eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_چشمامو_می_بندم_جواد_مقدم.mp3
8.33M
🔳 (ع) 🌴چشمامو می بندم 🌴چشم دل و باز می کنم 🎤 چشمامو میبندم، چشم دلو باز میکنم تا حرم پرواز میکنم قصه ی عاشقیو تو خیالم آغاز میکنم دست به سینه دارم، سلام میدم سلام آقا تو هستی بامرام آقا من که لیاقت ندارم، خودت زدی صدام آقا من و یه دریا اشک شوق که از کرم تو دارم من و یه دنیا خاطره که از حرم تو دارم آقام آقام آقام رضا آقام آقام آقام رضا تو حرم یه زائر بند دلش پاره میشه اونی که دوس داره میشه تو ازدحام بازم محو صدای نقاره میشه خوش بحال زائر چه حالی و عجب هوایی چه خادمای باصفایی وقتی که شاه رئوف باشه، چه لذتی داره گدایی مناره های مرقدت، پرچم رو گنبدت هر کسی ببینه میگه، یه عالم و یک مشهده آقام آقام آقام رضا آقام آقام آقام رضا مثل یک کبوتر، تو آب و دون بهم دادی تو سایه بون بهم دادی جایی نداشتم بپرم، تو آسمون بهم دادی مثل یک کبوتر پرم بده با زائرا مثل تموم شهدا پَر بزنه یه شب دلم تو آسمون کربلا صحن حرم افلاکیه، روضه خون حسین کیه صدا صدای مادره، که چادرش هم خاکیه غریب مادر یا حسین  غریب مادر یا حسین https://eitaa.com/emame3vom/51271
مداحی آنلاین - خوشم که از ازل شدم به درگهت شدم گدا حسن - بنی فاطمه.mp3
4.58M
مجتبی(ع) 🌴خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن 🌴همیشه میزنم صدا ز سوز دل تو را حسن 🎤 خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می‌زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از‌این به غصّه مبتلا حسن خدا اجازه می‌دهد چنین دعا کنم حسن که یا مَن اِسمُهُ دَوا و ذِکرُهُ شَفا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» ز دست می‌روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقان باصفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکری خانه‌ات صدا کنی به پای سفرۀ کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه‌ای دهی به‌این گدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه، دوباره داغ کوچه‌ها خدا کند که جان دهم به پای روضۀ شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» تو آخر عنایتی، من اول گدایی‌ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی‌ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی‌ام اگرچه دل شکستۀ حسین و کربلایی‌ام نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی‌ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» و فهم بی‌کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصّه‌های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه
. خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می‌زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از‌این به غصّه مبتلا حسن خدا اجازه می‌دهد چنین دعا کنم حسن که یا مَن اِسمُهُ دَوا و ذِکرُهُ شَفا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» ز دست می‌روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقان باصفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکری خانه‌ات صدا کنی به پای سفرۀ کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه‌ای دهی به‌این گدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه، دوباره داغ کوچه‌ها خدا کند که جان دهم به پای روضۀ شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» تو آخر عنایتی، من اول گدایی‌ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی‌ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی‌ام اگرچه دل شکستۀ حسین و کربلایی‌ام نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی‌ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» و فهم بی‌کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصّه‌های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می‌شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم حسن! کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن «کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی اگرچه خسته‌ای ولی امیر استقامتی وجود جود از تو و تو جوهر کرامتی چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی امید بی کسی من به عرصۀ قیامتی ببین صدات می‌زنم چقدر بی ریا حسن « کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن» مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟ چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟ ز کودکی به غیر دیدۀ تری نداشتی شنیده‌ام به معرکه که یاوری نداشتی بمیرم ‌ای امیر خسته، لشگری نداشتی شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن « کریم آل فاطمه، امام مجتبی، » «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
. ای دل دیوانه راهی باز کن         تا مدینه یک نفس پرواز کن گوش کن آواز جبریل امین         الرّحیل ای رحمتٌ للعالمین واویلا از دل زهرا ... وقت رفتن آمده  ای پیک حق        حق تو را خواند بگو لبیک حق مصطفی آماده ی جان دادن است           بهر زهرا هجر او جان کندن است چشم پیغمبر به سختی باز شد              باز، آن چشمان هستی ساز شد رو به سوی حضرت زهرا نمود           گریه کرد و لعل لبها وا نمود واویلا از دل زهرا ... کی تمام شادی دل، فاطمه        مایه ی آبادی دل، فاطمه می روم ای نور دیده دخترم        روز تنهائی رسیده دخترم دیده اش گریان و  دل سوزان، ولی   فاطمه، جان تو  و جان علی گفت باید حامی حیدر شوی         پیش مرگ او به پشت در شوی  آن زمان که دست حیدر بسته شد      از غریبی قلب عالم خسته شد تو پی یاری او اقدام کن       خویش را قربانی اسلام کن ای میان شعله ها یار علی        فاطمه جان ای علمدار علی دست از یاری حیدر بر مدار           با نگاهت بر دلش مرهم گذار فاطمه با ناله و سوز جگر       گفت ای جانم به قربانت پدر گر چه نبود با غمت سوئی به چشم       لیک بابا، هر چه می گوئی به چشم فکر دوری از تو داغی مشکل است        آنچه دور از تو نمی گردد دل است  ای رخت شمع همه ویرانه ها          رحم کن بر غربت پروانه ها حال او با این سخن تغییر کرد          اشک زهرا بر دلش تأثیر کرد واویلا از دل زهرا ...  رو به حیدر کرد محبوب خدا          ای امیرالمؤمنین یا مرتضی پیش آی، تا دست در دستت دهم          این امانت را به دست تو نهم   بعد من تنهای تنها می شوی       شاهد غمهای زهرا می شوی  بعد من خانه نشینت می کنند         حمله بر بیت گِلینت می کنند  هر چه آمد بر سر تو صبر کن       کشته شد گر همسر تو صبر کن محسنت را در پَسِ در می کُشند       طفل را همراه مادر می کُشند بر حریم تو جسارت می شود          فاطمه در کوچه یارت می شود  گر خورد سیلی ز دشمن صبر کن       آسمان دیده را پر ابر کن دست زهرا را چو بر دستش نهاد        لرزه بر زانوی حیدر اوفتاد واویلا از دل زهرا ... واویلا از دل حیدر ... ناگهان حالش دگرگون گشت، آه        کرد سوی محتبی احمد نگاه  گفت ای آرامش جانم حسن         سوره ی داوود قرآنم حسن ای غریب بی قرینه مجتبی         ای عصای مادرت در کوچه ها با تو باید اینچنین گویم سخن         یاد تنهائی تو هستم حسن  مانده تنها بین یاران می شوی     بعد مرگت تیرباران می شوی گریه می کرد و صدا می زد حسن       بوسه می زد دم به دم بر آن دهن  وه چه شوری و چه غوغائی همه    لحظه ها هر یک تماشائی همه بار دیگر هم نبی عالمین              دیده وا کرد و صدا زد یا حسین  ای زخونت زنده نامم یا حسین        ای غریب تشنه کامم یا حسین  ای رسول ا... مجنونت حسین        من فدای حلق پر خونت حسین وای من از لحظه ی افتادنت          وای از تکیه به نیزه دادنت ای ذبیح تشنه پیش نهر آب          ای سرت بر نیزه زیر آفتاب بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا    بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا عاشق کوی حسینم ای اجل مهلت بده    تا زنم بوسه به خاک شهید کربلا حسین حسین... 👇
مداحی آنلاین - ای دل دیوانه راهی باز کن - کریمی.mp3
1.85M
🔳 (ص) 🌴ای دل دیوانه راهی باز کن 🌴تا مدینه یک نفس پرواز کن 🎤
4_5787195688051804044.mp3
5.78M
سلام ای آقای کرم سلام ای سایه ی سرم سلام ای بانی کربلای من رضا شاه و سلطان تویی رضا جان جانان تویی رضا هیچ کی نیست مثل تو برای من رضا دستمو رها نکن از ضریح جدا نکن آخه بی تو بی کسم رضا مستی منو ببین هر سال بعد خونه ی تو می رسم رضا جانم جانم رضا من و شوق باب الجواد من و این روزی زیاد بذار باشه این سر من به زیر دین بازم راهم دادی بیام ببین دلتنگ کربلام خودت گفتی آقا فابک للحسین دلم واسه این سیاهی ها خیلی تنگ میشه آقا شده آخر صفر چجور خداحافظی کنم با سیاهی و علم میشم آقا در به در رضا جانم جانم رضا بازم جمع سینه زنا بازم یاد جامونده ها همه مهمونیم سر سفره ی کریم همه با شور و با نوا بریم تو ایوون طلا بگیم زینب زینب یاد حاج سلیم آقا اینه حرف نوکرا دم مرگمون بیا دلمون به تو خوشه بازم بطلب حرم آقا ما رو دوری شما به خدا که می کُشه رضا جانم جانم رضا حاج حسین سیب سرخی https://eitaa.com/emame3vom/51276 .
۲۵ آخرین نور خداوند مبین پیمبری مولی خاتم مرسلی و روی زمین روشنگری مولی خاتم المرسلین تویی دین حق را معین تویی تو بی قرین هستی حق الیقین هستی ختم رسل احمد۲ ای نور حی مبین همسر تو خدیجه ی کبراست داماد تو علی و دختر تو فاطمه ی زهراست تو شفیع دو عالمی انبیا را تو خاتمی ای رهبر امت پیمبر رحمت ختم رسل احمد۲ فرمودی می روم از بین شما ای امت احمد یادگارم شده قرآن خدا و عترت احمد اجر و مزد رسالتم نور قرآن و عترتم سه مظهر تقوا قرآن علی زهرا ختم رسل احمد۲ بعد از عمری ستم از امت خود راحت شد از غم ها با دل خون شده و رنج و الم رود سوی عقبی هر کجا بزم غم به پاست شهر یثرب ماتمسراست رفته از این دنیا امشب ابا الزهرا ختم رسل احمد۲ امشب پیغمبر رحمت گل دین رفته از این دنیا گردیده اول غم های علی مصیبت زهرا فاطمه با دیده ی تر می زند بر سینه و سر ز داغ پیغمبر سوزد دل حیدر ختم رسل احمد۲ @yaghubianreza .
‍ ‌. عزای سلام الله علیها _ مادر حیدر و مادر احمد مولاتی فاطمه یا بنت اسد در عزای تو گرید مرتضی آه و واویلا آه و واویلا بقیع از داغ تو گشته نوحه گر کفنت شد پیراهن پیغمبر کعبه زین ماتم شد نوحه سرا آه و واویلا آه و واویلا خوانده پیغمبر در ، قبر تو تلقین گفت از خدا و امیرالمومنین بر جسمت نماز خوانده مصطفی آه و واویلا آه و واویلا ✍🎤 .👇
. (ع) بند1⃣ چقده ذکره حسن روی لبا میشینه بردن نام آقا مثله عسل شیرینه میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه ........... میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه استاد رزم عباس ،امام دومینه ........... آب و گلم حسن ماه دلم حسن رفع درد و غم و هر مشکلم حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ توی میدون نبرد آقام حسن سرداره به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره ......... توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه ........ علی هیبت حسن کوه غیرت حسن الگوی عباس و اوج قدرت حسن یا حسن یاحسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ کریمی مثل حسن الحق گدایی داره گدایی درخونه ش حکم خدایی داره هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره ........... شیر غران میدون ، حسن دلاوره باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه ........... یل صفدر حسن مثله حیدرحسن رودلم حک شده شه و سرور حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم کوریه چشم سعودی ها حرم میسازیم حرم میسازیم ........... سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم ........... یعنی میشه خدا یه روز از کربلا تا حریم حسن بریم با بچه ها یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• https://eitaa.com/emame3vom/51282 👇
3. حاج محسن فرهمد.mp3
6.39M
(صلی الله علیه و آله وسلم) (صلی الله علیه و آله وسلم) أللّهُمَّ صَلِّ و سَلِّم و زِد و بارِک عَلي النَّبيِّ الاُمِّيِّ اَلعَربیِ الهاشِميِّ القُرَشيِّ المَکِّيِّ المَدَنيِّ الاَبطَحيِّ التَّهاميِّ ، السَّيِّدِالبَهيّ ، السِّراجِ المُضيءِ ، الکَوکَبِ الدُّرِّيِّ ، صاحِبِ الوَقارِ و السَّکينةِ ، المَدفونِ بالمَدينةِ ، العَبدِ المؤَيَّدِ ، و الرَّسولِ المُسَدَّدِ ، المُصطَفَي الاَمجَدِ ، المَحمودِ الأحمَد ، حبيبِ إلهِ العالَمينَ ، وسَيِّدِ المُرسُلينَ ، و خاتمِ النَّبيّينَ ، و شفيعِ المُذنبينَ ، و رحمَةٍ للعالَمينَ ، أبي القاسِمِ مُحمَّدٍ صلَّي اللهُ عليه و آلِهِ
YEKNET.IR - tak - 07 safar 1443 - narimani.mp3
6.82M
🔳 (ع) 🌴عمریه آقا سینه زنم حک شده بر روی بدنم 🌴بر سر سفره ی خوان کرم جیره خور نان حسنم مست و خراباتیِ این سینه زنیَم من حسنی ام حسنیَم حسنیم تا سایه ی تو باشد به سرم محتاجِ توام سلطان کرم این نمک سفره تو کرده اسیرم آمده ام مزدِ محرم رو بگیرم نگاهی کن به دستانم (دخیلک یا حسن جانم)۲ 🎤 https://eitaa.com/emame3vom/51285 . سائل کوی تواَم مولا مست سبوی توام مولا نور دل زهرا و علی عاشق کوی توام مولا ریزه خور خوان توام یوسف زهرا عمری مهمان توام یوسف زهرا تویی آرامش جانم دخیلک یا حسین جانم عمری از لطف و کرمت بنشسته به زیر علمت از کودکیم خون خدا جنت من گشته حرمت عاشق صحن تو و بین الحرمینم گریه کن زینب وعباس و حسینم منم درد و تو درمانم دخیلک یا حسین جانم کرب و بلایت جنت من مهر و ولایت عزت من کی میشه آقا از کرمت صحن و سرایت قسمت‌من شامل عالم یا حسین لطف و عطایت جنت و رضوان همه کرب و بلایت فدای تو شود جانم دخیلک یا حسین جانم نور سماواتی تو حسین کوه حسناتی تو حسین روح مناجاتی تو حسین باب کراماتی تو حسین نور دل حیدری و جان پیمبر عالم هستی ز تو گردیده منور به یادت دیده گریانم دخیلک یا حسین جانم پرده حرمت ز تو درید به سوی تو شمرِ دون دوید خنجر خود را ز کین کشید سر تو را از قفا برید تا که رسیده یاحسین جان تو بر لب از غم داغ تو شده خون دل زینب تو هستی روح و ریحانم دخیلک یا حسین جانم .
. ‍ مجتبی_علیه_السلام این چه صبر و چه سکوته که لبِ تو وا نمیشه غمِ تو چِقد بزرگه که تو سینه جا نمیشه ردِِّ اشکای تو امشب مونده توو چِشِ ستاره جگرت توو تشتی از خون میریزه چه پاره پاره الهی هیچکی نبینه، غمِ این روزای غربت تو، توو خونِ دل بغلتی خواهرت کنه نظاره یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر امون از غم مدینه، ماجرای کوچه و در تا به حال کسی ندیده بریزه خون اینجور از لب این چنین شعله کشه یه کبوتر تو آتیشِ تب هر چی از شرحِ تو گفتم رسیدم به عمقِ غربت همسرِ تو جامِ زهر و بنوشونه جای شربت متحیرم آقا جون، زنی از سرِ لجاجت که دلش چیجوری اومد به شما کنه خیانت یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر امون از غم مدینه، غم داغِ یاس پرپر آقا جون کارِتو ساخته نیشِ زهرِ مارِ خونه آهِ تو چه آتشینه دلِ سنگ و میسوزونه شعله شعله آه هجومِ تیرای نفرت و کینه اشکِ تابوتت در اومد الهی خواهر نبینه (2) آخه صبر هم حدی داره همه بوده ارثِ مادر چرا دیگه جا نداری تو، توو آغوشِ پیمبر (2) یا حسن غریب مادر، یا حسن غریب مادر امون از غمِ مدینه، امون از غلاف و خنجر .
. علیه_السلام حسین جان.. دربساط عشق هرکس زحمتش بالاتراست.. پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتراست! هرکه محض احترامت معصیت کمتر کند روزی اشک میان هیئتش بالاتراست.. احترام پیرها هرچند برما واجب است.. پیرمرد روضه تو حرمتش بالاتراست. قول دادی روز محشر لنگ نگذاری مرا ساکن بیت الحسین امنیتش بالاتراست خیمه ی تو جای کبر و کینه و منصب که نیست هرکسی خاکی تر آمد عزتش بالاتراست. نقص های هر نمازش زود کامل میشود.. هرکه انس سجده روی تربتش بالاتراست کربلا رفتن کجا؟از کربلا گفتن کجا؟ دیدن شش گوشه ات از صحبتش بالاتر است داغِ تو دیده به فکر غصه دنیا که نیست مبتلای اشک تو ظرفیتش بالاتراست از شهیدان تو فهمیدم که پای عشق تو هرکسی گمنام تر شد شهرتش بالاتراست گریه در هیئت تفاوت میکند باهرکجا گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتراست وسع ما این‌است! اما خوب میدانیم ما.. خیلی از این نوکریها ساحتش بالاتراست تشنگی، زخم زبان،داغ جوان، هتک حرم از تمام این مصائب غربتش بالاتر است آب مهر مادرت بود و به رویت بسته شد حجم نیزه آمد و راه گلویت بسته شد.. ______________ .
. (ع) پرورش یافتۀ راه اویس قرنم گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم من غلامی زِغلامان امام حسنم روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم نام ما را بنویسید گدایان کریم .... کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .... رکن ایمان شده در بند توالیِ حسن شک ندارم به کرم کردن فردای حسن کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش عشق حیران شده در محضر عبدالله ش لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز دست عالم سر این سفره دراز است هنوز خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز این در خانۀ عشق است که باز است هنوز نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن *روز محشر که همه گریانند اشک ریزان حسن خندانند ...*   جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد خاکساران درش بر در دیگر نروند گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند سفره داری که سر سفره او نعمت هاست دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...   *  خود امام مجتبی رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟...  گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی من حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*   با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...   *ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *   حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر حسن جان ... چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ... حسن جان یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد یه کوچه ... یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ... حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مثل روز تو نمیشه ... حسین جان ... برادر ، میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال   *گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت میمیر اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ...   یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ .
. جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم حسرت بوسه بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم هی زمین خوردم و هی ناله زدم وااماه دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارث غریب الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد شده این حجره عجب کرببلایی پسرم جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم عبدالحسین میرزایی https://eitaa.com/emame3vom/51290 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ﷽ حضرت رسول اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) آنکه با غمزه‌‌های گفتارش درس‌آموزِ صد مدرّس بود در نفس‌های آخرِ عمرش قلم و کاغذی طلب بنمود چون که می‌خواست مردمِ دینش نشوند از مسیر حق، گمراه خواست در آخرین وصیت خویش بنویسد: "علی ولی‌الله" ناگهان از میان جمعیت محضر حضرت رسول‌الله یک نفر _آن‌که دانی و دانم_ گفت "ان الرجل لیهجر"... آه او که آیات را نمی‌فهمید گفت قرآن برای ما کافی‌ست او نفهمید که کلام رسول جز کلام خدای سبحان نیست آن رسولی که گفت: ای مردم! یک امانت زِ من کنار شماست اجر پیغمبریِ من، تنها احترامِ به دخترم زهراست چند روزی گذشت... مردی که بر نبی بست تهمتِ هذیان او که قرآن برای او بس بود حمله‌ور شد به کوثر قرآن کوچه آماده، هیزم آماده یک نفس مانده بود تا آتش داد زد: ای اهالیِ خانه یا که بیعت کنید یا آتش... همه گفتند: فاطمه آنجاست گفت: فضه، حسن، علی، یا او، هرکسی پشت درب این خانه‌ست طعمه‌ی آتش است حتی او همه گفتند: محسنش پس چه؟ گفت: فرقی نمی‌کند اصلاً باید این خانه را بسوزانم مرد باشد میانِ آن یا زن چند لحظه سکوت کرد و سپس چند گامی سوی عقب برگشت همه گفتند: منصرف شده است همه گفتند که بخیر گذشت ناگهان باز سمت خانه دوید لگدی زد به در...خدا!... مادر فاطمه بی‌سپر...خدا!... محسن در شده شعله‌ور...خدا!...مادر ✍حمید رمی  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 👇
مداحی_آنلاین_از_من_بپذیر_نوکری_هایم_را_حاج_حسن_خلج.mp3
4.73M
روضه (ع) 🌴از من بپذیر نوکری هایم را 🌴کم کاری چشم و سینه و پایم را 🎤حاج از من بپذیر نوکری هایم را کوتاهی چشم و سینه و پایم را آقا شب آخر صفر خالی کن در صحن امام رضا خودت جایم را طبیب عالم و آدم زدرد بستری است به خویش پیچد وجان دادنش کبوتری است شبیه فاطمه چیزی به صورتش انداخت چقدر مرگ شبیهی ، چقدر مادری است ** امشب از خاطرات تو گشته آسمان دلم پر ستاره خاطرات خوش با تو بودن در دلم زنده گشته دوباره یاد شیرینی خنده هایت  یاد آن شب که پیغمبر عشق از شعف در دلش داشت غوغا با نگاهی پر از مهربانی دست ما را به هم داد و گفتا فاطمه با علی کن مدارا یا علی جان تو جان زهرا
‍ . ⚫روضه جانسوز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج⚫️ ◾️▪️🔲▪️◾️ به پای مرگ نشسته،که برسرش برسد خدا کند که کمی زود خواهرش برسد *یه جوری به چشمات التماس کن که خدانکرده کم نیاریا ..." امروز برا امام حسن گریه کن،اینا این شرط و شروط رو عیب نمیدونن"چون میدونن ما رعیتیم دستمون هم فقط به دامن این خانوادس ..."شرط کن بگو آقا ، امروز برات زار میزنم اما دلم میخواد تمام راه کربلارو برای امام حسین زار بزنم ...* به پای مرگ نشسته که بر سرش برسد خدا کند که کمی زود خواهرش برسد ... چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی *یعنی چی؟!من یه خرده معنا کنم ... یعنی اگر بی تابی فقط باشه آدم جیگرش که میسوزه داد میزنه ... آی ... مُردم سوختم ... ولی صبر بی تابی یعنی این که زبان بستس ... وقتی حسین اومد تو ، چشمش به زینب افتاد ... حالا از آتش زهر ؟! نه نه نه والله نه .....* چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی چه بیقرار شده تا به مادرش برسد 2 مادر مادر ...... *گاهی وقتا سرشو بلند میکرد میگفت: خوب شد شماها اون روز نیومدید کوچه.....وقتی میرفتم اون دست منو گرفته بود .... وقتی برمی گشتیم من دستشو گرفته بودم ...* طبیب عالم و آدم زدرد بستری است 2 به خویش پیچد وجان دادنش کبوتری است شبیه فاطمه چیزی به صورتش انداخت چقدر مرگ شبیهی ، چقدر مادری است 2 *خوش به حال چشمات،خیالت دیگه راحت باشه امروز گریه کردی برا حسن، مادرش ضمانت کرده،اون روزی که همه توی محشر گریانند،من نمیذارم تو گریان باشی ... خیالت راحت باشه ..."دلم میخواد خیلی گریه کنید حالاکه نشستید ، حتما هم کار و زندگی دارید و زدی گفتی ولش کن زندگی رو ... آقامو عشقه ...* زینب از راه رسید ... زینب جان بدو طشت رو بردار بیار ... میان طشت پر از خاطرات کوچه شده ... (مادرم گفت حسن پاشو بریم ... یه مرد همراهم باشه ... اینا خیال نکنند علی رو خونه نشین کردن... فاطمه تنهاست ... دستم توی دست مادرم بود ... اینقدر مادرم خوشحال بود ... گفت حسن فدک رو گرفتم ... داشتم جلو جلو میرفتم مادرم هم پشت سرم میومد ... یه مرتبه دیدم کوچه تاریک شد ... یه مرد بی ادب از روبرو داره میاد ... مادرم زود از پشت سر پیراهنمو گرفت ... حسن جان بیا عقب این خیلی بی تربیته ...* میان طشت پر از خاطرات کوچه شده بپرس از جگر پاره اش بگو چه شده ... *همینقدر بهتون بگم رفقا ... صدای ناله حسن بلند بود همیشه ......* یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن داغی که گیسوان حسن را سپید کرد .... ای غریب آقام ...... ◾️