eitaa logo
ارتباط موثر
1.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
450 ویدیو
8 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ برای تامل: یک معلول می‌گفت مردم از من می‌پرسند: چگونه بعد از اين ‌که پاهايم را از دست دادم اينقدر مثبت هستم؟ من از آن‌ها ميپرسم شما که پا داريد چگونه انقدر منفی هستيد؟! @ertebatmoaserdini .
تصور کنید که از خواب برخاسته‌اید و از این که فردی که در خواب دیده‌اید، به دلخواه شما رفتار نکرده و یا با سخن یا رفتار خود شما را آزرده است، عصبانی هستید، در این صورت عاقلانه خواهید گفت: "این خوابی بیش نبود" و سپس دنبال کار و زندگی خود می‌روید. همین سیاست را در زندگی خود به کار ببرید و هنگام رفتار و یا گفتار آزار دهنده دیگری، خود را آشفته و آزرده نسازید، و از فلج شدن به وسیلهٔ اعمال دیگران بپرهیزید. @ertebatmoaserdini .
🔹چند سطر از یک کتاب نمی‌توانستم راهی پیدا کنم که موجود ویژه‌ ای در جهان باشم؛ ولی می‌‌توانستم راهی متعالی و آبرومند برای پنهان شدن پیدا کنم و برای همین نقاب‌ های مختلف را امتحان کردم: خجالتی، دوست‌ داشتنی، متفکر، خوش‌ بین، شاداب، شکننده. این‌ ها نقاب‌‌های ساده‌‌ای بودند که تنها بر یک ویژگی دلالت داشتند. باقی اوقات نقاب‌ های پیچیده‌‌تری به صورت می‌ زدم: محزون و شاداب، آسیب‌‌پذیر ولی شاد، مغرور اما افسرده. این‌ ها را به این خاطر که توان زیادی ازمن می‌ بردند در نهایت رها کردم. 📌از من بشنو: نقاب‌ های پیچیده زنده‌ زنده تو را می‌ خورند. 📚 از کتاب جزء از کل @ertebatmoaserdini .
📄 یک داستان، یک درس زندگی چند وقت پیش یک سفر کاری داشتم و من همیشه عادت دارم زود وارد ایستگاه قطار میشم تا بتونم سریع‌تر وارد قطار بشم و برم تخت‌های بالا جا بگیرم. برعکس اون روز دیرتر وارد ایستگاه شدم، و وقتی رفتم داخل کوپه دو تا خانم جوان تخت‌های بالا جا گرفته بودند قسمت پایین یه خانم با پسر حدودا ۹ ساله‌ای و یک خانم میانسال نشسته بودن منم بناچار همون پایین نشستم. از همون ابتدا مشغول کتاب خواندن شدم، و بعد از گذشت یکی دو ساعت، متوجه شدم خانمی که پسر بچه‌ی همراهش بود گریه میکنه و خانم مسنِ روبروش داره باهاش صحبت میکنه... ناخودآگاه به سخنان این دو بانو گوش کردم. گویا ، مادر شوهر و خواهر شوهر این بانو در کوپه بغلی بودند و او فرزندش را به کوپه‌ی بغل فرستاده بود و گفته بود: ببین در مورد من چه می‌گویند؟؟؟ پسر معصوم پس از برگشت، هر چه شنیده بود برای مادرش تعریف کرده بود و ظاهرا مامان بزرگ و عمه، حرفه‌های خوشایندی نزده بودند. 🔶 خانم مسن که زنی با کمالات بود به این مادر گفت : «تا زمانی که اعتیاد به رنج کشیدنت را ترک نکنی ، اوضاع همین است! » برایم جالب بود ، مگر ما انسانها معتاد به رنج کشیدن می شویم؟ اون روز من هم در کوپه در یک کارگاه عملی شرکت کردم بودم. با حضور مادری معتاد به رنج و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند. من هم سر تا پا شوق آموختن. 🔹 استاد رو به خانم رنجیده و گریان کرد و گفت ، از کی معتاد شدی؟؟ خانم گریان گفت : من اصلا معتاد نیستم، من هیچی مصرف نمی‌کنم! استاد گفت : چرا تو رنج کشیدن عادت روزانه‌ات شده مگر تو امروز مسافر نیستی ؟؟ خانم با گریه گفت :چرا داریم میریم سفر. استاد گفت : تو امروز بخاطر دغدغه‌ات برای سفر ، رنج مصرف نکرده بودی، اما... تا اینکه خیالت از مقدمات سفر راحت شد و در کوپه نشستی، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری برایت مواد تهیه کند. و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد. و تو هم مصرف کردی و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه.کردن هستی. خانم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبرو شده بود. گریه‌اش متوقف شد و گفت: ولی اونا خیلی بد هستن ، با من بدی می کنن و بد رفتار می‌کنن، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟ استاد گفت: شغل مواد فروش ، فروش مواده، تو چرا مواد آنها را می خری؟ تا زمانی‌که تو بهایی نپردازی هیچکس به زور، هیچ موادی به تو نمی‌دهد. و ادامه داد در این دنیا همه فروشنده هستند تو مشخص کن خریدار چه چیزی(چه فکری و بعد چه وضعیتی) هستی؟ ❓خریدار آرامشی، خریدار شادی هستی یا خریدار رنج و اندوه؟ ✅استاد ادامه داد: در طول روز از خودت بپرس؟ امروز می‌خواهم چه چیزی(چه فکری و بعد چه وضعیتی) را بخرم که برای زندگی‌ام مفید باشد؟ و مراقب باش، بابت اجناس بنجل کم ارزش پولی ندی. بحث آن روز دیدگاه جدیدی را در من بوجود آورد. 👌👌واقعا امروز من و شما خریدار چه چیزی هستیم؟ تنبلی و بطالت ، رنج و اندوه ، شادی آرامش و یا یک هدف و رضایت؟ ما انسانها همیشه حق انتخاب داریم. امروز وقت‌مان را می‌دهیم و چه چیزی را می‌خریم؟ روزتان سرشار از خریدهای مفید @ertebatmoaserdini .
🔹یک داستان کوتاه بین لیست خرید برای همسرم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن. همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز می‌کردم سبزی‌ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد. حسابی جا خوردم! چرا این‌طوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر می‌گذارم سر سفره. سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. بعله. تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش این‌طوری است. به جای یک و نیم کیلو ، سبزی سوپری می‌خرد و حتی بوی پلاسیدگی‌اش را که نمی‌فهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسر که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!ویک دعوای بزرگ راه بیاندازم. . بعد بی خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم ، فکر کردم: شب که آمد یک تذکر درست وحسابی می‌دهم. بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد هم نرم تر صحبت کن. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده. ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. ارزش ندارد درباره‌اش صحبت کنم مگر چه شده؟! یک خرید اشتباهی. همین. دم غروب، همین منی که می‌خواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟ آرام گفتم : راستی، سبزی هاش پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه. تمام. همسرم هم در ادامه گفت: بله عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته می‌شوی، دیگه لازم نباشد سبزی هم پاک کنی... آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. مکث و تامل را تمرین کردم....وﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه می‌کردم.وفهمیدم اگر همان موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روزقشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر و ناراحتی های دیگر... ربطی ندارد متاهل هستید یا مجرد مکث و سکوت را تمرین کنید. گاهی زندگی سخت است و گاهی ما آنرا سخت تر می‌کنیم . . . گاهی آرامش داریم، و خود خرابش می‌کنیم . . . گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو خیال نداشته‌هامون می شویم . . . گاهی حالمان خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می‌کنیم . . . گاهی می شود بخشید اما با انتقام ... گاهی می شود ادامه داد اما با اشتیاق انصراف می دهیم. گاهی باید انصراف داد اما با ندانم‌کاری ادامه می‌دهیم . . . و گاهی . . . گاهی . . . گاهی . . . تمام عمر اشتباه می‌کنیم و نمی دانیم یا نمی‌خواهیم... بدانیم. . . . کاش بیشتر مراقب خودمان، تصمیماتمان وگاهی های زندگیمان باشیم . . . کاش یادمون نره که فقط یک بار زنده ایم و زندگی می‌کنیم فقط یکبار... @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
872K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 برای تامل ابتدا به تصاویر بالا توجه کنید در نگاه اول می‌توانید تشخیص بدهید؟ 🔶 سعی کنید همیشه از فاصله خیلی نزدیک به مشکلات و ناملایمات، نگاه نکنید. چون: ۱. مشکلات خیلی بزرگ دیده می‌شوند. ۲. جزئیات آنها باعث گمراهی می‌شود. ۳.ببینده ناخواسته دچار خطا و تحریف ذهنی می‌شود. چند قدم به عقب بروید، در نمای بازتر مسئله و پیرامون آن را به درستی ببینید این مهم ترین قسمت حل مسئله است... @ertebatmoaserdini .
🔹گوهر کمیاب محبت پیری در کوهستان سفر میکرد. سنگ گران قیمتی را در جوى آبى یافت. روز بعد به گرسنه‌ای رسید. کیسه‌اش را باز کرد تا در غذایش با او شریک شود. مرد گرسنه، سنگ قیمتی را دید. از آن خوشش آمد و خواست که آن سنگ را بگیرد. مسافر پیر، بی‌درنگ، سنگ را به او داد. مرد بسیار خوشحال شد و از این که شانس به او رو کرده بود، سر از پا نمى‌شناخت. او فهمیده بود که جواهر، به قدرى قیمتی است که تا آخر عمر مى‌تواند راحت زندگى کند، ولى چند روز بعد، به دنبال آن پیر دوید و پیدایش کرد. هنگامى که او را دید سنگ را پس داد و گفت: این چند روز خیلی فکر کردم. من مى‌دانم این سنگ چقدر گرانبهاست، اما آن را به تو پس مى‌دهم، با این امید که چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى‌توانى، آن محبتی را به من بده، که به تو این قدرت را داد تا این سنگ را به چون منی ببخشی. آن را می‌خواهم. _____________________ در زندگی، قدر آدم‌هایی را که بدون چشم‌داشت ، هدایای مادی و معنوی به ما می‌دهند بدانیم. @ertebatmoaserdini .
🔷 سلامت روان در دو عبارت خلاصه مي‌شود: 🔹واقعیت پذیری 🔹مسئولیت پذیری ۱) پذیرش واقعیت به این معناست که فرد توانمندی و قدرت پذیرش پیامدهای منطقی و طبیعی رفتار خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعی‌است و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیمات‌مان را نمی پذیریم، در واقع واقعیت را انکار می کنیم. ۲) مسئولیت پذیری، یعنی فرد اولا وظایف خود را شناخته و انجام می‌دهد، ثانیت مسئولیت ارضای نیازهای شخصی خود را به عهده می‌گیرد، و در راستای این هدف به نیازهای دیگران تعدی نمی کند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه ی دیگران رفع نمی‌کند. @ertebatmoaserdini .
⭕️کنترل از بیرون، راهی معمولا ناموفق اما در اولویت... 🔻ما بیش از آنچه تصور می‌کنیم سعی داریم بر زندگی خود کنترل داریم. و متاسفانه بخش زیادی از این کنترل‌ها موثر نیستند. مثلا انتخاب می‌کنیم بر سر فرزند خود فریاد بکشیم و تهدیدش کنیم؛ اما در نتیجه اوضاع بدتر می‌شود نه بهتر. ✅ داشتن کنترل موثر یعنی که انتخاب‌های بهتری داشته باشیم تا ما را با فرزندمان و دیگراطافیانمان پیوند دهد. 🔻 در جهانِ کنترلِ بیرونی نظام حاکم، قهرآمیز است. هنگامی که با شکست روبرو می‌شویم، گاهی ناگزیر به زور متوسل می‌شویم و به تغییردادن افراد تمرکز می‌کنیم. ⛔️ باور به کنترل بیرونی و به کارگیری آن، به هر دو طرف اعم از کنترل‌کننده و کنترل‌شونده آسیب می‌رساند. کنترل بیرونی عامل بسیاری از خشونت‌ها، جرایم، اعتیادها و روابط جنسی بدون عشق در جامعه است. ❎ کنترل شدن و کنترل کردن به احساس شادی و سعادت ما لطمه می‌زند. 🔻بسیاری از آدم‌های ناخشنود، ضرورتاً فقیر، معتاد و یا بی‌بند و بار نیستند. بسیاری از آنها آدم‌های مسئولی هستند که به خوبی از خود مراقبت می‌کنند و به هیچ‌کس نیز آسیبی نمی‌رسانند؛ اما روشی که در رفتارهای خود با دیگران انتخاب کرده‌اند اجازه نمی‌دهد روابط خشنود و رضایت‌مندی با افراد دیگر برقرار کنند، در نتیجه احساس ناآرامی و ناخشنودی‌ می کنند. 🔴 بسیاری از افراد ناخشنود، مشکل واحدی دارند، آنها نمی‌توانند با کسانی که دوستشان دارند، به خوبی کنار بیایند به این دلیل که وقتی افراد کاری که آن‌ها می‌خواهند را انجام نمی‌دهند، اولین چیزی که به نظر آن‌ها می‌آید توسل به زور و اجبار (کنترل بیرونی) است. 📚 برگرفته از کتاب تئوری انتخاب @ertebatmoaserdini .
درخت‌ها در زمستان و غلبه سرما و برف و باران، کم‌انرژی می‌شوند؛ ولی نمی‌میرند، ناامید هم نمی‌شوند. چون باور دارند که بعد هر زمستان، بهار خواهی نخواهی می‌آید و آنها باز شکوفه خواهند داد و پذیرای گنجشک‌های نغمه‌خوان‌... زمستان زندگی ما آدم‌ها مثل گیاهان نظم زمانی ندارد و بیشتر وقت‌ها غیرمنتظره پیش می‌آید. مثل همین کرونا که زندگی سختی برای همه مردم جهان ایجاد کرده بود، یا از دست دادن‌ها و دوری کشیدن‌ها که در زندگی ما را آزار می‌دهد و باعث کم‌رمق شدن ما می‌شود؛ اما هیچ وقت ناامیدمان نمی‌کند. اصلا زندگی یعنی همین سختی‌ها و آسانی‌های پس از آن، همین رنج‌ها که گاه پشت آن زیبایی نهفته است که با گذر زمان آشکار می‌شود. @ertebatmoaserdini .
✳️ برای تغییر در سال جدید... (۱) وقتی متوجه اشکال و یا کمبودی در جای از ارتباطات و زندگی خود می شوید، برای رفتن به مسیر درست زندگی، لازم نیست زندگی کردن را تعطیل کنید. برای رسیدن به انتخابی درست، لازم نیست ماه‌ها یا سال‌ها دست از کار بکشید تا به اطمینان صددرصد از انتخاب‌تان برسید. برای درست کردن رابطه با دیگری، لازم نیست رابطه را قطع کنید تا آن را اصلاح کنید. قطار زندگی و رابطه را متوقف نکنید. بگذارید با هر سرعتی که می‌تواند حرکت کند و در ضمن حرکت، ایرادهایش را یکی‌یکی پیدا و رفع کنید. بهتر است قطار در حال حرکت را تعمیر کنید. زندگی منتظر شما نمی‌‌ماند، روزها یکی‌یکی از پی هم می‌روند و روزهای رفته دوباره به دست نمی‌آیند. هم قدر فرصت‌های خود را بدانید و هم قدر روابط و داشته‌های خود را بشناسید. @ertebatmoaserdini .
✳️ برای تغییر در سال جدید... (۲) آغاز اصلاح و تغییر امکان خطا و اشتباه برای انسان عادی (غیر معصوم) امری طبیعی است. بعضی انسان ها به عللی پر اشتباه تر اند. و برخی با صراحت بیان می کنند که: «من همینم که هستم...» با این جمله میزان مقاومت خود را نسبت به نغییر و اصلاح بیان می کنند. همه ما بسیاری از این آدم ها را دیده ایم که حاضر به اندک تغییری در الگوهای فکری و رفتاری خود نیستند و با انواع غرور و لجاجت و تعصب از آن الگو ها دفاع می کنند و مانع تغییر خود می شوند. بعضی آدم ها سعی دارند برای دیگران تغییر ایجاد کنند و با توصیه و یا حتی دستور و گاهی تند تر از آن قصد دارند به نوعی دیگران را کنترل کنند. باید باور کنیم که برای بهتر شدن نباید منتظر تغییر دیگران و یا شاخص های بیرون از اختیار خود باشیم. تصور کنید راننده ای هر روز از مسیری خاص تردد می کند که آن مسیر پر ترافیک و شلوغ است. او هر روز ممکن است به مسببان این مشکل بد بگوید و یا هر روز آرزو کند که اتفاقی بیافتد تا یا خوردروهای کمتری عبور کنند و یا راهی برای اصلاح گره ترافیک فراهم شود. راه های از این دست و مشابه آنها راه هایی است که بیرون از همت و اختیار انسانی او است و منتظر آن ماندن تغییری ایجاد نمی کند. در حالی که شاید این راننده بتواند مسیری خلوت و یا حجم ترافیک کمتر بیابد... و با تغییر مسیر خود این مشکل را برطرف کند. إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. سوره رعد/آیه ۱۱ تغییر از خود ما آغاز می شود. و اصلاح و تغییر به واسطه تغییر در الگوهای فکری و رفتاری ما حاصل می شود. تا زمانی که برای بهتر شدن شرایط خود در بند تغییر امری بیرون از وجود خویش باشیم، راه را به خطا رفته و شاید جز زحمت خود نیافزاییم. @ertebatmoaserdini .