eitaa logo
استکبار ستیزان
210 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️💥 خوارج آن زمان و این زمان! ✅ جریان انحرافی ، در مذاکرات بین ابوموسی اشعری و امروعاص، شک برایشان پیش آمد که سر ابوموسی کلاه رفته یا سر آنان کلاه گذاشته! و لذا بجای درخواست محاکمه نظامی ابوموسی، متعرض امیرالمومنین شده و خواستار آن حضرت گردیدند! و توجهی به اقدامات بار خود، در برگرداندن مالک اشتر و حکمیت به علی علیه السلام نمی کردند! 💠 با گذشت چندین نسل از جریان انحرافی خوارج، بازهم شاهد حمله پیروان آن جریان انحرافی به امام جامعه زمان خود هستیم، که دیروز، قائم مقام رهبری، آقای عهده دار خوارج بر علیه حضرت روح الله گردید! و امروز ، عهده دار فتنه خوارج شده و لذا افتضاح و خیانت در برجام را متوجه امام جامعه دانسته و چون خوارج دهان باز کرده و می گوید:«مگر این تصمیم را رئیس جمهور به تنهایی گرفته؟؛ به فرض که تصمیم بدی باشد، این تصمیم نظام بوده ... نظام ترکیبی از مقام معظم رهبری، رؤسای سه قوه، وزیران، کارشناسان و امثال آن است. بنابر این بحث رئیس جمهور نیست. اگر قرار به عذرخواهی است کل نظام باید عذرخواهی کند؛ نه رئیس جمهور.» ⚠️ جمهوری اسلامی، مانند خوارج زمان علی علیه السلام، نوک  خود را متوجه امام جامعه می کنند! و حتی اگر حسن روحانی در نشست خبری همه را پذیرفته باشد، باز هم خوارج، یقه فریبکاران و فریب خوردگان از امروعاص را که با شیطان بزرگ، اسرار مگویی دارند! نمی گیرند!، ولذا اگر امام جامعه برای پذیرش و اجراء برجام، ای را برای رئیس جمهور معین، ولی او به آن شروط عمل نکرده باشد!، خوارج متعرض امام جامعه می گردند، نه فریب خوردگان و فریبکاران! و این داستان غم انگیز خوارج از زمان پیدایش آنان تا کنون است!
آقای روحانی نیاز به دست بوسی نیست منتقدین دلسوز نظام همواره بشما هشدار این روزها را میدادند فحاشی هایتان یادتان هست ؟ ..... آقای روحانی این ملت نشان دادند در هر شرایطی دست هرکس را صادق باشد می بوسد اینجاست که شما و کابینه شما با مردم صادق نیستید جناب آقای روحانی شما همه جناحها را به وحدت و همدلی فراخواندید و افاضه فرمودید دست مخالفان را میبوسم مخالفان ومنتقدین دلسوز مخالف نظام جمهوری اسلامی نیستند بلکه مخالف کارها و اندیشه های لیبرالی شما هستند چهار سال از عمر این دولت را وقفه برجام نمودید که بفرموده مقام معظم رهبری بود بعداز پیروزی در سری دوم انتخابات با شعارهای مردم را فریب دادید تا به امروز وحتی آینده سخنان دیروز شما بظاهر نشان از از کارهای پیشین خود و دولت را حکایت میکند !! آقای روحانی شما صادق نیستید چون همان زمان که به اهمیت بها دادن به تولید داخلی اشاره میکردید در کشور مشکل امنیتی وجود داشت مشکلی که توسط شما و کابینه تان از آن حمایت کرده اید و میکنید در شبکه پیامرسانهای خارجی که محل نشر و روشهای ایجاد اغتشاش هست حتی ساختن اسلحه چرا دست از حمایت این پیامرسانها بر نمیدا رید ؟ مگر در سخنرانی تان نگفتید حمایت کنید از تولید کنندگان داخلی پیامرسانهای داخلی مگر تولید داخلی نیستند ؟!! آقای روحانی بی شک اطرافیان شما که عامل اصلی ناکارآمدی های امروز دولت هستند به مانند گذشته از هر گزینه ای برای خدشه دار کردن این نظام و اتحاد ملی دربغ نخواهند کرد آقای روحانی شما در سخنرانی فقط از مردم خواستید به دولت کمک کنند حتی در ساعات کاری از کارمندان به نحوی کمک خواستید !! این عجز وناتوانی یک دولت یا یک رییس جمهور را میرساند بیشتر صادق باشید طبق گفته خوتان در سه ماهه اول سال 97 دولت درآمدش چند برابر گشته که البته از آب گل آلود ماهی گرفتید با بالا بردن نرخ ارز و سکه که تمام استفاده این آشفته بازار به جیب دولت رفته دلالهای این آشفته بازار چه کسانی هستند ؟ مردم عادی؟ خیر یقینا از طرف دولت شما ساپورت میشوند این مردم نمیخواهند بلکه میخواهند برای این مردم مایه افتخار است که شاید نصیب شما و دولتتان نشود چون در قاموس شما نیست
هدایت شده از سم درصد
🔴صابونی نباشیم! 📌شخص از اهل می گوید: ⬅️روزی در عطاریم نشسته بودم که نفر برای خریدن و به دکان من وارد شدند. وقتی به صحبت کردن و هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان ؛ اما جوابی ندادند. 📝من می کردم ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آن ها را به رسول مختار -صلی الله علیه و آله و سلم- و آل اطهار آن حضرت دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: ⬅️ما از درگاه حضرت حجت -علیه السلام- هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود کرده است؛ لذا حضرت ما را فرموده اند که سدر و کافورش را از تو 》 📌همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را نکردم و تضرّع و زیادی نمودم که مرا هم با خود . گفتند: 📝این کار بسته به آن بزرگوار است و چون اجازه اند جرأت این جسارت را 📌گفتم:مرا به محضر حضرتش ، بعد همان جا طلب کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم و اِلا از همان جا می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ ⬅️ اما باز هم کردند. بالأخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من نموده و منت گذاشتند و کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان ، تا آن که به دریا رسیدیم. آن ها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند روی آب راه افتادند؛ اما من . متوجه من شدند و گفتند: 📝؛ خدا را به حضرت حجت -عجل الله تعالی فرجه الشریف- بده که تو را حفظ کند. بگو و روانه شو》 ⬅️این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت -ارواحنا فداه- قسم دادم و مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه به هم پیوستند و شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب بر بام گذاشته بودم. 📌وقتی باران را دیدم، به صابون ها افتادم و خاطرم شد. به محض این خطور ذهنی پاهایم در آب ؛ لذا مجبور به کردن شدم تا خود را از غرق شدن حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان می ماندم. آن ها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند و دست مرا و از آب بیرون کشیدند و گفتند: 📝از آن ذهنی که به فکرت رسید، کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت -علیه السلام- بده 📌من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت -علیه السلام- قسم دادم و روی آب راهی شدم. بالاخره به دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان به چشم می خورد که آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: 📌تمام در این خیمه است ⬅️و با آن ها تا چادر رفتم و همان جا کردیم. یک نفر از ایشان برای گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت کرد، به طوری که سخن مولایم را ؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند: 📝: او را به جای خود برگردانید زیرا او مردی است صابونی ⬅️این حضرت اشاره به ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از های دنیوی خالی نکرده است تا محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی با دوستان خدا را ندارد. 📝این سخن را که و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو و دانستم تا زمانی که آیینه دل به های دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد. 📕 دارالسلام؛تألیف: علامه شیخ محمود عراقی 🌍 📡لطفا نشر دهید Join👉 eitaa.com/joinchat/866320384C260d8cbae5
پاسخ_شبهات 💢 روایت است که پروردگار، هفت ساعت به گنه‌کاران می‌دهد تا توبه کنند، اگر در این توبه کنند بخشیده میشوند. یعنی هر بلافاصله پس از ارتکاب گناه فورا کند پذیرفته میشود؟ ✅ یات و روایات فراوانی در مورد لطف و رحمت خدای نسبت به بندگان مؤمن گناه‌کار وجود دارد. از پیامبر اسلام(ص) شده است: کسی که گناه کند و آن‌را انجام ندهد، بر او گناهی نوشته نمی‌شود، و اگر مرتکب گناه شود، به او ساعت مهلت داده می‌شود تا کند، اگر توبه کرد چیزی بر او نوشته نمی‌شود، اما اگر توبه نکرد بعد از ساعت یک گناه برایش نوشته می‌شود. 📚کافی ج 2، 430 امام صادق(ع) در همین مورد فرمود: زمانی که بنده مؤمن کند، خداوند او را هفت ساعت دهد، پس اگر از خدا آمرزش خواست چیزى بر او نوشته نمی‌شود، و اگر این ساعت‌ها گذشت و درخواست نکرد، یک گناه بر او نوشته می‌شود. 📚کافی ج2 ص 437 ✅این البته ویژه بندگان مؤمنی است که تلاش دارند تا گناهی انجام ندهند، امّا گاه فریب و هوای نفس را می‌خورند، و افرادی که عملاً ایمانی به آخرت نداشته و از ارتکاب انواع گناهان هیچ ابائی نداشته و هیچ تلاشی را برای با نفس نمی‌کنند، مشمول چنین فرصت دلسوزانه‌ای از جانب پروردگار نمی‌باشند. روایتی از امام صادق(ع) این موضوع را خاطرنشان می‌کند: عباد بصرى نزد آن‌ آمد و گفت: به ما خبر رسیده که شما فرمودید: هیچ بنده‌اى نیست که کند، مگر این‌که خداوند ساعت از روز به وی مهلت دهد تا توبه کند؟ امام فرمود: من چنین نگفتم، بلکه گفتم: هیچ فرد باایمانی نیست که مرتکب شود! من اینگونه گفتم! 📚کافی ج 4 ص 240 استکبار ستیزان
هدایت شده از عجیب و پر ابهام🥶
💠زمان طاغوت یک شب آقا سیدمهدی قوام خطیب معروف تهران بعد از منبر و در مسیر منزل، را می‌بیند، که وضعیت نامناسبی دارد و معلوم بوده اهل است! آقا سیدمهدی به پیر مردی می‌گوید: برو آن زن را صدا کن بیاید آن مرد تعلل می‌کند و می‌گوید: وضعیت آن زن و مناسب نیست او را صدا بزنم. خلاصه با اصرار سید و با کراهت می‌رود و او را صدا می‌زند! زن می‌آید، آقا سیدمهدی از آن زن می‌پرسد: این موقع شب اینجا چه می‌کنی؟! زن می‌گوید: احتیاج دارم، ! سید پاکت پولی را به او می‌دهد و می‌گوید: این پول، مال علیه‌السلام است، من هم نمی‌دانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از بیرون نیا! مدتی گذشت سید به مشرف شد. روزی در سید‌الشهدا علیه‌السلام زنی را می‌بیند با شوهرش ایستاده‌اند. شوهر می‌آید جلو و دست را می‌بوسد و می‌گوید: می‌خواهد سلامی به شما عرض کند! مرد دورتر می‌ایستد، زن که و با نقاب بود نزدیک می‌آید و کمی نقاب از صورتش بر می‌گیرد تا سید صدایش را بهتر بشنود و با بغض و می‌گوید: آقا سید! من را نشناختید؟ سید می‌گوید: نه! بجا نمی‌آورم! زن می‌گوید: من همان خانمی هستم که چند مدت پیش مرا در خیابان لاله‌زار دیدید! یادتان می‌آید که پول را به من دادید و گفتید مال امام حسین است؟ بعد از رفتن شما خیلی حالم شد تا چند دقیقه کردم به امام حسین گفتم: آقا با من چکار داری آخه من ... همان جا بود که قسم خوردم دیگر این رو انجام ندهم و کردم... آقا سید! شما یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید. همان پاکت کار خودش را کرد… من دیگر… خوب شده‌ام! 😍 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ http://eitaa.com/joinchat/2574188547C196ea40fc2
💢 همیشه مقصر است؟ گناه از مسولین، پاسخگویی با رهبر! اینکه این روزها نوک‌پیکان کم کاری و ندانم کاری و و و بیش از ۴۰۰ هزار مدیر در سراسر کشور با اختیارات تام و میلیاردها بودجه به سمت رهبرانقلاب است و عده ای بجای ، مرجع پاسخگویی را به سمت انتقال میدهند امر عجیب و جدیدی نیست. در این موارد کمک حال ماست، در ماجرای و زیرکی عمروعاص که از جهل مردم بهره برد، گروهی در درون سپاه امیرالمومنین(ع) ایشان را وادار به پایان دادن به جنگ و پذیرش کردند تا جایی پیش رفتند که امام را محاصره و حضرت را به تهدید کردند. امام به ناچار را پذیرفت، همان کنشگران درون لشکر علی(ع) با ندانم کاری و یا نفاق، شیخ ساده لوح نافهم در سیاست را علیرغم‌مخالفت امیرمومنان(ع) به نمایندگی خود برگزیدند. هنگامی که در مسجد عمروعاص توانست با ابوموسی را فریب دهد، همان جماعتی که او را به علی(ع) تحمیل کرده بودند فریاد "وا اسلاما" سر دادند. به سوی امام رفته و از ایشان خواستند بخاطر این "گناه" کند! گناه و تقصیر با دیگران بود، اما توبه و پوزش با علی(ع)، ایشان هم در پاسخ به فرمودند: من مرتکب خطایی نشده ام تا کنم. این سیر و روش مسولان برای فرار از پاسخگویی و سپر قرار دادن امامِ جامعه داستان پرتکرار تاریخ اسلام است. استکبار ستیزان
زندگی مان شـده است هی نوشتن و پاک کردن!هی غلط می‌نویسم و گناه میکنیم! بعـد هی و پـاک کـردن! کلا عـادت کرده ایم به این روال غلط! غافل از اینکه ناگهانی صدایمان می‌زنند: الرَّحیل! تا فـرصت باقی است و نفس به شماره نیفتاده باید به فکر راه نجات بود و زاد و توشـه جـمـع کـرد والا در لحـظـه ملاقات با در وقتی که نفس‌ها به شماره می‌افتد، جمع کردن زاد وتوشه ممکن نیست 📚 نکته های ناب کـوتاه استکبار ستیزان