eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای یار ختم المرسلین سلام علیک مولاتی ام المؤمنین سلام علیک ازجانب خدا گفته بر تو روح الامین....سلام علیک بانوی اسلام ، بی بی جان بازوی اسلام ، بی بی جان ثروتت مثه تیغ حیدری آبروی اسلام... بی بی جان همسر تو پیغمبر ــ دختر شما کوثر داماد شما حیدر ــ ای فخر بنی الزهرا «یاخدیجةَ الکبری۴» مشتاق دیدار شما بهشت برین محتاج یا ربنای تو زمان و زمین به،کوری چشم عایشه فقط تویی اُ...مّ المؤمنین ای نور محجوب ... بی بی جان نبی را مجذوب ... بی بی جان نام تو روی قلب خاتم النبیینه مکتوب...بی بی جان قسم به عشق حیدر ــ افتخاره تا محشر بگم به شما مادر ــ ای مادر بی همتا ای منتخب برای نبی ز روز ازل حق داده جای ایثار تو نعم البدل چی بهتر از اینکه مادری به حَیَّ علیٰ...خیرالعمل نور منور... بی بی جان ، روح مطهر...بی بی جان السابقون شمایی وپیغمبر و حیدر ...بی بی جان جز علیِّ عمرانی ـــ اولین مسلمانی جده‌ی امامانی ـــ ای مقام تو والا ✍ 👇
. 1️⃣ بند اول اي تكيه گاه و جان محمد شونه به شونه همراه احمد مرهون لطفت كون و مكانِ عرض سلامم بر نور سرمد اگه نبودي نبود اين همه ، عطر نماز و دعا نبودي نبود دين حق ، اي روح قالو بلي يا ام المومنين اي مادر سيده نسا العالمين يا ام المونين اي بهترين الگوي زنها روي زمين يا ام المونين 2️⃣ بند دوم نور خدا و نور پيمبر يار رسولي همراه حيدر اي چشمه ي حق اي چشمه ي شور از تو گرفته سرچشمه كوثر دار و ندارت فدا شد برا ، احياِ دين خدا كريمي برازندته ، اسمِ تو مشكل گشا يا ام المومنين دست منو دامان پر مهرت اين شبا يا ام المومنين كاش با دعاي تو بريم بازم كربلا يا ام المومنين 3️⃣ بند سوم بازم گداي ، هر روزه اومد دلتنگم آقا ، دلتنگ گنبد خواب زيارت ، دنياي من شد كشته منو اين ، دوري ممتد اخه بگو كِي ميام كربلا ، خيلي خرابم آقا بگو كِي ميام پيش تو ، ارباب با سينه زنا دلم تنگه توئه تنگه اذون نيمه شبهاي كربلا دلم تنگه توئه باز مارو دعوت كن يه شب ارباب با وفا دلم تنگه توئه عليها السلام ✍ 👇
. |⇦•زهرا به روی قبر مادر.. کبری سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را میگرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد *شبِ رحلتِ اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها .. امشب مادرمون فاطمه چه حالی داشت بمیرم برات بی بی جانم ..* یاد گذشته یاد آینده برای این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد *زهرای مرضیه یه طرف گریه میکرد رسول خدا از یه طرف .. یا رسول الله .. سال ها بعد از رحلت خانم خدیجه کبری حضرت گریه می کرد .. تو هم امشب برا این خانم گریه کن .. اُم سلمه بعد از جناب خدیجه والامقام ترین و شریف ترین همسرِ پیغمبرِ .. خیلی باوفا بود .. ام سلمه میگه هر وقت اسم خدیجه رو میبردیم «فَلَمَّا ذَكَرْنَا خَدِیجَةَ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ ..» پیغمبر گریه می کرد بعد میفرمود : «ثُمَّ قَالَ خَدِیجَةُ وَ أَیْنَ مِثْلُ‏ خَدِیجَةَ» (1) کجا کسی مثه خدیجه میشه ..! «صَدَّقَتْنِی حِینَ كَذَّبَنِی النَّاسُ» وقتی همه منو تکذیب کردن خدیجه منو تصدیق کرد .. «وَ وَازَرَتْنِی عَلَى دِینِ اللَّهِ» در راهِ دین خدا منو یاری کرد .. «وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا» و با مالِ خودش کمک کرد به اسلام .. بعد پیغمبر فرمود خدا به من فرمان داده خدیجه رو به بهشتِ برین بشارت بدم .. اینطور بود پیغمبر با خدیجه سلام الله علیها .. امشب همه گریه میکردن ..* گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد *ولایتِ امیرالمومنینُ پذیرفته بود این بی بی .. رسول خدا به خدیجه سلام الله علیها فرمود: «یَا خَدِیجَةُ هَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاکِ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِی ..» (2) خدیجه، همسرِ عزیزم .. این علی مولای تو و مولایِ همۀ مومنینِ .. امام مسلمین و مومنین بعد از منِ رسولِ خداست .. بعد بی بی فرمود: «صَدَقْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَایَعْتُهُ عَلَى مَا قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً عَلِیماً» بی بی هموز زمانِ امامتِ مولا رو درک نکرده بود بعد از پیغمبر زنده نبود ولی به امیرالمومنین ایمان آورد .. ای وای بر اونایی که بیعت کردن ولی بیعتشون با علی رو شکستن ..* تکرار شد این قِصه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبر مخفی مادر به یادِ آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد وقتی که خون تازه از مسمار میریخت انگار بر حال علی در گریه میکرد دست خدا را دست بسته میکشیدند زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردند کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد یک روز هم زینب به زیر تازیانه در قتلگه پیش برادر گریه میکرد وقتی که طفلان بین آتش میدویدند بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد شاعر : منابع: 1)مناقب خوارزمى، ص 342- 354 شماره 364 2)مجلسى، بحار الأنوار ؛ ج‏۱۸ ؛ ص۲۳۳ ــــــــــــــــــ 👇
@babolharam_netShab11Ramazan1400[02].mp3
زمان: حجم: 11.61M
|⇦•زهرا به روی قبر مادر.. و توسل به اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی
. سلام الله علیها تنها تو ام المومنین هستی خدیجه تنها تو زهرا آفرین هستی خدیجه افسوس که هرگز نکردند احترامت شعب ابیطالب نبوده در مقامت دارایی ات را داده ای پای محمد تو سنگ خوردی بارها جای محمد تو خون دل‌ها در رهِ اسلام خوردی تو طعنه و دشنام از اقوام خوردی دین خودت را کرده‌ای بر احمد اعلام السابقون السابقون‌ آوردی اسلام تو حیدری بودی به احمد راست گفتی قبل از غدیر خم علی‌مولاست گفتی با تو دل پیغمبر آسوده است مادر تو ذوالفقارت ثروت ات بوده است مادر سرمایه‌ات سود اش همش خیرات باشد دارو ندار تو فقط زهرات باشد وقتی امین مکّه تنها شد تو ماندی در بدترین اوقات او خود را رساندی مرهم شدی بر جای زخم سنگ باران تو شیر زن بودی میان خیل مردان نسل تو نورانی است و داده نتیجه مادر بزرگ اهلبیتی تو خدیجه مارا ببخش از اینکه کم یاد تو هستیم در سال یک بار است بر داغت نشستیم ما یک دهه مانند عاشورا بگرییم تا که شبِ دَه، بر غمت حالا بگرییم رفتی پیمبر بی تو تنها گشت مادر سال عروجت سال غمها گشت مادر بعد از تو روز خوش ندیده همسر تو بی تو همیشه غصه خورده دختر تو وقتی عبای همسرت بر تو کفن شد اشک پیمبر هم بر آن دور از وطن شد مادر خدارا شکر تو آنجا نبودی بین اسیران بین آن زنها نبودی امیرطاهری .
. حیای چشم هایت فوق ادراک بلاگردان انفاس تو افلاک تو ام الفاطمه هستی و قدیس ز بسکه بوده مادر دامنت پاک تمام ثروتت عشقِ نبی بود گریبان میکنی از عشق او چاک نبوت را ز جان تصدیق کردی زمان قحطی ایمان و ادراک تو که جان رسول خاتمینی چگونه جان خود را کرد در خاک ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۱/۲۲ .
. یا ام المومنین یا حضرت خدیجه(س) در بین زنها برتر خدیجه والا خدیجه پشت و پناه و سنگ صبور طاها خدیجه مریم خدیجه ساره خدیجه حوا خدیجه هاجرخدیجه بهتر بگویم زهرا خدیجه نازل شده بر دامان پاکش آیات کوثر تفسیر یاسین تفسیر قدر و طاها خدیجه اول زنی که آورده ایمان بر همسر خود هم کفو احمد بی شک ندارد همتا خدیجه مردی نمود و دارایی اش را در راه دین داد هرگز نبوده دلبسته بر این دنیا خدیجه شمشیر حیدر،مال خدیجه دین را نگه داشت والی والا عالی اعلا مولا،خدیجه کوری چشم مرکب سوار جنگ جمل گو ام الائمه است ام الائمه است تنها خدیجه در روز محشر در اوج سختی مارا غمی نیست آنجا بسنجند معیار هرکس را باخدیجه عشق محمد(ص) عشق به اسلام داریم اما در وادی عشق ما قطره ایم و دریا خدیجه از جانب حق آمد کفن بر جسم شریفت قطعا که بوده جایت در عرش اعلا خدیجه رفتی ندیدی کرببلا را وقتی کفن شد جسم حسینت با بوریای صحرا خدیجه بس کن (بهار) از این روضه بگذر در کربلا هم حتما رسیده بازینب و با زهرا خدیجه ابوذر رئیس میرزایی(بهار) .
. همیشه برایم دعا میکنی گرفتاریم را روا میکنی کثیرالخطایم ولی ازکرم به عبد فقیرت وفا میکنی ز بار گناهان خود نادمم به نورت دلم را جلا میکنی غفوری رحیمی کریمی خدا خطاکرده ام تو عطا میکنی به غفلت شده سر همه عمر من نگاهی تو بر این گدا میکنی؟ زمانی که نام علی می برم همه درد من را دوا میکنی تو در روضه های شه بی کفن مس جان من را طلا میکنی زآلودگی تا که پاکم کنی مرا راهی کربلا میکنی (( بهارم)) خزان گشته ازمعصیت به رویم در لطف وا میکنی ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ .
. خوشهء چشم سیاهت بار دارد می دهد مجمر دستان تو افطار دارد می دهد مستی شاءن نزول آیه های خنده ات دست جبریل امین هم کار دارد می دهد صف کشیدند عاشقانت بر در بیت الولا میثم تمار گویا دار دارد می دهد مزهء خرمای نخلستان حیدر ،محشری است خوردنی تر میشود وقتی که طعمش کوثری است تا می افتد راه معراج نگاهت بر افق می زند خورشید هم انوار ِ هر روزش به ذُق می رسد نام تو از بالا و می خندد علی می دهد زهرا به دستان ملائک مُشتلق کوچه ای را که از آن داری گذر یک صبحِ زود می شود هر صبح زود از عطر گیسویت قُرُق ابروی پیوسته ات دائم گشایش می کند پس دگر جایی ندارد غصهء جمعی عُنق می رسد روزی ماهم با خلائق پشت در هرچه طولانی شود صف، مزه دارد بیشتر سائلت را همنشین مهر و ماهش می کنی هرچه هم سرکش، سر آخر سر به راهش می کنی بخت برگشته ترین ها را حسابی می خری بوسه هرکس زد به پایت پادشاهش می کنی کمتر از ایوان چشمانت به یوسف خیره شو قبله را گم می کند وقتی نگاهش می کنی اصلاً از چشمان تو افتاده یوسف، پس نگو مثل گیسوی سیاه خودت داری سیاهش می کنی ای که در دنیا قدوم تو مشرف میشود خضر وقت عاشقی تو مکلف میشود می پَرد بر آسمانت صبح تا شب یاکریم می رسد شور تو از افلاکیان، ماها کریم وحی شد حی علی خیرالعمل پس واجب است از سحر، بعد اذان یک عمر ذکر یا کریم یا کریم العفو شبهای تو چیز دیگری است پس به لطفت هست با ماهم خدا فردا کریم رد شدن از برزخ و دوزخ که کاری سخت نیست سفره داری در بهشت و ما خدا را شاکریم بر سر مهمان خود هرشب توقف می کنی کیف دارد لقمه ات وقتی تعارف می کنی آنقدر که پیش پایت رفت و آمد می شود لحن خواهش کردن مردم زبانزد می شود حاتم طایی می آید رد شود از کوچه ات می رود چندین قدم بعداً مردّد می شود راه می آید دلت از بسکه با درمانده ها حرف ما بیچاره ها دل می رباید می شود ما که کمتر از جزامی های شهرت نیستیم گر نیایی برسر ما حالمان بد می شود از سر انگشت تو از بس شهد می ریزد زمین مطمئنم که قدمگاه تو مشهد میشود هرکسی از سلسبیلت جرعه آبی خورد، بُرد قاسم از کندوی لبهایت عسل که بُرد، بُرد محشری و نسل در نسلت حسن اندر حسن امر کن در لشکر عشق تو می پوشم کفن میدهد جان تیغ ابرویی که داری در غلاف .
. در خانه ای که سَمت خدا را دلیل شد خصمش همیشه تا به قیامت ذلیل شد این خانه آرزوی کلیم و خلیل شد هفت آسمان به خاک سرایش دخیل شد گویا دوباره جلوه ی رب جلیل شد این گونه که به مژده کنون جبرئیل شد بر اهل خانه مژده ی لطفی دگر شده زهرا شدهَ ست مادر و حیدر پدر شده روح الامین رسید و نبی را خبر بداد یا مصطفی خدا به تو لطفی دگر بداد بنگر چگونه شاخه ی طوبی ثمر بداد پروردگار تو چه گلی تازه تر بداد بر فاطمه ستاره و مهر و قمر بداد مژده به مرتضی که خدایش پسر بداد او را ابا الحسن بخوان و بدینسان خطاب کن رو سوی بیت فاطمه و بوتراب کن آن یوسفت ببین و گل پیرهن ببوس گل را میان باغ و میان چمن ببوس زیبا شکوفه و گلِ دشت و دَمَن ببوس رخسار مادر و پدر ای مُمتَحَن ببوس پیش نگاه یاس ، گل یاسمن ببوس ذکر خدا بگو و جمال حسن ببوس باران گل ز ابر تماشا رسیده است مژده بده که یوسف زهرا رسیده است آن حُسن مطلقی که همه لطف و رحمت است مجموعه صفات شریفش کرامت است بر او کَرَم سجیَّت و احسان چو عادت است پاک و مطهر است و تمام طهارت است یوسف به حُسن چهره ی او در زیارت است حاتم ز اوج جود و عطایش به حیرت است پهن است اگر چه سفره ی احسان اهل بیت باشد حسن کریم کریمان اهل بیت .