eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح و مناجات با امام رضا (ع) زمزمه – سرود   دست من و دامن این ، آقا که خیلی کریمه لطف و عنایتش به ما ، ثابت شده از قدیمه شب شب عیدی دادن ، فاطمه شد به عاشقا میده برات سفر ، مدینه و کرب و بلا مولا علی موسی الرضا از سر شب تا به سحر ، دلم میخواد دعا کنم گوشه ی سجاده فقط ، من آقامو صدا کنم دل رو به دریا می زنم ، تا حرمت پل می زنم به دامنت با حاجتام ، دست توسل می زنم مولا علی موسی الرضا تربت مشهدت آقا ، سرمه ی چشم ملکه ضریح با صفای تو ، قبله نه تا فلکه اسم تو تا نمی برم ، قفل دلم وا نمیشه غیر محبتت آقا ، چیزی تو دل جا نمیشه مولا علی موسی الرضا ** لحظه ای هم رهام کنی ، بدون که کارم تمومه حتی نفس کشیدنم ، بدون عشقت حرومه بوی بهشت میرسه از ، هر جایی که حرف توئه خوش به حال عاشقی که ، عمرش فقط صرف توئه مولا علی موسی الرضا
اشعار قبل ازسجده زیارت عاشورا سجده بر خاك حسين سجده ى اعلاى خداست چون كه خاك حرمش خاك كف پاى خداست ... هركه مجنون حسين است خوشا بر حالش چون كه ليلاى دلش ليلى ليلاى خداست ... نوكرش روز جزا غصه ندارد زيرا مورد مرحمت از جانب زهراى خداست ... نه منا و عرفات و نه زمين كعبه كه فقط كرب و بلا عرش معلى خداست ... .
🕊💕سرود زیبا ویژۀ میلاد سلطانِ سریرِ ارتضاء آقاجانمان علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه💕 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ هوایِ بارون دارم ، هوای حرم یه قلبِ مجنون دارم ، برای حرم دوباره یادم اُفتاد ، شبایِ حرم .. آی زائری که با اشکِ روون رفتی سلام ما رو برسون منم از اینجا می خونم برات با زائرایِ آذری زبون قوربان اولوم او آدوا ای شاه خراسان آقا سنه قوربان بیچاره گلیب محضریو حضرت سلطان آقا سنه قوربان کربُبَلایِ ایران مشهدتِ رضا جان قبلۀ ماه و خورشید گنبدتِ رضا جان « یا علی موسی الرضا .. » دلم شبیه آهو ، تو دام توئه لبم همیشه گرم ، سلام توئه عادتکم احسان ، مرام توئه .. نقاره خونت وقتی میزنه حسِ قشنگی آدم می گیره دست خودم نیست تو رواق تو اذون که میگن گریه م می گیره رخصت بده صحنُ بزنم با مژه جارو یا ضامن آهو اصلاً اومدم که بزنم پیشِ تو زانو یا ضامن آهو هرکسی زائرت شد ، میدونه که در امانِ آب حیات که میگن ، شربتِ زعفرانِ کربُبَلایِ ایران مشهدتِ رضا جان قبلۀ ماه و خورشید گنبدتِ رضا جان « یا علی موسی الرضا .. » ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBanifateme babolharam.mp3
زمان: حجم: 5.61M
🕊💕سرود زیبا ویژۀ میلاد سلطانِ سریرِ ارتضاء آقاجانمان علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه💕
نوحه امام علی علیه السلام شبايى كه دلارو غم مىگيره دل تنگم واسه حرم مىگيره مىزنه پر دوباره سمت نجف میره ايوون طلا و دم مىگيره آقام آقام آقام آقام ، آقام دارم امشب بازم بهونهى تو با يتيما هواى خونهى تو بار خرما زمين بذار بريزم اشكامو روى زخم شونهى تو آقام آقام آقام آقام ، آقام آسمون گريه مىكنه مىدونه روى شونه ات غماى آسمونه دست خاكيت بگو رو قبر كى بود كه پر از بوى ياس خونمونه آقام آقام آقام آقام ، آقام به دل دخترت تَرَك مىزنى چرا تنها به لب نمك مىزنى منو كشتى بابا بگو چى شده زير لب حرفى از فدك مىزنى آقام آقام آقام آقام ، آقام چشاى كوفه گرم خوابه هنوز چشام از غصه ها پر آبه هنوز ميون گريه هام دارم مىبينم كه رو دستت زخم طنابه هنوز آقام آقام آقام آقام ، آقام موضوع: علیه السلام سبک: .
زلال و ناب تر از قطره های بارانی شکفته در طپش رجعت بهارانی سلام حضرت سلطان سلام شمس شموس طلوع مشرقی آفتاب ایمانی نگاه گرم تو تفسیر سوره ی "والشمس" قسم به ساحت قرآن تمام قرآنی به نام دولت تو "سکه ی رضا" خورده است که عزت و شرف و آبروی ایرانی نشسته ایم سر سفره ی کرامت تو چه میزبان رئوفی اگرچه مهمانی !! دل رمیده ی من صید یک نگاه تو شد پناه خستگی آهوی بیابانی رواق های حرم غرفه های باغ خداست تو باغبان گل آرای این گلستانی به آب زر بنویسم "حدیث سلسله" را که شرط اصلی اسلام هر مسلمانی همیشه تا که خدا هست و عشق هست و حضور امیر کشور دل خسرو خراسانی ﮐﻤﯿﻞ کاﺷﺎﻧﯽ
آب و جارو می‌کنم با چشمم این‌درگاه را ای که درگاهت هوایی کرده مهروماه را چشم‌هایی را که حیرانند پشت«لا اله» در خراسان تو می‌بینند «اِلّا الله را» این تجلّی‌گاه سلطان ازل،این کوه نور برده است از یادها الماس نادرشاه را با زبان بی‌زبانی بشنو از نقّاره‌ها «وال من والاه»را و«عاد من عاداه»را ای خراسانی‌ترین خورشید،روشن کن مرا ما که می‌دانی نمی‌دانیم راه و چاه را من زیارت‌نامه‌خواندم،شعرهایم مانده‌است وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟ بیت‌هایم خانه بر دوشند مانند خودم راستش‌دعبل‌شدن‌سخت‌است‌این‌درگاه را راز پهلوی تو ماندن را نمی‌دانم ولی آخرش می‌پرسم از شیخ بهایی راه را می‌کِشی از هرطرف هربی‌پناهی‌رابه‌طوس بچه آهو کرده‌ای انگار خَلقُ الله را شعر من با دوستت‌دارم به‌پایان می‌رسد کاش می‌دادی جواب این جملهٔ کوتاه را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» ______________________ 📚 این شعر مرا کشت
ذكر پابوس شما از لب باران می‌ریخت ابر هم زير قدم‌های شما جان می‌ريخت هرچه درد است به اميّد دوا آمده بود از كفِ دست دعای همه درمان می‌ريخت عطر در عطر در ايوان حرم گل پاشید باد بر دوش همه زلف پريشان می‌ريخت نور در آينه‌های حرمت گل می‌كاشت از نگاه در و ديوار، گلستان می‌ريخت روی انگشت همه ذکر دعا پَر می‌زد از ضريح لب تو آيۀ احسان می‌ريخت چشم در قاب مفاتيح تو را خط می‌برد روی اسليمی لب، نام تو طوفان می‌ريخت روز بر قامت خورشيد فلک، شب در ماه نور از چشمه خورشيد خراسان می‌ريخت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» ______________________ 📚 سرمه در چشم غزل .
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت نقّاره می‌زنند... مریضی شفا گرفت دیدی که سنگ، در دل آیینه آب شد دیدی که آب، حاجت آیینه را گرفت خورشید آمد و به ضریح تو سجده کرد اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت از آن طرف فرشته‌ای از آسمان رسید پروانه‌وار گشت و سلام مرا گرفت زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت چشمی کنار این همه باور نشست‌وبعد عکسی به یادگار از این صحنه‌ها گرفت دارم قدم قدم به تو نزدیک می‌شوم شعرم تمام فاصله‌ها را فرا گرفت دارم به سمت پنجره فولاد می‌روم جایی که دل شکست و مریضی‌شفاگرفت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» __________________ 📚 محفل شاعران آئینی .
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم به خاطر دل خود، نامه‌ای جدا بنویسم اگرچه اشک ندامت امان نمی‌دهد امّا خدا کند بتوانم که نامه را بنویسم به نامۀ عمل خود نگاه کردم و گفتم که از کجا بنگارم؟ که از کجا بنویسم؟ به کارنامۀ خود، رنگی از ثواب ندیدم مگر که چند خط از جرم و از خطابنویسم دلم گرفته و ابری‌ست، ای خدا کمکم کن که شرح غربت خود را به آشنا بنویسم اگرچه خانه‌خراب گناه غفلت خویشم اثر به جوهر اشکم ببخش، تا بنویسم کنار جادۀ حیرت، دوباره زمزمه کردم که نامه را، ننویسم به یار، یا بنویسم؟ ولی به‌خاطرم آمد که‌عرض‌حاجت خود را به آستان ولی نعمتم، رضا بنویسم طبیب جان و دل عاشقان! اجازه بفرما که چند جمله‌ای از درد بی‌دوا بنویسم شکسته بسته دعا می‌کنم، مگر بتوانم حدیث آینه را با تو، بی‌ریا بنویسم وضو به اشک بگیرم،نماز توبه بخوانم مگر به یاری عشق تو، رَبَّنا بنویسم همین که قفل دلم را کنار پنجره بستم هم از طبیب بگویم هم از شفا بنویسم به‌شوق هم‌نفس قدسیان‌شدن،به‌حضورت «کلام قدسی روحی لَکَ الفِدا بنویسم» حضور قلب ندارم، ولی عریضۀ خود را به‌محضر چه کسی بهتر از شما بنویسم؟ فدای مهر و وفای تو ای غریب خراسان! وفا نکرده‌ام آخر که از وفا بنویسم به من که از عرفات فضایل تو،به دورم اجازه می‌دهی از سعی و از صفابنویسم؟ در آستان تو، پروا نکرده‌ام ز معاصی چگونه شمع صفت،اشکِ‌بی‌صدا بنویسم ز کم‌سعادتی خود، یک از هزار نگفتم اگر که نامه به سوی تو، بارها بنویسم هزار مرتبه جانم فدات! از چه بگویم؟ هزار بار فدایت شوم! چه‌ها بنویسم؟ همیشه در دل‌طوفان،نجات‌بخش غریقی چقدر از کرم و لطف ناخدا بنویسم سه چار روزۀعمرم گذشت و وقت‌نکردم که از شفاعت‌ولطف تو در«سه جا»بنویسم به شوق گوشۀ چشمی،به عشق نیم‌نگاهی به روی بال کبوتر، مگر دعا بنویسم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» __________________ 📚 سلام بر خورشید