.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
مناجات با خدا
*مهربانی تو خدا/از تو جدا/شدم من ِ عاصی
زندانی ِ گُنَه و/جُرم و خطا/شدم من ِ عاصی
عبد سر افکنده منم/از گنه شرمنده منم
لیکن از لطف و کرمت/ای خدا آکنده منم
گذشته از حَد شد/گناه من اَلعَفو
ولی خجل هستم/خدای من اَلعَفو
گشته از دیده ی دل/اشک خجالت روان
خون کردم با گنهم/قلب امام زمان
شکسته قلب و رو سیهم/ببین که من گم کرده رَهَم/رَهی نشانم ده
بده به راه خود مَدَدَم/برای ترک فعل بدم/خودت توانم ده
*مهربان کن تو نظر/بر من و بر خرابی ِ حالم
آمدم توبه کنم/از گنه و/بدی اعمالم
بوده ام بی مایه ولی/غرق شور و زمزمه ام
گرچه آلوده شده ام/من مُحبّ فاطمه(س) ام
اگر چه نزد تو/همیشه رُسوایم
فدایی عشق ِ/علی و زهرایم(س)
با داغ مرثیه ها/سینه بُوَد پُر شرر
می کنم آه و فغان/از غم دیوار و در
به یاد یاس ِ گشته کبود/که در میان آتش دود/فدای مولا شد
گل علی و سوز و شرر/هجوم خصم و ضربه ی در/شهیده زهرا(س) شد
.
.
بیا همین شب اول قبول کن ما را
#مناجات_با_خدا
به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را
بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را
گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد
چنان که برده ز یادم مسیر دریا را
به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی
کمی به من بچشان لذت تماشا را
اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم
بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را
به آبروی علی... آبروی ما نرود
به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را
به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم
اگر علی بزند پای نامه امضا را
به غیر روضه به جایی نمی برم راهی
رها نمی کنم این تکیه گاه و مأوا را
نگیر از من بیچاره کنج هیئت را
نگیر از من دل مرده این مسیحا را
کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله
حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!!
#وحید_محمدی ۲۱ اسفند ۱۴٠۲✍
#ماه_رمضان
حاج مهدی ایروانی🎤
.👇
.
#زمزمه
#مناجات
#ماه_رمضان
بهار دل شده خزون،دردام و از چشام بخون
نشسته ام یه بار دیگه،پا سفره ی ماه رمضون
خدا خدا خدا خدا...
تو گیر و دار زندگی،عادی شده برام خطا
با این همه رو سیاهی،بازم به من گفتی بیا
ای خالق بنده نواز،میخوام که از تو دور نشم
خیلی داره دیر میشه ها،یه کاری کن عوض بشم
ببین دارم داد میزنم،گناه من و بیچاره کرد
تو صحرای هوای نفس،دل من و آواره کرد
ای که تویی به هر زمان،قرار قلب بی قرار
گناهای این بنده ات و،رو حساب جهلش بذار
به زیر بار معصیت،قد کمون اومدم خدا
به محضرت یه بار دیگه،پشیمون اومدم خدا
ببین پاسفره ی دعا،اشکای این سینه زن و
میگه میون گریه هاش،ببخش من و،ببخش من و
ای خالق آلاله ها،ببر من و یه شب حرم
از در خونه ی حسین،کجا رو دارم که برم
آی عاشقا مثل شما،این همه ی حرف منه
فقط امید ما همین،گریه و سینه زدنه
مرثیه خونی کارمه،مثل تموم عالمین
میون گریه هی میگم،حسین حسین حسین حسین
آقا شنیدم که یه روز،خون به دل شما شده
میون گودال بلا،سر از تنت جدا شده
آقا شنیدم سرت و،به روی نیزه ها زدن
با کعب نی حرومی ها،بر تن بچه ها زدن
بین زمین و آسمون،با اشک جاری از دو عین
یه مادری ناله میزد،غریب مادر یا حسین...
#مناجات_با_خدا
👇
.
#زمزمه_مناجاتی
#مناجات_با_خدا
✍بند اول
الهی ببین آمدم بردرلطف تو زاروخسته
الهی پرازمعصیت گشتم ودلشکسته
الهی سرسفره ات روسیاهی نشسته
خدایا خدایا
ببین که،به بندگناهان اسیرم
زفرط،خجالت ببین سربزیرم
اجرنا،من النارهستی مجیرم
الهی الهی
✍بند دوم
الهی حلیمی کریمی رحیمی رءوفی جمیلی
وکیلی کفیلی دلیلی غفوری جلیلی
ودودی طبیبی حبیبی مجیبی محیلی
خدایا خدایا
حسیبی،مهیبی مثیبی مسهل
شفیعی، سمیعی رفیعی منزل
خبیری، مجیری کبیری مذلل
الهی الهی
✍بند سوم
خدایا ببخشم به کرب وبلا و به گلهای پرپر
ببخشم به زینب به اکبر به عباس واصغر
ببخشم به طفل سه ساله به آن شاه بی سر
خدایا خدایا
ببخشم، به حق گلوی بریده
ببخشم، به آن خواهرقد خمیده
ببخشم، به بنت الحسین شهیده
الهی الهی
#ابوذر_رییس_میرزایی (بهار)✍
👇
.
#شهادت_امام_علی
#شب_نوزدهم
#امام_علی
نماز صبح به پا شد به ربنای علی
دعاکنید علی دوست ها برای علی
خدا کند که نیفتد خمی به ابرویش
خدا کند که بمیریم ما به جای علی
خدا بخیر کند آمد ابن ملجم پست
حرام زاده به قتل علی کمر را بست
خدا بخیر کند بعد این قیام و قعود
خدا کند که بماند علی به ذکر سجود
خدا بخیر کند سجده رو به پایان است
خدا بخیر کند زینبش پریشان است
دوباره ناله شبیه مدینه بالا رفت
خدا بخیر کند تیغ کینه بالا رفت
به گوش زمزمه آمد نزن نزن نامرد
صدای فاطمه آمد نزن نزن نامرد
خدا گواست که سخت است بی هوا بزنند
دوباره کاش به جای علی مرا بزنند
حرام زادهی نامرد تیغ را بد زد
علی به سر به زمین خورد،بی حیا بد زد
ــــ
ز عرش ضجه بر آمد تهدمت والله
علی به هوش نیامد تهدمت والله
بیا که روضه بخوانم برای فرق علی
بگو الهی بمیرم برای فرق علی
رمق نمانده خدایا به زانوان علی
نماند قوت دیدن به دیدگان علی
ندای قَد قُتِل آمد ز آسمان ای وای
و جان فاطمه افتاده نیمه جان ای وای
نشان تیغ حرامیش تا جبین افتاد
ز جا بلند شد و باز بر زمین افتاد
زمین که خورد نفس بند آمد و مولا
به گریه زمزمه می کرد آه...یازهرا
دوباره یاد مدینه زسینه آه کشید
برا جراحت سینه زسینه آه کشید
چه ظالمانه شکستند حرمت مارا
برای غصب خلافت زدند زهرا را
ـــــــ
گشود چشم و نظر کرد نور عینش را
و دید ضجه زنان در برش حسینش را
گمانم اینکه به او گفت نور چشمانم
به جان فاطمه گریه نکن حسین جانم
حسین گریه نکن ، وقت آه و سوز تو نیست
حسین ، هیچ روزی شبیه روز تو نیست
به استغاثه جوابت نمی دهند حسین
بگویی العطش آبت نمی دهند حسین
همه به آل علی قهر می کنند حسین
و ظالمانه تو را نهر می کنند حسین
خدا کند غریبانه ناله ها نزنی
به زیر خنجر نامرد دست و پا نزنی
به قتل صبر حسینم پر تو را ببرند
به پیش دیدهی زینب سر تو را ببرند
میان دشت رها میشوی عزیز دلم
مرمل بدما میشوی عزیز دلم
تمام پیکر تو می شود خضیب حسین
و مادر تو صدا می زند غریب حسین
#محمدعلی_قاسمی_خادم ✍
#شب_نوزدهم_رمضان
...........
#واحد
از غربتت اگر چه سخنهاست یاعلی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یاعلی
گویی هنوز دامن محراب کوفه را
آثار خون ز فرق تو پیداست یاعلی
آثار سجده ، زخم جبین ، روی غرق خون
در محضر خدات چه زیباست یاعلی
تا دسته گل برای تو آرند از بهشت
بر روی دست محسن زهراست یاعلی
گرچه شکافت فرق تو در صبحگاه قدر
هر شب برای تو شب احیاست یاعلی
شمشیر دید عازم وصل خدا شدی
روی تو را به خون تو آراست یاعلی
کوفه پس از شهادت تو گشته متّحد
بر کشتن حسین مهیاست یاعلی
گویی گرفته بهر تصدّق به دست ، نان
چشم انتظار زینب کبراست یاعلی
حاج غلامرضا سازگار✍
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا،
#ماه_رمضان
#محمود_ژولیده ✍
دوباره سفره شب زنده دارها وا شد
دوباره مسجد و محراب خانۀ ما شد
دوباره زمزمۀ دانه های تسبیحم
دوباره دست دعای من و مفاتیحم
دوباره بال گشایم دو دست خالی را
فرازهای ابوحمزۀ ثمالی را
دوباره با شهدا افتتاح می خوانم
و پای دین خدا با امام می مانم
دلا بیا که خطا را به آه می بخشند
بیا که کوه گنه را به کاه می بخشند
به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست
هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست
ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد
ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد
کنار یار نشستن چه لذتی دارد
گناهکار هم انگار عزتی دارد
منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی
ندای دعوت و این سفره های روحانی
کنار سفره من آداب را نمی دانم
فقط رسیده ام و خواب نمی دانم
بجز کنار دعا خوان دلم نمی ماند
دلم گرفته چرا روضه خوان نمی خواند
دل شکسته بیارید التیام اینجاست
فقیر و خسته بیایید بار عام اینجاست
خوشا به حال هر آنکس که ناله ای دارد
و التماس به دخت سه ساله ای دارد
.
4_5845908651197335354.mp3
10.44M
#مناجات_با_خدا
«درِ خونهت یه گدای سرِ راهی اومده»
🎤 حاج میثم مطیعی
✍ #حمید_رمی
درِ خونت یه گدای سرِ راهی اومده
با دو دستِ خالی و با روسیاهی اومده
اون گدا که حالا از همه بریده
شهرو گشته تا درِ خونهت رسیده
شهری که تُو هر کوچهش بوی شهیده
درو وا کن، درو وا کن
به گدات یه نیمنگا کن
منو این شبای رحمت، راهی کرببلا کن
رو به قبلهم ولی انگار، توی بینالحرمینم
بذار رو راست بگم اصلاً خیلی دلتنگِ حسینم
خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی
دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی
حالا که گدا رسیده سر به زیر و...
کولهباری که آوردم و بگیر و
از لبم نگیر دمِ «أنَا الفقیر»و
گله دارم گله دارم، گره افتاده به کارم
غرقِ در چاه گناهم، شده سنگین کولهبارم
پُرِ از عطش که میشم، پُرِ از یه قلب بیتاب
تشنه میشم و میفتم یاد ششماهۀ ارباب
شاعر و نغمه پرداز: حمید رمی
4_5908875195334002525.ogg
258.5K
.
#پیش_زمینه
#شب_قدر
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللّهُمَّ رَبَّ،شَهرِ رَمَضان
صَلِّ عَلی،علی امیر مومنان
دستای ما رو به محرم برسان
میخونم امشب،با دیده ی تر
الهی العفو،بحق حیدر
از همه بچه شیعه ها دفع بلا کن
راه زیارت امام حسین و وا کن
اربعین از شهر نجف پای پیاده
سینه زنا رو راهیِ کرببلا کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/93097
.
4_5904238361526143097.ogg
223.4K
#پیش_زمینه_شب_های_قدر
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطمئنم این شبا
با عنایت شما
مینویسن توی تقدیرم
اربعین کربلا میمیرم
از نجف پیاده،میزنیم به جاده
اگه مولا بخواد امسال و میرم با خونواده
به اشکای این همه نوکر|الهی العفو۳
به حق مظلومی حیدر|الهی العفو۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_قدر
#پیش_زمینه
https://eitaa.com/emame3vom/93098
.
.
#شور_امام_حسین
#ماه_رمضان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کارمه گریه،مثل یتیما
بخر تو اشکامو آقا مثل قدیما
کارم دوباره افتاده دست کریما
روزه و یاد قحطی آبم
ماه رمضون که تشنمه یاد ربابم
یاد لبای خشک اون طفل ربابم
یارُدَّ کُلَّ غَریب؛
تو قتلگاه نبود حبیب
حسین شدش شیب الخضیب
حسین شدش شیب الخضیب
یافُکَّ کُلَّ اَسیر؛
گذاشتنش بین حصیر
گذاشتنش بین حصیر
گذاشتنش بین حصیر
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماه رمضون با،اشکای نمنم
لحظه شماری میکنم،بیاد محرم
لحظه شماری میکنم،بیاد محرم
یا قتیل العبرات؛
سینه زنت بمیره برات
سینه زنت بمیره برات
سینه زنت بمیره برات
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بزار بگم با،زبون ساده
همین حسین حسین هم از سرم زیاده
خد اجازشو به هر کسی نداده
رحمت واسعه ای؛
امام حسین همه ای
امام حسین همه ای
امام حسین همه ای
(رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور
#امام_حسین
https://eitaa.com/emame3vom/93099
👇
شورپایانی.mp3
6.64M
🏴 #شور | با غم دوری...
🎙 کربلایی #سید_امیر_حسینی
️📆 یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
🏷با غم دوری لاتؤدبنی
#مناجات
#ماه_رمضان
#امام_علی علیه_السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با غم دوری لا تودبنی
من دوست دارم لا تودبنی
عذاب اینه که اسم تو
بیاد و گریم نگیره
عذاب اینه که عاشق
واسه معشوق آخر نمیره
عذاب اینه محرم بیاد
پا علم نباشم
عذاب اینه شبای اریعین
من حرم نباشم
حسین حسین حسین
تو بگذر از خطای من
حسین حسین حسین
عزیز لحظه های من
کاش به دست تو گره هام وا شه
سفر بعدی کربلا باشه
دلم میخواد کسی
دوست و رفیق دلم نباشه
دلم میخواد غم من
جز فراق حرم نباشه
دلم میخواد فقط
مال تو باشم نه مال دنیا
دلم میخواد روی پات
سر بذارم مثل شهیدا
حسین حسین حسین
بمون بمون برای من
حسین حسین حسین
عزیز لحظه های من
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزه اولیها.mp3
1.69M
#ماه_رمضان
🔹روزه اولیها🔹
این اولین ساله که دعوتم
توی یه مهمونی بینظیر
روزه یه کم سخته برام هنوز
اما خودت دست منو بگیر
دارم کبوتر میشم و انگار
حس میکنم که وقت پروازه
دل میزنم به دریا بسمالله
انگار آغوش خدا بازه
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حس میکنم خیلی بزرگ شدم
دارم به چشم تو میام خدا
اگه بخوای اَجری بهم بدی
ظهور آقامو میخوام خدا
تازه شروع راهمه امسال
تازه میفهمم بعضی حرفا رو
لبتشنه میشد یا حسین میگفت
حالا میفهمم حال بابا رو
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من قطرهام اما دلم میخواد
با لطف مولا بیکران بشم
تکلیف من اینه که بعد از این
سرباز صاحبالزمان بشم
هر جا که روزه واسه من سخت شد
یاری میگیرم از خود آقا
میخوام که فرماندهم بشه مهدی
جز این نمیخوام چیزی از دنیا
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
📝 #محمدجواد_الهیپور
.
.
#سبک_سلام_آقا_که_الان_روبروتونم
#سبک_حسین_مولا
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
🎙سبک زمزمه مناجات به سبک سلام آقا...
-----------------------------
خدای من – خدای من خدای من
خدای من . گنهکاری پشیمانم
نگاهی کن . براین چشمان گریانم
بدی هام و . به خوبی تو بَدَل کردی
دلم پُر بود . من و آروم بغل کردی
خدای من – خدای من خدای من
خطاکردم . ولی انگار ندیدی تو
روی کارام . همش پرده کشیدی تو
قسم میدم . تورو بر چادرِ مادر
قسم میدم . تورو بر غربت حیدر
خدای من – خدای من خدای من
شبه جمعه.بیا مارو ببخش امشب
قسم میدم.بحق دلبره زینب
حرم غوغا. میشه چون محشری برپا
میاد امشب. صدای مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
سلام آقا . هوای کربلا دارم
بدم اما . می دونی که دوست دارم
سلام آقا . ببین تو اشک نوکرها
بخرمارو . بحق مادرت زهرا
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
براتِ ما . به نام زینب امضا کن
اگه میشه .شهادت روزی ما کن
شب جمعه . رسیده کربلا مادر
زده ناله . کنار پیکری بی سر
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
لبِ تشنه . سر از پیکر جدا کردند
تورو عریان . روی خاکا رها کردند
به پهلوهات . یکی نیزه فرو می کرد
پیش چشمام . تنت رو زیرو رو می کرد
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
دیدم مادر . که گیسوهات پریشونه
لبای تو لگد خورده پر از خونه
شبیه من . زمین خوردی ،گیرافتادی
پیش چشمام. تو ذرّه ذرّه جون دادی
حسین جانم- حسین جانم حسین جانم
#قاسم_نعمتی ✍
.
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
ای که با آلوده ای چون من مدارا می کنی
دردهایم را به یک ناله مُداوا می کنی
تو کریم ِ سفره داری من گدایِ دوره گرد
باگدایِ خود همیشه با کرم تا می کنی
منکه امروزم همیشه بدتر از دیروز شد
راحتم کن پس چرا امروز وفردا می کنی
تاجوانی دیده گریان عذر خواهی می کند
باملائک مینشینی و تماشا می کنی
هرکسی را دوست داری همنشین خود کنی
پایِ اورا یک سحر صحنِ نجف وا میکنی
لایق لطفت نبودم ، منکه میدانم اگر
لطف بر ما می کنی با عشقِ مولا میکنی
تاکه می گویم حسین، عرشِ تو میریزد بهم
گوئیا درسینه ام شش گوشه بر پا میکنی
هرکه بر پیشانی اش بنوشته «زوّارالحسین»
در قیامت زود میگردی وپیدا می کنی
گریه کن هایِ حسین محشر مُعَطّل نیستند
راهشان را جانب باب ُ الحسین وا می کنی
شک ندارم هرکسی شد بیشتر خرجِ حسین
عاقبت اورا جنان مهمان ِ زهرا می کنی
هرکه آمد صحنِ سلطان ، گوشة باب الجواد
کربلایش را همان لحظه تو امضا می کنی
یعنی امسال اربعین من هم خدائی می شوم؟
از نجف پایِ پیاده کربلایی می شوم
#قاسم_نعمتی ✍
.
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
#گریز_شب_جمعه
آمده برگ دعوتی از عرش
ایهاالناس دعوتید همه
وقت درهم خریدن آمده است
غرق دریای رحمتید همه
سرِ شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
منِ آلوده هم طمع کردم
«دائمَ الفضل»، سفره واکرده
باز کرده دو دستِ رحمت خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طعم آغوش ِ مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربانتر ز مادر است خدا
ما که هستیم ، عبدِ فَرّاریم
با تمام گناهکاری مان
در جگر حب مرتضی داریم
سینه ام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلب من با غم امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد
شب جمعه شب زیارتی است
می زنم ناله با دلی بی تاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلام علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا می کنند تا مادر
دم ِ گودال قتلگاه آید
می زند ناله ای حسین ِ عزیز
گیسوانت کجاست شانه زنم
یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو
درد می گیرد ای حسین ، تنم
نیزه ها در قیام و سجده شان
اشهد حنجر تو را خواندند
عده ای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
آتش افتاده بود بر جگرت
آسمان را چو دود می دیدی
خواهرت را محاصره کردند
خواهرت را کبود می دیدی
سر اینکه سر تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هرچه فریاد زد نزن نامرد
عمرسعد گفت که شمر بزن
دست و پاگیر سر بریدن شد
گفت بیرون کنید این زن را
با ته نیزه و قلاف زدند
بر سر و صورتش چنان زهرا
کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت
پیر مردی عصا زنان آمد
شمر و خولی که غارتش کردند
نیمه شب تازه ساربان آمد
#قاسم_نعمتی ✍
.
.
🔊 #مناجات شعبانیه l شب دهم
📆 شنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات | گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست
🔊 #مناجات_شعبانیه / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک
🔊 #روضه l هر که دیدار من سوخته جان می آید
👇👇👇
📋در بسته بود اما در را کریم وا کرد
#مناجات
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در بسته بود اما در را کریم وا کرد
از بس گدا بر این در هرشب خدا خدا کرد
با یا کریم و یا رَبّ حاجت گرفت سائل
از بس نشست اینجا، از بس که پا به پا کرد
مولا به عبد رو داد تا بنده رو نگیرد
بنده فقط جفا و مولا فقط وفا کرد
دست مرا گرفت و با خود به خانهاش بُرد
او این غریبه را هم با خویش آشنا کرد
روراست باشم اصلا، خیلی به ما بهاء داد
بیقیمتیم و ما را با اشک پُر بهاء کرد
از او مدام دعوت، از ما نشد اجابت
بیاعتنا شدیم و او باز اعتنا کرد
با او وفا نکردیم، او را صدا نکردیم
با این وجود ما را راهی به کربلا کرد
ما را به هیئت آورد، بین رعیّت آورد
ارباب دید ما را، در را دوباره وا کرد
با این که سر جدا بود، بر روی نیزهها بود
دید اشکمان درآمد خیلی به ما دعا کرد
مغرب رسید و عرش خدا خورد بر زمین
از اسب سیدالشهدا خورد بر زمین
او بیشتر ز تشنگی خود گرسنه بود
اصلا نخورد آب و غذا خورد بر زمین
هر نیزه رفت خدمت یه عضو از تنش
آقای میان معرکه تا خورد بر زمین
شاعر: #محسن_ناصحی
........
📋 خواهر! از زهر جفا بال و پرم میسوزد
#روضه_امام_حسن (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواهر! از زهر جفا بال و پرم میسوزد
با تو آن قدر بگویم جگرم میسوزد
جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود
جگرم از غم مادر - پدرم میسوزد
لحظهای هم نرود از نظرم آتش در
دائما فاطمه، پیش نظرم میسوزد
زینب! از غم من اشک مریز و بنگر
وز غم کرب و بلا چشم تَرَم میسوزد
*شاعر: #محمود_اسدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 هی میگفت جگرم! جگرم!
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی بیبی برادراش و و صدا کرد:« بیاید؛ حسنم داره جون میده». سریع حسین و اباالفضل اومدن بالا سر امام حسن نشستن، شروع کرد ابی عبدالله گریه کنه بالا سر این آقامون. روایت میگه: اشک از چشمای امام حسین جاری شد. ولی نمیخواست کسی اشکش و ببینه. با یه دست افسار اسب رو گرفته بود؛ یه دستم به کمرش گرفته بود. هر دفعه هی این افسار و رها میکرد، با این گوشه آستینش اشکاش و پاک میکرد. شروع کرد ابی عبدالله گریه کنه...
آقا بیحاله؛ آروم آروم چشماش و باز کرد! دید ابی عبدالله داره گریه میکنه، هیشکی گریه حسین رو نمیتونه ببینه؛ مادرش هم نمیتونست گریهش و ببینه؛ به علی سفارش کرد: علی جان! حسینم و بین این همهی این یتیما حسین و بیشتر هواش و داشته باش؛ این شبا از خواب بیدار میشه، کاسه آب بالا سرش بذار؛ این وقتی در رحم من بود هی از اون موقع میگفت:« جگرم!». اینقدر ابی عبدالله بالا سر امام حسن گریه کرد، آخه امام حسن میگفت:« جگرم! جگرم! و به خودش میپیچید». ابی عبدالله خب نمیتونه ببینه؛ داداشه، برادره؛ یهو آقامون یه نگاهی به ابی عبدالله کرد گفت:« حسین جان! از جگرم جگرم من داری گریه میکنی؟! «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله»...
الآن شما هستید به من آب میدید؛ هوای من و دارید؛ منو رو به قبله خوابوندید؛ یه روزی میاد یه عده دورت و میگیرن هرچی هی داد میزنی:« جگرم! جگرم!»...
یه نفر تا دید ابی عبدالله داره میگه:« جگرم! یه ظرف آبی برداشت. بچهها دارن نگاه میکنن، خواهرش داره نگاه میکنه؛ گفتن الآن آب به ابی عبدالله میدن؛ یه مرتبه دیدن اومد تو گودال، حسین! تشنته؟! آب میخوای؟! اینم آب.
دیدن جلو چشمای ابی عبدالله این آبا رو ریخت رو زمین ریخت؛ گفت:« آب هست و بهت نمیدیم».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6010155158443398399.mp3
11.53M
گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست
این آیهی تطهیر کارش شست و شوی ماست
با این همه جرم و خطا باکی ز محشر نیست
عشق علی و آل او تا آبروی است
آن روز که مادر ز فرزندش گریزان است
زهرا در آن هنگامه گرم جست و جوی ماست
چون بچه ی تازه بدنیا آمده پاکیم
تا قطره های اشکِ ما آب وضوی ماست
تا با علی هستیم و فرزند زهراییم
پس نفخه ای از سیب جنت ،عطر و بوی ماست
ما جایمان در جنتُ الزهراست وقتی که
ایوان طلای شاهِ مردان آرزوی ماست
حرف علی شد باز مهمان نجف گشتیم
دیدیم که خیل ملک تسبیح گوی ماست
حق علی این روزهای آخر شعبان
بگذر ز ما ماه مبارک پیش روی ماست
لعنت به آن که منصب او را تصاحب کرد
روز محشر مغبض حیر، عدوی ماست
لعنت به آن که همسرش را پیش چشمش زد
این بغض مثل استخوانی در گلوی ماست
زهرا زمین افتاد یا حیدر نمیدانم
اینجا به بعده روضه ها سِرِ مگوی ماست
#وداع_با_شعبان
#ماه_شعبان
Fadaeian_MonajatShabaniyeh_14021219_02.mp3
34.26M
📋 هرکه دیدار من سوخته جان میآید
#روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکه دیدار منِ سوخته جان میآید
یار من نیست، پیِ لقمهی نان میآید
بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست
بَهر دلداری من اشک روان میآید
این همه خوبیشان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان میآید
بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان میآید
مادرت را وسط کوچه دو دستی بزنند
در بهار تو همان وقت خزان میآید
قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فَغان میآید
تا به امروز از آن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان میآید؟!
جعده برخیز مرا زَهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان میآید
برو از خانهی من، من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران میآید
طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوختهام سینهزنان میآید
اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشهی گودال سنان میآید
*شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇صوت فایل زیر است
4_6010155158443398404.mp3
30.52M
اینجا داره تشت خونی میبینه، امام حسن طاقت نداره خواهرش تشت خونی رو ببینه،اون لحظهای که ابی عبدالله اومد دَمِ خیمهها، میخواد وداع کنه؛ صدا زد؛
زنها اومدن دور ابی عبدالله رو گرفتن، آخه دیگه جز امام سجاد که بیماره، در خیمه توو بستر بیماری افتاده، هیچ مردی دیگه وجود ندارن؛
- آقا! کجا میخوای بری
دیگه کسی نمونده از ماها محافظت کنه
« سپردیم به که رفتی
به حرمله! به سنان!»
بعضی از زنها به پای ابی عبدالله افتادن؛ آقا! اگه میشه نرو
بچهها اومدن دست بابا رو میبوسند، بابا جان! میشه نری؟ ما رو بین این مردای غریبه تنها نذاری
یکم وداع ابی عبدالله با این زنها طولانی شد، همه دیدن هرچی صبر کنند ابی عبدالله از دور این زنها بیرون نمیاد. یه مرتبه یه نفر اومد داد زد:« حسین! رفتی بین زنها قایم شدی؟!»
شروع کردن شماتَت کنند، ابی عبدالله وداع کرد، تا اومد برگرده میدان؛ چند قدمی برداشت. یهو از پشت سر صدایی شنید، مَهلاً مَهلا؛ مَهلاً مَهلا؛ مَهلاً مَهلا...
هی داره زیر لبش میگه:« زینبم! از من نخواه دوباره برگردم؛ تازه ازت دل کَندم؛ یه مرتبه صدا زد:« یابن الزهرا!»؛ یعنی جان مادر صبر کن، یه سفارشی مادر کرده؛ میخوام زیر گلوت و جای مادر ببوسم...
زیر گلوی ابی عبدالله رو بوسه زد، شاید این بوسهای که زینب زیر گلوی حسین زد؛ شاید شمر و سنان این بوسه رو نظاره کردن، گفتند:« چنان داغی به دل زینب بزاریم، زیر گلوی حسین و میبوسی!». سنان نیزه رو برداشت؛ زینب زیر گلو بوسیده چنان با نیزه...
او میدوید و، من میدویدم
او سوی مقتل، من سوی قاتل
او میبرید و، من میبریدم
او از حسین سر، من از حسین دل