eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•آهسته قدم بر میداشت... و توسل ویژه اربعین حسینی به نفس حاج مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این دلهای عاشق رو بفرستید کربلا، امروز جابر بن عبدالله انصاری که از اصحاب رسول اللهِ، عاشقِ امام حسینِ، با عطیّه آمد زیارتِ قبر امام حسین، خدایا به حق امام حسین به ما معرفت بده، جابر احادیث رو شنیده بود درباره عظمت مقام امام حسین، احترام و عنایت پیغمبر نسبت به ابی عبدالله رو شنیده بود، جابر نابینا بود اومد توی شریعه ی فرات غسلِ زیارت کرد، که یکی از اعمال امروز غسل زیارتِ اربعینِ، توی فرات غسل کرد، مثل اینکه میخواد بره طواف خانه ی خدا، آهسته آهسته قدم بر میداشت، چون چشماش جایی رو نمیدید به عطیّه گفت: دستِ من رو روی قبر حسینم بگذار، دستش رو روی قبر گذاشت، انداخت خودش رو روی قبر، آنقدر گریه کرد، حسین حسین گفت، غش کرد، به هوش اومد سه مرتبه صدا زد: یاحسین! یاحسین! یاحسین! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" آیا دوست نباید جوابِ دوستش رو بده؟ بعد خودش جواب داد، جابر! عجب انتظاری داری از کسی که بینِ سَرِ مطهر و بدنش چهل منزل جدایی افتاده، چگونه جواب دهد کسی که سَرِ مطهرش بالای نیزه رفته... جابر مشغول زیارت بود، بهش گفتن: جابر! صدای زنگ قافله داره میاد از راهِ شام، آخه قافله ی اُسرا وقتی رسیدن دو راهی مدینه و کربلا، بشیر اومد خدمتِ امامِ سجاد، آقا به دو راهی مدینه و کربلا رسیدیم، یه راه میره کربلا، یه راه میره مدینه، چیکار کنم؟ آقا زین العابدین فرمودن: قافله سالار عمه ام زینبِ کبری است، اومد کنارِ کجاوه ی زینب، بی بی جان! دخترِ فاطمه! دو راهی کربلا رسیدیم کجا بریم؟ تا اسمِ کربلا رو شنید، آنقدر گریه کرد، آی کربلا چه کردی با دلِ زینب؟ گفت: بشیر! مارو کربلا ببر، من با حسینم کار دارم... به جابر گفتن: صدایِ زنگِ قافله داره میاد، غلامش رو فرستاد برو ببین چه خبرِ، معلوم شد اهلبیتِ امام حسین هستند که دارم میان کربلا...جابر صدا زد: بلندشید زینب داره میاد، صاحب عزا داره میاد... دو مرتبه توی همین ماه محرم و صفر اهلبیتِ امام حسین اومدن کربلا، بار اول روز دوم محرم بود، وقتی که رسیدن این بچه ها بابا داشتن، مَحرم داشتن، با چه عزت و احترامی از ناقه ها پیاده شدن، خصوصاً زینب کبری سلام الله علیها که حسین داشت، اباالفضل داشت، دو تا پسراش بودن، اباالفضل زانوش رو رکاب مرکب کرد، خواهرم پات رو روی زانوی من بگذار پایین بیا، اما مثل روز اربعین هیچ کسی رو نداره... بچه ها بابا ندارن، فقط یه مَحرم دارن اونم امامِ سجادِ، حتی کسی نبود این ناقه هارو بخوابونه، حتی تعبیر مقاتل اینه: مثل برگِ خزان زده هر کدوم هر جوری میتونستن از بالای ناقه ها روی زمین افتادن، هر کسی دنبال قبرِ عزیزش میگرده، ولی دو نفر بی قرارتر از همه بودن، یکی خانوم رُبابِ، هی این و اون ور میگشت، هی صدا میزد: عزیزِ دلم! اصغرم قبر کجاست مادر!؟ امام سجاد با یه جمله ای آرامش کرد، صدا زد: رباب! نگران نباش، علی اصغرت خوب جایی دفن شده، خودم با این دستام بچه ات رو روی سینه ی بابام حسین گذاشتم... دومین نفر سکینه است، همانطوری که روز عاشورا اباالفضلِ العباس از سکینه خجالت می کِشید، هنوز هم که هنوزِ میگن: تویِ حرمِ اباالفضل اسمِ سکینه رو نبرید، آخه اون لحظات آخر صدا زد: حسینِ من! تا من زنده هستم بدنم رو خیمه نبر، من از رویِ سکینه خجالت می کِشم، آخه بهش وعده ی آب دادم... اما مثل روزِ اربعین سکینه خجالت می کِشید، می گفت: من مشک خشکیده و خالی رو به عموم عباس دادم، من خبرِ تشنگی بچه هارو به عموم دادم، من عموم عباس رو روانه ی نهر علقمه کردم، آخر دیدن سکینه یه ظرفی رو پُر از آب کرده داره به طرف نهر علقمه قبر عموجانش عباس میره، هی میگفت: عمو جان! بلند شو برات آب آوردم... این دستات رو بیار بالا، به نیت خوشنودی دلِ مادرشون فاطمه، سه مرتبه همه ی زن و مرد بگید: یاحسین!...*
mahdi-salehi.mp3
11.11M
|⇦•آهسته قدم بر میداشت... و توسل ویژه اربعین حسینی به نفس حاج مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : هرکس‌که‌خدا‌خیر‌خواه‌او‌باشد محبت‌ و‌ شوق‌‌زیارتش‌‌را در‌دل‌او‌می‌اندازد‌‌امام‌حسین‌عجیب‌ عاقبت‌‌به‌شر‌شدن‌‌را‌تبدیل‌به‌‌عاقبت‌ به‌خیری‌می‌کند...❤️
از یک بعد چل روز آمده با خاطراتی که مپرس... نیزه‌ها یادآورِ حلقومِ شاه زینب است ** بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود در حقیقت آن خرابه، قتلگاه زینب است ✍
دلتنگ نصیب قطره دریا می‌شد ای کاش مسیر وصل پیدا می‌شد ای کاش میان این‌همه برگ زیارت یکی هم قسمت ما می‌شد ای کاش
ی به هر دری زده‌ام تا به کربلا برسم فقط اگر نرسیدم، مکن فراموشم
. صلی الله علیک یا اباعبدالله گویم همیشه تا نفس آخرم حسین دین و عقیده و همه ی باورم حسین جمع ملائک آمده منت کشیده اند در زیر پرچمی که به دوشم برم حسین بال فرشتگان همه جا پهن می شود بر جای پای گریه کنان در حرم حسین جایی که پای گریه کنانت رسیده است باشد حریم عترت پیغمبرم حسین هر جا که نام تو ببرم می شود حرم زائر شوم در این حرم محترم حسین هر خوبی و کرامت و خیر از وجود توست این گونه شد که تو شده ای سرورم حسین کی می شود زیارتِ خود دعوتم کنی مهمان شوم به کوی تو ای دلبرم حسین در زیر قبه ای که دعایش اجابت است پر کن ز استجابتِ خود ساغرم حسین بر پادشاهی همه عالم نمی دهم این فخر من که در ره تو نوکرم حسین تاج کرامت و شرف و افتخار من خاک عزا و ماتم تو بر سرم حسین جز از برای تو نشود اشک من روان یعنی که وقف تو شده چشم ترم حسین وقتی که اشک روضه برای تو جاری است گویا کنار چشمه ای از کوثرم حسین خیلی بدم ولی تو رهایم نکرده ای " ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین   " عمری برای نوکری تو نفس زدم نذر نگاه تو نفس آخرم حسین ✍ .
4_6030842289331377609.mp3
12.68M
❣﷽❣ 🔳 🔳 ای صنما ای خدای همه‌ ی با جنما اون که می‌ میره برا تو منما ای صنما(۲) کفیل عقیله اباالفضل اصیل اصیله اباالفضل بزرگ قبیله حسین و عموی قبیله اباالفضل اباالفضل اباالفضل قمر سیما اباالفضل بلند بالا اباالفضل،اباالفضل اباالفضل اباالفضل یل ام البنین و یل زهرا اباالفضل،اباالفضل 🔳ابوفاضل یا اباالفضل ای قمرا ای بزرگ همه‌ی با جگرا نذر چشمای تو جون نوکرا ای قمرا(۲) پناه امامه اباالفضل علیه تمامه اباالفضل اباالفضل غلامه حسین و یه دنیا غلامه اباالفضل اباالفضل اباالفضل سپردم من دلم را از اول به اباالفضل،اباالفضل اباالفضل اباالفضل تو را آقا نوشتن منو کلبه اباالفضل،اباالفضل 🔳ابوفاضل یا اباالفضل رقیه جان ای سه ساله ی بزرگ خاندان جانم عمه جان صاحب الزمان رقیه جان(۲) جوونیم حلاله رقیه همه دنیا ماله رقیه همه عزت و آبرومو دارم از قباله رقیه رقیه رقیه مه کامل رقیه قرار دل رقیه،رقیه رقیه رقیه همه عشق جنابه ابوفاضل رقیه،رقیه 🔳یا رقیه مدد یا رقیه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
933.2K
--❅ೋ❅🔳🔳🔳❅ೋ❅-- ﷽ #‍ نوحه_سینه زنی (ع) صحرا حسینه قربان دریا حســینه قربان مخلوق عرش و خلق دنیا حسینه قربان آدم حسینه قربان خاتم حســینه قــربان آغلار گوزوم یانقلـی سینم حسینه قربان سالسون نظر ســـراپا والعصـــــرو مــــرســـــلاته منظـــــــــور هـــــل اَتایه مفهــــــــوم واقعــــــاته هم یونس و مــزّمــل هــــم شـــــان و ذاریــــــاته معـــــروف اولان حســــــیندور تفسیــــر نازعاته توراة حقّ النــده موســـــی حســـــینه قـــــربان جبـــــــریل با صـــــداقت میــــکال با لـــــــیاقت زُهّـــاد با حقیقـــت عبــــــاد با کفـــــــــــــــایت شـــرقیله غــــرب آراسی مظلوم ئولن جماعت بدر و احدده ایچــدی کیـــم شــــربت شهـــادت طشــــت طلا ده راس یحیــــا حســـینـه قربان بیــر گون یاتئب پیمبر ایتمشدی استـــــــراحت گلـــدی عـــزیز زهــــرا جـــــدّین ایـــــده زیــارت پیغمبرون عیالی مـــانع اولــــوب او ســــــاعت آلجاق سسین حسینون دوردی او کان رحمت فــــرمایــش ایتــدی جدی طاها حسینه قربان تاپشــــــوردی آفتــــاب ارشـــاددور حســــینیم هـــم علــــت و بفــــای ایجـــــاددور حســینیم اینجتـــــــمه افتخــــار اجـــــداددور حســــینیم هـــر وقـــت دیـــــده گلـــسه آزاددور حسینیم مــــلک و عـــیال و جـــانیم یکجا حسینه قرب 🎧🎤 👌           --❅ೋ❅🔳🔳🔳❅ೋ❅--
.     ای وادی خون از ره رسیدم بس آه و ناله از دل کشیدم سوغاتی من موی  سپیدم یادم  نمیره  اینجا  خمیدم (او می دوید و من می دویدم) من باغبان  باغ   خزانم دریا شد اینجا اشک روانم افتاده اینجا بهتر ز جانم اینجا خمیدم اینجا شکستم (او می نشست ومن می نشستم) برگشتم از شام ای دلبر من گشته کبود از  پا  تا سر من ای علقمه  کو  آب  آور من ای کربلا  کو  پیغمبر  من یادم نمیره آن دم که دیدم (او می برید و من می بریدم) ای شاه تشنه ای نور دیده زینب ز شام و کوفـه رسیده سوغاتی  او   قد  خمیده اینجا ز رگها گلبوسه چیدم اینجا ز  مقتل آهی  شنیدم (او می کشید ومن می کشیدم)(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ 👇
. 🏴 حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول چهل روز گذشته/از اونروز غمبار چهل روز گذشته/چهل ساله انگار چهل روز گذشته/برام سخت و دشوار چهل روز گذشته/که برگشته یارت چهل روز گذشته/که نیستم کنارت چهل روز گذشته/منم بی قرارت برگشتم/به کربلای تو بشنوم/یه بار صدای تو دل تنگم/داداش برای تو امون از/این روزگار بد پاشو از/زیر سنگ لحد ببین که/شدم خمیده قد واویلا واویلتا حسین 🏴بند دوم چهل روزه که شد/خزونی بهارم چهل روز تورو من/کنارم ندارم چهل روزه که از/فراقت میبارم چهل روزه که من/تورو خوب ندیدم چهل روز بدونت/مصیبت کشیدم چهل روزه تلخه/که بی تو بُریدم دیدم که/سرت از نیزه ها میُفتاد/به زیر دست و پا شامیا/میخندیدن به ما دیدی تو/که بُردنم کجا آزارم/دادن منو اونا تو بزم/شرابه بی حیا واویلا واویلتا حسین 🏴بند سوم چهل روزه که از/خدامه بمیرم چهل روزه منزل/به منزل اسیرم نگاهم کنی خوب/میبینی که پیرم پاشو تا بخونم/برات روضه هامو پاشو تا ببینی/داداش دست و پامو پاشو تا ببینی/که دست به عصامو بی جونه/تمومه پیکرم شکسته/داداش بال و پرم چهل روزه/خونه جگرم واسه تو/من از کجا بگم پاشو از/خرابه ها بگم از غنچت/که شد فدا بگم واویلا واویلتا حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی🎤 .👇
Morteza Bab - Gordane Abalfazl (320).mp3
17.28M
مرتضی باب── منم بی سر و سامان ابالفضل گدای کرم خوان ابالفضل! دلم بسته به احسان ابالفضل؛ شدم خادم و دربان ابالفضل… نویسید مرا شیعه حیدر؛ بخوانید مسلمان ابالفضل! ابالفضل باوفا علمدار لشکرم مه هاشمی نصب امیر دلاورم به لطف تو به زیر علمم من؛ ز آقایی تو محترمم من… بده اذن به شوق حرمم من؛ و شرمنده ز اینقدر کرمم من… گنهکار و به دل عشق علمدار؛ منم خوار به گلدان ابالفضل اباالفضل باوف،،،،، تو جانی تو جانان دل من؛ تو دردی تو درمان دل من! تو روحی تو ریحان دل من؛ تویی جلد به قرآن دل من… تو فرمانده و سربازتم آقا و سرباز به گردان ابالفضل❤️ جز عشق تو تمنا نکنم نه؛ گره پیش کسی وا نکنم منه به غیر تو تولی نکنم نه و جز مدح تو مولا نکنم نه… هر آن کس که رسیده به نوایی؛ یقین می خورد از نان ابالفضل!❤️ هواخواه و هوادار حسینم؛ چنان تشنه دیدار حسینم… خریدار به بازار حسینم؛ چو میثم به سردار حسینم! براتی به من بی سر و پا ده؛ برات حرمم جان ابالفضل… نظر کرده مرا مادرت آقا که این گونه سرم بر درت آقا! فدای سر بی پیکرت آقا؛ منم سینه زن محضرت آقا… به والله به عالم نفروشم؛ گدایی گدایان ابالفضل! اگر روزی من شد حرم تو؛ بخوانم ز دست قلم تو چه غوغا بشود با دو دم تو؛ به یاد دل پر درد و غم تو… شوم محتشم و روضه بخوانم؛ دوخت مرثیه مهمان ابالفضل! تو رفتی و حرم رفته به غارت؛ تو رفتی و حرم رفته اسارت… خسارت بشود پشت جسارت؛ نگاهی چو کنیزان به حقارت… و چوبی که به دندان حسین خورد؛ زد انگار به دندان ابالفضل!
🍁بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد 🍁دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد 🍁دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند 🍁که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد 🍁به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید 🍁به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد 🍁اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون 🍁ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد 🍁به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته 🍁به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد 🍁اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش 🍁همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد... ‐---------------------------------------------------------- 🥀🥀روزاربعین امام حسین (ع) دو زائر دل شکسته داشته، یکی زینبه یکی جابره ،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برا اولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه، (آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین) کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه خوشی ندیده ،آخه چهل روزه از این منزل به اون منزل اسیری رفته ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...😭 ♦️جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید ♦️بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید اما کاروان رسید کربلا به یاد روز دوم محرم وقتی رسیدند با احترام پیاده شدند علی اکبر اومد ،عباس زانو رکاب کرد بی بی زینب پیاده شه . اما روز اربعین نه عباسی هست، نه علی اکبری ... (به یاد همه شهدا و درگذشتگان ،پدر مادرا ،همرو یاد کن ) یه وقت دیدند این زن و بچه مثل برگ خزان از بالای محمل خودشونو به پایین می اندازن. هر کدوم اومدن بالا سر یه قبر یکی صدا میزنه علی اکبر یکی صدا میزنه قاسمم یه وقت دیدن رباب بی تابی میکنه ،هی بر سرو سینه میزنه صدازد پس قبر علی اصغرم کجاست ‌... مادر کجایی مادر امام سجاد (ع) اومد خدمت رباب. صدازد :ناراحت نباش رباب علی رو گزاشتم رو سینه ی پاره پاره ی حسییییین ... یه وقت دیدند سکینه یه ظرف آب گرفت ،اومد کنار علقمه صدازد عمو عباس پاشو دیگه نمیخواد آب بیاری عمو پاشو ببین بعد چهل روز از اسیری برگشتیم عمو ... ((هاهاها یا الله یا الله مشکل دارا کجا نشستن ،مریض دارا کجا نشستن ،جوون دارا کجا نشستن)) اما بی بی زینب اومد کنار قبر برادر حسین جان : ✨چهل شب است که میگویم السلام علیک ✨چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین * نشست کنار قبر داداشش هی میزد رو قبر میفرمود: حسین جان بلند شو داداش ببین زینبت از سفر برگشته داداش (هرکی سفر سوغاتی میاره مگه نه ) زینبم از کوفه و شام سوغاتی آورده داداش (سوز صدا) سوغاتی زینب صورت نیلی و تن کبودو پاهای پر آبله ست ... 🔶سفر کردم به دنبال سر تو  🔶سپر بودم برای دختر تو  🔶چهل منزل کتک خوردم برادر  🔶به جرم این که بودم خواهر تو  ____ (مازندرانی) 🔷آه جانه برار ته خاخر بموعه الهی خاخر بمیره 🔷پرس هارش ته مسافر بموعه الهی خاخر بمیره 🔷جفا بدیعه خم کمر بموعه الهی خاخر بمیره 🔷خدا دونده بلا مه سر بموعه الهی خاخر بمیره 🔷بمو مسافر الهی خاخر بمیره 🔷ته جانه خاخر. الهی خاخر بمیره *** (دیدی اگه سفر بری اگه خدایی نکرده یکی از همسفرات اتفاقی براش بیفته میگی خدایا به خانوادش چی بگم ) صدازد زد حسین جان همه ی اوناییکه با خودم بردم کوفه و شام برگردوندم اما حسین جان بیا سراغ رقیه رو ازم نگیر (چرا ) آخه کنار سر تو تو خرابه انقده ناله زد ،انقده گریه کرد یه وقت دیدم سرت یک طرف رقیه ات یک طرف ... حسسسسین🏴 🥀فرج امام زمان هرجا نشستی با سوز دلت به حق بنت الحسین سه مرتبه صدا بزن حسین🥀
گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم من به خاک غمت امروز معطر گشتم من چهل روز فقط همسفر شمر شدم من چهل روز فقط همقدم سر گشتم هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای سپر دخترکان تو برادر گشتم چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش من چهل روز پی چادر و معجر گشتم چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد یادمان هست همینجا کفنت را بردند گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند یادمان هست همینجا به زمین افتادی نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند یادمان هست که گودال قیامت شده بود با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین وحید محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭😭😭روضه اقاابالفضل ع ◼️◼️◼️◼️◼️◼️السلام علیک یا ابوالفضل العباس ایها العبد الصالح والمطیع لله و لرسوله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین وعلی انصار الحسین(ع) آخه۰۰۰۰۰ گرفتارم گرفتار ابوالفضل ؛ گره افتاده در کارم ابالفضل -دلم تنگ است غم بسیار دارد-من امشب با اباالفضل کار دارم 😭_ آی اونایی که گره افتاده به کارتون اونایی که ناامیدی اومده سراغتون دامن اباالفضل رو بگیر بگو یا ابوفاضل آقاجان تو‌رو به لحظه ای قسمت میدم که امیدتو ناامید کردن آقا بود دست منو دامان عباس بود درد منو درمان عباس (۲) بگو یا ابوفاضل آقا شنیدم هر کی با معرفت در خونتون بزنه هر کی با معرفت صدات کنه ناامیدش نمیکنی ناامیدش بر نمیگردونی 😭فدای دست های ازهم جدات یا ابو فاضل😭 نمی‌دانم شده تو زندگیت وقتی ناامید بشی یکی باشه بری در خونه شو بزنی بگی فلونی داره گره از کارم وا می‌کنه ناامیدم نمیکنه عباس هم امید آقا حسین بوده امید بچه ها حسین بوده اما امیدشو نا امید کردن عبا۰۰۰س دلم تنگ و غم بسیار دار۰۰۰۰د ( من امشب با اباالفضل کار دارم) ۲ من امشب از اباالفضل توشه گیرم. ( زیارت حسین👆👆👆 دیگه علمدار نداریم سپهدار نداریم امان از دل حسین. امان از دل زینب. امان از دل زینب دلوم تنگ غروب کربلا ته دخیل گوشه ی ایوون طلاته یا حسین خدا میدونه که شش گوشه ی تو از اول کعبه ی سینه زناته. یا ابا عبدالله پناه عالمی باشد اباالفضل دوا بر هر غمی باشد اباالفضل حاجت دار گرفتار مریض دار به زینب محرمی باشد اباالفضل فغان که پیکرش شد پاره پاران دست گدایی تو بیار بالا الهی کن روا حاجات ما را کرم بنما اجابت کن دعا را الالعنةالله علی القوم الظالمین صل الله علی سیدنا محمدٱ خاتم المرسلین. یا کشف الکرب عن وجه الحسین(ع) اکشف کربی به حق اخیک الحسین (ع) ای آقایی که بهت میگن مشکل گشای عالم بر طرف کننده هر هم وغم به حق برادرت حسین امشب هم وغم ما رابر طرف بگردان امیدمون رو‌نا امید مکن یا ابو فاضل التماس دعا
هر جای دنیا کسی کشته ببینه چه بشناسی و چه نشناسی، یکی می یاد یه چیزی روش بندازه، سنته، یهودیام این سنت را دارند، گفت بابای من سه روز بدنش زیر آفتاب ماند، همه ی بدن های دشمن را دفن کردند، بابای من بدنش روی زمین افتاد، من دستهایم بسته بود مثل جدم علی که بابا سر مادرم رسید، دستاش بسته بود، از کنار فاطمه اش عبورش دادند من را هم از کنار بدن بابام عبور دادند ... . یادم نمی رود آن ساعتی که در دل خاک عریان فتاده بود بدن چاک چاک چاک @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ همه ی مزارها را امام سجاد (علیه السّلام) نشان داد، هر کی علاوه بر حسین (علیه السّلام) روی مزار عزیزش حساسیت دارد، یکی می گه قبر علی اکبرم کجاست؟ یکی می گه قاسمم چی شده؟ ... اما رباب حرفی نزد چون همه فکر ارباب حسین است، آخر سر امام سجاد (علیه السّلام) یه قبر کوچیک پیدا کردند، شاید رباب گفته باشه، آقا بچه ی من را اینجا آوردید، آخر قبر کوچک بود، ولی نه این قبر عباس (علیه السّلام) است . یاس ها را جوهر نیلی زدند کودکان را یک به یک سیلی زدند دستی گرفت بر گره ی معجرش و گفت راحت بخواب دست به معجر نخورده است @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ اومد بالای سر قبر برادر، حسین جان ! یادته می خواستم زیارت جدم برم همه ی اهل خانواده دور من جمع می شدید عباسمون دور و برم بود، جلوجلو عباس (علیه السّلام) می رفت، تو و داداشم حسن دور و برم، بابام علی جلو، چراغ را کم می کردید، مبادا چشم کسی به من بیفته، اما کجا بودی، چهل منزل نامحرم ... . شکسته بال و سیاه و کبود برگشتم من از محله ی قوم یهود برگشتم از آن دیار که زن های شام خندیدند ... @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ اومد بالا سر قبر ابا عبدالله (زبانحال) حسین (علیه السّلام) جان ! یادته نیمه ی شب بابام سر به دیوار کوبید، گفت دستم به بازوی ورم کرده رسید ... داداش دست از خاک در آر، یه جای سالم تو تنم نمونده، بدن من هم مثل مادر کبود شده . شروع کرد راه افتادن بین خیمه ها و قبرها اینجا کفن پوشیده قاسم من شهد عسل نوشیده قاسم من اینجا به پای مرکبش فتادم صورت کف پای پدر نهادم اینجا به دنبال علی دویده اکبر زبان خشک او مکیده اینجا کبوتر بچه ها پریدند اینجا سر شش ماهه را بریدند ذاکر با اخلاص محسن جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 دعای ماه صفر فراموش نشود (یاشدید القوی) هر روز ۱۰ مرتبه برای دفع بلایا ◀️ یا شَدِیدَ الْقُوىٰ وَ یَا شَدِیدَ الْمِحالِ، یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِى شَرَّ خَلْقِکَ، یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ، یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذٰلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِین 💚
‍ 💢 علیه السلام کربلایی چشماتو ببند.... 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند خیال کن الان کربلایی وقتی عاشقی تو هم اونجایی چشماتو ببند اگه گزاشت گریه ی بیامونت چشماتو ببند وای عراقی بخور نوش جونت حالا که شده گریه مهمونت از ما که گذشت الهی هیچ کس از سفر جا نمونه از ما که گذشت الهی هیچ کی دیگه تنها نمونه از ما که گذشت دلم بد جوری شکست هر کاری کردم نشد که برم حسین این همه زایر زیادی بودم نبردیم حرم حسین نبردیم حرم 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 میترسم حسین به دنیا اعتمادی ندارم میترسم حسین سرم رو ضریحت نذارم من که تشنه ی روز دیدارم دلتنگ تو ام ندیدم حرمت رو خرابم دلتنگ تو ام یه جوری که نمیشه بخوابم خسته ام حسین بس که بیتابم نه دیر نشده امید دارم به دست کریمت میشناسی منو منم از عاشقای قدیمت نه دیر نشده میام به زودی پیشت قرارمونه حرم ایشالا بزار تعبیر سه رویام قسم به حق حضرت زهرا حسین نبردیم حرم 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 چشم به هم زدیم شبای بیقراری تموم شد چشم به هم زدیم شبای روضه داری تموم شد فصل گریه و زاری تموم شد ترسم از اینه نباسم سال بعد رو نبینم زیر خاک نبینم زائر اربعینم ترسم از اینه حرمو نبینم آرزوم اینه که پای عشق تو مو سفید شم آرزوم اینه که پیشه مادرت مو سفید شم اگه زنده نبودم یاد کنین از من شبا تو هیئت اگه دیگه نبودم یاد کنید از من رفتید زیارت حسین نبردیم حرم .🔳🔳🔳🔳🔳🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6010568695074525061.mp3
7.35M
💥 🎙 ▪️ (ع) ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان السلام و علیک یا غریب وطن ایها المجتبی یا سیدی یا حسن ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان تو که عمری فلک ریخته خون بر دلت با که گویم که همسرت شده قاتلت حرم و قبر تو شاهد صبر تو وای حسن جان السلام و علیک یا غریب وطن ایها المجتبی یا سیدی یا حسن ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان بدن چاک تو شد هدف تیر ها تن پاک حسین طعمه شمشیر ها حرم خلوتت شاهد غربتت وای حسن جان السلام و علیک یا غریب وطن ایها المجتبی یا سیدی یا حسن ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان حرم خلوت تو در بقیع دل است چه کنم سیدی زیارتت مشکل است یابن خیر الانام به مزارت سلام وای حسن جان السلام و علیک یا غریب وطن ایها المجتبی یا سیدی یا حسن ای امید همه پسر فاطمه وای حسن جان دوره کودکی چه امده بر سرت پیش چشمت شده نقش زمین مادرت رنگت از رخ پرید چشمت انجا چه دید وای حسن جان السلام و علیک یا غریب وطن .
😭روضه ی اربعین😭 🍁زبانحال زینب س🍁 السلام ای کشته ی بی سر حسین السلام ای یاور خواهر حسین حالا خواهر بر گشته کربلا  سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه حرفاش وبزنه به طفلانت نه تنها جای مادر  بل جای پدر بودم به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر بچه های حسینش کربلا! هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن. کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س داره،به حسینش میگه آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جزدختر سه ساله ات ای مهربان من آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟ یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟ یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت، آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!! امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ، بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته چهل روز همدیگرو نبینن مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه غریبانه افتاده بود  اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید..... 😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭 ✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨