.
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زینب اینجار و ببین
خاک صحرا رو ببین
روی جسم علی جای رد پاهارو ببین
با یه وضعی کشتنش
کم شده از بدنش
تیکه های مونده رو نیزه ی اعدا رو ببین
هرطرف رسیدن ، رو تنش دویدن
با سر نیزه علیمو روی خاک کشیدن
چی سرم آوردن ، اینا کاری کردن
صدای ضجه مو بین کربلا شنیدن
◾️◾️◾️◾️◾️
زینب اینجا رو ببین
عشق بابارو ببین
کلاخودش توی دستِ پیرمردا رو ببین
جا شده روی عبا
همهی بال و پرش
بیا و این بدنِ خوش قد و بالا رو ببین
ریخته روی خاکا ، بدنِ تو بابا
چند تا قطعه ی تنت پیدا نمیشه اینجا
هر طرف یه تیکه ، از تن تو ریخته
چه جوری جمعت کنم از زیر دست و پاها
◾️◾️◾️
#امیر_قربانی_فر
#شب_هشتم_محرم
👇
.
#زمینه
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس
◾️◾️
تصور کن اینو ، که دستت جداشه
یه لشکر فقط فکر این لحظه باشه
تصور کن اینو ، بدون مدارا
بریزن سر تو همه نیزه دارا
تصور کن این حرف دل رو
تا الان به هیشکی نگفتی
با تیری که خورده تو چشمت
با صورت روخاکا بیفتی
بیفتی زمین ، کنار فرات
همه تو حرم ، باشن چشم برات
◾️◾️◾️◾️◾️
تصور کن اینو ، که با اشک چشمات
خجالت زده باشی از روی آقات
تموم امید ، دل بیقرارت
بیا با قد خم بشینه کنارت
سرت رو به زانو بگیره
همونی که دنیات نگاشه
تو مشکت بشه پاره اما
حسین از تو شرمنده باشه
چشای حسین ، بباره برات
بمیری براش ، کنار فرات
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✍امیر قربانی فر
#شب_نهم_محرم
.
.
#زمینه
#عاشورا
#شب_جمعه
◾️◾️◾️
مادر اینجا رو ببین
زیر پاهارو ببین
روی پیکر حسین هجوم اسبارو ببین
همه ریختن رو سرش
زیر چکمه حنجرش
ضربه های خنجرِ این بی حیاهارو ببین
زیر پاگذاشتن ، پیکر حسینو
نیزه میزنن همه بال و پر حسینو
شمر بی مروت ، خیلی با قساوت
داره زنده زنده میبره سر حسینو
◾️◾️◾️◾️◾️
مادر اینجا رو ببین
بین دستارو ببین
سر کهنه پیرهن اینهمه دعوا رو ببین
سرِ شاه کربلا
بین دست دشمنا
واسه بردنش هجوم نیزه دارا رو ببین
بدن حسینت ، شده نامرتب
میزنه بوسه به حنجر بریده زینب
قتل صبری یعنی ، اومدن تو مقتل
ظهر بود شروع کردن تا رسیدنِ شب
◾️◾️◾️◾️◾️
مادر اینجا رو ببین
سر سقا رو ببین
سر کج بسته شده به روی نی ها رو ببین
خیمه غرق دود و آه
مادر اونجا رو نگاه
رجزِ سنان توی خیمه ی سقارو ببین
با طناب دشمن ، زینبت اسیرِ
سر راه زینبت رو شمردون میگیره
وای ازین شب تار ، کشته شد علمدار
حالا دیگه حرمله تو قافله امیرِ...
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✍امیر قربانی فر
#شب_دهم_محرم
.👇
.
#امام_حسین_شور
ای فرمانروای کل دنیا حسین
شاه کربلا اباعبدالله حسین
(هَلْ مِنْ ناصِرت) نمیمونه بی جواب
لب تر کن خدا میگه لبیک یاحسین
لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین
لبیک یا امام حسین ، لبیک یاحسین
لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین
لبیک یا امام حسین ، لبیک یاحسین
با ذکر تو هر دلی مدهوش میشود
عرشم از غم تو مشکی پوش میشود
خورشیدم یه روزی خاموش میشه ولی
مصباح الهدی مگه خاموش میشود
نورالله حسین ، وجه الله حسین
فانی اند تموم عالم الّا حسین
آوازَش گرفت ، کل عالم و
نور پرچم تو ماشاالله حسین
...
تو محشر آقام چه غوغایی میکنه
ماهارو خودش شناسایی میکنه
عباسش که جای خود واللهِ قسم
اونجا نوکرش هم آقایی میکنه
تو دریایی و ، من هم ماهیم
داده فلک تو نجات از گمراهیم
میرم تو بهشت ، از باب الحسین
فریاد میزنم اباعبداللهیم
#عبدالحسین ✍
.👇
.
#شب_هفتم_محرم
#زمزمه
حضرت علی اصغر علیه السلام
گرمه چقد لبات در نمیاد صدات
یه قطره آب نبود که بیارم برات
طاقت بیار شاید یه کمی نرم بشن
سخت بود ولی بابات رو زده به دشمن
رو زد اما اثر نکرد
هیچکی بهش نظر نکرد
جز تیر حرمله کسی
لبهاتو دیگه تر نکرد
۲
چه تیری بود که برد تمومه حنجرو
چی کار کنم بگو این تن بی سرو
خیلی دلم شکست وقتی گلوت شکست
تیر سه پر انگار توو قلب من نشست
حرمله زجرم خیلی داد
خون گلوت بند نمی یاد
به کی بگم سه شعبه اش
از تو بزرگ تره زیاد
۳
رو لب سوخته ات مونده یه قطره خون
از سه طرف این تیر زد از گلوت بیرون
توو موج خون نخند خجالتم نده
ببین که حرمله به چشمام زل زده
میرم حرم شرمنده ام
چه جور با این حال زنده ام
جلو چشای مادرت
قبر علی مو کنده ام
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#زمزمه
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#واحد_شلاقی
#زنجیرزنی_احساسی
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#دله_تنگم
🌷🌷🌷
✅بنداول
دله تنگم مثله یک کبوتره
که تا کربلا همیشه می پره
عمریه که روی گنبد طلاست
کفتر جلده علی اصغره
🌷
شهزاده ی قلبه منه
شاه شهیر عالمه
اسم قشنگش همه جا
روی لبامه زمزمه
🌷
یا اصغر یاعلی اصغر (ع)
__
✅بنددوم
طفل شیرخواره ی دشت کربلاست
سربازه شش ماهه ی کرببلاست
آرومه دله رقیه خاتون و
آرومه جونه تمومه بچه هاست
🌷
شعاره زیبای لبه
فرزند شاه عربه
پسرحضرته رباب (س)
قوته قلبه زینبه
🌷
یااصغر یاعلی اصغر (ع)
✅بندسوم
گوش بدید آی شما که بدهکارید
یا مریضی های لاعلاج. دارید
سائلا گرفتارا بیاید همه
که به اصغره حسین. رو بزنید
🌷
قطره رو دریا می کنه
سائل و آقامیکنه
بادوتا دست کوچولوش
گره ها رو وامیکنه
🌷
یااصغر یاعلی اصغر (ع)
#مجیدمرادزاده✍
.👇
امام حسین ع
. #شب_هفتم_محرم شکسته سنگ غم بال و پرم را بسوزد داغ، از پا تا سرم را الهی حرمله آتش بگیری که تو کش
.
#شب_هفتم_محرم
بر غاصب کرسی امامت لعنت
پیوسته به دشمن ولایت لعنت
شادیّ دل علیّ اصغر بفرست
بر قاتل او حرمله لعنت لعنت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
۳۵
(حضرت علی اصغر ع)
گل باغ دین و علی اصغرم
ز ظلم و ز کینه چو گل پرپرم
چنان آفتابم
عزیز ربابم
پدرجان حسین۲
به دست پدر رفته میدان عشق
به میدان غم داده جولان عشق
منم همچو کوکب
فدایی مکتب
پدرجان حسین۲
بود دشمن بی حیا رو به رو
به تیر سه شعبه بزد بر گلو
مرا چیده گلچین
پدر گشته غمگین
پدرجان حسین۲
روی دست او دست و پا می زنم
پدر را به خنده صدا می زنم
شدم کربلایی
بگشتم فدایی
پدرجان حسین۲
روی دست بابا فتادم ز پا
کند مادرم گریه ی بی صدا
گل کربلایم
شهید ولایم
پدرجان حسین۲
دل عمه زینب ز غم شد کباب
به خیمه ستاده کنار رباب
گل بی قرینه
بگرید سکینه
پدرجان حسین۲
شده پاره با تیر کین حنجرم
گرفته به گریه پدر در برم
نیاید صدایم
بگرید برایم
پدرجان حسین۲
شده غرق در خون عذارم پدر
بود پشت خیمه مزارم پدر
علی نور عینم
فدای حسینم
پدرجان حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
#سبک_خدا_مادرم_راکجا_میبرند
@yaghubianreza
امام حسین ع
#زمزمه شب #شام_غریبان_امام_حسین به سبک آتیشه خونمون آتیشه خیمه ها چند تا دختر افتادن زیر دست و پ
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
حضرت علی اصغر(ع)
به سبک آتیشه خونمون
لالایی اصغرم
چش به راهته الان مادر توو حرم
تو رو زیر عبا تا خیمه می برم
لالایی اصغرم
لالایی تشنه لب
مادرت ببیندت میشه جوون به لب
تیر حرمله سرت رو برده عقب
لالایی تشنه لب
دست و پا می زنی
دست و پامو گم می کنم
آروم تر عزیزم یه کم ۲
آخرین باره که
می گیرم تو رو توو بغل
زود اومد سراغت اجل
بند دوم
بالای نیزه ها
من نشستم حالا پای نیزه ها
تووو گلوت مشخصه جای نیزه ها
بالای نیزه ها
نرمه حلقوم تو
بمیرم برا بابای مظلوم تو
یه کمی ببند چشای معصومتو
نرمه حلقوم تو
اگه بودی الان
می خندیدی واسم یه کم
نمی ذاشتی تنها بشم۲
اگه بودی الان
لالایی می خوندم برات
با خنده می کردم صدات
#وحید_محمدی ✍
سبک آتیش خونمون
#سبک_آتیشه_خونمون
#زمزمه_حضرت_علی_اصغر
#حضرت_علی_اصغر_روضه
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
امام حسین ع
🔈 کربلایی مهدی آهنی بیاد دوستان هیئتی که در این مدت از #کرونا و یا ... در گذشتند و محرم امسال رو در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسین ع
#اربعین #حسین_پویانفر #جامانده من غلام نوکراتم ، عاشق کربلاتم ، تا آخرش باهاتم…! تو همونی که میخو
📋 درخت های امیدیم، از دیار حسن
#مناجات
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسن (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تَبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریم بودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جُذامیها؟!
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بیشمار حسن
بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه است
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنی ست
ببین دل از همه بُردن شده است کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
#بردیا_محمدی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 #کرامات آقا #امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رد میشدم دیدم امام حسن نشسته، یه سگی هم کنار آقا؛ آقا یه لقمه دهن این سگ میذاره، یه لقمه هم خودش میخوره. اومد جلو:« آقا! این کارا چیه؟! به این سگ غذا میدین، میخواین ردش کنم بره اگه شما رو اذیت میکنه. یه نگاهی به اون فرد انداخت آقا؛ من خجالت میکشم جانداری کنار من باشه من جلوش غذا بخورم؛ مگه چیزی از من کم میشه من یه لقمه هم به این سگ بدم؟!
امام سجاد فرمود:« بابای من هم گرسنه بود هم تشنه...
کشتی میگرفتند، وارد شد بیبی دید حسن و حسین دارن بازی میکنند کشتی میگیرند. دید پیغمبر، امیرالمومنین دوتایی ایستادن دارن حسن و تشویق میکنند؛ تعجب کرد بیبی...
فاطمه جان! مگه نمیشنوی همه عالم و آدم دارن میگن جانم حسین، من دیدم کسی حسنم و تشویق نمیکنه؛ به علی گفتم بیا ما دوتا اصلا حسن و تشویق کنیم؛ همه ملائکه این ور بگن حسین، من و علی میگیم حسن...
توو روایت میگه وقتی اومد جلو خواست اون برگه رو از مادر ما بگیره، مادر امتناء میکرد بهش نمیداد. روایت میگه دو دستش و بالا برد...
ایستادم به روی پنجهی پا اما
دشتش از روی سرم رد شد و...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.