4_5875009425449682589.pdf
حجم:
3.11M
🔴مقاله برهان نظم و تقریر برهان نظم
⬅️شرح و توضیح عوامانه و قابل فهم برای تمام اقشار+پاسخ به شبهات.
🆔 @falsafeh_nazari
🔴گذار از یونانی مآبی حکمت
✳️قسمتی از کتاب شریف ( منطق المشرقیین)
تالیف جناب شیخ الرئیس بوعلی سینا(ره)
♦️قسمت اول
✅با سلام خدمت دوستان عزیز ... برای اولین بار مطالبی بسیار بلند از جناب شیخ الرئیس ابن سینا (ره)منتشر می گردد که با خواندن آن ممکن است دیدگاه بسیاری از افراد نسبت به جنابشان بسیار عمیق تر و باز تر شود و بزرگوارانی که به ایشان اشکالات فراوان داشته و دارند کمی بیشتر تأمل بفرمایند.🌿
@falsafeh_nazari
📖 مدخل :
✅جناب شیخ الرئیس ابن سینا(ره) در طول عمر با برکت و شریفشان بنابر نقلی از تاریخ ۴۰ مجلد کتاب تصنیف فرموده بودند ( یا به قلم خویش یا به قلم شاگردان سحری و اشراقی خود ) که اعتقادات راسخ ایشان و سخن قطعی و نهایی ایشان بود اما در طول تاریخ این مجلدات دست خوش حوادث مختلفة شده و بنابر مصالح و قضایای الهیة به دست ما نرسیده است فقط از آن مجلدات "منطق المشرقیین" باقی مانده و "حکمة المشرقیین" و سایر علوم ... از آن مجلدات از بین رفته است یا حداقل به دست ما نرسیده است .
💠شیخ الرئیس در صدد بودکه در قبال یونانیان که غربی بودهاند، حکمت مردم مشرق زمین را تنظیم نماید؛ از این رو دست به تصنیف کتابی زد در حکمت؛ به معنای عامش (شامل منطق ، الهیات ، طبیعیات ، ریاضیات ، اخلاق و سیاست ) و در آن نقاط ضعف فلسفه یونانی و نقاط قوت فلسفه شرقی را بیان نمود.
⬅️جناب شیخ در مقدمه ی این کتاب که به محضر عزیزان ارائه می شود مطالبی چند در مورد سایر تصانیف خود که به فرموده ی جنابشان برای عوام الناس تالیف شده بلکه بیشتر از تحمل آنها و اینکه آنچه را که برای خواص تصنیف کرده من جملة همین کتاب مذکور و مطالب دیگری که در خور توجه است ...
متن و ترجمة ی مقدمة ی کتاب مذکور که به همت یکی از عزیزان صورت یافته تقدیم حضور میگردد باشد که مورد قبول حضرت حق متعال واقع گردد .
@falsafeh_nazari
🔵 المقدمة ...
....و بعد فقد نزعت الهمة بنا إلى أن نجمع كلاما فيما اختلف أهل البحث فيه. لا نلتفت فيه لفت عصبية أو هوى أو عادة أو إلف ، و لا نبالي من مفارقة تظهر منا لما ألفه متعلمو كتب اليونانيين إلفا عن غفلة و قلة فهم ، و لما سمع منا في كتب ألفناها للعاميين من المتفلسفة المشغوفين بالمشائين الظانين أن الله لم يهد إلا إياهم ، و لم ينل رحمته سواهم ، مع اعتراف منا بفضل سلفهم في تنبهه لما نام عنه ذووه و أستاذوه و في تمييزه أقسام العلوم بعضها عن بعض ، و في ترتيبه العلوم خيرا مما رتبوه ، و في إدراكه الحق في كثير من الأشياء ، و في تفطنه لأصول صحيحة سرية في أكثر العلوم ، و في اطلاعه الناس على ما بينها فيه السلف و أهل بلاده ، و ذلك أقصى ما يقدر عليه إنسان يكون أول من مد يديه إلى تمييز مخلوط ، و تهذيب مفسد ، و يحق على من بعده أن يلموا شعثه ، و يرموا ثلما يجدونه فيما بناه ، و يفرعوا أصولا أعطاها ، فما قدر من بعده على أن يفرغ نفسه عن عهده ما ورثه منه ، و ذهب عمره في تفهم ما أحسن فيه و التعصب لبعض ما فرط من تقصيره ، فهو مشغول عمره بما سلف ، ليس له مهلة يراجع فيها عقله ، و لو وجدها ما استحل أن يضع ما قاله الأولون موضع المفتقر إلى مزيد عليه أو إصلاح له أو تنقيح إياه.
@falsafeh_nazari
⬅️و أما نحن فسهل علينا التفهم لما قالوه أول ما اشتغلنا به ، و لا يبعد أن يكون قد وقع إلينا من غير جهة اليونانيين علوم ، و كان الزمان الذي اشتغلنا فيه بذلك ريعان الحداثة ، و وجدنا من توفيق الله ما قصر علينا بسببه مدة التفطن لما أورثوه . ثم قابلنا جميع ذلك بالنمط من العلم الذي يسميه اليونانيون (المنطق) – و لا يبعد أن يكون له عند المشرقيين اسم غيره – حرفا حرفا ، فوقفنا على ما تقابل و على ما عصى و طلبنا لكل شيء وجهه ، فحق ما حق و زاف ما زاف.
⬅️و لما كان المشتغلون بالعلم شديدي الاعتزاء إلى (المشائين) من اليونانيين كرهنا شق العصا و مخالفة الجمهور ، فانحزنا إليهم و تعصبنا للمشاءين إذ كانوا أولى فرقهم بالتعصب لهم ، و أكملنا ما أرادوه و قصروا فيه و لم يبلغوا أربهم منه ، و أغضينا عما تخبطوا فيه و جعلنا له وجها و مخرجا و نحن بدخلته شاعرون و على ظله واقفون . فإن جاهرنا بمخالفتهم ففي الشيء الذي لم يمكن الصبر عليه ، و أما الكثير فقد غطيناه بأغطية التغافل . فمن جملة ذلك ما كرهنا أن يقف الجهال على مخالفة ما هو عندهم من الشهرة بحيث لا يشكون فيه و يشكون في النهار الواضح . و بعضه قد كان من الدقة بحيث تعمش عنه عيون عقول هؤلاء الذين في العصر ، فقد بلينا برفقة منهم عاري الفهم كأنهم خشب مسندة يرون التعمق في النظر بدعة و مخالفة المشهور ضلالة ، كأنهم الحنابلة في كتب الحديث ، لو وجدنا منهم رشيدا ثبتناه بما حققناه ، فكنا ننفعهم به و ربما تسنى لهم الإيغال في معناه فعوضونا منفعة استبدوا بالتنقير عنها....
@falsafeh_nazari
💠ادامه دارد...
#فلسفه_اسلامی
#ابو_علی_سینا
#شیخ_الرئیس
#گذار_از_یونانی_مآبی
#منطق_المشرقیین
♦️قسمت دوم
@falsafeh_nazari
⬅️و من جملة ما ضننا بإعلانه عابرين عليه – حق مغفول عنه يشار إليه فلا يتلقى إلا بالتعصب . فلذلك جرينا في كثير مما نحن خبراء ببجدته مجرى المساعدة دون المحاقة . و لو كان ما انكشف لنا أول ما انصببنا إلى هذا الشأن لم نبد فيه مراجعات منا لأنفسنا ، و معاودات من نظرنا – لما تبينا فيه رأيا و لاختلط علينا الرأي و سرى في عقائدنا الشك و قلنا لعل و عسى . لكنكم أصحابنا تعلمون حالنا في أول أمرنا و آخره و طول المدة التي بين حكمنا الأول و الثاني ، و إذا وجدنا صورتنا هذه فبالحري أن نثق بأكثر ما قضيناه و حكمنا به و استدركناه ، و لا سيما في الأشياء التي هي الأغراض الكبرى و الغايات القصوى التي اعتبرناهاو تعقبناها مئين من المرات . و لما كانت الصورة هذه و القضية على هذه الجملة أحببنا أن نجمع كتابا يحتوي على أمهات العلم الحق الذي استنبطه من نظر كثيرا و فكر مليا و لم يكن من جودة الحدس بعيدا و اجتهد في التعصب لكثير فيما يخالفه الحق فوجد لتعصبه و ما يقوله وفاقا عند الجماعة غير نفسه ، و لا أحق بالإصغاء إليه من التعصب لطائفة إذا أخذ يصدق عليهم فإنه لا ينجيهم من العيوب إلا الصدق.
@falsafeh_nazari
⬅️و ما جمعنا هذا الكتاب لنظهره إلا لأنفسنا – أعني الذين يقومون منا مقام أنفسنا – و أما العامة من مزاولي هذا الشأن فقد أعطيناهم في (كتاب الشفاء) ما هو كثير لهم و فوق حاجتهم ، و سنعطيهم في اللواحق ما يصلح لهم زيادة على ما أخذوه ، و على كل حال فالاستعانة بالله وحده.
♦️قسمت سوم
@falsafeh_nazari
🔵 ترجمة :
✳️برآن شدیم تا کلامی گرد آوریم در مورد اختلافاتی که اهل این بحث داشته اند. و این توجه، جنبه ی تعصّب و یا هوی و عادت یا دوستی نمی باشد؛ و هراسی نداریم از این که این مطالب باعث مفارقت ما از متعلمین کتب یونانی گردد که از سر غلفت و کم فهمی، تعلم یافته اند و دست به قلم برده اند؛ و در کتابهایی که ما تألیف کرده ایم برای عامه ی فلاسفه ای که شیفته ی مشائی بوده اند، و چنین گمان می کنند که خداوند فقط آنها را هدایت کرده ولاغیر، و رحمت او فقط شامل آنها گشته ولاغیر، سخنهایی به گوششان رسیده است؛ که اعتراف کردیم گذشتگانشان از آنها برتر بوده اند ، شاید هشیار گردند به این که پیشینیانشان فضیلت داشتند بر ایشان به واسطه ی تمییز اقسام علوم از یکدیگر و ترتیب علوم بهتر از آنچه ایشان ترتیب داده اند، و در نحوه ی ادراک حق در بسیاری از موجودات و موضوعات، و ذکاوتی که در دریافت صحیح اصول داشتند در اکثر علوم؛ و نحوه ی اطلاع همگان بر آنچه سلفی ها بر آن بوده اند. و این هاست که انسان را دور می سازد از این که اولین کسی باشد که دستها را
می گشاید تا مخلوط ها را از هم جدا سازد و مفسد را مهذّب سازد.
@falsafeh_nazari
⬅️و سزاوار است که آیندگان بر ترویج آن همت گمارند و شکاف های ایجاد شده را پرنموده و اصول را فروع بخشند. نه این که عهدی که با پیشینیان داشته ، خود را از آن فارغ سازند و عمر خویش را هدر دهند در فهم آنچه نیکوترین است و تعصب داشته باشند نسبت به آنچه در آن قصور می ورزند ؛ بدان شکل که آنقدر عمرش را مشغول پیشینیان سازد که مهلتی برایش باقی نماند که به عقل خویش رجوع کند و چنانچه کم و کسری یا زیاده ای یافت در اصلاح آن بکوشد و پاکسازی نماید.
⬅️و اما ما، فهم گفتار آنها بر ما آسان گشت و بدان مشغول شدیم؛ و در دوران جوانی به علوم یونانیون روی آوردیم و به توفیق الهی در تفطن بر آنچه از آنها رسیده بود؛ به مواردی دست یافتیم و کمبودها را جبران کردیم. سپس قابلیت آن را یافتیم به روشی از علم دست یابیم که یونانی ها آن را منطق می نامند و فکر نمی کنم نزد مشرقیین هم نامی جز این داشته باشد؛ حرف به حرف ؛ و پای آن ایستادیم و سختی ها را به جان خریدیم و در طلبش بر آمدیم و شد آنچه که شد و گذشت آنچه گذشت.
@falsafeh_nazari
⬅️و زمانی که مشغولین به علم، خود را به هرنحوی به مشائین نسبت می دادند؛ ما که چندان مایل نبودیم از جمع سرپیچی کنیم و با اکثریت مخالفت کنیم؛ به دیگران پشت کرده و به مشائین روی آوردیم و آنچه می خواستند تمام وکمال انجام دادیم و کسری هایشان را جبران کردیم و به آن ، رساندیمشان. از خطاها و لغزشهایشان چشمپوشی کردیم و راهی پیش رویشان نهادیم. و در عین حال که با ایشان بودیم، مطلع از هر چیز بودیم و زیر سایه ی آنها سپری کردیم.
⬅️و اگر جاهایی مخالفتهایی با ایشان داشتیم، در اموری بوده که دیگر نمی شد صبر کرد ولیکن در بیشتر موارد گذشتیم و چشم پوشی کردیم.
از جمله ی موارد، این بود که خوش نداشتیم جاهلان با آنچه نزد ایشان بود مخالفت ورزند به گونه ای که در آنها هیچگونه شکی نداشته باشند و ظن و گمانی نبرند.
@falsafeh_nazari
⬅️و گاه چنان دقت می کردیم به چیزی که دیدگان عقول افرادی که در آن زمانه بودند، آنها را نمی دید و ما با مرافقت آنها ، آنها را عاری از فهم یافتیم؛ گویی چوب خشکی هستند که تعمّق را بدعت می دانند و مخالفت مشهور را گمراهی و ضلالت ، آنها همچون حنابله هستند در علم حدیث؛ اگر در میان آنها رشد یافته ای می یافتیم ، آنچه از حقایق دست یافته بودیم را برایشان به اثبات می رساندیم؛ و بدیشان سود می رساندیم؛ چه بسیار موارد که رفع ابهام در معنا پیش می آمد؛ آنها آن را کنار می گذاشتند و رد می کردند به خاطر استبداد رأی و ایرادگیری از آن.
⬅️و اما آنچه موجب شد تا از اعلان این امر خودداری کنیم، و حق و حقیقت پوشیده بماند، چیزی جز تعصب نبود. و بدین ترتیب در آنچه می دانستیم به گونه ی مساعدت عمل کردیم نه خصومت و ادعای برتری. و اگر از همان ابتدا این شأن خویش را برملا می ساختیم، کسی به ما مراجعه نمی کرد و با نظرات ما مخالفت می کردند و در عقاید ما شک می کردند و چنین و چنان می شد.
⬅️ولیکن شما یاران ما می دانید حال ما در ابتدا
و انتهای امر چگونه بوده و هست و در طول مدت حکم اول و ثانی مان به چه نحو بوده ایم.
@falsafeh_nazari
♦️قسمت چهارم
@falsafeh_nazari
⬅️ و اگر این را دانسته اید، پس به بیشتر آنچه ما حکم داده ایم اطمینان دارید و نیز در مواردی که اغراض کبری و غایات قصوایی بوده اند که نزد ما معتبرند و بارها و بارها آنها را پیگیری کرده ایم، شک و تردیدی نخواهید داشت.
⬅️و بدین ترتیب، بر آن شدیم کتابی جمع آوریم محتوی بر امهات علم حقی که تا کنون از رأی و نظر بسیار و فکری انباشته، استنباط شده بوده و از حدس و گمان به دور نبوده و بر اثر تعصب نسبت به مخالفین حق به دست آمده بوده و در بین موافقین آن هم، غیر از آن چیزی گفته شده که بوده است؛ و سزاوار نیست کسانی که صدق این علوم برایشان آشکار می شود باتعصب بدان روی آورند که چیزی جز صدق و صداقت، آنها را از عیوب نجات نمی دهد.
@falsafeh_nazari
⬅️و ما این کتاب را جمع آوری نکردیم جز برای خودمان – منظور کسانی که نزد ما از خودند و جایگاهشان محفوظ – و عامه ای که طالب این شأن و مقامند در کتاب شفا، زیاده و بیش از نیازشان بدیشان عطا کردیم، و من بعد نیز بیش از آنچه پیش از این داشته اند و دریافته اند ، بدیشان خواهیم داد؛ و در هر حال از خدای یکتا طلب یاری می کنیم.
📚 منطق المشرقیین
✳️ شیخ الرئیس ابن سینا
@falsafeh_nazari
🔴فلاسفه و سوفیست ها در یونان
💠سقراط و افلاطون و ارسطو بشدت به مبارزه با سوفسطائيان پرداختند و مغلطههاى آنان را آشكار ساختند و ثابت كردند كه اشياء قطع نظر از ادراک ما واقعيت دارند و داراى كيفيت مخصوصى مىباشند و حكمت عبارت است از علم به احوال اعيان موجودات آن طور كه هستند و اگر انسان به طرز صحيحى فكر خود را راه ببرد ميتواند حقايق را دريابد ارسطو به همين منظور قواعد منطق را كه براى درست فكر كردن و تميز دادن خطا از صواب است جمع و تدوين نمود.
#فلسفه.
#یونان.
#سوفیسم.
#سقراط.
#افلاطون.
#ارسطو.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بررسی نقد استاد حسن عباسی به فلسفه اسلامی وپاسخ به آن
در کانال...
🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
.
نقدِ فلسفه
.
#محسن_بهرامی .
افرادی که بافضای فکری استادحسن عباسی آشنا میباشند از انتقادات ایشان نسبت به جریان (فلسفه اسلامی) آگاه هستند که البته مجموعه انتقادات فوق محورهای گوناگونی دارد اما همانطور که در بخشی از فیلم بالامشاهده میکنید یکی از انتقادات اصلی ایشان دراین زمینه عبارت است از:
عدم طرح فلسفه مضاف در فلسفه اسلامی.
@falsafeh_nazari
بررسی این مطلب که آیا حکمای مسلمان در طول تاریخ دغدغه طرحِ فلسفه های مضاف راداشته اند یاخیر؟ بحثی است مستوفا که بررسی آن مجالی دیگر میطلبد اما این نکته قابل اشاره است که هرگاه شرایط سیاسی وفرهنگی به گونه ای بوده که امکانِ طرح وتاسیس فلسفه های مضافِ متکی بر فلسفه اسلامی وجود داشته حکمای مسلمان از این مهم غافل نبوده اند.
نمونه مشهور آن در کتاب (آراءُ اَهْلِ الْمدینَةِ الْفاضِلَه)نوشته ابونصرفارابی که پیرامون مسائل بنیادی فلسفه وسیاست واجتماع میباشد وجود دارد که البته به موارد بسیار دیگری میتوان اشاره کرد..
از جمله آنکه فلسفه نظری دارای امتداد اجتماعی بوده ودر حکمت عملی بروز وظهورداشته.درآثار فیلسوفان مسلمان بعداز بخش متافیزیک وفلسفه اولی مباحثی چون تدبیر منزل(مربوط به خانواده)تدبیر مدن(مربوط به اجتماع) اخلاق(مربوط به فرد)وحتی کیهانشناسی،گیاه شناسی،حساب،هندسه،موسیقی و...مطرح میشده.که به نوعی امتداد فلسفه استدلالی بوده.حتی درمنظومه فکری امثال میرزا ابوالحسن شعرانی مسائلی چون علم جمال(فلسفه هنر) علم الاجتماع، فلسفه قانون وبرخی دیگراز شعب فلسفه مضاف وجود داشته است.
البته دربرخی از فرازهای تاریخی به علت غلبه جریانهای ضدفلسفی ویابروز اختناق سیاسی برعلیه فرهنگ اسلامی وشیعی امکان طرح فلسفه های مضاف وجود نداشته است.
@falsafeh_nazari
✅اما سوال اساسی این است که باظهورانقلاب اسلامی و ایجاد فضای امن جهت طرح معارف دینی چرا فلسفه های مضاف منبعث از حکمت صدرایی تولید نشده است؟؟
این مساله از جهات گوناگون قابل بررسی است اما آنچه به نظر راقم سطور بایدمدنظرداشت این است که مشکل امروز ما ناشی از (فقر تئوریک) حوزه علمیه وفیلسوفان اسلامی نمیباشد بلکه ناشی از(انسداد مدیریتی)کشور است.بحث این نیست که چرا تئوری سازی نمیشود،نکته اینجاست که مطالب بسیاری توسط محققین ارائه شده اما طیف مدیران لیبرال تکنوکرات که دربدنه مدیریتی نظام وجود دارند اساسا اجازه طرح این گونه مباحث رانمیدهند.
توضیح آنکه فلاسفه ای چون شهیدصدر،شهیدمطهری و..از اوایل دهه چهل ،دعوِ امتداد اجتماعی فلسفه اسلامی راداشتندو درزمینه علم اقتصادوحقوق و.. باتکیه برفلسفه صدرایی کتابهای رابه نگارش درآوردند، این مساله بعداز انقلاب اسلامی باسرعت بیشتری پیگیری شد وامروز موسساتی نظیر (موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره)(مجمع عالی حکمت اسلامی)ومحققین وبزرگانی چون علامه طباطبائی،علامه جوادی آملی،استاد مصباح یزدی،استاد هادوی تهرانی،استادخسروپناه و..حداقل درسطح طرح مبادی تصوری وتصدیقی ورئووس پارادایمی به طرح وتبیین مدلهای اقتصادی وسیاسی وفرهنگی و..همت گمارده اند
جالب اینجاست که خودِاستاد عباسی گفته اند:
@falsafeh_nazari
(کرسی نظریهپردازی کلبه کرامت با هدایت تفسیر تسنیم اثر علامه جوادی آملی و دیدگاههای فلسفی علامه مصباح یزدی،حکمتهای مضاف برای تمدنسازی را از قرآن کریم استخراج و تبیین نمود؛ که به صورت تطبیقی میان فلسفه غرب، فلسفه اسلامی و حکمت قرآن بوده است_جلسه ۳۳۷ کلبه کرامت - فروردین ۹۱)براین اساس مبانی ومبادی فلسفی وتئوریک حکمت مضاف توسط فلاسفه صدرایی چون علامه جوادی آملی واستاد مصباح یزدی تاحدی مطرح شده که ایشان براساس این مبادی ومقدمات به طرح تئوری های باسمت وسوی تمدن سازی اسلامی مبادرت میورزند.
💠ادامه در پست بعدی...
اما نکته قابل توجه این است که طیف مدیران ومسولان تکنوکرات_بروکرات که سالهاست مدیریت سطوح میانی وحتی عالی نظام را برعهده گرفته انداساسا اجازه ورود نظریات وتئوریهای غیر لیبرالیستی رابه عرصه مدیریت کشور نمیدهند!
وقتی جریان لیبرال اجازه طرح وعرضِ اندامِ مطالبی که توسط محققین متعهد گردآوردی شده ودر مغایرت با مشهورات مدرن ولیبرالیستی است رادر مراکز رسمی علمی ودانشگاهی نمیدهند به طریق اولی امکان اینکه نظرات وتئوریهای حکمای مسلمان به عرصه های اجرایی کشور نزدیک شود وجود نخواهد داشت!
@falsafeh_nazari
دکتر عباسی در نقد جریان فلسفه اسلامی میگویند:
(این دوستان میگویند مافقط بنشینیم بدایه ونهایه درس بدهیم کسی هم باماکاری نداشته باشه وچیزی از ما مطالبه نکنه)
اما در حقیقت فضای محققین اسلامی اینگونه نیست، نظریات ومطالب زیادی در عرصه فلسفه مضاف ارائه شده اما آیا (انسداد مدیریتی)که امروز توسط جریانهای لیبرال واصلاح طلب گریبان نظام را گرفته اجازه طرح و ورود این مباحث رابه عرصه های تصمیم سازنظام میدهد؟؟باید این سوال را از استاد عباسی پرسید که جریان مدیریت تکنوکرات ولیبرال تا چه اندازه اجازه داده اندکه نظریات وتئوریهای خودِ ایشان که طی سالها در مجوعه کلبه کرامت تئوریزه شده درعرصه های مدیریتی کشور اجرایی شود؟
#دکتر_حسن_عباسی
#نقد_فلسفه
#فلسفه
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
🔴خلقت از منظر عرفان
.
#محسن_بهرامی
.
تفاوت مهم بین مذهب عرفا و مذهب فلاسفه و متکلمان این است که نزد عارف ایجاد و اعدام (عدم)واقعی در بین نیست بلکه در واقع آنچه در عالم جریان دارد (اظهار) و (اخفا) است .بدین جهت که (ایجاد) و به وجود آمدن شیءازشیء دیگر فرع بر قول به تباین وجودی یا تشکیک وجودی است در حالی که با توجه به وحدت شخصی وجود ایجاد بدان معنا زمینه ای ندارد همچنین (اعدام) نیز معنایی ندارد چرا که در عالم تنها وجود؛وجودِ حق است که واجب بالذات است و عروض عدم نیز براو محال است و مستلزم جمع بین نقیضین میباشد. درنتیجه آنچه که ما ایجادواعدام اشیاء میدانیم در واقع( ظهور)و( خروج) آنها از سیطره ی اسم باطن و غیب حق تعالی و مخزن غیب الهی میباشد،چنانکه تعبیر قرآن کریم:
⬅️(رجوع)(اِنَّاللهِ وَاِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون)۱
ونیز
⬅️(اذهاب)(کُلُ اِلَینَا رَاجِعُونَ)۲
است.نه (عدم و اعدام)به تعبیر مولوی:
صورت ازبی صورتی آمدبرون
بازشدکانا الیه راجعون
. . ابن عربی در کتاب فتوحات مکیّه چنین آورده:
(از آنجا که ازصفات حق تعالی (اذهاب)است نه اعدام چنان که فرمود: اگر خداوند بخواهد ای مردم شما را میبرد و دیگران را میآورد و نفرمود شما را معدوم میکند از این رو استعمال اعدام در این مورد صحیح نیست چرا که آنچه متصف به وجود است،تنها حق تعالی است که در اعیان مظاهر، ظاهر شده و اصلاً عدم به آن ملحق نمیشود ،چراکه اوست که به شیء، در آن حین که اراده ایجادش می کند (کن)( باش) میگوید پس موجود می شود)۳/
⬅️خلاصه به لسان قرآن و عرفان بساط خلقت و جهات به واسطه یک( امر) گسترده شده و به یک (تشر) برچیده میشود.
چنانکه تعبیر دیگری که در عرفان از اذهاب شده (نهی) است که عبارت است از:
انقهار کثرت در وحدت در نهایت امر( قیامت کبری)که(وَعَنَتِ الوُجُوهُ لِلحَیِّ القَیُّومِ)۴/ودرقبال آن امرظهور وحدت است در کثرات درابتدای امر(۵)
که (وَمااَمرُنا اِلّا واحِدَه)۶/
منابع
۱_سوره بقره_آیه۱۵۶
۲_سوره انبیاء_آیه۹۳
۳_فتوحات مکیه ج۱۰ص۴۹۰
۴_سوره طه_ آیه۱۱۱
۵_ابن ترکه،تمهیدالقواعد،ص۱۷۶وتقریرات تمهیدالقواعد
۶_سوره قمر_آیه۵۴
➖➖➖➖➖➖➖
💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari