eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
5-8.mp3
8.01M
| کربلایی مجتبی دسترنج کربلا دوباره دلم هواتو کرد
dly_khh_khsth_shdy_z_dwry.mp3
3.22M
دلـی کـه خستـه شدی از دوری . . ! دلی که خسته شدی از دوری بگو نبریدی محبوبتو شاید ببینی باز خدا رو چه دیدی بی حوصله ای کلافه ای حق داری این فاصله رو دیگه تاب نمیاری دلتنگیاتو کی بجز حسین میفهمه اشکاتو با کی در میون میذاری راه نجاته از غم حسینه مونس و یار و همدم حسینه عشقم حسینه دلتنگم واسه نیمه شبای حرم میبینی حسرتو توی چشم ترم بخرم ببرم ببرم حسین .
دعای ندبه.mp3
11.25M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 📕عوامل ناامیدی 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مراسم دعای ندبه / ۲۶ شهریور ۱۴۰۰
400-06-21 sedighi olgupaziri az anbiya va aosiya shab 06 SA~1.mp3
7.68M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 📕ارتباط با معصومین و انبیای الهی 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شهریور ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab07Safar1400[05](1).mp3
6.54M
🎧 بشنوید | شور 🎶 دعوتم میکنی، من هنوزم دلم روشنه... 🎤 حاج میثم_مطیعی 🎒 از زبان جاماندگان (ع) گناهامو ندید گرفتی، انگار ازم بدی ندیدی تا که دیدی دلم شکسته، بازم به داد من رسیدی گرچه برا تو کم گذاشتم، از خوبا راه من جدا بود روضه ولی همیشه واسم، راه رسیدن به خدا بود حاجتِ هرشبم، اربعین کربلا بودنه دعوتم میکنی، من هنوزم دلم روشنه بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یاحسین * بر سر نی زلف رها کرده ای با جگر شیعه چه ها کرده ای * زهره ی منظومه ی زهرا حسین کشته ی افتاده به صحرا حسین * مشعر حق عزم منا کرده ای کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای *** بگیر ازم هرچی که خواستی، ولی ازم نگیر غمت رو نفس زدن تو هیئتا رو، بودنِ زیرِ پرچمت رو دلم خوشه که تو رو دارم، حال دلم بی تو خرابه دنیایی که حسین نداره، یه لحظه شم برام عذابه روشنیِ دلم، از همین اشکِ تو روضه هاس روسفیدیِ من، از سیاهیِ  شال عزاس عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند * آقا دعام کن که تو راهِ، کسی به جز شما نباشم یه کاری کن حتی یه لحظه، از شهدا جدا نباشم دلم میخواد برات بمیرم، از این میترسم که نتونم دعا کن آقا بیشتر از این، از شهدا عقب نمونم مثل اون عاشقا، تا ابد میمونم با حسین تا دم آخرم، با شهیدا میگم یاحسین تربت تو بوی خدا میدهد بوی حضور شهدا میدهد   شاعر: علی اکبر رهیده
. بپذیرید عرض تسلیتِ چشم ها، دست ها، بدن ها را بپذیرید سر سلامتی روضه خوان ها و سینه زن ها را قرن تا قرن عصرتان شده تا پشت در پشتمان شود عاشق نسل در نسل گریه کن کردند عام ها، خاص ها، قَرَن ها را دست بوس نگاه تو چشمی که بیفتد به چشم تو گذرش اشک هایت تبرکی دادند شال مشکی و پیرهن ها را دل ماها گرفته آقا جان چقدر غم در این صدایت هست چشمهایت مگر عزادارند کشته ها را و بی کفن ها را مادری قدخمیده می آید از کنار غرور صاحب مشک شاید از علقمه کند روزی یا ابالفضلِ این دهن ها را تا نمردم بیا تو را به خدا حاضر آخر الزمان برگرد تا نمردم بگیر در آغوش این وجود غریب و تنها را رضا دین پرور✍  .
. بیرق حرم حضرت علی و حضرت عبّاس علیهم‌ السلام پرچمِ سبزِ امیرِ لافتی دیدن داشت جمله‌یِ حک‌شده با خطِّ طلا دیدن داشت عاشقان جلوه‌یِ اِیوانِ طلا دل می‌برد شوکتِ بیرقِ رایةَ‌الهُدی دیدن داشت روضه‌یِ فاطمه در صحنِ علی غوغا کرد دَمِ زهرایِ علیِ مرتضی دیدن داشت آسمان خیره بر این دلبرِ دلدار کمان اِی مدینه شاه در خانه کجا دیدن داشت یاس شد نیلی و سیلی رمقِ عشق گرفت چشمِ تار و در و دیوار چرا دیدن داشت خوب که گنبدِ سلطانِ عرب را دیدیم شهرِ رویا و دو گنبدِ طلا دیدن داشت کربلا دیدم و سوغاتِ شما آوردم پرچمِ سرخِ غریبِ نینوا دیدن داشت گر چه این پارچه از مَرحمتِ عبّاس است لیک موجش به همان گلدسته‌ها دیدن داشت خیز بی‌دستِ علمدار علامت بردار بیرقِ فتح رویِ دوشِ شما دیدن داشت جانِ این عاشق و یک روضه‌یِ مشک و ساقی در کنار علقمه أدرک أخا دیدن داشت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. در میانِ داغِ سوزانِ حسین ای عزادارِ عزیزِ فاطمه قلب زهرا را بیا خوشنود کن گاه کن نام حسن را زمزمه هر چه داریم از حسن داریم ما بی حسن، کِی از حسین آید سخن گوشِ دل بسپار بر راسُ الحسین زیرِ لب پیوسته گوید یاحسن کربلا را مجتبی بنیان نهاد خود به غربت برد تا آخر پناه از زمانِ کوچه با خود عهد کرد تا بگیرد صبرِ زینب را گواه کیست گوید از مقام مجتبی مجتبی یعنی همه صبر و شکیب زینتِ عرشِ خدا نام حسن گر چه باشد او در این دنیا غریب ما نمیبینیم اما این غریب بقعه ای دارد فرازِ آسمان در حریمش بهر تکریمِ حسن مینهد جبریل سر بر آستان یک حرم دارد ز کعبه خوبتر در زمین نه، در قلوبِ اولیاست دُرّ و یاقوت و زُمردهای سبز زینتِ گلدسته های مجتباست در دل هر مرد و زن دارد رواق با شبستانی بنام قاسمش هست بابُ القاسمش در سینه ها مرغِ دل هر روز باشد عازمش مُضجعی در قلبها دارد حسن هر کسی را در حریمش راه نیست دردمندان و غریبان زائرش هر که گردد زائرش، گمراه نیست سبزیِ رویش، ز شرم مادر است زانکه شد نیلی ز سیلی روی او چون در آن کوچه نشد کاری کند دید جای پنجه تا ابروی او بر دلش از نوجوانی زخم داشت بس گرفت از چهره ی نیلی اثر در همه عالم بگَردی، بی گمان نیست مانند حسن پاره جگر پاره های قلب او در طشت ریخت دید زینب طشت را غرقِ بلا وای از آنروزی که در بزم شراب روبرو گردید با طشت طلا بدتر از روز حسن، روز حسین خیزران بود و لب و دندان او ای زبانم لال، از جام شراب ریخت دشمن بر لبِ عطشان او محمود ژولیده .
. هم پَریشانِ حُسینم هم پَریشانِ حسن ای بِقُربانِ حسین و  ای بِقُربانِ حسن روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آنِ یکی آنِ حسن هرشبی که فاطمه بر روضه‌ها‌مان می‌رسَد  هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن نه که دنیا ، دینمان را هم کریمان می‌دهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیرِ ایوانِ نجف دیدم که روزی می‌رسد یاحسن جان می‌نویسم زیرِ ایوانِ حسن هرکجا رفتیم دیدم کار دستِ مجتبی است بشکند دستم نباشد گر به دامانِ حسن نه که تنها این دوشب  کُلِ محرم می‌شویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمانِ حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت : می‌رود جانِ حسین و می‌رود جانِ حسن نعره شد : إن تَنکرونی فأنا ابنُ المُجتبی" تیغ را چرخاند و گفت این است طوفانِ حسن شد حسن یک ضربه زد اَزرق همانجا شد دوتا نعره زد عباس  ؛  ای جانم به قربانِ حسن روضه‌های ما همه لطفِ امام مجتبی است شُکر هرشب می‌روم در زیرِ بارانِ حسن پیشِ زهرا آبرو داری کنیم و آوریم... هِی گلاب و دسته گُل یادِ یتیمانِ حسن (حسن لطفی۹۸/۰۶/۱۴) .
. چهل روز میشود که شدم جبرییل تو ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو چهل روز میشود که فقط زار میزنم کوچه به کوچه نام تورا جار میزنم چهل روز میشود بدون تو ام،حسین حالا پی نتیجه خون تو ام حسین چهل روز میشود که حسین همه شدم حیدر شدم،حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من تمام،به زانو در آمدند آثار مرگ،در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست،یا حسین آبی که تر نکرد،لب تشنه تورا حالا نصیب خاک مزارت شده،اخا چهل روز پیش بود همینجا،سرت شکست اینجا دل من و پدر و مادرت شکست چهل روز پیش بود به گودال رفتیو از پشت نیزه خوردی و از حال رفتیو از تل زینبیه رسیدم که وای... وای بالا سرت نشستم و دیدم وای...وای نیزه ز جای جای تن تو، در آمده حتی لباس های تن تو،در آمده جمعیتی که بود به گودال،جا نشد یک ضربه دوضربه ولی سر...جدا نشد دیدم کسی حسین مرا نهر میکند آقای عالمین مرا نهر میکند من را ببخش دست به گیسوی تو زدند من را ببخش چکمه به پهلوی تو زدند فرصت نشد ز خاک بگیرم،سر تورا فرصت نشد در آورم انگشتر تورا میخواستم ببوسمت،اما مرا زدند ناراحتم کنار تو،با پا مرا زدند .