eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حجت الاسلام میرزامحمدی _(گریز سلام الله علیه ) السلام علیک یا قتیل العبرات و یا اسیر الکربات گفت داداش زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا 2 خواهرم ،اما نه آن خواهر که بشناسی مرا بس که تا شام بلا برمن جسارت کرده اند ببینم از این جمله دلت کجا میره ... بس که تا شام بلابرمن جسارت کرده اند شام تا کرببلا طفلان مرا آورده اند.... حسین ..... اینم برا امام و شهدامون گفت داداش اگر چه دلتنگت بودم ،اگر چه مدتی بود جمالتو زیارت نکرده بودم ،اما داداش : بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت خواهری که دلتنگ زیارته برادر چرا اینجوری دعا می کنه بارها کردم دعا از من جدا گردد سرت تا نبینی زیر شلاق اوفتاده خواهرت یا حسین ...... بأبي المستضعف الغريب یا غریب الغربا .
. با قدری دخل و تصرف در متن روز اربعین و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ، فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین و سه مرتبه بگین : صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... اول زائر امروز ، جابرِ بن عبدالله است، تو آب فرات غسل کرد ، گفت عطیه منو ببر نزدیک قبر شهدا ... جابر نابیناست .. از هر قبری ، مشنی خاک برمی داشت و می بویید و خاک رو بر روی خاک میریخت ، تا اینکه خاک قبری رو تا بویید، بگریه افتاد و گفت: عطیه پیدا کردم قبر آقامو .. پیدا کردم قبرِ مولامو .. اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه : " حبیبی یا حسین" ۳ اما جواب نمیشنوه ، چی شده آقا ؟ حسین جان تو کسی بودی که توو کوچه های مدینه به جابر سبقت سلام میگرفتی... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ مگه دوست جوابه دوستش رو نمیده ؟ خودش جواب خودش رو داد : چگونه جواب بده ؟ آقایی که بینِ سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین ... شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت : عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد : زجا برخیز جابر دلبر جانانه می آید قدم از خانه بیرون نِه که صاحبخانه می آید ( زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ... ) زجا برخیز و خود را کُن مهیا بهر استقبال که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه میآید ( تا نزدیک شدن ، دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ... ) هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری درآغوش میکشید لیک یک بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب ، من چه سازم ،یا کریم رو سوی قبر که سازم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین ... ... یاحسین ، زینبت آمد زسفر بر سر قبر تو ای تشنه جگر آمدم عقده ی دل باز کنم با تنِ بی سرِ تو راز کنم ارغوانی شده رنگ رویم شد سفید از غم داغت مویم آنچنان رنج اسیری دیدم سیر از زندگی ام گردیدم عزیز دلم ، یادم نمیره همینجا بود اومدم ، شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو ، از روی بدنت کنار زدم ... اما تا نازنین بدنت رو دیدم ... پرسیدم : هل اَنتَ اَخی ؟ آیا تو برادر منی !؟ آخه بدن... پاره پاره ... غرق به خون ، تا اینکه از حلقوم بریده صدا زدی: اُخَیَّ اِلَیَّ حسین من ! تو را آنروز من نشناختم {روز عاشورا} اما مرا امروز تو نشناسی {روز اربعین} ببین با ما چه ها کردند... حسین... آرام جانم .. حسین.. روح و روانم ببین صبر و تحمل تا کجا کردم ...* حسین جانم! مگر نه اینکه هر کی سفر میره با خودش سوغات میاره؟ ...* اشکِ سرخ و، چهره زرد و، تن کبود و مو سفید این همه سوغات از شام خراب آورده ام *همه ناله بزنیم : حسین .....* 👇 زبس نالیده ام ، درون سینه ام نمانده ناله ای ... دراین خونین چمن ، برای باغبان نمانده لاله ای ... مسیحایی نفس ، به فریادم برس ندارم جز تو کس ...حبیبی یا حسین **** منم آن باغبان ، که هفتاد و دو گل به پیشم  چیده اند ... در این خونین چمن ، به اشک باغبان همه خندیده اند ... تو ای مادر بیا ، ببین حال مرا که افتادم زپا .... حبیبی یا حسین .... هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال می سوختم همیشه می ساختم هماره ... "السّلام علی قلب زینب الصبور . .
YEKNET.IR - vahed 1 - arbaein 1442 - 98.07.17 - mirdamad.mp3
4.66M
🔳 🎤 چهل شبه چشم انتظارم چهل شبه که خواب ندارم چهل شبه میخوام برادر رو خاک قبرت سر بذارم چله نشین داغم چله نشین دردم این همه راهو اومدم دورت بگردم افتادم از نفس اگرچه با نام توو نفس گرفتم هر جوری بود از دست نیزه سرتو آخر پس گرفتم از سفر اسارت از سفر جسارت سوغات آوردم پیرهن رفته به غارت از داغ تو اگه خمیدم از داغ دخترت شکستم سرپنجه هام اگه که زخمه قبرشو کندم با دو دستم از وقتی که اسیر شد سه ساله تو پیر شد از تازیونه ها تنش مثه کویر شد حسین من حسین من اجرا شده در شب 99 توسط حاج https://eitaa.com/emame3vom/67700
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. برای دسترسی به مطالب، هشتک را بزنید: . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
. دوباره مرغ روحم، هواي كربلا كرد دلِ شكسته ام را، اسير و مبتلا كرد ز سر گذشته اشكم، به لب رسيده جانم كه هرچه كرده با من، فراقِ كربلا كرد حسين حسين، حسين جان!... *به اُم البنين گفتن: خانوم! شما چهارتا بچه هات رو كربلا كشتن، چرا فقط ميگي: حسين حسين! چرا عباس رو صدا نمي زني؟ يه جعفري بگو، يه عوني بگو...گفت: اولاً من اين بچه هارو به دنيا آوُردم كه فدا حسين بشن، بعد هم اينكه من هر چه فكر مي كنم مي بينم بچه هاي من مادر كه دارن، اما حسينِ فاطمه مادر نداره....*  دست از طلب ندارم، تا كامِ من برآيد يا تن رسد به جانان، يا جان ز تن برآيد بر تربتم قدم نِه، بعد از وفات و بنگر کز آتش فراقت، دود از کفن برآید حسين حسين، حسين جان!... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) حاج 🎤 گریاندم و گریستم اربابِ خوبِ من یک عمر، خلق را به عزای تو ، بی‌کفن واللهِ سخت بود بیان مصائب‌ات خواندم هزار مرتبه گودال ،پاره ‌تن دادی به من لباس غلامی خود ، ولی افسوس ، از تن تو ربودند پیرهن ... .
. آقا جون من خاک پاتم، من نوکر نوکراتم خودت اینو خوب میدونی،دیونه ی کربلاتم در شور وشینم، نوکر این آستانم تا ابد پای حسینم میگم همیشه، ای خدا شکرت منم جزو گداهای حسینم شدم سینه زن دربار تو الحمدالله طبیبا من شدم بیمار تو الحمدالله ابوالفضلی مرامم، توئی ختم کلامم میون روضه ها تا کربلا میره سلامم سلام الله علی شهید کربلا،سلام الله علی شهید کربلا نعم الامیرم، با رفیقهام روضه میرم هیچ وقت تنها نمیرم پای تو گیرم، آرزومه گوشه ی صحن ابوالفضلت بمیرم ندارم حسرت باغ وبهشت، اینجا بهشته خدا تقدیررو رو پیشونی نوکر نوشته توئی باغ وبهارم، صفای روزگارم به مهر تربت کربوبلات من سر میزارم سلام الله علی شهید کربلا،سلام الله علی شهید کربلا دونیایه ورمم،یاحسین گوز یاشمی الله بولور دریایه ورمم عشقیم سن آقا،روضه لرده اولماغی من جنت الاعلی ورمم دامار دا قان گلر جوشه دییر لبیک ابوالفضل وفاداران عالم سسلنر لبیک ابوالفضل بیله ایثاره قوربان، شرفلی یاره قوربان امیرالمؤمنین اوغلی اوزون قولاره قوربان سلام الله علی شهیدکربلا،سلام الله علی شهید کربلا شعروسبک کربلائی محسن داداشی ✍ .👇
. عالم و ادم اسیر لبخند رقیه است ذکر یاعلی مدد روسربند رقیه است به لقب بنت الحسین برازنده رقیه است به تومیرسه نوه ی حیدر باشی به تو میرسه خواهر اکبر باشی به تو میرسه ثانی کوثر باشی وفادار یارقیه دلدار یارقیه تو شامو‌ توکوفه علمدار یارقیه خریدار یا رقیه ایثار یارقیه طوقمو تو دستت نگه دار یارقیه مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان عالم و آدم اسیر عموی رقیه است قدرت ابوتراب تو بازوی رقیه است علی اکبر تو کربلا اذان گوی رقیه است به تو میرسه صاحب عفت باشی به تو میرسه معنی غیرت باشی به تو میرسه تا ابرقدرت باشی گلستان یارقیه ایمان یارقیه به دین و شریعت نگهبان یارقیه صلاتم یا رقیه حاتم یارقیه حیاتو مماتو نجاتم یا رقیه مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان کربلائی محسن داداشی✍🎤 .👇
4_5821440699253394737.mp3
12.34M
🎤✍ عالم وآدم اسیر نام زیبای رقیه است
. ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد نمک عشق اباالفضل چشیدن دارد تیغ کافیست، ترنج از سر راهم بردار مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا صحن بین الحرمین ست دویدن دارد حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد سربازار نباید به تو می خندیدند جگر گریه گریبان دریدن دارد اشکهایت سرنی حرف دل زینب بود مگر این چادر پر وصله خریدن دارد .
. مرغ دل ما زند پر به هوایت حسین قبله عالم شده کرببلایت حسین منم گدایت حسین منم گدایت حسین کن نظری از کرم به این گدایت حسین حسین حسین جان حسین چرا فتادی چنین به خاک صحرا حسین غرق بخون بی کفن به این گدایت حسین سوخته از تشنگی تمام جانت حسین تشنه چنین ندیده در لب دریا حسین حسین حسین جان حسین ای پسر فاطمه چرا تو بی یاوری تو حجت کردگار وصی پیغمبری تو شاه بی نوایی خدا را مظهری در ره حق داده ای هستی خود را حسین حسین حسین جان گریه به مظلومیت پیمبران کرده اند ناله ز داغ غمت پیرو جوان کرده اند اشک ز داغت ز دیده گان کرده اند جن و ملک از غمت در همه دنیا حسین .
. اللهم ارزقنا کربلا روز و شب دارم دعا آرزومه اي خدا ديدن شيش گوشه ي کرببلا همه رفتن کربلا به ديار نينوا اسم من از قلم افتاده خدا من و اين ديده ي تر من و قلب پرشرر من و يک عکس ضريح کربلا حرم اربابم حسين صحن بين الحرمين شده فکر و ذکر و خواب هر شبم همه سوز و ساز من اينه امتياز من که غلام و سينه چاک زينبم ميرسه تو هيئتا به مشام جان ما بوي دلنواز ياس از علقمه بَه! که چه غوغا ميشه محشري بر پا ميشه شب جمعه کربلا با فاطمه چي ميشه روز جزا به سپاس گريه ها ما بشيم از همه آدما جدا مست شاه نينوا جاي جنتِ خدا ما بشيم ساکن کوي کربلا ............ روز و شب دارم دعا            آرزومه اي خدا         ديدن شيش گوشه ي کرببلا همه رفتن کربلا               به ديار نينوا           اسم من از قلم افتاده خدا من و اين ديده ي تر         من و قلب پرشرر      من و يک عکس ضريح کربلا حرم اربابم حسين       صحن بين الحرمين      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم یاحسینُ یاحسین ۴ .👇
. بلبل شوقم و باغ‌وچمنم کرببلاست بی‌سبب نیست که ورد دهنم کرببلاست کفتر جلدم و هرآینه برمی‌گردم آخرین مقصد هر پرزدنم کرببلاست غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست من که مجنون حسینم سخنم کرببلاست شعر گفتم به امیدی که بخوانم آن‌جا شاعری ساده‌ام و انجمنم کرببلاست دوستش دارم و حب‌ّالوطن از ایمان است گرچه ایرانی‌ام، اما وطنم کرببلاست زائر عرش خداوند شود زائر آن پس در این راه بهشت عدنم کرببلاست حال من حال حبیب و؛ تو حبیبم شده‌ای شوق من شوق اویس و؛ قرنم کرببلاست قسمت اگر شد که زیارت بروم شاهد ناله‌ی *"یابن‌الحسنم"* کرببلاست زائران کربلای التماس دعای فرج😭 اللهم عجّل لولیک الفرج. گوارای وجودتان. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شوق اگر سوار و اگر که پیاده می‌آییم به شوق توست که جاده به جاده می‌آییم هزارشکر که در اوج این همه سختی به دیدن حرم تو چه ساده می‌آییم بزرگ و کوچک ما شوق کربلا دارند بدیهی است که با خانواده می‌آییم اگرچه سختی و دشواری است، اما ما به خُلق باز و به روی گشاده می‌آییم "به‌رغم مدعیانی که منع عشق کنند" به حکم عشق الهی زیاده می‌آییم شکوهمندترین نوع انتظار این است همین که خسته ولی ایستاده می‌آییم در این مسیر فقط در پی رضای توایم که فکر غیر تو از سر نهاده، می‌آییم بیا به دیدن ما ای امام صاحب‌امر که ما به شوق تو با این اراده می‌آییم اللهم عجّل لولیک الفرج .
. |⇦•دوباره بغض و کمی آه... و توسلِ جامانده از کربلا _ حاج اسلام میرزایی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم؟ خجالتش این است *كاش اينطوري مارو امتحان نمي كرديد، كاش لااقل ميگذاشتيد مي اومديم كربلا مي مرديم ديگه بر نمي گشتيم، شما مارو اينطور عادت داديد كه يك سال منتظر بوديم اربعين با زن و بچه هامون بياييم كربلا...* سلام می‌‌دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را، بضاعتش این است *مي دونم همه ي شما بهونه داريد اين شبا، اسمِ كربلا ميآد بي قرار ميشيد، دستِ خودتون نيست، حسين جان! گلايه دارم، مگه جا كم مي اومد كربلا؟ اصلاً ما بد، آلوده، مگه گنهكارا رو كربلا راه نميدن؟ مگه بيچاره هارو كربلا راه نميدي؟...* به قطره قطرۀ اشکم، مَلَک خورَد غبطه که اشک روضۀ ارباب، قیمتش این است *امام صادق فرمودند: هر وقت توي روضه ي جَدِ ما اشكت جاري ميشه، پلكت خيس ميشه، اون لحظه مادرم زهرا داره نگات ميكنه، برات دعا ميكنه...* شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست چه‌ها کند نظرش آنکه تربتش این است محمدجواد شیرازی *حرفِ دلت رو بگم به آقا...* حالا كه من از حرم دورم درمونم صبرِ، آخه مجبورم يه سلام ميدم با حسرت، سمتِ كربلا آرزو دارم بميرم، حرمت كربلا غمِ كربلا، منو ميكُشه دلِ من فقط، به حرم خوشه *هر كي كربلا ميخواد، هر كي ميخواد امشب بره زيارت، ناله بزنه:حسين...." أَلسَّلامُ عَلىكَ يا مَظلوم، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريب" حالا بذار زينب روضه بخونه..." از سفرِ شامِ بلا رسيدم از بعدِ تو يه روزِ خوش نديدم پاشو ببين چيا به روزم اومد پاشو نگاه كن به قدِ خميدم رسيده خواهرت،بعدِ يه اربعين بالا سَرِت نپرس كه چي شده، اگه بگم نميشه باورت ببخشش منو اگه، خرابه شد مزارِ دخترت *از زينب اين سئوال رو نكن، چرا رقيه ام رو نيآوُردي؟... وقتي كاروان رسيد كربلا، راوي ميگه: ديدم همه چشمشون به زينبِ، عمه چه ميكنه، يه وقت ديدن زينب نذاشت ناقه بايسته، خودش رو يه جوري از ناقه رويِ زمين انداخت، ديدن ديگه نميتونه راه بره زينب، رو زانو اومد كنارِ قبرِ برادر، سلام داداش! پاشو برات آب آوُردم...گفت: داداش!...* به زخمِ قلبِ عزادارِ من نمك زده اند حسين!چشمِ تو روشن، مرا كتك زده اند هنوز لحظه ي افتادنِ تو يادم هست جدال بر سَرِ پيراهنِ تو يادم هست *ديدم يكي داشت لباست رو مي كند، يكي داشت سرت رو از بدن جدا مي كرد، ساربان دنبالِ انگشتر بود..* سنان و شمر ز رويت عبور مي كردند مرا به زيرِ لگد ، از تو دور مي كردند تن تو پیشِ نگاهم، بدون رَخت شدُ سر تو بسته به یک شاخه ی درخت شدُ به جای آب و غذا غصه ی تو را خوردم محله ی خودمان، سنگ بی هوا خوردم محله های شلوغ یهود را دیدم شراب خوردن قوم حسود را دیدم به روی تخت نشست و به رتبه ام خندید چقدر در وسط حرف و خطبه ام خندید مرتباً به دهان تو چوب میکوبید به گریه هرچه که گفتم نکوب، میکوبید  رضا قربانی در اين سفر يك اشتباه كردم تو چوب خوردي من نگاه كردم *جلو چشمان زن و بچه ات چوب به لب و دندان تو ميزد، اين نامرد كه چوب رو بلند مي كرد، بچه ها دامنِ زينب رو مي گرفتن، عمه! ببين با سَرِ بابام چه ميكنه...هر چي نفس داري بگو: حسين!...* .
. دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم...خجالتش این است «سلام می دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را بضاعتش این است» هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا محبت و کرم یار سرعتش این است به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین تمام لذت فرهاد و خلوتش این است رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد که جذبه ی نظرِ یار، قدرتش این است محبتش زِ ازل با گلم شد آغشته که ماجرای من و عشق قدمتش این است هوایِ مملکتِ سینه زن سیاسی هست که گریه های سیاسی بشارتش این است خوشا میانِ عزا جان دهم، همه گویند: غلامِ کویِ حسینیه قسمتش این است شاعر : محمد جواد شیرازی .
226.2K
مزن ظالم حسین مادر ندارد
. لعنت الله علیه وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید اشک سر بریده درآمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ کفر، داشت با دین سر مقابله در مجلس یزید دف‌‌ها به روی دست، وَ کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد این چنین آتش‌فشان به زلزله در مجلس یزید صحبت که از خرید و فروش کنیز شد افتاد باز ولوله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره‌پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید ✍ .
. دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند   *الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:”صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ” یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده*   * آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند   *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*   آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز روضه زینب كبری است،خدا میداند   *انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم*   وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید 👇 ادامه
امام حسین ع
. #مناجات #امام_زمان #مجلس_یزید دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غ
. یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*    زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید   *ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه*   اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید   *ای حسین*   اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی*   داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید   *این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند” همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده” یا صاحب الزمان”وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین*   هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده لبان غنچه اش زهرا مکیده مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن حسین ..‌ .