#روضه_جانسوز_امام_سجاد_ع
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن
◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن
◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم
بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم
@roze_daftari
◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است
◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است
◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه
◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است
حسین.....😭😭😭
غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته
آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف
گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام..
فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن
🌴 واردبزم شرابم کردن
🌴 زین جسارت هاکبابم کردن
حسین .....😭
🥀روزهاناله وشب هاگریه
🥀ارث جامانده زهراگریه
🥀دردبسیارومداواگریه
🥀 آب میخوردولی باگریه
🥀گریه برآب وضویش میریخت
تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن
خون دل برسرورویش میریخت
🥀گریه برشاه شهیدان خوب است
🥀گریه برکشته عریان خوب است
گریه بردامن طفلان خوب است
گریه برآن لب ودندان خوب است
خواسته هرسحرش گریه کند
درفراق پدرش گریه کند
گریه برناله آن دخترهااا
اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه
این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله
حسین 😭😭😭
🥀گریه برناله آن دخترها
🥀گریه برشیون آن مادرها
🥀گریه برغارت انگشترها
🥀گریه برواشدن معجرها
حسین 😭😭😭
رنگ مهتاب زمینش،میزد
دیدن آب زمینش میزد
تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن
🥀گریه برناقه نشسته سخت است
🥀گریه باگردن بسته سخت است
🥀گریه باپیکرخسته سخت است
🥀گریه بابال شکسته سخت است
🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟
🥀گریه برچادرزینب باشد
حسین..😭😭😭
🌴آنکه راهست پیاده نکشید
🌴تشنه رابرلب باده نکشید
🌴طفل رااین همه ساده نکشید
🌴ذبح راآب نداده نکشید
🌴هیچ کس آب به گودال نبرد
🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد
بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭..
دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه
ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم
ناله زنا بسم الله،..
دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم
دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست
بلندبگوحسین😭😭😭
زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی...
یتیمی دردبی درمون یتیمی😭
یتیمی خاری دوران یتیمی😭
الهی طفل بی بابانباشه😭
اگرباشه تواین صحرانباشه😭
باشه بابایادت باشه
اخرشم نیومدی
قول داده بودی که بیای
حسین.....غریب مادرحسین😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سلامتی_و_فرج_امام_زمان_صلوات
شهادت حضرت رقیه (س)
زمزمه جانسوز با بابا...
سبک: مرحوم ایرج بسطامی
گل پونه های ....
😢😔😢😔
من مانده ام تنهای تنها....!
من مانده ام تنها...!
میان سیل غمها...بابا...سیل غمها....
نمیخوای روضه خون باشی...😭
🏴😔🏴😔
سرو بغل گرفته...😭
بابا چرالعل لبت چون ارغوان است،
ارغوان است...!
بابا..😭
دارم یقین این جای چوبه خیزران است...
حسین......😭😭
بابای من...بابای من بابای خوبم...
😢😔😢😔
من مانده ام تنهای تنها...!
بوسم لب و زخم سرت رو...😭
امشب بیا بنگر که بینی، مادرت رو😭😭 اگه مادرت پبر شده....من سه سالمه...😭😭😭
بابا...دیدارتو باورندارم،
این دل شب این دل شب...
لب از لب تو برندارم این دل شب این دل شب...
حسین غریب مادرررر....
بابا....ای سرکه از سرهاسری تو...
ای ماه من...
ازچه پراز خاکستری تو...!
نمیدونم گرفتی ! یا نه...😭
بابا ببین رخسارنیلی...
برق نگاهم را... گرفته ضرب سیلی....
تا الان بی هوا سیلی خوردی یانه😭
آیم چسان سوی طبق ای بودو هستم، بودو هستم...
دنبال تو میگردم امشب.با دو دستم، با دودستم....
😭😭😭حسین.....😭😭 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
gham-gerefte.mp3
12.76M
غم گرفته سر تا پامو ببین بابا
امشب و تا صبح رو پاهام بشین بابا
تا بگن پیش دشمن کم نیاوردن
تو بگی آفرین بابا
شام خیبر بود و عمه فاتح خیبر
عمه حیدر بود و من هم مالک اشتر
عمه رهبر بود عمه حیدر بود
عمه مادر بود. جانم عمه
عمه مولا بود ای جانم عمه
عمه زهرا بود ای جانم عمه
عمه دریا بود ای جانم عمه
عمه تنها بود ای جانم عمه
نمیدونی کی دلتنگت شدم بابا
با چه حالی از بازارم بابا
از همون بازار اومدم به ویرونه
من صدا میزدم بابا
بین بازار . شام و اون همه فریاد
عمه کاری کرد که همه شدیم آزاد
هر کجا رفتیم جلوی دشمن عمه ایستاد
عمه غوغا کرد ای جانم عمه
شام و رسوا کرد ای جانم عمه
گم شدم اما ای جانم عمه
منو پیدا کرد ای جانم عمه
مولا بود ای جانم عمه.
عمه زهرا بود ای جانم عمه
عمه دریا بود ای جانم عمه
عمه تنها بود ای جانم عمه
وقتی از غصه قلبم شعله ور میشد
اول از حالم عمه با خبر میشد
هر دفعه دشمن میومد سراغ من
جلو سیلی سپر میشد
من هم مثل خودت به عمه مدیونم
بس. که پاک کرد اشک از این چشم های گریونم
سنگر من بود بین آغوش عمه جونم
عمه محکم بود ای جانم عمه
قامتش خم بود ای جانم عمه
مرهم دردُ ای جانم عمه
سیل اشکم بود ای جانم عمه
عمه محکم بود ای جانم عمه
قامتش خم بود ای جانم. عمه
مرهم درد ای وای عمه
سیل اشکم بود ای وای عمه
عمه محکم بود ای وای عمه
قامتش خم بود ای وای عمه
مرهم درد ای وای عمه
سیل اشکم بود ای وای عمه
عمه مولا جان بود ای ام عمه
عمه زهرا بود ای جانم عمه
تنها بود. ای جانم عمه. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
83.9K
❣﷽❣
◾️ #سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
◾️ #زمزمه_حضرت_رقیه_س
◾️ #سبک : شام غریبان حسین امشب است
◾️ #پیشنهادم 👌👌
⬛️◼️◾️▫️◾️◼️⬛️
شام سیاه من سحر ندارد
واویلا واویلا
کسی ز حال من خبر ندارد
واویلا واویلا
◼️رقیه جان 2 رقیه رقیه
⬛️◼️◾️▫️◾️◼️⬛️
گرد یتیمی به رخم نشسته
واویلا واویلا
سرم ز سنگ کین پدر شکسته
واویلا واویلا
◼️رقیه جان 2 رقیه رقیه
⬛️◼️◾️▫️◾️◼️⬛️
کنج خرابه چشم من براهت
پدر جان پدر جان
بیا بیا تا که کنم نگاهت
پدرجان پدرجان
◼️رقیه جان 2 رقیه رقیه
⬛️◼️◾️▫️◾️◼️⬛️
کنج خرابه عمه جان غریبم
واویلا واویلا
دیدن بابا کی شود نصیبم
واویلا واویلا
◼️رقیه جان 2 رقیه رقیه
⬛️◼️◾️▫️◾️◼️⬛️
🏴#مرتضی_محمودپور
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها صلوات. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🌟#صلوات_امام_رضا_ع
🌟#دوبیتی_امام_رضا_ع
💠🌿💠🌿💠🌿
اول به گل روی پیمبر صلوات
دوم به جمال ماه حیدر صلوات
ذی القعده شده بگو به آوای جلی
برباغ گل موسی جعفر صلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
بررضا شاه خراسان صلوات
بر ضامن آهوی بیابان صلوات
او قبله هفتم هست و هشتم حجت
کن هدیه به حضرتش هزاران صلوات
@roze_daftari
💠🌿💠🌿💠🌿
اول به مدینه مصطفی را صلوات
دوم به نجف شیر خدا را صلوات
در کرب و بلا به شمر ملعون لعنت
در طوس غریب الغربا را صلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
بر روی رضا شمس امامت صلوات
بر شافع ما روز قیامت صلوات
در ایام ولادتش که شادند همه
بفرست به این روح کرامت صلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
یاحضرت سلطان بهمقامت صلوات
برمبداء وبر حسن ختامت صلوات
از باب جواد آمدهام سوی شما
راهم بده آقا به مرامت صلوات
مرتضی محمودپور
💠🌿💠🌿💠🌿
بر ضامن غربت غریبان صلوات
بر پادشه مُلک خراسان صلوات
یارب به رضای تو رضا بود رضا
خشنودی جمله اهل ایمان صلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
بر شادی بیریای مردم صلوات
بر خندهٔ خوشههای گندمصلوات
خیلی گل عشق سر زد اما اینبار
بر آمدن امام هشتم صــلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
ای خسرو طوس برجمالت صلوات
برجوشش علم بی مثالت صلوات
برجلوهٔ معصومه و برشاه چراغ
برجدو جوادو اب و آلت صلوات
💠🌿💠🌿💠🌿
از عشق شه طوس براتم دادند
وز آتش قهر حق نجاتم دادند
در مدح رضا چو لب گشودم به سخن
دستور به ذکر صلواتم دادند
💠🌿💠🌿💠🌿
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌺
مداحی_آنلاین_خدا_مرگم_بده_محمود_کریمی.mp3
7.12M
#شهادت_حضرت_رقیه سلام الله علیها
👤 #محمود_کریمیخدا مرگم بده چه لبهای پر از خونی
خدا مرگم بده چه موهای پریشونی
خدامرگم بده چه اوضاعی چه مهمونی
نه فرشی و نه چراغونی و نه سر دارم و نه سامونی
به ما سر زدی سر زده اومدی
کو بدنت مگه پر زده اومدی
مگه پر زده اومدی
بابا نگو که کجا بودی
بابا همه جا با مابودی
بابا زیر دست و پا بودی
بابا بابا بابا
خدا صبرت بده شده ناموست آواره
خدا صبرت بده دخترت بین بازاره
خدا صبرت بده به غارت رفته گوشواره
نمونده گوشی و گوشواره
بگو با عمو شبم تاره
سرتو خاکیه خاکیه معجرا
منو زدن مثل تک تک دخترا
بابا تو موج بلا بودم
بابا با نامحرم
به ما سر زدی سر زده اومدی
کو بدنت مگه پر زده اومدی
مگه پر زده اومدی
بابا نگو که کجا بودی
بابا همه جا با مابودی
بابا زیر دست و پا بودی
بابا بابا بابا
خدا خیرش بده سر من عمه آزرده
خدا خیرش بده به جای من کتک خورده
خدا خیرش بده روزی صد مرتبه مرده
علم به دوش حرم بوده و
تو هر کوچه سپرم بوده
حالا مراقب زخمای تازمه
بیا که لحظه تشییع جنازمه
بابا
چشمم خوب نمیبینه
بابا
سیلی خوردم از کینه
بابا
گوشم خیلی سنگینه
بابا
تار میبینم
سرم سنگینه
عجب دستی داشت
خیر نبینه
بابا پای پر ورمم
درد سر حرمم
عمه میگه خیلی شبیه مادرمم
بابا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#محرم_۱۴۰۳
#حضرت_عباس
#تاسوعا
زمینه شب تاسوعا - حضرت ابالفضل (ع)
بند1️⃣
امشب ، شب گرفتاراس
شب اون دلای درمونده ی بیچاره
هر کی خیلی حاجت نگفتنی داره
شب علمداره
بگه یاابالفضل ، هر کی تُو زندگیش افتاده گره
خودش ناامید شد ، نمیزاره کسی نا امید بره
مرد مرداس این آقا
عین دریاس این آقا
ما که جای خود داریم
پناه بچههای زهراس این آقا
یا ابوفاضل (الدخیل)۳
بند2️⃣
ای مشک ، جون علی اصغر
ببین التماسمو برام یه کاری کن
تا برم به خیمه ها یه خورده یاری کن
آبرو داری کن
امید خیامی ، نذاری یه وقتی آبروم بره
حرم چشم به راهه ، دختر برادرم منتظره
درد و درمونی ایمشک
آرزومونی ایمشک
تو بیُفتی از دستم
برای من میمونه حیرونی ای مشک
یا ابوفاضل (ای غریب)۳
بند3️⃣
ای تیر ، دلم پُر از خونه
بستی واسه ی همیشه دیگه چشمامو
آخ دیگه نمیبینم صورت آقامو
میدونی دردامو
امونم بریده ، ای سه شعبه چی آوردی سر من
شدم من زمینگیر ، وای به حال حنجر اصغر من
فکر حلق اصغر باش
تو نری سمتش ایکاش
خواهشم اینه ای تیر
تشنه ذبحش نکنی تُو بغل باباش
یا ابوفاضل (ای غریب)۳
🖍️بهقلم؛
#صادق_نجم
#امیر_طاهری
#سفره_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کربلایی حسین طاهری – زمینه | امروز روز گرفتاراست.mp3
23.46M
💠زمینه روز تاسوعا💠
🎤به نفس:
کربلایی #حسین_طاهری
هیأت سفیران زینب.mp3
11.84M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدرضانریمانی|•
بیاین به روضه که حسین دوباره وا کرده بغل
ملائکه پای علم سینه زدن روز ازل
منادی میزنه صدا حی علی خیر العمل
درای حسینیه رو باز خود فاطمه است وا میکنه
نوکرای حسینو داره دونه دونه صدا میکنه
الله اکبر برکت دعوت زهرا رو ببین
الله اکبر خیل نوکرای آقا رو ببین
الله اکبر بیا تو روضه با چشم دلت
حرم ابی عبدالله رو ببین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هیأت سفیران زینب.mp3
20.87M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدرضانریمانی|•
اسم تو برام پر پروازه
رو لبهام قشنگ ترین آوازه
از وقتی که یا رقیه گفتم
دیدم که خدا برام میسازه
ای سورهی کوثر ابا عبدالله
ای نازنین دختر ابا عبدالله
ناز تو رو میخره ابا عبدالله
یارقیه
دینم رقیه آئینم رقیه
توی دلواپسیها تسکینم رقیه
جانم رقیه ایمانم رقیه
توی سختیها پشتیبانم رقیه
مولاتی یا رقیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144232837852096074.mp3
4.03M
دنیا هزاران سالشه دنیای ما سه سالشه
عشقی که آسون نبوده جون ما در قبالشه
سوره عشقو تو سه آیه نوشته
سه دفعه عشقو شور و گریه نوشته
اگه بشکافه دل ما میبینیم که
قلم عباس یا رقیه نوشته
#کربلایی_حسن_عطایی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144232837852096841.mp3
4.4M
بابا خوش اومدی روشن شد خرابه
عالم بی قراره از بس غصه دیدم این قلبم کبابه
اعضای پیکرم نیلی و کبوده
توی تب می سوزم زخمام کار دسته زن های یهوده
دلم خونه پریشونه خرابه واسم شبیه زندونه
دیگه چشمام نمی بینه دارم جون می دم میون ویروونه
حسین بابا ...
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع)
#زمینه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه(س)
#پنجم_صفر
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند۱:
خوابن همه اما من بیدارم
بازم ستاره ها رو میشمارم
با اینکه رو نیزه از من دوری
از همین راه دور دوست دارم
درده که تو دوری ولی
نا محرما نزدیکَمَن
محکم بستم روسریمو
بیزارم از دیده شدن
دوری ولی با تو صحبت دارم
حیف که نمیتونم لکنت دارم
گم شده بودم و عمه دق کرد
خیلی واسه همه زحمت دارم
بند۲:
دلتنگِ صداتم بابا جونم
حرفی بزن باهام مهربونم
قرآن میخونی از روی نیزه
خیلی خیلی بابایی ممنونم
از نیزهت دورم میکنن
با گریه اصرار میکنم
پای نیزه زار میزنم
دنیا رو بیدار میکنم
سخته ولی بابا حالم خوبه
غصه نخوریا حالم خوبه
اگه تو بغلت باشم حتی
با این کبودیا حالم خوبه
بند۳:
خوش برگشتی پیشم ای محبوبم
حالا که اینجایی خوبِ خوبم
با اشکام زخماتو وقتی شستم
خاکسترِ موهاتو می روبم
ای سر زخمی تو هنوز
بابای زیبای منی
این ویرونه قصره منه
وقتی روی پای منی
درد نداره دیگه زخم ابروم
درد نداره دیگه دست و بازوم
پیش تو بابایی من خوشبختم
غم ندارم اگه باشی پهلوم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
.
|⇦•در خونه ی خدا....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
درِ خونه ی خدا دستت بازه
خدا واسه نوکر تو میسازه
کافیه که هر کسی حاجت داره
یه سفره ی رقیه بندازه
تو گرسنه موندی تا که نوکرات سیر بشن
حق بده که از غمِ تو جوونا پیر بشن
تو گرسنه موندی و سیر زدنت
بچه بودی جوون و پیر زدنت
ای بمیرم که با زنجیر زدنت
خانم سیر زدنت..
ای پیرترین دختر دنیا رقیه جان رقیه جان
اندازه ی تو موی سفید نداشت بابا رقیه جان
گره های کور رو خانم وا کردی
تو گره گشایی رو معنا کردی
هر کی بچه اش گم شد تو رو صدا کرد
تو بچه شو پیدا کردی
ولی هیشکی مثل تو تا به حالا گم نشده
اینجوری زخمی توی بیابونا گم نشده
کاشکی پیدات نمیکرد زجر به خدا
تو رو انقد نمیداد زجر به خدا
نمیزد تو رو برا اجر به خدا
نمیداد زجر به خدا
مجروح ترین دختر دنیا رقیه جان رقیه جان
اندازه ی تو زخم نخورده تنِ بابا رقیه جان رقیه جان
اگه میشه اسم منو بگو توی گوش بابات
بهش بگو دلش میخواد یه روز شهید بشه برات
تو بگی نه نمیاره
تو بخوای محاله که مَحل نذاره
بگو خیلی بی قراره
بگو دلشوره ی اربعینو داره
«قبله ی حاجات یا رقیه سادات »
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
شورپایانی(1).mp3
9.95M
|⇦•در خونه ی خدا ...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
.
#زمینه
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بعد از تو هر لحظه
من اوضام بدتر شد
کوفه خیلی بد بود
اما شام بدتر شد
بازار نگو چه بازاری؟
ازار نگو چه ازاری
بزم شراب جه رفتاری
چوب تر و لب قاری
در اوردن اشک سقارو
زدن سیلی عمه مارو
ربابُ دروازه ساعات
ببین بابا کار دنیا رو
…..
وقتی افتادم زجر
از پشت سر اومد
طوری زد تو گوشم
گوشوارم در اومد
واسم صداشو بالا برد
انگشترش تو چشمم خورد
زخمی دو چشم و ابروم شد
اینقدر زدم تا اروم شد
من ُ اون شب با عذاب اورد
برا دستم طناب اورد
همین نامرد تو اون مجلس
خودم دیدم شراب اورد
….
از اون شب باور کن
از سایم می ترسم
رفتی و من اینجا
تنهایم می ترسم
شد موی من سفید بابا
تو مجلس یزید بابا
بی یاور شهید بابا
رگهاتو کی برید بابا
چشام تاره زخمی پاهام
ببرمن رو خسته از دنیام
دبگه من هم باهات می یام
عمو عباسم رو من می خوام
#علی_زمانیان ✍#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
48607سلام-خسته-نباشی-پهلوونم.mp3
27.87M
سلام خسته نباشی پهلوونم
خوش اومدی آروم جونم
مونده نباشی پهلوونم
رسیدم حر شودم آزاد باشم
همانی که دلت میخواست باشم
مبادا از دلم غم را بگیری
مبادا اشکهایم را بگیری
سلام من به یاران خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
دلم تنگ رفیقان است امشب
دلم دلتنگ یاران است امشب
دلم امشب براشان روضه خوان است
نوای زخمی آهنگران است
بخوان ز آنان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
اسیر و زخمی و بی دست و پام من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بست روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
_______________
🎤مهدی رسولی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_رسولی
#شهدا
.
#حضرت_رقیه
#زمینه ، #واحد ، #شور
#زنجیر_زنی
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#زنجیرزنی
. 👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#پنجم_صفر
#نوحه
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه (س)
_______
بعضی اسما / بعضی حرفا
بعضی دردارو آدم یادش نمیره
درد پهلو / درد بازو
کی میتونه اینجوری آروم بگیره
هر کیو که یادم بره/ حرمله یادم نمیره
اون شبی که جاموندم از/قافله یادم نمیره
هرجا رو که یادم بره/ من شام و یادم نمیره
ریخت رو سرت اون قدح/ حرام و نمیره
هرچیو که یادم بره/ این غمو یادم نمیره
بین یه عده بیحیا / عمم و یادم نمیره
من از برو بیا میترسم
از همه شامیا میترسم
بابایی خیلی از نگاهه
بده یهودیا میترسم
((بابا کجایی//داد از جدایی))
=========
بعضی روزا/ بعضی جاها
بعضی غمهاروآدم یادش میمونه
غم غربت/ غم ناموس
از یجایی دیگه آدم نمیتونه
هر کیو که یادم بره/سنان ویادم میمونه
گودال قتلگاه دم/ اذان و یادم میمونه
هرجا رو که یادم بره/ بازارو یادم میمونه
عمم و بد زدن بابا/ اینا رو یادم میمونه
هرچی و که یادم بره/اشکاتو یادم میمونه
شلوغی دروازهء / ساعات و یادم میمونه
شام مردم خوبی نداره
یه شهرسربه سرم میذاره
یه دختر شامی بابایی
ادای من رو در میاره
((بابا کجایی//داد از جدایی))
_______
#شب_سوم_محرم
شعر ونغمه: #مجتبی_نامور ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🥀 #شعر | #اسراء | #شام 🥀
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابهی بیسقف، جایشان
آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادم درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
کردند نرم، سینهی جمعی که روز و شب
زهرا به روی سینه همیداد، جایشان
جمعی که بود پنجهی ایشان، گرهگشای
بستند دستها ز جفا از قفایشان
آن فرقهای که واسطهی رزق عالمند
دادند نان به رسم تصدّق، برایشان
«جودی»، به روزگار زند خیمهی شهی
از آن دمی که گشت گدای گدایشان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📝 جودی خراسانی
🩸 گوشهای از مجلس یزید لعین 🩸
📎 #شام | #مجلس_یزید | #اسرا
📎 #حضرت_امکلثوم سلامالله علیها
🥀 حسین علیهالسلام زمانى که کشته شد، آب خواست، ولى به او ندادند و با زبان تشنه، کشته شد و نزد خدا رفت و خداوند او را از نوشیدنى بهشتى، سیراب ساخت.
🥀 او را آنچنان سر بُریدند و خانوادهاش را به #اسارت بردند و در حالى با مَرکبهاى بدون جهاز و پالان حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، در حالى که سرِ حسین علیهالسلام، در میانشان بر بالاى نیزه بود.
🥀 هرگاه یکى از آنان با دیدن سر مىگریست، نگهبانان او را با تازیانه مىزدند. اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان صف کشیده بودند و به آنان جسارت میکردند تا این که بر درِ کاخ یزید،گ متوقّف شدند.
🥀 یزید، دستور داد تا سر حسین علیهالسلام را بر در بیاویزند، در حالى که خانواده امام علیهالسلام در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که: هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید.
🥀 آنان، همچنان ماندند، در حالى که سر حسین علیهالسلام در میان آنها به مدّت هفت ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم سلامالله علیها، سرش را بلند کرد و سرِ حسین علیهالسلام را دید و گریست و گفت: اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا صلىالله علیه و آله بود) این سرِ حبیب تو حسین علیهالسلام است که آویزان شده است. سپس گریست.
🥀 یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت آن مخدره زد که به تمامى صورت او آسیب زد، اما در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📕 بستانالواعظین، صفحه ۲۶۳
🩸وای از شام 🩸
📎 #شام | #مجلس_یزید | #اسرا
🥀 سهل نقل میکند: به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شام رفتم. شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویختهاند و شاد و خوشحالند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل مىزنند.
🥀 با خود گفتم: شاید شامیان، عیدى دارند که آن را نمىشناسیم. دیدم مردمى سخن مىگویند. گفتم: اى مردم! آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمىشناسیم؟!
🥀 گفتند: اى پیرمرد! تو را غریبه مىبینیم؟
🥀 گفتم: من سهل بن سعد هستم. پیامبر خدا صلىالله علیه و آله را دیدهام و از او حدیث شنیدهام.
🥀 گفتند: اى سهل! آیا تعجّب نمىکنى که آسمان، خون نمىبارد و زمین، ساکنانش را فرو نمىبرد؟
🥀 گفتم: چرا این گونه شود؟!
🥀 گفتند: این، سر حسین علیهالسلام از خاندان پیامبر خدا صلىالله علیه و آله است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه مىبرند و اکنون مىرسد.
🥀 گفتم: شگفتا! سر حسین علیهالسلام را به هدیه مىبرند و مردم، خوشحالى مىکنند؟! از کدام دروازه مىآورند؟!
🥀 مردم به دروازهاى به نام دروازه #ساعات، اشاره کردند. به سوى آن رفتم و آنجا که بودم، پرچمهایى پى در پى آمد و اسبسوارى را دیدم که به دستش نیزه سرشکستهاى بود و سرى بر آن بود که شبیهترینِ صورتها به پیامبر خدا صلىالله علیه و آله بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند.
🥀 به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم: اى دختر! تو کیستى؟
🥀 گفت: سَکینه دختر حسین...
🥀 به او گفتم: آیا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیدهام.
🥀 سکینه سلامالله علیها گفت: اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلوى ما ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا هستیم.
🥀 سهل گفت: به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم: آیا درخواستم را اجابت مىکنى تا در عوض، چهارصد دینار بگیرى؟
🥀 گفت: درخواستت چیست؟
🥀 گفتم: سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده.
🥀 او چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📕 مقتل خوارزمی، جلد ۲ صفحه ۶۰
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۵ صفحه ۱۲
🏴 شعر منسوب به زینب کبری(س)
یَا أَخِی فَاطِمَ الصَّغِیرَهَ کَلِّمْهَافَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا
برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۵
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س