eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دلا رو نمودمنجلی،نور ماه دائم مدینه منور شده، از جمال قاسم داره جلال حسن یوسف آل حسن در وجناتش ببین خوی وخصال حسن حضرت قاسم مدد.... یا اومده ابن الکریم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شده دلای عرشیان،با نگاش قیامت یکی یکی حور اومده ، از برا زیارت دل ربای عالمین برده دل زینبین جانشین مجتبی بین سپاه حسین حضرت قاسم مدد.... 🌸🌸🌸🌸🌸 امیدم به لطفت که تو،معدن سخایی برا زیارتت آقا ، شد دلم هوایی سردار نینوا ای صاحب عطا امضا کن باز آقا تذکره ی کربلا حضرت قاسم مدد... @emame3vom 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سبک 3 به روی دستای نجمه س اختر زیبای هاشم شدمدینه شوروغوغا اومده حضرت قاسم اومده دلبر ودلدار نوه ی حیدر کرار برحسن ماه دلارا برحسین یاور وسردار مددی حضرت قاسم..... یا اومده حضرت قاسم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 هر کی دلتنگ حسن شد میشه مست روی ماهش هر دلی که غصه داره میشه مأنوس نگاهش عرشیان محو کمالش هم گرفتار جمالش حیدری قدرت بازوش مجتبایی شدخصالش مددی حضرت قاسم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 پسر کریم طاها کن اجابت حاجت ما کی میشه زیارت تو بشه بازم قسمت ما کن نگاهی مبتلاتو عاشق کرب وبلاتو ازکرم امضاکن آقا یک سفرپایین پاتو مددی حضرت قاسم..... @emame3vom 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سرود جشن میلاد حضرت قاسم‌بن‌الحسن(ع)(سبک افتخاری) -(سوم ماه صیام است) @emame3vom سرود جشن میلاد حضرت قاسم‌بن‌الحسن(ع) سبک افتخاری(منو این زخم زمستون) بنداول سوم ماه صیام است عاشقان وقت قیام‌است بیت مجتبی در امشب بخدا دارالسلام است از خانه‌ی کریمان‌سر زد شکوفه امشب قاسم ز ره رسیده خندان حسین و زینب مثل روی ماه او فلک ندیده قاسم کرببلا ز ره رسیده دامن نجمه پر از گل بهاریست بارک‌اله از لب حسن شنیده از خانه‌ی کریمان سرزد شکوفه امشب قاسم ز ره رسیده خندان حسین و زینب مولا چشم تو روشن(۲) بنددوم دلم امشب بیقراره موسم وصل نگاره جام می طعم عسل شد ساقیا فصل بهاره شهدعسل به کامم من حامل سلامم عالم غرق عسل شد این گردیده پیامم غنچه‌ی باغ حسن امشب دمیده یار شاه کربلا ز ره رسیده برلب نجمه تبسم نقش بسته بارک‌اله از لب حسن شنیده از خانه‌ی کریمان سرزد شکوفه امشب قاسم ز ره رسیده خندان حسین و زینب مولا چشم تو روشن(۲) شاعر: .
. بن‌الحسن(ع) -(در خانه‌ی کریم عنایت زیاده شد) میلادمسعودحضرت قاسم بن الحسن(ع) در خانه کریم عنایت زیاده شد مستی‌ماهمه‌زشراب‌و زباده‌شد سائل شدن به بیت کریمی گناه نیست بخشش‌زدست پرکرمش کارساده شد خورشید را ستاره‌ای از نور آمده‌ست در پیش روی ماه چه مسرور آمده‌ست بند تعلق از همه عالم گسیخته ست پای برهنه رفته و از طور آمده ست بیت کریم آل علی بی مثال شد عاشق رسیده عشق چه خوش خط و خال شد اهلا من العسل به لبش نقشه بست و بعد بر سینه‌ی کریم ولایت مدال شد نام کریم زاده به عالم چو برده شد قاسم رسید و نجمه به زینب سپرده شد قنداقه‌اش به دوش علمدار کربلاست غصه در این میانه ز شادی فسرده شد کوه عسل ببین ز لبش موج میزند موی سیاه و تاب و تبش موج میزند از آسمان حُسن ستاره دمیده است انوار پر فروغ شبش موج میزند این یادگار فاتح جنگ جمل شده بین تمام جرعه کشان بی بدل شده شاگرد رزم حضرت عباس تا که شد در جنگ گفته‌اند که ضرب‌المثل شده ارث شهامت تا ز گل یاس برده است روح ادب ز مکتب عباس برده است درکفّ‌باکفایتش همه احساس بوده و بهرامام خویشتن احساس برده است حالا دوباره نوبت بخشیدن آمده‌است از آسمان طلیعه‌ی باریدن آمده‌است این ماه رحمت از کرم زاده حسن گسترده گشته موقع جوشیدن آمده‌است با کام خشک و تشنه صدا زدعمو بیا دشمن به تیر و نیزه مرا زد عموبیا ظرف من از عسل شده لبریز بین خون افتاده‌ام ز عشق به صحرا عمو بیا @emame3vom شاعر: .
. ای خدای مهربانم ای که غفارالذنوبی عبد زار ناتوانم ای که ستارالعیوبی ای امید عبد مسکین ، یا غیاث المستغیثین بارش رحمانی تو ،بنده را در بر گرفته از دم قرآنی تو، فطرس دل پر گرفته گوشه ی مهمانی تو جا دلی مضطر گرفته زد شکوفه گلشن دین ، یا غیاث المستغیثین بهر اهداء در حریمت طاعتی قابل ندارم بر سر خوان نعیمت جز دلی غافل ندارم من بجز لطف عظیمت خواهشی در دل ندارم شد به ذکرت سینه آذین ، یا غیاث المستغیثین تو منایی تو صفایی تو نمازی تو نیازی تو به هر دردی دوایی تو خدای چاره سازی تو به خوبان همنوایی از بدان در احترازی غافرالذّنب المحبّین ، یا غیاث المستغیثین از من آلوده دامن بنده ی بدتر نداری جز گذشت از کرده ی من چاره ای دیگر نداری از سر من وقت مردن سایه ات را بر نداری قاضی الحاجات شاکین ، یا غیاث المستغیثین از ازل از ابتدایی تا ابد تا انتهایی راحم هر بینوایی تو معزّ من تشایی راحم هر ببینوایی عاشق اشک گدایی روح عالی مضامین ، یا غیاث المستغیثین زمزم اشکم روانه شد ز مژگان بارالها کی شوم هم آشیانه با شهیدان بارالها کی ببینم با ترانه روی جانان بارالها انت با ربَّ المطیعین ، یا غیاث المستغیثین کی شود اندر هوای دلبرم پر وا نمایم کی شود در کربلای سرورم غوغا نمایم کی شود جانم به پای حضرتش اهدا نمایم ای فدایت جان شیرین ، یا غیاث المستغیثین عقده دار کربلایم من که شیدای حسینم جان نثار کربلایم عبد رسوای حسینم بیقرار کربلایم محو آوای حسینم ای گل طاها و یاسین ، یا غیاث المستغیثین @emame3vom سیدمحمد میرهاشمی .👇👇
. از فراسوی زمان دمیده نور ازلی آسمان ها شده از روشنی اش چه منجلی شد زمین جایگه نزول فیض اوَّلی که شکوفا شده نوگل گلستان علی او که از تبار زهرا و علی مرتضاست همه پروانه و او شمع شب انجمن است همه مستانه و او مه رُخِ گُل روی من است همه دیوانه و او لیایِ دشت و دمن است یوسف خوش قدمِ یوسف زهرا حسن است ثمر آل علی میوه ی قلب مجتباست عاشقان دلشدگانِ رفته از هوش وِیِ اند بلبلان نغمه کنان یکسره در گوش وِیِ اند همه حوران و فرشته ها هم آغوش وِیِ اند صد چو یوسف همگی طالب و مدهوش وِیِ اند یار عاشق کُش ما بَس نمکین و دلرباست او که یک شاخه ی سبز گل نیلوفری است همچو دودمان خور ز خار زشتی بَری است کار او در همه دم عاشقی و دلبری است آخر این غنچه ی یاس علوی ، حیدری است روی او آینه دار بی مثال مصطفاست بهترین گلِ بهاره قاسم بن الحسن است برتر از ماه و ستاره قاسم بن الحسن است از حَسن وجهِ دوباره قاسم بن الحسن است وقت سختی راه چاره قاسم بن الحسن است او ستاره ی دلِ ستاره ی صلح و صفاست گل مجتبی ولی نزد حسین شده مقیم با علی اکبرِ او ، به کربلا شده سهیم کل زیبای حسن ، آمده ام در این حریم دستی از کرم گشا الا کریم بن کریم چشم سائلان به سوی گوشه ی چشم شماست @emame3vom .
. دردهایم را شبِ پنجم مداوا می‌کنم تا ببخشایی مرا خیلی تقلا می‌کنم چند روزی می‌شود مهمانِ این میخانه‌ام تا زمان دارم خودم را در دلت جا می‌کنم گر چه جایِ من میانِ بندگانِ پاک نیست جایِ خود را بینِ خوبانِ تو پیدا می‌کنم چشم‌هایی که ز فرطِ معصیت‌ها تار شد در سحرها با عنایاتِ تو دریا می‌کنم شرمسارم، هرچه کردم توبه‌هایم کال ماند بس‌که بهرِ توبه هِی امروز و فردا می‌کنم گر چه اشکی نیست در چشمم بریزم در سحر امشب از بی حالَیم با غُصه سودا می‌کنم سال‌ها از عمرِ من طی شد به پای معصیت بعدِ عمری خویش را این بار احیا می‌کنم گر مرا محشر به جرم زشتیَم رسوا کنی خوبی و عفوِ تو را آن روز افشا می‌کنم راهِ برگشتی ندارم، لیک امشب آمدم خویش را از این پلیدی ها مُبَّرا می‌کنم هر بلایی بر سرم آید به تو حق می‌دهم پس خودم را بهرِ رسوایی مهیا می‌کنم التماست می‌کنم از خانه‌ات دورم مکن می‌نشینم گوشه‌ای تنها تماشا می‌کنم با تمامِ زشتی و روی سیاهم باز هم می‌روم در کوچه‌ها و، رو به زهرا می‌کنم @emame3vom .