.
السلام علیک يا عم رسول الله یا حمزه سیدالشهداء..
ای نور چشم آل رسول
ای همدم علی و بتول
ای شاهدِ به وحی و نزول
ای تو مُقیّدِ به اصول
ای حاملِ لوای خدا
یا حمزه، سید الشهداء
ای غرقِ در عبادت حق
ای راوی روایت حق
ای شامل محبت حق
از مظهر شهامت حق
حق گشته در تو جلوه نما
یا حمزه، سید الشهداء
پشت و پناه دولت عشق
ای بی قرار حضرت عشق
ای حافظ سلامت عشق
ای حامی ولایت عشق
عشقِ نبی و شیر خدا
یا حمزه، سید الشهداء
ای تو عموی آل نبی
ای تو دلاور عربی
ای که شریف و بانسبی
تو ماه بی فروغ شبی
ای شمع بزم اهل ولا
یا حمزه، سید الشهداء
دریای علم و عشق و عمل
ای تو به دفعِ فتنه مثل
ای عاشقِ نبی ز ازل
ای عاملِ به خیرالعمل
خیرالعمل ولای شما
یا حمزه، سید الشهداء
ای شاملِ نگاه خدا
بودی تو در پناه خدا
ای حیدر سپاه خدا
گشتی فدای راه خدا
جان داده ای به خاک بلا
یا حمزه، سید الشهداء
از کینه های هنده پَست
وحشی که در کمین بِنِشَست
پهلوی تو ز نیزه شِکست
خون راه سینه تو بِبَست
مُثلِه شده تنت ز جفا
یا حمزه، سید الشهداء
غرقِ به خون شده سر تو
شد پاره پاره پیکر تو
قربانِ جسم پرپر تو
گرچه رسیده خواهر تو
اما امان ز کرببلا
یا حمزه، سید الشهداء
دیگر ندیده خواهر تو
خنجر به روی حنجر تو
سُمّ سُتور و پیکر تو
بر روی نیزه شد سر تو..؟
قربانِ کُشته ز قفا
یا حمزه، سید الشهداء
حمزه نبودی و جگرش..
خون شد ز غربت پسرش
زهرا، همان که چشم ترش
می ریزد از برای سرش..
..آن سر که رفته شامِ بلا
یا حمزه، سید الشهداء
می آید آن امامِ همام
با رمز انتقامِ قیام
بر محضرش سلامِ مدام
باشد همین تمامِ پیام
می گیرد انتقام تو را
یا حمزه، سید الشهداء
ای شیعه ی ولیِ خدا
ای غصه دار خیرنِساء
حقِ کریم آل عبا
جانِ حسین و کرببلا
لطفی به"ملتمس"بِنَما
یا حمزه، سید الشهداء
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح #حضرت_حمزه
.
.
#زمزمه
#شهادت_حضرت_حمزه و
#حضرت_عبدالعظیم علیهم السلام▪️
اثر مجتبی صمدی شهاب ✍
بزم امشب بزم روضه
بزم داغ یه کریمه
پسر زهرا و حیدر
حضرت عبدالعظیمه
صاحب سفره امشب
مثه جدش سفره داره
یه اشاره به غریبیش
اشکامونو در میاره
این آقایی که حریمش
غرق بین هاله ء نور
با هجوم تيرگی ها
یه روزی شد
زنده در گور
زیر پا رفت اما نامش
روی پرچم رفته بالا
تا قیامت جادوانه است
پرچم اولاد زهرا
شد مصادف این مصیبت
با یه درد پره محنت
داغ حمزه که سوزونده
دل ما رو بی نهایت
بی حیاها ، نا نجیبا
مثله کردن پیکرش رو
شد پیمبر غرق ماتم
پاره کردن جیگرش رو
سایبون روی سر بود
این عموی بی قرینه
خالی بود جاش وقتی حیدر
شد غریبه تو مدینه
بعد حمزه بود که دشمن
به ولایت پشت پا زد
توی کوچه یه حروومی
یه کشیده بی هوا زد
#حضرت_حمزه
👇
.
#شور
#حضرت_حمزه علیه_السلام
#حضرت_عبدالعظیم علیه_السلام
----------------- ---------------
تو در شجاعت محشری
میر سپاه و لشگری
شیر رسول خدا و
مدافع پیغمبری
تویی ابوطالب خصال
وقت شجاعت بی مثال
دشمن فراری از تو شد
حریف نداری در قتال
ای یل با وفا...یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــــــ
حامی دین خدایی
همقدم مرتضایی
شبیه اربابم حسین
تو سیدالشهدایی
منم ز عشق تو سرشار
ز دشمنان تو بیزار
ذکر شب وروزم شده
لعنت به هند جگر خوار
ای یل با وفا... یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــ
سائل بیت الکریمم
نوکر او از قدیمم
سینه زن روضه های
حضرت عبدالعظیمم
حریم او به چه زیباس
گنبد و صحنش دلرباس
کسی که میشه زایرش
انگار که زایر کربلاس
شور و حالم عجیب..مستم از بوی سیب
پر زده دل تا حریم بیت الله
ذکر لبم یا حسین ثارالله
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر: #مرتضی_کربلایی
•👇
#غزل_رباعی
ای آن که کار و بار تو مشکل گشایی است
در آستان لطف تو کارم گدایی است
دیدیم در نگاه بلند کبوتران
در این حریم اوج اسارت، رهایی است
از بس که مهربان و رئوفی برای تو
فرقی نداشته ست که سائل کجایی است
ما صاف و ساده در طلب دیدن توایم
ما را قبول کن دل ما روستایی است
تنها نه این که حج فقیرانی ای امام
هرکس که زائر تو شود کربلایی است
در مدح تو قلم زده هر شاعری ولی
اول کسی که شعر نوشته "سنایی" است
با دست خالی آمدم و دست پُر شدم
سهم من از زیارت تو این رباعی است:
"دل خسته و روسیاه، با بار گناه
افتاده دلم به راه، با بارگناه
چون ذره پی کسب فروغ از خورشید
رفتم به پناه شاه، با بار گناه"
#مجتبی_خرسندی✍
#امام_رضا
.
.
صبر و ظفر دو یار قدیمند
با صبر نوبت ظفر آید...
ان شاالله آخر شاهنامه هم بلطف خدا خوش باشد.
.
#امام_زمان عج
#مناجات
عمری غم و انتظار با اشک
در حسرت یک قرار با اشک
طی میشود این مسیر هجران
با غصه بیشمار با اشک
تا کی زغمت بسوزد این دل
با دیده گریه دار با اشک
دیدار تو کی شود میسر
آیم من اگر کنار با اشک
من در طلب شب وصالم
با این دل غصه دار با اشک
ای کاش بر این دل شکسته
مرحم بنهد نگار با اشک
آواره کوی جمکرانم
بیچاره ی صاحب الزمانم....
✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۲/۲۳
.
.
#حضرت_حمزه #علیه_السلام
#روضه
بر تن پاره پاره ات در خون
نیزه ها هی سجود می کردند
دشمنان بعد اربا اربایت
تازه عرض وجود می کردند
روی جسم دریده از هم تو
کینه ای ها فرود می کردند
اشک چشم نبی در آمد تا
بر تنت هر چه بود می کردند
تو فدایی راه قرآنی
و هم آغوش با شهیدانی...
✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۲/۲۴
.
.
میگه ؛ بعضیا بجهت اصلاحات اقتصادی، شروع کردن به تجمع و اعتراض.
اگه عاقل باشیم میدونیم که این اوضاع گذراست و روسیاهی به زغال میمونه.
پس بهتره که از این فضاهای متشنج دوری کنیم و طبق معمول همه چیز رو به مرور زمان بسپاریم.
من به این فکر میکنم که از جیب این ملت، ۵ میلیون مهاجر افغانی از یارانه ها استفاده میکردند و حالا این موضوع کات میشه.
.
همیشه حسرت آمریکایی ها و اروپایی ها و تمدنشون رو میخوریم، خوب اونا قیمتهاشون شناوره ، ما هم داریم مثل اونا متمدن میشیم. پس صبور باشید.
.
CQACAgQAAxkDAAFpLtdif6cAAXSFvrk8hu5udDos_bsMXTEAAngOAAJqe6lTlYSN9y4HiOAkBA.mp3
زمان:
حجم:
8.2M
🎼 #مناجات_با_امام_زمان(عج)
📝 ماجرای عشق تو با عشق...
🎤 #حاج_منصور_ارضی
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
ماجرای عشق تو با عشق خوبان فرق داشت
لطف تو بر طفل عاصی و گریزان فرق داشت
از پدر هم بیشتر خیرت به نوکرها رسید
مهربانی تو با ما وقت هجران فرق داشت
بر خلاف هرکه از آلودگی هایم گریخت
همنشینی تو با آلوده دامان فرق داشت
دور دنیا گشتم و فهمیدم آقایم تویی
دستگیری تو از سائل به قرآن فرق داشت
یک قدم برداشتم فوراً دویدی سوی من
در رفاقت با بدان این طرز جبران فرق داشت
امتحانم کن ولی از روضه ها طردم نکن
لذت بودن، کنارت سخت و آسان فرق داشت
کار من که نیست، باید تو مرا عاشق کنی
آنچنان که بین یاران نور سلمان فرق داشت
گفتم آقا با گنهکاری چه مشتاقم شدی؟!
گفتی از بس گریه ات وقت حسین جان فرق داشت
از چه من یابن الحسن از اربعین جامانده ام؟!
حالِ من در کربلای شاه عطشان فرق داشت
دستپخت مادرت زهراست که گریه کنیم
رازق ما شد حسن که طعم این نان فرق داشت
گرچه دیدم در کرامت از کریمان سرتر است
گنبدش با گنبد شاه خراسان فرق داشت
تیرها تابوت را گرچه به پیکر دوختند
در میان علقمه آن تیرباران فرق داشت
#رضا_دین_پرور ✍
#امام_زمان
#امام_حسین
#امام_حسن
#امام_رضا
#اربعین
.
CQACAgQAAxkDAAFpLtZif6cAAfxqgGbX0Ii2DATFyVY6JFQAAt0MAAL3iihSdPBYDz3F6hYkBA.mp3
زمان:
حجم:
6.32M
📢 #شور |
📔 آخرش اومدم خسته از...
🎤 #کربلایی_حسن_عطایی
بند اول
آخرش اومدم خسته از راه
روبروی حرم با اشک و آه
از توی باب قبله اومدم گفتم
السلام علیک یا باب الله
هر در این حرم رو به سوی خدا
باب سدره ولی خلوت اولیا
آغوش حرم بازه همیشه
هیچ کجا برام صحنت نمیشه
آقام آقام آقام حسین
بند دوم
بعد عمری دعا شکرا لله
اومدم کربلا شکرا لله
اومدم سمت باب قاضی الحاجات
حاجتم شد روا شکرا لله
دستای خالیمو میبینی ای آقا
با امید اومدم سمت باب الرجا
دلخوشیم اینه آقای منی
تو آبروی فردای منی
آقام آقام آقام حسین
بند سوم
روضه خونت خدا صحنت غوغاست
نکنه زائرت امشب زهراست
شب جمعه سوی باب السلام تو
میام و میبینم محشر برپاست
السلام علی ساکن کربلا
السلام علی سید الشهدا
یه روزی دم باب الشهدا
رزق شهادت میگیرم آقا
آقام آقام آقام حسین
#امام_حسین