eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن 🖊 | 🖊 ۱۳۹۳ 🖊 "ع" | ⭕️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن هستیم ریزه خوارِ شما یا ابالحسن در جمعِ جان نثارِ شما یا ابالحسن ماییم هَمجوارِ شما یا ابالحسن از خیلِ دوستدارِ شما یا ابالحسن 🔗 مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست مشهد کَرانه نیست ولی بی کَران که هست شُکرِ خدا برای سَرَم آسِتان که هست شُد قبله ام دیارِ شما یا ابالحسن 🔗 باید گرفت زیرِ پرِ جبرئیل را باید که پا برهنه ببینی خلیل را در صحنِ انقلاب،مِیِ سَلسَبیل را لطفِ کثیرِ حضرت و ظرفِ قَلیل را چشمِ من و غبارِ شما یا ابالحسن 🔗 عالم علی و در همه جا سَر به سَر علی آئینه شد خدا و علی ضَرب در علی دل گفت علی و دیده علی و جگر علی هشت است روبرویِ من و جِلوه گر علی جانم فدایِ چارِ شما ابالحسن 🔗 خوش گفته است تا به قیامت بایستَد هر کس که رو بروی ضریحت بایستد کوه هم مقابل تو به زحمت بایستد خورشید قد کشیده به حیرت بایستد دنیا شده است بارِ شما یا ابالحسن 🔗 وقتی که چشمهام سحر خیز میشود شبها حرم عجیب دل انگیز میشود از بس عنایت است سرازیر میشود حج مشهد است،قسمتِ ما نیز میشود حاجی شدم کنارِ شما یا ابالحسن 🔗 بعد از حرم تو هستی و حالِ خُماری اش دل تنگِ لحظه‌ لحظه شادی و زاری اش مبهوتِ شمش هایِ طلا ، نقره کاری اش حِسِ وداع با همه یِ بی قراری اش ماییم بی قرارِ شما یا ابالحسن 🔗 یک ذره کم نمیشود این اشتیاق ها شکرِ خدا دوباره من و این رواق ها امشب نشسته ام بنوسیم به طاق ها اینجا پر از شفاست از این اتفاق ها کارِ خداست کارِ شما یا ابالحسن 🔗 پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت یک گریه باز صحنِ گوهرشاد را گرفت یک اشکِ چشم جامِعُ الاَضداد را گرفت عطری وزید و یک دلِ آباد را گرفت از سَمتِ کَفشدارِ شما یا ابالحسن 🔗 امشب حرم قُرُق شده دِل تا خدا رَوَد مادر رسیده است به ایوان طلا رَوَد بالایِ سر نشیند و پایینِ پا رَوَد تا که زیارتی کُنَد و کربلا رَوَد مُردیم در جوارِ شما یا ابالحسن 🔗 امشب زیارتِ تو اگر مادر آمده عباس آمده است و علی اکبر آمده عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده حتی رباب آمده و علی اصغر آمده جَمع اند در مَدارِ شما یا ابالحسن " نون و قلم نَبی است و ما یَسطُرون حسین طاقِ فلک علیست به عالم ستون حسین خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین هستی تمام ظاهر و ما فِی الْبُطون حسین" 1 ذکر حسین کارِ شما یا ابالحسن قالب شعری: 1- قسمتی از مخمسِ حاج محمود کریمی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📁
✔️ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ✔️ مثلّث - مدح حضرت علی علیه السلام - ✔️ # شب یلدا ✔️ ایمانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شبِ یلدا شده و بر سرِ خوانِ پدریم ما مریدانِ علی صاحبِ تیغِ دو سَریم نانِ او خورده نمک گیرِ امیرِ قَدَریم قصّه هایِ شبِ یلدایِ محبّان حیدر زاهدِ نیمه شب و فاتحِ میدان حیدر تا خدا بود علی... تا که خدا هست علی بنده یِ خاضع و استادِ زبردست علی درِ قلعه به کفِ دست گرفته َست علی لرزه یِ کاخِ ریا حاصلِ تدبیرِ نبی ست ما که نَه کارِ رسولِ دو سرا گیرِ علی ست شیرِ خیبرشکنِ پهنه یِ اَحزاب ببین گردنِ کج شده یِ گوشه یِ محراب ببین نیمه شب شاهِ عرب می پَرد از خواب ببین... کیسه یِ رزقِ یتیمان به سرِ دوشِ علی ست مأمنِ طفلِ پریشان شده آغوشِ علی ست دمِ یالَلعجبِ کون و مکان می شنوم مدحِ او را نَه به گوشم که به جان می شنوم تا نفس هست من این گونه اَذان می شنوم... اَشهَدُ اَنَّ علیاً ولیُّ الله علی برقِ شمشیرِ خدا یا اسدالله علی شبِ یلدایِ فراقِ پسرت طولانی ست منتظِر هست ولی منتَظَرِ دنیا نیست جشنِ ما مزّه ندارد تا که این آقا نیست صبحِ وصلِ گلِ یاسی که کبود است بیا تو بگو جایِ حسن قصّه چه بوده ست بیا ۹۸/۹/۳۰📃 〰〰〰〰〰〰〰〰 @emame3vom
. از فراسوی زمان دمیده نور ازلی آسمان ها شده از روشنی اش چه منجلی شد زمین جایگه نزول فیض اوَّلی که شکوفا شده نوگل گلستان علی او که از تبار زهرا و علی مرتضاست همه پروانه و او شمع شب انجمن است همه مستانه و او مه رُخِ گُل روی من است همه دیوانه و او لیایِ دشت و دمن است یوسف خوش قدمِ یوسف زهرا حسن است ثمر آل علی میوه ی قلب مجتباست عاشقان دلشدگانِ رفته از هوش وِیِ اند بلبلان نغمه کنان یکسره در گوش وِیِ اند همه حوران و فرشته ها هم آغوش وِیِ اند صد چو یوسف همگی طالب و مدهوش وِیِ اند یار عاشق کُش ما بَس نمکین و دلرباست او که یک شاخه ی سبز گل نیلوفری است همچو دودمان خور ز خار زشتی بَری است کار او در همه دم عاشقی و دلبری است آخر این غنچه ی یاس علوی ، حیدری است روی او آینه دار بی مثال مصطفاست بهترین گلِ بهاره قاسم بن الحسن است برتر از ماه و ستاره قاسم بن الحسن است از حَسن وجهِ دوباره قاسم بن الحسن است وقت سختی راه چاره قاسم بن الحسن است او ستاره ی دلِ ستاره ی صلح و صفاست گل مجتبی ولی نزد حسین شده مقیم با علی اکبرِ او ، به کربلا شده سهیم کل زیبای حسن ، آمده ام در این حریم دستی از کرم گشا الا کریم بن کریم چشم سائلان به سوی گوشه ی چشم شماست @emame3vom .
. 📝 در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن 🖊 | 🖊 ۱۳۹۳ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن هستیم ریزه خوارِ شما یا ابالحسن در جمعِ جان نثارِ شما یا ابالحسن ماییم هَمجوارِ شما یا ابالحسن از خیلِ دوستدارِ شما یا ابالحسن مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست مشهد کَرانه نیست ولی بی کَران که هست شُکرِ خدا برای سَرَم آسِتان که هست شُد قبله ام دیارِ شما یا ابالحسن باید گرفت زیرِ پرِ جبرئیل را باید که پا برهنه ببینی خلیل را در صحنِ انقلاب،مِیِ سَلسَبیل را لطفِ کثیرِ حضرت و ظرفِ قَلیل را چشمِ من و غبارِ شما یا ابالحسن عالم علی و در همه جا سَر به سَر علی آئینه شد خدا و علی ضَرب در علی دل گفت علی و دیده علی و جگر علی هشت است روبرویِ من و جِلوه گر علی جانم فدایِ چارِ شما ابالحسن خوش گفته است تا به قیامت بایستَد هر کس که رو بروی ضریحت بایستد کوه هم مقابل تو به زحمت بایستد خورشید قد کشیده به حیرت بایستد دنیا شده است بارِ شما یا ابالحسن وقتی که چشمهام سحر خیز میشود شبها حرم عجیب دل انگیز میشود از بس عنایت است سرازیر میشود حج مشهد است،قسمتِ ما نیز میشود حاجی شدم کنارِ شما یا ابالحسن بعد از حرم تو هستی و حالِ خُماری اش دل تنگِ لحظه‌ لحظه شادی و زاری اش مبهوتِ شمش هایِ طلا ، نقره کاری اش حِسِ وداع با همه یِ بی قراری اش ماییم بی قرارِ شما یا ابالحسن یک ذره کم نمیشود این اشتیاق ها شکرِ خدا دوباره من و این رواق ها امشب نشسته ام بنوسیم به طاق ها اینجا پر از شفاست از این اتفاق ها کارِ خداست کارِ شما یا ابالحسن پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت یک گریه باز صحنِ گوهرشاد را گرفت یک اشکِ چشم جامِعُ الاَضداد را گرفت عطری وزید و یک دلِ آباد را گرفت از سَمتِ کَفشدارِ شما یا ابالحسن امشب حرم قُرُق شده دِل تا خدا رَوَد مادر رسیده است به ایوان طلا رَوَد بالایِ سر نشیند و پایینِ پا رَوَد تا که زیارتی کُنَد و کربلا رَوَد مُردیم در جوارِ شما یا ابالحسن امشب زیارتِ تو اگر مادر آمده عباس آمده است و علی اکبر آمده عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده حتی رباب آمده و علی اصغر آمده جَمع اند در مَدارِ شما یا ابالحسن " نون و قلم نَبی است و ما یَسطُرون حسین طاقِ فلک علیست به عالم ستون حسین خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین هستی تمام ظاهر و ما فِی الْبُطون حسین" 1 ذکر حسین کارِ شما یا ابالحسن قالب شعری: 1- قسمتی از مخمسِ حاج محمود کریمی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📁 👇
علیه‌السلام 🔹زمزمۀ قدسیان🔹 ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا 📝 .
. 🔹کربلا تا قدس🔹 حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است 📝 https://eitaa.com/emame3vom/55114 .
. علیه‌السلام 🔹زمزمۀ قدسیان🔹 ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا 📝 ......... من دست خالی آمدم،دست من ودامان تو سرتابه پادردوغمم،دردمن ودرمان تو توهرچه خوبی من بدم،بیهوده برهردرزدم آخربه این درآمدم،باشم کنارخوان تو من ازهمه دررانده‌ام،من رانده ای درمانده‌ام یاخوانده یاناخوانده‌ام،اکنون منم مهمان تو پای من ازره خسته شدبال وپرم بشکسته شد هردربه رویم بسته شدجزدرگه احسان تو گفتم منم درمی‌زنم،گفتی به توسرمی‌زنم من هم مکررمی‌زنم،کوعهدوکوپیمان تو؟ سوی توروی آورده‌ام،ای خم سبوآورده‌ام من آبروآورده‌ام،کو لطف بی‌پایان تو؟ حال من گوشه‌نشین،با گوشه ی چشمی ببین جزسایه ی پرمهرتان،جایی ندارم جان تو من خدمتی ننموده‌ام،دانم بسی آلوده‌ام امابه عمری بوده‌ام،چون خاردربستان تو 🔸شاعر: .
. بر وزن سر چیست اگر در آستان بگذارد باید که به پای عشق جان بگذارد مجنونِ علی همین همان بگذارد از هرچه که هست بیش از آن بگذارد این بیت به روی دیدگان بگذارد: "هرکس که علی علی علی می‌گوید پا بر سرِ دوشِ آسمان بگذارد" در مصحف خویش حَیِ سرمد فرمود در عیدِ غدیرِ خم محمد فرمود یک روز دو روز نَه که ممتد فرمود فرمود به اصحاب و مجدد فرمود باید که شبیه آلِ احمد فرمود   مولاست علی و با علی حق میخواست منت به سر هر دو جهان بگذارد شد منبرشان از همه جا بالاتر بر دستِ نبی دست خدا بالاتر می‌رفت صدایش از سما بالاتر گویید : علی... یکصدا... بالاتر تکبیر بگویید شما ....بالاتر آنقدر خدا دست علی بالابرد تا دست به دست این جوان بگذارد این تیغ بنازم که دو سر می‌ریزد می‌چرخد و باز کُرک و پر می‌ریزد با جوهر خویش هِی جگر می‌ریزد از جمع سپاه بیشتر می‌ریزد از هر نفرش دوتا نفر می‌ریزد صد بار سپاه را بهم می‌دوزد یک تیر اگر که در کمان بگذارد از در بگرفت و گفت خود : یاحیدر تا کَند تمامِ قلعه از جا حیدر گفتند همه وقتِ تماشا : حیدر لاحول ولا قوه الا حیدر تا گفت خداوندِ تعالی حیدر هرگز نرسد به تار و مارت هرچند از جان ملک الموت توان بگذارد این غُلغله چیست در مصاف اُفتاده دشتی سپر و تیغ و قلاف اُفتاده سرها به روی قله‌ی قاف اُفتاده این همهمه در وقتِ طواف اُفتاده بر سینه‌ی کعبه گر شکاف اُفتاده تا منکر مرتضی طَوافش بکند حق خواست که بر کعبه نشان بگذارد از عشق تو سُکرِ باده را فهمیدیم دلداده‌ی بی اراده را فهمیدیم اجر دو قدم پیاده را فهمیدیم ما از نجفِ تو جاده را فهمیدیم معنیِ حلال زاده را فهمیدیم فرمود حسین تو : فقط می‌خواهد تا نام علی به کودکان بگذارد بر سیره‌ی مرتضی به جان پابندیم سربندِ علی و فاطمه می‌بندیم ما بر گُل روی مرگ هم می‌خندیم ما گورِ حرامزاده‌ها را کندیم گفتیم و جهان از این سخن آکندیم یک روز رسد که ذوالفقارش را حق بر دامنِ صاحب الزمان بگذارد آیینه شدیم زیر بارانِ نجف خاکیم ولی اسیرِ طوفان نجف ما دُر شده‌ایم در بیابانِ نجف دستیم همه دست به دامانِ نجف تا نعره زنیم پیشِ ایوان نجف "هرکس به ولایت علی شک دارد با مادرخویش درمیان بگذارد" (دکتر حسن لطفی )✍ ..‌..................... . شنیدم ره‌نوردان محبت شدند آیینه‌گردان محبت قرار جانشان، یادِ علی بود به لب لبیکشان «ناد علی» بود چو رسم عاشقی را ساز کردند ز حضرت پرسش این راز کردند که از ایام دور و عهد دیرین ز شرح خاطرات تلخ و شیرین کدامین لحظه شورانگیزتر بود مبارک‌تر، سرورانگیزتر بود علی فرمود: روزی که در این قوم امین وحی حق می‌گفت: «اَلیَوم» پیامش آیتِ اکمالِ دین بود که اسرارِ «تمام نعمت» این بود به صحرایی که صحرای دگر بود غدیرخم در آن‌جا جلوه‌گر بود پیمبر، داد فرمان اقامت به عزم استقامت بسته قامت ز ره واماندگان چون جمع گشتند همه پروانۀ آن شمع گشتند برآمد بر بلندای هدایت فروغش جلوه‌گر تا بی‌نهایت نگاهش آسمان را درنوردید از آن‌جا تا خدا گردید و گردید درای کاروان‌ها گشت خاموش تمام آفرینش گوش شد گوش ز رأفت گوشۀ چشمی به من داشت نگاهی صبح‌پرور، شب‌شکن داشت دل من پای‌بست مصطفی بود دل و دستم به دست مصطفی بود گرفت آن‌جا صدای حضرتش اوج بیابان در بیابان، موج در موج همایون خطبه‌ای ایراد فرمود به مردم حق خود را یاد فرمود که ای خیل خداجویان بیدار خدا را مشتری، حق را خریدار به هر نفسی که من اولایم اولی بدانید این علی مولاست، مولی علی را عدل، سر بر آستان است علی اول امام راستان است علی حبل‌المتین راستین است علی دست خدا در آستین است علی سِرّ خدا در سینه دارد صفای آب با آیینه دارد علی دریایی از انصاف و مهر است کمال او سپهر اندر سپهر است علی سرچشمۀ فیض ربوبی‌ست تولّایش کلید هر چه خوبی‌ست علی در سایۀ من آفتاب است علی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب» است علی جانی به حق پیوسته دارد دلی با مهر جانان بسته دارد علی دست خدا و دست فیض است ز حکمت مستفیض و مست فیض است نفس پروردۀ این گلشن است او منم موسی و هارون من است او شما را رهنمون باشد در این راه حدیث روشن «مَن کُنتُ مَولاه» خدایا گل نثار باغ کردم که فرمان تو را ابلاغ کردم گرفتم پرده از راز ولایت غدیر آهنگ شد ساز ولایت :: غدیر و خاطراتش مانده در یاد ولی آن آروزها رفت بر باد گذشت آن روز و فردا روزی آمد چه روز تلخ و طاقت‏‌سوزی آمد در آن روز ملال‏‌انگیز دیدم خزان سر زد به گلزار امیدم حریم حرمت ما را شکستند بلور اشک گل‏‌ها را شکستند فضا پر شد ز آهنگ حزینی شنیدم بانگ «یا فِضّه خُذینی» نفس‏‌هایم شهاب شعله‏‌ور بود تمام هستی من پشت در بود.. :: چه اندوهی به دل حبل‏‌المتین داشت عجب صبری امیرالمؤمنین داشت ✍ .