#زمینه | میون شلوغی شهر
#وفات_حضرت_معصومه_( س )
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
-
میون شلوغی شهر تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو قلبامون میشن کبوتر
تشنه یه جرعه نوریم دختر موسی بن جعفر
سلام ای خواهر خورشید سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیات دوباره اومده مهمون
گنبد طلایی تو به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن زائرای دل شکسته
چه غریبونه یه زائر پیش تو رضا رضا کرد
گره هاشو دستای تو چقد عاشقونه وا کرد
سلام ای خواهر خورشید سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیات دوباره اومده مهمون
حالا که مدینه دوره تو بیا و مادری کن
با نگات ملیکه ی قم این دلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم جاده ای چشم انتظاره
تو همین روزا رو خاکش آقامون قدم میذاره
سلام ای خواهر خورشید سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیات دوباره اومده مهمون
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زمینه | پنجره ی دل را بگشا
#وفات_حضرت_معصومه_( س )
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
-
پنجره ی دل را بگشای به سوی کربلا
زود معطر کن جان را ز بوی کربلا
نور می آید ، قافله ی حسین از دور می آید
بپیوند به این خیل آسمانی
مبادا روند و تو جا بمانی
لک لبیک لک لبیک ابا عبدالله
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شور | من همیشه خاک پات
#وفات_حضرت_معصومه_( س )
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
-
من همیشه خاک پاتم یه عمریه گداتم
به اذن فاطمه گریه کن کرببلاتم
من غلام نوکراتم مجنون بچه هاتم
تشنه ی دیدن و بوسیدن اون صحن و سراتم
تو دو عالم از تو من دم میزنم
کربلا خونه ی مادریم شهرم وطنم
با دعای مادرم سینه زنم
روز و شب این شده آقا سخنم
احب الله من احب حسینا
من ز دل مستم و مجنون ، شدم بی سر و سامون
بعد لب زدن به تربت شما شدم مسلمون
من همه عمرم به تو مدیون ، مثل قطره های بارون
کربلامو میگیرم از دستای شاه خراسون
ای بهار قلب بی تاب و تبم
گریه بر شما نیاز هر شبم
مادرم گفته غلام زینبم
نمیوفته این عبارت از لبم
احب الله من احب حسینا
من با این باطن زشتم ، توی هیئت تو بهشتم
گره خورده روضه هات با گوشت و پوستم و سرشتم
من از آرزوم گذشتم ، با خون دل نوشتم
زیر بیرق عزاتون ، رو پر و بال فرشتم
بی تو جنتم برام جهنمه
بهترین ماه خدا محرمه
فدای ذکر یل ام البنین
که میگفت تو راه دشت علقمه
احب الله من احب حسینا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شور | ای به دل شکسته تکیه گاه
#وفات_حضرت_معصومه ( س )
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
ای به دل شکسته تکیه گاه واسه قلب بی کسا پناه
بی تو عمر من میشه تباه ابی عبدالله
من به کسی غیر ارباب حرف دلمو نگفتم
من همه تلاشم این بود از چشم حسین نیوفتم
درمون همه دردامی آرامش دو دنیامی
من نوکر بدی بودم باز خوبه که تو آقامی
آقا ابی عبدالله مولا ابی عبدالله
لا عشق الا ابی عبدالله
کاش بشه قلب خسته پُر امید پای روضه روی من سفید
آخرش بشم شهید ابی عبدالله
باز تورو صدا زدم با این دلی که بی قراره
راحت خیالش آخه هرکسی حسینو داره
مجنونم و تو لیلایی تو شور دل شیدامی
من نوکر بدی بودم باز خوبه که تو آقامی
آقا ابی عبدالله مولا ابی عبدالله
لا عشق الا ابی عبدالله
ای تب شور و آه گریه هام اومدم بهت بگم سلام
یه کاری کن اربعین بیام ابی عبدالله
واسطه آوردم امشب پیش تو امام رضارو
زنده باشمو ببینم اربعین کربلارو
من مردم و مسیحامی آغازیو سر انجامی
من نوکر بدی بودم باز خوبه که تو آقامی
آقا ابی عبدالله مولا ابی عبدالله
لا عشق الا ابی عبدالله
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔹السَّلام عَلَیکِ یا أُختَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلام عَلَیکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه یا فاطمة المَعصومَة
در نقلها آمده است:
🥀 وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیهالسلام وارد قم گردید و قبّهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
📚تاریخ قم ص۷۱۴
✍ آه یا حضرت معصومه...
حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریفتان...
حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟!
بمیرم
وقتی که بنی اسد اومدند
دیدند ابدان مطهری روی خاک گرم کربلا....
گفتند
قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ
▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است.
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۱۰
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵
چی دیدند مگه
چه بر سر این بدن ها اومده بود که این جمله رو گفتند ، بماند....
یه وقت دیدند یه سواری داره از دور میاد
رسید
یکی یکی بدن های شهدا رو معرفی کرد
بدن ها رو یکی یکی به خاک سپردند
بنی اسد بالا یه بدن متحیر موندند
امام سجاد فرمودند
این بدن ، بدن بابامه
چی شده که این بدن قابل شناسایی نبود
بگم و رد شم
فقط همین رو بگم
عصر عاشورا
یه عده سواره
بر این بدن تازاندند
ناله بزن یا حسین...
====================
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Fadaeian_Haftegi_14030719_03.mp3
16M
📋 تو افتاده بودی، درم روی بازوت
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من ایستاده بودم، دیدم که در افتاد
حسن ناله میزد:« بابا! مادر افتاد»
تو افتاده بودی، درم روی بازوت
دیدم هرکی رد شد، لگد زد به پهلوت
هیشکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید، همسر حیدره
...
چرا ای باغبان! از آتش گلشن نمیگویی؟
چرا با فضهات گفتی اما با من نمیگویی؟
تو آن شب خواب بودی، آمدم بازوی تو دیدم
مبادا آنکه بیدارت کنم آهسته بوسیدم
در آن ساعت که در میسوخت میدانی کجا بودم؟
تو افتادی ز پا ،من هم به زیر دستوپا بودم
.....
پشت در همچین که هول داد؛ بین در و دیوار، صداش بلند شد:« پسرم! پسرم! پسرم...»
«نامردمان از حرمت کوثر گذشتن
در روی زهرا بود و از آن در گذشتن»
...............
من ایستاده بودم ، دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه ، گاهی به خانه می زد
گردیده بود قنفذ ، همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر ، این تازیانه می زد
با چشم خویش دیدم ، مظلومی پدر را
از ناله ای که مادر ، در آستانه می زد
مردم به خواب بودند ، مادرزهوش می رفت
بابا به صورتش آب ، ز اشک شبانه می زد
...
هنوزم یه گوشه، کارم گریه میشه
از اون روز که رفتی، برای همیشه
علی موند و خونهش، علی موند و زینب
سر جانمازت، به جای تو هرشب
همینجا نمازِ، شبت رو میبستی
نماز نشسته، قنوت یه دستی
واسه چند قدم راه، میفتادی چند بار
یه دستت به پهلو، یه دستت به دیوار
هنوزم توو خونه، به در خیره میشم
توو رویام میبینم، که ایستادی پیشم
همین خوبه واسهم، توو بستر که نیستی
میتونی بشینی، میتونی بایستی
.
#زمینه #شور #سنتی
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#جواد_مقدم 🎤
آرام جانِ رضا ، روح و ریحانِ رضا
تو صحن تو دل میره تا ایوانِ رضا
تویی که خواهر ِ ، امام هشتمی
تو حضرت کریمه ای ای بانو ملیکه ی قمی
تویی که صاحب اختیار ما و پناه مردمی
(تو صحن تو دل میره تا ایوانِ رضا)
آرام جانِ رضا ، روح و ریحانِ رضا
تو صحن تو دل میره تا ایوانِ رضا
......
حاتم خاک در تو ، زانو زد محضر تو
جنت شده گوشه ای از بالا سر تو
میاد ازین حرم ، شمیم فاطمه
من از محبتای تو هرچی که بخام بگم کمه
خدامیدونه که تورو دوست دارم بی بی یه عالمه
(جنت شده گوشه ای از بالا سر تو)
آرام جانِ رضا ، روح و ریحانِ رضا
تو صحن تو دل میره تا ایوانِ رضا
........
بی بی معصومه تویی،ماه منظومه تویی
اونکه وجودم به نگاش آرومه تویی
تویی که جلوه ای ز نور مادری
تو باب حاجت و پناه نوکر به روز محشری
شفیعه ی قیامت و امّید دلای مضطری
(اونکه وجودم به نگاش آرومه تویی)
آرام جانِ رضا ، روح و ریحانِ رضا
تو صحن تو دل میره تا ایوانِ رضا
#هاشم_محمدی_آرا
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #نمونه_اجرا
🔻زمینه #شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
📜 آرام جان رضا
🖊به قلم #هاشم_محمدی_آرا
🎙به نفس #کربلایی_جواد_مقدم
.
|⇦•نه توجسارت دیده ای ....
#روضه_حضرت_رقیه سلام الله علیها گریز به #روضه_حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
با سر رسیده ای، بگو از پیکری که نیست
از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست
*روضه برا ساداته، الهی قربون اون خانمی که صدا میزد داداش..*
نه تو به غارت رفته ای، نه من به غارت
نه تو جسارت دیده ای، نه من جسارت
پس ما دو تا قربان آن خواهر برادر
*سر رو دادن، بغل گرفت، خوش اومدی قربونت بشم، نگران بود، گفت: بابا اول بگو امشب میمونی یا میری؟ چیکاره ای بابا؟ آخ جونم بابا! آخ عمرم بابا! آخ نفسم بابا! این خاصیت دختره ها، تا سر رو بغل کرد گفت بابا یا منو ببر یا بمون پیشم امشب..*
بابا!
شبها که سر به سردیِ این خاک مینهم
رو دست مهربان نوازشگری که نیست
*گفت قربونت اومدی سر حرفم باز شده، به خودت قسم چند روزه لام تا کام حرف نزدم..*
بابا!
دستی کشید عمه بر این پلک ها و گفت
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
*الان اگه من روضه نخونم میگن لابد داره نفس تازه میکنه، لابد داره آب میخوره، اما اگه طولانی بشه نخوندنم، بعضیا میگن چیشد؟ عادت خانم اینه چادر رو سر میکشه گریه میکنه، چادر رو برمیدارن، چیشد دیگه روضه خون نمیخونه؟ خرابه رو ریخته بود به هم نازدانه، گفت بابا، روضه کوتاهش خوبه..تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..*
گفت بابا
ما بودیم، حرمله بود
*از این هم بدتر میشه؟ آره صبر کن*
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود
*نازدانه همه رو ریخته به هم، یهو دیدن صداش دیگه نمیاد، من امشب باید دلتو یه جا دیگه ببرم، هرچی گوش دادن، صبر کردن، نه دیگه حرف نمیزنه، آروم آروم همه بچه ها سرِ زانو، چیشد؟ زینب اومد، اصلا بابا رو بده من، دیگه نمیخواد، تا سر رو گرفتن دیدن نازدانه افتاد رو زمین، صدای ناله ها بلند شد، صدای گریه ی زینب بلند شد، خوب چی میخوای بگی؟ تا خودِ خرابه یک کلمه به احترام زینب حرف نزده، چند روزه یه کلمه حرف نزده، اما وای از اون روزی که بزرگتر خودش ناله بزنه، دیگه بقیه رو نمیشه نگه داشت، تازه سر حرفش وا شد، کی؟ دیدن از گوشه ی خرابه صدا داره میاد، صدای کیه؟*
*لالا لالا لالا...رباب زبون گرفته*
لالا لالا لالا
یکم دیگه دووم بیار
*چی زینبو پیر کرد؟ گفت حسین به کی بگم باورش میشه؟ پنجاه سال گریه کردم، میدونی باعث مرگ زینب چیه؟ ربابه...
گفت: پسرم!
به کمک عمه جونت، بچه ها رو خوابوندم
تو سخت ترین شام غریبون عالم
حالا توی این بیابون، دنبال تو میگردم
گل نازم، خیلی پریشونه حالم
کجایی گل نازم، صدا کن منو بازم
بیا تا برات از دستام گهواره بسازم
لالایی لالایی، یعنی الان کجایی؟
لالایی لالایی، کجای کربلایی؟
لالایی لالایی، نکنه رو نیزه هایی
* تا نامه ی امام رضا رو بست، یه نگاه کرد به داداش هاش گفت بلند شید، گفتن چه خبره؟ گفت دوباره یه علی رو دستشو بستن، یه فاطمه باید بلند شه، دوباره یه لشکر اومدن پشت در، این لحن نامه ی داداشم به من عین ناله های امیرالمؤمنینه.. *
تا از صمیم دل به علی اقتدا کند
میخواست جان خسته ی خود را فدا کند
دانی چرا به پشتِ در آمد گل نبی؟
گلچین مگر ز ساحت قدسش حیا کند
*امام زمان عذر میخوام ..*
مادر زنی نبود که بیخود فغان کند
از در سوال کن ز چه این سان نوا کند؟
و لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
مادرم زمین خورد
وَ لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
با پا به در زد
و لَستُ اَدری خَبَراً مِسماری
به نیت قتل پسر زد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shahadat_Hazrat-Masoumeh_Rasouli_1401.mp3
14.86M
|⇦•نه تو جسارت....
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها گریز به روضه ی حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس حاجمهدی رسولی