eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ❣﷽❣ 🔲 🔳 🔲 گریز به روضه تنور خولی ⭕️مقدمه: امام صادق فرمود نزدیک ترین راهی که می تونه تو رو در خونه خدا برسونه از روضه جد ما ابی عبد الله است. اومد خدمت امام صادق عرضه داشت آقا جان شب قدر از دستم رفت نتونستم عبادتی کنم خواب موندم نزدیک بود نماز صبحمم قضا بشه. دل نگران بود؛ چقدر خوبه آدم یه سعادتی ازش فوت میشه دل نگران بشه بی خیال نباشه. اگه یه شب دیدی جات تو مجلس امام حسین خالیه دل نگران باش بگو چیکار کردم آقا اسمم رو خط زده. آقا فرمود ناراحت نباش دیشب یه عملی داشتی افضل اعماله منِ جعفر ابن محمد راضیم نماز شبم رو با اون عمل تو عوض کنم. فرمود نصف شب تشنه شدی از خواب بیدار شدی بلند شدی یه ظرف آبی برداشتی یه مقدار آب خوردی گفتی بابی العطشان یا ابا عبدالله... ➖بریز آب روان عباس به جسم باغبان یاس ولی آهسته آهسته ➖بریز آب روان سقا به فرق خونی مولا ولی آهسته آهسته ➖حسینم ای کس و کارم عزیز سر به دیوارم بزن ناله عَلَمدارم ولی آهسته آهسته ➖صدای خواهرم گریه همه دور و برم گریه بمیرم آید آن روزی شود کار حرم گریه ➖همه دور تن بابا غریبه نیست بین ما بمیرم زینبم تنها شود ما بین دشمن ها ➖غمی بر قلب من مانده شب هق هق زدن مانده من و بابا کفن داریم حسینم بی کفن مانده ⬅️امام حسین آب می ریخت، امام حسن بدن بابا رو غسل می داد، یاد مادر زنده شد، اونجا حسن و حسین نگاه می کردند، (کنایه فهما) محل غسل یه آبراهه داره، اسماء میگه من آب می ریختم اما از زیر مغتسل، خونابه جاری بود، ای وای وای... با چه حالی بدن بابا رو غسل دادند، تا رسیدن به پیشانی ورم کرده، این پیشانی ورم کرده رو می دونی کی ارث برد؟ بماند... ⬅️بدن مولا رو با پنج جامه کفن کردن، (چیه چرا گریه می کنی من که چیزی نگفتم) ای بی کفن حسین... حالا می خوان بدن و داخل قبر بذارن، با چه حالی، (می خوان صورت علی رو رو خاک بذارن) پرده ای از سندس روی قبر کشیده شد، امام حسن از بالای سر پرده رو کنار زد دید انبیا اومدن، حضرت آدم اومده، ابراهیم اومده، پیغمبر اکرم اومده، امام حسین از پایین پا پرده رو کنار زد دید مخدرات اومدن، حضرت حوا اومده، آسیه حضرت مریم، یه وقت یه نگاه کرد دید مادرش فاطمه اومده... ⏺این جا بود انبیاء و اولیا اومدن یه جا هم زن خولی می گه: «ديدم از مطبخ نور به آسمان رفته، در مطبخ و باز كردم ديدم دور تنور چهار خانم مجلله نشستن. يكي مي‌گه: "حسين حوا برات بميره"، يكي مي¬گه: "حسين هاجر برات بميره"، يكي مي‌گه حسين: "آسيه برات بميره"، يكي مي‌گه: "حسين مريم برات بميره"، دارن سينه مي¬زنن.» مي‌گه: «ديدم يه وقت از آسمان هودجي از نور پائين آمد، آرام آرام انگار رو بال جبرئيل نشست (الله اكبر) ديدم اين چهار تا خانم طرف هودج رفتن يه خانم قد خميده‌اي آرام از هودج پياده شد، پاهاش داره مي‌لرزه دستاش داره مي‌لرزه، اين خانمها دست به سينه، يه دستم به زير بغل هي مي‌گن: "خانم جان بفرمائيد"، اين خانم اومد كنار تنور نشست ناله اش بلند شد:‌ "حسين مادرت برات بميره".» ... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
425.7K
نوحه امام علی علیه السلام سبک: بی_تو_یا_زهرا...... اوّل و آخر،شافع محشر، یا علی و یا علی و یا علی حیدر جان پیغمبر،سَیّد و سَروَر، یا علی و یا علی و یا علی حیدر سلام ما به محضرت،به آیه های کوثرت دعا کن آقا که بشیم،عبد ِ غلام ِ قنبرت ای گوهر نایاب آقا، شیعه هات و دریاب آقا عنایتی جان زهرا، یـــــا مولا علی علی یا حیدر 3 یا مولا افتخار حق،ذولفقار حق، ای نگار و ای شعار و شهریار حق ای مسیر تو،در مدار حق، ای نگار و ای شعار و شهریار حق کلام تو کلام حق،عمل تو معیار حق لبیک َ یا علی علی،لبیکَ یا سردار حق ای عاشق و عشق معبود، وادی ِ تو راه ِ حق بود به کعبه ی اطهر مولود، یا مولا علی علی یا حیدر 3 یا مولا آبروی من،آرزوی من، ای دعا و ای نماز و ای وضوی من باده ی عشقت،در سبوی من، ای دعا و ای نماز و ای وضوی من می سوزی عُمری یا علی، به یاد داغ کوچه ها غلاف و تازیانه و آتیش و دود و شعله ها برات بمیرم مولا، با سر ِ شکسته آقا روضه میخونی به زهرا، واویلا علی علی یا حیدر 3 یا مولا شاعر: امیر_عباسی
shahadat emam ali.karimi.mp3
4.06M
🏴🏴🏴😭😭😭😭💔 یتیما با ظرف شیر ساکتند و سر به زیر غم رو شونه هاشون؛ اشک چشماشون روی گونه هاشون… ناله میکنن از غم باباشون؛ علی علی یا علی… اون که شب میومد تک و تنها؛ روی شونش نون و خرما حالا فهمیدم که کی بوده! اون که شب ها با حالِ خسته؛ میومد با روی بسته حالا فهمیدم علی بوده… علی علی یا علی… تیره شده آسمون، دل همه غرقه خون در دل خرابه چشمای گرسنه به راه بابا… از کسی به جز او؛ غذا نمیخوان بی وجودش از دنیا سیرن؛ برای بابا میمیرن همه سراغشو میگیرن 🏴🏴🏴 خرابه ها تاریک و سرده؛ بابا دیگه بر نمیگرده یتیما با ظرف شیر در خونه امیر غم رو شونه هاشون؛ اشک چشماشون روی گونه هاشون ناله میکنن از غم باباشون؛ علی علی یا علی… دلم شده پر امید شب وصالم رسید؛ شب شب مراده! انقدر نکن گریه دختر من؛ اشک شوقه تو چشمای تر من فاطمه ام میاد دنبال من، خبر داره از حال من امشب میاد به استقبال من؛ به انتظارش بیدارم کنار این کوله بارم… درد دلای چندید ساله من؛ نور دل تنگ من پسر قشنگ من؛ ای امید بابا پیش من بیا تا بذارم امشب؛ دستتو تو دست حسین و زینب تا حسینو یاری کنی؛ براش علمداری کنی باید که آبرو داری کنی هر جایی باشی کنارش که حتی با یک اشاره اش؛ خونتو بر زمین جاری کنی 🏴🏴🏴🏴😭😭😭
الهی العفو.mp3
7.03M
🏴🏴 مناجات نوای آقای کریمی 😭😭😭 من بنده دست بخشنده ات هستم از بس که بخشیدی شرمنده ات هستم منم بنده تو عبد شرمنده تو منم غرق شرم از دست بخشنده تو الهی العفو الهی العفو الهی العفو با عشق و با امید در میزنم امشب چون ضامن آهو شد ضامنم امشب گدایم گدایم من گدای رضایم اسیر رضا و عاشق کربلایم ای ماه تابانم یاسین قرانم خیمه پریشان شد گیسو پریشانم خرامان خرامان میروی سوی میدان علی جان علی جان میبری از حرم جان مهلا مهلا گل لیلا گل حیدر گل زهرا سرو و سپیدارم یار علمدارم رفتی نشد بابا چشم از تو بردارم سوار رشیدم از تو من دل بریدم امیدم امیدم بعد تو نا امیدم بالا بلند بابا گیسو کمند بابا
. |⇦•جانِ دو جهان امام کاظم .. و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام علیه السلام _سید محمد جوادی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بسم الله الرحمن الرحیم عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست تا هستی ام غبار شود در هوایِ تو روزی هزار بار اگر جان دهم کم است در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم آری گدای توست همیشه گدایِ تو تو برتری از آن که شوی آشنا به من من کمترم از این که شوم آشنایِ تو با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو یک بار هم مرا به رَه خویش کن فدا ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله .. خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم جانِ دو جهان امام کاظم ارباب کمال زیرِ دینت چشم همه سمتِ کاظمینت عیسی زِ دم تو دم گرفته جود از کف تو کرم گرفته موسی به امیدِ نخلِ نورت نعلین براورد به طورت زنجیرِ تو حلقۀ وصالت تا عشرِ خداست اتصالت آبِ وضویِ تو اشک هایت خون است روان زِ ساقِ پایت *چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام .. پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام .. سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا .. دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری وقتی نمانده است برایش برادری من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند وقتی نمانده است برایِ تو پیکری در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین با تو چه کرده اند در این روزِ آخری بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
زندانی غریب / نوحه در زیر زنجیر گل گشته پرپر افتاده از پا موسی بن جعفر یوسف زهرا - بوده به زندان ها جان داده او اکنون - از کینه ی اعدا آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا از کنج زندان آید نوایی گوید رضا جان بابا کجایی آید از زندان - آوای خون افشان جان داده در غربت - مولای ما یاران آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا قعر سیه چال کرب و بلا شد آخر ز زندان مولا رها شد طایر قرآن - بیرون شد از زندان با پیکر مجروح - با پیکر بی جان آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا غرقِ عزا شد بیت امامت بقیة اللّه سرت سلامت روی تخته در - گل می رود پرپر بنشسته بر لب ها - یا موسی جعفر آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا صد آه و واویلا ** محمود تاری «یاسر» ٢۶ بهمن ماه ١۴٠١
272K
در زیر زنجیر🌺گل گشته پرپر افتاده از پا موسی بن جعفر(ع)
‍ (نوحه ی سینه زنی به مناسبت شهادت آقا موسی ابن جعفر علیه السلام ) سبک سرزمین من افغانستانی 🖤💔🥀🕊🥀🕊🕊🕊 مرغ سحر ناله کن ، سینه پر از غم شده عزا گرفته دلم ، اسیر ماتم شده کبوتری در قفس ، شکسته پر ، پر زند دل غریبم دم از ، موسی ابن جعفر زند --------------------------------------- باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد -------------------------------------- بدون جرم و گنه ، اسیر اعدا شده غریب و دور از وطن ، بی کَس و تنها شده حلقه ی زنجیر تا ، بوسه به پایش زند گریه کند در غمش،  دم ز ولایش زند --------------------------------------- باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد -------------------------------------- اسیر دشمن شده ، به کنج زندان حبیب کند به پایش بُوَد ، امام کاظم غریب گریه کن ای دل شده ، حاجت مولا روا شعله به جانش زده،  آتش زهر جفا --------------------------------------- باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد -------------------------------------- بزم عزا شد به پا ، به سینه غوغا شده صاحب بزم عزا،  مهدی زهرا شده هر که چو نجوا فقط،  دم ز حسین می زند دلش غریبانه پر ، به کاظمین می زند --------------------------------------- باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد -------------------------------------- سروده ی غلامرضا ابوالقاسمی نجوا💔🥀🕊🥀🕊🕊🕊
. |⇦•تقصیر تو‌ نبود.. علیهم السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرَم، که دست تو سپرِ مادرت نشد تقصیر تو نبود قَدت یاورت نشد بیرون بریز این جگرِ پاره پاره را بیرون بریز غصهٔ آن گوشواره را زینب رسیده بگو راه چاره را خون آبه های دورِ لبِ پر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک می کند این خاک گیسوان تو را پاک می کند ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
مداحی_آنلاین_تقصیر_تو_نبود_محمود_کریمی.mp3
3.43M
|⇦• تقصیر تو‌ نبود... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
فاطمیه▪️🥀🥀 حضرت زهرا(س) روضه کوچه(امام حسن) اجرا استاد احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویارحیم عرض سلام وادب واحترام حضور همه عزیزان وبزرگواران وعرض تسلیت وتعزیت به ساحت مقدس امام زمان (عج)وهمه عزاداران ایام فاطمیه انشاء الله همه ما از کنیزان ومحبین حضرت باشیم وتوفیق عزاداری خالصانه نصیب وروزی همه ماشود. جمال نورانی منتقم اهلبیت (ع)به جهت تعجیل درفرجش وسلامتی وجودش صلواتی زیبا عنایت بفرمایید . برکوکب آسمان عصمت صلوات برفاطمه گوهر نبوت صلوات برمادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وامها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. یارب به زهرا ،بحق زهرا،اشف صدرزهرا بظهور الحجه هرکجا نشستی اول مجلس همه با هم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً به اشک دیده کوثر بیا ای یوسف زهرا به حق غربت حیدر بیا ای یوسف زهرا به دست بسته حیدر به آن محزون غم پرور به خون سینه مادر بیا ای یوسف زهرا آقاجون ایام فاطمیه ست قربون شال عزات بشم ، عزیزدلم اگه دوست داری با امام زمان (عج)عزادارمادرش باشی امروز به این چشمات التماس کن . چندقطره از این چشمات اشک بگیر ذخیره آخرتت بشه. حالا اگه دلت آماده شده چشم سر راببند با پای دل بریم مدینه خونه بی بی دوعالم.انشالا به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای مریض ها همه اموات فیض ببرند ▪️در میان كوچه و گرد و غبار ▪️مادری بود و دل او غصه دار ▪️دشمنی پاشید بر زخمش نمك ▪️خواست تا گیرد از او برگ فدك اینهارو امام حسن میگه ،سیدا،بچه یتیمای فاطمه ▪️دست من در دست مادر بود و بس ▪️مرغ جانم بود آزاد از قفس ▪️ناگهان بر مادرم سیلی زدند ▪️امشب هركی یتیم فاطمه است،داد بزنه،كسی نمی خواد،آستینش و تو دهنش كنه،نالش و خفه كنه،اما عزداران عزیزان فاطمه نتوانستند بلند گریه کنند ▪️ناگهان بر مادرم سیلی زدند ▪️یاس را رنگی چنان نیلی زدند ▪️مادرو خشمش خدا داند چه شد ▪️گوشه ی چشمش خدا داند چه شد😭 ⬅️فقط همینقدر بگم،اینقدر محكم زد،كه بی بی تا آخر عمر،روشو از علی می گرفت ای عزیزان ▪️آری آن دم در میان كوچه ها ▪️دست من از دست مادر شد جدا ▪️شد میان كوچه روی او كبود ▪️چشم های او سیاهی رفته بود دیدید تا حالا،این نابیناها وقتی می خوان، چیزی رو پیدا كنند،دست می كشن دنبالش می گردند ▪️چشم او از ضربه ی دشمن ندید ▪️بهر پیدا كردنم دست می كشید حسن مادر جان،تو رو كه نزدند پسرم،مادر نكنه حسن جان بلایی به سرت اُمده باشه پسرم😭 ▪️آمد آنجا در تلاطم خشم من ▪️سیل اشكی جمع شد در چشم من😭 ▪️می كشیدم دامن آن اهرمن ▪️چی می خواد بگه امام حسن علیه السلام😭 ▪️می كشیدم دامن آن اهرمن ▪️جان پیغمبر دگر بر او مزن😭 ⬅️امام حسن علیه السلام می گه،دستم تو دست مادرم بود،قباله ی فدك رو گرفته بودیم داشیم به طرف خونه می آمدیم،تو كوچه ها راه می رفتم و خوش بودم،مادرم فاطمه حق شو گرفته،یهو دیدم یه سایه ی سیاهی روبروی مادرم ایستاد ای میگه،فاطمه قباله فدك و بده به من،مادرم فاطمه گفت :نمی دم،حق منه،یه قدم جلو اُمد،مادرم ای عقب عقب می رفت،تا اینكه پشت مادرم به دیواربرخورد کرد ،دیگه نمی گم چی شد، فقط همین قدر بگم یه وقت امام حسن نگاه كرد، دید مادر رو زمین افتاده ،شاید اونجا نشست بالا سر مادر،گوشه ی نقاب مادر و كنار زد،صدا زد وای مادر چرا صورتت این رنگی شده،نشست آروم با دستای كوچیكش،خاكای چادر مادر رو پاك كرد،هی می گه مادر حسن قربونت بشه،مادرجان پاشو خونه بریم😭 مادر،اُمدن سمت خونه،حسن عصای دست زهراست،همچین كه دم در خونه رسیدن،شاید بی بی گفت:حسن جان صبر كن مادر جان كارِت دارم ،با چشمای گریون یه نگاه به مادر كرد،بله مادر،مادر با گوشه ی چادر اشكای حسن و پاك كرد،حسن جان نكنه ماجرا رو برا بابات علی😭 بگیه ،بابات به اندازه كافی غصه غم تو دلش داره.شاید امشب زینب سلام الله علیها،معجرش و گوشه ی حیات به دهنش گرفته بود،آروم آروم گریه می كنه، ناله هاشو خفه می😭 كنه،حسن یه گوشه زانوی غم بغل گرفته،حسین یه گوشه،علی تك و تنها ایستاده،یه بدن لاغرو نحیف و كفن كرده،بندای كفن و بست،گفت بچه ها هر كی می خواد آخرین خداحافظی رو با مادر كنه،حسن آمدصورت رو سینه مادر گذاشته،حسین صورت كف پای مادر،یه وقت امیر المومنین علیه السلام می گه دیدم بندای كفن باز شد،دستای زهرام بیرون اُمد ،بچه هارو به بغل گرفت،از آسمون ندا رسید، یا علی بچه هارو از كنار جنازه مادر جدا كن ،عرشیان طاقت ندارن این صحنه رو ببینند،ناله بزن یا وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی التماس دعا🥀🥀🥀🥀
روضه حضرت زهرا با گریز به علی اصغر ⬇⬇⬇⬇ ای مادر یازده امام معصوم ای غربتت از قبر نهانت معلوم. در کوچه میان خیل دشمن تنها کردی تو حمایت از علی مظلوم دلهامون و روانه مدینه کنیم . پشت اون در نیم سوخته ای که یه مادر جوان بین در و دیوار قرار گرفته .به خدا هنوز اب عسل رسول الله خشک نشده بود ریختن در خونه فاطمش و اتش زدن. خونه ای که جبرییل بدون اجازه وارد نمیشه نانجیب چنان با لگد به در کوبید فاطمه بین در و دیوار صدای ناله اش بلند فضه به خدا محسنم و کشتن.....یه شش ماهه تو مدینه قربانی راه ولایت شد یه شش ماهه هم کربلا رو دست بابا .....امد مقابل دشمن ای لشگر اگر به من رحم نمیکنید به این طفل شیر خوار رحم کنید. طفل صغیرم تشنه اب است به روی دستم درپیچ و تاب است کند تلظی مانند ماهی جرمی ندارد جز بی گناهی بگیرید خودتون سیرابش کنید بهم برگردونید اما هنوز حرف حسین تمام نشده بود ببینه علی داره رودستش بال و پر میزنه....... به حلقت تیر کین بنشست اصغر تورا دادم چه زود از دست اصغر خودم دیدم که این تیر سه شعبه نفس را بر گلویت بست اصغر. به ابی انت و امی یا مظلوم یا ابا عبدلله. از همگی التماس دعای خیر دارم امید وارم قابل استفاده باشه (نیکوگفتار)
‍ ❣﷽❣ 🔘 ⚫️ (5) 🔘 حضرت علی اصغر ع ⚫️ 🔘 💥برکوکب آسمان عصمت صلوات 💥بر فاطمه گوهر نبوت صلوات 💥بر مادر یازده  امام  برحق 💥ازصبح ازل تابه قیامت صلوات ⛥(دعای فرج) 💠ومولاتنا.... 🌾اسم زهـرا  آبروی عالم است 🌾 اسم زهـرا چون نگين خاتم است 🌾 اسم زهـرا يادگاری نبی ست 🌾 اسم زهـرا دلخوشیهای علی ست 🔶درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه 🔶دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه 🔶گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی 🔶رایگان درمان کند دار و الشفای فاطمه دلتو ببرم مدینه .. بریم در خانه خانم فاطمه زهرا... بریم برا غربت بی بی ناله بزن.. برا غربت امیرالمومنین.. برا غربت یتمان زهرا ناله بزن..  امان از بی مادری .. (شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد) چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س ..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی... هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...  آروم آروم دارن گریه میکنند.. دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان... (یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،  چه حالی داشتند .. آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن  چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره (بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم) ♻به یاد همه ی اموات .. گذشتگان اونایی که بودن بین ما اما جاشون الان خالیه امان امان3 بچه ها اومدن کنار هم نشستن سر در گریبان هم فرو بردند (خونه ای که مادر نداره همینه) آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند.. ◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم 🔺آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن.. (ناله داری یا نه) ◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم ◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر.. ◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی ◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم  ⬅️کدوم شب ،همون شبی که بچه های فاطمه مظلومانه بدن مادر تشییع کردن.. زینب تو کوچه ها میدوه ،مادر مادر میگه (اما زبون حال بی بی زینب و التماس دعا) ()(خدایا عاشقان را..)👇 (اوج) 🔅الا ای مادر پهلو شکسته 🔅ببین که زینبت درغم نشسته 🔅ببین مادرکه من گریان و زارم 🔅بجای مادرم من خانه دارم 🔅بیامادر ببین بابا غریبه 🔅بیامادر ببین دل بی شکیبه 🔅زبعد تو پدر خونه نشینه 🔅دل زینب به درد وغم عجینه ای مادر مادر مادر.. 🔅آخ بیامادر حسن قلبش شکسته 🔅حسین یک گوشه ای تنها نشسته 🔅بیامادر ندارم بی تو یاری 🔅ندارد دخترتو غمگساری 🔅به یادت با دلی خونبار، گریم 🔅کنار آن درو دیوار، گریم 🔅به یادمحسن شش ماهه گریم 🔅به یاد مادرم با ناله گریم ✍(یوسف لاطف.آمل) (شعر طولانیه مختصر کنید بهتره👆) 💥امان امان..3 اگه خانمی از دنیا بره. ، غالبا بین ما رسمه میان لباساشو جمع میکنند از خونه بیرون میبرن (یادگاریاشو جمع میکنند) (میگن بچه ها.نبینند داغشون تازه بشه،، بخصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه) ♦بمیرم برا غربت امیرالمومنین شاید گفته باشه فاطمه جان شاید بتونم لباساتو مخفی کنم شاید بتونن چادرتو مخفی کنم اما فاطمه جان با درب سوخته چه کنم با خونهای رو در دیوار چه کنم بچه ها می اومدن رد بشن..نگاه میکردند.. یادشون می افتاد.. آخ همین جا مادرمون زمین خورد...آخ همین جا میخ در به سینه مادرمون نشست. 💥امان امان.. آخه فاطمه چند تا یادگاری از خودش بجا گذاشت.. الباب و الجدار و الدما شهود صدق ما به خفا یکی دره.. یکی دیواره ..یکی هم خون های روی در و دیوار .. 🌿آی حاجت دارا.. جوون دارا..آی درد دارا.. آی ناله دارا.. آی دلای کربلایی دلتو ببرم کربلا... اونایی که آرزوی کربلا به سینه دارن کجا نشستن اوتایی که دلتنگ کربلان کجا نشستن این یه یادگاریه که بی بی گذاشت.. یه یادگاریم کربلا بود... آخ امان از دل رباب 2 .. 🌾من میگم..حتما لباسای علی اصغرو بغل میگرفت ...ناله میکرد گریه میکرد.. لای لای میگفت. ⛤لالا لالا لالا ای مهربونم ⛤لالالالالالا آروم جونم ⛤لالا میگم گلم راحت بخوابی ⛤لالالالا گل شیرین زبونم ⛤لالا لالا لالا ای نازنینم ⛤لالا لالا لالا ای مه جبینم ⛤لالا لالا لالا ماه شب افروز ⛤شبم با گریه میشه صبح هر روز ⛤دلم از رفتنت آتش گرفته ⛤دلی از غم همه سوز و همه سوز ♨هر چقدر ناله داری آخ مریض داری ،گرفتاری ،درد داری، حاجت داری، آخ جوون داری..سه مرتبه ناله بزن بگووو
. |⇦•گریه نکن علی جون.... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── امشب دلت رو بفرست کربلا، برو تو حرم ابی عبدالله، برو کنار ضریح شش گوشه، به یاد اون مادری ناله بزن، که طفل شیرخوار ه اش رو روی دست گرفته بود، هی از این خیمه به اون خیمه میره، آبی برا علی اصغرش پیدا کنه، علی اصغر گریه میکرد، لب های کوچکش رو باز میکرد و می بست...* گریه نکن علی جون صدات داره میگیره یه قطره آب بیارید بچه ام داره می میره *مضطرب بود، گاهی زینب میگرفتش، گاهی ام کلثوم بغلش میکرد، گاهی سکینه بغلش میگرفت اما آرام نمیشد ... منظوری داشت، مظورش این بود : بابا بابا ، بابا هنوز یک سرباز دیگه داری بابا، بابا بیا منم ببر میدان، بابا بابا ... بابا منم یک گلوی نازک دارم بابا، ... ای حسین ... تا دست بابا دادنش، تا به آغوش بابا رفت، آرام شد، آرام شد، آرام شد ... این سرکوچولوش رو روی شانه بابا گذاشت، حسین ، حسین ... همین که رو دست بلندش کرد : « أمَا تَرَوْنَهُ کَیْفَ یَتَلَظَّی عَطَشاً » ، ای کاش میگفتند: حسین! آبش نمیدیم .. برش گردون خیمه هت ... اما یه مرتبه دید علی یه تکانی خورد، یه نگاه کرد: « فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ » حسین... دستش رو زیر خونها گرفت، خونها را به آسمان پاشید، امام باقر علیه السلام میفرماید: یه قطره از این خون برنگشت، کسی که تیر میخوره، معمولاً یه آخ میگه، یه ناله میزنه... اما علیِ اصغر، یه ناله هم نزد ...* یه ناله کن که نالَتم بابا رو زنده می کنه چشماتو وا کن و ببین حرمله خنده می کنه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
8. حضرت علی اصغر ع.mp3
4.5M
|⇦گریه نکن علی جون... وتوسل به حضرت علی اصغر علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج‌عباس حیدر زاده
. |⇦•خدایا فاطمه بود... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── من آذا ها.. خدایا فاطمه بود آن همه دشمن پس آن در در آتش سوخت حدیث معتبر بِضْعَةُ مِنِّیِ پیمبر در آتش سوره ی کوثر می سوخت محسن در آغوشِ مادر می سوخت زهرا از غمهایِ حیدر می سوخت در می سوخت...در می سوخت «یا زهرا....» به ضربه ی غلاف میان همهمه شکسته بازوی کبودِ فاطمه «آه یا زهرا آه یا زهرا...» أحَبَّ الله... خدایا فاطمه با حیدر و با شیعه ی زهراست خداوندا! دل ما در گرو فاطمه در بیعت مولاست در قرآنِ آیات أعطینا سوخت یاسین و الرَّحمن باطاها سوخت تا محسن در آتش با زهرا سوخت زهرا سوخت زهرا سوخت زهرا سوخت سپر شد آن میان برای مرتضی درون شعله شد فدای مرتضی «آه یا زهرا آه یا زهرا..» بنفسی أنت... فدا شد فاطمه در همهمه ی حفظِ ولایت علی بود و فقط یک فاطمه در جبهه ی ایثار وشهادت در این سو پشت در مادر افتاد در آن سو در کوچه حیدر افتاد وقتی که با شدت آن در افتاد در افتاد، در افتاد،در افتاد ورق ورق شد آن کتابِ معرفت کسی به غیر میخ نگفته تسلیت «آه یا زهرا....» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5866375742320807689.mp3
19.93M
|⇦•خدایا فاطمه بود.... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی
🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چند سالته عزیزم / بار سفر میبندی؟! دردات زیاده بازم / به روی من میخندی ۲ نرو فاطمه - بمون پیش من نذار که دنیا رو سرم خراب شه میون همه - توو این شهر غم نصیب من سلام بی جواب شه از هر طرف غم اومد // جا پشت در کم اومد به سمت صورت تو // سیلی محکم اومد زهرای من زهرای من // دلخوشی دنیای من ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برای کشتن تو / توو سقیفه نشستن کاشکی به جای دستام / چشم منو می بستن ۲ نمیدیدمت - توو اون حال زار چهل نفر چجوری وحشیونه پر از کینه و - حسد بودن و پاشون چجوری وا شده توو خونه حسن چه بی قراره // حال دلش چه زاره توو کوچه ها چی دیده // یه خواب خوش نداره زهرای من زهرای من // دلخوشی دنیای من ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توی همین دو روزه / چند دفعه رفتی از حال چجور میخوای ببینی / حسینو توی گودال ۲ چه جنجالی شه - توی قتلگاه کاش یه مسلمون برسونه آبی توو اون جمعیت - میگه یک نفر بیا بزن اگه پی ثوابی تنش رو خاک صحرا // سرش رو نیزه بالا کاشکی رباب نبینه // علیشو روی نی ها حسین من حسین من // غریب عالمین من ۲ . 👇
4. محمد قاضوی.mp3
4.61M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ... حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش : مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
1. در به هم خورد.mp3
4.13M
( سلام الله علیها ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ( فکر میکنم همین یه جمله بَسِمون باشه ... ) در به هم خورد ، ولی حیف که با سرعت خورد ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... قربونت برم مادر جَوونم ، ... ای مادر ، ای مادر ، ای مادر ... نمیدونم خبر داری ، حمله به خونه ی علی ، یک دفعه نبوده ؟ دو سه مرتبه رخ داده ، اما این دفعه با همه دفعات فرق داشت ... ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد ... ( چقدر بوده شدّت ضربه ؟ ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ( توو مجلس بی بی ، نکنه چشمات خشک بمونه ، به چشمات دستور بده ، بگو مگه نمی بینی دارند ازمادرم میگن ؟ نبینم چشمم تَر نشه ؟ ... ) پسرش ... نه ، سپرش خورد زمین و زهرا ضربه ها را پس از آن از دوسه تا قسمت خورد مَردک پست ، که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم بر خورد ... ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ۱۷ آذر ۱۳۹۹
3. خلج و آینه چی.mp3
2.43M
( سلام الله علیها ) خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته خداحافظ اي قيام و قعود خداحافظ اي ركوع و سجود اجازه میدی غلطط رو بگیرم ؟ خداحافظ قیام و قعود ؟ کدوم قیام ؟ کدوم قعود ؟ مگه می تونست پاشه ؟ کدوم قیام و قعود ؟ فقط یه جا همه ی نیروشو ، همه ی توانِشو جمع میکرد ، پا میشد وامیستاد ... اون هم تا علی در میزد ... خداحافظ بِسترِ من خسته خداحافظ اي نماز نشسته گفت تو خیال میکنی من خبر ندارم ، اولاً من علی ام ، هیچی برای من پوشیده نیست ، فاطمه جان ، ... دوماً زهرا جان ، هر شب گوشه حجره میشینم نماز خوندنت رو تماشا میکنم ، دیدمت نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت ، قعود نداشت ، قنوت نداشت ... زهرا جان کی گفته این همه پیش علی قیام کنی ؟ خدا حافظ درد بازو و سينه خداحافظ كوچه هاي مدينه خداحافظ آسمانِ كبود خداحافظ موجِ آتش و دود ز آهِ من ، آسمان شده نيلي خداحافظ تازيانه و سيلي ... دهه 1370