eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ ای با وفای حیدر ماه شبای حیدر بی تو زندونه دنیا برای حیدر تنها یارم تنها نرو فاطمه بی حیدر از اینجا نرو فاطمه بسته می شه درها همه روی من جان زینب حالا نرو فاطمه (آه نرو دنیای من آه نرو رویای من آه نرو زهرای من) ▪️بنددوم▪️ با غصه ی تو خانوم قلبم می سوزه آروم داری می ری زدستم غریب و مظلوم من افتادم از پا یه نفس بکش روح حیدر زهرا یه نفس بکش می خوای چشمات بسته باشه روی من باشه زهرا اما یه نفس بکش آه چه کنم با بازوت آه چه کنم با ابروت آه چه کنم با پهلوت (آه نرو دنیای من آه نرو رویای من آه نرو زهرای من) ▪️بندسوم▪️ بعد تو می زنم زار با روضه های مسمار می شه قاتل من این خون رو دیوار بعد از کوچه پایینه سرم علی بعد از کوچه دنیای خجالتم بعد از کوچه روزم شده شام تار کاش می مردم من شاهد نالتم آه تکیه گاه حیدر آه بی گناه حیدر آه نرو ماه حیدر (آه نرو دنیای من آه نرو رویای من آه نرو زهرای من) 👇
|⇦•يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی .... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خدا نیاره براتون اینو ببینید، بابا یه مدت سفر بره، خدا رحمت کنه شهدا رو، پدر و مادر ما فدای بچه های شهدا، پدر که از عملیات میاد بعد از مدتی، بچه که از خواب بیدار میشه دیگه بابارو رها نمیکنه، چون میترسه از دست بده، بچه های فاطمه هم میدیدن وضع مادر یه جوریه که ممکنه به ثانیه ی بعد هم نَکِشه، لذا دورِ مادر نشسته بودن، سر رو که بر می گردوند امید نداشت که بر میگرده مادر باشه، وضع وخیم بود، خودِ زهرا میدونه که چه باری روی دوشِ امیرالمؤمنین گذاشته، فاطمه از اسماء یا سَلمىٰ کمک گرفت، بعد از مدتی از جا بلند شد، به سختی به دیوار تکیه کرد، نیمه نِشَسته شد، بدنِ خودش رو شست فاطمه ی مطهره، چون میدونه شب دست تنهاست امیرالمؤمنین موقع غسل دادن، چقدر رویِ این زخم ها باید دست بکشه، چون خون تازه داره، خودش خواست امیرالمؤمنین رو یاری کنه، بدن رو شست، لباس عوض کرد، لباس بچه هارو هم عوض کرد، بچه ها دیدن مادر بد از مدتی یه قدری انگار حالش خوب شده، گفتن: ان شاء الله خدا میخواد مادرمون رو شفا بده، بریم مسجد نمازِ شکر بخونیم، من فکر میکنم فاطمه نمیخواست بچه هاش ببینن، بچه ها که از خانه بیرون رفتن، فاطمه به سَلمىٰ فرمود: پاهای من رو روی به قبله کن، پارچه روی صورتم بکش، برو عقب بایست، چند لحظه که گذشت بیا من رو صدا کن، اگه جواب ندادم علی رو خبر کن اون میدونه باید چیکار کنه، سَلمىٰ عقب ایستاد، چه اضطرابی داره، لحظاتی گذشت اومد روبند رو کنار زد، توی بعضی نقل ها اومده: فاطمه دستِ راستش رو روی صورتش گذاشته، چون میدونه امیرالمؤمنین این پارچه رو کنار میزنه، نمیخواست صورتِ کبودش رو ببینه، تا تونست مخفی کرد، سَلمىٰ صدا زد:" يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی یا فاطمةُ الزهرا!" با من حرف بزن، دید جواب نمیده، پارچه رو برگردوند، مضطربِ، من چی باید بگم به علی؟ به بچه ها چه جوری بگم؟ در همین حین بچه ها از نماز برگشتن، نگران مادر بودن، خدا هیچ وقت نا امیدتون نکنه، از در که امام حسن اومد داخل، سر که داخل خانه شد اول بستر مادر رو نگاه کرد، امام حسن می دونست مادرش با اون درد شدیدی که داشت نمی تونست به این سرعت بخوابه، ولی دید مادر روی زمین افتاده پارچه ای روی صورتش انداخته، امام حسن فرمود: " یا سَلمىٰ! مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة؟" خوابش برد مادرم به این زودی؟ سَلمىٰ نمی دونست چی بگه، آخه مضطرب بود، خیلی طول نداد، گفت:" مَاتَتْ أُمُّکما فَاطِمَةُ" مادرتون راحت شد، از دنیا رفت، سَلمىٰ میگه: دیدم امام حسن جلو اومد، امام حسین پشت سر، آرام آرام، آخه محضرِ بِضعَةُ الرَّسول میخوان برن، اومد امام حسن بالا سر مادر نشست، برا دلت بمیرم، روبند رو که کنار زد، میگه: آرام یه بار بوسید، شاید هنوز باور نکرده مادر از دنیا رفته، چون صورت مادر درد داشته آروم بوسید، خودش رو ننداخت روی مادر، صدا زد:" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي" مادر با من حرف بزن" أَنَا ابْنُكِ الْحَسْن" من حسنم... دو سه بار صدا زد جواب نداد، امام حسن همیشه خودش رو سپر امام حسین می کرد، همه جا، یه روزی توی مسجد بودن، مروانِ ملعون به امیرالمؤمنین جسارت کرد تا امام حسین اومد جواب بده امام حسن فرمود: نه حسین جان! به تو اگه چیزی بگه من اذیت میشم، من خودم جواب میدم... اما اینجا استثناء شد، برگشت به امام حسین گفت: حسین جان! تو عزیز دوردونه ای شاید مادر جواب تو رو بده"فَجاءَ الحُسَین" امام حسین اومد"فَوَضَعَ خَدَّهُ تَحتَ قَدَمَیها" صورتش رو کف پاهای مادر گذاشت، صدا زد" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي، أَنَا ابْنُكِ الْحُسْینُ قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي جَسَدي" مادر اگر جواب من رو ندی من می میرم...
|⇦•بیا که گنبد خضرا... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت بیا که حیدر تنهاست دیده بر راهت چقدر منتظران تو بی صدا رفتند نگاه مضطرب ماست دیده بر راهت به هر دیار عزادار مادرند همه بیا که عترت طاهاست دیده بر راهت قسم به خاک نشسته به چادر مادر سکوت غربت دنیاست دیده بر راهت * خدا رحمت کنه علامه امینی رو، فرمودند: وقتی توی خونه پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها روی زمین افتاد، بچه اش سِقط شد، قبل از اینکه بگه "یا ابتاه یا رسول الله!" قبل از اینکه شوهرش علی و فضه رو صدا بزنه، یه جمله فاطمه گفته، صدا زده: پسرم مهدی بیا...* هنوز ناله ی مادر به گوش می آید بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت * حضرت زهرا سلام الله علیها دامنِ علی رو گرفت، گفت: نمیذارم علی رو با این وضع مسجد ببرید، هر چه کردن نتونستن دستِ فاطمه رو کوتاه کنند، یا صاحب الزمان! یه کاری کردن با دستور اون دومیِ نانجیب، با غلاف شمشیر، زبانم لال... وقتی بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها شدت گرفت دیگه نتونست از بستر بلند بشه، این بیماری کار رو به جایی رساند که فقط پوست و استخوان از بی بی به جای ماند، بازو و پهلوی فاطمه شکسته است، از اینها بالاتر یه جلمه روضه داره آیت الله کمپانی، از ایشون سئوال کردن قضیه میخِ در چی بوده؟ ایشون می فرمایند:" وَ لَسْتُ أدْرِى خَبَرَ المِسْمَار، سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَة الأسْرَار" یعنی من نمی دونم برید از سینه ی فاطمه سئوال کنید این میخ چی بوده.... امام صادق علیه السلام می فرمایند: آن میخِ در به سینه ی فاطمه فرو رفت، نزدیک به نود و پنج روز، هر وقت مادر ما فاطمه نفس میکشید از سینه اش خون می اومد... امشب این دلهای عاشق مدینه باشه ، به یاد آن یتیمان بی مادر، جلوی چشم بابا گریه نمی کردند، اما همین که بابا از خانه بیرون می رفت، یکی سجاده ی مادر رو می آوُرد، یکی چادرِ مادر رو می آوُرد، اینقدر گریه می کرند که فضه ی خادمه صبرش تموم شد، یه روز امیرالمؤمنین وارد خانه شد دید فضه اثاثیه اش رو جمع کرده میخواد بره، صدا زد: فضه! چه خبره، کجا میخوای بری؟ گفت: آقا! من دیگه طاقت ندارم، آقا این گریه ی بچه ها، جای خالیِ فاطمه من رو رنج میده.... خدا میداند و دلِ بچه های فاطمه... یه شب ابی عبدالله صدا زد: بابا! دلم برا مادرم تنگ شده، آخه حسین خیلی مادری بود، آورد حسین رو کنار قبر مادر، دستش رو رها کرد، دید حسین صورت روی خاک قبر گذاشته تویِ دلِ شب، هی می گفت: مادر! مادر! من حسینِ تو هستم، یه جمله با حسینت حرف بزن، اما اینجا جوابی نشنید، حسینی ها! اما توی گودی قتلگاه، اون نانجیب گفت: وقتی خواستم سَرِ حسین رو جدا کنم از بدن، ناله ی یه خانمی رو شنیدم، هی میگفت: غریبِ مادر حسین!... شهیدِ مادر حسین!... برای خوشنودی دلِ مادرش فاطمه، به نیت فرجِ آقامون، آقایِ مظلوممون، دستت رو بیار بالا چند بار ناله بزن: یا حسین!... به آبروی فاطمه و حسینِ فاطمه قسمت میدهیم، این دستا رو امروز نا امید بر مگردان، فرجِ آقامون امام زمان برسان..
enc_17012984207599723039344.mp3
7.94M
🏴 | با ظلم راه نیومدی... 🎤•|• با ظلم راه نیومدی از حقّ کوتاه نیومدی رفتی با خورشید روزا شب شد، با ماه نیومدی من مضطر تو هستم؛ تو مضطر منی من تاج عالم و تو تاج سر منی من حیدر رسولم، تو حیدر منی علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن برده درد، من‌ و تو رو سرگردون کرد من و تو رو برده از یاد تو کوچه‌هاش شهر نامرد، من‌ و تو رو من پدرم به امّت؛ تو امّ امّتی ما هردومون شریکیم تو هر هدایتی امّت چه کرده با ما؟! عجب حکایتی! دنیا ازم نگیری چراغ خونمو برا نفس‌کشیدن، تنها بهونمو دلیل دل خوشیمو، یار جوونمو راضی به جدایی از منه بی‌پناه نشو به حرمت «یارفیق»، یار نیمه‌راه نشو علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن دستات کار نمی‌کنه چشمت انکار نمی‌کنه راحت باش این بارون اشک شهر و بیدار نمی‌کنه من کیمیای هستی؛ تو کیمیاگری من نخل بین طوفان؛ تو یاس پرپری من ساقی‌ام ولیکن تو نفس کوثری جوون علی نرو؛ درمون علی نرو اگه میری فاطمه، بدون علی نرو شب شد، باز تب اومده جونم روی لب اومده چه رازی گفتی که تپش به قلب زینب اومده من آهه رو لبم؛ تو شهادتینته من حق و تو کسی‌که حقّ زیر دینته راز دل من‌وتو، روز حسینته تشنه‌لب و بی‌پناه؛ یه‌نفر و یک سپاه من ‌و تو کنارشیم؛ تو گودی قتلگاه شاه به خون تپیده بین یه مشت دریده ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
|⇦•من موندم و.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• در می‌زنن؛ زهرا نرو! این بار من میرم با هر صدای در زدن، صدبار می‌میرم هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو از خون رو دیوار می‌گیرم من موندم و شب‌گریه های بی صدا! زهرا! جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا! اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟ «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟ همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟ ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز کی گفته اشکت بی صدا باشه؟ وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست همسایه ها دیروز توی کوچه می‌گفتن این فاطمه عمرش به دنیا نیست... «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» : امیر رضا یزدانی پرداز: اکبر شیخی
|⇦•سلام ما.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس شهید ابراهیم هادی •✾• سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما، به فاطمه سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما به پهلوی شکسته ات سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما به بازویِ کبودِ تو سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما به قبر بی چراغ تو سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما به کربلا سلام ما سلام ما سلام ما سلام ما به آن سرِ بریده ات ...
(مدینه)‏fateminasab (0).wav
10.17M
مدینه گریۀ مـن سخـت خسته‌ات کرده  حلال کـن کــه بــوَد روزهای آخر من  خدا گــواست مــرا می‌زدند و می‌لرزید  خدیجه نیست که از من کند پرستاری  از این به بعد دگر زینب است مادر من  دگــر زنــان مدینــه عیــادتم نکنند  مگــر کــه قاتلـم آیــد کنار بستر من  تا سرفه ميكنم بدنم درد ميكند زينب مرا نبوس ، تنم درد ميكند از من نخواه با تو كنم درد دل علي تا حرف ميزنم دهنم درد ميكند اسما بيا و فاطمه را رو به قبله كن اين روز آخري بدنم درد ميكند وقت راه رفتن زانوی من درد می گیره وقت حرف زدن گلوی من درد می گیره دیگه چی بگم از نماز نشسته ام وقتی در وضو بازوی من درد می گیره علی نبینم مرد خونم عزاداره جانشین من یه دختره خونه داره بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره از من که گذشت برا زینب خطر داره دم آخر وصیتی دارم ای علی جان به خاطرت بسپار نیمه شبها حسین دلبندم با لب تشنه می شود بیدار بار سنگین این وصیت را از سر شانه ها ی من بردار قبل خوابیدنش عزیز دلم ظرف آبی برای او بگذار گریه کردم ز غربتش دیشب تا سحر سوختم برای حسین با همین دست ناتوان امروز پیرهن دوختم برای حسین کفنش را به زینبم دادم حرف های نگفته را گفتم چند ساعت برای دختر خود فقط از رنج کربلا گفتم گفتمش میوه دلم زینب کربلا باش یار و یاور او ظهر روز دهم به نیت من بوسه ای زن به زیر حنجر او سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا كند كه نباشد سر برادر زینب 🏴
. 🏴سبک یا سلام الله علیها زبانحال ایام 🏴بند اول میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا اسما بریز آب روان اما کمی آهسته تر از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پر بر پیکرِ از،گل نازک او مانده نشانه،از تازیانه آخر گرفت از،من فاطمه را دست زمانه،با هر بهانه خدانگهدار زهرای حیدر 🏴بند دوم بر روی دیوار از غمت سر میگذارد حیدرت آندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت بر صورت نیلیِ تو میگریَد آن خیبر شکن خواهد شد او با خبر از کوچه و آن راز حسن بر صورت از،سیلی کبودت دستش رسیده،اشکش چکیده آن باغبان که،گل را ندیده حالا که دیده،رنگش پریده خدانگهدار زهرای حیدر 🏴بند سوم من میبرم جسم تورا از آشیانه نیمه شب در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام چند قطره خون تازه ایی می آید و خون شد دلم پهلو شکسته،قامت خمیده آید به صحرا،در بین اعدا بر روی نیزه،رأس حسینش بر سر زند او،با درد بازو خدانگهدار زهرای حیدر 🎤 کربلایی ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی ✍کربلایی مجید آقاجانی .👇
. 🕯 یا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روضه ایام بند🕯 جان علی،زهرا فدای اشک تو گل طاها چی میشه که باشی کنار من اگه بری علی میشه تنها عشق علی،زهرا مگه قرارمون نبود باشی خالی نکن پشت علی رو که تنها تویی که همه دنیاشی پاشو از بستر جوون حیدر نرو که زینب میشه بی مادر نرو زهرا جان بند🕯🕯 تاج سرم،زهرا غصه ی تو منو زمینگیر کرد سخته برام ببینم این رو که خوابت نمی بره شبا از درد ای همسرم،زهرا به خاطرم بیا تسلاشو به تابوتت خیره نشو دیگه الحمدلله بهتری پاشو صفای خونم عزیز جونم شفا میگیری اینو میدونم نرو زهرا جان بند🕯🕯🕯 جوان ننه،زهرا نشون نده به من کفن هارو ایشالله روز به روز میشی بهتر از غصه درمیاری بابارو جوان ننه،زهرا نگو خبر داری تو از فردا واسه حسین دل نگرونی که کفن نداره جز یه بوریا نگو از خنجر که روی حنجر میاد و میشه حسینت بی سر حسین واویلا ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇
. 🏴سبک در مقام مادر و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه 🏴بند اول کیه عاشق تر از مادر،که دلش اندازه ی دریاس کیه عاشق تر از مادر،خود مجنون تو این دنیاس کیه عاشق تر از مادر،که برای ما دلسوزه کیه عاشق تر از مادر،که به پای ما میسوزه دعای خیر اون باعث شده نوکر بمونیم همگی قدر مادرهامونو باید بدونیم مادر،فرشته ی روی زمینه مادر،تو آفرینش نگینه مادر،یه قلبی داره بزرگه مادر،برای فرزند امینه مادر،دوست دارم،مادر 🏴بند دوم اگه میگن ببوس پاشو،نگو که میکشم خجالت تو محبت به مادر کن،وا میشه درهای رحمت توی کارات گره افتاد،بگو مادر منو دعا کن اگه باشه دعای اون،خدا هم میکنه عنایت دعای خیر اون باعث میشه از غم رها شی بخواه از مادرت که زائر کرب و بلا شی مادر،دعاش سریع الاجاب است مادر،نگاه به چهرش ثواب است مادر،اون که نداره میدونه مادر،نباشه،خونه خراب است مادر،دوست دارم،مادر 🏴بند سوم مادری توی این شبها،تو مدینه حالش خرابه امونش رو بریده درد،شبا تا صبح نمیخوابه نگرونش شده دختر،خدا به دخترش رحم کن داره تنها میشه حیدر،خدا به همسرش رحم کن خدا رحمی به مادر که هنوز خیلی جوونه اگه مادر بره بابا تو شهر تنها میمونه مادر،ای مادر بی نظیرم مادر،نرو که بی تو میمیرم مادر،کم نشه سایت الهی مادر،شفاتو آخر میگیرم مادر،نرو نرو،مادر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
4)zamine-haftegi-14020918.mp3
10.92M
کربلایی زخم دلم بهتر نمیشه این حیدر اون حیدر نمیشه زخم دلم هر چی که باشه باز زخم میخ در نمیشه زخم پهلوی زن پا به ماه نکنه هنوز نشد رو به راه روضه هاشو گفتم هر شب به چاه پشت در افتاده بود بی پناه کشتنش اما میگفتن که خودش مرد خودش حتما یه روز محکم به در خورد خودش خورده به جایی چشم و گونش خودش آتیش گرفت لابد تو خونش ای وای من ای وای من زهرا ____________ از بعد تو گفتم همیشه این خونه اون خونه نمیشه یه جوری دسته تو شکستن موی حسن شونه نمیشه روضه میخوندی همش با حسین بگو من غریب ترم یا حسین زنده بودم پیش چشمای من زنمو زدن اما حسین زینبو اهل حرم دل نگرانند حسین تا هست زن ها در امانند حسین تا هست خیمه روبراهه غم ناموس بعد از قتلگاهه ای وای من ای وای من زهرا شاعر : ✍ ۱۴۰۲/۰۹/۱۸ .
. چه باصفاست به لطف و عنایت داور مرورِ خاطرۀ اهل بیت پیغمبر بیا سری بزنیم ای موالیان علی به خانۀ گل طاها، به خانۀ کوثر چه روزگار خوشی داشت بیت وحی خدا چه زندگیِ خوشی بود خانۀ حیدر چه رفت و آمدِ خوبی در آن حوالی بود کنار هم، همه گل‌های فاطمه یکسر خدیجه گرچه نبود، آن صفای روحی بود که بود سِلمیِ والا خدیجه ای دیگر حضور فضه در این جمع لطفِ دیگر داشت نشاطِ پیریِ سلمان، جوانیِ خوش‌تر علی، حسین و حسن را به جان صدا می‌زد شنیدنی تر از آن بود، لفظِ پیغمبر علی چو وصله به نعلینِ پاره اش می‌دوخت چه دیدنی تر از آن بود خندۀ همسر به دستِ مادرِ خانه که سفره می‌شد پهن کمک به فاطمه میکرد، نازنین دختر به ناز، شانه به گیسوی کودکان می‌زد چه عاشقانه به هر صبح و شام این مادر طلوعِ فجر که می‌شد، تمامِ اهل حرم همه نظاره گرِ نورِ زهرۀ أزهر نمازِ ظهر که می‌خواند، دیدنی تر بود سجودِ ماه، و تقلیدِ ذاتیِ أختر هزار نور ز خسارِ فاطمه می‌ریخت به دیدگانِ علی، صبح و ظهر و شب یکسر شکوفه های بهاری که غنچه وا می‌کرد حیاتِ خانۀ او بود، جنتِ کوثر بهشت را به همین بیت می‌توان حس کرد بهشتِ عدن کجا، بیتِ خمسۀ أطهر حسن کنار پدر می‌نشست در مسجد علی سمیعِ کلامِ پیمبرِ داور میانِ خطبۀ جدش، به شوقِ دیدارش حسین تکیه زنان می‌نشست بر منبر درونِ حال و هوای خوشِ حرم ناگاه صفای خانه بهم ریخت، بیت شد مضطر ز اِرتحالِ پیمبر، دو روز نگذشته... هجوم شد به سرایش، هجوم شد بر در دری که داشت سلامِ نبی، در آتش سوخت و سوخت گیسوی زهرا و چادر و معجر رسید اینهمه عصیان، ز جبت و طاغوتی که هیزم آورِ دوزخ شدند، تا محشر فدک بهانه شد و دستِ مرتضی بستند به قصدِ غصبِ خلافت شدند بر مصدر ز ضربه های غلافی، به شانۀ عصمت شکست بازوی زهرا نه، بازوی حیدر لگد زدند چو بر پهلوی کنیز خدا عبور کرد ز روی درِ حرم، لشکر جواب سیلیِ زهراست دستِ فرزندش که انتقام بگیرد، از آن دوتا کافر علی به خانه نشست و گُلَش به گِل، اما بجاست خیرِ کثیرِ نبی در این معبر هر آنکه یاورِ مولاست، رهروِ زهراست مدافعِ حرم است و مدافعِ رهبر شهادت آینۀ ی مادر شهیدان است شهید پیروِ زهراست تا صفِ آخر ✍ .
. |⇦•دلم ای یار... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── دلم ای یار شده زخمی گل و گلزار شده زخمی در به دیوار، خورده انگار آخه دیوار شده زخمی بازمین خوردنت هرروز منوکشتی مثه اونروز نمیدونم سر زانوت روزی چن بار شده زخمی شونه زخمی، گونه زخمی ، شده زیر چونه زخمی بازمین خوردن زهرا دلِ اهل خونه زخمی باز داره اشکام در میاداین صحنه رو دیدم زیاد زینب میخواد بوست کنه میترسه که دردت بیاد همه ی پَر،شده خونی پَرِ معجر شده خونی درو وا کردی برا من لبه ی در، شده خونی چی میریزه از رو پیرهن قطره قطره روی دامن چی شده از، دم در تا دمَ بستر شده خونی سینه خونی، پهلو خونی یا که شاید بازو خونی هرجا رو جارو کشیدی اصلاً حتی جارو خونی زهرا جان! امروز هوا بارونیه چه درد بی درمونیه به روی دستم فاطمه گوشواره های خونیه کارو بارم شده گریه روزگارم شده گریه سرمو تو چاه میذارم راه چارم شده گریه منو گریه، منو زاری تنهامون داری میذاری با یه دنیا، غم و غصه با یه بقچه یادگاری تو بقچَته سه تا کفن براتو و منو حسن آخ بمیرم برا حسین مونده فقط یه پیروهن یکی داره پیرهنو میدزده.... پیرهن رو که نه کفن، میدزده یکی داره با یه کهنه خنجر سرو از روی بدن میبره...... ای حسین...! : ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_6028235755283813009.mp3
8.68M
|⇦• دلم ای یار... سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی