. #زنجیرزنی #مهدی_آهنی 🎤

📋 درخت های امیدیم، از دیار حسن #مناجات #روضه_حضرت_زهرا (س) #روضه_امام_حسن (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درخت‌های اُمیدیم، از دیار حسن پُر از شکوفه‌ی عشقیم در بهار حسن به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست! رسیده است لبِ ما به جویبار حسن به دخل کاسبی‌ام برکتی فراوان داد از آن زمان که شدم خادم تَبار حسن همین دو لقمه‌ی نان را حسن به ما بخشید گرفته سفره‌ی ما رنگ از اعتبار حسن کریم‌ بودنِ او قابلِ محاسبه نیست... کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟! کدام شاه نشسته است با جُذامی‌ها؟! بلند می‌شوم از جا به افتخار حسن شنیده‌ام که به سگ هم غذا تعارف کرد! هنوز ماتم از این لطفِ بی‌شمار حسن بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم منم دچار حسین و منم دچار حسن در اربعین حسینی، حسن جلودار است قدم زدم همه‌ی جاده را کنار حسن عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه است خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن حسین با همه‌ی دلرُبایی‌اش، حسنی ست ببین دل از همه بُردن شده است کار حسن خیال‌بافی من‌ صحن‌سازیِ حسن است... شبیه مشهد ما می‌شود مزار حسن میان معبری از نور، ناگهان شب شد چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟! حرام‌ لقمه به مادر دو دست سیلی زد... سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن #بردیا_محمدی ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 #کرامات آقا #امام_حسن (ع) #گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س) #گریز_به_روضه_امام_حسین (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رد می‌شدم دیدم امام حسن نشسته، یه سگی هم کنار آقا؛ آقا یه لقمه دهن این سگ می‌ذاره، یه لقمه هم خودش می‌خوره. اومد جلو:« آقا! این کارا چیه؟! به این سگ غذا میدین، می‌خواین ردش کنم بره اگه شما رو اذیت می‌کنه. یه نگاهی به اون فرد انداخت آقا؛ من خجالت می‌کشم جانداری کنار من باشه من جلوش غذا بخورم؛ مگه چیزی از من کم میشه من یه لقمه هم به این سگ بدم؟! امام سجاد فرمود:« بابای من هم گرسنه بود هم تشنه... کشتی می‌گرفتند، وارد شد بی‌بی دید حسن و حسین دارن بازی می‌کنند کشتی می‌گیرند. دید پیغمبر، امیرالمومنین دوتایی ایستادن دارن حسن و تشویق می‌کنند؛ تعجب کرد بی‌بی... فاطمه جان! مگه نمی‌شنوی همه عالم و آدم دارن میگن جانم حسین، من دیدم کسی حسنم و تشویق نمی‌کنه؛ به علی گفتم بیا ما دوتا اصلا حسن و تشویق کنیم؛ همه ملائکه این ور بگن حسین، من و علی می‌گیم حسن... توو روایت میگه وقتی اومد جلو خواست اون برگه رو از مادر ما بگیره، مادر امتناء می‌کرد بهش نمی‌داد. روایت میگه دو دستش و بالا برد... ایستادم به روی پنجه‌ی پا اما دشتش از روی سرم رد شد و... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

. #شب_ششم 🔸#شب_ششم_محرم #محرم_1403 📆 پنج شنبه ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی 🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سعیدی 🔊 بخش اول #مناجات | درخت های امیدیم از دیار حسن 🔊 بخش دوم #روضه | میروم مشهد خیابان ها شلوغ 🔊 بخش سوم #زمینه | امرنی ربی بحب الحسن و الحسين 🔊بخش چهارم #تک | من یل دلاور حسنم من امیر لشگر حسنم 🔊 بخش پنجم #تک | الیوم یوم المجتبی 🔊 بخش ششم #شور | دیوونتم من علنی میگم حسین عشق منی 🔊 بخش هفتم #واحد | هرچند عیان است ولی وقت بیان است 🔊بخش هشتم #واحد | آقای محترم حسنه، سادات بی‌حرم حسنه 🔊 بخش نهم #شور | سرنوشت حسنه، سید شباب اهل بهشت حسنه 🔊 بخش دهم #شور | دلم برا تو گریونه حسنم جانم .👇👇👇👇👇👇👇👇

متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/102797

. می روم مشهد خیابان ها شلوغ می روم در قم شبستان ها شلوغ . کربلا که کل ایوان ها شلوغ در مسیرش هم بیابان ها شلوغ . هیچ کس مثل تو بی زوار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ........ سنگی که به راه اوست زر می گردد از نور زبرجدش قمر می گردد . سائل برود به خانه اش بی تردید از محضر او کریم برمی گردد #شب_ششم_محرم متن کامل👇 https://eitaa.com/emame3vom/102810

📋 قال رسول الله قولا و لن ننساه #زمینه #امام_حسین حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قالَ رَسُولُ اللّه قَوْلًا وَ لَنْ نَنْساه أمَرَنی رَبّی بِحُبِّ ٱلْحَسَن أمَرَنی رَبّی بِحُبِّ ٱلْحُسَین مَن أحَبَّهُمْ فَقَدْ أحَبَّنی مَنْ أَبْغَضَهُمْ فَقَدْ أَبْغَضَنِی جانم جانم جانم جانم میگم علنی حُبُّ الحَسَن هُویَّتی حُبُّ الحُسین اَجَنَّنی ‌‌ امر خداست، سینه سِپَر و سینه‌زن باشم امر خداست، با دشمنشون دشمن باشم امر خداست، نوکر حسین نوکر حسن باشم « حُبُّ الحَسَن هُویَّتی حُبُّ الحُسین اَجَنَّنی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .