.
#محرم_۱۴۰۳
#حضرت_عباس
#تاسوعا
زمینه شب تاسوعا - حضرت ابالفضل (ع)
بند1️⃣
امشب ، شب گرفتاراس
شب اون دلای درمونده ی بیچاره
هر کی خیلی حاجت نگفتنی داره
شب علمداره
بگه یاابالفضل ، هر کی تُو زندگیش افتاده گره
خودش ناامید شد ، نمیزاره کسی نا امید بره
مرد مرداس این آقا
عین دریاس این آقا
ما که جای خود داریم
پناه بچههای زهراس این آقا
یا ابوفاضل (الدخیل)۳
بند2️⃣
ای مشک ، جون علی اصغر
ببین التماسمو برام یه کاری کن
تا برم به خیمه ها یه خورده یاری کن
آبرو داری کن
امید خیامی ، نذاری یه وقتی آبروم بره
حرم چشم به راهه ، دختر برادرم منتظره
درد و درمونی ایمشک
آرزومونی ایمشک
تو بیُفتی از دستم
برای من میمونه حیرونی ای مشک
یا ابوفاضل (ای غریب)۳
بند3️⃣
ای تیر ، دلم پُر از خونه
بستی واسه ی همیشه دیگه چشمامو
آخ دیگه نمیبینم صورت آقامو
میدونی دردامو
امونم بریده ، ای سه شعبه چی آوردی سر من
شدم من زمینگیر ، وای به حال حنجر اصغر من
فکر حلق اصغر باش
تو نری سمتش ایکاش
خواهشم اینه ای تیر
تشنه ذبحش نکنی تُو بغل باباش
یا ابوفاضل (ای غریب)۳
🖍️بهقلم؛
#صادق_نجم
#امیر_طاهری
#سفره_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کربلایی حسین طاهری – زمینه | امروز روز گرفتاراست.mp3
23.46M
💠زمینه روز تاسوعا💠
🎤به نفس:
کربلایی #حسین_طاهری
هیأت سفیران زینب.mp3
11.84M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدرضانریمانی|•
بیاین به روضه که حسین دوباره وا کرده بغل
ملائکه پای علم سینه زدن روز ازل
منادی میزنه صدا حی علی خیر العمل
درای حسینیه رو باز خود فاطمه است وا میکنه
نوکرای حسینو داره دونه دونه صدا میکنه
الله اکبر برکت دعوت زهرا رو ببین
الله اکبر خیل نوکرای آقا رو ببین
الله اکبر بیا تو روضه با چشم دلت
حرم ابی عبدالله رو ببین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هیأت سفیران زینب.mp3
20.87M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدرضانریمانی|•
اسم تو برام پر پروازه
رو لبهام قشنگ ترین آوازه
از وقتی که یا رقیه گفتم
دیدم که خدا برام میسازه
ای سورهی کوثر ابا عبدالله
ای نازنین دختر ابا عبدالله
ناز تو رو میخره ابا عبدالله
یارقیه
دینم رقیه آئینم رقیه
توی دلواپسیها تسکینم رقیه
جانم رقیه ایمانم رقیه
توی سختیها پشتیبانم رقیه
مولاتی یا رقیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144232837852096074.mp3
4.03M
دنیا هزاران سالشه دنیای ما سه سالشه
عشقی که آسون نبوده جون ما در قبالشه
سوره عشقو تو سه آیه نوشته
سه دفعه عشقو شور و گریه نوشته
اگه بشکافه دل ما میبینیم که
قلم عباس یا رقیه نوشته
#کربلایی_حسن_عطایی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144232837852096841.mp3
4.4M
بابا خوش اومدی روشن شد خرابه
عالم بی قراره از بس غصه دیدم این قلبم کبابه
اعضای پیکرم نیلی و کبوده
توی تب می سوزم زخمام کار دسته زن های یهوده
دلم خونه پریشونه خرابه واسم شبیه زندونه
دیگه چشمام نمی بینه دارم جون می دم میون ویروونه
حسین بابا ...
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع)
#زمینه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه(س)
#پنجم_صفر
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند۱:
خوابن همه اما من بیدارم
بازم ستاره ها رو میشمارم
با اینکه رو نیزه از من دوری
از همین راه دور دوست دارم
درده که تو دوری ولی
نا محرما نزدیکَمَن
محکم بستم روسریمو
بیزارم از دیده شدن
دوری ولی با تو صحبت دارم
حیف که نمیتونم لکنت دارم
گم شده بودم و عمه دق کرد
خیلی واسه همه زحمت دارم
بند۲:
دلتنگِ صداتم بابا جونم
حرفی بزن باهام مهربونم
قرآن میخونی از روی نیزه
خیلی خیلی بابایی ممنونم
از نیزهت دورم میکنن
با گریه اصرار میکنم
پای نیزه زار میزنم
دنیا رو بیدار میکنم
سخته ولی بابا حالم خوبه
غصه نخوریا حالم خوبه
اگه تو بغلت باشم حتی
با این کبودیا حالم خوبه
بند۳:
خوش برگشتی پیشم ای محبوبم
حالا که اینجایی خوبِ خوبم
با اشکام زخماتو وقتی شستم
خاکسترِ موهاتو می روبم
ای سر زخمی تو هنوز
بابای زیبای منی
این ویرونه قصره منه
وقتی روی پای منی
درد نداره دیگه زخم ابروم
درد نداره دیگه دست و بازوم
پیش تو بابایی من خوشبختم
غم ندارم اگه باشی پهلوم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
.
|⇦•در خونه ی خدا....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
درِ خونه ی خدا دستت بازه
خدا واسه نوکر تو میسازه
کافیه که هر کسی حاجت داره
یه سفره ی رقیه بندازه
تو گرسنه موندی تا که نوکرات سیر بشن
حق بده که از غمِ تو جوونا پیر بشن
تو گرسنه موندی و سیر زدنت
بچه بودی جوون و پیر زدنت
ای بمیرم که با زنجیر زدنت
خانم سیر زدنت..
ای پیرترین دختر دنیا رقیه جان رقیه جان
اندازه ی تو موی سفید نداشت بابا رقیه جان
گره های کور رو خانم وا کردی
تو گره گشایی رو معنا کردی
هر کی بچه اش گم شد تو رو صدا کرد
تو بچه شو پیدا کردی
ولی هیشکی مثل تو تا به حالا گم نشده
اینجوری زخمی توی بیابونا گم نشده
کاشکی پیدات نمیکرد زجر به خدا
تو رو انقد نمیداد زجر به خدا
نمیزد تو رو برا اجر به خدا
نمیداد زجر به خدا
مجروح ترین دختر دنیا رقیه جان رقیه جان
اندازه ی تو زخم نخورده تنِ بابا رقیه جان رقیه جان
اگه میشه اسم منو بگو توی گوش بابات
بهش بگو دلش میخواد یه روز شهید بشه برات
تو بگی نه نمیاره
تو بخوای محاله که مَحل نذاره
بگو خیلی بی قراره
بگو دلشوره ی اربعینو داره
«قبله ی حاجات یا رقیه سادات »
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
شورپایانی(1).mp3
9.95M
|⇦•در خونه ی خدا ...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
.
#زمینه
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بعد از تو هر لحظه
من اوضام بدتر شد
کوفه خیلی بد بود
اما شام بدتر شد
بازار نگو چه بازاری؟
ازار نگو چه ازاری
بزم شراب جه رفتاری
چوب تر و لب قاری
در اوردن اشک سقارو
زدن سیلی عمه مارو
ربابُ دروازه ساعات
ببین بابا کار دنیا رو
…..
وقتی افتادم زجر
از پشت سر اومد
طوری زد تو گوشم
گوشوارم در اومد
واسم صداشو بالا برد
انگشترش تو چشمم خورد
زخمی دو چشم و ابروم شد
اینقدر زدم تا اروم شد
من ُ اون شب با عذاب اورد
برا دستم طناب اورد
همین نامرد تو اون مجلس
خودم دیدم شراب اورد
….
از اون شب باور کن
از سایم می ترسم
رفتی و من اینجا
تنهایم می ترسم
شد موی من سفید بابا
تو مجلس یزید بابا
بی یاور شهید بابا
رگهاتو کی برید بابا
چشام تاره زخمی پاهام
ببرمن رو خسته از دنیام
دبگه من هم باهات می یام
عمو عباسم رو من می خوام
#علی_زمانیان ✍#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
48607سلام-خسته-نباشی-پهلوونم.mp3
27.87M
سلام خسته نباشی پهلوونم
خوش اومدی آروم جونم
مونده نباشی پهلوونم
رسیدم حر شودم آزاد باشم
همانی که دلت میخواست باشم
مبادا از دلم غم را بگیری
مبادا اشکهایم را بگیری
سلام من به یاران خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
دلم تنگ رفیقان است امشب
دلم دلتنگ یاران است امشب
دلم امشب براشان روضه خوان است
نوای زخمی آهنگران است
بخوان ز آنان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
اسیر و زخمی و بی دست و پام من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بست روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
_______________
🎤مهدی رسولی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_رسولی
#شهدا
.
#حضرت_رقیه
#زمینه ، #واحد ، #شور
#زنجیر_زنی
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#زنجیرزنی
. 👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#پنجم_صفر
#نوحه
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه (س)
_______
بعضی اسما / بعضی حرفا
بعضی دردارو آدم یادش نمیره
درد پهلو / درد بازو
کی میتونه اینجوری آروم بگیره
هر کیو که یادم بره/ حرمله یادم نمیره
اون شبی که جاموندم از/قافله یادم نمیره
هرجا رو که یادم بره/ من شام و یادم نمیره
ریخت رو سرت اون قدح/ حرام و نمیره
هرچیو که یادم بره/ این غمو یادم نمیره
بین یه عده بیحیا / عمم و یادم نمیره
من از برو بیا میترسم
از همه شامیا میترسم
بابایی خیلی از نگاهه
بده یهودیا میترسم
((بابا کجایی//داد از جدایی))
=========
بعضی روزا/ بعضی جاها
بعضی غمهاروآدم یادش میمونه
غم غربت/ غم ناموس
از یجایی دیگه آدم نمیتونه
هر کیو که یادم بره/سنان ویادم میمونه
گودال قتلگاه دم/ اذان و یادم میمونه
هرجا رو که یادم بره/ بازارو یادم میمونه
عمم و بد زدن بابا/ اینا رو یادم میمونه
هرچی و که یادم بره/اشکاتو یادم میمونه
شلوغی دروازهء / ساعات و یادم میمونه
شام مردم خوبی نداره
یه شهرسربه سرم میذاره
یه دختر شامی بابایی
ادای من رو در میاره
((بابا کجایی//داد از جدایی))
_______
#شب_سوم_محرم
شعر ونغمه: #مجتبی_نامور ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🥀 #شعر | #اسراء | #شام 🥀
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابهی بیسقف، جایشان
آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادم درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
کردند نرم، سینهی جمعی که روز و شب
زهرا به روی سینه همیداد، جایشان
جمعی که بود پنجهی ایشان، گرهگشای
بستند دستها ز جفا از قفایشان
آن فرقهای که واسطهی رزق عالمند
دادند نان به رسم تصدّق، برایشان
«جودی»، به روزگار زند خیمهی شهی
از آن دمی که گشت گدای گدایشان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📝 جودی خراسانی
🩸 گوشهای از مجلس یزید لعین 🩸
📎 #شام | #مجلس_یزید | #اسرا
📎 #حضرت_امکلثوم سلامالله علیها
🥀 حسین علیهالسلام زمانى که کشته شد، آب خواست، ولى به او ندادند و با زبان تشنه، کشته شد و نزد خدا رفت و خداوند او را از نوشیدنى بهشتى، سیراب ساخت.
🥀 او را آنچنان سر بُریدند و خانوادهاش را به #اسارت بردند و در حالى با مَرکبهاى بدون جهاز و پالان حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، در حالى که سرِ حسین علیهالسلام، در میانشان بر بالاى نیزه بود.
🥀 هرگاه یکى از آنان با دیدن سر مىگریست، نگهبانان او را با تازیانه مىزدند. اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان صف کشیده بودند و به آنان جسارت میکردند تا این که بر درِ کاخ یزید،گ متوقّف شدند.
🥀 یزید، دستور داد تا سر حسین علیهالسلام را بر در بیاویزند، در حالى که خانواده امام علیهالسلام در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که: هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید.
🥀 آنان، همچنان ماندند، در حالى که سر حسین علیهالسلام در میان آنها به مدّت هفت ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم سلامالله علیها، سرش را بلند کرد و سرِ حسین علیهالسلام را دید و گریست و گفت: اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا صلىالله علیه و آله بود) این سرِ حبیب تو حسین علیهالسلام است که آویزان شده است. سپس گریست.
🥀 یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت آن مخدره زد که به تمامى صورت او آسیب زد، اما در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📕 بستانالواعظین، صفحه ۲۶۳
🩸وای از شام 🩸
📎 #شام | #مجلس_یزید | #اسرا
🥀 سهل نقل میکند: به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شام رفتم. شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویختهاند و شاد و خوشحالند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل مىزنند.
🥀 با خود گفتم: شاید شامیان، عیدى دارند که آن را نمىشناسیم. دیدم مردمى سخن مىگویند. گفتم: اى مردم! آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمىشناسیم؟!
🥀 گفتند: اى پیرمرد! تو را غریبه مىبینیم؟
🥀 گفتم: من سهل بن سعد هستم. پیامبر خدا صلىالله علیه و آله را دیدهام و از او حدیث شنیدهام.
🥀 گفتند: اى سهل! آیا تعجّب نمىکنى که آسمان، خون نمىبارد و زمین، ساکنانش را فرو نمىبرد؟
🥀 گفتم: چرا این گونه شود؟!
🥀 گفتند: این، سر حسین علیهالسلام از خاندان پیامبر خدا صلىالله علیه و آله است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه مىبرند و اکنون مىرسد.
🥀 گفتم: شگفتا! سر حسین علیهالسلام را به هدیه مىبرند و مردم، خوشحالى مىکنند؟! از کدام دروازه مىآورند؟!
🥀 مردم به دروازهاى به نام دروازه #ساعات، اشاره کردند. به سوى آن رفتم و آنجا که بودم، پرچمهایى پى در پى آمد و اسبسوارى را دیدم که به دستش نیزه سرشکستهاى بود و سرى بر آن بود که شبیهترینِ صورتها به پیامبر خدا صلىالله علیه و آله بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند.
🥀 به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم: اى دختر! تو کیستى؟
🥀 گفت: سَکینه دختر حسین...
🥀 به او گفتم: آیا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیدهام.
🥀 سکینه سلامالله علیها گفت: اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلوى ما ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا هستیم.
🥀 سهل گفت: به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم: آیا درخواستم را اجابت مىکنى تا در عوض، چهارصد دینار بگیرى؟
🥀 گفت: درخواستت چیست؟
🥀 گفتم: سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده.
🥀 او چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📕 مقتل خوارزمی، جلد ۲ صفحه ۶۰
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۵ صفحه ۱۲
🏴 شعر منسوب به زینب کبری(س)
یَا أَخِی فَاطِمَ الصَّغِیرَهَ کَلِّمْهَافَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا
برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۵
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
⚫️ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟!
وقتی سر مبارک امام حسین(ع) را برای حضرت رقیه(س) آوردند حضرت رقیه(س) سر را برداشت و به سینهاش چسبانید و میگریست و چنین میگفت:
«یا اَبَتاه! مَن ذَاالَّذی خَضَبَ بِدِمائِک؟یا اَبَتاه!مَن ذَاالَّذی قَطَعَ وَریدَک؟ یا اَبَتاه! مَن ذَاالَّذی أیتَمَنی عَلی صِغَرِ سِنی؟ یا اَبَتاه لِلیَتیمَهِ حَتّی تَکبُرَ…؟ یا اَبَتاه! لَیتَنی تَوَسَّدتُ التُراب و لا اَری شَیبَکَ مُخضباً بِالدِّماءِ.»
«ای بابا جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ چه کسی رگهای گردنت را برید؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ دختر بی بابا به که پناه ببرد تا بزرگ شود؟ کاش نابینا بودم. کاش خاک را بالش زیر سر قرار میدادم ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمیدیدم.»
📚منبع
ثمرات الحیاة، سید محمود امامی اصفهانی، ج ۲، ص ۷۶
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
◾️ امام حسین(ع) با دل پر خون از دخترانش جدا شد
در بعضى از روایات نیز آمده است حضرت سکینه(س) در روز عاشورا به خواهر سه سالهاى (که به احتمال قوى همان رقیه(س) باشد) گفت: «بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود.»
امام حسین(ع) با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه رقیه(س) صدا زد: «بابا! مانعت نمىشوم. صبر کن تا تو را ببینم.» امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و لبهاى خشکیدهاش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا داد: «العطش العطش، فان الظما قدا احرقنى؛ بابا بسیار تشنهام، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است.»
امام حسین(ع) به او فرمود: «کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم.» آنگاه امام حسین(ع) برخاست تا به سوى میدان برود. باز هم رقیه(س) دامن پدر را گرفت و با گریه گفت: «یا ابه این تمضى عنا؟»
«بابا جان کجا مىروى؟ چرا از ما بریدهاى؟» امام علیهالسلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد.
📚منبع
حضرت رقیه(س)، شیخ علی فلسفی، ص۵۵۰
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#شهادت_حضرت_رقیه_س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت حضرت رقیه | حجت الاسلام عالی | پنجم صفر
أَعْظَمَ اللّٰهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام، وَجَعَلَنا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاٰمُ.
زمینه ٫ با اینکه خیلی بابایی سنگ زدنم.mp3
3.89M
زمینه شهادت حضرت رقیه سلام الله
ماه صفر ۱۴۰۳
با اینکه خیلی بابایی سنگ زدنم
ولی نیفتاد اسمتو از دهنم
با سر پر خون اومدی
با چشم گریون اومدم
تو خیلی کم شدی منم
از غصه تا شده قدم
میشینی روبروم
برات بگم من از کدوم
خاطره های این سفر
که مثل بغض تو گلوم
دیگه تنهام نذار
حتی شده واسه یه بار
می لرزم از اون شب که زجر
کشید سرم داد و هوار
..........................
بابا ببین کبودیای رو تنم
بیشتره از گلای روی دامنم
خونی شده محاسنت
خونی شده گل سرم
شکسته پیشونی تو
شکسته دست لاغرم
اخه این رسمشه
دست و پاهام تیر میکشه
حرمله به خولی میگفت
اینو بزن ، این حقشه
توی آتیش و دود
یه محرمم دورم نبود
با نوک نیزه میزدن
تنم شده زخم و کبود
..........................
اشکمو خنده های مردم درآورد
عمه چقدر به جای من کتک میخورد
یکی منو میزد ولی
صد نفر عممو زدن
سکینه گوشامو گرفت
میگفت اینا بد دهنن
تو رو با چوب زدن
منو تو کوچه خوب زدن
بدتر از هرجا ، توی شام
عمه رو تا غروب زدن
منو کشته نگاش
اونکه رو سینت پا گذاش (ت)
مردک پست یک لحظه هم
چشاشو از ما برنداش (ت)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه
تقدیم به شیر زن کربلا زینب 🌸
زینبم من زینیم من دختر شیر خدایم
زاده ی دامان زهرا دخت پاک مرتضایم
شاهد عرش برینم محور اهل یقینم
نجمه ی برج ولایت نجله ای از مصطفایم
بر ملائک پیشتازم گر چه در سوز و گدازم
جلوه ی حق در نمازم آیت ایزد نمایم
من زبان مرتضی و اعتراضات بتولم
حامل و پیغمبر پیغام خون مجتبایم
پاسدار انقلاب سرخ و خونین حسینم
خواهرخون خدا و قهرمان کربلایم
همنوای مادرم در بیت الاحزان بوده ام من
مادر غم یکه تاز عرصه ی درد و بلایم
در عفاف و عصمت و حجب و حیا من بی قرینم
وارث مرضیه هستم دخت ناموس خدایم
از تبار درد و رنج وقافله سالار عشقم
پای بند مکتب و در مکتب حق رهنمایم
زینبم تبخاله ای بر چهر عاشورای عشقم
گوهری افتاده در امواج خون کربلایم
در اسارت من بشیر عز و آزادی و شورم
مثل بابایم علی آزادگی را مقتدایم
رو به روی دشمنانم کوهی از آتشفشانم
در مصیبتها صبور و با بلاها آشنایم
من امانت دار زهرا بوده ام بهر حسینم
آخرین محمل نشین سر زمین نینوایم
گوهری بودم که در ویرانه ها ماوا گرفتم
چون درخشیدم جهان روشن شد از نورو ضیایم
در فضای کاخ دشمن بر ستم شوریده ام من
با بیان آتشین وشعله ی فریادهایم
شاهد شوریده سر بر آستانم می گذارد
زانکه من الگوی صبر و اسوه ی عشق و ولایم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شاهد_سنقری
🌷🍃