AudioCutter_روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1465.mp3
7.54M
|⇦از قوم ما کسی...
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام یونس سمیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر اکرم صلوات الله علیه
هر کس بر مصیبتهای این دختر (زینب) بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش،حسن(ع) و حسین(ع)، گریسته باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ...
همه قرار من این است یارِ تو باشم
قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم
به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی
که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم
برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن
که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم
غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا
دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم
تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر
و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم
تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت
بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم
در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است
الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم
در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا
خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم
اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف
سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم
به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید
خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم
*حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان .......
دلم تنگ است و غم بسیاردارم
من امشب با ابوالفضل کاردارم
من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
زیارت کردن شش گوشه گیرم
در اینجا عطر بوی یاس گیرم
من امشب دامن عباس گیرم
غریق منتم کرده ابوالفضل
که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
دراینجا با دلی محزون و خسته
نشسته بانوی پهلوی شکسته
بدستش شاخه های یاس دارد
به لب هم ذکر یا عباس دارد
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چون طفلان این سخن ها رو شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
وای بمیرم برات آقا جان
اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه
غیرتش به جوش آمد
صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان
امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار
خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما
یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد
اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد
اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند
اما هنوز امید داره هنوز اب داره
وای بمیرم
امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت
امیدش نا امید شد
الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم
یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند
از روی اسب به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست
الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
(آه برآر توه بمیرم)
کنار علقمه غوغا بَهِیّه
دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه
علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا
که وِ نِه فرقِ سر دِتا بَهِیّه
دست عمو هر ده جدا بهییه
خیمه دله غوغا به پا بهییه
راه دکته عمو سوی علقمه
شط کنار بوین غوغا بهییه
آخ مه کمر توه دتا بهییه
××××××××
الهي به اين سفره بركت بده .....
به اين مائده شكر نعمت بده
همه شاد گردیم در اين زندگي .....
به باني اين سفره رحمت بده
به آشپز و ميزبان و هم ميهمان .....
تن سالم و شان و شوكت بده
نصيب همه دوستان علي(ع) .....
زحق سفره ي خير قسمت بده
الهي به روز جزا بهر ما ......
طعام بهشتي ز جنت بده
6. صوتی واویلا.mp3
9.66M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
شهيد علقمه
واويلا واويلا
عزيز فاطمه
واويلا واويلا
ابوفاضل مدد
واويلا واويلا
گل اُم البنين
واويلا واويلا
شده قطع اليمين
واويلا واويلا
فتاده بر زمين
واويلا واويلا
به روي آن جبين
واويلا واويلا
عمود آهنين
واويلا واويلا
گل ام البنين
واويلا واويلا
علمدار حسين
واويلا واويلا
سپه دار حسين
واويلا واويلا
عزيز يار حسين
واويلا واويلا
امير نشأتين
واويلا واويلا
اميد زينبين
واويلا واويلا
اي نازنين برادرم
واويلا واويلا
خفته به خون برادرم
واويلا واويلا
خيز ز جا و كن نظر
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
آب نمي خورد دگر
واويلا واويلا
سكينه گر كند نظر
واويلا واويلا
مَشك دريده ی تو و
واويلا واويلا
رنگ پريده ی مرا
واويلا واويلا
جامعه ی صبر مي درد
واويلا واويلا
زينب اگر كه بنگرد
واويلا واويلا
دست بريده ی تو و
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
زود بود كه دشمنان
واويلا واويلا
زنند بر سرِ سنان
واويلا واويلا
رأس بريده ی تو و
واويلا واويلا
رأس بريده ی مرا
واويلا واويلا
عزيز برادرم ،
واويلا واويلا
امير لشگرم ، واويلا واويلا
#نوحه_شب_نهم_محرم
4. باد مخالف.mp3
7.26M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#سبک_میگذرد_کاروان
وقت جُدایی رسید ،
بادِ مخالف وزید ...
#نوحه_همایون
5. قولی که دادی.mp3
5.26M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#دستگاه_همایون
#حاج_محمود_کریمی
#گوشه_درآمد
پای قولی که دادی
قبل از رفتن به طفلان
حالا داری کنارم
به سختی میکنَی جان
دلواپس منی که
جانم رسیده بر لب
امّا خبر نداری
از حال و روز زینب
#گوشه_چکاوک
ماهِ دیده دریده ،
من با قدّ خمیده
رفتی تا قلب خیمه ،
باد خزان وزیده
#گوشه_درآمد
تسلّایی بر این داغ
دیگر اثر ندارد
حتّی اگر که باران
از آسمان ببارد
پناه ما تو هستی
آب و عطش بهانهست
دریای خشم چشمات
امید کودکان است
#گوشه_چکاوک
پناه دخترانم ،
آتش زدی به جانم
بی تو، خمیده خود را
به خیمه میکِشانم
#گوشه_درآمد
داغت کشد زبانه
از قلب پرشرارم
زینب باور ندارد
دیگر تورا ندارم
چشمان غرق خونت
گرفته بوی مادر
خداحافظ علمدار
خداحافظ برادر
#گوشه_چکاوک
زخمی و پر شکسته
فرق قمر شکسته
#گوشه_درآمد
تا خیمه این خبر را
بردم ، کمر شکسته
#گوشه_درآمد
با اینکه مشک را تا
آخر رها نکردی
میخواهی از خجالت
به خیمه برنگردی
تمام خیمه غرق است
در آیههای زلزال
کارم بی تو تمام است
رسیده وقت گودال
#گوشه_چکاوک
تیغِ سرِ مراهم ،
داغت کرده فراهم
حسّ میکنم از الآن
میان قتلگاهم ...
#نوحه_همایون
1. ساقی لب تشنگان.mp3
4.19M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#زنجیر_زنی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#آواز_دشتی
( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود )
ای ساقی لب تشنگان ..
#نوحه_آواز_دشتی
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#زنجیر_زنی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#آواز_دشتی
( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود )
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان،
ای جان جانانم
سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من
ای راحت جانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم،
سقای طفلانم
من بیبرادر چون کنم
با این سپاه دون
در دامن هامون
بینم تو را در ابر خون
ای ماه تابانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
خواهم برم در خیمهگه
ای گل ، تن پاکت
پیکر صدچاکت
ممکن نباشد « یا اَخا »
محزون و نالانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
برخیز و ای
جان برا درکن علمداری
بنما مرا یاری
بی تو غریب و بیمعین
در این بیابانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
بی تو یقین
دارم که فر دا زینب نالان
بر ناقهی عریان
گردد سوار
از راه کینه با یتیمانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم
تیرهتر از شب
چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون
ای دُرّ غلطانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم ...
شاعر: مرحوم علیاکبر
خوشدل تهرانی
#نوحه_آواز_دشتی
1. ای دلبر حسین.mp3
3.23M
#مدح_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
ای دلبر حسین ،
دلارآی اهل بیت
ای ماهتابِ
نیمه شب های اهل بیت
چادر به سر چو می بری و
راه می روی
هستی شبیه حضرتِ
زهرایِ اهل بیت ..
( میدونی چرا سیلیش زدند ؟ میدونی چرا تازیانه اش زدند ؟ میگن آخه خیلی شبیه فاطمه بود ... )
بر صورت حسین و
ابالفضل و زینبین
گلبوسه های توست
مداوای اهل بیت ..
اغراق نیست
این که بگویم ، تو یک تنه
زهرا شدی و
اُمّ ابیهای اهل بیت ..
( روضه من با این یک بیت شروع میشه : )
کاش آن زمان
که سِرّ طبق آشکار شد
با دیدن حسین
صدایت نمی شکست ..
#شاعر_امیر_عظیمی
اون موقعی که سرپوش را از روی طبق برداشت ، نگاه کرد دید ، یه سرِ بریده است ؟ بابا بابا بابا ... من فقط میخوام از باباهایی که دختر دارند ، یه سئوال کنم ، بگم کدوم دختری طاقت داره سرِ بریده باباشو ببینه ؟ آی ی ی ی ... اگر سر سالم باشه ، دختر ببینه دق میکنه ، وای وای ، یه نگاه کرد دید پیشانیش شکسته ، یه نگاه کرد دید محاسنش خاکستریه ، یه نگاه کرد دید لباش ترک خورده #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2. درد کمر.mp3
4.53M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
درد كمر
تمام توان مرا گرفت
این زخم سر
قرار و امان مرا گرفت
بابا سرم هنوز
كمی تیر می كِشد
دستی رسید و
روح و روان مرا گرفت
تا پیش من رسید
دگر مهلتم نداد
( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... )
تا پیش من رسید
دگر مهلتم نداد
انگار از سرِ تو
نشان مرا گرفت ..
می خواستم كه
رو سری اَم را گِره زنم
( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... )
می خواستم كه
رو سری اَم را گِره زنم
گیسم كشید و
نطق زبان مرا گرفت ..
( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... )
دانی چرا یتیم تو
لُكنَت گرفته است ؟
( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا :
دانی چرا یتیم تو
لُكنَت گرفته است ؟
با یك كِشیده
لفظِ لسان مرا گرفت ؟
#استاد_محمود_ژولیده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3. زمزمه.mp3
2.11M
#زمزمه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
از شهر کوفه تا به شام
سنگ میزدند از روی بام
اینقدر بهم سیلی نزن
دیگه نمی بینه چشام
این دیگه باره آخره
نزن نزن نزن ..
ضرب لگد ، زجر آوره
نزن نزن نزن ..
یکی بگه این دختره
نزن نزن نزن ..
خسته شدم از قافله
بابا بابا بابا ..
پاهام شده پُر آبله
بابا بابا بابا ..
وای از سنان و حرمله
بابا بابا بابا ..
#روضه_شب_سوم_محرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
یه جمله ای گفته این خانم ، وقتی سر رو دید ، گفت بابا ای کاش من کورمی شدم ، نمی دیدم سرت رو ، بابا ای کاش می مردم سرت رو توو طبق نمی دیدم ، حسییین ... بابا بابا بابا ...
حالا که اومدی بابا
گوش بده درد دلمو
زخمای روی بدنم
سرمی بره حوصلمو
بابا بابا بابا منوبا خودت ببر ، ... غوغایی کرد ، من اصلا موندم توو روضه ی خرابه وسرِ بریده ، ... لب روی لب های بابا گذاشت ، بعد اینطوری مشهوره ، میگن سر یک طرف ، رقیه یک طرف ... رقیه افتاد عیبی نداره اما سرِ آقا رو زمین افتاد ، من سئوالم از شما اینه ، جوابش رو به من بدید ، کی سر رو از روی زمین برداشت ؟ سر رو زینب برداشت ؟ سر رو سکینه برداشت ؟ سر رو اُم کلثوم برداشت ؟ حسییین ... آی بابا بابا بابا ...
آنشب که من از ناقه
افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی ؟
از ما تو جدا بودی
حرمش بسته است ، زائر نداره ، غریبه ، اون بچه هایی که رفتند دفاع از حرمش کنند ، شهید شدند ، شهید سردار همدانی و همه شهدای مدافع حرم ، به یاد همشون ... خدایا به حق این خانم سه ساله ، داعش رو نابود کن ، خدایا آمریکا و اسرائیل رو نابود کن ، خدایا همین محرم ، راه حرم این خانم سه ساله رو به روی مشتاقان ، باز بگردان ...
این دختر سه سالشه ، تعجب نکنید وقتی راه میره دستش رو به دیوار میگیره ، چون پاهاش پُر آبله است ، نمیتونه راه بره ، امشب شب استثنائیه ، اگه چیزی میخواهی از این خانم سه ساله بگیر ، خیلی باب الحوائجه ، خیلی ، خیلی باب المراده ، ... امام حسین خیلی دوستش داره ، ان شاءالله همه حاجت روا بشن ، اونهایی که مریض دارن ، اونایی که گرفتارند ... خدارو قسم بدهیم به مظلومیت این بی بی ... برا غماش ، برا آبله پاهاش ، برا صورت نیلیش ، برا بدن کبودش ، ... میدونید این خانم ، کفن هم نداشته ، با لباس خودش دفنش کردند ... مثل باباش حسین ، بی کفنه ...
#روضه_شب_سوم_محرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4. ادامه روضه.mp3
4.8M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
حالا که اومدی بابا
#روضه_شب_سوم_محرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. دشت و شب و.mp3
2.77M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_سماواتی
#آواز_دشتی
دشت و شب و
طفلِ نابَلد ، واويلا
گر زَجرِ حرامي برسَد
« واويلا ... »
از صاحب روضه
معذرت مي خواهم
پهلوي رقیه و لگد ،
« واويلا ... »
#شاعرسیدمجتبی_شجاع
#مدح_امام_حسین
#علیه_السلام
خوشم که جوهرِ عشق تو
در سِرشت من است
محبت توام
آن خط سرنوشت من است
گناهکارم و
از آستان قدس حسین
کجا روم ؟ به خدا
کربلا بهشت من است
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👆روضه بسیار جانسوز_حضرت رقیه سلام الله علیها
آخ بابا سلام ...
*من از شما عذرخواهی می کنم،عرضم تمام" گریه ام نکنی برا من بسه،من اینو برا امام رضا امشب می خونم ....*
آخ بابا سلام برگشتی ....؟!!!
کدوم بچه به باباش اینجوری سلام میده؟اول میگه سلام" چرا میگه آخ بابا!!دیگه لب و دندونی برام نمونده
آخ بابا سلام برگشتی
سفرت خوش گذشت باباجان؟!!
مثل یک هاله ی نور می ماند
سر تو توی تشت باباجان
عمه میگفت زود می آیی ....
سرزده سر زدی چرا حالا؟
تو نبودی خلاصه میگویم
یک نفر گوشواره هایم را ....
ان شاالله تو حرمش زمزمه کنیا ...
یک نفر زد به صورتم سیلی
چشم خود را بدوز معلوم است
چند روزی گذشته است اما
جای دستش هنوز معلوم است
* بابا *
کمرم درد می کند اما
نگرانم نباش چیزی نیست
باید عادت کنم چنین دردی
توی این خانواده موروثی ست
*الله اکبر ...*
دستی از پشت خیمه ها آمد
ناگهان راه چاره ام گم شد
در هیاهوی غارت خیمه
ناگهان گوشواره ام گم شد .....
تا رسیدیم شام دخترها
همه من را اشاره میکردن
میشنیدم صدای نجواشان
صحبت از گوشواره میکردن .....
تو رفتی و رقیه پژمرد ....
کتک زدشمن فدک خورد ....
در آن شبی که تو نبودی
بگو تو با عمویم عباس
نیلوفری شده گل یاس
زبس که شمر دون مرا زد
حسین ...... وای ........
شب زیارتی مخصوصه ی ابی عبدالله هستا،چه گفتی چه نگفتی تموم شدا ....
حسین ...... وای ........
▫حجت الاسلام میرزامحمدی
▪اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام
▪روضه حضرت رقیه سلام الله #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•روی برگشت ندارد به حرم...
#قسمت_سوم #روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🖤🖤🖤
روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد
چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته
طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند
پدر پیر خجالت زده مضطر گشته
نه فقط خیمه که از حالت واله شدنش
دیده ی لشگر کوفه به خدا تر گشته
* گفت: اگه آبش نديد مي ميره، آبش بديد هم ميميره...*
آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد!؟
رفتنی بود دگر غنچه ی پرپر گشته
آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند
پاسخ خواستنش خنده ی لشگر گشته
*اين نامردا كه آب رو به روي ابي عبدالله بستن، هلهله مي كردن يادشون رفته بود كوفه خشكسالي شد بود اومدن خونه ي اميرالمؤمنين، گفتن:آقاجان! تا حالا كوفه اينجوري خشكسالي نشده، يه كاري كنيد، مولا ميخواد يه جوري اينا رو نمك گير كنه، مديون حسين بشن، فرمود: حسينم رو خبر كنيد بياد، ابي عبدالله اومد، روايت ميگه: تا ابي عبدالله دست به آسمون بلند كرد، چنان باراني باريد كه نظيرش نباريده بود، همه دور حسين حلقه زدن، گفتن:حسين جان! ان شاءالله يه روز برات جبران مي كنيم، جبران هم كردن، نگذاشتن حرفهاي حسين تمام بشه، زود جبران كردن، يه وقت ديدن بچه داره روي دست حسين بال بال ميزنه... يه وقت ابي عبدالله نگاه كرد"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"*
به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت
داغ این طفل ولی چند برابر گشته
آه از تیر بزرگی که به حلقومش خورد
آه از آن بدن کوچک بی سر گشته
آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد
حرمله از همه انگار که بهتر گشته
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
1401051303.mp3
5.78M
|⇦•گفتم حسین صفحهی دل...
#روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
|⇦•لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🖤🖤🖤
لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ
لالايي گفتَنُم ديگه خياليِ
لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ
شبيه دستِ من، گهواره خاليِ
گهواره خالي و قبرِ تو خالي تر، از گهواره علي
سرت رو نيزه ها، ولي كي از تنت خبر داره علي
بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد
كجايِ صحرا تنت رو رها كرد
*اصلاَ ابي عبدالله اومد اين بدن رو دفن كرد كه دستِ اين نانجيبا نيوفته، يه وقت ديدن غروب روزِ عاشورا يه نانجيبي راهش رو از همه ي اينها جدا كرد، اومد پشت خيمه ها هي نيزه تو خاكا ميزنه، گفت: شايد حسين گَنجش رو توي خاكا پنهان كرده...*
بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد
كجايِ صحرا تنت رو رها كرد
مگه سَرِ تو چقدر مي ارزيد
كه اينجوري خون به دلِ خدا كرد
آه علي! علي! علي!
سَرِ تو رويِ ني، دلِ منو مي بُرد
با لالاييِ من، نيزه تكون مي خورد
جلو چشاي تو، سنگ به رباب ميخورد
جلو چشاي من، حرمله آب ميخورد
بچه ي حرمله نشونه رفت با سنگ سَرِ تو زد
هر دفعه افتادي، حرمله با كمون مادرِ تو زد
دعا مي كردي مادرت نيوفته
دعا مي كردم پسرم نيوفته
رو نيزه با سرت يه كاري كردي
كه چشم هيچ كس به حرم نيوفته
حسين! آه آه آه
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1401051304.mp3
2.74M
|⇦•لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ...
#زمزمه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت علی اکبر ع #زنجیرزنی
ای بنی هاشم
شد گلم پرپر
پیش چشمانم
کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
آتشی از غم، در جگر دارم
در دلم داغ، یک پسر دارم
دیده ام خونین، قامتم خم شد
از گلستانم، یک گلی کم شد
شد ز سر نیزه، پهلویش پاره
یک نشانی از، مادرم داره
شد خزان یاسم، پیش چشمانم
بر سر نعشش، روضه می خوانم
ای بنی هاشم
شد گلم پرپر
پیش چشمانم
کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
با لب تشنه، بر زمین افتاد
زیر خنجرها، اکبرم جان داد
دم به دم من را، او صدا می زد
بین خاک و خون، دست و پا می زد
زندگی سخت است، بی علی اکبر
من که می میرم، ساعتی دیگر
نوجوان من، اربأ اربا شد
پیکرش زیر، نیزه پیدا شد
ای بنی هاشم
شد گلم پرپر
پیش چشمانم
کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
در بغل دارم، اکبر بی جان
شد ز حال من، دشمنم خندان
من که در غربت، ناله ها دارم
یک تن پرپر، در عبا دارم
روز اجرای، حکم قرآن است
ای خدا امروز، عید قربان است
در منای عشق، من پسر دادم
پاره ی جانی، از جگر دادم
ای بنی هاشم
شد گلم پرپر
پیش چشمانم
کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
#هادی_همتی
#علی_اکبر #زنجیرزنی
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت ابوالفضل ع #زنجیرزنی
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
تموم طفلان کنج حرم با لب تشنه منتظرن
نیامدی سقّای حسین همه ز تو بی خبرن
ساقی طفلان تشنه لب آب روان به ما بده
بیا علمدار با وفا به خیمه ها صفا بده
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
تو تک علمدار لشکری به لشکر من دلاوری
ای با وفا یاور حسین تو بهترین برادری
ناله ی ادرک اخا زدی شکسته از غم کمرم
خبر نداری چی اومده تو خاک غربت به سرم
یگانه پرچم دار حسین عباس یل ام البنین
چرا کنار علقمه شد قامت تو نقش زمین
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
چرا فتاده علم زمین واویلا واویلا
لبان خشک مرا ببین ای سقا ای سقا
چرا دو دستت جدا شده برادرم برادرم
چرا به خون غوطه ور شدی دلاورم دلاورم
بلند شو از جا امید من حسینتو تنها نزار
بی تو می میرم ز بی کسی نفس بکش دووم بیار
▪️بیا علمدار کربلا علم بزن علم بزن
با مشک آبت تو خیمه ها قدم بزن قدم بزن▪️
#هادی_همتی
#ابوالفضل_ع #زنجیرزنی
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت رقیه س #زنجیرزنی
(دختر ویرانه شام،،رقیه
بر تو درود بر تو سلام،،رقیه)
"یا رقیه جونم فدات،یا رقیه جونم فدات"
دشمنا بد جور زدنت،،رقیه
قربون زخم های تنت،،رقیه
قربون پاره معجرت،،بشم من
الهی که فدا سرت،،،بشم من
رقیه جان بگو چها،،،،کشیدی؟
وقتی رو خار پا برهنه،،دویدی
"زندگیم نذر روضه هات،،،،،یا رقیه جونم فدات"
سه ساله و موی سفید،،واویلا
تو کودکی قدت خمید،،واویلا
سر بریده دیده ای،،،،،رقیه
ناله ز دل کشیده ای،،،رقیه
خرابه شد منزل تو،،،رقیه
داغ پدر قاتل تو،،،،،،رقیه
"بزا باشم غلام سیات،،،،یا رقیه جونم فدات"
لگد زدن به پهلوهات،،،رقیه
آتیش زدن به گیسوهات،،رقیه
یتیم شدی و بردنت،،،اسارت
برده عدو گوشواره تو،،،به غارت
دست منو بگیر که من،،،فقیرم
بدون تو رقیه جان،،،می میرم
"تا قیامت منم گدات،،،،یا رقیه جونم فدات"
#هادی_همتی
#رقیه #زنجیرزنی
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها