Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (8).mp3
3.64M
🖋شور|برم الهی قربون نجف
🎤 #کربلایی_مصطفی_مروانی
🚩 مراسم فاطمیه اول_شب دوم
📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ ه ش
.
#واحد_جفت
#حضرت_زهرا
گوشواره :
مادر عالم فاطمه مادر۳
کوثر و زمزم فاطمه مادر۳
➿➿➿➿
مادر عالم امکانی مادر مادر
صاحب لؤلؤ ومرجانی مادر مادر
یاد تو زنده ست تا محشر مادر مادر
تو روضه های ایرانی مادر مادر
مدینه خاموشِ امّا ما از غمت میجوشیم
به جای مردم دنیا برات سیاه میپوشیم
فاطمیه واسهء ما محرّم دوباره است
هر کسی عزادارت نیست گمراه و بیچاره است
عشق تو در جوهر ماست مادر مادر
شور تو در پیکر ماست مادر مادر
چادر وصله دار تو مادر مادر
سایبون رو سرِ ماست مادر مادر
بهشت کلیدش از اوّل در دست تو بوده
به باغ جنّت دشمنت ممنوع الوروده
توئی کنیز خدا و فرشته ها کنیزت
ذکر علی میدرخشه بروی سینه ریزت
وقتی بیاد مهدی از راه مادر مادر
میشیم ز قبر تو آگاه مادر مادر
به وسعت دنیا برات مادر مادر
ضریح می سازیم ایشالله مادر
روز قیامت برا تو عرصهء افتخاره
تموم محشرُ یکجا حق بتو میسپاره
کسائیکه با تو باشن بزرگ عالمینن
روز قیامت به دورت نوکرای حُسینن
#امام_حسین علیه السلام:
ذکر دوعالم یاحسین ارباب۳
شاه محرّم یا حسین ارباب۳
➿➿➿➿➿
خروش هر دلِ دیوانه ارباب ارباب
کرب بلایت میخانه ارباب ارباب
ذکر لبم تا قیامت ارباب ارباب
حسین حسین مستانه ارباب ارباب
کعبه یه عمره دلش از فراق تو میجوشه
آرزو داره زیارت یه بار بره شیش گوشه
بعد حسینی که عشقش روی دلها میشینه
عشق همه اهل عالم یلِ ام البنینه
#حضرت_عباس علیه السلام:
#شب_آخر_فاطمیه
ساقی دشت کربلا عباس۳
یار همیشه با وفا عباس۳
➿➿➿➿
مرد نمونهء دورانی عباس عباس
ساقیِ دشت مستانی عباس عباس
وقت رجز خوانیِ تو عباس عباس
زنده نماند انسانی عباس عباس
خروش هر اَبر و بادِ تو رعد و برق چشمات
چیده شده رزق عالم تو سفره های دستات
اون قدِ بالا بلندت تا آسمونا رفته
شجاعتت به علی و وفات به زهرا رفته
#واحد
#فاطمیه
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
https://eitaa.com/emame3vom/111959
👇
.
#روضه حضرت زهرا(ع)و حضرت #رقیه س
گریز به خرابه ی شام
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم...
نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم...
بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم...
توقع داره مثل همیشه بغلش كنم...
موهاش رو شونه بزنم...
آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد...
بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن...
اومدم برا تو بگم بابا
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
می دونی چرا بابا؟
ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است
همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه،
همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ
سر تا به پای محتضرم را گرفته است
فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا،
درشام بی كسی مرا داد می زند
زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است
اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره.
هر جا زقافله عقب افتاده ام
ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است.
هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن
دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم
بر نی سر عموی حرم را گرفته است
این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.
انگشت های طعنه امانم بریده است
خیرات شهر دور و برم را گرفته است
این كه بی تاب ِ
رو زمین خواب ِ
دختر شاه ِ
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید.
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
نزنید اینقدر
بی گناهه
توی ویرونه
یه ریز می خونه
كجایی بابا
كی میگه بابا
نوه ی زهرا
بی كس و كاره
یتیم تنها كه نشسته
با لباس پاره
آخه كی گفته
خنده داره
آفتاب از كدوم طرف در اومده
كه بابام با سر اومده
لب تشنه بریده حنجر اومده
كه بابام با سر اومده
غریب مادر اومده
حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...*
*باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن..
قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما..." *
#روضه_حضرت_زهرا
.
.
#زمینه #زمزمه
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
بند اول
*ضرب ضربا ضربوا / نه یکی نه دوتا یه گروه
آتیش زدن دلها رو/زدن مادر مارو
در میسوخت
تو شعله ها بال کبوتر میسوخت
خط به خطِ سورهی کوثر میسوخت
در افتاد
لگد زدن یاس پیمبر افتاد
مادرو میدیدم که با سر افتاد
به فضه گفت بیا بیا/که محسنم شده فدا
به فضه گفت که از غمام/چیزی به مولا نگیا
آه آه از این مصبیت ۸
بند دوم
همگی پره بغض و حسد/اومدن توی خونه و بعد
دست بابامو بستن/اونا که خیلی پستن
غوغا شد
برای بردن بابام دعوا شد
نصیب ما رنج و غم دنیا شد
محشر شد
مادر ما یک تنه یک لشگر شد
اما با ضرب سیلی گل پرپر شد
چهل نفر لگد زدن/چهل نفر چه بد زدن
با تازیونه و غلاف /مادرو بی عدد زدن
آه آه از این مصیبت۸
بند سوم
مادرم ، پر زخمه تنش/کبوده، همه ی، بدنش
یه جوری زدن اوباش/ که تار میبینه چشماش
بیماره
نفس به سختی میکشه درد داره
مصیبتش مصیبته مسماره
دل گیره
درد شبونه جوونشو میگیره
حسن با روضه هاش داره میمیره
وصیتش شده به من
یه بوسه و یه پیرُهَن
روضه میخونه این شبا
برا شهید بی کفن
آه آه مظلوم حسینم ۸
#مرتضی_سراوانی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/111963
👇
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی
با نفس های کمت نیز مسیحای منی
ماه ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال ...
رو بگیری ز علی ، باز تو زهرای منی
ماندنت درد من و رفتن تو زجر من است
غم امروز منی ، حسرت فردای منی
آه زانو به بغل کردن من دیدنی است؟!
از پس پوشیه سرگرم تماشای منی
همه ی زندگی ام ،مرگ تمنا نکنی ...
خسته ای ، بی رمقی؟! باز تمنای منی
خواست دنیای مرا تیره کند ، سیلی زد
دشمنم نیز خبر داشت تو دنیای منی
رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی
یار بی صحبت من ، همدم شبهای منی
#ناصر_دودانگه ✍
.
فاطمه جان کلمینی ...
فاطمه جان تو دنده هات شکسته کمتر حرف بزن ، من برات درد و دل میکنم ....
..........
و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ نامرد با پا به در زد و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ به نیت قتل پسر زد و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ قداست حرم شکست و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ پهلوی مادرم شکست تا در افتاد با صورت روی زمین مادر افتاد از نفس انگاری که حیدر افتاد مادر افتاد
........
.
(وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِه، ملعون با پا به در زد وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِه، به نیت قتل پسر زد) ۲ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِه، قداست حرم شکستو وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِه، پهلوی مادرم شکستو تا در افتاد، با صورت روی زمین، مادر افتاد از نفس انگاری که حیدر افتاد، مادر افتاد وَ لَسْتُ أَدْرى خَبَرَ المِسْمَاری، فصلِ پاییز باغ شد وَ لَسْتُ أَدْرى خَبَرَ المِسْمَاری میخِ در، داغِ داغ شد وَ لَسْتُ أَدْرى خَبَرَ المِسْمَاری، کار از کینه گذشتو وَ لَسْتُ أَدْرى خَبَرَ المِسْمَاری میخ از سینه گذشتو غمبار افتاد، پیش نگاه حیدر کرار افتاد (بازوی مادرم دگر از کار افتاد)۲ من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گه درب خانه میزد گردیده بود قُنفذ، هم دست با مُغیره (او با غلاف شمشیر، این تازیانه میزد)۲
.........
لعنت بر سقیفه
................
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
افتاده از پا از غم افتادنش بود
جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود
آتش زده بر هستی اش داغ جوانی
فریاد زد اسماء بریز آب روانی
شرمندگی را در نگاه حیدر آورد ...
این غسل ، یک فتاح را از پا در آورد
دست علی باز است، این اوج محن بود
حالا به دست فاطمه بند کفن بود
گفت ای سفرکرده ، ببین اشک یلی را
یار علی جان دادی و کشتی علی را
امشب شکسته دیدمت نخل امیدم
غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم
درد و دل من مختصر باشد عزیزم
غسال دیدی محتضر باشد عزیزم ...
دیدی رسید از غصه ات دستم به زانو ....
در کندم اما دل نکندم از تو بانو ....
محروم کردی مرتضی را از وجودت ...
دق دادی ام امروز با روی کبودت ...
امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست
مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست
#ناصر_دودانگه ✍
.
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شهادت
#مهدی_ستارزاده ✍
#آواز_بیات_ترک
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای حرمت در دل ما / فاطمه یا فاطمه
یاد تو در محفل ما / فاطمه یا فاطمه
لطف تو شد شامل ما / فاطمه یا فاطمه ۲
الحمدلله، نوکرت هستم
الحمدلله، مادرم هستی
از روز اول، تا دم آخر
عشق اول و، آخرم هستی
[ ای مادر ]
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مِهر تو در طینت ما / فاطمه یا فاطمه
سیرهی تو سنت ما / فاطمه یا فاطمه
روضهی تو جنت ما / فاطمه یا فاطمه ۲
الحمدلله، سایهْسر دارم
الحمدلله، جانفدا داری
قبرت مخفی از، دیده ها اما
بیبی حرم در، قلب ما داری
[ ای مادر ]
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مجاهد راه خدا / فاطمه یا فاطمه
بنت نبی، بنت هُدی / فاطمه یا فاطمه
حضرت ام الشهدا / فاطمه یا فاطمه ۲
الحمدلله، یار زهرا و
الحمدلله، یار مولاییم
تا روز ظهور، اهل جهاد و
اهل تولا، و تبراییم
[ ای مادر ]
.
👇