.
|⇦•ای پدر! چشم تو روشن...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
ای پدر! چشم تو روشن؛ شب بیداری ماست
به اباالفضل بگو: وقت علمداری ماست
خصم، بیهوده به ما سلسله بست؛ ای بابا!
کاروان بعد تو، ساکت ننشست؛ ای بابا!
حیدر قافلهات، تیغ دو دم را برداشت
به اباالفضل بگو: عمّه، عَلَم را برداشت
كوفه را با نفس خویش چنان مقبره کرد
خطبهای خواند که کار همه را یکسره کرد
من هم از زینبم و در رگ من، خون علی است
سوختم؛ سوختن از عشق تو، قانون علی است
دخترم؛ دختری از تیرهی اُمَّالنّجبا
عمّه، بسته به سرم معجری از جنس حیا
لشکرم، اشک من و سنگر من، ویرانه
درس عزّت بدهم بر پسر مرجانه
آهم، ارثی است که از خطبهی زهرا بُردم شام گریاند مرا؛ آبرویش را بُردم
عمّه آموخت به من شکوهای از غم نکنم
زخم هم شد؛ سر خود پیش کسی خم نکنم
حرفی از آبله، از زخم به زینب نزدم
خاطرت جمع؛ به نان صدقه، لب نزدم
گلهای نیست؛ گله، حوصله هم میخواهد
من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم میخواهد
چند وقت است که شانه نزدی بر مویم
بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم
خورده شلّاق روی بال و پرم؛ چیزی نیست
لگد زجر، شکسته کمرم؛ چیزی نیست
پای چشمم، گُل زخم است؛ فدای سر تو
دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو
مهربانم! تو چرا پاره شده لبهایت؟
چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت
راهی طشت شدی از سر نی؛ میدانم
گریه کردی وسط مجلس مِی میدانم
بیحیا، جام به دست آمد و من میدیدم
چوبدستی به لبت میزد و من میدیدم
عمّهجان بود مراقب؛ سر ما پایین بود
ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود
خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر
داغ ناموس تو، ناگفته بماندبهتر
پیش من بود اگر امشب، به عمو میگفتم
از غم کوچه و بازار به او میگفتم
آنکه از بام به پیشانی تو سنگ زده
دخترش هم به روی صورت من چنگ زده
در شلوغی و دف و رقص در آن هلهلهها
آه از اشک رباب؛ آه از آن حرملهها
راستی! حال رباب از همه آشفتهتر است
گریهاش بند نمیآید و خونینجگر است
همهی راه، نگاهش به سر اصغر بود
بود گهواره اگر، حال دلش بهتر بود
راستی! باخبری از شب جاماندن من؟
شب هقهق، شب شلّاق زدن بر تن من
از روی مرکب خود، یکسره فریاد کشید
دست من روی سرم بود؛ سرم داد کشید
پدر آنقدر بگویم، نفسم بند آمد
پنجه انداخت به مویم؛ نفسم بند آمد
*وای ..فرمودن: "وضعت فمها على فمه الشّريف"
بابا جان همیشه من تو بغلت بودم امشب تو ،تو بغل منی"ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف" لب رو لبهای بابا گذاشت، یه مرتبه عمه دید دستش آزاد شد، سر کنار غلتید، بچه افتاد، همه اومدن ببینن چه خبره، صدا زد کنار برید داغ این یکی برام بسه ..ای حسین ..*
شام را ویران کردم با نالهی بابا بیا
عالم را حیران کردم با نالهی بابا بیا
من را ببر؛ بابا بیا
ای همسفر؛ بابا بیا
آشفته گشته موی دختر تو؛ بابا بیا
رویم شبیه روی مادر تو؛ بابا بیا
شرمندهام ز روی خواهر تو؛ بابا بیا
وای از زخم گلوی پرپر تو؛ بابا بیا
خونین پیکر؛ بابا بیا
ای همسفر؛ بابا بیا
یا حسین ...
امشب کنج ویرانم، مهمان من؛ بابا بیا
تا به سحر میخوانم، درمان من؛ بابا بیا
ای یوسف کنعانم! ای جان من! بابا بیا
ای قاری قرانم! جانان من! بابا بیا
عشق بیسر؛ بابا بیا
ای همسفر؛ بابا بیا
یا حسین ..
سوز بده بر سخنم؛ به دل سوختهی خواهرت
تا که بگویم سخن از تن صدچاک علیاکبرت
ناله زنم، یاد کنم ز لب خشک علیاصغرت
گوهر اشکم، شده ایثار تو؛ گریه کنم
یاد علمدار تو
ای حسین ..
ــــــــــــــــــ
#پنجم_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_محمود_کریمی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1401 Shab 3 - 1.mp3
5.38M
.
|⇦•خودم را میکِشم سویت...
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
خودم را میکِشم سویت؛ دو پای ناتوان را نه
غمم از یاد بردم؛ طعنههای کودکان را نه
سر تو رفت و قولت نه؛ یقینم بود میآیی
به عمّه صبر دادی؛ دختر شیرینزبان را نه
تمام دختران خوابند زیر چادر عمّه
یتیمت را ببر؛ سربارم امّا عمّهجان را نه
خدا صبرت دهد؛ دیدی که میخندند
بر وضعم
که بر هر زخم طاقت داشتم؛ زخمزبان را نه
شنیدم غارتت کردند و عریانت به خود گفتم
که دزدان را نمیبخشم؛ خصوصاً ساربان را نه
حلالت میکنم ای تازیانه؛ سنگ خاکستر حلالت میکنم ای خار امّا خیزان را نه
همینکه چوب میخوردی، لبانم چاک میخوردند
به او گفتم بزن من را ولیکن آن دهان را نه
طنابی در تمام شهر دور گردن ما بود
فقط گفتم بکش مویم ولی این ریسمان را نه
گذشتم با مکافات از حراجی یهودیها من
عادت داشتم بر درد؛ درد استخوان را نه
به من برمیخورد؛ ما سفرهدار عالمی هستیم
بیاندازید سویم سنگ امّا تکّه نان را نه
اگرچه کودک و پیرش، هولم دادند و مو کندند
پدر بخشیدم آنان را ولی پیر زنان را نه
ــــــــــــــــــ
#پنجم_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_محمود_کریمی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1401 Shab 3 - 2.mp3
2.5M
.
|⇦•خورشیدِ من آمدی شبانه...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
خورشیدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
بَر خورده به من، چرا نبوده؟ !
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود… نه …
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟ !
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میاید
کِی می بری ام پدر به خانه
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_محمود_کریمی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
Mahmoud Karimi - Muharram 1401 Shab 3 - 3.mp3
2.44M
|⇦•خورشیدِ من آمدی شبانه...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی .
.
شعر زبانحال #حضرت_رقیه سلام الله علیها با #حضرت_علی_اصغر علیه السلام
لالایی داداش علیه اصغرم
لالایی غنچه ی ناز پرپرم
لبای خشکتو هی بهم نزن
لالایی بخواب عزیز برادرم
صدای گریه ی تو تو گوشمه
همیشه جای سرت رو دوشمه
من میخوام بازم تو رو بغل کنم
آخه گهواره ی تو آغوشمه
میدونم که مادرت شیر نداره
دعا میکنم که بارون بباره
الهی فدا ترک های لبات
به عمو میگم برات آب بیاره
از همه کوچیکتری تو قافله
دوری از تو واسه ی من مشکله
روی دستای بابا آروم میشی
یه کمی دیگه با تیر حرمله
لالایی گلم روی نیزه بخواب
تا نبینی دستامو توی طناب
اگه بعد از این دیگه ندیدمت
وعدمون باشه تو مجلس شراب
#مرتضی_کربلایی✍
#پنجم_صفر
https://eitaa.com/emame3vom/67027
.
.
چند خط روضه:
#حضرت_رقیه
دیگه بعد از تو اسیرم بابایی
دیگه از زندگی سیرم بابایی
سر تو چرا پر از خاکستره
الهی برات بمیرم بابایی
بابایی کبود شده همه تنم
اخه هرجور که می شد می زدنم
اونا که غریب گیر آوردنت
منو هم یتیم گیر آوردنم
دشمنا ریختن روی سرم زدن
منو جای همه ی حرم زدن
تا که گفتم فاطمه اسم منه
منو هم شبیه مادرم زدن
بوسه مادرته رو صورتم
معجر خواهرته رو صورتم
دست ساربونه انگشتر تو
جای انگشترته رو صورتم
خیلی نامردا زدن دختر تو
حتی اونی که برید حنجرتو
سیلی از دستای شمرو دوست دارم
اخه دستاش میده بوی سر تو
#مرتضی_کربلایی
.
PTT-20220830-WA0029.opus
383K
زمزمه عاشقان اباعبدالله الحسین
حرمت خونه ی دله
دلی که گاهی غافله
عشق تو مثل ساحله
آدم کنارت کامله
حسین سفینة النجاة(2)
نام تو آرامش من
زیارتت خواهش من
حرمت آسایش من
روضه ها بارش من
حسین باب النجاة(2)
شب جمعه با صد نوا
شب جمعه تو کربلا
مادر تو خیر النسا
روضه میخونه هرکجا
بُنَّیَ قَتَلوک بُنَّیَ قَتَلوک(2)
لنگر ارض و سما
حیدر،علی، شیر خدا
نوحه گر خون خدا
میاد به سوی کربلا
بُنَّیَ ذَبَحُوک، بُنَّیَ ذَبَحُوک(2)
همه زدن به جاده
زن و مرد پای پیاده
سالم و از پا فتاده
عشقت به دل نشانده
حُبُّ الحُسین یَجْمعنا(2)
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
.
#امام_زمان
#حضرت_زینب
بیا اقا بیا طاقت ندارم بیا که طاقت دوریت ندارم
بیا یابن الحسن دردت بجونم... بیاتا روضه ی زینب بخونم
بیایابن الحسن زخمم دوا کن بیااقا مراحاجت روا کن
ببار بارون که مو دلتنگ یارم...
ببار بارون که رفت از کف قرارم
ببار ای ابر چشمون بهاریم که مو امشو هوای گریه دارم
صبر م سراومدوای دل تنگه تنگه.... بابام نیومد وای دل تنگه تنگه
بباربارون که در کنج خرابه
دل بلبل زداغ گل کبابه
ببار... که از بیداد اعدا
هنوزم در خرابه قحطه ابه
بازم شب اومه... وای دل تنگه2 بابام نیومه دل تنگه 2
سه پنج روزه که بااحوال مضطر
دوچشم غرقه خونم مانده بردر
همه میگن سفر کرده عزیزت
خدایا این سفر کی میرسه سر
صبرم سروامه وای دل تنگه تنگه
بقدررنج ومحنتها که دیدم
بقدر دوریت نخل امیدم
با چوب خیزرون پای شکسته
رو دیوار خرابه خط کشیدم
بازم شب اومه.... وای دل تنگه بابام نیومه... وای دل تنگه
اگه مردیم بمیریم هردوتامون... ببندند سنگ جفتی
روزم سرواومه وای دل تنگه تنگه
بابام نیومه وای دل تنگه تنگه
شواز دراومه بازدل تنگه
سی کی کنم من راز دل تنگه
صبرم سر اومه. وای.... بابام نیومه وای
مرا درد و مرا درمان حسین(ع) اســت
مـرا اول مـــــــرا پایان حسین(ع) است
دل هر کـس به ایمانی سرشتـــــه
مرا هم دین و هم ایمان حسین(ع) است
همه عالم به اذن حق تعالــــــــــی
چو عبدی سر به فرمان حسین(ع) است
بهشت و جنت و فردوس اعــــــلاء
همه معلــــــــــول پیمان حسین(ع) است
برای هر دلی جانان و جانـــــــــــی
مرا هم جان و هم جانان حسین(ع) است
عقول جن و انس و هم ملائــــــک
به حقِ حق که حیران حسین(ع) است
چو خواهم روضه ی رضوان به فردا
که من را روضه ی رضوان حسین(ع) است
چرا عالم ز جانش نـــــــــــاله دارد
مگر او هم پریشان حسین(ع) است
اگر خواهی ز حال عبد مســــــکین
خوشا حالش که مهمان حسین(ع) است
.
125476_586.mp3
2.91M
#اربعین
پیاده میرن عاشقا، از نجف تا کربلا
🎙کربلایی #جواد_مقدم
باز میشن عده ای زائر کربلای تو
عابر کربلای تو
با غسلی از فرات میشن جابر کربلای تو
پیاده میرن عاشقا ، از نجف تا کربلا
پای پُر آبله ، لذت هروله
خوش بحال اونایی که دل سپردن تو روضه ها
خوش بحال اونایی که دل غمین کربلان
خوش بحال اونایی که عاشورا کربلا بودن
خوش بحال اونایی که اربعین کربلان
... یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
میکِشه تا حرم دلم رو بوی خاک تو
شفای توی خاک تو
دلم مثل برگ خزون افتاده روی خاک تو
مسیر حرم غم داره ، هر کی یه پرچم داره
می تابه نور ماه ، زائرا بین راه
تو دلم حسرته هنوز ، کاش ببینیم همه یه روز
عاشقای تو کُلُهُم اَجمعین کربلان
خوش بحال اونائیکه عاشورا کربلا بودن
خوش بحال اونائیکه اربعین کربلان
... یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
هر کی رفت گفت میخوام لبریز زمزمه باشم
اونجا یاد همه باشم
به یاد بی بی مون رباب زائر علقمه باشم
زیارت میده آبرو ، تو این راه آقا بگو
کِی به ما میرسه ، ترسِ از حادثه
میخورم غبطه هر شب جمعه آقا دوباره من
وقتی ارواح مؤمنات مؤمنین کربلان
خوش بحال اونائیکه عاشورا کربلا بودن
خوش بحال اونائیکه اربعین کربلان
... یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#زمینه
https://eitaa.com/emame3vom/67032
.
Ba Saadate Harkasi Zire Sayate_۲۰۲۱_۱۱_۱۵_۰۹_۰۸_۱۶_۷۸۶.mp3
3.12M
باسعادته هر کسی زیر سایته
کربلایی پویانفر ونوشته ور
#هفتم_صفر
نوحه #امام_حسن ع
باسعادته هر کسی زیر سایته
لطف تو بی نهایته
وقتی که دارمت تو رو خیالم آقا راحته
سایه ی رو سرمه همه باورمه
همه زندگی من و مادرمه
کی گفته که بی حرمه دل و دلبرمه
جای پات خوبه رو سرمه
تو که آخه کاری غیر از کرم نداری
چجوری قبول کنم که حرم نداری
یا حسن میگم میون گریه من میگم
بین سینه زدن میگم
یه یا حسن به نیت ارباب بی کفن میگم
درد و درمونه حسن سامونه حسن
صاحب حرم و ایوونه حسن
به تن من جون حسن آقامونه حسن
تو دلم مهمونه حسن
تو که آخه کاری غیر از کرم نداری
چجوری قبول کنم که حرم نداری
حتی نواده هات زائر دارن آقا تو نداری
اینجا ماذنه ها گنبد دارن اما تو نداری
1495_1539899990.mp3
11.71M
.
📋 یاحسین دوباره نوکرا جمع میشیم ( #عربی #فارسی)
#تک / کربلایی سیدرضا نریمانی / #اربعین
یا حسین
دوباره نوکرا جمع میشیم
سایه نشین علم میشیم
پای پیاده به شوق تو
کبوترای حرم میشیم
با هر نژاد و رنگی،همه یه ارباب داریم
تو دستای خالیمون،دلای بی تاب داریم
عمودای این راهو،دونه دونه میشماریم
پای عمود آخر،قرار روضه داریم
سوز این روضه رو نوکرت میشناسه
موکب آخره روضهخون عباسه
«یاحسین یاحسین یاحسین ثارالله»
بین راه
هنر عشقه که میجوشه
همه دلا شده شش گوشه
سماور توی موکبا
داره به عشق تو میجوشه
یه پیرمرد ساده،دلش چه دریاییه
بضاعت مزجاتش،یه استکان چاییه
این موکب کوچیکش،دارایی دنیاشه
زیارت و پابوس امام رضا رویاشه
تو مسیر ميشه دید جنت الاعلی رو
جلوه ی دولت مهدی زهرا رو
«یاحسین یاحسین یاحسین ثارالله»
یا حُسین
مَشَایَه جیتُ تَجْری دَمْعَتی
فی سَبیِلکَ اَبْذِلْ مُهجَتی
کَعبَةُ الْاَحرار قِبلَتی
فی اَربَعینَکْ مَولا ، تُنظُرْنی وِتْشاهِدْنی
لا اَحْذَر مِن اِرهابیو ، سُعودی و التَّکفیری
نحنُ جُنودَکْ یا حُسین ، بِشارَهة سَیّد علی
نحنُ شیعَة عَلی ، نَفْتَخِرْ یا مَوْلا
اَرْبَعینَککُلُّنا، نَجْتَمِعْ فی کَرْبَلا
«یاحسین یاحسین یاحسین ثارالله»
اربعین
شده قیامت شیعهها
رسیده هیئت شیعهها
خیره شده همهی جهان
به این صلابت شیعهها
یه لشکر مشکی پوش،با پرچمای قرمز
رو پرچما حک کردیم،که ما و ذلت هرگز
زیر قدم های ما،زمین داره میلرزه
نمیذاریم این پرچم،زمین بیاد یک لحظه
شیعههای علی پشت هم میمونیم
تا سر جون پای این علم میمونیم
«یاحسین یاحسین یاحسین ثارالله»
ـــــــــــــــــــــــــــــ
.
#امام_حسین
ذکر لب انبیاء حسین علیه السلام
اعظم ِاسم خدا حسین علیه السلام
فیض دمادم حسین هستی خاتم حسین
کیست مِنَ المُصطَفی حسین علیه السلام
بال و پر فاطمه تاج سر فاطمه
کوثر خیرالنساء حسین علیه السلام
سید احرار او حیدر کرار او
آینه ی مرتضی حسین علیه السلام
خاتمه ی پنج تن جوهر جان حسن
برادر مجتبا حسین علیه السلام
مریض احیا کند مرده مسیحا کند
تربت ارباب ما حسین علیه السلام
زیارت عرش و حق زیارت این دو است
اکبر شیرین لقا حسین علیه السلام
کشتی نوح است او امید ما هست او
وَ مَن اتاکُم نَجی حسین علیه السلام
نوح خودش در خطر بود به او نوحه گر
داشت به او التجا حسین علیه السلام
گفت امام رضا گریه فقط در غم
پادشه کربلا حسین علیه السلام
شعله زده تا ابد در دل هر مومنی
داغ عزیز خدا حسین علیه السلام
در غم او ناله گر جن و پری و بشر
ماهی و مرغ هوا حسین علیه السلام
صدای زنجیرها ذکر علمگیر ها
چیست به وقت عزا حسین علیه السلام
گریه ی ماهورِ رود زمزمه ی چنگ و عود
تار به شور و نوا حسین علیه السلام
نوحه سرایش بخوان به ماتمش با فغان
گوشه ی شش گوشه را حسین علیه السلام
واعطشا واعطش غصه ی سقا عطش
حرف لب مشک ها حسین علیه السلام
شمر به گودال رفت... فاطمه از حال رفت
عرش صدا زد صدا حسین علیه سلام
روبروی خواهرش برید از تن سرش
ذبح شده از قفا حسین علیه السلام
فاطمه! هذا حسین بی کس و تنها حسین
مُرَمِّل بالدّما حسین علیه السلام
امیر عظیمی✍
پیشنهاد #سبک_میگذرد_کاروان
.
Ganjineh_Marefat-02.mp3
3.54M
🔹 #روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام
🎤 حاج منصور ارضی
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
رمز حیات کربلا/راه نجات کربلا
میگیرم از سفره ی تو /برگ برات کربلا
عنایتی به حال عاشقا کن
با یه نگاه راه حرم رو وا کن
بیا و با اون دستای کوچیکت
رقیه جان برا فرج دعا کن
رقیه جان برا فرج دعا کن۴
****
*حضرت رقیه و #حضرت_ام_کلثوم
عمه ی مهربون من / بلا کشیدی این سفر
شبیه عمه زینبم / تو هم برام شدی سپر
مراقب من و یتیما بودی
تن تو هم شده پر از کبودی
سر کی بود از روی نیزه افتاد
با سنگ اون پیرزن یهودی
............
عمه برام گریه نکن/ به قلب من تاب بده
من تشنه و گرسنه ام / یه کم به من آب بده
توو مهربونی هیچی کم نذاشتی
تو این مسیر خیلی هوامو داشتی
هرشبی که آب و غذا میدادن
سهمتو واسه من کنار گذاشتی
..............
من ذره ذره آب میشم/ دیگه به لب رسیده جون
اگر که بابامو دیدی / سلاممو بش برسون
نگو بهش از پای پر آبله
از دست و پای بسته با سلسله
بگو رقیه خیلی خوبه حالش
نگو که سیلی خوردم از حرمله
جواب های پیشنهادی:
واویلتا واویلتا واویلا
رقیه یا رقیه یا رقیه
امون امون امون ازین غریبی
https://eitaa.com/emame3vom/67037
👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
رمز حیات کربلا/راه نجات کربلا
میگیرم از سفره ی تو /برگ برات کربلا
عنایتی به حال عاشقا کن
با یه نگاه راه حرم رو وا کن
بیا و با اون دستای کوچیکت
رقیه جان برا فرج دعا کن
رقیه جان برا فرج دعا کن۴
****
*حضرت رقیه و #حضرت_سکینه سلام
از سوز اشک و ناله هام/ آب دل سنگ میشه
می میرم اما دل من/ برای تو تنگ میشه
تو این مسیر چقد بلا کشیدیم
رو نیزه ها سر بابا رو دیدیم
با دست بسته روی خار صحرا
با پای پر آبله می دویدیم
............
تو بودی گفته به عمو / خشکه لبای خواهرم
عمو که رفت آب بیاره/ دیگه نیومد به حرم
بگو به من رفته کجا عموجون
خالیه جات تو خیمه ها عموجون
بگو رقیه دیگه آب نمیخواد
از علقمه خودت بیا عموجون
..............
خوب میدونم سکینه جون /برا تو سخته اسیری
با دستای تو سلسله / منو تو آغوش می گیری
صورت تو شبیه من کبوده
این یادگار کوچه ی یهوده
چه انتقامی از ماها گرفتن
آخه مگه گناه ما چی بوده
حضرت رقیه و #حضرت_علی_اکبر
یکی بیاد به من بگه / داداش بزرگترم کجاس
اونکه منو بغل میکرد / علیه اکبرم کجاس
لیلا مگه دیگه پسر نداره
تا سرمو رو شونه هاش بذاره
اگه داداش علی اکبرو دیدین
بگید برام یه گوشواره بیاره
.............
اگه داداشم میومد / رقیه سیلی نمیخورد
کسی منو نمیزد و / رو خار صحرا نمی برد
میگن موذن حرم رو کشتن
داداش علیه اکبرم رو کشتن
رقیه رو غریب گیر آوردن
همونا که برادرم رو کشتن
...............
لیلا با گریه میخونه / فقطعوه بالسیوف
دل مارو میسوزونه/ فقطعوه بالسیوف
داغ جوون قاتل لیلا شده
میگه علیم اربا اربا شده
تنش رو توی یک عبا آوردن
که قتلگاهش همه صحرا شده
جواب های پیشنهادی:
واویلتا واویلتا واویلا
رقیه یا رقیه یا رقیه
امون امون امون ازین غریبی
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/67039
👇
.
.
#روضه_متنی
#روضه_حضرت_رباب(س)
(السلام علیک یا اباعبدالله)
▪︎غزل امام حسین ع
عمری گذشت اما به درد تو نخوردم
شرمنده ام آقا به درد تو نخوردم
تو فکر من بودی ولیکن من نبودم
اصلا به فکر نوکری کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردی
راه مرا از کربلا نزدیک کردی
گفتی اگر تو بی توپناهی من حسینم
حتی اگر غرق گناهی من حسینم
آواره ام آواره را آواره تر کن
بیچاره ام بیچاره را بی چاره تر کن
آوارگی در این حسینیه می ارزد
بیچارگی در این حسینیه می ارزد
من چای میریزم گناهم را بریزی
یکجا تمام اشتباهم را بریزی
من عالمی دارم در اینجا با رقیه
هر وقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
اینجا همان جاییست که مولا می آید
زینب می آید، بیشتر، زهرا می آید
منت ندارم بر سرت، تو لطف کردی
حالاکه هستم نوکرت،تو لطف کردی
▪︎روضه کلامی حضرت رباب س:
همه داشتن نگاه میکردن...همه سرها رو
بالای نیزه برده بودند....هر سری رو جلوی
یه محملی نگه داشته بودند...
سَر ابی عبدالله،جلوی محمل زینب...
سر علی اکبر جلو محمل سکینه خانم...
سر ابالفضل جلوی چشمان رقیه....
اما نگاه کردن دیدن یه سیبِ سرخی
بالای نیزه ها جلوی یه مادره....
▪︎مرثیه #حضرت_رباب س:
چقدر نیزه بلند است، نیفتی پسرم
گیر این حرمله پست، نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نیزه دار تو بود مَست، نیفتی پسرم
بیشتر جای خودت را سر نِی محکم کن
سفر شام به پیش است، نیفتی پسرم
▪︎روضه کلامی:
هِی زن های کوفه این سر رو نشون
هم میدادن...میگفتن الهی مادرش
براش بمیره...یه نفر صدا زد..اونی
که داره زیر آفتاب، لطمه میزنه
مادرش ربابه....
▪︎زبانحال #رباب س به سبک دشتی:
دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
شکایت زیر لب از تیر دارم
بیا پایین از نیزه شیر دارم
میخواستم بزرگ شوی محشری شوی
تا چند سال بعد، علی اکبری شوی
می خواستم كه قد بكشی مثل دیگران
شاید عصای پیریِ یک مادری شوی
مثل دو تکه چوب لبت را بهم نزن
اسبابِ خجلتم جلوی دیگری شوی
این مادری من که به دردت نمیخورد
تو حاضری علی که تاج سری شوی
▪︎تک بیتی آخر روضه:
میکرد به نِی اشاره میگفت رباب
ای وای، سرِ نیزه کمی کوچک بود
▪︎تک بیتی آخر مجلس:
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
▪︎دعای آخر مجلس:
باسمک العظیم الاعظم...
الهی بحق حضرت رباب س،۱۰مرتبه یاالله
🤲فرج امام زمان عج برسان.
🤲آقامون از ما راضی و خوشنود بگردان.
🤲رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
🤲مریضای اسلام،شفا بده.
🤲حاجات این جمع،برآورده به خیر بفرما.
▪︎جمله ی صلوات آخر مجلس:
*برای سلامتی وجود مقدس آقا
امام زمان عج صلوات ختم کنید.
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#استاد_درویش✍
.👇
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#غزل
یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله
یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله
یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع
یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله
بر سرِ آل علی از بام ها میریخت سنگ
آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله
بوسه ها میزد به دستِ حرمله پیش رباب
آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله
سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد
گوشهٔ ویرانه زینب خواند تا که نافله
اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش
داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله
پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب
خیزران انداخت بین چند دندان فاصله
با تمسخر جابجا میکرد بی غیرت یزید
مهرهٔ شطرنج را با قهقهه؛ با حوصله*
خطبهٔ زینب زبان دشمنان را لال کرد
ذوالفقارِ در کلامش بود ختم غائله!
مرضیه عاطفی
#شام #اسارت
.
.
#امام_زمان
#اسارت #حضرت_زینب
#گذشت_ماه_محرم
گذشت، ماه محرم نیامده خورشید
برای ختم ِ شب ِغم نیامده خورشید
هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است
چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است
نشد که حضرت تنها به خانه برگردد
نشد به خانه، حسین زمانه برگردد
برای این همه قرنی که بوده در صحرا
چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا😭
نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من
شکسته ام دل او را پر از گناهم من
گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر
رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر
دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه
همین که رد شده از ازدحام دروازه
برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی
تبرّکی شده از چه شراب مجانی
گذار آل علی بین خیبر افتاده
به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده
رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد
بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
001 Zakhm e Akhar.mp3
6.42M
#حضرت_رقیه
#مجید_بنی_فاطمه ...
برید کنار می خوام سرو ببینم
زخمای روز آخرو ببینم
.
جلو چشامو نگیرید که می خوام
پارگی های حنجرو ببینم
.
من الذی ایتمنی بابایی
دیگه تو آغوش منی بابایی
.
این همه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
.
لبای غرق خووون
با تو چه کرده چوب خیزرون
.
زده چه ضربه ای
شکسته دندون تو از همون
.
حالا که اومدی
کنار من بمون
.
جای طناب رو تنمه بابایی
زخمیه دور گردنم بابایی
.
محله ی یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط می زدنم بابایی
.
میون نامسلمونا حرم رفت
انقده اونجا داد زدن سرم رفت
.
کاشکی فقط می زدنم بابایی
یه دسته موهام با گل سرم رفت
.
شبی که گم شدم
صدا زدم نزن میام خودم
.
سوخت بابا چادری
که خریدی برا تولدم
.
کبوده چشمم از
شبی که گم شدم
.
.
#امام_حسین
تابش خورشید
پیش رو جاده ای از خون و خطر داشت حسین
چون که اندیشه توحید به سر داشت حسین
گرچه می گشت همه هستی اش ایثار ولی
نهضتش بوی خدا ، بوی سحر داشت حسین
گرچه پرپر شده باغش ز هزاران گلچین
از کران تا به کران عطر ظفر داشت حسین
آخرالامر در این واقعه ی سرخ عطش
حنجرش سوخت و بر عشق نظر داشت حسین
خویش را غوطه ور از تیغ ستمگر می دید
آن زمان کز وطنش عزم سفر داشت حسین
داغ در داغ دلش لاله ی آتش می شد
بس که در سینه خود خون جگر داشت حسین
عطش و آتش و زخم و بدن غرقه به خون
آنچه می دید در آن روز خبر داشت حسین
غم غارت شدن پیرهن کهنه نبود
چون که پیراهنی از عشق به بَر داشت حسین
تا که دین حفظ شود منت شمشیر کشید
بهر حق کرد فدا جانی اگر داشت حسین
همه را غرقه به خون دید و درخشان بر خاک
آسمانی که پُر از شمس و قمر داشت حسین
یک طرف داغ برادر کمرش را بشکست
یک طرف آتش هجران پسر داشت حسین
تا که سر سبز بماند شجر ظهر عطش
کام خشکیده ولی دیده تر داشت حسین
قامت ظلم اگر بود به کف بودش تیغ
خرمن کفر اگر بود شرر داشت حسین
آن نهالی ست که بخشد به دو عالم هستی
آن درختی ست که از عشق ثمر داشت حسین
شده هر قطره ی خونش افق خورشیدی
با خود آئينه ای از جنس گهر داشت حسین
«یاسر» از تابش خورشید رخ زیبایش
آسمانی همه لبریز قمر داشت حسین
**
محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#نوحه
#حضرت_رقیه
روشنای ویرانه / نوحه
رأس خونین صفا داده غمخانه را
کرده باغ جنان کنج ویرانه را
پیش هم بنگرید شمع و پروانه را
دختری خون جگر
گفته بابا حسین یا حسین یاحسین
این سری کآمده لاله گون این چنین
خورده چوب جفا بر لبانش ز کین
همره دخترش شد خرابه نشین
دختر اکنون ز غم
در تماشا حسین یا حسین یا حسین
دختری با پدر گفتگو می کند
روی او را ز اشک شستشو می کند
با پدر زخم خود روبرو می کند
دارد این دم کنون
با تو نجوا حسین یا حسین یا حسین
رأس بابا شده روشنای شبش
در طبق آمده مقصد و مطلبش
زد همان دم ز غم بوسه ها بر لبش
دیده را زین عزا
کرده دریا حسین یا حسین یا حسین
تا که آمد به بَر ماه تابان او
ناگهان شد خموش شمع چشمان او
رفته بیرون دگر. از بدن جان او
رفته از این جهان
نزد زهرا حسین یا حسین یا حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر» ✍
١۴٠١ / ۶ / ٩
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#سبک_همه_جا_کربلاست
.
.
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
خوردم زمین بابا بگو چشم نظر چیست؟
این آبله، این زخم، این خون جگر چیست؟
ازشام بد گفتند و من دیدم به چشمم
من تازه فهمیدم پدر درد کمر چیست؟
زیبایی دختر به موهای بلند است
حالا که مویم سوخته، سنجاق سر چیست؟
جز خواهرت زینب کس دیگر نفهمید
ضرب لگدهایی که خوردم بی خبر چیست؟
عمه عصای دخترت بود و می افتاد
می خورد سیلی جای من زود و می افتاد
در این خرابه دخترت هیئت گرفته
شیرین زبانت حیف که لکنت گرفته
دیشب صدایت کردم و مُشتی به من خورد
حالا صدایم موقع صحبت گرفته
دستم به دیوار و شدم پهلو شکسته
قدم شبیه فاطمه حالت گرفته
بازار شام و گوشواره خونی از من...
چندی است که خواب خوش و راحت گرفته
حالا منم با چشم های بی فروغی
ماها کجا دروازه ای با آن شلوغی!
تو فکر کن دارم هوای گوشواره
تو فکر کن درد آمده این گوش پاره
تو فکر کن دلتنگ آغوش تو هستم
شب ها که می چینم برای تو ستاره
آنقدر پیرم کرده اینجا طعنه ها که
اصلاً لباس نو نمیخواهم دوباره
بابا تمام شام را هم که بگردی
دیدی کنیزی را به این قدّ و قواره!
از صبح، دست و پام افتاده به لرزه
وای از شراب و تشت و آن مردان هرزه
#حضرت_رقیه_س
#شام
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#واحد_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
1⃣بند اول
لالا لالا
سر بریده از قفا
بخواب روی پاهام بابا
هیچی نگو آخه هنوز درد میکنه لبت باباجون
رقیه قربون رگای نامرتبت بابا جون
چرا نمیگی راز مگوت و
ماجرای خنجر و کلوت و
بشکنه اون دستی که تو آتیش
شبیه موهام، سوزونده موت و، سوزونده موت و
سرت رو که بردن، به نیزه سپردن، بابا حسین
بمیرم مه لبهات، هنوز آب نخوردن، بابا حسین
غریب گیر آوردن، بابا حسین
2⃣بند دوم
حالا بابا
بذار که از خودم بگم
برای چی پیر شدم بگم
تو راه شام یه شب که از قافله جا موندنم بابایی
زجر اومد و دیگه خودم فاتحهم و خوندم بابایی
یادم نمیره، کابوس اون شب
من و کشیدش، پشت یه مرکب
یادم نمیره، بخاطر من
زد تازیونه، به عمه زینب، آه عمه زینب
با قد خمیدم، رو خارا دویدم، بابا حسین
چقد حرف بد از این و اون شنیدم، بابا حسین
گرسنه خوابیدم بابا حسین
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#محمد_علی_بیابانی✍
#واحد
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
👇
✅واحد حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
🔻محمد علی بیابانی
1⃣بند اول
از آسمون
ماهمون و زمین زدن
عمود آهنین زدن
داره از علقمه میاد صدای گریههای بابا
دیگه علمداری نداره بمیرم برای بابا
رنگش پریده قدش خمیده
هیشکی بابام و اینطور ندیده
خونیه دستاش، انگار که تیر از
چشم عمومون بیرون کشیده ، قدش خمیده
توی این بیابون، با حال پریشون، چیکار کنیم
اگه دشمن اومد، توی خیمههامون، چیکار کنیم
خدا بی عموجون چیکار کنیم
2⃣بند دوم
تا که رسید
عمود خیمه رو کشید
اشکای خواهر و که دید
به عمه گفت حق داری که زانوی غم بغل بگیری
سخته ولی باید دیگه آماده شید برا اسیری
دیگه از الآن عمو ندارید
گوشواره هاتون در بیارید
باید بجای زانوی سقا
پاتون و روی خارا بذارید، عمو ندارید
با خنده انظار، با طعنه اغیار، چیکار کنیم
تو دشت و بیابون، تو کوچه و بازار، چیکار کنیم
با این همه آزار، چیکار کنیم
#تاسوعا
#محمد_علی_بیابانی
#واحد
#محرم #شب_نهم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/67050
.👇