هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
430.9K
#زمینه_ایام_زیارت _مخصوصه_امام رضاعلیه_السلام
#روضه_سیدالشهداء علیهما السلام
شد بهارِ، زیارتِ مخصوص تو
آمد دلم، به نیّت پابوسِ تو
همش میگم، امام رضا فدات بشم
فدای اشــ،ــک چشم زائرات بشم
رئوفی و، پر از عنایتی
به لطف و جود، تو بی نهایتی
مریضم و من و، شفا بده
یک برات کربلا بده
اَلسُّلطان، مولا علی موسی الرّضا...
آروم آروم، میرسه ماتم حسین
داره میاد، بوی محرّم حسین
ای چشم تو، گریه کنِ شَیبُ الخضیب
آتیشِ دل، شد روضه ی یابن الشّبیب
یابن الشّبیب، جدّ غریب ما
تشنه شده، سر از تنِش جدا
سرِش شده، هلالِ نیزه ها
آتیش گرفته خیمه ها
واویلا غریب مادر یا حسین...
شاعر امیر عباسی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
537.1K
#زمینه|#امام_حسین_علیه_السلام
#شهدای_خدمت
یه روزی میرسه قبرم بشه خونم آقا
روزی که یه مشته خاکه زیره گونم آقا
تو میشه خودت بیای شونه هامو تکون بدی
سینهی کبودمو به مادرت نشون بدی
وقتیکه همه میرن کنار من بمونیو
که نماز شبه دفنمو خودت بخونیو
توی بغلت آروم میشمو
تو دست بکشی روی چشمو
با گریه منو پاکم کنیو
با دست خودت خاکم کنیو
چه قشنگه منو آقا به شما میشناسن
روضه ها منو به یاده حرمت میندازن
از حرم یه ذره تربته توی سجادم
هر جا هر کی گفت حسین یاده حرم افتادم
نوکره تو فرش زیره پاشو هم میفروشه
که یه بار دیگه بیاد زیارت شیش گوشه
رویای منه رویای حرم
رزقم شده با شب های حرم
ممنونه توام آوردی منو
آرامشه من یه کنجه حرم
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای حسین
ببر کربلا به جای بهشت
۰
ای جانم حسین ای جانم حسین
۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
412.7K
#زمینه_امام_حسین_علیه_السلام_شب_زیارتی_ارباب
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته
«أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه
لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته
در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده:
با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته
((یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو»
درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته
گوشواره))
یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛
من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته
دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد
قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته
ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم
کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته
«دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست
دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته
شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل-
با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته
روضه بخواند و من گریه کنان بگویم:
اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته!
مرضیه عاطفی
.
|⇦•مانند مادرت...
#روضه و توسل به #امام_رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا! چرا عبا به سر خود کشیده ای؟
با درد کهنه ای به نظر راه میروی
مانند مادرت چقدَر راه میروی
خونِ جگر به سینه به اجبار میدهی
راهی نرفته، تکیه به دیوار میدهی
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما
در کوچه های طوس زمین میخوری چرا
با یا علی به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
اینجا کسی به پیروهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشم کسی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت
*امام رضا فرمود: یابن الشبیب، گریه فقط در غم حسین. وقتی میفرماید جد ما رو ذبح کردند مانند کَبش، حاج آقای علوی فرزند محقق حضرت آیت الله علوی فرمودند: آی مردم کَبش یعنی: قوچ. قوچ خیلی قویه، در دوران جاهلیت یه قوچی رو بزرگ میکردن، یه روز خاصی می آوردند وسط جمعیت، هر کی یه ضربه بهش میزد. برای چی؟ برای تفریح.. بماند یه عده برای قربت به خدا اومدند، یه عده قصد قربت کردند، یه عده با وضو کشتند، اما شمشیر که میزدند به خیمه ها میخندیدند، صدای ناله از حرم بلند شد، هر کی یه ضربه زد...
یابن الشبیب جد مرا سر بریده اند...*
ای حسین...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#آخر_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
مداحی آنلاین - مانند مادرت شده ای قد خمیده - کریمی.mp3
4.07M
|⇦•مانند مادرت...
#روضه_امام_رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
.
|⇦•امام رضا به حق جوادت ...
#روضه #امام_رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
یه مرتبه دیدن حضرت از مجلس خارج شد؛ رفت و ساعتی بعد اومد ...آقا جان کجا بودی ؟حضرت فرمود: ما به اون سلمانیِ نیشابور قول داده بودیم ..آخه حضرت یه نگاهی کرد وسیله ای که دستش بود طلا شد ...اما معرفت داشت گفت : آقا من این چیزا رو نمی خوام ،کارای عالم دست شماست،چی می خوای ؟ گفت : آقا وقت جون دادن دلم می خواد سرم رو پاهای شما باشه ...حضرت رفت سرش رو به دامن گرفت ...امشب بگو امام رضا به حق جوادت ما رو یادت نره ... خدا به حق امام رضا شب اول قبرمون رو لحظه ی جون دادنمون همین جوری آسان و خوب قرار بده ..
من اگه برات گریه نکنم می میرم.. من اگه برات سینه نزنم می میرم.. من اگه یه بار تو حسینیه ات نیام می میرم..
*حضرت تا رسید به نیشابور ،بزرگان اومدن، بزرگان شهر؛ متمولین؛ پولدارا همه اومدن ..گفتن امام رضا رو دعوت کنیم منزلمون.حضرت فرمود: هر جا شترم بشینه، من مهمان همون خونه ام ..پیرزنی خیلی عاشقِ امام رضا بود گریه می کرد می گفت : خدا یعنی می شه امام رضا مهمون من بشه ؟شتر در خونه ی پیرزن نشست فرمود: من مهمان همین خانه ام.اینقدر این زن خوشحال شد.. امام رضا وارد خانه اش شد ساعتها اونجا بود. اما دیدن امام رضا تو حیاط، یه درختی؛ نهالی را کاشت ...فرمود : پیرزن هر وقت دیدی این نهال داره رشد می کنه و یه وقت دیدی خشکید ، برگاش آروم آروم شروع به ریختن کرد بدون دیگه منو کشتن و شهیدم کردن، من از دنیا دارم میرم.. پیرزن هر روز می رفت به این درخت نگاه می کرد یه سلام به امام رضا می داد..
اما فردا روزی اومد تا تو حیاط ناله اش بلند شد دید برگ و بر درخت ریخته از همونجا به سر و صورت زد یا امام رضا، یا امام رضا...چه سرّی بین ایرانیا و امام رضاست نمی دونم !!!ولی فقط اینو می دونم که امام رضا خیالش راحت بود اگر می دونست در مسیر خواهرش داره میاد.چون حضرت معصومه گفت : هر جور شده من خودم رو به آقام به مولام به برادرم برسونم ولی امام رضا خیالش راحت بود..
می دونست ایرانیا چطورن ، وقتی حضرت معصومه به قم رسید اینقدر بیبی رو احترام کردن، اینقدر گل ریختن، گفتن دختره امامِ ،خواهرِ امامِ ..یکی نیست بگه مگه زینب دختر امام نبود، خواهر امام نبود..
به حق الحسین، به حق آقا جانمون ؛ علی ابن موسی الرضا یا الله ...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوص
#آخر_صفر
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
YEKNET.IR - roze 4 - shahdat imam reza 1398 - banifatemeh.mp3
5.92M
|⇦•امام رضا به حق جوادت...
#روضه_امام_رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•بر همه سلطانم...
#زمینه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
بر همه سلطانم اما تک و تنهایم
از دل پر خونم، خونین شده لبهایم
درد می کشم اما، یاد غم زهرایم
بر خاک حجره سر میگذارم
تنهای تنها ای خدا جان می سپارم
«آخ جگرم ،وای جگرم مادرم وای مادرم
بیا بالای سرم، پسرم وای پسرم »
*آقا جان تو میگی فقط برا حسین گریه کن نمی تونم برات گریه نکنم گریه برای تو گریه برا حسینه..*
خون لبهای من یاد آور مادر شد
مادری که می سوخت در شعله و پرپر شد
شعله نسل اندر نسل میراث کبوتر شد
مادر رضا هم حاجت روا شد
حق بنی حیدر فقط با خون ادا شد
مادر! منم ای نور خدا به رضای تو رضا
تا جوادم برسه به کنارم تو بیا
«آخ جگرم ،وای جگرم مادرم وای مادرم
جگرم وای جگرم پسرم وای پسرم»
پنجمین خورشید تابان حسینم من
این دم آخر هم گریان حسینم من
کشته ی لبهای عطشان حسینم من
جد غریبم زخمی و بی حال
لب تشنه میزد دست و پا در بین گودال
همه گریانِ حسین ،همه قربان حسین
همه جا شعله ور از، لب عطشان حسین
«حسین....»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#آخر_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
مداحی آنلاین - بر همه سلطانم اما تک و تنهایم - محمود کریمی.mp3
7.18M
4_5800708445439004980.mp3
1.37M
.
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد
#شور
السّلام عَلیکَ یا بَابَالمُراد
یامُولانا الجَواد
السّلام عَلیکَ یا خَیرَالعِباد
یامُولانا الجَواد
از سَـرِ مُحبّت از شما اطاعت میکنم
اینجوری دائمـاً خُدا رو عبادت میکنم
ثواب زیارت پیغمبرو میدن بهم
وقتیکاظمین شریف و زیارت میکنم
راه حلّ کُلّ مشکلها
یاجوادالائمّه مدد
نجوایهرشبسائلها
یاجوادالائمّه مدد
السّلام عَلیکَ یا کَهفَ الوَریٰ
جواد بن الرّضا
السّلام عَلیکَ یا رُکنَ الهُدیٰ
جواد ابن الرّضا
ای تنها وارث سُلطان سَریر اِرتضا
ای اَشبَـهُالنّاسِبهعلیبنموسیَالرّضا
یکسر سوزن از کرمت رو اگر پخش کنی
نمیمونه توی کُـلّ دنیا یک نفر گـدا
ای نوهی موسی بن جعفر
یاجوادالائمّه مدد
به حرمت زهراو حیدر
یاجوادالائمّه مدد
بند سوم امام رضا
السّلامُ علیکَ یا شمسَالشُّموس
یاانیس النّفوس
قبلهی هفتم دلها در ارض طوس
یاانیس النّفوس
توییکهباحرکتچشمت کیمیا میکنی
مسِ وجودم رو تو حرمت طلا میکنی
تا بگیم عجّل فرج تحت قُـبّهی جَدّتون
اربعین ماها رو راهی کربلا میکنی
حالم از گریههام معلومه
یاامام الرئوف ادرکنی
به حق حضرت معصومه
یاامام الرئوف ادرکنی
#محمد_قاسمی✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
4_5798872364099833560.mp3
1.03M
.
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد_زمینه
بند اول
کجا بره سائل آل موسی بن جعفر
همه درا بسته میشه به روش غیر این در
عزیز قلب سلطان ، امید قلب زارم
دعا کن تا محرم زنده باشم خون ببارم
ای پناه بی پناها
آبروی روسیاها
ای جواد آل طاها
باب بخشش گناها
"یا جواد الائمه ادرکنی"
بند اول
جوونی و خون بباره کمه واست عالم
مثه حسن ، بین خونت نداشتی یه محرم
صدای ناله هاتو ، شنید ارض و سماوات
بمیرم مثل جدت ، تشنه ای و خشک لبهات
روضه ،روضه ی عطش شد
اشک چشم دنیا بارید ...
جون فدای تشنه ای که ...
آسمون و تیره می دید ...
"یا جواد الائمه ادرکنی"
بند سوم
سرت رو از خاک حجره اگه برنداشتی
غریبونه پر کشیدی و خواهر نداشتی
اسیر ظلم همسر
نه غمخواری نه یاری
بمیرم مثل جدت
ای غریب مادر نداری
دست و پا زدی تو حجره
خندیدن به اشک چشمات
روضه ی علیِّ اکبر
پیش تو گرفته بابات
"یا جواد الائمه ادرکنی"
#امیرحسن_سالاروند ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
4_5897645311848877159.mp3
803.4K
.
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد_شور
#شور_امام_جواد
#زمینه #شور
تویی تو نور بصر سلطان
فدات بشم ای پسر سلطان
برای عرض تسلیت امشب
سلام میدم به محضر سلطان
السلام علی
شاه سریر ارتضا یا رضا
عنایتی کن به همه نوکرا
برا جوون تو گرفتیم عزا
کشته زهر جفا
یا جواد بن رضا
پیچیده تو عرش خدا آهت
جونم فدای عمر کوتاهت
برات بمیرم دم آخر بود
رو خاک حجره صورت ماهت
دادرسی نداشتی
به سینه نای نفسی نداشتی
بالا سرت لحظه جان سپردن
به غیر قاتلت کسی نداشتی
کشته زهر جفا
یا جواد بن رضا
بعد شهادتت اگر آقا
به پیکر شما جسارت شد
تو کوچه افتاد بدنت اما
کسی نگفت تن تو غارت شد
سینه ها رو آزردن
همه به قتلگاه هجوم آوردن
پیرهن جد شما رو بردن
زینب و به شمر و سنان سپردن
کشته زهر جفا
یا جواد بن رضا
شنیدم آقا که برای تو
به پا چه مجلس عزایی شد
کنیزا دور تو می رقصیدن
شام بلا برام تداعی شد
شام و کف و هلهله
به دست حجت خدا سلسله
گریه کند رباب و خنده زند
به اشک بی کسی او حرمله
کشته زهر جفا
یا جواد بن رضا
#على_سلطانی ✍
مداح؟ ناشناس
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
4_5895393512035191924.mp3
866.1K
.
#امام_جواد_زمینه
#زمینه_امام_جواد
من یوسف زهرا و غریب الغربایم
شد قاتل من همسر بی مهر و وفایم
از زهر جفا سوخت / یارب جگر من
ای کاش رضا بود / بالای سر من
آه و واویلا / آه و واویلا
.........
در حجره در بسته ام و یار ندارم
صورت زغریبی به روی خاک گذارم
فریاد دلم را / بشنیدن و رفتند
بر اشک دو چشمم / خندیدن و رفتند
آه و واویلا / آه و واویلا
.......
بر من در این حجره ببندید ببندید
زهرا زجنان آمده آهسته بخندید
آتش زجفا بر / افلاک نریزید
پیش نگهم آب / بر خاک نریزید
آه و واویلا / آه و واویلا
.....
از سوز عطش بر تن من تاب و توان نیست
دیگر به کمینم کسی با تیر و کمان نیست
با این لب تشنه / در شیون و شینم
یاد لب طفل / بی شیر حسینم
آه و واویلا / آه و واویلا
.....
(بر قلب حسین داغ روی داغ نهادند.
حتی به علی اصغر او آب ندادند)
چاره زکفش برد / آن حلق دریده
با تیر سه شعبه / کس غنچه نچیده
آه و واویلا / آه و واویلا
.......
#عبدالحسین ✍
#شهادت_امام_جواد
مداح ...ناشناس؟
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
حذف نام کانال ممنوع❌
|⇦•ام ابیها شد رقیه...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_بیست_وسوم ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امّابیها شد رقیّه در شب آخر
زهراییاش تکمیل شد آخر،شب آخر
از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد
دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟
میگفت: بابا! این چه رگهاییست داری؟
خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر
شبهای قبل، آشفتهتر بودم اگر افسوس!
وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر
من دلخوشم از اینکه مثل مادرت هستم میریخت خون از سینه در بستر، شب آخر
با ضربههای زجر، بابا کاملاً حس شد
اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر
با اشکهایم، فتح کردم شام را، بابا!
با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر
عمه موهامو شونه کن! امشب و مهمونی دارم
به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم
عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه
بده بابا جونم منو، تو این لباسا ببینه!
باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم
اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم
بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم
هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم!
قسم به عشق و عزّت عمه
شدم بابا جون زحمت عمه
دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم!
حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم
فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد
جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد
با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن
زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن
دیدی سر و روم و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته
راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون تو، لکنت گرفته
*اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علیان. از عمد گفت اینا خونواده علیاند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن...
هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچهها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش رو مینداخت رو این بچهها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_بیست_وسوم به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن میشه قدر خانوادهتون رو بدونید
#خانواده ❤️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
2_1152921504663283967.mp3
4.26M
روضه حضرت رقیه (س)
|⇦•گر زحمت افتد...
#قسمت_اول#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
* پیرمرده سلمانی که لحظه آخر امام رضا علیه السلام رفت سرش رو به دامن گرفت... اینا خیلی دل و جرأت داشتن به آقا گفتن لحظه آخر بیا سر ما رو به دامن بگیر. ما همیشه درخواست مون از آقا اینه: آقا لحظه آخر بیا کف پاتو رو سرم بذار. من کجا که سرمو بخوام رو دامن حجت خدا بگذارم !*
گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم
بگذار که من چشم به پایت بگذارم
حیف از تو عزیزی که مَنت یار بخوانم
لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم
*بالاخره آقا اون لحظه آخر رفت سرو به دامن گرفت.. آقایی که فرموده لحظه ی آخره دوستانش میاد، خودش هی چشمش به در بود، هی صدا میزد پسرم جوادم! جگر گوشه بابا! داره دیر میشه. کی میخوای بیای؟..*
جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم
چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم
از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است
کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم
حسرت بوسهٔ بابا به دلت می ماند
تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم
مثل یه مار گزیده به خودم می پیچم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
بس که در کوچه زمین خورده و برخاسته ام
نه توانی به تنم مانده نه، نایی پسرم
*جوادم! میوه دلم. تو این حرف بابا رو بهتر میفهمی...*
هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُمّاه!
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
*اصلاً اسم رمز اینه، اگه دیدی گره ای داری هنوز گره ات باز نشده وقتی مقابل گنبد یا ضریح حرم حضرت می ایستی بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. محاله دیگه گره ات باز نشه... گفت اول اینطوری قسم نده اول به جیگر گوشه اش جوادالائمه علیه السلام قسم بده. به این دو ذوات مقدسه.حضرت یه ارادت دیگه ای داره حالا جوادش که جیگر گوشه اشه یجور دیگه دوس داره. مادرش زهرا رو همه ی ائمه همینطور دوست دارند.. لذا شنیدید داستان اون جوونی که اهل فسق و فجور و گناه بود دنبال قافله داداش راه افتاد. داشتن میرفتن حرم امام رضا علیه السلام مردم شنیدن این داداشه داره میره همه یکی یکی اومدن انصراف بدن. گفتن ما داریم میریم از دست این چند روز راحت میشیم.کجا داره میاد؟گفتن اگه داداشت میاد ما بر می گردیم...داداشه گفت آبروی ما رو نبر برگرد. گفت خونه ی شماها نمیخواستم بیام، میخواستم بیام خونه امام رضا علیه السلام... ناراحتم هستید شما راه بیفتید فقط به عنوان اینکه راه رو بلدید من دنبال شما میام. میگن یکی دو منزلی حرم امام رضا علیه السلام این داداشه گنهکاره آلوده از دنیا رفت... این داداشه تازه دلش سوخت گفت یه بار که اومد یه کار خوب انجام بده نشد نرسید حرم امام رضا علیه السلام. بدن رو غسل دادن کفن کردن. گفت حالا که تا اینجا اومده ببریمش حرم امام رضا علیه السلام. حیفه. همه هم قبول کردن. آوردن طواف دادن و برگردوندن ودفن کردن...رفت پهلو ضریح ایستاد گفت: آقا !داداش ما آلوده بود گنهکار بود میخوام ببینم وضعیتش چی شد... خلاصه شما قبولش کردیدیا نه ؟
پذیرفتید یا نه؟ میگه شب در عالم رؤیا خوابشو دیدم چه وضع خوبی داره. تعجب کردم. باغ خوب،گفت تعجب نکن هرچی دارم از تو دارم. اگه اونجا بدنمو رها کرده بودی آتیش بود دور بدن من. بدنمو که غسل می دادی اون آبم آتیش بود کفنم آتیش بود تا جلو در حرم امام رضا علیه السلام این آتیش همرام بود. آتیش دیگه جرأت نداشت وارد حرم امام رضا علیه السلام بشه...
میگه بدنمو داشتید طواف می دادید یه پیرمرد اهل دلی داشت منو می دید.. گفت: فلانی یه کاری برا خودت بکن. اگه امام رضا علیه السلام تحویلت بگیره گرفته ها، کارت درست میشه. اگه نه، اون آتیش دوباره همراهته. گفتم چیکار کنم؟ سلام میدم به آقا. آقا بهم کم محلی میکنه. گفت تقصیر خودته. اینقدر خودتو آلوده کردی، این قدر گناه کردی، معصیت کردی....
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
اما نمیدونم چرا ابی عبدالله وقتی نگاهش به جوونش افتاد.. جون از پاهاش رفت. چه کرده بودن با این بدن. مرحوم شیخ حر میگه از اسب پیاده شد تا کنار بدن چند قدم راه بره، یه وقت، همه داره نگاه میکنن. یه وقت جلو چشم همه ی دشمنا، حسین خورد رو زمین. دو زانو دو زانو رفت. کنار بدن علی اکبر علیه السلام. هی داد میزنه: ولدی! ..*
پای دو سه تا روضه ست، باید داد بزنی یکی همین روضه ست. چرا که اگه گوش بدی پای این روضه صدا هلهله میاد
یه عده دارن کف میزنن. یه عده دارن میخندن. روایت میگه: انگار جون از بدن حسین داشت مفارقت میکرد. یه وقت دید یه دست رو شونه اش اومد، نگاه کرد. دید خواهرش زینبه. گفت آی خوش غیرت!
خیر از جا آبرویم را بخر
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
عمه را از بین نا محرم ببر. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ببین زائرای فهمیدم
#سینه_زنی و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •
بِینِ زائرای تو فهمیدم معنیِ محبّت رو
یادمه رو دوشِ بابام بودم اوّلین زیارت رو
زیرِ سایهی تو، قَد کشیدم آقا
مهربونتر از تو، من ندیدم آقا
با چه ذوقی زنگِ نَقارههاتو شنیدم آقا
خداروشکر هنوز دِلا خداییه
چه خوبه کشورم امامرضاییه
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
من ایرانیام اَمّا توی مشهد یه کربلا دارم
من تمومِ دار و ندارمو از امام رضا دارم
اسمِتو میگم تا، وقتی این صدا هست
تو بزرگِ مایی حواست به ما هست
راحته خیالم همیشه میگم امامرضا هست
منو یه قَطره کن، تو بارونِ حَرَم
مسیرِ جَنّته، خیابونِ حَرَم
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
قربونِ کبوترای حَرَمت امامرضا
قربونِ این همه لطف و کَرَمت امامرضا
شنیدم سَجیَتُکُمُ الکَرَم امامرضا
شما رو رها کنم کجا بِرَم امامرضا
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
اِی امامِ مظلومِ من غریبیت به مرتضیٰ رفته
خشکیِ لبِ تو چقدر به مظلومِ کربلا رفته
اومدی تو کوچه، عَبا رو سرت بود
نالهی یازهرا، ذکرِ آخرت بود
قَدخَمیده راه رفتنت چقدر مثلِ مادرت بود
رو خاکِ حُجره این لحظهی آخری
تو هم مثلِ حسین، غریبِ مادری
غریبِ مادری، غریبِ مادری
«یا امام رضا، یا امام رضا
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...» #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها