eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
سید مهدی حسینی | شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 1445 ه.ق4_5819163507593057127.mp3
زمان: حجم: 34.29M
. در می زنم در رو به روم وا کن/امشب بیا قلبم رو احیا کن با واسطه دارم میام پیشت/امشب یه جور دیگه باهام تا کن یا رب به حق چادر خاکی/یا رب به حق خون رو دیوار یا رب به  حق دست و بازویی/که با غلاف افتاده بود از کار از معصیت ها پر شده/پرونده ی اعمال من یا رب خودت کاری بکن/امشب برای حال من یا ربنا فاغفر لنا با اینکه من رو توو گناه دیدی/باز فرصت تازه بهم میدی اینکه میذاری سینه زن باشم/یعنی گناه من رو ببخشیدی با دست خالی از در خونت/سائل مگه رفته نه واللهِ با اشک روضه سر به راش کردی/هر بار که بنده ت می‌ره بی راهه یا رب به حق گریه ی / زینب میون قتلگاه جوری بگیر دستامو که/دیگه نرم سمت گناه یا ربنا فاغفر لنا تشنم که میشه لحظه ی افطار/یاد لب خشک علمدارم دستامو می گیره ابوفاضل/وقتی گره میفته توو کارم یار رب به حق مشک صد پاره/یا رب به حق اشکای زینب از روی تل زینب می دید ،عباس/با صورت افتاد از روی مرکب یا غیرت الله پاشو که/دشمن کنار خیمه هاس پاشو ببین جسم حسین/رو خاک داغ کربلاس واویلتا واویلتا ✍ مشابه
. ( ) شهادت علیه السلام وقتی تو رو با طعنه آزردن پایِ برهنه کشیدن بردن حتماً بودی به یادِ اون روزی .... که بچّه‌ها تازیانه خوردن وقتی نمازتو شکستن آه دستاتو که تو کوچه بستن آه حتماً به یادت افتاد این روضه که نیزه‌دارا مستِ مَستن آه وقتی که زهر جیگرتو سوزوند آتیش دلِ حرمتو لرزوند حتماً به یادت افتاد این روضه شمر با لگد بدنو برگردوند کشیدنت پشتِ سرِ مَرکب یه عدّه گرگ‌صفتِ لامذهب حتماً به یادت افتاده وقتی .... مضطر شد عمّه جانتون زینب روزی که روضه‌ها نفس‌گیر بود وقتی بالا سرِ تو شمشیر بود حتماً به یادت افتاد این روضه سرنیزه با تَرقُوه درگیر بود دشمنتون زخمِ زبون می‌زد حرفاش آتیش به دلتون می‌زد حتماً به یادت افتاد این روضه به لب کسی با خیزرون می‌زد وقتی که افتادی رویِ خاکا صدا زدی واویلتا زهرا حتماً به یادت افتاد این روضه که با صورت خورده زمین سقّا شکرِ خدا که روزیمه روضه‌ت گریون میشم تا میگم از غربت الهی پایِ رکابِ مهدی بیایم بقیع با بیرقِ هیأت‌ آقام آقام آقام آقام آقام /۴/ ✍ .👇
. داری میری خدا نگهدارت مسافرم دست علی یارت دلم شده چند روزه بیمارت خدا نگهدار ببین دلم ز غصه صد چاکه صدای نالمون تا افلاکه «مادر»خوبمون زیر خاکه خدا نگهدار دارم برا تو روضه میخونم این خونه میشه بی تو زندونم همیشه چشم برا تو می مونم خدا نگهدار تموم باورم خدا حافظ خدا حافظ مادر ، وعده و دیدار ما به قیامت. فرزندان داغدا نمیدونم بودین بالا سر مادر یا نه؟ تموم باورم خدا حافظ یگانه گوهرم خدا حافظ عزیز مادرم خدا حافظ خدا حافظ خداحافظ خداحافظ .......................... خسته و آهسته از حس نهانش گفت و رفت راه را فهمیده بود و از گمانش گفت و رفت من به قربان صدایش جان مادر گفتنش تا دم رفتن به ما ، از بذل جانش گفت و رفت زندگی داد و مرا بر دامن عشقش کشید این اواخر از دلِ دامن کشانش گفت و رفت سال ها بر روی چشمانش حریر خنده بود اشکِ پنهان ، از مرام مهربانش گفت و رفت فکر می کردم که مادر تا همیشه ماندنیست اشتباهم را نگاه بی نشانش گفت و رفت آرزویش در زمین بودم نمی دانم چرا ناگهان از آرزوی آسمانش گفت و رفت دست کوتاهم نشد ، تا دامنش گیرم نرو از دل تنگش برای میزبانش گفت و رفت .................. بند 1️⃣ به مهر و وفای تو مادر قسم به صدق و صفای تو مادر قسم به آن شیره ی جان که دادی به من به سوز دعای تو مادر قسم توئی شمع رخشنده ی محفلم که گرم سخن با تو باشد دلم بند 2️⃣ به قدر و بهای تو مادر قسم به لطف و عطای تو مادر قسم به جنت که فرموده ختم رسول بود زیر پای تو مادر قسم به اشکی که آید به سوز و گداز ز چشمم برای تو مادر قسم تو در سینه ام صاحب خانه ای چو گنجی که باشد به ویرانه ای بند 3️⃣ به جاه و جلال تو مادر قسم به عز و بقای تو مادر قسم به شب زنده داری و لالای تو به آه و نوای تو مادر قسم به مهر علی کز تو آموختم به حب و ولای تو مادر قسم تو بودی چنان گوهر تابناک که رفتی ز دستم کنون زیر خاک بند 4️⃣ به صوت صدای تو مادر قسم به آه رسای تو مادر قسم به سرچشمه ی فیض دستان تو به یزدان خدای تو مادر قسم نگردد فراموش من قدر تو به سوگ عزای تو مادر قسم چنین گفت ( طالع ) به آه و فسوس چو گل قبر مادر ببوی و ببوس ...........‌‌‌‌‌ 👇
. و آیت الله رئیسی رئیسی ای سید محرومان شهید جمهوری این ایران خوش اومدی به حرم سلطان خدانگهدار نگاهی ام کنی به ما خوبه ببین دلا از غمت آشوبه غمت داره به سینه میکوبه خدانگهدار راحت شدی از طعنه ها سید از تهمت و از ناسزا سید از بار تهمت زدنا سید خدانگهدار بند دوم چشم و چراغ رهبرم برگرد ضیای چشمای ترم برگرد دلخوشیه اهل حرم برگرد بلند شو سید اومدی توی خونه باور کُن اول راهه خستگی تو در کن تو بغل امام رضا سر کن بلند شو سید بلند شو کن یک نفسی تازه روح بلند تو توو پروازه راه زیارت رضا بازه بلند شو سید بند سوم حتما توی لحظه های آخر که سوخت تن تو با دله مضطر افتادی یاد خونه ی حیدر وای مادر من ما بین شعله ها تو اون دودا افتادی یاد روضه ی مولا میگفتی مادر من ای زهرا وای مادر من پیش امام رضا  داری میری با خیل جمع شهدا میری این شب جمعه کربلا میری منم دعا کن بند چهارم اگه که بین الحرمین رفتی زیارت نور دو عین رفتی پابوس عباس و حسین رفتی منم دعا کن توو حرمش با اقا خلوت کن پیش آقا منم ضمانت کن قیامتم من و شفاعت کن منم دعاکن یه سر به قتلگاه برو امشب همونجایی که عمه جان زینب رسیده بود جونش دیگه برلب حسین مظلوم کنار جسم غرق خون مضطر میدید حسین و با تن بی سر به زیر تیغ و نیزه و خنجر حسین مظلوم ✍ .
. ارواحنا_فداه ۵۳۴ کجایی ای جانم نثار تو قرار من دل بی قرار تو کعبه بوَد چشم انتظار تو بقیه الله یابن الحسن بگو کجا هستی کنار مرقد رضا هستی یا در نجف یا کربلا هستی بقیه الله از خرمنت یک خوشه می‌خواهم زیارت ششگوشه می‌خواهم **** کِی میشه که ای یوسف زهرا روضه بخونی تو برای ما از غصه های زینب کبرا بقیه الله بگی چی شد توو گودیِ گودال بگی برامون از تن پامال بگی چطور فاطمه رفت از حال بقیه الله روضه بخون ای که رُخت بدره والشمر جالسُ علی صدره **** ✍ ............................. ‍ ‍ . علیه السلام سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍
. سلام_الله_علیها ۵۴۱ منم که دل به زلف تو بستم از هدیه ام به تو خجل هستم این دو پسر باشد همه هستم عزیز زینب این دو پسر رو بر تو آوردند سر تا به پا،پاتا به سر دردند آمده و دور تو می گردند عزیز زینب بنگر تو بر چشمان گریانم قلبم مسوزان ای حسین جانم **** سربسته میگم اگه بمونن هر دو خجالت می کشن از من مثل روزی که تو کوچه حسن دید مادر افتاد مگه یادت رفته داداش اونجا بین درو دیوار مادر تنها ازضربت لگد فتاد از پا به روش در افتاد یادته ای نور دل حیدر بودیم هم شرمنده از مادر **** بذار نباشن لحظه ی آخر وقتی که معجر می کِشن از سر اینا نبینن گریه ی مادر امید زینب بذار برن این دو گلم ای یار تورو قسم بخون رو مسمار تاکه نبینن منو تو بازار امید زینب راضی مشو دو پسرم باشن رقاصه ها دور و برم باشن **** .
سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ نگاه بي رمق داري مادر داري ميشي از تشنگي پرپر كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم نداره مادر تو تقصيري نه آبي هست تو خيمه نه شيري جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم هم قحط آبه هم هوا گرمه حتّي تو سايه خيمه ها گرمه بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن خدا مي دونه كه چقدر پَـستن با اين كه زير دِين ما هستن سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن ---------------------------------- آماده شو بايد بري ميدون برو كه توو آغوش باباجون ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من خدا بزرگه ، هستيِ مادر شايد دلي ميون اين لشگر با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من چيزي نگذشت... به حال يك باباي شرمنده كسي بلند بلند نمي خنده برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم شدي فدا بابا تو و خوشحالي بازوي بابات زخمه ، يارالي من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم ------------------------------------- سبک یه قلب مبتلا تو این سینه ست
. اگر چه سر تا پا همه دردم با صد امید رو بر تو آوَردم تو خوبی کردی من بدی کردم الهی العفو عهدی که بستم با تو بشکستم از پا نشسته ام بگیر دستم عفو تو باشد همه‌ی هستم الهی العفو کریمی و رئوف و رحمانی از منِ عاصی رو مگردانی مولای من اِلهَنا العفو **** آمده ام با کوهی از عصیان اِلهِ من به حرمت قرآن مرا ببخش ای ولی سبحان الهی العفو عبد فراری تو برگشته برگشته با دو چشمِ تر گشته از معصیت‌ها گشته سر گشته الهی العفو آمده ام با جرم بسیارم خدای من تنها تو را دارم مولای من اِلهَنا العفو **** یارب بحقّ احمد مختار تو را قسم به حیدر کرّار به مادری که خورده بر دیوار الهی العفو اگر چه من عبد گنهکارم اگر چه مستحق در نارم امّا خدا حسینو دوس دارم الهی العفو بحقّ آقایی که بی سر شد میان گودی پاره حنجر شد مولای من اِلهَنا العفو **** ✍ 👇
سید مهدی حسینی | شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 1445 ه.ق4_5819163507593057127.mp3
زمان: حجم: 34.29M
. در می زنم در رو به روم وا کن/امشب بیا قلبم رو احیا کن با واسطه دارم میام پیشت/امشب یه جور دیگه باهام تا کن یا رب به حق چادر خاکی/یا رب به حق خون رو دیوار یا رب به  حق دست و بازویی/که با غلاف افتاده بود از کار از معصیت ها پر شده/پرونده ی اعمال من یا رب خودت کاری بکن/امشب برای حال من یا ربنا فاغفر لنا با اینکه من رو توو گناه دیدی/باز فرصت تازه بهم میدی اینکه میذاری سینه زن باشم/یعنی گناه من رو ببخشیدی با دست خالی از در خونت/سائل مگه رفته نه واللهِ با اشک روضه سر به راش کردی/هر بار که بنده ت می‌ره بی راهه یا رب به حق گریه ی / زینب میون قتلگاه جوری بگیر دستامو که/دیگه نرم سمت گناه یا ربنا فاغفر لنا تشنم که میشه لحظه ی افطار/یاد لب خشک علمدارم دستامو می گیره ابوفاضل/وقتی گره میفته توو کارم یار رب به حق مشک صد پاره/یا رب به حق اشکای زینب از روی تل زینب می دید ،عباس/با صورت افتاد از روی مرکب یا غیرت الله پاشو که/دشمن کنار خیمه هاس پاشو ببین جسم حسین/رو خاک داغ کربلاس واویلتا واویلتا ✍ مشابه
. ارواحنا_فداه ۵۳۴ کجایی ای جانم نثار تو قرار من دل بی قرار تو کعبه بوَد چشم انتظار تو بقیه الله یابن الحسن بگو کجا هستی کنار مرقد رضا هستی یا در نجف یا کربلا هستی بقیه الله از خرمنت یک خوشه می‌خواهم زیارت ششگوشه می‌خواهم **** کِی میشه که ای یوسف زهرا روضه بخونی تو برای ما از غصه های زینب کبرا بقیه الله بگی چی شد توو گودیِ گودال بگی برامون از تن پامال بگی چطور فاطمه رفت از حال بقیه الله روضه بخون ای که رُخت بدره والشمر جالسُ علی صدره **** ✍ ............................. ‍ ‍ . علیه السلام سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ ........ سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------
‍ . علي اكبرم خداحافظ مؤذّن حرم خداحافظ شُكوه لشگرم خداحافظ علي اكبر برو جوون خوش قد و بالا برا وداع توو خيمه ي ليلال چجور ازت دل بكنم بابا علي اكبر چقدر برا تو خون دل خُوردم حالا تو رو به مقتل آوُردم با رفتنت بدون منم مُردم اي حاصل من محاسن و موهام سفيد ميشه تو كُشته شي بابات شهيد ميشه اميد زينب نا اميد ميشه دريادل من ------------------------------------- وارث روضه هاي زهرا شد يه كوچه بين كوفيا وا شد تو چند دقيقه اِرباً اربا شد با ظلم دشمن نيزه اومد به سمت پهلوشو شمشير شكاف داد طاق ابروشو از خُون حنا بَستن به گيسوشو هلهله كردن خودش رو كه بهش رسوند باباش پاشيده بود از همديگه اعضاش يك كربلا علي جلو چشماش شهيد شد آخر آتيش به دشت كربلا مي زد از پرده ي جگر صدا مي زد هي ناله ي وا ولدا مي زد غريب مادر ------------------------------------- سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ .
امام حسین ع
#خوش آمدی تو از سفر بابا.. #حاج_حسن_جمالی #روضه و #زمزمه_حضرت_رقیه سلام الله علیها به نفس مرحوم حا
. چه خوب میشد الان حرم بودم مهمون شاه با کرم بودم دخیلِ صاحبِ عَلَم بودم   جاموندم امسال از خرمنِ تو خوشه‌چین بودم زائر صبح اربعین بودم پا سفره ی امّ البنین بودم   بودم سبک‌بال غَم پُشت غَم نشسته رو سینه‌م میرم یه گوشه تنها می شینم تصویر کربلا رو می بینم    گریه م میگیره یادش به‌خیر اون اربعین‌هایی که کردی در حَقّم تو آقایی به یاده گریه هام توو تنهایی گریه م میگیره ________________________________ هی غصّه خوردیم این شب و‌ روزا توو کربلای با صَفات آیا ؟ فقط برا ما جا نبود آقا؟   دورت بگردیم درسته که دلامون آشوبه همه‌ش برات توو سینه میکوبه هرچی‌که‌تو‌بخوای‌همون‌خوبه  دورت‌بگردیم ماهام مثه بقیّه دل داریم از دوری کربلا می‌باریم سرروی‌زانومون‌که‌میذاریم  به یادتونیم فدای نور صورت ماهت بااینکه نیستم یار دلخواهِت منو به خاکبوسی درگاهت کِی می‌رسونیم؟ _______________________________ سلام عزیز مادره زینب سلام شهید بی سره زینب بلند شو ای برادره زینب  لشگرت‌اومد شهیدقطعه‌ی‌قطعه‌ی‌گُودال حالا که اومدم پریشون‌حال میشه بیـای برای اِستقبـال؟ خواهرت‌اومد باور میکردی من زمین‌گیرشم؟ یه مرتبه شـکسته‌شم؛پیرشم اسیر دست غُل و زنجیرشم... ای کوه‌غیرت باور میکردی من گرفتارشم؟ کَت‌بسته؛راهی سمتِ بازارشم یا وارده مجلس اغیارشم؟...  ای کوه غیرت خبر داری ای دلبره زینب؟ چها گذشت به معجره زینب به عشق تو شکست سر زینب... آرامش من کجان جوونهای بنی هاشم؟ عبّاس و عون و جعفر و قاسم که دور من میچرخیدن دائم... آرامش من دنیا توچشمم تیره و تار شد وقتی که شمر قافله سالار شد زَجرِقَسّیُ‌القَلب‌جلودار شد... عذاب کشیدیم رو لاله‌ی گوشهایی پاره ست لخته ی خون بجای گوشواره ست این قافله چل روزه آواره‌ست...همه بریدیم .