eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نفس نفیس مصطفی یا علی  کعبه گرفت از تو صفا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  تو در زمین و آسمان رهبری  عقده گشای دل پیغمبری  تو شهر علم نبوی را دری  پشت نبی روی خدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  یاد تو ذکر لب خاموش من  مدح تو هنگام سخن نوش من  لحمک لحمی است دُر گوش من  از لب ختم الانبیا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  وجه خداوند تعالی تویی  غیر نبی بر همه اولا تویی  شیر خدا علی اعلا تویی  یار نبی در همه جا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  ای حرم از مقدم تو محترم  مادر تو زاده تو را در حرم  مکه ز میلاد تو رشگ ارم  جان جهانت به فدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  ما زترابیم و تویی بو تراب  ما همگان ذره و تو آفتاب  آیه ی مدح تو بود در کتاب  نص صریح انما یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  بعد نبی حضرت خیرالانام  فاطمه را کیست بجز تو امام  ای بتو از قادر منان سلام  تویی تویی تو مقتدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  گاه سخن نوش محمد تویی  یار و هم آغوش محمد تویی  بت شکن دوش محمد تویی  به بیت ذات کبریا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  با که نبی همدم و همراز بود؟  بیت که بر بیت خدا باز بود؟  دین زنبرد که سر افراز بود؟  نبی که را گفته ثنا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  کی به احد جان نبی را خرید؟  کی به احد جز تو نود زخم دید؟  بدر به شمشیر که فتح آفرید؟  جز تو که بد شیر خدا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  جز تو خدا را که ید و عین بود؟  مهر که غیر از تو بما دین بود؟  بازوی کی، بازوی ثقلین بود؟  در صف پیکار و غزا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  ای که خرد گشته بوصف تو گم  آیه اکملت لکم دینکم  مدح چه کس بوده به صحرای خم؟  از تو نمی شوم جدا یا علی  یاعلی و یاعلی و یاعلی .
سوزم و سازم و ناید ز درون فریادم کاش من زودتر از فاطمه جان می دادم از زمانی كه شریك غمم از دستم رفت هر دم آید غمی از نو به مبارك بادم تا قیامت نه، پس از واقعه ی محشر هم ناله ی یا ابتایش نرود از یادم مرگ در خانه ی بی توست مرا در شب تار بِهْ از آن روز كه در كعبه ز مادر زادم کاش روزی که زدی ناله کنار دیوار چون در سوخته می سوخت همه بنیادم كس نداند كه در آن دم به تو و من چه گذشت تو نفس می زدی و من ز نفس افتادم خصم خوشحال كه بال و پر من بشكسته رفتی و از غم خود كرده ای دشمن شادم 👉 .
. مناسبتهای در یک شعر ماه پرفیض رجب، ماه نبی، ماه خداست ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن ماه آنکس که به حق واصل واز خویش جداست ماه میلاد شریف دو محمّد دو علی که پر از جلوۀ ماه رخشان ارض و سماست (اولین روز از) این ماه، جمال ازلی در تماشای رخ حضرت باقر پیداست دوم ماه رجب عید بزرگی دگر است عید میلاد علی‌ بن‌ جواد بن رضاست سوم ماه رجب آن دهمین حجب حق جگرش لختۀ خون از شرر زهر جفاست دهم ماه رجب با گل رخسار جواد موج‌زن رایحۀ عطـر ولایت به فضاست بارک‌الله که در سیزده ماه رجب عید میلاد علی، مظهر رب الاعلاست کعبه آغوش گشوده چو گریبان از هم که ز قلب حرم‌الله، علی عقده‌گشاست صاحب‌خانه ندا داد که ای بنت اسد خانه از ماست ولیکن متعلق به شماست قدر و جاه تو بود فوق مقام مریم پسر تو علی است و پسر او عیساست نجل پاک تو امام است به نجل مریم گرچه او مریم و عیساش پیام‌آور ماست این پسر رکن و مقام است و حطیم و زمزم این پسر حجر و حجر، مروه و مسعا و صفاست نیمۀ ماه رجب روز وفات زینب او که دخت علی و مادر صبر است و رضاست زینب، آن فاتح میدان اسارت که هنوز زنده از خطبۀ او واقعۀ کرب‌و‌بلاست شیردخت علی و فاطمه و اخت حسن که حسین دگر است و نفسش عاشوراست بیست و پنج رجب از بهر محبان علی روز اندوه و غم و ناله و اشک است و عزاست روز آزادی زندانی زهرای بتول روز قتل خلف حضرت صادق، موساست گوییا در دل تاریک سیه‌چال، هنوز بانگ العفو بلند از دو لب آن مولاست آن که دربارۀ وی آمده ساق مرضوض چشم‌ها گر ز غمش خون بفشانند رواست روز بیست و ششم ماه رجب داغ پدر بر دل و بر جگر سوختۀ شیر خداست بر دل ختم رسل داغ ابوطالب ماند آن که ایمانش فوق همۀ ایمان‌هاست بیست و هفت رجب است عید بزرگی دیگر عید مزمل و مدثر و نور و طاهاست عید بعثت که نبی رخت رسالت پوشید به! چه عیدی که به از عید صیام و اضحاست عید پرواز بشر، عید نزول قرآن عید نابودی بت، عید تجلای خداست بیست و هشت رجب آغاز فراقی‌ست بزرگ که حسین‌بن‌علی عازم دشت و صحراست کاروان پسر فاطمه هنگام سحر سر به کف دارد و عازم به سوی کرب‌و‌بلاست عزم حج دارد و در اول ره می‌بیند قتلگاه است بر او مروه، صفا تشت طلاست هم‌قدم زینب و عباس و علی‌اکبر پیش رویش علی و پشت سر او زهراست گاه بر فرق علی‌اکبر خود می‌نگرد گاه می‌گرید و چشمش به دو دست سقاست گاه در سینه کند نوک سنان را احساس گاه بیند که بریده سر پاکش ز قفاست سر به کف داشتن و تیر گرفتن به جگر سپر سنگ شدن حج امام شهداست «میثم!»آن تربت شش‌گوشه بود در بر تو وای من! از چه ندیدی حرم یار کجاست؟ (استاد حاج ) .
(علیه السلام) مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی کرم نمودی و گفتی بیا ،پذیرفتی تو شهریار وجودی به رأفتت نازم که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی در این چمن گل بی عیب می خرند ولی مرا تو با همۀ عیب ها پذیرفتی کرامت تو به من مهلت سوال نداد که خود صدا زدی و بی صدا پذیرفتی جحیم از گنه من به تنگ آمده بود تو در بهشتِ حریمت مرا پذیرفتی به رأفت تو بنازم که با تمام بدی مرا در این حرم باصفا پذیرفتی تو زاده ی علی مرتضائی و همه را به شیوه ی علیِ مرتضی پذیرفتی به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی منم کسی که امام رئوف راهم داد تویی که «میثم» بیچاره را پذیرفتی ✍  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 👇
.  ای ز سـر تـا بـه قـدم جـانِ اباعبدالله روح پیغمبــر و ریحــان ابــاعبـدالله   سیـرتت سیـرت پیغمبر و بازوت علی صـورتـت روضـۀ رضـوان ابـاعبدالله   چشم و ابرو،قد و بالا، سر و صورت، خط و خال نـور و مـزّمّل و فــرقان ابــاعبـدالله   همه دم عاشق سرباختن و جان دادن همه جـا گـوش بـه فرمان اباعبدالله   هر که بـر دامـن تو دست توسّل آرد دست آورده بــه دامـان ابــاعبدالله   حیف،پیشانی تو ای مهِ خورشید جمال چـاک شـد مـثل گـریبــان اباعبدالله   داشتی جان به لب از تشنگی و می‌گفتی بـه فـدای لـب عطشـان ابـاعبـدالله   جان شیـرین تـو ای مصحف ارباً اربا بــارهـا گشـت بـه قـربان اباعبدالله   تن صدچاک تو را دیده،همه می‌گفتند پــاره پــاره شـده قــرآن ابـاعبدالله   ای به خون خفته لب تشنه ز جا خیز و بنوش آب از دیــدۀ گــریـان ابـاعبـدالله   تن صد چاک تو پاشیده شد از هم به چه جرم؟ چه گنـه داشتـی ای جـان اباعبدالله   «میثم»سوخته دل لحظۀ شرح غم تو سـوخته بـا دل ســوزان اباعبدالله ✍ 🎤 👇
. دیده شد دریای اشک و عقده از دل وا نشد ماه گم گردید و امشب هم اجل پیدا نشد آنچنان کاندر جوانی قامت من گشت خم روز پیری هیچکس اینگونه قدش تا نشد تا سحر شب را بسر بردم بحال احتضار هیچکس حتی اجل حال مرا جویا نشد روز روشن خانه‌ام را از جفا آتش زدند این چنین بی حرمتی با خانۀ اعدا نشد بهر ذی القربی موّدت خواست قرآنت ولی جز به قلب من ادا حق ذوی القربی نشد کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولی شادمانم که سرموئی کم از مولا نشد همسری چون من به راه شوهر خود جان نداد کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد بر فراز منبرت گردید حقّم پایمال هرچه نالیدم لبی هم در جوابم وا نشد بر رخ پوشیده‌ام آثار سیلی نقش بست منکه رویم باز پیش چشم نابینا نشد ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن یک نفر در موج دشمن حامی زهرا نشد همچو «میثم» دوستان در اشک حسرت گم شدند قبر ناپیدای زهرا عاقبت پیدا نشد (سازگار، ۱۳۷۶، ۱۲۸) ✍️ ۱۴۰۰ سلام_الله_علیها 🎤 👇
. 🎙 تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و بخاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر یافاطمه(4) بجای شمع که سوزد به قبر پنهانت علی کنار مزار تو آب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر یافاطمه(4) حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امّت ثواب شد مادر به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیدة زینب گلاب شد مادر یافاطمه(4) به یاد نالة مظلومیت دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر؟ نشان غضب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر یافاطمه(4) علی بیاد جوانیت پیر گشت چو دید خمیده سرو قدت در شباب شد مادر عنایتی صف یوم الحساب «میثم» که خسته از گنه بی حساب شد مادر یافاطمه(4) ✍️ (سازگار، 1376، 141) 🎤 👇
. پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی «میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی .
. پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی «میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی .👇
5cd82e792a4b751f3adfa089_3009544039405964956.mp3
زمان: حجم: 2.09M
در گلشن وحی، آرزو را کشتند بانوی حریم ذات هو را کشتند زهرا گنهی نداشت تا کشته شود ناموس علی بود که او را کشتند 🎤
. ای مسجد النبی گل نیلوفرت چه شد؟ یاس کبود سوخته ی پرپرت چه شد؟ ماه غروب کرده ی پیش از غروب عمر خورشید اوفتاده به پشت درت چه شد؟ ای آستان وحی که آتش زده تو را؟ ای باب جبرئیل امین کوثرت چه شد؟ ای مادر حسین و حسن تربتت کجاست ای بحر عصمت نبوی گوهرت چه شد؟ ای میر بدر و صف شکن خیبر و اُحد با من بگو شهیده ی بی سنگرت چه شد؟ ای همسر رسول خدا از علی بپرس داماد داغدیده ی من، همسرت چه شد؟ با من بگو مدینه در آن کوچه های تنگ با حسن آفتاب خدا منظرت چه شد؟ ماهی که خاک ریخت علی روی آن کجاست خورشید روی سینه ی پیغمبرت چه شد؟ «میثم» به سان شمع بسوز و سپس بپرس پروانه ی همیشه ی مولا، پرت چه شد؟ 🎤 👇
مرثیه حضرت زهراس.m4a
زمان: حجم: 21.23M
. ای همه شب به گوش تو، گریه بی صدای من  مانده به سینه با نفس، ذکر خدا خدای من  اشک تو ریزد از بصر، بغض تو مانده در گلو کشته مرا سکوت تو، گریه کن از برای من   هر نفسی که می کشم، آه تو خیزد از دلم  گشته علی علی علی زمزمه دعای من   عقده به سینه دارم و منع ز گریه می شوم  عمْر برو که بعد از این مرگ بود دوای من   گریه دگر نمی کند باز ز کار من گره  غیر اجل دگر کسی نیست گره گشای من   ای به فدات هست من گو شکند دو دست من  یک سر موی تو اگر کم شود از تو وای من   من به کفم گرفته جان می دوم از قفای تو  زینب چارساله ات می دود از قفای من   من به تو اشک داده ام من به تو سوز داده ام  "میثم" از آن فشانده ای خون جگر به پای من 🎤