.
#اربعین
السلام علیک یا اباعبدالله
من آمدم سوی تو با یک کاروان آه
از این سفر دارم برایت ارمغان آه
سوزی میان سینه ها و شعله در دل
دارم ز هجر و دوری ات در عمق جان آه
شرح سفر شرح هزاران جان سپردن
هر لحظه بی تو سهم اهل کاروان آه
بی تو چهل روز است که سامان نداریم
ما بی سر و سامانت ای سرو روان آه
فصل زیارت بود از رأس شریفت
من در میان محمل و تو بر سنان آه
رأس تو روی نیزه ها شد قبله گاهم
ما زائرت بودیم با اشک روان آه
مُردم هزاران مرتبه که همرهم بود
چشمان هیز حرمله ، شمر و سنان آه
از من نمی پرسی سه ساله دخترت کو ؟
او که شده در شام ویرانه نهان آه
چون چشمه ساری جوشد از عمق وجودم
خون دلِ جاری چو اشک دیدگان آه
این است شرح حال ما و کودکانت
داغی به دل ، سوزی به سینه ، بر لبان آه
از دور می بوسید دخت تو لبت را
وقتی لبت را بوسه می زد خیزران آه
از این سفر مانده برای زینب تو
یک اربعین اندوه و اشک و یک جهان آه
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
( روح شهادت )
#امام_حسین
یا ایهاالشهید علیک السلام ...
ماییم در عزای تو یاایهاالشهید
جان جهان فدای تو یاایهاالشهید
هر ساعت و دقیقه و لحظه ، تمام عمر ...
دارم به سر هوای تو یاایهاالشهید
یک گوشه ای نشسته ام و زار می زنم
چون دورم از سرای تو یاایهاالشهید
هستیم جملگی همه ی عمر ، تا ابد ...
بی تاب کربلای تو یاایهاالشهید
شب های جمعه مرغ دلم گرمِ گردش است
در صحن با صفای تو یاایهاالشهید
تا صد هزار بار بمیرم برای تو
جان خواهم از خدای تو یاایهاالشهید
هرگز شعار نیست ، دلم داد می زند :
هستم فقط گدای تو یاایهالشهید
ارباب اگر تویی همه عالم فدای توست
دنیاست زیر پای تو یاایهاالشهید
سرور شده ، عزیز شده ، هر که گشته است
در بَند و مبتلای تو یاایهاالشهید
باید به دست با کرَمَت اعتراف کرد
دستِ من و عطای تو یاایهاالشهید
شد قسمتم گدا و غلام قمر شدن
آن یار باوفای تو یاایهاالشهید
یک "یا حسین" رافع هر مشکل و غم است
درد من و دوای تو یاایهاالشهید
" وَللهِ لا اُفارقُکَ "* ... ای پناه من !
دارم به لب نوای تو یاایهاالشهید
در روشنای روضه ی تو رشد کرده ایم
گشتیم آشنای تو یاایهاالشهید
هیچ است گر تمام زمین جملگی شود
آواره از بلای تو یاایهاالشهید
حتی نکرد رحم حرامیِ پَست بَر
یک تکه از عبای تو یاایهاالشهید
گویا هنوز باور زینب نمی شود
وضع سرِ جدای تو یاایهاالشهید
در بین ازدحام ... بماند بقیه اش ...
مقطوع شد رجای* تو یاایهاالشهید
وقت ظهور مهدی موعود می شود
راوی ماجرای تو یاایهاالشهید
او روضه خوان و عالمیان گریه می کنند
در سوگ و در رثای تو یاایهاالشهید
"خورشید" در قصیده به آتش کشیده شد
از غربت رسای* تو یاایهاالشهید ...
* جمله حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) در کربلا :
ولله لا افارق عمّی ... (هرگز عمویم را تنها نخواهم گذاشت)
* رجا : امید
* رسا : روشن ، واضح
#امام_حسین علیه_السلام
#عاشورا
#علی_ساعتچی_خورشید✍
https://eitaa.com/emame3vom/83807
............
.
#خیمه
.
مثل همیشه از همه سرها سری حسین
بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین
«کهف الرّقیم...» نغمه ی داوودی است این!
قرآن بخوان که از همه دل می بری حسین
از هرکجای دشت شمیم تو می وزد
عطر گل محمّدی پرپری حسین
تو قبل قتله گاه علی اکبری، ولی
تو بعد قتله گاه علی اصغری حسین
تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم
عبّاس را به خیمه نمی آوری حسین!
من که هنوز هم کمرم درد می کند!
حالا بگو تو از کمرت... بهتری حسین؟
چشمم به توست ای سر بی تن که سال هاست
تنها پناه بی کسی خواهری حسین
حتّی به شمر و عاقبتش فکر می کنی!
تو جلوه گاه رحمت پیغمبری حسین
از اشک ما بنای قیامت شود خراب
از قاتلان خویش اگر بگذری حسین
.
#حسن_خسروی_وقار ✍
..........
#حضرت_رقیه
پای نیزه نشسته بود آرام
غرقِ در حسرت و تمنا بود
روی موها، دو گونه و دستش
جای گلبوسه های بابا بود
بی قرار پدر شده میگفت
کاش بابا بغل کند من را
حیف دور است...دور از آغوشم
روی نی مانده است آن بالا
باز باران گریه راه افتاد
از دو چشم قشنگ و کم سویش
یاد گلهای چادرش افتاد
یاد زیبایی رخ و مویش
زیر لب قصههای غم میگفت
از ترک های بر لب عطشان
خواهشش بود از آسمان تنها
تا ببارد کمی ...کمی باران
گفت بابا دل تو هم تنگ است؟
یا فقط من چنین پریشانم
رفتی و تازیانه شد سهمم
از کتکهای زجر گریانم
خاطرت هست موی زیبایم
گلِ سر ،روسری، النگویم؟
همهاش را گرفتهاند از من
چه کبود است دست و بازویم
یاد آن روزهای خوب بخیر
یاد آغوش و خندههای رباب
یاد گهواره علی اصغر
یاد لبخند ناز او در خواب
گریه های رباب جانسوز است
در غم اصغرش شده بیتاب
حرمله طعنه میزند بر ما
طفلکت را نمودهام سیراب
بعد از این روزهای بیتابی
خوب شد باز هم تو را دیدم
از همین فاصله که میبینی
صورتت را دوباره بوسیدم
با خودم با امید میگفتم
روی دست تو باز میخوابم
خواب خوبی دوباره میبینم
روی دوش عمو و سیرابم
به تو از دور بوسه ها دادم
آه در اوج آسمان هستی
تا نگاهم به حنجرت افتاد
چشم خود را به روی من بستی
نیمه شب گم شدم در آن صحرا
مادرت فاطمه پناهم شد
با وجودی که قد کمانی بود
با همان حال تکیه گاهم شد
نیزهدارت وقیح میخندید
به رباب و سکینه و زینب
شام هر شب بساط ماتم بود
گریه و ناله و تنی پر تب
در خرابه که آمدی دیدم
بوی نان و تنور میدادی
"جان بابا گرسنه خوابیدم"
بین خواب از سر نی افتادی
رفتی و حرفهای ناگفته
در گلویم یکی یکی غم شد
رفتی و روی نیزه ها دیدی
قامت دخترت چرا خم شد
از طناب و سنان نمیگویم
از لگدها که زد به پهلویم
اضطرابی که مانده بر جانم
از کبودی که مانده بر رویم
بگذریم از تمام این غم ها
از عمو از فرات و مشک و علم
از خیامی که سوخت در غارت
گریه کودکان و اهل حرم
زجر هر لحظه میدهد زجرم
باعث زحمتم ببین بابا
حرفهای نگفته بسیار است
خسته ام با خودت ببر من را
#سمیه_زارع
005 - Ghadam Ghadam.mp3
6.79M
#سیب_سرخی
#واحد
#اربعین
قدم قدم با یه علم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
.
با مدد شاه کرم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
.
می باره اشک چشمام نم نم
رو دوشم کوله باری از غم
.
می بینم هر کیو این روزا
داره آماده میشه کم کم
.
سختی راحت میشه تو این راه
منتظر مونده بودم چند ماه
.
راهی میشم با یک سربند
لبیک یا اباعبدالله
.
حال من احسن الاحواله
زیارت افضل الاعماله
.
کوری دشمنا این حرکت
با شکوه تر میشه هر ساله
.
با ذکرت یا حسین می جوشم
عمریه عاشق شش گوشم
.
می گیرم توی رویا هر شب
ضریح تو رو در آغوشم
.
قدم قدم با یه علم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
.
با مدد شاه کرم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
.
عشق فقط یه سرزمین
کرب و بلا برتره از عرش برین
.
حاجت من شده همین
زیارت الحسین یوم الاربعین
.
قدم قدم با یه علم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
.
#فراق_کربلا
شکایت می کند پایم چرا اینقدر مهجور است
چرا امسال از پروانگی دیوانگی دور است
شکایت می کند دستم که دستش آه، کوتاه است
ضریحی را که می گیرد فقط یک حلقه از آه است
شکایت می کند گوشم که نشنیده ست فریادت
چرا پرتم چرا پستم چرا کم می کنم یادت
شکایت می کند چشمم ز بَختش سخت دل گیر است
نشد مستی کند آخر دگر از جان خود سیر است
شکایت می کند آغوش از معشوق خود خالی ست
چه بی روح ست هر لحظه عجب امسال بد سالی است
شکایت می کند جسمم که دور از موج دریاهاست
نجف تا کربلا فوجی که در این جاده ها برپاست
خدا را شکر از اعضا که هر یک شِکوِه ای دارند
فقط این دل، تپش هایش زیارت نامه می خوانند
به گِل مانده ست پاهایم نشد تا اربعین آیم
حسینی تا شود قصدم حسینی تا شود پایم
سه ساله خوب می دانست از ناله نشد آرام
که آرامش فقط آنجاست از معشوق گیری کام
#مجید_طاهری ✍
.
.
#رباعی
#اربعین
#مشایه #نجف_تاکربلا
از بانوی بی نشان خبر داری تو
از جاده ی اشک او گذر داری تو
زَوّار حسین! در رهش گویا خوش
بر مهدی فاطمه نظر داری تو
#مجید_طاهری✍
۹شهریور۱۴۰۲
.
.
#شور
#جامانده #اربعین
#بدرقه_زائر
دوباره اومده ، حال و هوای اربعین
دارن میرن سفر ، مسافرای اربعین
*(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳*
«»«»«»«»«»«»«»
خوشا به حالتون ،که زائر حسین میشید
میرید به کربلا ، مسافر حسین میشید
بهشت و می بینید خوش به سعادت شما
سلام ما رو هم ، برسونید به کربلا
*(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳*
«»«»«»«»«»«»«»
نمی دونم چرا ، دوباره قسمتم نشد
دلم شکسته چون ، دوباره نوبتم نشد
حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام
چه حرفایی تویِ ، دلای ما جامونده هاست
چه حسرتی تویِ ، چشای خیس عاشقاست
بازم باید بدیم ، آقا سلام از راه دور
دو ساله این سفر برای ما نمیشه جور
*(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳*
«»«»«»«»«»«»«»
همین که می بینم ، مسافرای جاده رو
دلای عاشقِ ، زائرای پیاده رو
منم دلم می خواد ، بیام به صحن باصفات
تو راه اربعین ، جونمو می کنم فدات
*(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳*
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
🎤سیدمحمدجوادخلیلی
#زائر_کربلا
👇
.
#زمزمه
#اربعین
برادر جان آمدم به سفر
در دیار خطر مانده ام تنها
به خون غلتان گشته پیکرتو
در برابر تو شمر بی پروا
کُشد از کین نوجوانت را
زند سیلی کودکانت را
ای حسین جانم ای حسین جانم
۰۰۰۰۰۰۰
حسین جانم خم شده کمرم
خون شده جگرم از ره بیداد
ز راه کین کشته شد پسرت
نور چشم ترت اکبر ناشاد
به دل شور و ناله ها دارم
به خون غلتان لاله ها دارم
ای حسین جانم ای حسین جانم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
شده کشته یادگار حسن
غمگسار حسین قاسم داماد
ز جور این ظالمان دغا
عاملان جفا داد و صد فریاد
زنند آتش خیمه گاهت را
به خون شویند خیمه گاهت را
ای حسین جانم ای حسین جانم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
ابوالفصل آن یار و یاور تو
میر لشگر تو آن علمدارت
شده از کین پاره پاره بدن
ای برادر من مهربان یارت
جدا گشته دستش از پیکر
شدم من بی مونس و یاور
ای حسین جانم ای حسین جانم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
حسین جانم بر یتیمان تو
بر عزیزان تو گو چه چاره کنم
در این راه شام و کوفه بگو
بر شکسته دلان چون نظاره کنم
به خوان قرآن از《فرازِ》نی
کنم من راه اسیری طی
ای حسین جانم ای حسین جانم
...........
📚برگرفته از کتاب فریاد عطش، اثر استاد مردانی
👇
.
#دم_اربعین ویژه هیات ها
آخرین دم سروده شده توسط مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
سالروز اربعین است
حضرت زهرا غمین است
در غمی دیگر عزادار
آل خیر المرسلین است
یک کاروان در کربلای غم رسیده
آورده با خود عطر سر های بریده
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
__
ساکت و آرام صحرا
می خروشد موج دریا
یاد عاشورای خونین
می زند آتش به دل ها
روزی که رزم حق و باطل بود اینجا
تیر سه شعبه دست قاتل بود اینجا
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
__
مادری در آفتاب است
کیست این بانو؟ رباب است
از غم فرزند و همسر
جان به لب، قلبش کباب است
او عهد کرده جامه ی ماتم بپوشد
آب گوارا بعد مولایش ننوشد
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
___
بانوان بی تاب و خسته
چشم گریان، دلشکسته
یا بر طفلی ستاده
یا سر قبری نشسته
آشفته تر در بین این زن ها رباب است
دنبال قبر اصغرش در اضطراب است
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
__
کودکان خون جگر را...
بی برادر بی پدر را...
می برد سوی مدینه
بانوان بی پسر را
دارند هریک شور و غوغای رقیه
خالی است بین کودکان جای رقیه
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
__
زینب آن بانوی ایجاد
از اسارت گشته آزاد
در اسارت کرده غوغا
در سکوتش بوده فریاد
از قاتلان کربلا کیفر گرفته
این درس را از مکتب مادر گرفته
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
____
با خطبه های آتشینش
با خون جاری از جبینش
پشت ستمگر را شکسته
همراه زین العابدینش
شام بلا را تیره تر از شام کرده
پیروزی اسلام را اعلام کرده
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
_
در کنار نهر علقم
عشق و غیرت گشته توام
پیکری در خون فتاده
بی سر و پاشیده از هم
سقا و از آب روان لب تر نکرده
او بی وفایی با علی اصغر نکرده
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
_
از سفر لیلی رسیده
از غم اکبر خمیده
می زند بر سینه و سر
مادر هجران کشیده
اکبر که پاره پاره شد جسم نزارش
زیر قدم های پدر باشد مزارش
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
____
کودکی در هر کناری
میرود با اشک جاری
در کنار قبر قاسم
نجمه دارد آه و زاری
عطر شهادت را به زیر خاک برده
پامال سم اسب ها او جان سپرده
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
_
جان فدای اشک و آهش
خاطرات قتلگاهش
کرده او بی اعتنایی
بر یزید و دستگاهش
در پاسخ آن فتنه گر با نطق شیوا
فرمود زینب، ما رایتْ الا جمیلا
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
____
کی شود مهدی بیاید
تا ز دل ها غم زداید
نهضت سرخ حسین را
در جهان معنا نماید
مهدی که مولای تمام عالمین است
رمز قیامش یالثارات الحسین است
یاقتیل العبرات _ جان عالم بفدات (۲)
#استاد_سید_رضا_موید ✍
#اربعین
.👇
.
#غزل_مرثیه
#اربعین
مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند
در همان گوشه ی گودال, فدایم کردند
دوستانم که نبودند بگریند به من
دشمنانم همگی گریه برایم کردند
من که خود, راهنمای همه عالم بودم
سر خونین تو را راهنمایم کردند!
هر کجا خواستم از پای در افتم, دیدم
کودکان دست گشودند و دعایم کردند
خجلم از تو که گم گشته امانتهایت
بر سر خار دویدند و صدایم کردند
گریهها داشتم از دوری روی تو, ولی
خندهها بود که بر اشک عزایم کردند
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دَم مرگ, طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنان, یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّت من بود حسین
که پیام آور خون شهدایم کردند
“میثمم” کوس شهی بر همه عالم زدهام
سرفرازم که در این کوی, گدایم کردند
✍غلامرضا سازگار
👇
.
#شور
#اربعین
تنزل البلاء یعنی اینکه از حرم جا موندم
باز دوباره تنها موندم
اربعین رسید و من هنوز اینجام
تحبس الدعاء یعنی گریمو ندیدی این بار
از گدا بریدی انگار
اما من فقط خودِ تورو میخوام
حسین ، حسین
کار تو بزرگی و کار من که عصیانه
اما از قدیم گفتن بخشش از بزرگانه
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی ...
تنزل النِّقَم یعنی دوری از شما دشواره
بی حرم میشم آواره
خوش بحال زائرای شیش گوشه
بغض تو گلو یعنی منتظر بمونی یک سال
رو به تو نیاره اقبال
توی قلبم از جدایی آتیشه
حسین ، حسین
روبروی چشمامه ، خاطرات مشایه
کاشکی تا آخر عمرم با تو بودم همسایه
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی ...
کربلامو هر دفعه از امام رضا میگیرم
راضی باز به این تقدیرم
راه کربلارو رو خودم بستم
اربعین امسالو کاشکی توی مشهد باشم
کفتر رو گنبد باشم
یا امام رضا میبینی دل خستم
آقام ، آقام
تو اگه بخوای میشه تا دوباره زائر شد
با دعای تو بازم اربعین مسافر شد
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی
🎤سیدمحمدجوادخلیلی
┈••✾••✾••┈
👇👇👇
.
#زمزمه
#اربعین
#جاماندگان
نشد دیگه آقا قراره مون نبود
فراق کربلا تو کارمون نبود
کجا باید برم به کی باید بگم
تنگه دلم برا زیارت حرم
حبیبی یا حسین
قرارمون چی شد که زائرت بشم
مگه قرار نبود مسافرت بشم
آرامشم فقط تو روضه های توست
چشم دلم همش به کربلای توست
حبیبی یا حسین
خرابه حالم و یه کربلا می خوام
هر سال یکی دوبار حق منه بیام
چند وقته که هوا دل من ابریه
کارم دور از حرم فقط بی صبریه
حبیبی یا حسین
داشتیم با کربلات قرار زود به زود
اینقدر جدایی رو گمونمون نبود
مثله کبوتره هوایی حرم
خیال کربلات نمیره از سرم
حبیبی یا حسین
#حسن_کردی✍
👇
.
#نوحه
#اربعین
#زمینه
زینب تو با قدّ خَم بازم اومد
کنار تو یا حسین
ولی این بار جای تَنت بغل گرفت
مزار تو یا حسین
خون دل خوردن های من شروع شده
از روز عاشورا
تا بمیرم گریه کن داغ توام
به مادرم زهرا
آتیش گرفته ام، ز غم جدایی گُل من
امشب چهل شبه، تو کربلایی گُل من
بدن تو بی سر زیر خاک و
چقدر خسته ام از فاصله ها
جون منو بر لب می رسوند
راس تو بر نی میون قافله ها
زیر خاک کربلایی کربلایی برادرم یا حسین
امون از درد جدایی از جدایی برادرم یا حسین
السلام ای کُشته دشت بلا ای حسین ثارُالله
السلام ای کُشته دشت بلا ای حسین ثارُالله
از اسارت آمدم ای عزیز من
ای تشنه کام شهید
چی بگم؟ از کجا بگم؟ بعد تو زینب
چه بلایی کشید
با دلی غرق خون و با دستهای بسته
روی یک محمل
روبرویم سر تو بود راهی شدم
شبی به یک منزل
در چشم دشمنا، شرم و حیائی که نبود
این قد منو زدند، همه ی تنم گشته کبود
کاشکی می مردم نمی دیدم که جور
دختر تو آه می کشید
با پاهای پر آبله از ترس عدو
پشت سر ما می دوید
یادته اون شب سه ساله ت
تا سحر فریاد بابا زد
لبتو بوسید و در ویرانه صبرش
تموم شد و جا زد
السلام ای کُشته دشت بلا ای حسین ثارُالله
السلام ای کُشته دشت بلا ای حسین ثارُالله
#هادی_همتی
👇
.
#حضرت_زینب
#اربعین
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم
به سویت میدوم با کودکانی که به دنبالم...
تمام ابرها بر شانۀ من گریه میکردند
گرفتم آسمان خسته را زیر پر و بالم
نمیدانی چطور آرام کردم کودکانت را
گرفتم قطرههای اشک را با گوشۀ شالم
ببین بر چهرۀ من ردّ پای باد و باران را
ببین بیعمر نوح امروز، بانویی کهنسالم!
نشد لبریز در طوفان غمها کاسۀ صبرم
به آن پروردگاری که خبر دارد از احوالم
اگر عمری بماند تا کنارت سیر بنشینم
برایت شرح خواهم داد از اندوه چهل سالم
میان رفت و آمدهای قایقهای سرگردان
به غیر از کشتیات راه نجاتی
#اعظم_سعادتمند
.........................
#امام_حسن مجتبی علیهالسلام
#غزل
#اعظم_سعادتمند ✍
از شهر من تا شهر تو راهی دراز است
اما تو را میبیند آن چشمی که باز است
در عکسها دیدم مزارت را و عمریست
شمعی به یادت در دلم در سوز و ساز است
از هر غریب و آشنا پرسیدم از تو
گفتند بیش از هر کسی مهماننواز است
مردی که زانو زد جمل با ضرب تیغش
میلرزد آن وقتی که هنگام نماز است
در باد، بیرقهای خونین محرم
در امتداد پرچمت در اهتزاز است
تنهاییات، تنهاییات، تنهاییات، مرد!
بیش از تمام دردهایت جانگداز است...
...............
#شهادت_امام_عسکری
💢 السلام علیک یا ابالمهدی ... 💢
خستهام از راه، میپرسم خدایا پس کجاست
شهر... آن شهری که می گویند:«سُرَّمَن رَءا»ست
تابلوهای کنار جاده میگویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست...
رو به رویم ناگهان درهای بازِ خانهات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتباست
احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعههای کربلاست
آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط
گوشهٔ سجادهات در نیمهشبهای دعاست
از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست
از کبوترهای شهرم نامهای آوردهام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست
راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریههاست
سکّهها جاریست از چشمانم اما باز هم
دستهایم رو به سویت کاسههای سامراست
✅اعظم سعادتمند ✍
#امام_عسکری علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
.
Sh 08 Moharam 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (7).mp3
769.8K
🔳 #زمینه_حماسی
#شب_هشتم_محرم (حضرت علی اکبر علیه السلام)
📜 ای حجت کردگار وقت مدد است
🖊به قلم #سید_مهدی_صادقی
🎙به نفس #سید_مهدی_حسینی