خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر تهران
10 رمضان 1439
فقط خدا (قسمت سوم)
اگر واقعاً میخواهیم برای خدا کار کنیم، باید آنقدر مراقب باشیم که بفهمیم دست او در کار است، یا ما. جایی که علی(علیهالسلام) خود را در برابر خدا کم میبیند و مراقب است ذرهای شائبۀ غیریت در کارش نباشد، ما چرا مراقب نباشیم که هر حرف، کار یا قضاوتمان برای چیست؟! برحق بودن، خیلی سخت است و هر لحظه مراقبت میخواهد. چطور خود را برحق ببینیم و دیگران را #قضاوت کنیم؟! اصلاً قضاوت و #قیاس، کار #شیطان است.
انبیاء و ائمه(علیهمالسلام) #عصمت خود را با همین احتیاطها و مراقبتها بروز دادند و اینجاست که ارزش آنها را میشود شناخت. واقعاً سخت است! زیاد شنیدهایم که حضرت علی(علیهالسلام) صورت خود را مقابل آتش تنور گرفت تا داغی آتش جهنم را بچشد و مراقب باشد حقّ یتیمی را نادیده نگیرد. این تنها مشتی است نمونۀ خروار. آنها سخت بندگی کردهاند. ولی ما فقط با چند نماز و روزۀ ظاهری، خود را کامل میبینیم و توقع داریم همه از طریق ما هدایت شوند؛ حتی شده با تهمت و آبروریزی، به احدی حق نمیدهیم جلوی ما مرتکب خلاف شرع شود؛ چون در شأن ما نیست!
حال بیندیشیم که چرا امربهمعروف و نهیازمنکرهایمان تا کنون کاری در جامعه از پیش نبردهاند! چون بر آنچه خودمان از دین گرفتهایم، تعصب داریم و از هرکس خلاف آن حرکت کند، متنفریم! خود را بهشتی میبینیم و بقیه را جهنمی؛ بدون اینکه فکر کنیم چرا دینداری ما در آنها تأثیر مثبت نگذاشته است. حتی فرزندانمان #دین را شل میگیرند و ما به خیال دفاع از دین، با آنها میجنگیم؛ غافل از اینکه درواقع از خود و نفسمان دفاع میکنیم.
دفاع از دین، مساوی تأثیرگذاری است و برای همین یکی از شرایط امر و نهی نیز احتمال اثر است. امر و نهی لازم است؛ اما با نگاه درست و بدون قضاوت شخصی و ظاهری. باید از وجهۀ دینیای که برای خود قایل شدهایم، فرار کنیم و دین را به خدا واگذاریم تا او از مظهر ما کار کند؛ اما مایی که ما نباشیم و هیچگونه خیر و شرّ خودمان در کار نباشد.
ما حق داریم وقتی از فرزند خود گناهی میبینیم، در درون ناراحت شویم؛ اما نه برای اینکه آبرویمان میرود و فکر میکنیم بهتر از آن هستیم که گناهی در خانوادهمان باشد! البته خیلی از ما فاصلۀ این دو نگاه را نمیفهمیم. اما وقتی خود را نبینیم و فقط پای دین در کار باشد، میفهمیم چطور بدون توهین و تحقیر و آبروریزی و بدون برتر دیدن خود و خرد کردن شخصیت او، به او بفهمانیم کارش غلط است. ولی اگر طور دیگری عمل کنیم، کار ما غلط بزرگتری است که به جای تأثیر مثبت، تأثیر منفی میگذارد.
اینگونه است که ما نمیتوانیم مثمر ثمر باشیم. روزبهروز هم #تقوا و اندیشهمان آب میرود و در تشخیص راه درست، گیجتر میشویم؛ طوری که حتی نمیدانیم فرزند خود را چطور تربیت کنیم! اما اگر برای خدا کار میکردیم، اینطور نبود؛ چنانکه حضرت #موسی وقتی از خود گذشت و فرار کرد، خدا به او #حکمت داد و درخت نبوت در دلش جوانه زد؛ یعنی آمادۀ ظهور و دریافت مستقیم این مقام در دنیا شد. تا به جایی رسید که ندای پروردگار را شنید و فرمان نبوت را گرفت [7].
اما ما وقتی کار خیر میکنیم، تازه هوای نفسمان جوانه میزند و شأن و شئون دینی پیدا میکنیم. بعد هم دنبال این هستیم که از ما قدردانی شود و اثر مثبت کارمان به ما برگردد. موسی با همۀ مقاماتی که داشت، خود را در مقابل خدا فقیر میدید [8]. ولی ما اگر کار خیری انجام دهیم، دیگر خود را صاحب حق میدانیم که خدا باید اثر عملمان را بدهد.
..........
[7] سورۀ قصص، آیۀ 30.
[8] سورۀ قصص، آیۀ 24.
ادامه دارد...
#خلاصه
#رمضان1439
#جلسه_هفتم
@Lotfiiazar