Karami_Shab_10_Moharam_1403.mp3
11.74M
🔊کربلا ارباب ما را نانجیبان میزدند
پیش چشم زینب و یاران چه آسان میزدند...
◾️ #روضه_امام_حسین
🎤#حاج_علی_کرمی
کربلا ارباب ما را نانجیبان میزدند
پیش چشم زینب و یاران چه آسان میزدند
پیرمردان تا شنیدند قتل او دارد ثواب
باعصا بر پیکر او از دل و جان میزدند
دیده ای بالاتر از این روضه که در قتلگاه
جامه از جسمش درآوردند و عریان میزدند
ضربه هایی که زدند از پشت سر بوده ولی
روبروی مادری گیسو پریشان میزدند
ده سوار آمد به میدان خواهرش از حال رفت
با سم اسبانشان بر جسم بی جان میزدند
دخترانش که ندیده سایه هاشان را کسی
از مسیر کربلا تا شام ویران میزدند
شامیان دیدند روی نیزه قرآن را که خواند
سنگ ها را بر سر و لبها و دندان میزدند
گریه ها در مجلس نامحرمان بالا گرفت
مثل اینکه خیزران بر روی قرآن میزدند
.
امام حسین ع
.
✅ چی شده گرفته دل...
▶️ #زمزمه #زمینه
💢 #حضرت_عباس علیه_السلام
چی شده گرفته، دل آسمون؟
صدای علمدار، نمیاد چرا؟
آبروی سقا، داره میریزه رو زمین
فوقف العباس! متحیرا
حیرونه
امید نا امیدا سرگردونه
هنوز یه قطره آب توو مشکش مونده
کاش یکی باشه مشک و برگردونه
لحظههای سختی شده، برای اباالفضل
بین هلهله گم شده، صدای اباالفضل
سه شعبه کجا و، چشای اباالفضل
ماه بنی هاشم روو زمینه و
شده بی علمدار، علم حسین
نگاه یه لشکر میره طرف خیمهها
دیگه بی پناهِ حرم حسین
غوغا شد
برای بردن سرش دعوا شد
تن برادر رشید زینب
توو علقمه مقطع الاعضا شد
زخمای تنِ اباالفضل، چقد بی شماره
گریه میکنه حسین و، کسی رو نداره
میگه پاشو عباس، حرم بی قراره
الهی برادر، بمیرم برات
چی سرت آوردن توی علقمه
مثه علی اکبر، تن تو رو بهم زدن
چرا آخه اینقدر بدنت کمه
بیچارهم
نمیتونم تن تو رو بردارم
دارن به اشک چشم من میخندن
پاشو آخه کیو به جز تو دارم؟
.👇👇
4_5814627210379662314.mp3
13.05M
#زمینه چیشده گرفته دل آسمون....
کربلایی مجتبی رمضانی
شب تاسوعا محرم ۱۴۰۳
یکشنبه ۲۴ تیر ماه 1403
4_5916037572991127596.mp3
29.76M
#زمزمه: چیشده گرفته دل اسمون
کربلایی مجتبی رمضانی🎤
شب نهم محرم 1402
چهاشنبه4مرداد ماه 1402
✍#یوسف_زندیه #محمدجوادصادقی
.
#نوحه_سنتی
#دیر_راهب
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو
زینب خونین جگر ،اندر اسارت می رود.
با تمام اهل بیت ، منزل به منزل میرود.
❤️
هست همراهش زنان وطفلهای داغدار .
بین آن نا محرمان،بر ناقه عریان سوار
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
بود سرهای بریده،در جلوی کاروان.
هر سری بر نیزه باشد،پیش چشم دختران.
❤️
ساز و سور نا طبل شادی ،می نوازند ظالمان .
از برای کشتن سلطان دین،شاه جهان.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
قافله را می برند ،در کوچه و بازارشان .
تا به بینند هر اسیری،غل به گردن در فغان.
❤️
آمد از صومعه برون ،راهب بدید یک کاروان.
هست هجده سر بریده،جمله بر نوک سنان.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
بین سرها دید یک سر ،قاری قرآن بود.
همچو نورانی وگو ،خورشیدو مه تابان بود.
❤️
گفت با شمر لعین ،این سر بده امشب به من.
اجرتش را درهم و دینار ، بستانی زمن.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
شمر د اد تحویل سر،بر راهب نیکو خصال.
راهب آورد سر به صومعه ،خانه خود با ملال .
❤️
شستشو بنمود راهب،از سر پرخون او.
چونکه مهمان آمده بهرش،عزیز است و نکو.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
درد دل کرد راهب آن شب ،با سر از تن جدا.
گفت بر گو کیستی،ای مظهر و نور خدا.
❤️
گفت ای راهب حسینم زاده پیغمبرم.
نور چشم فاطمه،هم یادگار حیدر.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
درزمین کربلالب تشنه جان دادم،بدان .
تا شوم شافع به روز ،واپسین بر شیعیان .
❤️
شد مسلمان راهب وهم شیعه و،یارحسین.
از سر شب تا به صبح ،صحبت نمود با نور عین.
❤️
🌴ای عزیر مصطفی
🌴ای شهید نینوا
حامدی
.........................
.
#شب_چهارم_محرم
#نوحه_سنتی #اصحاب
#حضرت_حر بن یزید ریاحی
#سبک_خیمه_ها_میسوزد
یابن زهرا یابن زهرا حر نالانم حسین
بگذر از جرم و گناهم من پشیمانم حسین
حر نالانم حسین من پشیمانم حسین
میکنی آقا حلالم جان زهرا مادرت
من خجالت میکشم از روی زینب خواهرت
جان زهرا مادرت رومگیر از نوکرت
حر نالانم حسین من پشیمانم حسین
روی مگردان ازمن امشب ای علی را نور عین
میزنم بوسه به خاک پای عباس حسین
ای علی نورعین یاحسین و یا حسین
حر نالانم حسین من پشیمانم حسین
من به درگاه پر از لطفت پناه آورده ام
شرمسارم روسیاهم کوله باری از گناه آورده ام
ای پناهم یاحسین بی پناهم یا حسین
حر نالانم حسین من پشیمانم حسین
آرزو دارم ببینم روی زانویت سرم
چشم به راه دیدنت هستم به شام آخرم
دست من دامان تو جان من قربان تو
حر نالانم حسین من پشیمانم حسین
#حسین_کریمی_نیا ✍
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#سبک_خیمه_ها_میسوزد_و_شمع_شب_تارم_تویی
.........
پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا
پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا
تا نماند بر دل ما آرزوی کربلا
از پر گهواره ام تا لحظه جان دادنم
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بوی اسفند عزا آمد
عطر سیب کربلا آمد
ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله
شد بهار غم آه از این ماتم
عالم آمد زیر این پرچم
می دمد بر جان ما صبح سپید کربلا
می رود هر لحظه ما با امید کربلا
تشنه آغوش یارم ای اجل مهلت بده تا بگیرد در بغل ما را شهید کربلا
بی قرارم ای کس و کارم من به این پرچم بدهکارم
دلتنگ دیدار توام دلگشایی کن یا حسین ما را کربلایی کن
عشق بی پایان ای جان جانان ای قرار قلبم حسین جان
یک گل میان علقمه فتاده دستش جدا بر روی خاک ابالفضل
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع_شب_تارم_تویی
👇👇
.
#شهادت_امام_سجاد
#نوحه
#سبک_همه_جا_کربلاست
سبک: همه جا کربلا .....
در مدینه خزان، شد گل باغ دین
پسر فاطمه سیدالساجدین
آنکه نامش بود همه جا با حسین
یا حسین یا حسین (2)
بسکه دیده غم و، رنج و داغ و بلا
شام غم شد بر او ، بدتر از کربلا
سر بابای او به روی نیزه بود
تن گلها شد از تازیانه کبود
در دلش آه غم بر لبش یا حسین
یا حسین یا حسین (2)
پای او در غل و ، دست او بسته بود
آه سوزانش از جگر خسته بود
خنده بر گریه ی، آل قرآن زدند
پیش چشمان او، به یتیمان زدند
خوانده قرآن ز نی بر تسلی حسین
یا حسین یا حسین (2)
تا به پایان عمر روز و شب گریه کرد
یاد هر لاله ی تشنه لب گریه کرد
هر کجایی که حرف از عطش بوده آب
می چکید اشک او یاد طفل رباب
که به میدان برد اصغرش را حسین
یا حسین یا حسین (2)
آنکه با خطبه اش داده بر ما پیام
که بود سرفراز، دین حق با قیام
داده پیغام خون از شهيدان عشق
بر همه عالم از کربلا و دمشق
شده فانی یزید مانده بر جا حسین
یا حسین یا حسین (2)
استاد : نعیمی✍
.
.
#امام_زمان
#دیر_راهب
#مناجات_انتظار
#گریز_به_کلیسا
بابای شیعه در دل صحرا چه می کنی
عمری بدون منزل و مأوا چه میکنی
هستی کجای مجلس ما، شاه بی کسم
در بین جمع؛ هستی و تنها چه می کنی
گفتی که با مریضی ما می شوی مریض
اصلاً بگو برای مداوا چه میکنی
داری برای درد همه، درد می کشی
با این همه مصائب دنیا چه میکنی
حالا که عمه راهی شام بلا شده
در لحظه ی جسارت اعداء چه می کنی
یک سر بزن به صومعه از جدّ خود بپرس
نور خدا میان کلیسا چه می کنی
یک شب تنور رفتی و یک شب سر درخت
دست کشیش صومعه حالا چه می کنی
با گریه، راهب از سر جدّت سوال کرد
در بین خارها، گل زهرا چه می کنی
ای سروری که زینت دوش پیمبری
بر روی نیزه، ماه دل آرا چه می کنی
سخت است دیدن سر همسر، به روی نی
پیش رباب و نجمه و لیلا چه می کنی
با مشک،کهنه زخم تو را شسته ام ولی
با زخم های تازه ی فردا چه می کنی
در کوچه ی یهودی و باران سنگ شام
در وقت کینه بر سر نی ها چه می کنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#نوحه_مهدوی
#زمینه
#امام_زمان
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نبودهای که هویدا کنم تو را
به امید طنین صدایت
به هوای نسیم هوایت
شده دربدر تو گدایت؛ آقا
السلام علی منتقم کربلا
السلام علی حبیبِ اهلِ البکا
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
________________
چون خاک میشود به رهت جان پاک ما
بگذار بگذریم و تو بگذر ز خاک ما
تا تکیه کردهایم در این ره به لطف دوست
از خصمیِ فلک نبُوَد هیچ باک ما
تو پناه همه ضعفایی
تو که علت قدرت مایی
تو تجلّی دست خدایی؛ آقا
حرّ و آزادهایم، چون به تو دل دادهایم
سربلندیم اگر پای تو افتادهایم
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
________________
عمری که صرف عشق نگردد بطالت است
راهی که رو به دوست ندارد ضلالت است
برخیز تا به پای شود روز رستخیز
وانگه ببین شهید غمت در چه حالت است
تویی خیرِ تمام عواقب
تویی مقصد و اینهمه طالب
به فدای تو حضرت صاحب؛ آقا
ساکن شهر نور، صاحب روز ظهور
محضر تو سلام میدهم از راه دور
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
*فرازهای اول در هر بند، مربوط به اشعار فروغی بسطامی میباشد
#حمید_رمی ✍
.👇
4_5838970178775288011.mp3
6.36M
|⇦•کیرفتهای زِدل کهتمنا کنمتو را؟..
#زمینه_مهدوی و توسل به حضرت #امام_زمان _ سید مهدی حسینی
#سبک_پیغام_کربلا_به_نجف_برد
.
#امام_زمان
ابر چشمان من پر از نم شد
خانه ام باز، خانه ی غم شد
به خودم آمدم ولی افسوس
دهه ی سوم محرم شد
جان زینب بیا که پیر شدیم
در فراق تو عمر ما کم شد
ما گنهکارها پشیمانیم
این خجالت غمی مکرم شد
با همان یاحسینِ اول ما
آنهمه عهد سست، محکم شد
فاطمه گریه کرد و تا دم صبح
با دمش چای روضه ها دم شد
خوش بحالش که در عزای حسین
هرکه نااهل بود، آدم شد
کربلای مرا درستش کن
حال و روزم خراب و درهم شد
من فدای سری که بر روی نی
سنگ ها خورد و نامنظم شد
دست زینب به نیزه ها نرسید
گرچه خیلی به سمت سر، خم شد
گفت رفتی اذیتم کردند
معجرم چند تکه پرچم شد
من به محمل ... تو بین دیر و تنور
دیدی آخر همان که گفتم شد!
#دهه_سوم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان
#کوفه
👇
.
#امام_حسین
کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین
اشک روی گونهام غلتید، گفتم: یا حسین
باد سرگرم نوازش بود با گلبرگها
باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین
ابرهای آسمان گلرنگ شد وقت غروب
رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین
رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت»
هر کبوتر آب مینوشید، گفتم: یا حسین
داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق
دانههایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین
نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دوبار
خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین
حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا
عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین
در طواف کعبۀ ششگوشه، از من بیدلی،
معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین
قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف
برگ قرآن را که میبوسید، گفتم: یا حسین
چشم در چشم برادر، دست در دست پدر
دختری معصوم میخندید، گفتم: یا حسین
شیرخواری نازنین با لایلایِ مادرش
در دل گهواره میخوابید، گفتم: یا حسین
از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم
هر کسی داغ برادر دید، گفتم: یا حسین
#محمدجواد_غفورزاده(شفق)
👇
.
#اربعین
دیگه امساله منو جواب نکن
دیگه با دوری منو عذاب نکن
به همه رفیقا گفتم که میرم
منو پیش رفقا خراب نکن
به اشکای شب سوم من
به حق این همه سینه زدن
نزار دوباره جا بمونم
با گریه این شعرو بخونم
من ایرانمو تو عراقی چه فراقی ....
بگیر از دلم یه سراغی. چه فراغی ...
////////////
ارباب ای عزیزترین کسم
دریاب. , به تو بنده نفسم
کاشکی با این نوکری ها
زودتر به خیمه ات برسم
منو تو بغل بگیر و سر براه کن
بین خوبا به من بدم نگاه کن
ای که تنها تکیه گاهمی تو دنیا
فکری به حال دل یه بی پناه کن
همه دلیل شیرینی زندگی من.
تلخی چای عراقیِ تو اربعینته
بخدا که با همه دنیا عوض نمی کنم
حس و حال بی نظیری که تو سرزمینته
نزار دوباره جا بمونم
با گریه این شعرو بخونم
کفران نعمت کردم. ببخش. آقا
اگر اذیت کردم ببخش اقا
با هر کسی غیر از تو زبونم لال
اگر رفاقت کردم ببخش اقا
#حسین_فتحی ✍
.👇👇👇
امام حسین ع
. |⇦•خوشا به پنجۀ راهب.. #روضه_متنی و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی ┅═┄⊰༻
.
#دیر_راهب
نقل است که سوی #شام روانه شدند، در راه به دیری رسیدند، فرود آمدند تا بخوابند، نوشتهای بر دیوار دیر بدیدند:
اترجوا امة البیت...
راهب را پرسیدند از آن خط و نویسنده آن؛ گفت: این خط پانصد سال پیش از آن که پیغمبر شما مبعوث شود اینجا نوشته بود.
سبط ابن جوزی مسندا روایت کرد از ابی محمد عبدالملک بن هشام نحوی بصری در ضمن حدیثی که چون آن مردم در منزلی فرود آمدند سر را از صندوقی که برای آن ساخته بودند بیرون آوردندی و بر نیزه نصب کردندی و همه شب پاس او را داشتندی تا وقت رحیل باز آن را در صندوق می نهادند. پس در منزلی فرود آمدند دیر راهبی بود سر را به عادت بیرون آوردند و بر نیزه نصب کردند و پاسبانان پاس می دادند و نیزه را به دیر تکیه دادند نیمه شب #راهب نوری دید از آن جا که تا به آسمان کشیده و بر آن قوم مشرف گشت و گفت:
شما کیستید؟
گفتند: اصحاب ابن زیاد.
پرسید: این سر کیست؟ گفتند: سر حسین بن علی بن ابی طالب و فاطمه دختر رسول خدا...
پرسید: پیغمبر خودتان؟!
گفتند: آری...
گفت: چه بد مردمی هستید، اگر #مسیح را فرزندی بود ما او را در چشم خویش جای میدادیم...
آنگاه گفت: شما میتوانید کاری کنید؟!
گفتند: چه کار؟
گفت: من ده هزار دینار دارم، آن را بستانید و سر را به من دهید، تاامشب نزد من باشد و چون خواستید روانه شوید آن را بگیرید...
پذیرفتند، #سر را را به او دادند و پول ها را بگرفتند راهب #سر را برداشت و بشست و خوشبوی کرد و روی زانو گذاشت و همه شب بگریست تا سپیده صبح بدمید.
گفت: ای سر من غیر خویشتن چیزی ندارم و شهادت می دهم به یگانگی خدا و این که جد تو پیغمبر او بود و شهادت می دهم که من خود بنده توأم، آن گاه از #دیر بیرون آمد و اهل بیت را خدمت می کرد.
ابن هشام در سیره گفت: #سر را برداشتند و روانه شدند چون نزدیک #دمشق رسیدند با یکدیگر گفتند: آن مال را زودتر میان خویش قسمت کنیم مبادا یزید بر آن واقف شود و از ما بستاند، پس کیسه ها را آوردند و گشودند و آن زرها سفال شده بود و بر یک سوی آن نگاشته: ( و لا تحسبن الله غافلا عما یفعل الظالمون ) و بر روی دیگر ( و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون ) پس آن ها را در بردی ریختند.
شیخ راوندی در خرائج این خبر را به تفصیل آورده است و در آن کتاب گوید:
#راهب چون سر شریف را به آن ها بازگردانید، از دیر فرود آمد و در کوهی تنها به عبادت پروردگار پرداخت و هم در آن کتاب گوید: که رئیس آن جماعت عمر سعد بود و او آن مال را از راهب بگرفت و چون دید سفال شده است غلامان خود را فرمود در نهر ریختند.
📕 دمعالسجوم، فصل یازده
📕 نفسالمهموم
🏷 #المصیبة_الراتبة
.
.
#امام_زمان
خدا به اضطرار مهدی عجّل فرج
به قلب بی قرار مهدی عجّل فرج
آقای ما خیلی غریبه عجّل فرج
یه عمره بی یار و حبیبه عجّل فرج
خدا به بی کسی آقام عجّل فرج
بزار دیگه برگرده بابام عجّل فرج
یه عمره آواره ی صحراس عجّل فرج
بابای ما غریب و تنهاس عجّل فرج
چرا امام ما شریده عجّل فرج
از دست شیعیان طریده عجّل فرج
اسیره تو زندون غیبت عجّل فرج
شده انیس درد و محنت عجّل فرج
عمریه از حقّش شده دور عجّل فرج
از شهر خود گردیده مهجور عجّل فرج
حقّ امامو غصب کردن عجّل فرج
به جاش خلیفه نصب کردن عجّل فرج
امام ما همش حزینه عجّل فرج
گناه شیعه رو می بینه عجّل فرج
شده دلش ازدست ما خون عجّل فرج
سدّ ظهورشه خطامون عجّل فرج
بیماره از بیماری ما عجّل فرج
اما نبودیم فکر آقا عجّل فرج
می بینه ظلم؛برشیعه ها رو عجّل فرج
میبینه بی کسی ما رو عجّل فرج
می بینه دینه غرق بدعت عجّل فرج
اسم آقا نیس توی هیئت عجّل فرج
می بینه فقر شیعیانو عجّل فرج
شیعه کشی توی جهانو عجّل فرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_یکم
#نوحه_مهدوی
#امام_زمان
#شور_پایانی
#عجل_فرج
خدا به اضطرار زینب عجل فرج
به قلب بی قرار زینب عجل فرج
به لحظه ی فرار زینب عجل فرج
به گیسوی سپید زینب عجل فرج
به حق دو شهید زینب عجل فرج
چقد بلا کشیده زینب عجل فرج
خدا به روضه های زینب عجل فرج
به درد بی دوای زینب عجل فرج
به زخم دست و پای زینب عجل فرج
به زخم رو جبین زینب عجل فرج
به قلب آتشین زینب عجل فرج
خورده کتک با کینه زینب عجل فرج
به چشم غرق خون زینب عجل فرج
به قامت کمون زینب عجل فرج
به داغ بی امون زینب عجل فرج
خدا به حق آه زینب عجل فرج
به جسم بی پناه زینب عجل فرج
به درد قتلگاه زینب عجل فرج
خدا به اضطراب زینب عجل فرج
به دست ِ در طناب زینب عجل فرج
مونده توی خرابه زینب عجل فرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇