#شور
#حضرت_زینب
#کربلایی_مجید_رضانژاد
بنداول 👇
عقیلة العرب یا زینب
ای مظهر ادب یا زینب
ای فاطمی نسب یا زینب
صاحب قدرت و شوکت و عزّتی
زن بـا غـیـرتـی مــالـــک جـنـتـی
اسـمـت و مـیـبـرم میشه قیامتی
والـلٌـهِ سـالاری زینب زینب زینب
اول هـر کـاری زینب زینب زینب
روسرمجاداری زینب زینب زینب
(یازینب عقیلة العرب) دم
بنددوم 👇
افتـخـار علی یازینب
اقـتــدار علی یازینب
ذوالفقار علی یازینب
عـالـمـه عـالـمـه غـیـر معـلّـمه
من سگ کوی تودختر فاطمه
روزوشب ذکر تو رولبا زمزمه
دل به تو معطوفه زینب زینب زینب
صبـر تو مـعـروفه زینب زینب زینب
زلــزلــه ی کــوفـه زینب زینب زینب
(یازینب عقیلة العرب) دم
🌹@emame3vom🌹
4_5866293974733423260.mp3
7.13M
#اربعین #کربلا
❤️ نوحه زمینه جانسوز #رقیه
💠 شبی که من جا موندم و وجودم و ماتم گرفت 😭
🎤🎤 حاج محمود کریمی
@emame3vom
4_6044209528931615296.mp3
8.7M
هر سال همین روزا دلشوره میگیرم
آقا نگرانم باز اگه نیام میمیرم
آخھ دلِت میاد آقا 😭😭
🎤 کربلایی #حسین_طاهری
#دلتنگ_حرم
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@emame3vom
●➼┅═❧═┅┅───┄
4_5866293974733423263.mp3
7.49M
#اربعین #کربلا #رقیه
❤️ نوحه واحد جانسوز حضرت رقیه
💠 دندان تو را شکسته دیدم 😭
💠 باز باران با ترانه
🎤🎤 حاج محمود کریمی
@emame3vom
شورحضرت سیدالشهدا سلام الله علیه(اربعین)
دردوسبک متفاوت
بندیک
تاجون دارم ذکرلبامه
اسمش واسم،لپ کلامه
بازم میگم فخرم همینه
آهای دنیا حسین(ع)آقامه
آقامه
میدونم هرجابرم باهامه
شیش گوشش آروزوی دنیامه
اونه که شفیعه درعقبامه
نورالی نور،دارم برات شور
منکربه حرفم،چشماش بشه کور
ای نورچشمام،قوت به دستام
سالارزینب،من تورومیخوام
رحمته الواسعه حسین(ع)
بنددو
تواربعین صفارودیدم
طعم چائی،هاروچشیدم
توموکبات،زندگی کردم
قدم قدم حرم رسیدم
رسیدم
به همون جاکه دلم هواشوکرده
هوای ضریح باصفاشوشوکرده
دل من هوای کربلاشوکرده
من میکشم ناز،میخوام بیام باز
موکب به موکب،هرلحظه اش اعجاز
جون واست هدیه،بااشک وگریه
پاهام تاول زد،فدارقیه(س)
رحمته الواسعه حسین(ع)
بندسه
دارن میرن زائراکم کم
روشونه هابیرقه وعلم
روی لبالبیک یاحسین(ع)
قطع نمیشه تابرسن حرم
حرم
اونجاکه بهشت عاشقای اربابه
تارسیدن به ضریح دلاچه بی تابه
این چنین شورشعف تودنیانایابه
سرهوایت،دل مبتلایت
لازم دارم به،کرببلایت
معنی نماز،ای رازونیاز
دارم به تومن،بدجوره نیاز
رحمه الواسعه حسین(ع)
التماس دعا
بدهکارحسین(ع)
مهدی منصوری
لیلای من بگو ز چه از من بریده ای؟
مجنون بهتری ز من ای جان خریده ای؟
باشد ملامت تو برایم لذیذتر
حالا بگو که از من بی دل چه دیده ای؟
بهر دو چشم مست تو گفتم غزل تو هم
از این غزل بساز برایم قصیده ای
هرشب به دوش خود بکِشی نان سائلت
حالا بگو به کوچه ی سائل رسیده ای؟
دست گدا همیشه به سویت دراز هست
اینک مگو که دست درازم ندیده ای
می دانم ای عزیز دل و روح و جان من
اینک ز غصه های مدینه خمیده ای
آقا کنار خاک بقیع کن دعا که تو
در حال گریه بر غم یاس شهیده ای
هر شب به تو ز قصه ی مسمار گفته ام
آیا ز ضرب سیلی سنگین شنیده ای
سروده جعفر ابوالفتحی
مربوط به موضوع : امام زمان(عج)
کنار خیمه ی قلبم بیا و خیمه به پا کن
اسیر جرم و گناهم مرا ز خویش رها کن
مرا فدای خودت کن مرا برای خودت کن
مرا که بی تو حقیرم بیا دوباره صدا کن
هزار سال ز هجرت میان بیم و امیدم
بلای جان شده هجرت بیا و رفع بلا کن
تو شافعی تو شفایی ، تو مالک دل مایی
بیا درون دل من ، تو ملک خویش بنا کن
زمان دوری و هجران ، به سر رسیده عزیزم
بیا تو مرغ دلم را ، به سوی خویش هوا کن
بیا ز نرگس چشمت ، گلاب ناب گرفتم
بیا تو قلب مرا هم به راه خویش فدا کن
صدای ناله ی زینب ز قبر پاک حسین است
که این چنین شده پر غم بیا به عمه دعا کن
ببین که عمه فتاده ، به روی قبر حسینش
بیا تو عمه ما را ، ز داغ عشق رها کن
سلام به حضرت زینب س و گریز روضه:
سلام عشق به زینب سلام یار به زینب س
نگاه عشق شد اینبار ز روی دار به زینب س
اگرچه فصل غم او نشد بهار ولیکن
سلام شاه شهیدان ز صد بهار به زینب س
اسیر غصه ی عشقم اسیر شاه دمشقم
دو صد سلام ز عاشق ز غمگسار به زینب س
نشسته ام به کنار کتاب غصه ی زینب س
درودی از ته جانم از این کنار به زینب س
سواره آمد و نیزه به کتف عمه ی ما زد
چقدر داغ رسیده از این سوار به زینب س
به روی یک سر خونی شراب ناب بریزند
نگو فتاده نگاه بسی خمار به زینب س
نزن تو عمه ی من را... رقیه گفت به والله
تو سیلی و لگدت را نکن نثار به زینب س
سروده جعفر ابوالفتحی
مربوط به موضوع : امام زمان(عج)
گلم با این دل من ناله سر کن
بیا این دیده را با اشک تر کن
گلم این جمعه هم بگذشت بی تو
بیا تا جمعه بعدی سفر کن
گلم خاک دلم بیمار گشته
بیا خاک مرا زیر و زبر کن
شدم من دربه در از هجر رویت
بیا فکری به حال در به در کن
هوای کربلا دارد دل من
بیا مرغ دل من را تو پر کن
کنار ساحل عشقت نشینم
تو خاک ساحل عشاق زر کن
بود زهر جفا در تیر عشقت
تو ای زهر جفا در من اثر کن
درون هیئت عشاق ای جان
گهی یاد از جفای میخ در کن
گهی کن یاد از یک کوچه ی تنگ
گهی خود را به سیلی ها سپر کن
بیا مهدی دلم تنگ شما شد
دل من سالها بهرت گدا شد
سروده جعفر ابوالفتحی
. #امام_زمان
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت اول)
مقدمه:
ضمن عرض سلام خدمت مخاطبین بسیار خوب و گرامی🌹
✳️ اول از همه خدارا شاکریم که همچنان لطف و کرمش شامل حال ما بوده و توفیق نوشتن از مصائب اهل بیت علیه السلام رو به ما عنایت کرد...
🌹همان طور که قبلا وعده داده بودیم،چون ماه محرم هست و حیفه که این شبها به نوشتن و خوندن از سید و سالار شهیدان نگذره...
🌸 ان شاءالله به صورت دنباله دار و هرشب،
این بار به نوشتن جزئیات واقعه ی "روز عاشورا"میپردازیم...
⚫️قسمت اول:
🌸 اصحاب امام حسین در روز عاشورا از اینکه لحظه وصال محبوب نزدیک است بسیار خوشحال بودند.
🌺حبیب ابن مظاهر با آن سن و سال و کهولت،شادان و خندان بر یاران وارد شد، یزید ابن حصین بر وی خرده گرفت که حالا وقت خنده نیست.
✨حبیب گفت: اگر الان نخندم کی بخندم،بخدا قسم همینکه این جماعت با شمشیرهایشان با ما حمله کنند سریعا وارد بهشت میشویم.
بریر ابن خضیر هم به ترتیب به شوخی و مزاح پرداخت و حرفهای حبیب را تکرار کرد..
🌟آری این حرکت از ایمان عمیق یاران کربلا خبر میدهد که میدانند در تاریخ بشریت از گذشته و آینده چه در بستر چه در میدان نبرد هیچکس مرگی چنین با عزت و افتخار نصیبش نشده که نصیب یاران کربلای حسینی شده است..
🔥حمله شمر برای آغاز جنگ
🌷 امام حسین علیه السلام در حال تعقیب نماز صبح بود که صدای شیپور صدای عمر سعد بلند شد و لشکریان کوفه اطراف خیمه های حسینی به تاخت و تاز پرداختند.
⚡️چون با خندق و آتش مواجه شدند شمر ملعون با صدای بلند گفت:
حسین! قبل از قیامت به سوی آتش شتاب کردی!
🌹 امام علیه السلام در پاسخ شمر گفت: تو پسر زن بزچران چنین میگویی؟ تو به آتش سزاوارتری🔥
✳️ مسلم ابن عوسجه خواست تیری به سمت شمر رها کند که امام مانع شد و فرمود: من دوست ندارم شروع کننده ی جنگ باشم..
✍ادامه دارد...
📕اعیان الشیعه ج 1ص601
📒 بحار ج 45 ص 73
📘 حیات الحسین ج 3 ص 177
📗کامل ج 4 ص 60
🏴
🔴آثار فوق العاده خواندن زیارت عاشورا
🌷حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
🍀هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(علیه السلام) را زيارت کند (چه از راه دور يا نزديک) به خدا قسم خداوند هر حاجت مادي و معنوي داشته باشد به او مي دهد.🌺
📝زيارت عاشورا از احاديث قدسي مي باشد.جبرئيل امين اين زيارت را از طريق خداوند متعال براي پيامبر(صلی الله علیه و آله) قرائت نمود و اين زيارت از طريق معصومين به امام باقر(علیه السلام) رسيد و از طريق اين امام معصوم به دست شيعيان رسيده است.
💥يکي از علل موفقيت اکثر بزرگان و علماء خواندن زيارت عاشورا بوده است.
🌿در روايت ديگر مي خوانيم:
اگر مردم مي دانستند زيارت امام حسين(علیه السلام) چه ارزشي دارد، از شدت شوق و علاقه مي مردند و حسرت رسيدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره مي کرد...
🌸زيارت امام حسين(علیه السلام) مثل زيارت خدا در عرش اوست.
🌼کسي که امام حسين را تنها براي رضا و خوشنودي پروردگار، و نه براي کسب شهرت زيارت کند، خداوند تمامي گناهان او را پاک مي کند.
⛔️اگرکسي بدون عذر موجه امام حسين(علیه السلام) را زيارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.
🔆کسی که خدا خیرخواه او باشد، محبت حسین و شوق زیارتش را در دل او میاندازد.
📚بحارالانوار-جلد نود و هشت -ص سیصد
📚بحارالانوار-جلد صد و یک –ص هجده
📚بحارالانوار-جلد صد و یک –ص شصت و نه
📚بحارالانوار-جلد صد و یک-ص چهار
🏴
شور_سخنگزارمنبرسلونی.mp3
5.98M
🎧 #سبک_شور👆
🎤کربلایی وحید #شکری👌
📝 #متن_نوحه 👇
سخنگذار منبر سلونی
علی یا علی یا علی علی یا علی
به نام عشق امام مهربونی
علی یا علی یا علی علی یا علی
میون اسرار خداوند عالم
علی یا علی یا علی علی یا علی
رازی وجود نداره که ندونی
علی یا علی یا علی علی یا علی
سراللهی بر همه علوم عالم آگاهی
انت الصراط راه جز تو راه کفر و گمراهی
انت الامام نحن الماموم
علی علی علی یا غایة الهدی
علی علی علی یا ناصر القوی
علی علی علی بابا ی اهل بیت
علی علی علی یا مرتضی علی
#یاحیدر_یاحیدر🏴
حق داره که خدا بهت بنازه
علی یا علی یا علی علی یا علی
کعبشو دور قامتت بسازه
علی یا علی یا علی علی یا علی
درستشم اینه دم عروجت
علی یا علی یا علی علی یا علی
بگیره عزراییل ازت اجازه
علی یا علی یا علی علی یا علی
روح اللهی قابض الروح تمام ارواحی
انا الیه راجعون به سمت تو میشم راهی
انت الباقی نحن الفانی
علی علی علی یا فارس الحجاز
علی علی علی یا والی الولی
علی علی علی استاد جبرئیل
علی علی علی یا مرتضی علی
#یا_حیدر_یاحیدر🏴
سربند زرد و تا به سر میبندی
علی یا علی یا علی علی یا علی
حیدر چو میروی و بی گزندی
علی یا علی یا علی علی یا علی
شبیه خوردن یه استکان آب
علی یا علی یا علی علی یا علی
تو درب خیبر و ز خونه کندی
علی یا علی یا علی علی یا علی
ید اللهی بر سر عدو عذاب اللهی
با چشمانت از شمار دشمنانت میکاهی
انت الغالب نحن المغلوب
@emame3vom
علی علی علی یا قاهر العدو
علی علی علی یا قاتل القوی
علی علی علی شمشیر کردگار
علی علی علی یا مرتضی علی
#یاحیدر_یاحیدر🏴
♻️ #پیشنهاد_دانلود💯
#امام_علی ع🏴
❁﷽❁
🌷حسین جان🍃
دوباره مثــــل همیشہ خجالتـــــم دادے
بـــراے عـــــرض ارادٺ لیاقتــــم دادے
تعجبم تو ڪجا این حقیر ســـــاده ڪجـا
همیـشہ گفتہ ام آقـــــا تو عزتـــم دادے
همین ڪه خط نڪشیدے بہنام من ممنون
چہ شد ڪه این همہ شـوق ارادتـــم دادے
وفا ندیـــــده اے از من قبـــــول امـــــا
خودٺ بہ رحمٺ شـاهانہ عادتـــــم دادے
❤️السلامعلیک_يا_اباعبدالله❤️
❣️❣️❣️❣️❣️
🆔 @emame3vom
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
🌺 غزل مناجات با امام حسین (ع) 🌺
آقا چه میشود به غلامت کرم کنی
با گوشه ی نگاه دلش را حرم کنی
از بس که با گنه دلتان را شکسته ام
لایق نیم نگه به دل مضطرم کنی
یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد
دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی
آقا مدال نوکریت را ز من نگیر
من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی
ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین
آیا شود مرا تو مقیم حرم کنی؟
یک جرعه ای بده تو ز صهبای کربلا
تا مست آن شراب می کوثرم کنی
🎋🕊🎋🕊🎋🕊🎋🕊🎋🕊🎋🕊🎋🕊
🆔 @emame3vom
#دیر_راهب
#محمدجواد_غفورزاده
گذشته چند صباحی ز روز عاشورا
همان حماسه، که جاوید خواندهاند او را
همان حماسهٔ زیبا، همان قیامت عشق
به خون نشستنِ سرو بلندقامت عشق
به همره اُسرا، میروند شهر به شهر
سپاه جور و جنایت، سپاه ظلمت و قهر
ندیده چشم کسی، در تمام طول مسیر
به جز مجاهدت، از آن فرشتگان اسیر
«چهل ستاره» که بر نیزه میدرخشیدند
به مهر و ماه در این راه، نور بخشیدند
طناب ظلم کجا، اهلبیت نور کجا؟
سر بریده کجا، زینب صبور کجا؟
هوا گرفته و دلتنگ بود، در همه جا
نصیب آینهها سنگ بود، در همه جا
نسیم، بدرقه میکرد آن عزیزان را
صبا، مشاهده میکرد برگریزان را
نسیم، با دل سوزان به هر طرف که وزید
صدای همهمه پیچید، در سپاه یزید
سپاه، مستِ غرور است و مستِ پیروزی
و خنده بر لبش، از شورِ عافیتسوزی...
چو برق و باد، به هر منزلی سفر کردند
چو رعد، خندهٔ شادی از این ظفر کردند
ز حد گذشته پس از کربلا جسارتشان
که هست زینب آزاده در اسارتشان
گذار قافله یک شب کنار دِیْر افتاد
شبی که عاقبت آن اتفاقِ خیر افتاد
حَرامیان، همه شُربِ مُدام میکردند
به نام فتح و ظفر، می به جام میکردند
اگرچه شب،شبِ سنگین و تلخ و تاری بود
سَرِ مقدّسِ خورشید، در کناری بود
سری که جلوهٔ «والشّمس» بود در رویش
سری که معنی «واللّیل» بود گیسویش
سری، که با نَفَس قدسیان مصاحب بود
کنار سایهٔ دیوارِ «دِیْر راهب» بود
سری، که از همهٔ کائنات، دل میبرد
شعاع نوری از آن سر،به چشم راهب خورد
سکوت بود و سیاهی و نیمهٔ شب بود
صدای روشنِ تسبیح و ذکر یا رب بود
صدای بال زدن، از فرشته میآمد
به خطّ نور ز بالا نوشته میآمد
شگفتمنظرهای دید، دیده چون وا کرد
برون ز دِیْر شد و زیر لب، خدایا کرد
میان راه نگهبان بر او چو راه گرفت
از او نشانیِ فرماندهٔ سپاه گرفت
رسید و گفت مرا در دل آرزویی هست
اگر تو را، ز محبّت نشان و بویی هست
دلم به عشقِ جمالی جمیل، پابند است
دلم به جلوهٔ خورشید، آرزومند است
یک امشبی، «سَرِ خورشید» را به من بدهید
به من، اجازهٔ از خود رها شدن بدهید
دلم هواییِ دیدارِ این سَرِ پاک است
سری، که شاهد او، آسمان و افلاک است
بگو که این سر دور از بدن ز پیکر کیست؟
سرِ بریدهٔ یحیی که نیست، پس سَرِ کیست؟
جواب داد که این سر، سریست شهرآشوب
به خون نشستهتر از آفتاب وقت غروب
سر کسیست، که شوریده بر امیر، ای مرد!
خیالِ دولتْ پرورده در ضمیر، ای مرد!
تو بر زیارتِ این سر، اگر نظر داری
بیار، آنچه پساندازِ سیم و زر داری
جواب داد که این زر، در آستین من است
بده امانت ما را، که عشق، دین من است
به چشمِ همچو تویی،گرچه سیم و زر عشقاست
هزار سکهٔ زر، نذرِ یک نظر عشق است
بگو:که صاحب این سر،چه نام داشته است؟
چقدر نزد شما، احترام داشته است؟
جواب داد که این سر، که آفتاب جَلیست
گلاب گلشن «زهرا» و یادگار «علی»ست
سَرِ بریدهٔ فرزند حیدر است، این سر
سَرِ حسین، عزیز پیمبر است، این سر...
گرفت و گفت خدا بشکند، دهان تو را
خدای زیر و زبر میکند جهان تو را
به دِیْر رفت و به همراه خود، گلاب آورد
ز اشک دیدهٔ خود، یک دو چشمه آب آورد
غبار راه از آیینه پاک کرد و نشست
کشیده آه ز دل، سینه چاک کرد و نشست
سری، که نور خدا داشت، در حریر گرفت
فضای دِیْر از او، عطر دلپذیر گرفت...
دوباره صحبت موسی و طور، گل میکرد
درخت طیّبهٔ عشق و نور، گل میکرد
خطاب کرد به آن سر: که ای جلال خدا!
اسیر مهر تو شد، دل جدا و دیده جدا
جلال و قدر تو را، حضرت مسیح نداشت
کلیم، چون تو بیانی چنین فصیح نداشت
چو گل جدا ز چمن با کدام دشنه شدی؟
برای دیدن جانان، چقدر تشنه شدی؟
هزار حیف، که در کربلا نبودم من
رکابدار سپاهِ شما، نبودم من
ز پیشگاه جلال تو، عذرخواهم من
تو خود پناه جهانی و بیپناهم من
به احترام تو، «اسلام» را پذیرفتم
رها ز ننگ شدم، نام را پذیرفتم
دلم در این دلِشب،روشناست همچون ماه
به نورِ «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَ الله»
فدایِ خونجگریهای جَدِّ اطهر تو
فدای مکتب پاک و شهیدپرور تو
«شهادتینِ» مرا، بهترین گواه تویی
که چلچراغ هدایت، دلیل راه تویی...
من حقیر کجا و صحابی تو کجا؟
شکسته بال و پرم، همرکابی تو کجا؟
نه حُسن سابقه دارم نه مثل ایشانم
فقط، ز دربدریهای تو، پریشانم
به استغاثه سرِ راهت آمدم، رحمی
«فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی»
بگیر دست مرا، ای بزرگوار عزیز
«که جز ولای توأم نیست هیچ دستآویز»
نگاه مِهر تو شد، مُهرِ کارنامهٔ من
گلاب ریخت غمت در بهارنامهٔ من
من از تمامی عمر امشبم تبرّک شد
ز فیض بوسه به رویت، لبم تبرّک شد
«شفق» اگرچه رثای تو از دل و جان گفت
حکایت از سر و سامان عشق «عُمّان» گفت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 این حسین کیست
@emame3vom
#دیر_راهب
#جیحون_یزدی
در ره شام، یکی روز به هنگام غروب
ره به دیری شدشان، آل علی ز اهل ذنوب
راهبی بود در آن دیر، مبرّا ز عیوب
بلکه از پاک دلی، آگه از اسرار غیوب
دید یک سوی، سپاهی همه خونخوار و لئیم
گوی بربوده به تلبیس، ز شیطان رجیم
وز دگر سو، اسرایی همه چون دُر یتیم
بسته و خسته و پژمرده و مجروح و سقیم
ناگه افتاد نگاهش، به سنان و سر چند
نه سر چند، که از حُسن، مه انور چند
تا که آمد سری از جرگ سرانش به نظر
که فروتر ز خدا بود و، فراتر ز بشر
ظاهر از ناصیهاش حشمت شاهی نگریست
مختفی در رخش، آثار الهی نگریست
نور بر عرش روان، از لب خون بستۀ او
حق درخشنده ز پیشانی بشکستۀ او
روی بر سوی عمر کرد، که ای پشت سیاه
این سر کیست، که رخشد ز بر نیزه چو ماه؟
مانده مشتی زرم، از مال پدر طاب ثراه
زر ببر، سر بده، انکار مکن، عذر مخواه
راهب آن سر بگرفت و به فلک سود افسر
دِیر را از رخ او کرد، پُر از شمس و قمر
هاتفی ناگهش از غیب، ثناخوان گردید
کای دل افسرده همه مشکلت، آسان گردید
وجه یزدان چو ز احسان، به تو مهمان گردید
دیر تو کعبه شد و کفر تو ایمان گردید
گفت یارب، به حق عیسی و جاه و فر او
هم به تهمت زده مریم، که بُوَد مادر او
که سخن گوید از این سر، لب جان پرور او
تا بدانم که چه آورده فلک، بر سر او
لب گشود آن سر و فرمود به آهنگ عجیب
که چه خواهی ز من کُشتۀ مظلوم و غریب
گفت دانم که غریبی تو و مظلوم و قتیل
لیک ماه فلک کیستی ای میر جلیل؟!
گفت از نسل محمّد گل بستان خلیل
پدرم حیدر و عم جعفر و عباس و عقیل
مادرم فاطمه کو زهرۀ زهرا باشد
خود حسینم که سرم، بر نی اعدا باشد
چونکه راهب، ز وی این گفتۀ جانسوز شنید
زد به سر رفت ز دست اشک فشان جامه درید
به رخ چون مه او چهره ز حسرت مالید
گفت: ای کز تو شبم را سحر بخت دمید!
برندارم به عبث، روی ز رویت به خدا
تا نگویی که شفاعت، کنمت روز جزا
سر بدو گفت، که ای مهر و وفا رافع تو!
دین جدّم بگزین، تا که شوم شافع تو
گفت راهب، که به قربان تو و صانع تو
رستم از بدعت تثلیث و، شدم تابع تو
ز آنچه کردم همۀ عمر، پشیمان گشتم
باش آگاه که از صدق، مسلمان گشتم
صبحگاهان، که عُمر، سر بگرفت از کف وی
گفت با ناله که ای فرقۀ دلداده به غی
دیگر این تافته سر را مفرازید به نی
که بسی منزلتش هست، بر داور حیّ
نشنیدند و، پس از وی، ز بر نی کردند
توسن شادی «جیحون» ز مِحن پی کردند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان جیحون یزدی
@emame3vom
babolharam Narimani.mp3
7.74M
⇦🕊سینه زنی زمینه _ ویژۀ ایام پیاده روی اربعین _ سید رضا نریمانی↯
@emame3vom
آقا میدونم، اربعین امسال جا میمونم
غصهم میگیره، یه کاری کن دردت
#اربعین
#متن اجراشده
#سید_رضا_نریمانی
آقا میدونم، اربعین امسال جا میمونم
غصهم میگیره، یه کاری کن دردت بهجونم
عمریه دارم، روضه برای تو میخونم
رخصت بده که، تا آخرش نوکر بمونم
دلم بدون کربلا خونه
چشای من ببین چه گریونه
حالا دیگه زمون هجرونه
میدونی که دوست دارم آقا
میخوام بیام بازم حرم آقا
با پدر و با مادرم آقا
«جانمیاحسین،حسینحسینجانم یاحسین»
پاشو برادر، ببین بازم زینب رسیده
میشناسی منو، ببین که قد من خمیده
دور از تو حسین، میدونی دلم چی کشیده
چل روز داداش، روی تو رو خواهر ندیده
چه شبایی بدون تو سر شد
خبر داری خرابه محشر شد
وقتی رقیه دیگه پر پر شد
هرجا بدون تو مارو بردن
بچههای تو سیلی میخوردن
یه چند تاشون میون راه مردن
«جانمیاحسین،حسینحسینجانم یاحسین
.
babolharam Narimani.mp3
7.74M
⇦🕊سینه زنی زمینه _ ویژۀ ایام پیاده روی اربعین _ سید رضا نریمانی↯
@emame3vom
آقا میدونم، اربعین امسال جا میمونم
غصهم میگیره، یه کاری کن دردت
🌸🍃🌸🍃
ترسِ قیمتی و باارزش
آگاه باشید که اهلبیت هم از روز قیامت میترسیدند !؟
إنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً (انسان/۱۰)
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، مى ترسیم.
جالبه، اهل بیت میگن ما از قیامت میترسیم !!!
ولی ما، هیچ ترسی از قیامت نداریم !!!
هی گناه میکنیم و میگیم امام حسین شفاعت میکنه
در حالیکه خداوند در قرآن، اتمام حجت کرد:
کسانی به سعادت میرسند که از خدا بترسند
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَان ِ(الرحمن/۴۶)
و هر که از مقام (قهر و کبریایی) خدایش بترسد، او را دو باغ بهشت خواهد بود.
اگر از خدا و روز قیامت بترسیم، دیگه گناه نمیکنیم و باتقوا میشیم
ثمره ی تقوا هم اینه که:
در روز قیامت که همه گناهکارا میترسند ما دیگه نمیترسیم و با امنیت و آرامش وارد بهشت میشیم
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ(انبیاء/۱۰۳)
و هیچ گاه فزع اکبر و هنگامه بزرگ قیامت آنها را محزون نخواهد ساخت و فرشتگان با آنان ملاقات کنند و گویند این است آن روز که در دنیا به شما وعده میدادند.
@emame3vom
.
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#امام_حسین علیه السلام
#کاروان_اسرا
#مرضیه_عاطفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه
تحمل میکنم؛ اما وداعِ آخرت را نه
لباست کهنه پیراهن، تحمل میکنم باشد
ولی ای عشق، غارت کردن انگشترت را نه
غریبی تو را شاید دهَم دست فراموشی
هجوم و ازدحام شمرها دور و برت را نه
فراموشم شود گاهی لبان تشنه ات اما
به روی خاک های داغِ صحرا پیکرت را نه
اسارت شاید از یادم رود! یک عمر باورکن -
- به دختر بچه ها طرز نگاه دخترت را، نه
نبودی و به شهر شام بی انصاف ها بردند
زنان خویش را در پرده، اما خواهرت را نه
بیادم هست گفتی: "زینبم آسوده خاطر باش
سرم را میدهم اما نخی از معجرت را نه!"
.
#دیر_راهب
#محمدسعید_میرزایی
بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟
راهب به خیل میزدگان گفت «گِرد نی
امشب شده ستاره فراوان برای چه؟»...
بر غربتت گریست کواکب که ماهِ دین
امشب شده به صومعه مهمان برای چه؟...
پرسیده زآن لبان ترکخورده از عطش
نام تو چیست؟ کشتۀ عطشان برای چه؟
گفتی که زادۀ نبیام، گفت «پس تو را
کشتند مردمان مسلمان برای چه؟»
آه ای لبت عزیزترین غنچۀ خدا
از تو دریغ آمده باران برای چه؟...
صورت خضاب کردهای از خونِ خود، چرا؟
موی تو خاکی است و پریشان برای چه؟...
این شمعها برای چه هی شعله میکشند؟
قندیلهای صومعه، لرزان برای چه؟
تمثال مریم از چه به محراب، خون گریست؟
چشم مسیح شد به تو گریان برای چه؟...
ای در غمت صحایف پیشین گریسته
ظلمی چنین بر اشرف انسان برای چه؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 غزل هزاره دیگر
@emame3vom
#دیر_راهب
#نظمی_تبریزی
در فکر گلی بودم و گلزار خریدم
گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم
در گلشن فردوس برین هم نفروشند
این طرفه گلی را که من از خار خریدم
دیدم که به کف مایه و مقدار ندارم
بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم
دیگر نکشم ناز طبیبان جهان را
زیرا که دوای دل بیمار خریدم
تا جلوه فروشد به جهان، گوشۀ دیرم
با ذرّه، مِهین مطلع انوار خریدم
در جلوهگری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است
ماهی که من از کوچه و بازار خریدم
حیف است که با درهم و دینار بسنجم
هر چند که با درهم و دینار خریدم
خاک دو جهان بر سر صرّافِ فلک باد!
سر بود که با قیمت دستار خریدم
سودایی از اینگونه که دیده است به عالم؟
کم دارم و این دولت بسیار خریدم
خلق دو جهان گر بخورد غبطه، عجب نیست
چیزی که خدا بود خریدار، خریدم
شاید که چو من، راهبی اسلام برآرد
چون رأس حسین از کف کفّار خریدم
در ماتمش از دیده، چرا خون نفشانم؟
آخر سر یار است ز اغیار خریدم
دیگر نکنم واهمۀ حشر که این سر
شمعی است که از بهر شب تار خریدم
از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب
زر دادم و گنجینۀ اسرار خریدم
ای دیده! تو را گر سر و سودای تماشاست
آیینۀ صد عزّت و ایثار خریدم
دوزخ دگری راست که دربست بهشتی
امشب من از این لشگر خونخوار خریدم
«نظمی»! ز هنر هر چه به بازار جهان بود
سنجیدم و این طبع گُهربار خریدم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان نظمی تبریزی
@emame3vom
#دیر_راهب
#صفا_تویسرکانی
دید راهب به ره شام، پریشانی چند
دستِ بسته ز قفا، سر به گریبانی چند
خون به دل، جمله ز جور فلک کجرفتار
موکنان، مویهکنان، موی پریشانی چند
دید عیسی نفسی بسته به زنجیر جفا
همرهش، غمزده و خسته و نالانی چند
از پس قافله، اطفال پریشانی دید
پابرهنه به سر خار مغیلانی چند
شامگه بود ولی صبح امیدش بدمید
شد عیان تا به سنان، مهر درخشانی چند
سر شاه شهدا را به سنان دید که بود
جاری از لعل لبش، آیۀ قرآنی چند
داد زر، زرطلبان را و سر شاه گرفت
سوی دیر آمد و با ناله و افغانی چند
شست با مُشکوگلاب،آن رخ و لعل چو عقیق
ریخت از دیده به دامان، دُر غلتانی چند
همچو آن عاشق دلداده که بیند معشوق
گفت: کای گِرد رُخت،صفزده حیرانی چند!
کیستی؟ وز چه جدا گشته ز پیکر، سر تو؟
که شدی دستخوش فرقۀ نادانی چند
پاسخش داد: منم سبط رسول مدنی
گشتهام کشته ز بیداد هوسرانی چند
ناگهان هودجی آمد ز سما، سوی زمین
فاطمه آمد و با حوری و غلمانی چند
لعل نوشین بگشود و به سر کشتۀ عشق
ریخت از دُرج گهر، لعل بدخشانی چند
گفت کای سرو چمانِ چمن باغ رسول!
داشتی همره خود، سرو خرامانی چند
آخر از غارت گلچین، چه رسیدت؟ ای گل!
گریَم از هجر تو یا غنچهی خندانی چند؟
کسوت فقر به عشق تو به بر کرد «صفا»
دست حاجت نبَرد بر در عریانی چند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان اشک شمع
@emame3vom