eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
207 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر روزی آمدی که دگر من نبودم بدان دیدن تو را بسیار آرزو کردم.. :)🌱
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🟢بین الحرمین امام حسین(علیه‌السلام) روایت خاطره پدر بزرگوار شهید عباس دانشگر 💚
چند ساعتی که می‌گذرد دوباره دلم هوای فاطمه را می‌کند. انگار عطر روزهایی را که هم‌قدم می‌شدیم در خیابان‌های تهران، در هوا پراکنده‌اند. باید از عشق برایش بنویسم:«میگن آدما دو دسته‌ان؛ یا زنده‌ان یا مرده... زنده‌هاشون دو دسته‌ان: یا خوابن یا بیدار! بیداراشون دو دسته‌ان: کسایی که فقط لاف عشقُ می‌زنن و اداشُ درمیارن که همیشه تا آخر باهات نمیان و کسایی که واقعا عاشقن! کسایی که واقعا عاشقن، فقط یه دسته‌ان: کسایی که زندگی‌شون طعم مهربونی و رابطه‌شون بوی صداقت میده؛ باید با هم تلاش کنیم تا عاشق بشیم! عشقم...» دلتنگی فاطمه، گذشتِ زمان را برایم کُند کرده است. برایش نوشتم این‌جا یک هفته، یک‌ماه می‌گذرد... هربار که جوابی از او می‌رسد، با هر زنگِ پیامش ذوق می‌کنم. فاطمه جواب داد که دلش از تنهایی گرفته؛ گفت کاش زودتر برگردی... به خودم آمدم... دلم لرزید... داریم چه می‌گوییم؟ خدایا! این حرف‌ها را نشنیده بگیر... ناشکری کردم... برای فاطمه نوشتم این راه، سختی‌های خودش را دارد و باید تحمل کرد. نوشتم که دوری سخت است اما هرچه قسمت باشد همان اتفاق می‌افتد... خدا با مومنان است... .... 📔 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر‌ در آینده تو کتاب‌ های‌ تاریخ‌ بنویسند از ما روایت‌ می‌کنند که: یه‌ جمیعت‌ خیلی‌ زیادی‌ بودند که‌ خودشان‌ را سینه زن‌ و نوکر اِمام‌ حسین (ع) می‌دانستند کلی‌ بچه‌ حزب‌ الهی‌ داشتند کلی‌ بچه‌ هیئتی‌ و مذهبی‌ داشتند کلی‌ حوزه‌ علمیه‌ داشتد. ولی‌ حتی ۳۱۳ تاشان‌ واقعی‌ نبودن‌ که امام‌ مهدی 'عج' ظهور کند. همه‌ فقط‌ مدعی‌ بودند که خوب‌‌اند‌.
اگر انسان شبانه روز عبادت کند اما ولایت امام مهدی 'عج' خود را نپذیرفته باشد و در مسیر محبت و وصال حضرت نباشد مسیرش انحرافی است و به جایی نخواهد رسید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شب نیمه شعبان سال ۹۰ بود که شهید علی خلیلی ضربه خورد.. همون طور که وسط خیابون افتاده بود، یه پیرمردی اومد نزدیک و بهِش گفت: پسرم، به شما چه ربطی داشت که دخالت کردی؟؟؟! علی با اون حالش جواب داد: حاج آقا! فکر کردم ناموس شماست، از ناموس شما دفاع کردم...🥀🙂
دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان🌙✨
امیدوارم از روی ندونستن پوشیده باشن🥲
رها کن، مگر ندیدی هر آنکه اهمیت میداد، دل‌ شکسته‌تر بود؟