eitaa logo
امام حسین ع
19.1هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. مقدمه مناجات و توسل عجل الله تعالی فرجه الشریف اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفیکُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ. دلتنگیِ غروبِ همه جمعه هایِ من کی میرسد به صحنِ حضورت،صدایِ من دیگر دلم برایِ شما پر نمی زند برگردُ و بالِ تازه بیاور برایِ من عمری اگر که می گذرد دلخوشم به این نزدیک تر شدست به تو لحظه هایِ من *عزیزِ فاطمه ...* غیر از ضرر برایِ تو چیزی نداشتم حتی نیامدست به کارت دعایِ من اشکت اگر به نامۀ اعمالِ من نبود بخشش نبود شاملِ یا ربنایِ من یک روز محضِ خاطرِ این چند قطره اشک وا می شود به خیمۀ سبزِ تو پایِ من امروز بینِ گریه به جد غریب خود (حرفِ دلِ شما رو دارم میزنم ...خیلی ها مریض هایِ بد حالشون رو التماس دعا گفتن ... اما خیلی هام فقط و فقط اومدن امروز ، میگن آقاجان خیلی حاجت داریم اما امروز اومدیم فقط برا فرجِ تو دعا کنیم ...) امروز بینِ گریه به جد غریب خود مُهری بزن به تذکرۀ کربلایِ من حسین ..... جان ..... *وقت گذشته ، بگو آقاجان کی صدایِ نازنینت به گوشِ عالم میرسه ... وقتی تکیه به خانۀ خدا میدی صدا میزنی« أَلا يَا أَهلَ الْعالَم أَنَاْ بَقِیَّهُ اللَّهِ ...» اما گریه کن ها ، عاشقا ، حضرت یه جورِ دیگه هم خودشو معرفی می کنه ، این معرفی خاصِّ ... برا کساییِ که یه عمر تو مجلس جّد غریبش ناله زدن ... صدا میزنه «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً ...» من پسرِ اون آقایی ام که با لبِ تشنه به شهادت رسوندنش .... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن نوحه سلام آقا که الان روبروتونم مهدی اکبری تو که باشی؛ دلم دیگه نمی لرزه…● همین گریه؛ به لبخندِ تو، می ارزه… حسین جانم…● بذار سایه ات، همیشه رو سرم باشه…● قرارِ ما؛ شبِ جمعه، حرم باشه… حسین جانم…● حرم گفتم؛ هوایِ کربلا کردم! هواییشم!● فقط دورِ تو، می گردم… حسین جانم…● حسین جانم… حسین جانم… حسین جانم…● حسین جانم… حسین جانم… حسین جانم…● پناهم باش؛ به جز روضه ات، پناهی نیست…● به غیر از تو؛ برا من، تکیه گاهی نیست… حسین جانم…● به قربـــونت؛ نگـــاهِ اطلســی داری● واسم آقا؛ همش دلواپسی داری! حسین جــــانم…● غلط گفتم! که چیزی توی کاسه م نیست!● چی کم دارم؟ تو رو دارم؛ حواسم نیست!● غلط گفتم! که چیزی توی کاسه م نیست!● چی کم دارم؟ تو رو دارم؛ حواسم نیست! حسین جانم…● سبک بالم؛ توو ایوونِ تو، جا دارم!● از این دنیـــا؛ یه قِطعه کربلا دارم…●  سبک بالم؛ توو ایوونِ تو، جــا دارم!● از این دنیــــا؛ یه قِطعه کربلا دارم… حسین جانم…● سبک بالم؛ توو ایوونِ تو، جا دارم! از این دنیــــا؛ یه قِطعه کربلا دارم… حسین جانم…● دوسِت دارم… همه داراییَم اینه…● دلم میـــره! ضریحت رو که می بینه… حسین جــانم…● دیوانه دل است..! بندِ بر پای چه سود؟● سلام آقـــا… که الان رو به روتونم…● سلام آقـــــا… که الان رو به روتونم…● من ایستادم؛ زیارت نامه می خونم… حسین جانم…● حسین جـانم… حسین جــانم… حسین جـــانم…● حسین جانم… حسین جـانم… حسین جــانم…● ابـوفاضل… ابــوفاضل… ابـــوفاضل…● ابـوفاضل… ابــوفاضل… ابـــوفاضل…● .
YEKNET.IR - Hossein Sharifi_To ke Baashi.mp3
7.13M
🍃توکه باشی دلم دیگه نمیلرزه 🍃همین گریه به لبخند تو می ارزه 🎤 #حسین_شریفی ⏯ #استودیویی 🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🌷 #شب_جمعه
1527197670355.mp3
5.38M
تو که باشی دلم دیگه نمیلرزه.... حسین جانم ...😭 الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعه
بسم الله الرحمن الرحیم زمزمه امام رضا علیه السلام سروده شده در ایام زیارتی خاصه ایشان مشهد مقدس ۱۴۳۷ سبک: ای صفای قلب زارم ... بند ۱ از ازل مولا رضا جان من به عشق تو اسیرم زنده هستم با دعایت من براه تو بمیرم ۲ بود نامت شفا ، نظر کن سوی ما نما ما را دعا ، علی موسی الرضا علی موسی الرضا ۴ بند ۲ با همه گفتم که باشد زادهٔ زهرا امیرم ای کریم هر دو عالم بر سر کویت فقیرم ۲ همه حسن و صفا ، نظر کن سوی ما تو را جان جواد ، علی موسی الرضا علی موسی الرضا ۴ بند ۳ مادرم در کودکی با عشق و مهرت داده شیرم هر چه دارم از تو دارم تو امیری من حقیرم ۲ همه لطف و عطا ، نظر کن سوی ما عزیز فاطمه ، علی موسی الرضا علی موسی الرضا ۴ بند ۴ قسمت ما کربلا کن هم نجف هم سامرا کن مشهدت شد قبلهٔ ما حاجت ما را روا کن توئی مشکل گشا ، نظر کن سوی ما به جان مادرت ، علی موسی الرضا علی موسی الرضا ۴ بند ۵ روز و شب از غم هجران رخت نالیده ام من خاک راه تو به چشمم زده و بوسیده ام من ۲ تو یابن العسکری ، امام و سروری الا یابن الحسن ، جهان را رهبری اباصالح بیا ۴ ۲۳ذالقعده
4_5992039961346442565.m4a
1.67M
سبک ای صفای قلب زارم ...
. ⚜️🕊مناجات و توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد⚜️ •┈┈••✾ •┈┈••✾ دلتنگیِ غروبِ همه جمعه هایِ من کی میرسد به صحنِ حضورت،صدایِ من عمری اگر که می گذرد دلخوشم به این نزدیک تر شدست به تو لحظه هایِ من *آقاجان ...* اشکت اگر به نامۀ اعمالِ من نبود بخشش نبود شاملِ یا ربنایِ من یک روز محضِ خاطرِ این چند قطره اشک وا می شود به خیمۀ سبزِ تو پایِ من *شک نداشته باشیم ، بالاخره این گریه ها یه روز جواب میده .. اگه بناست یه روزی به تو برسم ، راهش همینه .. فرمودند «کُلُنا سُفُن النّجاة و لکن سَفینة جَدّی الحُسُین أوسَع وفی لُجج البحار أسرع»همۀ ما اهل بیت کشتی‌های نجاتیم، ولی کشتی جدّم حسین علیه السلام وسیع‌تر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است.* بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴ یک شب میان سینه زدن ها و گریه ها مُهری بزن به تذکرۀ کربلایِ من ای حسین ..... ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
Babolharam mirdamad.mp3
3.21M
⚜️🕊مناجات و توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد⚜️ •┈┈••✾••✾••┈┈•
. |⇦•مناجات و توسل بسیار جانسوز به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدایِ بی‌وفا هم واقعاً نوکر نشد *آخرشم اون چیزی که میخواستی نشدم آقا ...* درد و غم‌هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی *اصلاً انگار برام عادت شده .. دیگه به دوریِ تو عادت کردم آقا .. قبلاً بیشتر دلم برات تنگ میشد آقا .. یه شب صدات نمیکردم اصلاً انگار شبم صبح نمیشد .. اما الان یه شب گناه نکنم انگار نمیتونم بخوابم .. چه بلایی سرِ خودم آوردم ... ظَلَمْتُ نَفْسِي، وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي ...* از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد *هر چی سنم بالاتر میره انگار ازت دورتر دارم میشم آقا ... هرچی داره محاسنم موهام سفید میشه انگار دارم تو رو فراموش میکنم ... «لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى ...» کاش الان میدونستم کجایی یوسف فاطمه «بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى ، عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى ، وَ لَا أَسْمَعَ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى » خیلی برام سخته همه رو میبینم و تو رو نمیبینم ... صدایِ مادر مادرِ همه رو می شنَومُ فقط صدایِ مادر مادر گفتنِ تو رو نمیشنوم آقا ... آقا یه گوشه از مجلس میشینه هی به سینه ش میزنه .. هی میگه مادرِ پهلو شکسته ام ...* از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه‌ها کردم ولی توبه شکستم بعدِ از آن این چنین بودم که دردِ من دوا دیگر نشد *میبینی این مرگ ها چه جوری شده ! .. بهو میگن فلانی مُرد .. زودم همه فراموشش میکنن ... رفقا به امام حسین میاد انقده جمعه ها منو تو زیرِ خاک باشیم ... * با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من‌که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی‌ام ، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلاً برایِ من کسی یاور نشد *آخرشم فقط منو تو می مونیم به خدا ‌.. آخرشم اون لحظه همه تنهامون میزارن و میرن .. به امام حسین آخرشم فقط من میمونمُ تنهایی قبرم .. من میمونمُ تاریکی .. من میمونمُ فشارِ قبرم .. مگه اینکه تو بیای یه سری به ما بزنی آقا ...* نوکر .. امیدش اربابِ ‌‌... امیدش اربابِ ... *شاعر : روح الله پیدایی ________ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Narimani Babolharam.mp3
9.9M
|⇦•مناجات و توسل بسیار جانسوز به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• #جمعه #امام_زمان
. _رضا علیه السلام فعلا که تو سرگرم عزیزانِ جدیدی فعلا که به پابوس نداریم امیدی 😔 معلوم تر از پیش شده روی سیاهم درچشم همه شهر، تو از بس که سپیدی ایام زیارت شده مخصوص که در طوس زوّار بگیرند دو دفعه، ز تو عیدی با اینکه دلم قفل شده بر حرم تو شد پنجره فولاد ،عجب شاه کلیدی! لطفی کن و یک بار سوالاتِ مرا هم؛ پاسخ بده هرگونه و هروقت رسیدی.. گفتند رئوفی تو وُ هر خواسته ای را من قبل تر از اینکه بگویم ،تو شنیدی پس خواسته ای نیست به جز عرضِ اِرادت باشد گله وقتی که مرا هم طلبیدی 😭 🔸شاعر: ____________________
... 🔵⚪️ آیا میدانید شباهت (علیه‌السلام) و سوره توحید در چیست⁉️ 👈👈 (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: یا علی! همانا در تو مثالی است مانند سوره #"قل_هو_الله_احد"! هر کس آن را بار بخواند یک سوم قرآن را خوانده است و هر کس بار آن را بخواند دو سوم قرآن را خوانده است ، و هر کس آن را بار بخواند کلّ را خوانده است. یا علی! هر کس تو را در دوست داشته باشد ثواب یک سوم امّت (مسلمانان) را دارد، و هر کس در قلبش تو را دوست داشته باشد و با زبانش تو را یاری کند اجر دو سوم این امّت را دارد، و هر کس تو را در قلبش دوست داشته باشد و با زبانش تو را یاری کند و با شمشیرش تو را کمک کند (کلّ) این را دارد . 📚 البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص797 آن عملی را که خدا است علی بن ابی طالب اس 🔴بر دشمن مرتضی علی لعنت
139 356 32 🔵⚪️ عليهم‌السلام در زمان غیبت.. آیت الله العظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه): یکی دیگر از وظایف در زمان غیبت لعن بر دشمنان اهل بیت است مخصوصا بنی امیه (لعنة الله علیهم اجمعین) اکنون باید دید لعن بر دشمنان چه ارتباطی با زمان غیبت دارد که جزو وظایف زمان غیبت نیز به شمار آمده است . به این روایت توجه فرمایید. ▫️ شخصی خدمت امام صادق علیه السلام عرض نمود : ای پسر رسول خدا ، من از نیروی بدنی عاجزم که شما را یاری نمایم و جز برائت از دشمنانتان و لعن بر آنان قدرتی ندارم ، وضع من چگونه است ؟ امام صادق علیه السلام فرمود : حدیث نمود مرا پدرم از پدرش از جدش از رسول خدا صلی الله علیه و اله که فرمود هر کس توان یاری ما اهل بیت را نداشته باشد و دشمنان ما را در خلوت لعن نماید خداوند صدای وی را به همه عوالم وجود از زمین تا عرش می رساند پس هر گاه شخصی دشمنان ما را لعن نماید و آن را دو برابر نماید ؛ آنگاه گوید : بار الها بر این بنده ات درود فرست که آنچه در توان داشت بکار گرفت و اگر بیش از این قدرت داشت انجام می دادم ▫️ ناگهان از جانب خدای متعال ندا می شود که دعای شما را اجابت نمودم و صدای شما را شنیدم و در میان ارواح بر روح او درود فرستادم و او را نزد خود از برگزیدگان و نیکان قرار دادم . ▫️ از این حدیث استفاده می شود که خداوند از روی لطفی که به بندگان دارد و آنها نمی توانند با نیروی بدنی امامان را در زمان غیبت یاری نمایند لعن را به جای یاری نمودن قرار داده است تا بدین وسیله بندگان را به رحمت خویش برساند 📚 مجالس‌‌شب‌هاي‌شنبه ج٦ ص٥٢ .
. پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست... غدیر سید اعیاد و اشرف ایّام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی است غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار علی ولی الله است غدیر عید همه عُمر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق باوران تجلی حق غدیر بر همه گم‌گشتگان چراغ هُداست غدیر کعبۀ مقصود شیعه در عالم غدیر جنت موعود خلق در دنیاست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عُمر غدیر میوۀ توحید اولیا همه جا است غدیر آینۀ لا اله الا هو غدیر آیت سبحان ربی الاعلی است غدیر هدیۀ نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینۀ ماست... هنوز از دل تفتیدۀ غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح فزاست هنوز گوهر وصف علی بود در گوش هنوز لعل لب مصطفی مدیحه‌سراست هنوز لالۀ «اَکمَلتُ دینکُم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نعمَتی» گویاست هنوز خواجۀ لولاک را نداست بلند که هر که را که پیمبر منم علی مولاست چنان‌که من همگان را به نفس اولایم علی وصی من از نفس او به او اولاست علی علیم و علی عالم و علی اعلم علی ولی و علی والی و علی والاست... علی مدرس جبریل در شناخت حق علی معلم آدم به عَلَّمَ الاَسماست... علی صراط و علی محشر و علی میزان علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست علی چو شخص پیمبر هماره بی‌مانند علی چو ذات الهی همیشه بی‌همتاست... علی‌ست حق و، حقیقت به دور او گردد علی‌ست عدل و عدالت به خط او پویاست علی، محمد و فرقان و نور و کوثر و قدر علی، مُزمّل و یاسین و یوسف و طاهاست... حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق بگو مخالف هارون مخالف موساست کسی که گفت «سلونی»، سزد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا»، به جهل خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آن‌که راحتی جان خویش را می‌خواست... کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست... صواب نیست صوابی که بی‌ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی‌علی برپاست... من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست... مگر نگفت نبی با هم‌اند، «حق» و «علی» اگر علی نبود در میانه، حق تنهاست تمام قرآن در حمد و، حمد بسم الله تمام بسمله در با، علی چو نقطۀ باست... الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست... کجا امام توان یافتن چو شخص علی که هم‌کلام خداوند و هم‌نشین گداست... مرا بس است تولای چارده معصوم که این ولایت، فوق تمام نعمت‌هاست مگر نگفت پیمبر، کتاب و عترت من امانتی‌ست که پیوسته در میان شماست؟ مگر نگفت که این دو، ز هم جدا نشوند اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست... عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین که مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست... هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست... شاعر: استادغلامرضاسازگار
. یا حسین(ع) آمد بگو برملا شب جمعه آمد بگو برملا سلام علی ساکن کربلا سلام علی شاهدان شهید که خوردند از جام قالوبلی سلام علی زینب خونجگر به عباس بی دست دشت بلا سلام علی آن شه سرجدا که در داده او عاشقی را صلا سلام علی حضرت فاطمه همان ام نالان کرببلا شب جمعه باشد بگو یاحسین تویی مقصد عشق اهل ولا شاعر: .
. هر کسی از کربلا شد دور، غربت میکشد عرش هم شب های جمعه آه حسرت میکشد ایستاده پشت درب آستان صحن تو صورتش را آسمان دارد به تربت میکشد اینکه عالم بر ضریح تو پناه آورده است گوئیا تصویری از صبح قیامت میکشد مجلس روضه فراوان و ضریح تو یکی است وحدت عشق است در اینجا به کثرت میکشد همنشین جُون و أسلم میشود روز جزا هر که با اخلاص پای روضه زحمت میکشد چشم اهل روضه اوراق لهوف سید است چون که روی دوش خود بار مصیبت میکشد ماه های روی نیزه، آفتاب روی خاک باز آه مادری را سمت هیأت میکشد پیش چشمت آب را بر خاک میریزد کسی آتشی بر جان ما نوبت به نوبت میکشد گریه کن بر روضه ی " مُنّو عَلَی بنِ المصطفی" آب دارد از کویر خشک منت میکشد محسن حنیفی .
. اصلا حسین جنس غمش فرق میکند ارباب بی کفن کفنش فرق میکند بوسیدنی است قاری قرآن لبش ولی ارباب ما لب و دهنش فرق میکند زینب علم به دوش و ابالفضل غرق خون اردوی عشق مرد و زنش فرق میکند حر و حبیب و عابس بی دل، زهیر و جون اصحاب عشق پنج تنش فرق میکند در زیر قبه هیچ نمازی شکسته نیست مهمان کربلا وطنش فرق میکند با عمه گفت دخترک زجر دیده ای این زجر سنگدل زدنش فرق میکند سید روح الله موید .
. دعاي ندبه بسم الله الرحمن الرحيم اَلْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمينَ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَتَسْليماً، اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما جَرى بِهِ قَضاؤُكَ فى أَوْلِيائِكَ الَّذينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دينِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزيلَ ما عِنْدَكَ ، مِنَ النَّعيمِالْمُقيمِ، الَّذى لا زَوالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فىدَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ، وَ زُخْرُفِها وَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ، وَ عَلِمْتَمِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ، فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ، وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِىَّ، وَالثَّناءَالْجَلِىَّ، وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ   ستايش و سپاس مخصوص خداست كه آفريننده جهانست و درود و تحيّت كامل بر سيّد ما و پيغمبر خدا، حضرت محمد مصطفى و آل اطهارش باد. پروردگارا ترا ستايش مىكنم براى هر چه (از بلا و نعمت و رنج و راحت) كه در قضا و قدر تقدير كردى بر خاصّان و محبانت، يعنى بر آنان كه وجودشان را براى (شهود) حضرتت خالص و براى (تبليغ) دينت مخصوص گردانيدى. چون بزرگ نعيم باقى بى زوال ابدى را كه نزد تست بر آنان اختيار كردى، بعد از آنكه زهد در مقامات و لذات و زيب و زيور دنياى دون را بر آنها شرط فرمودى. آنها هم بر اين شرط متعهد شدند و تو هم مى دانستى كه به عهد خود وفا خواهند كرد. پس آنان را مقبول و مقرّب درگاه خود فرمودى و علوّ ذكر، يعنى قرآن با بلندى نام و ثناى خاص و عام بر آنها از پيش عطا كردى و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستاده و با وحي خودت آنها را کرامت بخشيدي.   وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّريعَةَ إِلَيْكَ، وَالْوَسيلَةَ إِلى رِضْوانِكَ، فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ، إِلى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فى فُلْكِكَ، وَ نَجَّيْتَهُ وَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ، وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَليلاً، وَ سَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِى الْآخِرينَ، فَأَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذلِكَ عَلِيّاً، وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْليماً، وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخيهِ رِدْءاً وَ وَزيراً، وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَـهُ مِنْ غَـيْـرِ أَبٍ، وَ آتَـيْـتَـهُ الْبـَيِّـنـاتِ، وَ أَيَّـدْتَـهُ بِـرُوحِ الْـقُـدُسِ وَ كُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَريعَةً، وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلى مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدينِكَ، وَ حُجَّةً عَلى عِبادِكَ و آنها را واسطه و وسيله دخول به رضوان و بهشت و رحمت خود گردانيدى. پس بعضى از آنها را در بهشت منزل دادى تا هنگامى كه او را از بهشت بيرون كردى. برخى را در كشتى نشانده، با هر كس ايمان آورده و در كشتى با او در آمده بود همه را از هلاكت، به رحمت خود نجات دادى. بعضى را به مقام خلّت خود برگزيده، درخواستش را كه وى لسان صدق در اممّ آخر باشد (يا نبى و ولىّ حق در فرزندانش تا قيامت باقى ماند) اجابت كرده و به مقام بلند رسانيدى. بعضى را از شجره طور با وى تكلّم كرده و برادرش را وزير و معاون وى گردانيدى. بعضى را بدون پدر و تنها از مادر ايجاد كردى و به او معجزات عطا فرموده، او را به روح قدس الهى مـؤيّـد داشتى. و همه آن پيمبران را شريعت و طريقه و آيينى عطا كردى. و براى آنان وصى و جانشينى، براى آنكه يكى بعد از ديگرى مستحفظ دين و نگهبان آيين و شريعت و حجّت بر بندگان تو باشد از مدّتى تا مدّت معين، قرار دادى. وَ لِئَلّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ يَغْلِبَ الْباطِلُ عَلى أَهْلِهِ، وَلا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَ أَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً، فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى، إِلى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلى حَبيبِكَ وَ نَجيبِكَ، مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ، سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَ صَفْـوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ، وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ، وَ أَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ ، قَدَّمْتَهُ عَلى أَنْبِيائِكَ، وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَ أَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَ مَغارِبَكَ، وَ سَخَّرْتَ لَـهُ الْـبُـراقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلى سَمائِكَ، وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما كـانَ وَ مـا يَكُـونُ إِلَى انْقِضاءِ خَلْقِكَ،    تا آنكه دين حق از قرارگاه خود خارج نشود و اهل باطل غلبه نكنند. و تا كسى  نتواند گفت كه: اى خدا چرا رسول به سوى ما نفرستادى كه ما را از جانب تو به اندرز و نصيحت ارشاد كند؟ و چرا پيشوا و رهبرى نگماشتى كه ما از آيات و رسولانت پيروى كنيم پيش از آنكه به گمراهى و ذلّت و
خذلان در افتيم؟ لذا در هر دورهاى رسول فرستادى، تا آنكه امر رسالت به حبيب گراميت محمّد صلى اللَّه عليه و آله منتهى گرديد. او چنانكه تو او را به رسالت برگزيدى سيد و بزرگ خلايق بود و خاصه و خلاصه پيمبرانى كه به رسالت انتخاب فرمودى و افضل از هر كس كه برگزيده تست و گرامى تر از تمام رُسُلى كه معتمد تو بودند. بدين جهت او را بر همه رسولانت مقدّم داشتى و بر تمام بندگانت از جن و انس مبعوث گردانيدى و شرق و غرب عالمت را زير قدم فرمان رسالتش گستردى و براق  را مسخّر او فرمودى و روح پاك وى را به سوى آسمان خود به معراج بردى و علم گذشته و آينده، تا انقضاء خلقت را به او به وديعت سپردى.   ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئيلَ وَ ميكائيلَ، وَالْمُسَوِّمينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ، وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دينَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ ذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ، وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ، لَلَّذى بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ، فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً، وَ قُلْتَ:إِنَّما يُـريـدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الـرِّجْسَ أَهْـلَ الْبَيْتِ، وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً، ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، مَوَدَّتَهُمْ فىكِتابِكَ، فَقُلْتَ: قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً، إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَ قَلْتَ: ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ آنگاه او را به واسطه رعب و ترس دشمن از او، بر دشمنان مظفّر و منصور گردانيدى و جبرئيل و ميكائيل و ديگر فرشتگان با اسم و رسم و مقام را گرداگردش فرستادى. و به او پيروزى دينش را بر تمام اديان عالم به رغم مشركان وعده فرمودى و اين ظفر پس از آن بود كه رسول اكرم را (بعد از هجرت) باز، تو او را با فتح و ظفر به خانه كعبه مكان صدق اهل بيت باز گردانيدى و براى او و اهل بيتش، آن خانه مكه را اول بيت و نخستين خانه براى عبادت بندگان مقرر فرمودى. و (خاندانش را) وسيله هدايت عالميان گردانيدى. اين خانه آيات و نشانههاى آشكار ايمان و مقام ابراهيم خليل بود و محل امن و امان بر هر كس كه در آن داخل مى شد. و درباره خاندان رسول فرمودى: البته خدا از شما اهل بيت رسول هر رجس و ناپاكى را دور مى سازد و كاملاً پاك و مبرّا مى گرداند. سپس مُزد محمد که درود تو بر او خاندانش باد؛ را دوستي آنان مقرّر کردي و در کتاب خود فرمودي: بگو من از شما مُزدي نمي خواهم، الا مودّت خويشانم. باز فرمودى: بگو همان اجر رسالتى را كه خواستم؛ باز به نفع شما خواستم.   وَ قُلْتَ: ما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ، إلّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً، فَكانُوا هُمُ السَّبيلَ إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلى رِضْوانِكَ، فَلَمَّاانْقَضَتْ أَيّامُهُ، أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَ آلِهِما، هادِياً إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرَ، وِ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ، فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، وَ قالَ: مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِىٌّ أَميرُهُ، وَ قالَ: أَنَا وَ عَلِىٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، وَ سائِرُ النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى، وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هرُوْنَ مِنْ مُوسى، فَقالَ لَهُ: أَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هرُوْنَ مِنْ مُوسى، إِلّا أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى،   و باز فرمودى: بگو من از شما امّت اجر رسالتى نمى خواهم، جز آنكه شما راه خدا را پيش گيريد. پس (ميتوان فهميد) اهل بيت رسول، طريق و رهبر به سوى تواند در راه بهشت رضوان تواند. و هنگامى كه دوران عمر پيغمبرت سپرى گشت، وصى و جانشين خود على بن ابى طالب (صلوات اللَّه عليهما وآلهما) را به هدايت امت برگماشت. چون او  منذر و براى هر قوم هادى امّت بود. پس رسول اكرم در حالى كه امّت همه در پيش بودند؛ فرمود: هر كس كه من پيشوا و دوست و ولىّ او بودم؛ پس از من، على مولا و امام و پيشواى او خواهد بود. بارالها دوست بدار هر كه على را دوست بدارد و دشمن بدار هر كه على را دشمن بدارد و يارى كن هر كه على را يارى كند و خوار ساز هر كه على را خوار سازد. باز فرمود: هر كس من پيغمبر او هستم؛ على امير و فرماندار اوست. باز فرمود: من و على هر دو شاخههاى يك درخـتـيـم و سـايـريـن از درختهـاى مختلفند. و پيغمبر على را نسبت به خود، به مقام هارون نسبت به موسى نشاند؛ جز آنكه فرمود: پس از من پيغمبرى نيست. وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ، وَ سَدَّ الْأَبْوابَ إِلّا بابَهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ
عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ، فَقالَ: أَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدينَةَ وَالْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِها مِنْ بابِها، ثُمَّ قالَ: أَنْتَ أَخى وَ وَصِيّى وَ وارِثى، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمى، وَ دَمُكَ مِنْ دَمى، وَ سِلْمُكَ سِلْمى، وَ حَرْبُكَ حَرْبى، وَالْإيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَما خالَطَ لَحْمى وَ دَمى، وَ أَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَليفَتى، وَ أَنْتَ تَقْضى دَيْنى، وَ تُنْجِزُ عِداتى، وَ شيعَتُكَ عَلى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلى فِى الْجَنَّةِ، وَ هُمْ جيرانى، وَ لَوْلا أَنْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى،   باز رسول اكرم دختر گراميش كه سيّده زنان عالم است، را به على تزويج فرمود. باز حلال كرد بر على آنچه بر خود پيغمبر حلال بود (از آنكه با حال جنابت تنها بر رسول و على به مسجد پيغمبر درآمدن حلال بود و بر غيرشان حرام). و باز تمام درهاى منازل اصحاب را كه به مسجد رسول باز بود، به حكم خدا بست غير در خانه على. آنگاه رسول اسرار علم و حكمتش را نزد على به وديعه گذاشت و فرمود: من شهر علم هستم و على دَرِ آن شهر. پس هر كه بخواهد در اين مدينه علم و حكمت وارد شود، از درگاهش بايد وارد گردد. آنگاه فرمود: تو برادر من، وصىّ من و وارث من هستى. گوشت و خون تو، گوشت و خون من است. صلح و جنگ با تو، صلح و جنگ با من است و ايمان چنان با گوشت و خون تو آميخته شده كه با گوشت و خون من آميختهاند. تو فردا جانشين من بر حوض كوثر خواهى بود و پس از من، تو اداء قرض من مى كنى و وعدههايم را انجام خواهى داد. شيعيان تو در قيامت بر كرسيهاى نور با روى سفيد در بهشت ابد، اطراف من قرار گرفتهاند و آنها همسايه من هستند. اگر تو يا على بعد از من ميان امتم نبودى، اهل ايمان به مقام معرفت نمى رسيدند.   وَ كانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الضَّلالِ، وَ نُوراً مِنَ الْعَمى، وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتينَ، وَ صِراطَهُ الْمُسْتَقيمَ، لا يُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فى رَحِمٍ، وَ لا بِسابِقَةٍ فى دينٍ، وَلا يُلْحَقُ فى مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ، يَحْذُو حَذْوَالرَّسُولِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَ يُقاتِلُ عَلَى التَّأْويلِ، وَلا تَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، قَـدْ وَتَـرَ فيهِ صَناديدَ الْعَرَبِ، وَ قَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَ ناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً، بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ، فَأَضَبَّتْ عَلى عَداوَتِهِ، وَ أَكَبَّتْ عَلى مُنابَذَتِهِ، حَتّى قَتَلَ النّاكِثينَ وَ الْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ وَ لَمّا قَضى نَحْبَهُ، وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرينَ، يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلينَ،    همانا على بود كه بعد از رسول اكرم؛ امت را از ضلالت و گمراهى و كفر و نابينايى، به مقام هدايت و بصيرت مى رسانيد. او حبلاللَّه متين در راه مستقيم حق براى امت است. هيچ كس به قرابت با رسول، بر او سبقت نيافته و در اسلام و ايمان بر او سبقت نگرفته. و نه كسى به او در مناقب و اوصافِ كمال خواهد رسيد. تنها قدم به قدم از پى رسول اكرم، على راه پيمود كه درود خدا بر هر دو و بر آل اطهارشان باد. و على است كه بر تأويل (و حقايق و مقاصد اصلى قرآن) جنگ مى كند و در راه رضاى خدا از ملامت و سرزنش بدگويان باك ندارد. و در راه خدا، خونهاى صناديد و گردنكشان عرب را به خاك ريخت و شجاعان و پهلوانانشان را به قتل رساند و سركشان را مطيع و منقاد كرد. در نتيجه دلهايشان پر از حقد و كينه، از واقعه جنگ بدر و حنين و خيبر و غيره گرديد و بازماندگانشان كينه على را در دل گرفتند. و در اثر آن كينه پنهانى، بر دشمنى او قيام كردند و به مبارزه و جنگ با او هجوم آوردند. تا آنكه ناگزير او هم با عهد شكنان امّت (طلحه و زبير) و با ظالمان و ستمكاران (معاويه و ياران او) و با خوارج مرتد از دين در نهروان به قتال برخاست. و چون نوبت اجلش فرا رسيد و شقىترين خلق (اول و) آخر عالم؛ پيروى از شقىترين خلق اول نمود.   لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،فِى الْهادينَ بَعْدَ الْهادينَ، وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلى مَقْتِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلى قَطيعَةِ رَحِمِهِ، وَ إِقْصاءِ وُلْدِهِ، إِلَّا الْقَليلَ مِمَّنْ وَفي لِرِعايَةِ الْحَقِّ فيهِمْ، فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَ سُبِىَ مَنْ سُبِىَ، وَ أُقْصِىَ مَنْ أُقْصِىَ، وَ جَرَى الْقَضاءُ لَهُمْ بِما يُرْجى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، إِذْ كانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِِ، يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ، وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ، وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً، وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ، فَعَلَىالْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَ آلِهِما
، فَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَ إِيّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النّادِبُونَ،   در نتيجه فرمان رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله را درباره هاديان خلق، يكى بعد از ديگرى امتثال نكردند و امت همه  كمر بر دشمنى آنها بسته و بر قطع رحم پيغمبر و دور كردن اولاد طاهرينش متفق شدند. جز قليلى از مؤمنان حقيقى كه حقّ اولاد و رسول را رعايت كردند. تا آنكه به ظلم ستمكاران امت، گروهى را كشته و جمعى اسير و فرقهاى هم دور از وطن خود شدند. و قلم قضا بر آنها جارى شد به چيزى كه اميد از آن، حسن ثواب و پاداش نيكو است. چون زمين ملك خداست و هر كه از بندگان را بخواهد، وارث ملك زمين خواهد كرد و عاقبت نيك عالم با اهل تقوى است. و پروردگار ما از هر نقص و آلايش پاك و منزه است و وعدة او قطعى و محققالوقوع است و ابداً در وعده پروردگار خلاف نيست و در هر كار در كمال اقتدار و علم و حكمت است. پس بايد گريه کنندگان، بر پاكان اهل بيت پيغمبر و على صلى اللَّه عليهما وآلهما گريه كنند و بر آن مظلومان عالم، ندبه و فغان نمايند.   وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ ، وَلْيَصْرُخِ الصّارِخُونَ، وَ  يَضِجَّ الضّاجُّونَ، وَ يَعِجَّ الْعاجُّونَ،    أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ؟ أَيْنَ أَبْناءُ الْحُسَيْنِ؟    صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ،    أَيْنَ السَّبيلُ بَعْدَ السَّبيلِ؟ أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ؟ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَةُ؟ أَيْنَ الْأَقْمارُ الْمُنيرَةُ؟ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ؟ أَيْنَ أَعْلامُ الدّينِ، وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ؟أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ؟   و براى مثل آن بزرگواران؛ اشك از ديدگان بارند و ناله و زارى و ضجّه و شيون از دل بركشند كه [ اى پروردگار ] كجاست حسن بن على؟ كجاست حسين بن على؟آن پاكان و راستگويان عالم كجايند آنها که يکي بعد از ديگرى، رهبر راه خدا و برگزيده از خلق خدا بودند؟ كجا رفتند تابان خورشيدها؟ کجايند آن فروزان ماهها؟ كجا رفتند ستارگان درخشان ؟كجا رفتند آن رهنمايان دين و اركان علم و دانش؟ كجاست حضرت بقية اللَّه كه عالم خالى از عترت هادى امت نخواهد بود؟    أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟ أَيْنَ الْمُرْتَجى لِإِزالَةِ الْجَورِ وَالْعُدْوانِ؟ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْديدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ؟ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّريعَةِ؟ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْياءِ الْكِتابِ وَ حُدُودِهِ؟ أَيْنَ مُحْيى مَعالِمِ الدّينِ وَ أَهْلِهِ؟ أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدينَ؟  أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ؟ أَيْنَ مُبيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ؟ أَيْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَىِّ وَالشِّقاقِ؟   كجاست آنكه براى بركندن ريشه ظالمان و ستمگران عالم  مهيا گرديده؟ كجاست آنكه منتظريم اختلاف و كج رفتاريهاى اهل عالم را به راستى و اصلاح كند؟ كجاست آنكه اميدواريم اساس ظلم و عدوان را از عالم براندازد؟ كجاست آنكه براى تجديد فرائض و سنن اسلام كه محو و فراموش گرديده؛ ذخيره است؟ كجاست آنكه براى برگردانيدن ملّت و شريعت مقدّس اسلام اختيار گرديده؟ كجاست آنكه آرزومنديم كتاب و حدود آن را احيا سازد؟ كجاست آنكه دين، ايمان و اهل ايمان را زنده گرداند؟ كجاست آنكه شوكت ستمكاران و متعديان را در هم مى شكند؟ كجاست آنكه بنا و سازمانهاى شرك و نفاق را ويران مى كند؟ كجاست آنكه فسق و عصيان و طغيان را هلاك و نابود مى گرداند؟ كجاست آنكه براي کندن ريشة گمراهى و دشمنى مهياست؟   أَيْنَ طامِسُ آثارِ الزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ؟ أَيْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْكِذْبِ وَالْاِفْتِراءِ؟ أَيْنَ مُبيدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ؟ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْليلِ وَالْإِلْحادِ؟ أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياءِ، وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟ أَيْنَ جامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوى؟ أَيْنَ بابُ اللَّهِ الَّذى مِنْهُ يُؤْتى؟ أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ؟ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟ أَيْنَ صاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ رايَةِ الْهُدى؟ أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؟ أَيْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِياءِ وَ أَبْناءِ الأَنْبِياءِ؟   كجاست آنكه انديشه باطل و هواهاى نفسانى را نابود مى سازد؟كجاست آنكه ريسمان دروغ و افتراء را قطع خواهد كرد؟ كجاست آنكه متكبرانِ سركش را هلاك و نابود مى گرداند؟ كجاست آنكه مردم ملحد، معاند و گمراه كننده را بيچاره کند؟ كجاست آنكه دوستان را عزيز و دشمنان را ذليل خواهد كرد؟ كجاست آنكه مردم را بر وحدت كلمه و تقوى مجتمع مى سازد؟ كجاست باب الهى كه از آن وارد مى شوند؟ كجاست آن وجه الهی
كه دوستان به سوى او روى آوردند؟ كجاست آن وسيله كه بين آسمان و زمين پيوسته است؟ كجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدايت در عالم؟ كجاست آنكه پريشانيهاى خلق را اصلاح و دلها را خشنود مى سازد؟ كجاست آنکسي كه از ظلم امتّ بر انبياء و اولاد انبياء دادخواهى مى كند؟ أَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ؟ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى؟ أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذى يُجابُ إِذا دَعي؟ أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى؟ أَيْنَ ابْنُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى؟ وَابْنُ عَلِىٍّ الْمُرْتَضى؟ وَابْنُ خَديجَةَ الْغَرّاءِ؟ وَابْنُ فاطِمَةَ الْكُبْرى؟ بِأَبى أَنْتَ وَ أُمّى وَ نَفْسى لَكَ الْوِقاءُ وَالْحِمى، يَابْنَ السّادَةِ الْمُقَرَّبينَ، يَابْنَ النُّجَباءِ الْأَكْرَمينَ، يَابْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِيّينَ، يَابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبينَ کجاست آنکه انتقام خون شهيد کربلا را خواهد گرفت؟ كجاست آنكه خدا بر ستمكاران و تهمت زنندگان، او را پيروز مى گرداند؟ كجاست آنكه دعاى خلق پريشان را اجابت مى كند؟ كجاست آن بالاترين خلايق و صاحب نيكوكارى و تقوى؟ كجاست فرزند پيغمبر محمد مصطفى؟ و فرزند على مرتضى ؟ و فرزند خديجه بلند مقام ؟ و فرزند فاطمه زهرا بزرگترين زنان عالم؟ پدر و مادرم فداى تو؛ جانم نگهدار و حامى ذات پاك تو باد اى فرزند بزرگان مقربان خدا. اى فرزند اصيل و شريف بزرگوارترين اهل عالم؛ اى فرزند هاديان هدايت يافته؛ اي فرزند بهترين مردان مهذّب؛   يَابْنَ الْغَطارِفَةِ الْأَنْجَبينَ، يَابْنَ الْأَطائِبِ الْمُطَهَّرينَ، يَابْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبينَ، يَابْنَ الْقَماقِمَةِ الْأَكْرَمينَ، يَابْنَ الْبُدُورِ الْمُنيرَةِ، يَابْنَ السُّرُجِ الْمُضيئَةِ، يَابْنَ الشُّهُبِ الثّاقِبَةِ، يَابْنَ الْأَنْجُمِ الزّاهِرَةِ، يَابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، يَابْنَ الْأَعْلامِ اللّائِحَةِ، يَابْنَ الْعُلُومِ الْكامِلَةِ، يَابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ، يَابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَةِ، يَابْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ، يَابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ، يَابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقيمِ، يَابْنَ النَّبَأِ الْعَظيمِ، يَابْنَ مَنْ هُوَ فى أُمِّ الْكِتابِ لَدَى اللَّهِ عَلِىٌّ حَكيمٌ، يَابْنَ الْآياتِ وَالْبَيِّناتِ، يَابْنَ الدَّلائِلِ الظّاهِراتِ، يَابْنَ الْبَراهينِ الْواضِحاتِ الْباهِراتِ، يَابْنَ الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، يَابْنَ النِّعَمِ السّابِغاتِ، يَابْنَ طه وَالْمُحْكَماتِ، اى فرزند مهتران شرافتمندان خلق؛ اى فرزند نيكوترين پاكان عالم؛ اى فرزند جوانمردان و برگزيدگان؛ اى فرزند گراميترِ مهتران؛ اى فرزند تابان ماهها و فروزان چراغها و درخشان ستارگان؛ اى فرزند راههاى روشن خدا؛ اى فرزند نشانهاى آشكار حق؛ اى فرزند علوم (و معارف) كامل الهى؛ اى فرزند سنن و قوانين معروف آسمانى؛ اى فرزند معالم و آثار ايمان كه مذكور است (در تمام كتب انبياء و غيره)؛ اى فرزند معجزات محقق و موجود؛ اى فرزند راهنمايان آشکار و مشهود خلق؛ اى فرزند صراط مستقيم خدا؛ اى فرزند خبر عظيم؛ اى فرزند كسى كه در امّ الكتاب (علم حق) نزد خدا على و حكيم است؛ اى فرزند حجّتهاى واضح الهى؛ اى فرزند ادلّه روشن حق؛ اى فرزند برهانهاى واضح و آشكار خدا؛ اى فرزند حجّتهاى بالغه الهى؛ اى فرزند نعمتهاى عام الهى؛ اى فرزند طه و محكمات قرآن يَابْنَ يس وَالذّارِياتِ، يَابْنَ الطُّورِ وَالْعادِياتِ، يَابْنَ مَنْ دَني فَتَدَلّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى، دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِىِّ الْأَعْلى، لَيْتَ شِعْرى أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَىُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَبِرَضْوى أَوْ غَيْرِها أَمْ ذى طُوى؛ عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى، وَلا أَسْمَعُ لَكَ حَسيساً وَلا نَجْوى، عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ تُحيطَ بِكَ دُونَىِ الْبَلْوى، وَلا يَنالُكَ مِنّى ضَجيجٌ وَلا شَكْوى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنّا، بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا،  و اي فرزند ياسين و ذاريات؛ اى فرزند سوره طور و عاديات؛ اى فرزند آنکه خداوند در حقّش فرمود: دنى فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى كه نسبت به حضرت على اعلاى الهى مقرت ترين مقام است. كاش مى دانستم كجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد يافت؟ آيا به كدام سرزمين اقامت دارى؟ آيا به زمين رضوان يا غير آن؛ يا به ديار ذوطوى متمكن گرديدهاى؟ بسيار سخت است بر من كه خلق را همه ببينم و ترا نبينم و هيچ از تو صدايى حتى آهسته هم بگوش من نرسد. بسيار سخت است بر من بواسطه فراق تو؛ و اينکه تو به تنهايي گرفتار باشي و نالة من نيز به حضرتت نرسد و شكوه به تو نتوانم. به جانم قسم كه تو آن حقيقت پنهانى كه دور از ما نيستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مايى، كه ابداً جدا نيستی
. بِنَفْسى أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنّى، مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَراً فَحَنّا بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ عَقيدِ عِزٍّ لا يُسامى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ أَثيلِ مَجْدٍ لا يُجارى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهى   بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نَصيفِ شَرَفٍ لا يُساوى إِلى مَتى أَحارُ فيكَ يا مَوْلاىَ وَ إِلى مَتى، وَ أَىَّ خِطابٍ أَصِفُ فيكَ وَ أَىَّ نَجْوى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أُجابَ دُونَكَ وَ أُناغى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلَكَ الْوَرى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ يَجْرِىَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ ما جَرى   به جانم قسم كه تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق اليه مرد و زنِ اهل ايمانى كه هر دلى از زيادت شوق او نالة مى زند. به جانم قسم تو آن عزّتي هستي که هم طرازي ندارد. به جانم قسم تو آن عظمتي هستي که هم قطاري ندارد. از آن نعمتهاى خاص عالى خداوندي، كه مثل و مانند نخواهد داشت. به جانم قسم كه تو از آن خاندان عدالت و شرفى كه احدى برابرى با شما نتواند كرد. اى مولاى من؛ تا كى در (انتظار) شما حيران و سرگردان باشيم؟ تا به كى و به چگونه خطابى درباره تو توصيف كنم و چگونه راز دل گويم؟ اى مولاى من بر من بسى سخت است كه پاسخ، از غير تو يابم. سخت است بر من از تو بگويم  و خلق تو را واگذارند. سخت و مشكل است بر من كه بر تو ماجراي ديگرى (غيبت ممتد) پيش آمد.   هَلْ مِنْ مُعينٍ فَأُطيلَ مَعَهُ الْعَويلَ وَالْبُكاءَ؟ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا؟ هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنى عَلَى الْقَذى؟ هَلْ إِلَيْكَ يَابْنَ أَحْمَدَ سَبيلٌ فَتُلْقى؟ هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنا مِنْكَ بِعِدَهٍ فَنَحْظى؟ مَتى نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوى؟ مَتى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِكَ فَقَدْ طالَ الصَّدى؟  مَتى نُغاديكَ وَ نُراوِحُكَ فَنُقِرُّ عَيْناً؟  مَتى تَرانا وَ نَراكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِواءَ النَّصْرِ تُرى؟ أَتَرانا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَأُمُّ الْمَلَأَ، وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً؟   آيا كسى هست كه مرا يارى كند تا بسى نالة فراق و فرياد و فغان طولانى از دل بركشم؟ كسى هست كه جزع و زارى كند؟ آيا چشمى مى گريد تا چشم من هم با او مساعدت كند و زار زار بگريد؟ اى پسر پيغمبر آيا به سوى تو راه ملاقاتى هست؟ آيا امروز به فردايى مى رسد كه به ديدار جمالت بهره مند شويم؟ آيا كى شود كه بر جويبارهاى رحمت درآييم و سيراب شويم؟ كى شود در چشمه آب زلال (ظهور) تو، ما غرقه شويم؛ كه عطش ما طولانى گشت؟ كى شود كه ما با تو صبح و شام كنيم تا چشم ما به جمالت روشن شود؟ كى شود كه تو ما را و ما تو را ببينيم، هنگامى كه پرچم نصرت و پيروزى در عالم برافراشتهاى؟  آيا خواهيم ديد كه ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمين را پر از عدل و داد كرده باشى؟   وَ أَذَقْتَ أَعْداءَكَ هَواناً وَ عِقاباً، وَ أَبَرْتَ الْعُتاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ، وَ قَطَعْتَ دابِرَ الْمُتَكَبِّرينَ، وَاجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظّالِمينَ، وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ أَنْتَ كَشّافُ الْكُرَبِ وَالْبَلْوى، وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدى فَعِنْدَكَ الْعَدْوى، وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَالدُّنْيا، فَأَغِثْ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ. عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلى، وَ أَرِهِ سَيِّدَهُ يا شَديدَ الْقُوى، وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسى وَالْجَوى، وَ بَرِّدْ غَليلَهُ يا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، وَ مَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهى، اَللّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبيدُكَ التّائِقُونَ إِلى وَلِيِّكَ، الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَ مَلاذاً، وَ أَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَ مَعاذاً، وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنينَ مِنّا إِماماً، فَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً،   و دشمنانت را كيفر خوارى و عقاب بچشانى و سركشان و كافران و منكران خدا را نابود گردانى و ريشه متكبّران عالم و ستمكاران جهان را از بيخ بركنى، تا با خاطر شاد ما به الحمد لله رب العالمين لب برگشاييم. اى خدا تو برطرف كننده غم و اندوه دلهايى، من از تو داد دل مى خواهم كه تويى دادخواه و تو خداى دنيا و آخرتى. بارى به داد ما برس اى فريادرس فرياد خواهان. بندة ضعيف بلا و ستم رسيده را درياب و سيّد او را براى او ظاهر گردان. اى خداى بسيار مقتدر و توانا؛ لطف كن و ما را به ظهورش از غم و اندوه و سوز دل بِرَهان و حرارت قلب ما را فرو نشان. اى خدايى كه بر عرش، استقرار ازلى دارى و رجوع همه عالم به سوى تست و منتهى به حضرت تست. اى خدا ما بندگان حقيرت، مشتاق ظهور ولىّ توييم كه او ياد آور تو و رسول تست. او را براى عصمت و نگهدارى و پناه دين و ايمان ما آفريدهاى و او را برانگيختهاى تا قوام و حافظ و پناه خلق باشد و او را براى اهل ايمان از ما بندگانت، امام و پيشوا قرار دادى. پس تو از ما