eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج سید رضا نریمانی4_5895697260712301490.mp3
زمان: حجم: 19.02M
. نغمه پرداز: دلم براش خیلی دیگه تنگه دنیای من با بابام قشنگه آی درو دیوار خرابه ی شام،خیلی غریبه بابام آی تاولای روی دست و پاهام،خیلی غریبه بابام معجرم الان،کنار پیراهنشه گوشواره هامم،کنار انگشترشه موقع خوابه،ولی بمیرم که الان به جای پاهام،یه نیزه زیر سرشه بابای خوبم بابام میاد ای دل پریشون میریم سر خونه زندگیمون ولی ببینه سوخته چادر من ،خیلی بهم میریزه خدا میدونه که چقدر حجابم،برا بابام عزیزه دلم نمیخواد ،منو تو این حال ببینه آخه بعیده ،موهای سوخته بم بیاد! اگه میاد کاش دستاشو ام بیاره چون دل شکستم،یه عالمه بغل میخواد بابای خوبم دلم براش خیلی دیگه تنگه دنیای من با بابام قشنگه آی در و دیوار خرابه‌ی شام خیلی بابام غریبه آی تاولای روی دست و پاهام خیلی بابام غریبه معجرم الان کنارِ پیراهنشه گوشواره‌هامم کنارِ انگشترشه موقع خوابه ولی بمیرم که الان به جای پاهام یه نیزه زیرِ سرشه «بابای خوبم بابام میاد ای دلِ پریشون میریم سرِ خونه زندگیمون ولی ببینه سوخته چادرِ من خیلی بهم می‌ریزه خدا می‌دونه که چقدر حجابم برا بابام عزیزه دلم نمی‌خواد منو توو این حال ببینه آخه بعیده موهای سوخته بِم بیاد اگه میاد کاش دستاش و هم بیاره چون دلِ شکسته‌م یه عالمه بغل می‌خواد «بابای خوبم داره میاد بوی عطر بابام عمه طَبَق رو بزار رو پاهام الهی دخترت بمیره بابا همه موهات سفیده خدا ازش نگذره آخه خیلی رَگات و بد بریده لبای خونین داغِ دلم رو تازه کرد مثِ رقیه شکسته دندونات بابا اون شبِ اول خوبی کجا برده تو رو سوخته تمومِ محاسن و موهات بابا *شاعر:
حاج سید رضا نریمانی4_5895697260712301477.mp3
زمان: حجم: 29.63M
📋 کوچه به کوچه گشته‌ام میخانه‌ای نیست (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست این روزها یک عاقلِ دیوانه‌ای نیست مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست انگار خاک مرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست وقتی که دیوار حسینیه نباشد دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست روزیِ یک شهر از هوار یک گدا بود فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست باید به سِیرش شَک کند ما بین این راه هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست روزی به زلفت شانه میزد دست زینب جز پنجه‌های شمر حالا شانه‌ای نیست این‌ چندمین بار است زینب می‌شمارد انگار که در قافله دُردانه‌ای نیست از بس سرت افتاده از بالای نیزه دیگر به روی صورت تو چانه‌ای نیست عباس چشمان خودش را بسته یعنی جای حرم در بزمِ بی‌شرمانه‌ای نیست … *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
‍ ‍ . علیه السلام سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ .
. با هر غمی شبیه و برابر نمی شود هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع) نمی شود زخمی گذاشت حرمله بر قلب اهل بیت زخمی که بسته تا صف محشر نمی شود شش ماهه را ز شیر مگر می شود گرفت!!!؟ باشد، به دست  تیر که دیگر  نمی شود اصلا به فرض جرم  پدر، هیچ کودکی با حکم هیچ محکمه  کیفر نمی شود آخر جواب اشک و تلظی ،سه شعبه نیست آنهم روانه سوی  کبوتر  نمی شود ظلمت به روی پیکر خورشید اگر چه تاخت بر روی جسم غنچه ی پر پر نمی شود! باب الحوائجی است که جز با نگاه او احوال شهر غم زده بهتر  نمی شود هرکس گرفت حاجت از او غرق اشک گفت: هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع)نمی شود .
. ✍ نوحوعلی‌الحسین که این کارفاطمه است این اشک دیده‌ها همگی یار فاطمه است نوحوعلی الحسین که جدم غریب بود گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود نوحوعلی‌الحسین که لب‌تشنه جان سپُرد بیش از هزار و نهصدوپنجاه ضربه خورد نوحو علی‌الحسین درخاک وخون نشست هرکه رسید در بدنش نیزه را شکست نوحوعلی الحسین که مویش کشیده شد جان داشت جدِ من که گلویش بریده شد نوحو علی الحسین که در بین ازدحام با ضربهٔ دوازدهم کار شد تمام نوحو علی الحسین که ذبحش حرام بود چشمان او هنوز به سوی خیام بود نوحوعلی الحسین که می‌دید خواهرش تاراج می‌شود همه هستش برابرش نوحوعلی الحسین که باصورتی کبود چشم ِ سرِ بریدهٔ او باز مانده بود نوحوعلی الحسین که با ضجر کُشتَنَش چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش «اللّهُمَّ عَجِّل لوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
حاج حسین سیب سرخیجز او کسی تجلی پروردگار نیست 2.mp3
زمان: حجم: 10.86M
‍ 📃 🖊 (علیه‌السّلام) 🖊 🖊 (علیه‌السّلام) جز او کسی تجلی پروردگار نیست یعنی که کوه مثل علی استوار نیست روزی سه بار مأذنه ها جار می‌زنند نامی شبیه نام علی ماندگار نیست در حیرتم که با چه زبانی بیان کنم ولله یارِ غار شدن افتخار نیست هرکس که سنگ عشق علی را به سینه زد دامانِ مادرش به‌خدا لکه دار نیست وا حیرتا به ما که مریدان حیدریم خاکی به غیر خاک نجف سازگار نیست غیر از علی که مظهر اعجاز عالم است دیگری فضائل احدی بی شمار نیست ✏️احسان نرگسی برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را ✏️شهریار
حاج حسین سیب سرخیای بی کفنم حسین 3.mp3
زمان: حجم: 5.57M
| ای بی کفنم حسین 🎤‌حاج‌حســین‌ شب‌دوم‌محرم‌الحرام۱۴۴۵ مـــــورخه چهارشنـــــبه ۱۴۰۲/۴/۲۸ ‍ 📃 🖊 ای بی کفنم حسین دور از وطنم حسین افتادی تو قتلگاه عریان بدنم حسین ای بی سر من حسین بی لشکر من حسین ریخته بدنت چرا دور و بر من حسین شهید من تو رو چه بی هوا ، می‌زدنت مگه گناه تو چه بود که ریختن رو تنت بگو به من چی شد عمامه و پیروهنت دعوا شد رو سر تو واسه غارت تنت حسین عزیز دلم عزیز دلم اشکامو ندیدنو اعضاتو دریدنو لب تشنه و از بلا رگهاتو بریدند دیدم تو شلوغیا هی میزدی دست و پا با چکمه تن تو رو چرخوند و نکرد حیا رگای گردنو که میبرید ضجه زدم موهاتو از قفا که میکشد ضجه زدم تموم پیکرت به خون تپید ضجه زدم غارت شده پیکرت ریختن همه رو سرت پیراهنو بردنو خون شد دل مادرت افتاده رو خاک تنت درهم تورو کشتنت بعد تو غریب شدم کشته منو رفتنت بوسه زدم حسین من از رگ خنجر تو به زیر مرکبا شد زیر و رو پیکر تو می‌خندیدن همه به گریه ی خواهر تو حسین عزیز دلم عزیز دلم جز لفظ آب حرف دگر در میان نبود گر خیمه گاه شاه شهیدان کربلا بودند دو دیو و دد همه سیراب و بی مکین آدم ز قحط آب سلیمان کربلا سر پیراهن تو گریه ی ما را درآوردند میان اینهمه کشته چرا تنها تو عریانی مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم .
حاج حسین سیب سرخیخاک این صحرا.mp3
زمان: حجم: 8.07M
| خاک این صحرا 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی ┄⁣┅─═◈═─┅┄⁣ شب‌دوم‌محرم‌الحرام۱۴۴۵ مـــــورخه چهارشنـــــبه ۱۴۰۲/۴/۲۸ 📃 🖊 🖊 🖊 (علیه‌السّلام) فغان می زد که یا رب خاک این صحرا نبود ای کاش و آغوشش به روی کاروان ها وا نبود ای کاش زمین کربلا برخاست بر پا نیزه ها را دید و با خود گفت امروزِ مرا فردا نبود ای کاش یقین تکلیف طفلان، با عطش اینگونه روشن بود فراتی هست اینجا پیش رو اما نبود ای کاش سه شعبه تیر را می دید با خود زیر لب می خواند ربابی هست اینجا که چنان لیلا نبود ای کاش چه می شد که نبود اصغر در این لشگر، اگر هم بود سفیدیِ گلویش این قدر زیبا نبود ای کاش هزاران مرد تیر انداز را می دید و هی می گفت علمدار حسین این قدر بی پروا نبود ای کاش نقاب و معجر و خلخال با خود آرزو می کرد اگر هم بود بعد از ظهر عاشورا نبود ای کاش ✏️ ✍ .
حاج حسین سیب سرخیای هر نفس و آهم.mp3
زمان: حجم: 15.99M
| ای هم نفس و آهم 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی ┄⁣┅─═◈═─┅┄⁣ شب‌دوم‌محرم‌الحرام۱۴۴۵ مـــــورخه چهارشنـــــبه ۱۴۰۲/۴/۲۸ 💯 ‍📃 🖊 (علیه‌السّلام) 🖊 🖊 (علیه‌السّلام) ای هر نفس و آهم ای تو مقصد راهم از شما به وللهِ جز عشق نمیخواهم این سینه زنی ها شد سهم منِ دیوانه از صاحب این خانه جز عسق نمیخواهم یارا سلطانِ دلم جانا ای جانِ دلم دیوانه ی عشق توهم پریشانِ دلم پریشانِ دلم ای انتهای توبه ی آدم حسین اباعبدالله امیر و پادشاه این عالم حسین اباعبدالله ای دینم و ایمانم باید که تو را خوانم از تو جان جانانم جز عشق نمیخواهم ای شور دل شیدا عشق قلب نوکرها از محضر تو یارا جز عشق نمیخواهم نام جاودانه ای شور عاشقانه ای ارباب ای باب نجات تو یگانه‌ای تو یگانه ای ای ابتدای سوره ی مریم حسین اباعبدالله نام تو ذکر لب ما هر دم حسین اباعبدالله ای انتهای توبه ی آدم حسین اباعبدالله امیر و پادشاه این عالم حسین اباعبدالله ✏️ حبّ‌ الحسین وسیلةالسعدا وجدهُ خیرالاناٰم فَهُوَ الْکَریم ابْنُ الکَریم حبّ الحسین 👇دم "ای انتهای توبه ی آدم حسین اباعبدالله امیر و پادشاه این عالم حسین اباعبدالله" .
حاج حسین سیب سرخیشهید من تو رو چه بی هوا.mp3
زمان: حجم: 3.78M
| شهید من تو رو چه بی هوا 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی ┄⁣┅─═◈═─┅┄⁣ شب‌دوم‌محرم‌الحرام۱۴۴۵ مـــــورخه چهارشنـــــبه ۱۴۰۲/۴/۲۸ شهید من تو رو چه بی هوا میزدنت مگه گناه تو چه بود که ریختن رو تنت بگو به من چی شد عمامه و پیروهنت اشکامو ندیدنو اعضاتو دریدنو لب تشنه و از قفا رگهاتو بریدنو دیدم تو شلوغیا هی میزدی دست و پا با چکمه تن تو رو چرخوندو رگای گردنو که میبرید ضجه زدم موهاتو از قفا که میکشید ضجه زدم
۱ 📋یه کنج از حرم ، بهم جا بده (ع) (س) 🏴 شب سوم محرم الحرام 1445 ..................................................... یه کنج از حرم ، بهم جا بده دلم تنگته ، خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا ، به جای بهشت حبیبی حسین .(چه حرمی ، ما هم مثل رقیت خیلی دلمون تنگه برات آقا ! اگه ما اونجا نیستیم تو بیا آقا ، گفت می‌خواستن یه خرابه بود دیگه ؛ این حرم وسعتش بدن ، اگه می‌خواستی بری حرم رقیه با خودت عروسک ببر رفتی حرم یا نه مغازه‌های دور و بر حرم عروسک می‌فروشن ، کار رسید به یه خونه مسیحیه هرچی می‌رفتن در خونشو می‌زدن صحبت می‌کردن قبول نمی‌کرد ، گفت دو برابر میدیم سه برابر میدیم فایده نداشت ،گفت من اعتقادی به رقیه ندارم پاشید برید خودتونو جمع کنید این حرفا چیه ، مگه میشه یه دختر کوچولو ؛ بگید باباش کجاست ؟ مادرش کجاست ؟ هی دل اینا رو می‌سوزونه . گذشت تا خانم این مسیحیه خدا اولاد بهش می‌خواست بده ، بردنش بیمارستان دکتر معاینه کرد گفت نه امیدی به مادر هست نه امیدی به بچه ! مسیحیه زد تو سر خودش خدا چه کنم ! دکتر جوابش کرد از بیمارستان اومد بیرون یه نگاه به گنبد خرابه کرد گفت نمی‌دونم تو کی هستی اما اگه بچه و مادرشو بهم برگردونی خونمو بهت میدم آی رقیه . همینو گفت بیچاره و کلافه داشت می‌چرخید تو شهر گفت برم یه سری بزنم بیمارستان ، اومد دید صدای گریه بچه داره میاد دور خانومش همه جمعن گفت چی شده خانوم ؟ گفت تو که رفتی یه خانومی از در اومد گفت به شوهرت سلام برسون بگو اون خانومی که نمی‌دونستی کیه اومد ، اینم بچه ات فقط قول بدید اسم بچه‌تونو بذارید حسین ، تو ی حسین میگی رقیه برا هر کدومش یه سیلی خورده ، هر بار گفت حسین یه لگد بهش زدن ). .................................... حاج مسعود پیرایش .
۲ 📋ای پدر! چشم تو روشن؛ شب بیداری ماست (ع) (س) 🏴 شب سوم محرم الحرام 1445 ..................................................... ای پدر! چشم تو روشن؛ شب بیداری ماست به اباالفضل بگو: وقت علمداری ماست خصم، بیهوده به ما سلسله بست؛ ای بابا! کاروان بعد تو، ساکت ننشست؛ ای بابا! حیدر قافله‌ات، تیغ دو دم را برداشت به اباالفضل بگو: عمّه، عَلَم را برداشت كوفه را با نفس خویش چنان مقبره کرد خطبه‌ای خواند که کار همه را یک‌سره کرد من هم از زینبم و در رگ من، خون علی است سوختم؛ سوختن از عشق تو، قانون علی است دخترم؛ دختری از تیره‌ی اُمّ‌َالنّجبا عمّه، بسته به سرم معجری از جنس حیا لشکرم، اشک من و سنگر من، ویرانه درس عزّت بدهم بر پسر مرجانه آهم، ارثی است که از خطبه‌ی زهرا بُردم شام گریاند مرا؛ آبرویش را بُردم .(روز عاشورا وقتی همه رو کشتن می خواستن یه نسل از امیرالمومنین باقی نمونه تو چشم سیدالشهدا نگاه می‌کردند می گفتند «بغضً لأبیک» واسه بابات داریم می‌کشیمت ، همه رو کشتن این زن و بچه رو گوشهٔ یه میدونی جمع کردن گفت بگید ببینم چیکار باهاشون کنیم ؟ هر کی یه نظری می‌داد گفت همینا رو هم بکشید ، همین جا یکی گفت نه بذارید به کنیزی ببریم ، هر کی حرفی زد یکی گفت نه صبر کنید اینا رو ببریم تو شهرا بچرخونیم بگیم هر کی حرف از علی بزنه این میشه عاقبت زن و بچه‌اش ، این عمه بود این بچه‌ها رو جمع می‌کرد گفت ، امیر هرچی تازیانه زدیم خم به ابرو نیاوردن اینقدر گرسنگی و تشنگی بهشون کشوندیم حرفی نزدن ، عجیب بودن اینا امیر فکر نمی‌کردیم تا شام برسن). عمّه آموخت به من شکوه‌ای از غم نکنم زخم هم شد؛ سر خود پیش کسی خم نکنم حرفی از آبله، از زخم به زینب نزدم خاطرت جمع؛ به نان صدقه، لب نزدم گله‌ای نیست؛ گله، حوصله هم می‌خواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد .(گفت بابا یه نگاه به سر و وضع دخترت کن ، اومد دید امام صادق نشسته دخترش رو پاش نشونده با یه حوصله ای موها رو اول شونه زد بعد شونه رو دست گرفت موها رو یکی یکی از بین شونه درآورد ، آقا چیکار می‌کنید؟ فرمود : این موها بال‌های فرشته‌هاست ، دختر خیلی عزیزه!). چند وقت است که شانه نزدی بر مویم بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم خورده شلّاق روی بال و پرم؛ چیزی نیست لگد زجر، شکسته کمرم؛ چیزی نیست پای چشمم، گُل زخم است؛ فدای سر تو دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو .(سرو گرفت تو بغل روایت مقتل : هی صورت میزاره رو صورت بابا ، صورت بابا رو می‌بوسه ، خون ‌ها رو پاک می‌کنه ، هی خون تازه می‌جوشه ، رگای گلو رو مرتب می‌کنه ، موهای سوخته رو دست می‌کشه ، بابا رو بوس می‌کنه). مهربانم! تو چرا پاره شده لب‌هایت؟ چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت راهی طشت شدی از سر نی؛ می‌دانم گریه کردی وسط مجلس مِی‌ می‌دانم بی‌حیا، جام به دست آمد و من می‌دیدم چوب‌دستی به لبت می‌زد و من می‌دیدم عمّه‌جان بود مراقب؛ سر ما پایین بود ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر .(ببین خواهرم چقد خجالت کشید ، ای کاش چادر داشتیم بابا). داغ ناموس تو، ناگفته بماندبهتر پیش من بود اگر امشب، به عمو می‌گفتم از غم کوچه و بازار به او می‌گفتم آن‌که از بام به پیشانی تو سنگ زده دخترش هم به روی صورت من چنگ زده در شلوغی و دف و رقص در آن هلهله‌ها آه از اشک رباب؛ آه از آن حرمله‌ها راستی! حال رباب از همه آشفته‌تر است گریه‌اش بند نمی‌آید و خونین‌جگر است همه‌ی راه، نگاهش به سر اصغر بود بود گهواره اگر، حال دلش بهتر بود راستی! باخبری از شب جاماندن من؟ شب هق‌هق، شب شلّاق زدن بر تن من از روی مرکب خود، یک‌سره فریاد کشید دست من روی سرم بود؛ سرم داد کشید پدر آنقدر بگویم، نفسم بند آمد پنجه انداخت به مویم؛ نفسم بند آمد .................................... مسعود پیرایش .