┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
زمان:
حجم:
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
@eshgheasemanizyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
زمان:
حجم:
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت510
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
در ماشین رو باز کرد و نشستیم. دستم رو گرفت
- بعضی وقتا خیلی شیطون میشیا!!! وقتی بهت میگم نرو، حتما یه دلیلی داره دیگه!!
چشمامو بستم و سرم به صندلی تکیه دادم
-اخ که چقدر دلم برا این شلوغ کاریا تنگ شده بود.
چشامو بازکردم و سرم رو به سمتش چرخوندم
- میدونی علی، وقتی بچه بودم خیلی با داداش حمید شلوغ میکردیم. یه بار یادمه مامان خونه نبود داداش خیلی اذیتم کرد، منم برا تلافیش توپشو انداختم پشت بوم...اینقدر عصبی شده بود که نگو.
با حرص از نردبون بالا رفت تا توپشو بیاره، منم از فرصت استفاده کردم و به هر سختی بود نردبون رو جابجا کردم تا نتونه بیاد پایین، بیچاره تو هوای گرم دوساعت تو پشت بوم موند. هر چی اصرار و التماس کرد نردبونو بذارم قبول نکردم.
با هیجان نگاهم میکرد ادامه دادم
- اما چشمت روز بد نبینه، مامان که اومد و داداش رو تو پشت بودم دید سریع نردبون رو گذاشت، وقتی اومد پایین، ماجرا رو به مامان گفت. مامانم از دستم عصبانی شد و منو یه تنبیه اساسی کرد. گفت تا سه روز اجازه ندارم برم بیرون و با سحر بازی کنم.
از حرفم خندید، ماشین رو روشن کرد و گفت
- یادم باشه حمید رو دیدم این کارتو به یادش بندازم یکم حرص بخوره. هر چند که عین خیالش نمیشه.
دستش رو گرفتم
- جون من نگیا، رو این قضیه خیلی حساسه
بلند خندید و سرش رو تکون داد. از روستا بیرون اومدیم و وارد جاده شدیم.
- میگما ولادت امام علی از اقا عیدی میخوام. به نظرت عیدی چی خوبه؟
لبخند کجی زد.
- من که عیدیمو گرفتم
سؤالی نگاهش کردم
- کی گرفتی که من نفهمیدم
- البته عیدی رو از طریق تو گرفتم
من که از حرفاش سر در نمیارم والا...از کدوم عیدی حرف میزنه که خبر ندارم!
نگاهم به قیافه ی مهربونش بود، خیلی داره مشکوک میزنه از صبح رفتاراش فرق کرده.
- خب بگو دیگه از کدوم عیدی حرف میزنی که روحمم خبر نداره
ابروهاش رو بالا داد
- صبر کن، موقع خوردن بستنی بهت میگم.
- الان داری به خاطر چند لحظه ی پیش که به حرفت گوش نکردم تلافی میکنی ؟
- گر صبر کنی ز گوره حلوا سازی!!!
تا به داخل شهر برسیم کلی اصرار و التماس کردم اما نگفت که نگفت.
بیخیال شدم و دیگه پیگیرش نشدم.
ماشین رو پارک کرد و پیاده شدیم و به سمت خونشون رفتیم.
جلوی درشون که رسیدیم، زنگ رو زد. صدای حسین و نرگس تا سالن میومد. در باز شد و با دیدن زینب با خوشحالی سلام دادم.
همدیگرو بغل کردیم و وارد خونه شدیم. با همه سلام و احوالپرسی کردیم، علی مستقیم به سمت نرگس و حسین رفت. وارد اشپزخونه شدم ببینم نهار چیه که مادر گفت.
- امروز نهار اش ماست پختم.
سفره رو باز کردیم و همه دور سفره نشستیم. چشمم به پیاله ای که سیر له شده داشت افتاد، داخل اشم کمی ریختم و با اشتها شروع به خوردن کردم.
خداروشکر اینبار حالم بد نشد، سفره رو جمع کردیم و کنار حسین نشستم. علی تمام حواسش بهم بود و همونطور که باحسین بازی میکردیم هر از گاهی حالم رو میپرسید.
خداروشکر امروز روز خوبی داشتیم، علی با حاج اقا حرف میزد و ماهم به اداهای حسین نگاه میکردیم و میخندیدیم. دلم برای حلما یه ذره شد حیف که دیشب اونجا بودیم و دیگه رومنمیشه به علی بگم باز بریم.
بعد از خوندن نماز مغرب، اماده شدم تا به خونه بریم. خداحافظی کردیم و به سمت ماشین رفتیم وسوار شدیم.
علی حواسش به گوشیش بود و نمیدونم چیو نگاه میکرد که هر از گاهی میخندید.
- بهچی میخندی؟
گوشی رو خاموش کرد
- خب...حالا وقتشه بریم سراغ بستنی که مهمون علی اقایی!!!
بازم جوابمو نداد، یکم دلخور شدم ولی به رومنیاوردم.
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
دعوت شده ام به روضهی اباعبدالله علیه السلام،
در و دیوار خانه سیاه پوش است،
صدای کلیپ مداحی سوزناک و آشنایی فضای خانه را پر کرده،
اشک در چشمانم حلقه میزند،
دست بر سینه گذاشته با ذکر #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین وارد خانه میشوم.
کمی زود رسیدهام، اشکالی ندارد. آخر منزل یکی از اقوام نزدیک است، سراغ دختر جوانشان را میگیرم، میگویند در اتاق خواب مشغول آماده شدن است در میزنم و با کسب اجازه وارد میشوم.
واااای خدای من! چه می بینم؟! بساط آرایش دختر جوان صاحب خانه روی زمین پخش و او با دقت تمام در حال کشیدن خط چشمش است.
به یکباره منقلب میشوم، اخم هایم در هم فرو میرود، با تعجب و چشمانی گشاد شده از حیرت به من نگاه می کند و میپرسد چیزی شده؟
سری به تاسف تکان میدهم
_داری آرایش می کنی؟ 😳🤔
+خب آره 😒
_چرا؟! 😳
+تا نیم ساعت دیگه مهمونا میرسن
_خب برسن 😐
+یعنی چی خب برسن؟ باید تا قبل از رسیدن مهمونا آماده بشم، آراسته و مرتب از مهمونام پذیرایی کنم. 😒
_وا 😐😐😐😐😐
سوالی در ذهنم جرقه میزند
_ببینم اگر خدای ناکرده یکی از عزیزانت (برادر، پدر، مادر یا هر کی دیگه) هم از دنیا رفته بود و میخواستی براش مراسم بگیری اینجوری آرایش می کردی؟ 🤔😏😒
از سوالم جا میخورد و اندکی بعد خشم جای حیرتش را میگیرد!
+خب که چی؟! 😡😡😡😡
_خب همین!
از اتاق خارج میشوم
دقایقی بعد دختر صاحبخانه با چشم های سرخ شده از اشک و صورتی بدون آرایش از اتاق خارج میشود. لبخندی با مهربانی به صورتش میپاشم و برای کمک کردن به او وارد آشپزخانه میشوم.
#م.ز
پ.ن: در مجالس عزای #جد_غریب_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف احترام #صاحب_عزا را نگهداریم.
#بابی_انت_و_امی_یا_حسین
🏴🏴🏴میخواهید ثواب عزاداری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در محرم برای شما هم محاسبه شود؟؟؟؟
🔳▪️روایت زیر را بخوانید و به آن عمل کنید👇👇👇👇
🔳▪️قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه ص مَنْ عَزَّى مُصَاباً كَانَ لَه مِثْلُ أَجْرِه مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَيْئاً
📚الكافی، ج ۳ ص ۲۰۵
🔳▪️ترجمه:
هرکس به عزاداری تسلیت بگوید، به اندازه اجر آن عزادار بدون این که از اجر او کاسته شود به تسلیت گوینده اجر داده می شود.
🔳▪️در عزاداری ها به صاحب این عزا امام زمان عجل الله تعالی فرجه تسلیت بگوییم😭😭😭
⚫️آجَرَکَ الله یا بَقیَّهَ الله فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام