eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. ‌بیست عمل براي خشنودي #امام_زمان (عج) 🔹۱. هر روز صبح كه از خواب بيدار مي شويد به امام زمان سلام ك
. . بسم الله الرحمن الرحيم آنکه از هجر صحبتش کم شد خواه و ناخواه عزتش کم شد میخورد برزمین هرآنکس که با کریمان رفاقتش کم شد سفره ما به نام مهدی نیست بی سبب نیست برکتش کم شد ما نه کاری برای او کردیم و نه از طول غیبتش کم شد نه گره باز شد ز کار فرج نه که اصلا ز غریتش کم شد بشنو باور نکن اگر گفتند به گدایان عنایتش کم شد آبرویش به باد خواهد رفت دل که شوق زیارتش کم شد همه لطف حسین بوده اگر نوکرش بار زحمتش کم شد آفتاب هدایت است حسین معنی مهدویت است حسین .
. . ▶️ یا رفتنم ز کوی خودت را محال کن یا سرنوشتِ این همه هجران وصال کن دل خانه ی تو بود، ولی جای غیر شد بی بند و باری دل ما را حلال کن ⏹ ▶️ نگاه ابريم غم دارد، امشب كه هر دم اشك نم نم دارد،امشب قسم بر ماه رويت،قاب چشمم! فقط عكس تو را كم دارد ،امشب ⏹ @emame3vom ▶️ در چرخ امامت است انجم مهدی ماه فلک یذهب عنکم مهدی تنها دو نفر شبیه احمد هستند اول علی اکبراست و دوم مهدی ⏹ . ▶️ تا چند پی نام و نشانی باشیم یا در طلب جهان فانی باشیم حالا که رسیده وقت بیعت با عشق عشق است که صاحب الزمانی باشیم ⏹ ▶️ تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را ... از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» ⏹ .
امام حسین ع
زمزمه سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه #امام_زمان #همسرانه
👆 (عج) - مناجات در آرزوی رویت ، جان ها به لب رسیده کی می شوی هویدا ، ای یوسف ندیده کی می شود ز فیض ، انفاس دلنشینت بر جسم عاشقانت ، جانی دگر دمیده آن صوت دلربایت ، آن بانگ نازنینت از بیت حی داور ، کی می شود شنیده کی می شود که گیری ، هم ذوالفقار حیدر هم بیرق حسینی ، ای نور هر دو دیده کی می شود که آیی ، ای میر بی قرینه بر انتقام مادر ، تیغ از کمر کشیده کی می شود که آیی ، گیری از آن دو جانی تو انتقام زهرا ، آن مام قد خمیده کی می شود بیایی ، بر انتقام جدت آن پادشاه عطشان ، آن ماه سر بریده بر انتقام زینب ، بر گو که کی میایی او که که ز غصه ها زد ، موی سرش سپیده بر انتقام طفل ، سه ساله ی حسینی آن که به خار صحرا ، در نیمه شب دویده یابن الحسن کجایی ، داد از غم جدایی یابن الحسن کجایی ، کی میشود بیایی .
. بسم الله الرحمن الرحیم به نام خالق عالم، به حق حضرت سرمد بیا که سینه ی ما پُر شد از مصیبت بی حد اگرچه قسمت این دل، همیشه بوده جدایی زبان به شکوه ندارم، هر آنچه یار بخواهد رسیده ام به ته خط، ولی برای رضایت نشد دلم به خلاصیِ از گناه، مقید همیشه نامه ام آزرد قلب فاطمی ات را ولی دوباره نکردی مرا ز خانه ی خود، رد نشسته ام به دو چشم پُر آب تا که بمیرم به پای روضه ی جانسوز جعفر بن محمد رئیسِ مکتب حق باشی و غریب؟! بمیرم نه زائری، نه رواقی، نه گنبدی و نه مرقد خیال کن سرِ پیری میان سجده که هستی کسی به چکمه به روی عبات پا بگذارد دوباره واژه ی چکمه مرا رساند به گودال به روی عرش برین شمر... وای فاطمه آمد .
. 🌷 من حاضرم این چشم ترم را بدهم در راه وصال تو سرم را بدهم گفتم که شود جمعه شما می آیی ... حالا چه جواب دخترم را بدهم شاعر: . 🌷 بیا بردار هر چه راه کج را بگو ماهیّت احرام و‌حج را بیا تفسیر کن با لحن نابت دعای ندبه و عهد و فرج را! شاعر: . 🌷 به انتظار قدومت ز دیده خون آید ز هجر روی تو غم بر دلم فزون آید بدون یاد تو گر یک نفس فرو ببرم نخواهم آن نفس از سینه ام برون آید شاعر: . 🌷 هر لحظه برای جلب نورو برکات دوری ز بلاهاو رسیدن به نجات دل دل نکن ای دوست دمادم بفرست بر خاتم انبیا محمد صلوات شاعر: .
. دلم با عشق تو غرق امید است حضورت معنی ِصبح سپید است بگو قربانی ات باشم! که تنها در اینصورت برایم روزِ عید است! .
. بسم الله الرحمن الرحيم آقا دل شکسته ما را نمیخری؟ ظرف ترک ترک شده از ما نمی خری؟ مرجوع شد به هر که دلم را فروختم کالای دست چندم ما را نمی خری؟ با رشته های اشک به بازارت آمدم از ما کلاف یوسف زهرا نمی خری؟ از من عبور می کنی و داد میزنم نوکر برای خانه ات آقا نمیخری؟ امروز با یقین که به دردت نخورده ام شاید اگر به خاطر فردا نمی خری؟ عمری به عشق نوکری تو دویده ام حالا که اوفتاده ام از پا نمی خری؟ .
. بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... ... کور بودم که تو را نشناختم، عیب از من است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها .
. بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باز هم، صحبت فرداست قرارِ ما ها باز هم، خیر ندیدیم از این فرداها چقدر پای همین وعده‌ی تو پیر شدند جگر "مادرها" موی سر "بابا ها " سیزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود پس چه شد آمدنِ آن نفرِ فردا ها سیزده قرن، نفس‌هایِ زمین پر شده از... "پسر فاطمه"ها ای "پسر زهرا"ها سیزده قرن، تو آن جایی و ما این جائیم چه کنم راه به آن جا ببرند این جاها خُب بگوئید بمیرید اگر قسمت نیست دیدن یک نفر از... یک نفر از آقاها باز کُرسی زمستانی ما گرم نشد باز هم سرد گذشتند، شب یلداها ⏹
. بسم الله الرحمن الرحيم زود برگرد کریمانه که فردا دیر است با گریبان تنم دست اجل درگیر است همه در ظل عنایات تو سرگرم خودند انتظار فرجت آیه بی تفسیر است مستعد بهر ظهور تو نگشتم که دعا حبس در معصیت من شده بی تاثیر است چه شد این ظرف وجودی که سرای حق بود از طعام گنه و کاذب گندم سیر است تو کنار من و من در پی تو می گردم جای شکرش بروم جای دگر، تکفیر است موی پیشانی من دست تو را می خواهد پای من در حرمت طالب یک زنجیر است گر نظر از سر رحمت به دعایم نکنی کار من تا به قیامت به رضایت گیر است . صاحب نفسا وقت سحر ياد زما کن در بين قنوتت من آلوده دعا کن در هم بخر اين بارِ به هم ريخته ام را کمتر گل زيباى خود از خار جدا کن کشکول گداى سر راه تو گرفتم که گاه کريمانه نگاهى به گدا کن از دست گنهکارى خود خسته شدم من اين مرغک پر بسته ز هر دام رها کن دل مرده ام اى يار مسيحا نفس من هوئى بکش و حاجت اين خسته روا کن آخر بشود دورى تو قاتل جانم با يک نظرى درد نفس گير دوا کن جا مانده ام از قافله ى سرخ شهيدان راهى دل ما را به مسير شهدا کن اى زائر شش گوشه بيا يک سحرى را ما را ز کرم در به در کرببلا کن . سرد و بی روحم ببین دنبال درمان آمدم سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم بند دنیا بودم و عقبی فراموشم شده دور ماندم از تو با حال پریشان آمدم این هوای نفس من دارد زمینم میزند دست گیرم باش آقا بین خوبان آمدم کم محلی کردنت آتش به جانم میزند دلشکسته هستم و با چشم گریان آمدم با گناهانم دلت را من زیاد آزرده ام یک نگاهی کن که حالا بهر جبران آمدم سائلی دربه درم دارم به لب ذکر رضا در میان روضه ها با اذن سلطان آمدم یادم آمد آن شبی که از دم باب الجواد حاجتم را گفتم و تا پای ایوان آمدم گفتم آقا کربلا میخواهم از دست شما چشم وا کردم حریم شاه عطشان آمدم پر شد از شمشیر و نیزه قتلگاه و خواهری می دوید و ناله میزد ای حسین جان آمدم .
. قلبمان را خالص و مرغوب کن خالی از دلتنگی و آشوب کن خسته و افسرده ایم آقا بیا... با ظهورت حالمان را خوب کن! شاعر: .
. (عج) - وداع با رمضان آخر ماه شد و ماه نیامد آخر سی سحر ناله زدیم آه نیامد آخر با کلافی سر بازار نشستیم ولی حیف شد یوسفم از چاه نیامد آخر جان ما از غم دوریش به لب آمده است صاحب غیبت جانکاه نیامد آخر شام هجران رخش از سر ما رخت نبست فجر امید سحرگاه نیامد آخر ترسم این است دوباره به تباهی بروم مشعل و روشنی راه نیامد آخر *** روضه قتلگه جد غریبش سخت است ای خدا حضرت خونخواه نیامد آخر! مرکبش خونی و بی صاحب و گریان برگشت ذوالجناحا، ز چه رو شاه نیامد آخر؟ .