••
▪ حقيقتى كه در باطن نفس است، از خود نفس، آشكارتر وبديهىتر است وآنچه كه در باطن اين باطن است، از آن نيز روشنتر وبديهىتراست، وهمين طور پيش مىرود تا مىرسد به حقيقتى كه هر حقيقتى به او ختم مىگردد، واو خود آشكارترين معلومها وبديهىترين بديهيات است.
▪وازآنجا كه وجود او صِرفْ وپاك از آلودگى واختلاط است، ثانى ودوم ونيز غير وبيگانه براى او تصور نمىشود. ونسبت به ادراك او نيز دفع دفع كننده ومنع وبازدارى منع كننده، فرض ندارد. ▪و اين البته برهانى تام و غير قابل ردّ است.
مجموعه رسائل علامه طباطبایی ج ۲ ص ۵۹
_
#علامه_طباطبایی
#فلسفه
#برهان
#واقعیت_مطلقه
#اصالت_الواقعیت
#اثبات_خدا
#رد_خدا
#برهان
#برهان_لمی
#واقعیت
#حقیقت
#معرفت
_
@soha_humanism
ما رئالیست هستیم...
🔹اين فشرده بحث بود كه روشنگر سه موضع مهم از مواضع ماست: يكى اينكه ما رئاليستيم، ايدئاليست نيستيم. ما جهان را واقعيت میدانيم، آن هم واقعيتى قابل شناخت.
🔸ايدئاليست كسى است كه يا جهان را اصلاً واقعيت نداند يا اگر واقعيت میداند آن را براى انسان قابل شناخت نداند. ما، هم جهان را واقعيت مىدانيم و هم آن را قابل شناخت، پس رئاليستيم و ايدئاليست نيستيم.
🔸 دوم اينكه ما راههاى شناخت را چون حسيّون منحصر به حس نمیدانيم و مانند كسانى كه اصلاً حس را خطاكار میدانند، منحصر به انديشه و عقل نمیدانيم، بلكه الهام و اشراق را هم يك راه میدانيم
🔸 و سوم اينكه ما با اعتقاد به وحى، به يك بابِ وسيعِ جديد براى آگاهى معتقديم و به اين ترتيب زمينه ها و ميدان آگاهى براى ما نسبت به همه فراختر است. همه آنچه را كه حسيّون معتقدند از راه حس میشود درك كرد ما هم بدان معتقديم
🔹 پس جنبه مثبت موضع حسيّون را ما داريم اما جنبه منفی اش را نداريم يعنى اين موضع كه آنها ادراكات غيرحسى را اصيل و قابل اعتنا نمیشمرند را اعتقاد نداريم جنبه مثبت عقليون را هم داريم، جنبه مثبت معتقدان به الهام و اشراق را هم داريم، ولى جنبه منفی اش را نداريم. آنها میگويند: <<پاى استدلاليان چوبين بود / پاى چوبين سخت بیتمكين بود>> ولى ما میگوييم استدلال در جاى خودش ارزش دارد. اينها تازه در ميان گروه هايى است كه پيوندى با وحى ندارند
🔸 ما فراتر از اين با اعتقاد به وحى يك امكان وسيعِ عالىِ ارزنده براى كسب مقدار زيادى از آگاهی ها بر آن امكانات ديگر، اضافه میكنيم. اين است كه میبينيم براى ما راه هاى كسب آگاهى از ديگران وسيعتر است.
شهید آیت الله دکتر بهشتی
کتاب "حزب جمهوری اسلامی ، مواضع تفصيلى" #گزیده
#شهید_بهشتی
#جهان_بینی_توحیدی
__
☫ @soha_humanism
#امام_خامنه_ای
در اکثر ادوار تاریخی، روحانیت با یک چالش مواجه بود؛ آن چالش امروز هست، یک چالش دیگر هم وجود دارد. اشتغال و چالش اصلی روحانیت - که در ادوار مختلف، حوزههای علمیه و علمای ما با آن مواجه بودند - تبیین و تعلیم دین به معنای واسع کلمه بوده است؛ #تعلیم فقهاللَّه، فقهالدین. #فقه فقط فروع نیست؛ فقه اکبر، #توحید و #معارف است؛ چیزهایی است که با غور در مسائل عقلی باید آنها را به دست آورد و فهمید و با #تهذیب_نفس آنها را صیقل داد. میخواستند #دین را فرابگیرند و آن را به مخاطبان خودشان تعلیم بدهند. تعلیم دین هم ابعادی دارد؛ یکی از ابعاد، رشد دادن فکر و عقل #مردم است - که «و یثیروا لهم دفائن العقول» - یکی دیگر از آن ابعاد، رفع شبهات است. شبهات همیشه بوده، اما نوع شبهات متفاوت بوده است. در دورههای مختلف، علمای بزرگ ما را ملاحظه کنید؛ یکی از مسؤولیتهای خودشان را این میدانستند که با #شبهات مقابله کنند. مقابله هم یا به نحو پیشگیری است یا به نحو درمان. پیشگیری، بهتر از درمان است. اینکه کلام را تعلیم میدادند، #فلسفه را تعلیم میدادند و شخصیتی مثل علامهی حلی - که #فقیه عالیقدری است - هم در کلام کتاب دارد، هم در فلسفه کتاب دارد، بهخاطر این بود که با باور کردن عقلیت مخاطبانِ خودشان بتوانند از ورود یا جایگیر شدن شبههها در ذهن پیشگیری کنند. مخاطب آنها - چه انسان معمولی یا طالب علم، یا شخص فرزانه و تحصیلکرده - در مقابل شبههیی که به #ذهن او میرسید یا دیگری به ذهن او وارد میکرد، درنمیماند. کار دیگر هم این بود که شبهه را درمان کنند؛ اگر شبههیی پیش میآمد، مجالس #کلامی و بحث و پاسخ به سؤالات تشکیل دهند و #کتاب بنویسند تا شبههها را برطرف کنند. برای این کار، فقه و فلسفه و #کلام و تفسیر و علوم مقدماتی میخواندند؛ از #تاریخ مطلع میشدند و بسیاری از علوم عصر خود را فرا میگرفتند تا بتوانند دین را #تبلیغ کنند؛ «لقد منّ اللَّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب والحکمة». یکی هم #تزکیه است. تعلیم با تزکیه متفاوت است. اگرچه تعلیم چنانچه به شیوهی صحیح و با #متد درست انجام بگیرد، تزکیه را هم در خود دارد؛ اما تزکیه جریان مستقلی است.
شما امروز با این چالش مواجهاید و مسألهی شما مهمتر و دشوارتر است از مسألهی #علامهی_حلی یا مسألهی #علامهی_مجلسی یا مسائل علمای بزرگی که در طول تاریخ بودهاند؛ با آنها قابل مقایسه نیست
۱۳۸۳/۰۴/۱۵
__
#حوزه
#علوم_انسانی
@soha_humanism