eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 538 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سبک : نمردم آخر سر تو رو رو نیزه دیدم زبانحال زینب کبری سلام الله علیها چه با صفا بود سلام به حیدر گفتن تو بوی خوش نان پختن تو جارو زدن ، راه رفتن تو حالا بمیرم نمیاد از دست تو کاری توان وایسادن نداری شکسته‌ایّ و سوگواری @emame3vom خدانگهدار ای مادر ای مظلومه مادر یادم نمیره سرم رو رو زانوت میذاشتی قصّه می‌گفتی، غصّه داشتی عروس شدی مادر نداشتی حالا ببین که سر بر روی دیوار میذارم مثل تو میشه روزگارم عروس میشم مادر ندارم خدانگهدار ای مادر ای مظلومه مادر وصیتت بود گفتی علی یاری نداره دشمن اگه آتیش بیاره من پشت در برم دوباره مادر دعا کن یا درد ما پایان پذیرد یا زخم تو شفا بگیرد یا دخترت زینب بمیرد خدا نگهدار ای مادر ای مظلومه مادر وصیتت بود گفتی که قلبت بی قراره گفتی حسین کفن نداره شبها براش کی آب بیاره؟ گفتی می‌بینم یه روزی با حال پریشون عریان روی خاک بیابون بی سر حسینم غرق در خون حسین حسین جان مظلوم حسین حسین حسین جان مادر ندیدی غروب عاشورا چه دیدم از خیمه تا مقتل دویدم "او می‌برید و من بریدم" حسین حسین جان مظلوم حسین حسین حسین جان .👇
آتشی دارم به دل از اهل کینه بعد تو شد اسیر غم امیرالمومنین ِ بعد تو چاه بود و سوز آه آتشین بعد تو مانده ام تنهای تنها در مدینه بعد تو نخل را زخم زبان های تبر خم می کند کوه باشد زیر بار غم کمر خم می کند تا تو بودی در خزان غم بهاری داشتیم در هجوم بی قراری ها قراری داشتیم در کنار هم چه روز و روزگاری داشتیم ما مگر با دیگران اصلاً چه کاری داشتیم؟! که رسیدند و در ِ این خانه را آتش زدند در میان شعله ها پروانه را آتش زدند بعد پیغمبر چه ها کردند با سرمایه ها از بنای دین چه چیزی مانده غیر از پایه ها مصحف سبز نبی ، نقش کبود آیه ها آه با زهرا چه کردند عاقبت همسایه ها نانجیبانی که اظهار تاسُّف می کنند به من ِ صاحب عزا خرما تعارُف می کنند یک به یک غم های من را می شمارد زندگی روی زخمم زخم تازه می گذارد زندگی جان من را دست غصّه می سپارد زندگی بعد تو خیرالنّساء ، خیری ندارد زندگی خانه ام شد بیت الاحزان ابالرّیحانتین روضه خوانش مجتبی و گریه کن باشد حسین چند ماه پیش اینجا بود قوم انحراف کعبه ی من در میان و شعله ها گرم طواف بی حیایی که شد از پرداخت جزیه مُعاف در میان کوچه می زد همسرم را با غلاف سنگدل ها ! آینه تاب ترک خوردن نداشت آی مردم ! یاس من جان کتک خوردن نداشت نوجوانم درد زانو داشت نزدیک سه ماه ابر تیره زیر ابرو داشت نزدیک سه ماه زخم ها بر روی بازو داشت نزدیک سه ماه همسر من درد پهلو داشت نزدیک سه ماه قلب من را با خوشی پیوند می زد فاطمه درد داشت امّا به من لبخند می زد فاطمه آه ، آن هایی که با قصد جسارت آمدند اهل بدعت پا به پای جهل امّت آمدند آن جماعت که تماشای جنابت آمدند روزهای بعد از آن فتنه عیادت آمدند دلخوشی هایم میان حادثه نابود شد خاطرات روشن نُه ساله ی من دود شد همنشین گریه های بی صدایم بعد از این ابری ام ، بارانی ام ، غرق عزایم بعد از این من به فکر روضه های کربلایم بعد از این روضه خوان خامس آل عبایم بعد از این فاطمه در مقتل خون خدا می بینمت ظهر عاشورا عزیزم ، کربلا می بینمت پیش چشمان من و تو خنجرش را می کِشد قاتلش می آید و بال و پرش را می کشد روی خاک تشنه نقش پیکرش را می کشد می بُرد وقتی سوی خیمه سرش را می کشد خنجر و حنجر ، عجب تصویر غمناکی شده چادر خاکی زهرا بازهم خاکی شده .
. دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو جز خون جگر در دیدهء زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای سیلی بر رخ نورانی ات پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد از على مظلوم تر مردى در آن دنیا نبود دخترم روزی که بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسم بگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند؟ شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت ز من بوسهء گل میخ در اجر ذوی القربا نبود جان بابا خانه ما پر شد از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود . دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو خون جگر در دیدة زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای پنج انگشت سیلی در رخت پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد هیچکس مثل من و مثل علی تنها نبود دخترم روزیکه بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسمبگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت زمن بوسه گل میخ در اجر ذوی القربا نبود جان بابا خانه پر گردید از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود دخترم چون سینه مجروح تو آسیب دید درد آن جز در درون سینة بابا نبود جان بابا سوز آن از نظم «میثم» سر کشید ورنه تا این حد شرر از شعر او پیدا نبود .
. عین گل بین کویر و خاک ها و خارها مینشینی پیش سائل ها دم افطارها بیشتر از والدینم دوستم داری ولی بیشتر دارم برایت با گناه آزارها درد دارم می کشم که نیمه ی شب آمدم از سر خود وامکن من را چنان سربارها ردشو از پرونده ام دارم خجالت میکشم چون شکستم عهد خود را بارها و بارها آبروی رفته ي ریش سفیدم رابخر نور رویم را نسوزان در میان نارها خوف دارم ازرجا میترسم از دوری تو وای اگر هجران بیاید بعد استغفارها دوست داری بی دلیل و بی جهت ماراببخش برنمیداریم دست ازتوبه بااین کارها سفره رحمانیت را پهن کن، فوراً بگیر دست روزه خوارها را مثل روزه دارها قدر ما یعنی علی یعنی حسن یعنی حسین بندگی خوب است زیر سایه ی دلدارها زیر ایوان نجف ما اسم اعظم خواستیم اسم حیدر جلوه کرد از بین یا غفارها عیب هایم را همیشه مادرم پوشانده است پس می ارزد ذکر یازهرا به یا ستارها هر کجا خوردم گره گفتم الهی بالحسین از قدیم، آقایمان شد چاره ناچارها خواب دیدم کربلا را در گوشه ی صحن علی روبروی باب قبله تازه شد دیدارها امشب ازحال علی زهرا خبر دارد فقط می رسند امشب به هم این یارها غمخوارها میرود حیدر ولی غم ها به دوش زینب است بازهم خونیست بستر!وای از تکرارها زخم میخ در کجا و زخم شمشیری که خورد وای از خونی که ردش مانده بر دیوارها جنگ دارد میکند، هی سنگ دارد میخورد ... از تمام بچه ها، درکوچه و بازارها ✍ ......... . حال من را احدی غیر تو بهتر نکند وای اگر اشک سحر، چشم مرا تر نکند هیچ چیزی بجز این نالهء بیچارگی ام پیش تو قرب مرا چند برابر نکند ناامید از همه ام، باز سرم دست بکش این گدا غیر درت، جای دگر سر نکند بنده ای که به گنهکاری خود معترف است آتش خشم ترا حق بده باور نکند پستِ پست آمده تا آبرویش را بخری قول داده سر بازار، دگر شر نکند ای گرفتار! گرفتار علی باش فقط نوکری را جز علی، روزی قنبر نکند دل شب آمده ام در بزنم تا که خدا دوری از فاطمه را شامل نوکر نکند غسل که داد علی فاطمه را، آنجا گفت؛ که خدا رحم به بازوی ستمگر نکند بین دیوار و در خانهء من فاطمه سوخت لگدی خورد.... خدا قسمت کافر نکند زینش دید و علی گفت: الهی که کسی لاله ای را جلوی چشم تو پرپر نکند آن زمانی که حسینش به زمین افتاده نظری کاش بر آن پارهء حنجر نکند نیمهء شب ز کنار تن صدچاک حسین او چگونه برود، گریه به پیکر نکند؟! ✍ .
امام حسین ع
. ✍ گل گلخانه ام،ای صفای حرم از چه یا فاطمه،می روی از برم مرو یا فاطمه۲ بنگر فاطمه،صبر من کم شده در کنار تو من،قامتم خم شده مرو یا فاطمه۲ از چه یا فاطمه،شد بهارت خزان می روی کن نظر،غربتم شد عیان مرو یا فاطمه۲ می روی فاطمه،سوی خلد برین گرید از غم حسین،شده حیدر غمین مرو یا فاطمه۲ ای صبور علی،مرو از خانه ام می شود بعد تو،خانه غمخانه ام مرو یا فاطمه۲ گرد تو فاطمه،همچو پروانه ام به حق زینبت،مرو ریحانه ام مرو یا فاطمه۲ ماه رخشنده ام،یار رزمنده ام می روی فاطمه،از تو شرمنده ام مرو یا فاطمه۲ گشته ام فاطمه،دیده گریان تو حسن و زینبت،شد پریشان تو مرو یا فاطمه۲ https://eitaa.com/emame3vom/86365 .............. ۵۲ (حضرت زهرا س) شیعیان علی،شب غربت شده خانه ی مرتضی،غرق محنت شده آه و واویلتا۲ بیت مولی علی،شده غمخانه اش رفته از این جهان،نور کاشانه اش آه و واویلتا۲ علی بی فاطمه،جان او بر لب است در کنار حسین،خونجگر زینب است آه و واویلتا۲ خانه ی فاطمه،شده غرق محن از غم مادرش،خون بگرید حسن آه و واویلتا۲ بعد زهرا علی،قسمتش غم شده از غم همسرش،قامتش خم شده آه و واویلتا۲ روح صبر و رضا،می کند گریه ها خانه ی فاطمه،شده بزم عزا آه و واویلتا۲ همسر مرتضی،زیر خاک آرمید بر روی قبر او،اشک حیدر چکید آه و واویلتا۲ بهر زهرای خود،در عزا حیدر است زینب خونجگر،ذکر او مادر است آه و واویلتا۲ بهر زهرا بود،مرتضی بی قرار بعد زهرا شده،غربتش آشکار آه و واویلتا۲ ...................... . بعد زهرا دل،مرتضی خون شده دخت غمپرورش،زار و محزون شده مرتضی شد غریب۲ رفته از این جهان،بانوی خانه اش قبر زهرا چو شمع،علی پروانه اش مرتضی شد غریب۲ از غم فاطمه،اشک حیدر روان تا به محشر بود،قبر او بی نشان مرتضی شد غریب۲ بعد مادر ز غم،حسنش شد حزین در کنار حسین،زینبش شد غمین مرتضی شد غریب۲ از غم فاطمه،بزم ماتم به پاست علی مرتضی،گریه اش بی صداست مرتضی شد غریب۲ شه مشکل گشا،زانویش خم شده بعد زهرای خود،صبر او کم شده مرتضی شد غریب۲ شامل مرتضی،رنج و حرمان شده بعد زهرا علی،دیده گریان شده مرتضی شد غریب۲ خانه ی مرتضی،شده بیت الحزن بهر مادر غمین،هم حسین و حسن مرتضی شد غریب۲ ............................ . می دهم فاطمه،غسل تو نیمه شب آمده از غمت،جان حیدر به لب آه و واویلتا۲ ناله کم زن حسین،گریه کم کن حسن دیده گریان کنم،مادرت را کفن آه و واویلتا۲ می دهم غسل تو،ای گل چیده ام ریزد ای یار من،اشک از دیده ام آه و واویلتا۲ خونجگر از غمت،نور دیده شدم وقت غسل و کفن،قد خمیده شدم آه و واویلتا۲ آب ریزد کنیز،بر روی پیکرت شده هنگام غسل،خونجگر دخترت آه و واویلتا۲ شده ام فاطمه،دیده گریان تو گریه حیدر کند،بر یتیمان تو آه و واویلتا۲ ای صفای حرم،می روی از برم بی تو یا فاطمه،بشکسته پرم آه و واویلتا۲ بر علی فاطمه،تویی نور دو عین یاد غم های تو،نالد از غم حسین آه و واویلتا۲ https://eitaa.com/emame3vom/86365 .👇
گوش مرا کشیدند، گوشم به ربّنا خورد چشم گناهکارم، بر خانه ی خدا خورد چوب خطای خود را خوردم گله ندارم با گریه قلب تارم، آیینه شد جلا خورد مردم که خواب خوابند، سَرخورده ها می آیند این بنده را بغل کن، یک عمر پشت پا خورد آلوده دامنی را بین نجف خریدند تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد گر عبد هم نبودی، زحمت بکش گدا باش از زحمت علی بود، هر لقمه که گدا خورد هرکس علی ندارد، دستش نمک ندارد ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد زهرا بجای حیدر، مردانه پشت در رفت در شعله سوخت اما، سیلی که خورد ... جا خورد دعوا سر علی بود، با چل نفر در افتاد دیوار بی هوا زد ... از میخ، بی هوا خورد آن نانجیب نامرد، بد موقعی لگد زد ریحانه ی پیمبر، آنجا ز ساقه تا خورد حیدر عبای خود را انداخت روی زهرا او حرف محسنش را، زیر همان عبا خورد مادر که غصه اش را از بچه ها نهان کرد یک روز با قد خم، راهش به کربلا خورد آن تشنه ای که دورش، صد جرعه آب می ریخت از لشکری سنان و از پیرها عصا خورد صد بار بر زمین خورد پشت سر حسینش خنجر دوازده بار، روی سر از قفا خورد دنبال جا برای بوسه به پیکرش بود از بین نیزه ها دید، سر روی نیزه ها خورد ✍ .
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن ✍ ............. آرزوی ریزه خواران آستان مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام بُوَد این آرزوی قلبِ نوکر که در طیّ همه عمرش، سراسر فقط یک مرتبه زهرا بگوید الهی که ببینی خیر، مادر به خاکِ هِجر، بِنشسته نباشی به کس جز یار، دلبسته نباشی خوشا آنکه پس از یک عمر، بر او بگوید فاطمه، خسته نباشی زِ هنگامِ طلوعم تا غروبم پس از یک عمر که بر سینه کوبم الهی فاطمه، یک دفعه گوید من از تو راضی ام، فرزند خوبم .................. . ما را دم مرگ آبرو باشد کاش با دوست مجال گفت‌وگو باشد کاش عمری به هوای دل خود زیسته‌ایم جان دادن ما برای او باشد کاش آن لحظه که جان می‌رود از دست حسین! دیدار تو آخرین امید است حسین! تا همّت عشق است چرا منّت مرگ؟ باید به شهیدان تو پیوست حسین! .............. با عشق حسین، جان من شد آگاه ای مرگ ندارم از تو حتی اکراه! این جان مرا بگیر و تقدیمش کن در مجلس روضهٔ اباعبدالله ................. یا امام حسین آن روز که فرتوت و زمین گیر شدم با ذکرِ تو آماده ی تقدیر شدم ای کاش بگویم آنچه محلوجی گفت ((من هم درخانه ی حسین پیر شدم)) ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ ............... . عمريست به خوان تو نمك گير شدم دائم سر سفره ي شما سير شدم هر كس به رهي جواني خود را داد من هم دم خانه ي شما پير شدم هر كس به رهي جواني خود را داد من هم به ره عشق شما پير شدم .......... . خوش است سِبقه ی نوکر به شهرتش اینطور به لطف زینب کبراست قسمتش اینطور بزرگِ حلقه ی سینه زنانِ بزم حسین گرفت مزد خودش را ز حضرتش اینطور به لطف قیمه ی روضه، چه قیمتی شده بود که ماند در دل عشاق حسرتش اینطور ابوالشهید و مقامات او به جای خودش خلوصِ نوکری اش داد عزتش اینطور کشید بار غم روضه های زینب را که خم شد عاقبت کار، قامتش اینطور تمام سختی او را عقیله جبران کرد درآمد آخرِ سر از خجالتش اینطور ✍ * ابوالشهید خادم حضرت سیدالشهدا حاج علی اصغر قزوینی
۱۷ (حضرت زهرا س) ‏(٨بعد از شهادت) بعد تو فاطمه خون به دل حیدر است دیده گریان تو زینب بی مادر است گشته نالان تو دیده گریان تو وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه گردیده تنها علی بعد تو گشته است اسیر غم ها علی گل گلخانه ام رفتی از خانه ام وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه جان علی بر لب است خانه دار علی دختر تو زینب است می کند مرتضی گریه ی بی صدا وا مصیبت۲ بعد تو فاطمه قامت حیدر خمید بی تو یا فاطمه جز غم و محنت ندید بنگر غربتم غرق در محنتم وا مصیبت۲ بعد تو ای گلم خونجگرم فاطمه سوز غم های تو زد شررم فاطمه روی تو شد کبود خون دل من نمود وا مصیبت۲ @yaghubianreza
. رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ... تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش از خانه ی او جمع کنند البسه اش را مقصود، از این کار فراموشی داغ است تا گل نکند ، خاطره های متوفی ... بردند .... ولی علت رنجیدن زینب مویی ست که جامانده روی شانه زهرا در کرببلا رسم ولی جور دگر بود می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ... بردند هرآنچه به تنش بود به غارت یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا بانوی علی خصلت منت نکشیده افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ... ای کاش کنون که شده صد پاره تن او بر اهل و عیالش برسد پیرهن او... ✍ .
. روز تو رفتی و شده خون،دل حیدر برایت کنار پیکر تو،منم غم مبتلایت گل پرپر حیدر۲ نگر زهرا غریبم،ز داغت بی شکیبم شده یا فاطمه جان،غم داغت نصیبم گل پرپر حیدر۲ الا ای نور دیده،شدی از کین شهیده کنار پیکر تو،شدم قامت خمیده گل پرپر حیدر۲ تو بودی فاطمه جان،مرا محرم اسرار بسوزم فاطمه جان،به یاد در و دیوار گل پرپر حیدر۲ کنار جسم پاکت،بود جان بر لب من به همراه برادر،بگرید زینب من گل پرپر حیدر۲ زند بر سینه و سر،ز داغت نور عینم به یاد غربت تو،کند ناله حسینم گل پرپر حیدر۲ .................. . (حضرت زهرا س) ‏(۸ بعد از شهادت) صفای بیت حیدر،تو رفتی بی قرارم در این عالم پس از تو،کسی دیگر ندارم گل پرپر یا زهرا۲ تو بودی همسر من،همیشه یاور من دلم خون گشته زهرا،که رفتی از بر من گل پرپر یا زهرا۲ بیایم نیمه شب ها،کنار قبر پاکت سرم را فاطمه جان،گذارم روی خاکت گل پرپر یا زهرا۲ صفای خانه ی من،گل کاشانه ی من شده خانه پس از تو،دگر غمخانه ی من گل پرپر یا زهرا۲ به یاد غربت توست،حسین با اشک جاری برایت زینب تو،نماید سوگواری گل پرپر یا زهرا۲ کنار قبرت آید،حسن با چشم گریان نشیند در کنارت،علی با قلب سوزان گل پرپر یا زهرا۲ @yaghubianreza .👇
. ........ در بین دیوار و درِ خانه غوغا شد یک ضربه ی پا باعثِ قتل زهرا شد عصت کبریا مانده در زیر پا آه و واویلتا ۲ گفته‌ به حیدر که مرا کوثرِ خیر النسا در نیمه شب غسلم بده در نیمه شب دفنم نما با حسنین و زینبم یارانِ کم از پدرم بخوان نماز بر پیکرم بسپار مرا به مادرم اندر میان چل قبر در نیمه شب پنهان نما تا شیعیان از مرد و زن حرف دلم را بشنوند آیندگان پرسند چه ظلم کردند به دخت مصطفی تا شیعیان پرسند چه بود راز دل مادرمان ای مادرم فهمیده ایم سر دلت پی برده ایم از دست بسته ی علی از صورت و ضرب سیلی از پهلوی بشکسته ات از محسن نشکفته ات ای مادرم فهمیده ایم درس ولایت داده ای درس حمایت از ولی درس بصیرت داده ای در مکتب سیدعلی آن نائب آل علی در انتظار حجتیم آماده ی شهادتیم ......... قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نَمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم؟! نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه‌ی همسایه‌ایم؛ نان‌ و‌ مختصری عشق، اگر به سفره‌ی ما هست، از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده‌ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه‌ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم .