.
#شور #زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
#علی_حاجیان_فر ✍
نغمه پرداز: #حمید_رمی 🎼
کربلایی محمد حسن پور 🎤
( شور یا #زمینه_احساسی )
#زبانحال_مولا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
#امام_علی
خوردی زمین/پیش چِشَم/دم نزدم/فاطمه جانم
(چرا) مامور به/صـــٓــبر بودم/دم نزدم/فاطمه جانم
حلالم کن / پهلوتو شکستن بخاطر من
حلالم کن / اگه راهتو بستن بخاطر من
حلالم کن ای خانومم
حلالم کن / اشکات چکیده میون کوچه
حلالم کن / قامتت خمیده میون کوچه
حلالم کن ای خانومم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم 📝
#امام_حسن
بین مسیر/ چند نفری / میزدنت / ای مادر
حق داری که / نتونی ببینی.../ منم حسنت/ ای مادر
حلالم کن / اگه قدم کوتاه بود دستش رد شد
حلالم کن / من بودم و سهم تو یک لگد شد
حلالم کن ای مادرجان
حلالم کن / شده صـــــورتت پر از کبودی
حلالم کن / روی من حسآب کرده بودی ...
حلالم کن ای مادر جان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#نوحه
#شور_حضرت_زهرا سلام_الله علیها
ــــــــــــــــــــــــــــــ
خدا یار ننه زهراست(بی بی زهراست)
هوادار ننه زهراست
سقیفه برملا کردن
فقط کار ننه زهراست
پرچمدار.....قیام زهراست
تیغ ذوالفقاره درنیام زهراست
برمیاد این سخن ازحدیث لولاک
حجت الله علی الامام زهراست
مُهنَّای علی/ دو دنیای علی
به میدون زده با صلابتش پای علی
شبیه ذوالفقار/تو دستای علی
باخطبه سیلی زدبه دومی جای علی
(( ننه زهرا ))
عدالت با ننه زهراست
قضاوت با ننه زهراست
حساب اون حرومی ها
قیامت با ننه زهراست
با خطبش...محشر میشه زهرا
سپره فاتحه خیبر میشه زهرا
موقعه دفاعه از رکن ولایت
یه تنه خودش یه حیدر میشه زهرا
علمدارعلی/طرفدار علی
خودش گفته بهت خیلی بدهکاره علی
تو میدون که میره/یه کراره علی
تا سربنده یا فاطمش رو میزاره علی
(( ننه زهرا ))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه: #مجتبی_نامور ✍
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غروب آسمونمو/چراغ عشق خونمو
دنیا ازم گرفته // خونمو غم گرفته
خونه پُراز دوده هنوز/میخوای بری زوده هنوز
غربتمو میبینی // فاطمه #کلمیٖنیٖ
دیدم/دیشب/با درد/نماز شب میخونی
بااشک/با آه /از درد/توسجده گاه میمونی
انگار/بعد از/کوچه/چشمات سیاهی میره
تاراه /میری /فضه /دست تو رو میگیره
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی ازم رومیگیری/دست روی پهلو میگیری
میمیرم از خجالت // نایی نمونده واست
بِهَم زدن زندگیمو/ازم گرفتن خوشیمو
غرور حیدریم سوخت//خونه دلبریم سوخت
دنیام /میسوخت /وقتی /تو شعلهها گیر کردی
با هر/ آهت /زهرا /حیدرت و پیر کردی
صد بار /مُردم /تا در/ بسمت دیوار میرفت
دیدم/ پهلوت /خیلی/بامیخ کلنجار میرفت
[[دیدم تواون شعله ها/فضه روکردی صدا
هجوم آوردن بهت/ چهل نفر بی حیا ]]
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمای کم سوتو نبند/بازم به حیدرت بخند
حرفی بزن عزیزم // جون حسن عزیزم
دیدم وصیت میکنی/آهسته صحبت میکنی
چند تا کفن آوردی// به زینبت سپردی
دیشب/تاصبح/زینب/باگریه ازحال میرفت
انگار/فکرش/هی داشت/بسمت گودال میرفت
گودال/گودال/گودال/روضه نفسگیر میشه
زینب /باهر/ضربه/از زندگی سیر میشه
[[خیمه عزادارمیشه/ کارکه دشوارمیشه
زینب باشمروسنان / وارد بازار میشه ]]
[[واویلا علی الحسین]]
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مجتبی_نامور ✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_امام_حسن
#روضه_امام_حسن_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام__الله_علیها
روایت داریم هر شب جمعه که ابی عبدالله مدینه بود … کنار قبرستان بقیع زیارت برادرش امام حسن می رفت… چه امام حسنی قربونش برم .. چشمی که برا غربت امام حسن گریان باشه، گریان وارد محشر نمیشه …
الهی بمیرم براش … مگه میشه اینقدر کسی غریب باشه ؟ حتی دوستانش وقتی بِهش سلام میکردن میگفتن: “اَلسلامُ علیک یا مُذِّلَ المؤمنین”
غصه، مظلومیت، همین بس این همه سال بعد امیرالمؤمنین می نشست پایِ منبرا…
خطبای ملعون، روی منبر می رفتن مولا علی رو لعن می کردن، دشنام می دادن ، بی ادبی می کردن …
فقط نوشتن یه جا امام حسن از جا بلند شد دیگه طاقت نیاورد، وقتی مُغیرۀ ملعون رفت بالای منبر .. تا اومد
بی ادبی کنه امام حسن بلند شد فرمود : نانجیب تو دیگه بنشین گمان میکنی من از یادم رفته، اون روز تو کوچه با مادرم چه کردی؟
اون صحابی آقا رو دید گفت: آقا من باباتون رو هم توی این سن دیدم اینقدر سر و روش سفید نشده بود که سر و روی شما اینقدر سفید شده؟
حضرت فرمود : آن چیزی که من دیدم اگه بابام هم دیده بود بدتر از این روز من می شد…
حالا میخوام از اون روز امام حسن برات بگم:…*
بی تاب و تبِ خسته حالی بود
سخت گیرِ شکسته بالی بود
چادرش بین کوچه، پا خور شد
بسکه از غم قدش هِلالی بود
با مادرم رفتیم مسجد رسول الله
جای بابا چقدر خالی بود
از دل آهی کشید و با گریه
خطبه هایش همه سئوالی بود
نفسش بارِ لخته ی خون داشت
سوزِ آهش در آن حوالی بود
خطبه اش جاودانه بر می گشت
با قباله به خانه بر می گشت
آه! ظلم سقیفه بی حد شد
غیرتیان! راه کوچه به آیینه سد شد
همۀ نور و چنگِ تاریکی
اتفاقی که باب خواهد شد
ضربِ دست چپش زبان زَد بود
زدنِ سیلی اش زبان زَد شد
هر قدر روی پا پریدم باز
دستِ سنگینش از سرم رد شد
بعد از آن راه خانه تا مسجد
طولِ یک خطِ سرخ مُمتد شد
آنقدر به غرور من برخورد
حسنش کاش از غمش می مُرد
*تا همین جا هم بسه، اما شبِ امام حسن ان شاءالله حقش رو ادا کنیم…*
چه بگویم که زار و مضطر گشت
قد کمان بود و قد کمان تر گشت
در مسیرِ عبورِ عابرها
ریخت نیلوفری که پرپر شد
“فَرَفَسَها بِرِجلِهِ…” ای وای
آنقدر دورِخویش مادر گشت
هر قدم چشم او سیاهی رفت
وسط کوچه موقع برگشت
زخم هایش دوباره سر وا کرد
مرگ خود از خدا تمنا کرد
*برای این روضه بهترین روضه همون روضه ای است که خودِ امام حسن در عالم رؤیا به عَبدُالزَهرا فرمود: عَبدُالزهرا! اگه میخوای روضه ی ما رو بخونی این طوری که من میگم بخون:
روضه ی ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم توی دستِ مادرم بود..خوشحال از مسجد داشتم برمی گشتم ..یه وقت نانجیب اومد جلو راهمون
رو سد کرد … عَبدُالزَهرا یه ضربه به مادرم زد اما دو گونۀ مادرم کبود شد…
.
.
#شور_حضرت_زهرا
مادر عالم امکان زهرا
جنّت و کوثر و رضوان زهرا
ظاهر و باطن قرآن زهرا
تفسیر و تأویل و تبیان زهرا
ای_همتای شیر خدا خاتون هردو سرا
محتاجن روز جزا انبیا هم به شما
ای_آبروی ثَقَلین بر احمد قرّةُ العِين
بضعهیختمرُسُل اَنتِ اُمّالحَسَنین
آسمان لطف و رحمت دریای وقار و عصمت
روضههای تو دلیل شیعهها برا برائت
گرچهکعبهیعفافی دور علی در طوافی
تو هولِ محشر برماست یهگوشهچشم تو کافی
یافاطمةالزهرا
___
قدرت بازوی حیدر زهرا
راحت جان پیمبر زهرا
تو خود آیه ی تطهیری و
نسل تو پاک و مطهر زهرا
ای_سَیّدةُالنُّجَباء سرتاپا حجبو حیا
گفتنکه نور شماست مُشتَق از نور خدا
این_جملهازعشقمنه حجّت بن الحسنه
گفته في بنتِ رسول لياُسوةٌحَسَنه
مالک فرات و نیلی همکلام جبرئیلی
ذکرصبحو شامشیعه یافاطمهاِشفَعیلي
بسکه مهربونی مادر واسهی نجات نوکر
ریشههای چادرت رو پهنمیکنیتو مَحشر
یافاطمةالزهرا
____
#محمد_قاسمی
https://eitaa.com/emame3vom/112058
👇
.
#شور
#حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
زیر سایهی چادرت ،در امانم از هر بلا
بهامضایشخصشما، میشم زائر کربلا
منکجاولطف شما،ایخوشابهاحوالمن
چون ورودیکربلا،میایبهاستقبالمن
ای مادر حسین تاجسر حسین
محتاجِبه---الطافتون ایننوکرحسین
ایمادرجهان ایمحور زمان
ایبرامیر---الموءمنین آرامدلوجان
سیّدة النّساء مليكة السّماء
محبّتت فریضهی اصلی انبیاء
مادر مصطفی قرینِ مرتضی
بهتو توسّلمیکنن اَئمّهیهُدیٰ
یامولاتییافاطمه
___
گرچهسیّدالمُرسلین شخصِاوّلِ عالَمه
فخرمیکنهبهاینکه دستبوسِتِهفاطمه
مِلکِطِلقتو زمینو مَهریّهی تو بهشته
دستخدااسمترو؛بر نگینِعلینوشته
ایعزّتِعلی ایقدرتِعلی
با دیدن---تومیرهغَم ازصورتِعلی
ایسِرّ ازلی همرُتبهیعلی
خوبیبهتو---بالاتر از هرخیرالعملی
معدنعصمتی کوهصلابتی
تو یکتنه مدافع شاه ولایتی
شیعهیغیرتی ندارهوحشتی
وقتیکهتو شفیعهیروزِ قیامتی
یامولاتی یافاطمه
_
#محمدقاسمی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/112060
👇