eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ من امام رضاییم.mp3
زمان: حجم: 2.02M
از بس آقایی و از بس داری کرم هر کسی داد تو رو به جوادت قسم دست خالی نیومد بیرون از حرم دیدم که میگم دیدم که میگم 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ از بس آقایی و از بس داری کرم هر کسی داد تو رو به جوادت قسم دست خالی نیومد بیرون از حرم دیدم که میگم دیدم که میگم کور مادرزاد شفا گرفت درد بی درمون دوا گرفت هر کی رو زد اربعین ازت کربلا گرفت کربلا گرفت پنجره فولاد من امام رضاییم صحن گوهرشاد من امام رضاییم هر چه بادا باد من امام رضاییم
امام حسین ع
. شیطان با ۶۰۰۰ سال عبادت، وقتی گرفتار تکبر و خودبزرگ بینی شد، زمین خورد. حالا حکایت آمریکا و شرکاش
. هشیار شده جهان و اینان مَستند دیدند جنایت و چنین لب بستند والله که عمده ی سلبریتی ها با قاتلِ طفلانِ رفح همدستند .
📣 واکنش رییس مجلس نمایندگان آمریکا به نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا 🔺️ مایک جانسون، رییس مجلس نمایندگان آمریکا نیز با بازنشر متن نامه رهبر انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «اگر آیت الله را راضی کرده‌اید، آمریکا را از دست داده‌اید» ......... باز نشر ایشان هم باعث بازخورد بیشتر دانشجویان میشود. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
. |⇦•برای آینه بودن..‌‌. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل‌ کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستاره‌ی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس.... برای آینه بودن که انتخاب شدم چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند *تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..* مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم *روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...* امان که مشک تهی آبروی من را ریخت من از خجالت لبهای تشنه آب شدم چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم *بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تو‌مقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟ به جای دست بریده دو بال سهمم شد پناه روسری و خیمه و حجاب شدم دلم شکست سرم را به حرمله دادن که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم *ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک‌ کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو‌ خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شکستنت کمرم را شکست یا سقا برخیزو حال پریشان من ببین حسبن ..... تا شكستي همه جايِ تن ِ من تير كشيد تو بگو پشت و پناهم كمرم را چه كنم؟ نيمه ي جانِ من از داغ پسر رفت ز دست نيمه جانيست و اين مختصرم را چه كنم؟ .👇
@babolharam_netمداحی آنلاین - برای آینه بودن که انتخاب شدم - میرداماد.mp3
زمان: حجم: 6.92M
|⇦•برای آینه بودن... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
. سلام گرم عاشقونه‌ی من روونه شد به سوی مشهد تو باز دل تنگم شبیه کبوتر نشسته روبروی گنبد تو همیشه وقتی که دلم می‌گیره لباس تنهاییامو می‌پوشم میام حرم تا بار غصه‌هامو کبوترا بردارن از رو دوشم خدای مهربونیا! نگام کن باز تو دلم درد نهفته دارم هر موقع که میام زیارت تو یه دنیا حرفای نگفته دارم رضا شدی واسه رضایت ما پیش تو نا امیدی خیلی زشته صحن و سرات معدن آرامشه حرم نگو! یه تیکه از بهشته آبی که از سقاخونه می‌نوشم کام منو پر از عسل می‌کنه وقتی کنار تو نماز می‌خونم خدا خودش منو بغل می‌کنه هر کی یه گوشه خیره به گنبده چشمای گریونش پر از خواهشه بدون اینکه به زبون بیاره ازش خبر داری، می‌دونی چشه بزرگترین حاجت قلبم تویی هرچی به جز تو واسه من حقیره الهی که روا نشه هیچ موقع حاجتی که تو رو ازم می‌گیره حرف دل سائلت و میدونی پس دیگه هرچی بگه حرّافیه هیچی ندادی‌ام ندادی ولی فقط یه کربلا بدی کافیه .
. آی سلطان باوفای قدیم باز کن در روی گدای قدیم نوکر رو سیه که رو سیه است... آن رضا هم، همان رضای قدیم خوب بودم ولی عوض شده ام آمده عبدِ باحیای قدیم جای من را نداده ای به کسی که نشستم دوباره جای قدیم اصلاً انگار قوم و خویش همیم بیشتر شد برو بیای قدیم شهدا! جای تان حرم، خالی دل من لک زده برای قدیم گریه در صحن کهنه می کردیم چه شد آن جمع باصفای قدیم من ضرر کردم و عقب ماندم ... از رفیقان بی ریای قدیم به علی خسته ام، نجف برسان برسان یاعلی قُوای قدیم ای که جدّت قدیم الاحسان است گریه کردی ز روضه های قدیم تشنه بودی به خویش پیچیدی جسم تو سوخت از دمای قدیم زهر خوردی، لگد نخوردی تو از رفیقان آشنای قدیم قد خمیده حسین را کشتند با عصای نو و عصای قدیم شمر، بالاسر حسینت داشت... کینه ی تازه ای جدای قدیم زد به گردن دوازده ضربه که نشد آن قفا قفای قدیم ✍ .
. آن خالقي که بر تن بي روح جان دهد       مهر تو رايگان به دل خاکيان دهد شخص کريم، جودِ بلاشرط می‌کند آري خدا هر آنچه دهد رايگان دهد هر نعمتي که داد خدا، بي سؤال داد       وصل تو را که خواسته‌ام بی گمان دهد از خلقت تو خواست خداوند لامکان  ما را کنار رحمت عامش مکان دهد گر جان دهم به يک نگهت سود با من است      کالاي خويش را که بدين حد گران دهد؟   بي امتحان مرا به غلامی قبول کن  رسوا شوم اگر دل من امتحان دهد   دارم اميد لطف تو گيرد چو دست من        دامان پر ز گرد گناهم تکان دهد   می‌خواست گر خدای که نبخشد گناه ما ما را چرا امام چنين مهربان دهد؟ آن پرچمي که بر سر بام حريم توست      راه بهشت را به محبان نشان دهد قلب"حسان" به ياد تو از غصه فارغ است  در انتظار اين که به پاي تو جان دهد روز جزا که در صف قرآن و عترتيم             ما را امام ثامن ضامن امان دهد مرحوم اجرای استاد میرزامحمدی 👉 .
. |⇦•ای رئوف همیشه خوب.... و توسل به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفسِ سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا علیّ بنَ موسَی الرِضــا ای رئوف همیشه خوب، سلام پیش تو می‌شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید، شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست، رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که می‌شناسم من رَد نکرده ز خانه‌اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دوا شود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تو را بجان جواد شاهِ گنبد طلا، امام رضا جلوه‌های خدا، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله‌ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید می‌شود جلوه‌ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست در حرم هرغروب، بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تا کشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال و پرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته‌ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده‌ای مستی بین یک دسته گرگ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می‌خورد نیزه او را به هر طرف می‌بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده‌ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می‌خوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه‌ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهر آمد و مادر دو زنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گریز ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇