)
.#روضه_دفتری
💐💐💐💐💐💐💐
مناجات با امام زمان(عج)
اباصالح ، این دل تنگم ، آرزو دارد ، یا اباصالح
ببیند روی تو را میلِ ، گفتگو دارد ، یا اباصالح
اباصالح ، حاجتم شده این ، که جمال تو را ، من نظاره کنم
نیایی از غصِّه می میرم ، این گریبان از غصِّه پاره کنم
ببین دل تنگم گل نرگس
تویی آهنگم گل نرگس
العجل مولا ، العجل مولا
اباصالح ، خاک پای توام ، من فدای توام ، مبتلای توام
بیا مولا ، تا نبینی من ، مثل یارانم ، جان فدای توام
تو خوبی و من بدم مولا
به درگاهت آمدم مولا
العجل مولا ، العجل مولا
من امشب با ، بار ظلم و گناه ، سویِ کوی شما ، آمدم آقا
پناهم ده ، تا که آواره ، تر از این دیگر ، نشوم مولا
تو را جان مادرت زهرا
نکن امشب رد مرا مولا
العجل مولا ، العجل مولا
🌸🌸🌸🌸🌸
دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی
دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار
اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار
به یاد آن صورت نیصفو که خورده بود از عدو سیلی
دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر
دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات
پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا
دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان
اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان
شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم
به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم
دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را
بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا
یا ابا صالح یا ابا صالح
التماس دعا موقع خوندن برای تمام ملتمسین
فعالان گروه خدا قوت
#حضورتان_عالی✅🌺🍃
#حاجت_روا_عاقبت_بخیربشید_ان_شاءالله
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💫#بسم_الله_الرحمن_الرحیم💫
مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
💠🍃💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
💠🍃💠
کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
💠🍃💠
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
💠🍃💠
کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها)
http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c
💠🍃💠
عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6
آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات
@Gomnam1038
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
💠🍃💠
🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
4_5792180014778686432.mp3
2.91M
|⇦الشِّمْرُ جَالِسٌ..
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمة الله علیه:
محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند همه اهلبیت کشتی نجاتن ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•الشِّمْرُ جَالِسٌ...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یکی از روضه هایی که امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه به آن اشاره میکند این روضه است...
میفرماید: یا اباعبدالله! اگر تماممصائبت را فراموش کنم اون ساعتی که اسب بی صاحبت برگشت را فراموش نمی کنم...
تمام این زن و بچه چشم انتظارن حسین برگرده تا آقا رو دوباره ببینن... یه وقت شنیدن صدای شیهه ی ذوالجناح میاد... همه خوشحال شدن، گفتن: خدایا شکرت بابامون برگشته، از خیمه بیرون آمدند...دویدن سمت ذوالجناح، اطراف ذوالجناح رو گرفتن یکی می گفت: آی ذوالجناح! بابام کجاست؟ یکی می گفت: ذوالجناح! برادرم کجاست؟ دختر کوچولوی امام حسین جلو آمد، این دستا رو به گردن ذوالجناح انداخت، صدا زد آی اسبِ بابام! می دونم یتیم شدم، می دونم بابا ندارم، می دونم بابام رو کشتن...
اما یه سؤال دارم. آی ذوالجناح! وقتی بابام میدان میرفت این لبهاش خشکیده بود، به من بگو بدانم آیا کسی به بابام آب داد، یا لب تشنه سر از بدن بابام جدا کردن؟
ميگن: این حیوان سرش رو به زیر انداخت به سمت گودال رفت، این زن و بچه هم به دنبالش... یعنی خودتون بیایید ببینین چه خبره. رسیدن بالای تل زینبیه، صحنه ای رو زینب دید نگاه کرد دید" الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِك...
🌷#روضه_امام_زمان
🕊#روضه_امام_حسین
🌷#روضه_حضرت_علی_اصغر
🕊#گریز_به_حضرت_علی_اصغر
🌟ماهدیه کنیم بروح احمدصلوات
🌟برآدم و نوح وهم محمدصلوات
🌟بر جمـه انبیا و اوصیا باد سلام
🌟بر خاتم انبیا محمــــد صــلوات
(#دعایفرج)
🔸 #السلامعليكيامولایصاحبالزمانيابنرسولالله
🔸 #السلامعليكيابنأميرالمؤمنين
🔸 #السلامعليكيابنفاطمهالزهراءسیدهنساءالعالمين
🔸 #السلامعليكيابنالأئمهالحججعلىالخلقأجمعين
🔸 #السلامعليكیامولای
🔹 #یاصاحبالزمان..3
🌾خوشا روزی که غمخوار من آید
🌾شبـــــی آقا به دیـــــدار من آید
🌾خوشــــا روزی که ماه من بیاید
🌾به پایان آن شـــب تار من آید
♻️آقا جان..امروز به هزار امید اومدیم تو مجلس..
مگه میشه مولا جوابمون رو نده؟
🌾خوشاروزی که دردل غم نباشد
🌾شـــب شادی دلــــدار مـــن آید
آقا جان..
🌾بجزدیدارتو آقاجان کاری ندارم
🌾بیــــا تا آخـــــرِ کار من آیـــــــد
🌷#یابن_الحسن..
⏪ان شاالله بیاد اون روزی که امام زمان تکیه به دیوار خانهٔ کعبه بزنه..
لحظه ای که صدا میزنه..
#یااهلالعالماناالمهدی
#یااهلالعالمانجدیالحسینقتلوهعطشانا
🌷#یابنالحسن..
(همه صدا زدند)
⬅️ماه ماه شعبانه..
(ماهی که پیامبر اکرم می فرماید: ماه شعبان ماهیه که اعمال انسانها بالا می ره..در حالیکه مردم از اون غفلت می کنند)
بهترین و خالص ترین عمل چیه پیش خدا؟
گریه برا مصائب اهل بیته.. مخصوصا یکی یه دونهٔ خدا ابی عبدالله..
قدر اشک چشمتُ بدون..
⬅️تو همین ماه شعبان دو تا قنداقه رو ملائکه به آسمونا بردند..
یکی قنداقه ابی عبدالله بود..
یه وقت بیبی دوعالم نگاه کرد دید حسینش تو گهواره نیست..
(مضطرب شد نگران شد..مادره دیگه دل نگران میشه)
⏺پیغمبر فرمود فاطمه جان نگران نباش، آسمونیا چشم انتظار حسینت بودن.. ملائکه عاشق زیارت پسرت بودند..آسمونیا میخواستن حسینتو ببینند..
بعد از سه روز قنداقه ابی عبدالله رو سالم آوردن برای مادرش، خانم فاطمه زهرا..
🍁(دومین قنداقه که به آسمان برده شد میدونی کدوم قنداقه بود)
⬅️قنداقهٔ نازدانهٔ امام عسکری و نرجس خاتون..
اصلا نازدانه همه عالمه..
ولی نعمت همه مونه...
قنداقه آقا صاحب الزمان رو هم به آسمان بردند،،
بعد مدتی برگردوندن..
اما اما اما..
(هااا...بعضیا فهمیدن چی می خوام بگم..جلو جلو رفتن تو روضه...)
⬅️آخ من یه مادری رو سراغ دارم تو خیمه.. رو خاک ها نشسته..هی دست رو دست میزنه..
میگه ای خدایی که یوسف رو به یعقوب برگردوندی، ،پسر منم بهم برگردون..
ای (رباب)3 ..
(امان دل از دل رباب)2
نام باب الحوائج علی اصغر امام حسینه..
🔆🔅به نیت اونایی که التماس دعا گفتن..
آی مریض دارا.. حاجت دارا.. آی جوون دارا..آی گرفتارا.. بندِ قنداقهٔ این آقازاده رو بگیر..
(علمای بزرگ وقتی حاجت بزرگی داشتن متوسل میشدن به روضهٔ علی اصغر ع)
آی آبرو دارا..آی آرزومندان کربلا..
اما یه وقت دیدن ابی عبدالله وسط میدان حیرانه..
♻️( خدا نیاره برا هیچکس به چه کنم ،چه کنم بیفته)
⏪آره والله،، همه کارهٔ عالم،، چاره ساز عالم،، ارباب من و شما نمی دونه چکار کنه..
یه قدم سمت خیمه برمی داره..
دوقدم برمی گرده..
نمی دونه چی جواب مادر علی اصغر رو بده..
اما دیدن قنداقهٔ علی اصغر رو زیر عبا پنهان کرد..
بجای اومدن به خیمه..
آخ رفت پشت خیمه..
داره برا علی اصغرش قبر آماده میکنه..
آاااخ..الهی هیچ بابایی به روز حسین نیفته..
الهی هیچ بابایی برا جگر گوشه اش قبر آماده نکنه..
⚜آخ گُلِ نشکفته ام راچید دشمن
⚜سپس براشک من خندید دشمن
⚜الهــــــی که نبیـــــند باغبانـــی
⚜شـــود یاس سپیدش ارغــوانی
⬆️(اوج)اومدن گفتن رباب..
اگه می خوای یه بار دیگه بچه تو ببینی.. زود برو پشت خیمه..
اما یه وقت رسید.. دید حسین، علی رو داخل یه قبر کوچولو گذاشته..
می خواد خاک بریزه..
صدا زد مهلا مهلا یابن الزهرا..
آقا جااان..
اجازه بده یه بار دیگه صورت قشنگ اصغرمو ببینم..
آقا جان مادرم طاقت ندارم..
بزار یه بار دیگه علی مو ببینم..
آخ مادر سیرابت کردند مادر..
با تیر سه شعبه آبت دادن مادر..
آخ علی جان..
🦋(دشتی)
🍂لالایی کودکِ ناخورده شیـــرم
🍂شدی سیرابِ خون طفلِ صغیرم
🍂دعا کــــن بعد تو مادر بمیـــــرد
🍂نباشــد قبـــر تو در بر بگیــــرد
✅خدابه حق ابی عبدالله ع..
به حق شیرخوارهٔ حسین...علی اصغرع..
به حق ناله های دل خانم رباب..
هرکسی با هر حاجتی اومده..
امروز کسی دست خالی برنگرده..
⏹همهٔ حاجات مد نظر، رأس همه حوائج فرج آقامون مولامون صاحب الزمان،از عمق وجودت ناله بزن..بگو..
#یاحسیــــــــن
در هنگام شهادت علی اصغر، ابی عبدالله اینطور دعا کرد
خداوندا، اگر امروز یاری اهل آسمان را از ما دریغ کردی، آن را برای زمانی بهتر (یعنی روز ظهور) قرار بده، و انتقام ما را از این ظالمان بستان!
📚 الإرشاد ج ۲ ص ۱۰۸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روضۂ دفتری
#ختم پدر
✍#تایپ و ارسال: علیمحمدی*
*غم دل با که گویم ای عزیزان*
*که دیگر رفته از دستم پدر جان*
*غریبانه پدر بار سفر بست*
*فراق او نباشد باورمان*
*زِ بعد رفتنش کاشانه ی ما*
*شده همرنگ با شام غریبان*
*عجب دردیه این درد جدایی*
*زِ هجرانش پریشانم پریشان*
*مجلس امشب ما بیاد پدر عزیزمون....... برپاست، بذار حرف دل دختراشو براتون بگم، کدوم دختر؟*
*همون دختری ک الان چند روزه صدای بابا رو نشنیده ، دختری ک الان چندین روزه باباشو ندیده*
*آخ بابا چرا دیگر نمی آید صدایت*
*رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت*
*میدونی امشب درد دل این بچه ها چیه ؟*
*بابا دیگه آروم بخواب ، بابا دیگه جائیت درد نمیکنه ، دیگه از درد نمی نالی ، بابا فکر نمی کردم به این زودی داغ تو رو ببینم ، فکر نمیکردم برات لباس عزا به تن کنم ، بابا سرمو بلند میکردم میگفتم منم بابا دارم میگفتم تاج سر دارم، بابا شنیده بودم داغ بابا سخته اما شنیدن کی بُوَد مانند دیدن..*
*بخدا فرق نمیکنه پدر اگر پیر هم باشه عزیزه ، پدر اگر بیمار هم باشه دوست داشتنیه*
*الان چندین روزه روی ماه بابا رو ندیدین الان چندین روزه چراغ خونه تون خاموش شده*
*آی عزیزانِ داغدیده میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خانه و روشنایی خانه است، پدر پشت و پناه دختره، پدر تکیه گاه دختره اما بگم اگه شما داغ بابا دیدین جمعیتی اومدن به شما تسلیت و سر سلامتی گفتن ، اما دل عالمی بسوزه برا اون بچه هایی که تازیانه خوردند ، زخم زبون شنیدن ،دلِ عالمی بسوزه برا یتیم امام حسین کنج خرابه ناله میکرد و گریه میکرد ، سر بریده ی بابا رو نشونش دادن نشست هی با این سر درد و دل میکرد، هر کجای این مجلس نشستی بلند بگو یا حسین.....*
*مارضایی*
*عزیزم وُ شیعیون کمک کنید وَلا سردار سَرُم رفت*
*وُ چه سردار سری وَلا گنج و گوهرُم رفت*
*هِشتیُم رفتی (بابا)وَلا کارُم شده ناله*
*وُ غصه خَوردن بعد تو کار ما زارهَ*
*عزیزم وُ خونه بابا کجاس(رَشه دیت نشونمُ)*
*تا رَوُم پیشش گووُم که ای بابای مهربونُم*
*وُ زندگی بعد تو بابا بخدا(پُرسوز وگُدازهَ)*
*(گر خونم بهشت بو) وَلا بی تو نَمبرازهَ*
*نَمبو ایی دل پَتی بسکه غصه داره*
*آرزو مند به دلم نمبینمت دوبارهَ*
*عزیزم وَندی مین دلوم (درد بی دوایی)*
*هِشتیُم رفتی سفرآخه کی می یویی*
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🕊﷽🕊
⛔️#ختم_پدر
❌#دفتری_پدر
🍁خوهی ز پل صراط آسان گذری
🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات
🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی
🍁سقای شهیددست جدا راصلوات
🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن
🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات
🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی
🍁جمع شهدای کربلا را صلوات
🌿(#دعای_فرج)
☑️((#السلامعلیکیااباعبدالله))
#یاحسینیاحسینیاحسین☑️
🔅بعد مرگم بنویسید، به سنگ لحدم
🔅من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم
🔅بنویسید که پرپر شده همچون گل یاس
🔅بنویسید شده مست و خراب عباس
♻️من به آغوش پر از مهر تو محتاجم
(یا اباعبدالله)
♻️بده در راه خدا من به خدا محتاجم
♻️من به بخشندگی آل عبا محتاجم
♻️از قنوت سحر مادرتا ن جا ماندم
♻️پسر حضرت زهرا به دعا محتاجم
⬅️مجلس بیاد یکی از ارادتمندان و یکی از عاشقان و سینه سوختگان ابی عبدالله است، که از دنیا رفته...یا اباعبدالله...
امروز یه نظری یه عنایتی به این مجلس و محفل ما کن..آقا جانم
من از طرف همه تسلیت میگم به بازماندگان این عزیز بابا...
به همسر و یادگارای این عزیز بابا...
تسلیت به خواهر/برادر
به بستگان..
💚قربون مهر و وفات بشم بابا...2
چقدر با محبت بودی بابا..
♦️بابا چرا دیگر نمی آید صدایت
⬅️این درد دل دختر خانمای داغ دیدشه..
(کدوم دختر)
اون دختری که الان (3روزه یک هفته است چهل روزه) صدای بابارو نشنیده..
دختری که الان( 3 روزه روی بابا رو ندیده)
بابا قربون اون خنده هات برم بابا...چقدر با محبت بودی بابا...
بابا...جات بین ما خالی بابا...
💠آخ..
♦️بابا چرا دیگر نمی آید صدایت
♦️رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت
⬅️بابا راحت شدی از این دنیا بابا...بابا
بابا الان (3روزه) رختخواب بیماریتو جمع کردند بابا...
میدونی امروز درد دل دختراش چیه...
میگن بابا..الان چند روزه رختخواب بیماریتو جمع کردیم بابا...
بابا دیگه آروم بخواب بابا...
بابا دیگه جائیت درد نمیکنه بابا..
دیگه از درد نمی نالی بابا...
بابا فکر نمیکردم به این زودی داغ تو رو ببینم بابا...
فکر نمیکردم به این زودی برات لباس عزا به تن کنم بابا..
بابا... سرمو بلند میکردم میگفتم منم بابا دارم...میگفتم منم تاج سر دارم..
اگه مشکلی داشتم می اومدم دردای دلمو بهت میگفتم بابا..
اما از این به بعد دردای دلمو به کی بگم بابا...
آخ ..بابا ..نمیدونستم غم بی پدری اینقدر سنگینه بابا..
(بابا شنیده بودم داغ پدر سخته)
اما شنیدن کی بود مانند دیدن..بابا، بابا، بابا...
🖤(دشتی)
آخی
◾️(لالا لالا لالا)2 ای نازنینُم
بابا
◾️آخ عزیزُم لالا لالا ای مهربونُم
◾️لالا لالا لالا آرام جونُم
◾️لالا لالا لالا (بابا) دردت بجونُم
◾️آی چقدر خون جگر بَهرِت بریزُم
🌀آی کسی که بابا داری قدر بابا رو بدون..
(چرا)
بخدا هیچ کسی جا بابا رو نمیگیره..
عزیزایی که داغ بابا دیدن منو ببخشن..
راست میگن ..خونه ای که وجود با صفای بابا نباشه دیگه اون خونه صفایی نداره...
وای3
دیگه اون خونه رونقی نداره...
🔹دلم ز غصه سیره
🔹به چنگ غم اسیره.
🔹دیگه بدون بابا
🔹دختر دلش میگیره
🔘بابا خدا نگهدار..
(بابا... درد دل دختراته بابا...)
🔘بابا خدا نگهدار...
🔹ای مونس عزیزم
🔹بابا خدا نگهدار
🔹داغی که دیده ام من
بابا ..بابا
🔹نداره راه چاره
🔹(ای اهل دل بدونید
🔹دنیا وفا نداره)2
آره والله دنیا وفا نداره...
🔹آی رُفقا بیایید
🔹یه شاخه گل بیارید
(چرا..)
🔹گُلم به زیر خاکه
🔹رو قبرش گل بزارید
🔘بابا خدانگهدار...
⏪دختر خانما... آخ عروس خانما...میخوام بگم اگه داغ بابا دیدید دیگه کسی جسارت بهتون نکردند...
سیلی به صورت شما نزدند..
یا اباعبدالله...
آقا جان.....مجلس یکی از ارادتمندان شماست آقا جان..
🌐اما...بگم دختر خانما این همه جمعیت امروز اومدن...به شما تسلیت گفتن..سر سلامتی گفتن..
قربون این قدمهاتون بشم که امروز اومدید... عزیزانِ این نازنین بابا رو تسلیت بدید..
اما دلای عالمی بسوزه برا اون بچه هایی که تازیانه ها خوردند ..زخم زبونها شنیدند...حق بچه یتیمه تسلیتش بدن ..سر سلامتی بگن.آرامش کنند....اما دل عالمی بسوزه برای یتیم حسین ع..
کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد..
🖤(دشتی)
آخ ..
❣یتیمی درد بی درمان یتیمی
❣یتیمی خاری دوران یتیمی
❣اگر دست پدر بودی به دستم
❣چرا گنج خرابه می نشستم
❣اگر می بود بابای نِکویَم
❣نمیزدشمر دون سیلی به رویم
🔆ناله داری به غربت یتیمان ابی عبدالله به اشک و آه و ناله سه ساله حسین ع بلند ناله بزن بگو یا حسین..
🦋هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🦋
⚜️🍂⚜️#قسمت_دوم _روضه و توسل جانسوز _ شبِ ششم محرم 95 _روضۀ قاسم ابن الحسن علیه السلام _ حاج میثم مطیعی⚜️🍂 ⚜️
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
❗️ توجه ❗️:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
آه،گفتی می خوای فدایِ من شی
خواستم نری اما نذاشتی
عزیز مجتبا ، بمیرم
زره به قامتت نداشتی
این کیست که به جای زره با کفن آمد
انگار به یاری حسینش،حسن آمد ...
*طبری نوشته : حُمَیدبن مسلم راوی صحنه کربلاست؛ میگه : خودم دیدم"خَرَجَ إلَينا غُلامٌ..." دیدم یه نوجوانی آمد میدان "كَأَنَّ وَجهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ" صورتش مثل ماهپاره بود ..." في يَدِهِ السَّيفُ" در دستش شمشیرِ ... (اما...) "عَلَيهِ قَميصٌ وإزارٌ ونَعلانِ" به جای زره تنش پیراهن عربیه ... (برای غربتت بمیرم حسین ...) حتی راوی میگه یادم نمیره ، بند یکی از نعلیناشم پاره شده بود ... "ما أنسى أنَّهَا اليُسرى" میگه : یادم نمیره،بند پای چپش بود ...*
آه،گفتی می خوای فدای من شی
خواستم نری اما نذاشتی
عزیز مجتبا،بمیرم
زره به قامتت نداشتی
اذن شهادت، از من گرفتی
جون عمو رو موقع رفتن گرفتی
راضی شدم برو به خدا میسپارمت
دور از بلا شود سفرت ای عزیز من
میدونی چرا میگه جون عمو رو موقع رفتن گرفتی؟ابوالفرج اصفهانی تو مَقاتِلُ الطّالِبیّین نوشته:
"ثمَ خَرجَ قاسم بن الحسن وَ هُوَ غُلام صَغير لم يَبلغُ الحلم"قاسم هنوز به بلوغ نرسیده بود،اومد آماده ی میدان شد، لباس جنگی که نداره،شمشیرش رو برداشت" فَلما نَظرَ الحُسين إليه قد بَرز "وقتی آقا به این برادرزادش نگاه کرد که مثل بچه خودش میمونه "اعتنقه"قاسم رو در آغوش گرفت؛" وَ جَعلا يَبكيان حَتى غشي عَليهِما"این عمو و برادرزاده اینقدر گریه کردند هر دو بی حال شدند..." ثَم استأذن الحُسين في المُبارزة"بعدش به عمو گفت میذاری برم میدون یا نه؟!
"فأبى الحسين" اجازه نداد ... تو امانت برادرمی...
(من میگم امام حسین به بچه های برادرش خیلی حساس بود؛عبدالله وقتی می اومد امام حسین در گودی قتلگاه بود،در شرف شهادت بود،هی نگاه میکرد میگفت:زینب! این بچه رو بگیر!
آقا بهش اجازه نداد؛میدونی قاسم چه کار کرد؟!)
" فلم يزل الغلام يُقَبَّلُ يديه و رِجلَيه"اونقدر دستای عمو رو بوسه زد؛اونقدر پاهای امام حسین رو بوسه زد ...
(عمو جا میمونم؛ علی اکبر رفت...عمو بذار برم خودمو نشون میدم...بالاخره راضی شد...این جمله رو ببین!) راوی میگه:
"فخرج و دُموعُه تَسيلُ على خَدّيه ...
وقتی آمد میدون لشگر دشمن دید این بچه داره گریه میکنه...
چرا ...؟! هنوز اشکش روان بود...*
افتادی از اسب،با گونه بر خاک
با خون پاکت عاقبت جوشن گرفتی
*راوی میگه:" فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ فصاحَ یا عماه"
با صورت به روی زمین افتاد ... صدا زد: عمو ...
آی مردم من چند نفر دیگه رو هم میشناسم با صورت به زمین افتادند...اولیشون مادرسادات بود...وقتی بین در و دیوار اون جسارت بهشون شد...خودش فرمود"فَسَقَطتُ لِوَجهی"من با صورت به زمین افتادم...والنّارُ تَصعُر" آتش زبانه میکشید "و تسفَعُ وجهی "صورتم میسوخت...
آی مردم! یه نفر دیگرم میشناسم...وقتی امام حسن و امام حسین اومدن کنار مسجد به علی خبر بدن بابا بیا مادر از دنیا رفت...بابا بیا بی کس و کار شدیم..."و رفعا اصواتَهُما بالبکاء"شروع کردند گریه کردن...اصحاب آمدند چی شده آقازاده ها؟!
"یَابنَی رسول الله..."بلند صدا زدند"ماتَت امُّنا فاطمَه" مادر از دنیا رفت،راوی میگه:علی شنید "فَوَقَعَ عَلیُّ،علی وجهِه"علی با صورت به زمین خورد ...
یکی دیگرم میشناسم،از بالای اسب،بی دست،تیر در چشم ... به روی زمین افتاد ...
یه نفر دیگه رم میشناسم ... عزیز فاطمه،پسر فاطمه از اسب سرنگون میگشت،حسین افتاد ... یکی دیگه رم میشناسم ... زینب اومد ... هی افتاد ... هی بلند شد...*
آه فدای غیرت تو قاسم ..
*قاسم با صورت به زمین افتاد... وسط معرکه تا خاک به پا شد گفتم این که افتاد زمین،قاسم من بود؟نبود ... نبود
ادامۀ مطلب در پستِ بعد .....
4_6008226168371680258.mp3
1.21M
#زمزمه_حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#شب_ششم_محرم
مداح:#کربلایی_محمود_سلطانی👌😭
#سبک:نمیشه باورم که وقت رفتن
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
مثه شیشه ی عطر_که از هم شکسته
گلاب تن تو_تو صحرا نشسته
گرفت نعل اسبا_گلاب تنت رو
بلای عظیمه_تو خون رفتن تو
صداتو بریدن_با سنگای کینه
مسیرت رو بستن_با بغض مدینه
تنت خورد شده تو_کش و قوس میدون
موهات پر ز خاک و_دهانت پر از خون
چقدر کرده تغییر_سر و صورت تو
یه لشکر گذشت از_روی قامت تو
۲
سراغت رو باید_کجاها بگیرم
صدات در نمیاد_الهی بمیرم
از این خطّ خونِ_رو خاك بيابون
ردِ پیکرت رو_گرفتم عمو جون
شدی راحت اما_کنارت خمیدم
تو بودی امانت_جوون شهیدم
لبت مثل بابات_پر از لخته خونه
الهی بمیرم_تنت تخته خونه
نکش پاتو اینقدر_روی خاک عزیزم
عرق خجالت_کنارت میریزم
شاعر#حسن_کردی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_5818753570144521143.mp3
567.7K
❣﷽❣
⚫️#سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
⚫️#ساده_خوانی
لاله ی یاسم در چمن افتاد
قاسمم زیر دست و پا جان داد
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
صورتش خونین سینه اش پامال
مرغ روحش زد روی دستم بال
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
از حرم رو در قتلگه کردم
قاسمم جان داد من نگه کردم
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
ناله اش بر قلبم شرر میزد
با لب عطشان بال و پر میزد
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
دسته گلهای سرخ زهرایی
قاسمم گردیده تماشایی
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
در بغل باغ یاسمن دارم
یک گل پرپر از حسن دارم
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
*
بی زره سرباز شهید من
هم شهید من، هم امید من
⚫️ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5947205463463430385.mp3
1.24M
🔺#ژمزمه_امام_حسین_ع
⏹#اربعین
🔺#سبک : مدینه شهر پیغمبر
⏹#پیشنهادم 👌👌
🔺حسیـنم وای حسیـنم وای
یا این گوشواره👈(حسین جانم 2)
ثـواب این زیـارت را
کسی جز حق نمیـداند
تپشـهای دل زینـب
زیارت نـامه میخـواند
🔺حسیـنم وای حسیـنم وای
زشـام وکوفـه برگشتـم
دوبـاره کربـلای تو
چهل منزل به هر کوچـه
شنیـدم من صدای تو
🔺حسیـنم وای حسیـنم وای
زجـا خیز ای برادر جـان
همه بود ونبود من
نگه کن حال طفـلان و
ببین جسم کبـود من
برای کـودکان تو
به هرجـا من سپـرگشـتم
نمیـدانم به کـوی تو
چگونه زنـده برگشـتم
🔺حسیـنم وای حسیـنم وای
به لب جانم رسیدآن دم
که دل را ازدلم بردی
به پیش چشم طفلانت
توچوب خیزران خوردی
مپرس از حال طفـلانت
رقیـه رفته از دستم
که من شرمنده از دست
مانـت داریم هستم
🔺حسیـنم وای حسیـنم وای
توهم دیدی منم دیـدم
غم هر نازنینم را
سرت بالای نی دیدم
شکستم این جبینم را
حسیـنم وای حسیـنم وای
(یوسف حق پرست)
4_5792182084952920616.mp3
750.4K
#نوحه_شور_امام_حسین_ع
#شب_جمعه
#اربعین
مداح:#کربلایی_بهمن_عظیمی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
قلبی که زاره، آروم نداره
بازم شب جمعه شد و دل بی قراره
دل غرق خونه، مست جنونه
همراه زینب قلب بی تابم میخونه
بازم تو قلب نوکرا چه شورشی به پا شده
امشب دوباره فاطمه مهمون کربلا شده
😭حسین من
تنگ غروبه، تنگ غروبه
با خنجری کهنه روی حنجر می کوبه
بارون می باره، بارون می باره
پرپر نزن که خواهرت آروم نداره
برات بمیره خواهرت انقده دست و پا نزن
خودم میشم گریه کنت هی مادر و صدا نزن
😭حسین من
تو رفتی از حال، من رفتم از حال
وقتی که با صورت زمین خوردی تو گودال
قلبم شکسته، قلبم شکسته
دیدم که با چکمه روی سینه ت نشسته
خودم دیدم تو قتلگاه غرق به خونه پیکرت
خودم دیدم پنجه زده یکی به اون موی سرت
😭حسین من
افتادی از پا، افتادم از پا
شد قتلگاه از خون پاکت مثل دریا
ای پاره پیکر، سردار بی سر
پیراهنت رو از تنت بردن برادر
غرور من شکسته شد پیش نگاه مادرم
شرمنده ام که پیش تو لگد زدن به پیکرم
😭حسین من
آه و واویلا، آه و واویلا
دارو ندارم رو گرفتن نانجیبا
ای یار زینب، سالار زینب
می خنده نامحرم به چشم زار زینب
سر تو رو به نیزه ها زدن جلو چشای من
ای قاری نیزه نشین قرآن بخون برای من
😭حسین من
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری 👇تلگرام وایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••