eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
400 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5947391663180617271.mp3
8.85M
🎼 ۱۴۰۳ 📝خونه مون انگاری که...
Sh 3 Fatemieh Dovom 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (5).mp3
1.72M
آدم که حرفاشو نمیبره بیرون من مال این خونم بهم نگین مهمون این روزا هیچکسی برام که مَحرَم نمیشه اما تو مادری مادری کردی همیشه دوباره اومدم محل بزاری چی میشه جوونی کردم بزرگتری کن بچه ی ناخلف منم تو مادری کن **** بدون شک زهرا به ما نظر کرده منو تو اینجاییم دعاش اثر کرده روضه ی مادرو غریبه رو راه نمیدم اینجا بهشته و به هرکسی جا نمیدن به هرکی اذن اشک برای زهرا نمیدن از درِ خونت نِمیره نوکر چشم تو برداری ازش میمیره نوکر جوونی کردم بزرگتری کن بچه ی ناخلف منم تو مادری کن شب 3 دوم 1403 .
Sh 4 Fatemieh Dovom 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (3).mp3
769K
یه نفر گفت که این فتوای شریح قاضیه یه نفر گفت بزن با نیزه خدام راضیه به نیزه راضی نشدن سنگ زدن به سنگ راضی نشدن چنگ زدن تو رو با نیزه وسط جنگ زدن **** میزنی با لب تشنه مادرو صدا واسه چی اومدن تو قتلگاه یه عده با عصا واسه چی نیزه کم اومد دیگه خنجر زدن فهمیدن خواهرتم بیشتر زدن جلو چشمای منو مادر زدن شب 4 دوم 1403 .
شور 2 hwghpفاطمیه شب پنج _mixdown.mp3
4.26M
🎵 فی الیل والنهار بگو یا علی مدد 🎙 پنج شنبه ۸آذر ۱۴۰۳ 🖌 متن👇 https://eitaa.com/emame3vom/96970
. 📙من پشت در گرما رو حس کردم... #۱ مادر نبین که انقده خستم غصه نخور ؛ مراقبت هستم از مادری دس بر نمیدارم حتی اگر که بشکنه دستم نترس اگر اتیش گرف خونه نترس اگه خونه پر از خونِ درده تو رو کسی نمیبینه درد منو کسی نمیدونه اگه مادر به سمت من لگد اومد نترسی ها.... اگه نامرد توی کوچه بلند داد زد نترسی ها.... چطور دلت میاد_ جدا شی اینطوری اخه دیگه چرا_ تکون نمیخوری؟ خالی شد از گلِ_ روی تو دامنم گلبرگ های تو_ ریخته رو پیرهنم #۲ شیش ماه من همراه تو بودم من بچه ی تو راه تو بودم از وقتی که صداتو حس کردم مشتاق روی ماه تو بودم تو اولین پناه من بودی مادره بی گناه من بودی چی شد که دستامو رها کردی؟ تویی که چش براه من بودی از این پهلو به اون پهلو شدن واست نفس گیر بود رسید فضه توی کوچه به داد تو ولی دیر بود منی که زخمی_این شعله ها شدم همین که در شکست_ازت جدا شدم اتیش گرفت همه_بود و نبود تو من دست و پا زدم_توی وجود تو #۳ من پشت در گرما رو حس کردم من غربت بابا رو حس کردم اون لحظه ای که تو زمین خوردی من ضربه های پا رو حس کردم من بودم  و زخم لب ِ مسمار زخمی شدم ؛ بین در و دیوار یادم نمیره نیمه های شب از درد پهلو میشدی بیدار چهل تا مرد که نه ! نامرد گذشتن از دره خونه کسی درده تو رو جوری که میدونم نمیدونه خون من و تو ریخت _رو چوبه های در چقد تو رو زدن _ تو کوچه بی خبر قربون تو برم _ همینه سرنوشت من رفتنی شدم _ قرارمون بهشت https://eitaa.com/emame3vom/112721 .👇
4_5954196905717143336.mp3
3.68M
بیا ای آخرینه آل یس ... . بیا ای آخرینِ آل یاسین  یابن زهرا اَغثنی یا غِیاث المُستغیثین  یابن زهرا بیا یکدم نوازش کن گدای بی نوارا بیاو لحظه ای با جمع ما هم کن مدارا به فریاد دلم رس     ندارم غیر توکس دعا و آرزویم         بود وصل تو و بس بود روز و شب.  مرا ذکر لب   دعا بهر ظهورت نظرکن دگر   زلطفت مگر    کنم درک حضورت ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ شفای سینه مجروح زهرا کی می آیی برای انتقام ای روح زهرا کی می آیی دل من بر سر کوی تو دارد آشیانه نمیدانم چرا ازمن نمیگیری نشانه شده دل بی قرارت     کنم جان را نثارت بسوزم هرشب وروز       زداغ انتظارت امید دلم  غمت مشکلم  سرور قلب مایی ببین آه ما.  تویی ماه ما   دراین شام جدایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ شاعر: .
امام حسین ع
. #واحد #بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا #حضرت_زهرا_واحد #فاطمیه قبر تو باشد مروه صفاي من خانه سعي صفا و
. قبر زهرایم صفا و، مروه طفلان یتیمم سعی می باید کنم من ،این صفا و مروه را *** هم دلم برا زهرام تنگ میشه و باید خودم رو به مزار مخفیش برسونم و راز دل بگم، و هم باید سریع بخانه برگردم ، تا وقتی حسین بیدار میشه و بهانه ی مادرش رو میگیره، کنارش باشم و دلداریش بِدم و باهم در فراق زهرا گریه کنیم. .
293.7K
قبر تو باشد مروه صفاي من خانه سعي صفا و مروه كنم غريبانه گفتم بمان اما به پيش من نماندي تو ماه شبم ديدي به چه روزم نشاندي تو ای فاطمه جانم شفا گرفتي آخر اي يار بيمارم من بي طرفدارم اي تنها طرفدارم از داغ تو درياي چشمم گشته طوفاني اي واي اگر عمرم شود بعد از تو طولاني اي فاطمه جانم چشم انتظات زينب با چشم تر مانده بيا بسوي خانه اي پشت در مانده همچون پرستو پركشيدي رفتي از لانه خانه خرابم كرده اي اي صاحب خانه ای فاطمه جانم اي شمع خانه از چه افتادي از سوسو بعد از تو مي گيرم من سر بر سر زانو ای يار هجده ساله ام كردي زغم پيرم در خانه آتش زده من بي تو میميرم اي فاطمه جانم ✍ .
. مادرانه لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند درمیان موج وطوفانهای دریای بلا عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند او محبان علی را میخرد روز جزا خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط گفتن لبیکِ یا زهرا کفایت میکند از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ درصف طولانی محشر عیادت میکند مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند 👇
. ما آمدیم امشب كه حیران تو باشیم  آشفته ی حال پریشان تو باشیم  تقصیر هجران است، تقصیر فراق است  امروز اگر پاره گریبان تو باشیم  مثل كویر تشنه می مانیم و باید  روزی خور الطاف باران تو باشیم  از دردهای ما طبیبان نا امیدند  انگار باید تحت درمان تو باشیم  شكر خدا این روزها توفیق داریم  هم ناله ی چشمان گریان تو باشیم  شاید خدا قسمت كند یك فاطمیه  اندازه ی یك روضه مهمان تو باشیم  صاحب عزای باید امشب  گریه كن شام غریبان تو باشیم " شاعر : " ................ . سبک بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما با عجل الله تعالی فرجه الشریف بیا ای آخرین امید، ترنم صبح سپید بیا عزیز فاطمه که جان ما به لب رسید یار بی نشان بیا، منجی جهان بیا، صاحب الزمان بیا صاحب الزمان بیا اسیر و مبتلا منم، فقیر و بینوا منم پناه عالمین تویی تو شاهی و گدا منم دست خالی ام ببین، پیش من کمی بشین، ای عزیز نازنین صاحب الزمان بیا طلوع صبح صادقی، شمیم یاس و رازقی بیا قرار و وعده ی دعای عهد عاشقی به حق اشک ندبه ها، به حق سوز گریه ها، بیا قرار جمعه ها صاحب الزمان بیا اگر هوای انتظار گرفته با گنه غبار به حق مادرت بزن این پرده را خودت کنار ای طلوع بی غروب، من بدم ولی تو خوب، پاک کن از دلم رسوب صاحب الزمان بیا بیا امام مهربان ای آفتاب بی کران دلم خوش است به چله ی سه شنبه های جمکران دعای من جز این نبود، ظهور کنی تو زودِ زود، ریشه کنِ آل سعود صاحب الزمان بیا .
. مراسم عزاداری ۱۴۴۶ 📆 چهار شنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊  بخش اول | یابن الزهرا بی تو حیرانم چو طفلی در به در 🔊 بخش دوم | یابن الحسن تا چهل نامرد رد شد از روی در 🔊 بخش سوم | واسه روزای قشنگمون دلم تنگ شده 🔊 بخش چهارم | آه مادر تک و تنها رفتی پشت در 🔊 بخش پنجم | خونمون شبیه من کلافه بود 🔊 بخش ششم | صل علی فاطمه الزهرا 🔊 بخش هفتم | قل هو الله احد بعد الله الصمد 🔊 بخش هشتم | هیچ ذکری مثل حیدر افضل الاذکار نیست 🔊 بخش نهم | خداروشکر که مادرمی .👇👇👇👇👇👇👇
Fadaeian_Fatemiya1146_shab3_03.mp3
13.03M
🔊 بخش سوم | واسه روزای قشنگمون دلم تنگ شده . سلام الله علیها ✍ 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ واسه روزای قشنگ مون دلم تنگ شده همه میگن در خونه علی جنگ شده بار شیشه ت به چه جرمی، هدف سنگ شده ۲ ببخش علی رو اگه خونم واست امنیت نداشت (ببخش علی رو اگه دشمن پا رو چادرت گذاشت) ۲ عشق علی بمون کنارم غیر تو هیچکسو ندارم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چرا رنگ و رو نداری صورتت زرد شده خونمون پاخور یه عده ای نامرد شده کاشکی میشد ببینیم، محسنمون مرد شده ۲ ببخش علی رو زدنت توو کوچه مردا فاطمه (ببخش علی رو نمیاد دست تو بالا فاطمه) ۲ عشق علی بمون کنارم غیر تو هیچکسو ندارم .
Fadaeian_Fatemiya1146_shab3_09.mp3
16.77M
🔊 بخش نهم | خداروشکر که مادرمی خدا رو شکر که مادرمی / خدا رو شکر که هستی از مهر مادرونه در و / به روی من نبستی هرجا که غم زد آتیشم سمت خودت راهی میشم با یادت ای مادر آرومم بخدا روی لبم یک زمزمه س ذکرم فقط یا فاطمه س با اسمت از غمها آزادم همه جا مادر با یاد تو یه دنیا آرامش دارم اما ازت خواهش دارم نذار به بی راهه برسم حرز یا فاطمه همیشه همراه منه این ذکر دلخواه منه به اسم تو بنده نفسم مادرم فاطمه... .......... بدم ولی تو مادری کن / منو به هیشکی نسپار منو به خاطر حسنت / با نوکرات نگه دار تو با منی من غافلم حس می کنم ناقابلم آشوبم آشوبم آشوبم بخدا لطفت زیاد و بی حده با اینکه این بچه ت بده محتاجم محتاجم محتاجم به دعا من بد هستم ولی تو رود اشکامم ببین تو نوکریهامم ببین مگه نه اینکه مادرمی از توو‌ این‌ هیأتا این نوکر و بیرون نکن دلم رو اینجور خون‌ نکن تو سایه ی روی سرمی مادرم فاطمه ......... تو سفره میندازی و ما / همیشه زیر دینیم اینجوری حسّمون اینه‌ که / برادر حسینیم ماها کجا دلبند تو ما نوکر فرزند تو کاشکی ما تا آخر یک نوکر بمونیم ماها یتیم و بی نوا ما سائلیم ای هل أتی در وا کن ، نگذار ما پشت در بمونیم از ما راضی بشی خدا هم از ما راضیه میگه تا زهرا راضیه نمی سوزونم نوکراشو از ما راضی بشی علی بغل وا می کنه میگرده پیدا می کنه یکی یکی ما شیعه هاشو مادرم فاطمه 🎤
. مراسم عزاداری ۱۴۴۶ 📆پنج شنبه ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊 الاسلام والمسلمین طباطبایی نژاد 🔊  بخش اول مناجات | ما آمدیم امشب كه حیران تو باشیم 🔊 بخش دوم | از دست این غم خون زِ چشمان تر افتاد 🔊 بخش سوم | کنار مزارت یکشبِ علی پیر شده 🔊 بخش چهارم | نرفته یک قدم عقب در حمایت حیدر 🔊 بخش پنجم | مادرم رو برای همیشه توی خاک مزارش می ذارن 🔊 بخش ششم | ما مرد جهادو ما نسل امیدیم 🔊 بخش هفتم | حضرت عین الله کوه وقار حیدر 🔊 بخش هشتم | خودمم این و میدونم که بدم 🔊 بخش نهم | گریه زیاد کردم روضه زیاد خوندم .👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ابی عبدالله و زیارت مزار مادر ▪️، استادِ مسلّمِ روضه‌خوانی است و البته خیلی خوب از روضه، تصویرسازی میکند برای مستمعش. ▪️این روضه ، تصویری است از شبی که مولا علی علیه‌السلام به اتفاق فرزندش حسین علیه‌السلام به زیارت مزار حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه سلام‌الله علیها می‌روند.
نماهنگ بمون زهرا.mp3
2.15M
میشه از دستای خسته ات انقده کار نکشی تو 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ میشه از دستای خسته ات انقده کار نکشی تو دستای منو بگیر خب منت دیوار نکشی تو تا صبح بیداری شبا چی شده نمیگه مجتبی میدونم که تو پر از دردی خانومم بگو تو رو خدا زیر چشماته سیاه ماه من بودی پا به ماه تو که آخه زهرای من نبودی رفیق نیمه راه بمون زهرا فاتحه فاتح خیبرو نخون زهرا درست میشه دوباره باز زندگیمون زهرا بمون زهرا منم سوختم اون موقعی که تو صدا زدی علی سوختم کاشکی همون اولا این خونه رو میفروختم منم سوختم
امام حسین ع
. #امام_زمان #فاطمیه آرزوی مادر... آه از دل می کشم ، دلبر نمی آید چرا؟ چشم من مانده به در ، از د
. وضع یک خانه که دیده داغِ مادر خوب نیست ردّ خون تازه بر دیوار و بر در خوب نیست گریه های بیصدا آن هم به دور از چشم ها روزهای بعد زهرا حال حیدر خوب نیست .
. عج تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌دانی کشیم وای بر ما ما نمردیم  و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی روضه‌ی تو شام شد باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم تازه می‌فهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌دانی کشیم وای بر ما ما نمردیم  و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی روضه‌ی تو شام شد باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم تازه می‌فهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍
این روزها که می‌گذرد، غرق حسرتم مثل قنوت‌های بدون اجابتم! بسته‌ست چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری! منم که گرفتار غیبتم! یک گام هم به سوی شما برنداشتم ای مرحبا به این همه عرض ارادتم! خالی‌ست دست من، به چه رویی بخوانمت؟ دل خوش کنم به چه؟ به گناهم؟ به طاعتم؟ من هر چه دارم از تو، از این دوستیِ توست خیری ندیده‌ای تو ولی از رفاقتم بگذر ز رو سیاهی من، أیها العزیز! حالا که سویت آمده‌ام غرق حاجتم بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم با گوشه‌چشم خود بِرَهان از اسارتم آن روز می‌رسد که فدایی تو شوم؟ من بی‌قرار لحظۀ ناب شهادتم ✍
قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نَمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم؟! نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه‌ی همسایه‌ایم؛ نان‌ و‌ مختصری عشق، اگر به سفره‌ی ما هست، از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده‌ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه‌ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم .