eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
883 عکس
231 ویدیو
12 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است » • گروه #شعر و هنر چامه : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed تبادل نداریم🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
در اکثر ادوار تاریخی، روحانیت با یک چالش مواجه بود؛ آن چالش امروز هست، یک چالش دیگر هم وجود دارد. اشتغال و چالش اصلی روحانیت - که در ادوار مختلف، حوزه‌های علمیه و علمای ما با آن مواجه بودند - تبیین و تعلیم دین به معنای واسع کلمه بوده است؛ فقه‌اللَّه، فقه‌الدین. فقط فروع نیست؛ فقه اکبر، و است؛ چیزهایی است که با غور در مسائل عقلی باید آنها را به دست آورد و فهمید و با آنها را صیقل داد. میخواستند را فرابگیرند و آن را به مخاطبان خودشان تعلیم بدهند. تعلیم دین هم ابعادی دارد؛ یکی از ابعاد، رشد دادن فکر و عقل است - که «و یثیروا لهم دفائن العقول» - یکی دیگر از آن ابعاد، رفع شبهات است. شبهات همیشه بوده، اما نوع شبهات متفاوت بوده است. در دوره‌های مختلف، علمای بزرگ ما را ملاحظه کنید؛ یکی از مسؤولیتهای خودشان را این میدانستند که با مقابله کنند. مقابله هم یا به نحو پیشگیری است یا به نحو درمان. پیشگیری، بهتر از درمان است. این‌که کلام را تعلیم میدادند، را تعلیم میدادند و شخصیتی مثل علامه‌ی حلی - که عالیقدری است - هم در کلام کتاب دارد، هم در فلسفه کتاب دارد، به‌خاطر این بود که با باور کردن عقلیت مخاطبانِ خودشان بتوانند از ورود یا جایگیر شدن شبهه‌ها در ذهن پیشگیری کنند. مخاطب آنها - چه انسان معمولی یا طالب علم، یا شخص فرزانه و تحصیلکرده - در مقابل شبهه‌یی که به او میرسید یا دیگری به ذهن او وارد میکرد، درنمی‌ماند. کار دیگر هم این بود که شبهه را درمان کنند؛ اگر شبهه‌یی پیش میآمد، مجالس و بحث و پاسخ به سؤالات تشکیل دهند و بنویسند تا شبهه‌ها را برطرف کنند. برای این کار، فقه و فلسفه و و تفسیر و علوم مقدماتی میخواندند؛ از مطلع میشدند و بسیاری از علوم عصر خود را فرا میگرفتند تا بتوانند دین را کنند؛ «لقد منّ اللَّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب والحکمة». یکی هم است. تعلیم با تزکیه متفاوت است. اگرچه تعلیم چنانچه به شیوه‌ی صحیح و با درست انجام بگیرد، تزکیه را هم در خود دارد؛ اما تزکیه جریان مستقلی است. شما امروز با این چالش مواجه‌اید و مسأله‌ی شما مهمتر و دشوارتر است از مسأله‌ی یا مسأله‌ی یا مسائل علمای بزرگی که در طول تاریخ بوده‌اند؛ با آنها قابل مقایسه نیست ۱۳۸۳/۰۴/۱۵ __ @soha_humanism
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
اهمیت مسئله شناخت در زندگی انسان 🔻🔻🔻
اگر بخواهيم جايگاه انسان را در نظام هستى بشناسيم، ابتدا بايد نظام هستى و اين دنيا را بشناسيم و اگر بخواهيم همه آنها را به طور كامل بشناسيم، بايد ارزش شناخت‌ها را ارزيابى كنيم. در جهان، دانش‌ها و معارف زيادى وجود دارند كه گاهى با هم متضاد و متزاحم هستند و همه آنها نام يا يا فلسفه را به دنبال خود دارند. در اين صورت كدام يك را برمى‌گزينيم و بدان اطمينان مي‌كنيم؟ اين كامل از كجا حاصل مي‌شود؟ اين سؤالى است كه به بحث خاصى در فلسفه برمى‌گردد كه «‌مبحث شناخت‌» نام دارد. حاصل اين كه ما به مجموعه منظمى از معارف احتياج داريم كه از مسأله شناخت شروع مي‌شود و با ، ، مباحث مربوط به ارزش‌ها و فلسفه و فلسفه ادامه مي‌يابد و به مباحث سياست و اسلامى ختم مي‌شود. ما امروز احتياج شديدى به شناخت حكومت اسلامى داريم، ولى همان طور كه گفتيم، بر يك سرى شناخت‌ها و علوم ديگر مبتنى است. طبيعى است كه دست يابى به اين معارف در يك روز يا يك ماه و حتى در يك سال امكان ندارد؛ ولى آب دريا را اگر نتوان كشيد پس به قدر تشنگى بايد چشيد. از اين رو بايد تا حد امكان، مهم‌ترين را بدست آوريم و سپس در صدد تكميل و ارائه آن به جوانانمان باشيم و براى نسل آينده نيز برنامه‌ريزى كنيم. اگر مي‌خواهيم ما در خط خدا و ولايت او و اوليايش باشد، بايد اين كار را انجام دهيم. اگر مي‌خواهيم جامعه‌اي زنده و پويا داشته باشيم كه وسوسه‌هاى شكّاكان و شبهه‌هاى ملحدان به آن ضررى نرساند، بايد به وظايف خويش عمل كنيم و اگر خداى ناكرده در انجام وظايف كوتاهى كنيم، روزى فرا خواهد رسيد كه بايد خودمان را ملامت و سرزنش كنيم. کتاب چکیده اندیشه های بنیادین اسلام _ 💠@soha_olom_ensani
در اکثر ادوار تاریخی، روحانیت با یک چالش مواجه بود؛ آن چالش امروز هست، یک چالش دیگر هم وجود دارد. اشتغال و چالش اصلی روحانیت - که در ادوار مختلف، حوزه‌های علمیه و علمای ما با آن مواجه بودند - تبیین و تعلیم دین به معنای واسع کلمه بوده است؛ فقه‌اللَّه، فقه‌الدین. فقط فروع نیست؛ فقه اکبر، و است؛ چیزهایی است که با غور در مسائل عقلی باید آنها را به دست آورد و فهمید و با آنها را صیقل داد. میخواستند را فرابگیرند و آن را به مخاطبان خودشان تعلیم بدهند. تعلیم دین هم ابعادی دارد؛ یکی از ابعاد، رشد دادن فکر و عقل است - که «و یثیروا لهم دفائن العقول» - یکی دیگر از آن ابعاد، رفع شبهات است. شبهات همیشه بوده، اما نوع شبهات متفاوت بوده است. در دوره‌های مختلف، علمای بزرگ ما را ملاحظه کنید؛ یکی از مسؤولیتهای خودشان را این میدانستند که با مقابله کنند. مقابله هم یا به نحو پیشگیری است یا به نحو درمان. پیشگیری، بهتر از درمان است. این‌که کلام را تعلیم میدادند، را تعلیم میدادند و شخصیتی مثل علامه‌ی حلی - که عالیقدری است - هم در کلام کتاب دارد، هم در فلسفه کتاب دارد، به‌خاطر این بود که با باور کردن عقلیت مخاطبانِ خودشان بتوانند از ورود یا جایگیر شدن شبهه‌ها در ذهن پیشگیری کنند. مخاطب آنها - چه انسان معمولی یا طالب علم، یا شخص فرزانه و تحصیلکرده - در مقابل شبهه‌یی که به او میرسید یا دیگری به ذهن او وارد میکرد، درنمی‌ماند. کار دیگر هم این بود که شبهه را درمان کنند؛ اگر شبهه‌یی پیش میآمد، مجالس و بحث و پاسخ به سؤالات تشکیل دهند و بنویسند تا شبهه‌ها را برطرف کنند. برای این کار، فقه و فلسفه و و تفسیر و علوم مقدماتی میخواندند؛ از مطلع میشدند و بسیاری از علوم عصر خود را فرا میگرفتند تا بتوانند دین را کنند؛ «لقد منّ اللَّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب والحکمة». یکی هم است. تعلیم با تزکیه متفاوت است. اگرچه تعلیم چنانچه به شیوه‌ی صحیح و با درست انجام بگیرد، تزکیه را هم در خود دارد؛ اما تزکیه جریان مستقلی است. شما امروز با این چالش مواجه‌اید و مسأله‌ی شما مهمتر و دشوارتر است از مسأله‌ی یا مسأله‌ی یا مسائل علمای بزرگی که در طول تاریخ بوده‌اند؛ با آنها قابل مقایسه نیست ۱۳۸۳/۰۴/۱۵ __ @soha_olom_ensani
🔸 آن دسته از انسان ها که دین را از پدر و مادر فقط شنیده و پذیرفته اند و خودشان با مطالعه فلسفی به آن نرسیده اند معاد روحانی نخواهند داشت. ❖ @ensani_islami ✦ ولى كسانى كه از اين معانى بى‏خبرند و يا از مبدأ و معاد جز امر جزئى نمى‏دانند، مثل بسيارى از عوام الناس كه از پدر و مادر خود يك مفهومى شنيده‏اند كه بايد عالَم را موجِدى باشد و به همين اندازه قناعت كرده و مدام در امور و افكار دنيوى خود هستند، البته لازم نيست اين اشخاص، عوام باشند؛ چون ممكن است در علوم ديگر صاحب نظر باشند؛ مثلًا اگر علم اجمالى را به دستش بدهى، خيلى خوب مى‏تواند آن را حل كند و يا در صناعت ديگر طورى مهارت دارد كه كسان ديگر مثل ساخته او نمى‏توانند چيزى بسازند، ولى در قسمت به همان مرتبه ادنى قناعت نموده‏اند. ✦براى چنين اشخاصى معاد روحانى حاصل نخواهد شد؛ چون اينها در خط درك معانى عقليه نرفته‏اند و يا اگر رفته باشند، خيلى با تقصير و تسامح رفته‏اند و لذا نتوانسته‏اند كيفيت قدرت و كيفيت علم احدى را نسبت به تمام موجودات عالم به طورى كه لا يشذّ عن حيطة علمه شى‏ء، و در مرتبه ذات به تمام موجودات عالم باشد، تحصيل كنند. 📚 تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج‏3، ص: 483 ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
🔸 آن دسته از انسان ها که دین را از پدر و مادر فقط شنیده و پذیرفته اند و خودشان با مطالعه فلسفی به آن نرسیده اند معاد روحانی نخواهند داشت. ❖ @ensani_islami ✦ ولى كسانى كه از اين معانى بى‏خبرند و يا از مبدأ و معاد جز امر جزئى نمى‏دانند، مثل بسيارى از عوام الناس كه از پدر و مادر خود يك مفهومى شنيده‏اند كه بايد عالَم را موجِدى باشد و به همين اندازه قناعت كرده و مدام در امور و افكار دنيوى خود هستند، البته لازم نيست اين اشخاص، عوام باشند؛ چون ممكن است در علوم ديگر صاحب نظر باشند؛ مثلًا اگر علم اجمالى را به دستش بدهى، خيلى خوب مى‏تواند آن را حل كند و يا در صناعت ديگر طورى مهارت دارد كه كسان ديگر مثل ساخته او نمى‏توانند چيزى بسازند، ولى در قسمت به همان مرتبه ادنى قناعت نموده‏اند. ✦براى چنين اشخاصى معاد روحانى حاصل نخواهد شد؛ چون اينها در خط درك معانى عقليه نرفته‏اند و يا اگر رفته باشند، خيلى با تقصير و تسامح رفته‏اند و لذا نتوانسته‏اند كيفيت قدرت و كيفيت علم احدى را نسبت به تمام موجودات عالم به طورى كه لا يشذّ عن حيطة علمه شى‏ء، و در مرتبه ذات به تمام موجودات عالم باشد، تحصيل كنند. 📚 تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج‏3، ص: 483 ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
🔸 آن دسته از انسان ها که دین را از پدر و مادر فقط شنیده و پذیرفته اند و خودشان با مطالعه فلسفی به آن نرسیده اند معاد روحانی نخواهند داشت. ❖ @ensani_islami ✦ ولى كسانى كه از اين معانى بى‏خبرند و يا از مبدأ و معاد جز امر جزئى نمى‏دانند، مثل بسيارى از عوام الناس كه از پدر و مادر خود يك مفهومى شنيده‏اند كه بايد عالَم را موجِدى باشد و به همين اندازه قناعت كرده و مدام در امور و افكار دنيوى خود هستند، البته لازم نيست اين اشخاص، عوام باشند؛ چون ممكن است در علوم ديگر صاحب نظر باشند؛ مثلًا اگر علم اجمالى را به دستش بدهى، خيلى خوب مى‏تواند آن را حل كند و يا در صناعت ديگر طورى مهارت دارد كه كسان ديگر مثل ساخته او نمى‏توانند چيزى بسازند، ولى در قسمت به همان مرتبه ادنى قناعت نموده‏اند. ✦براى چنين اشخاصى معاد روحانى حاصل نخواهد شد؛ چون اينها در خط درك معانى عقليه نرفته‏اند و يا اگر رفته باشند، خيلى با تقصير و تسامح رفته‏اند و لذا نتوانسته‏اند كيفيت قدرت و كيفيت علم احدى را نسبت به تمام موجودات عالم به طورى كه لا يشذّ عن حيطة علمه شى‏ء، و در مرتبه ذات به تمام موجودات عالم باشد، تحصيل كنند. 📚 تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج‏3، ص: 483 ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef