eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز ١٢ محرم امسال متوجه شدم برای سومین بار باردارم. اولش من و همسرم خیلی شوکه شدیم... ولی بیشتر خوشحال شدیم تا اینکه خدایی ناکرده بخوایم بلایی سر بچه بیاریم. سریع رفتیم آزمایش دادیم و مطمئن شدیم، چون با بیبی چک زیاد نمیشه مطمئن بود... خلاصه آزمایش دادیم مثبت بود بعدش رفتیم مطب دکتر مريم فخار در شیراز... وقتی متوجه شدن فرزند سومم رو باردارم خیلی خوشحال شدن و کلی دعامون کردن😍. در حالی بارداری سومم رو میگذرونم که نمیتونم به مادر و مادر شوهرم بگم... چون بدون شک دعوام می‌کنند... حتی سر بچه اول و دومم هم دعوام کردن، بچه اولم گفتن زوده و تازه ازدواج کردید چون ۱۰ ماه بعد ازدواج باردار شدم، دومی هم گفتن اشتباه کردی... خلاصه دوستان عزیز دعام کنید تا ان شاءاللَّه این دوران هم بخوبی سپری بشه و من باید صبوری کنم و حدود ٧ماه باید بگذره تا بعد بهشون بگم... جالبه خانواده ما ٧تا و خانواده همسرم ۶تا بچه دارن و جالب‌تر اینکه همه شون پشت سرهم هستن، این درحالی هست که به من میگن بچه پشت سرهم نیار، بچه ها به محبت نیاز دارند... درصورتی که هیچوقت نشده بچه های من محبت کم داشته باشند... با تمام وجودم بهشون محبت میکنم، باهاشون بازی می‌کنم و بهترین محبت هم اینه که براشون هم بازی از جنس و خون خودشون براشون بیارم... دعام کنید این مدت تنهایی بخوبی بگذره و در آخر بچه ام سالم بدنیا بیاد... درباره خانم فخار هم نکاتی هست که تقدیم حضور عزیزان میکنم. خانم فخار رو از سالهای گذشته میشناسم. ایشون بسیار خانم متين و خوش اخلاق و البته فکر میکنم تنها مامای مذهبی شیراز باشند... ازین بابت جای خوشحالی داره که ایشون بعنوان یک ماما خوش اخلاقن و خانم ها رو تشویق به فرزند آوری بیشتر می‌کنند... از طرفی ناراحت کننده هست که از جنس ایشون خیلی کم داریم و یا اگه هست که انشاءالله قطعا هست بنده نمیشناسم... ولی کلا تعريف ایشون رو زیاد شنیدم... به یکی از خانمها که بچه دومشون هم مثل بچه اولشون پسر بود گفته بودن بیا پیشم تا بهت دستور دارویی بدم، دختر بیاری بهر حال دختر هم میخوای... مطبشون محیط خیلی آرومی داره، وقتی مراجعه کردم فکر کردم رفتم مسجد... از بس آروم و معنوی بود محیط مطب... پرچم هایی متفاوت از یاحسین و یااباالفضل و شعر بازين چه شورش است..... خیلی عالی بود... امیدوارم دوستان عزیز در شیراز بهشون مراجعه کنند و لذت ببرند... آدرس مطب دکتر مريم فخار: شیراز، بلوار بعثت، بعد چهارراه خلدبرین، کوچه ۱۲، مرکز تولد آرام... 👈 از همه‌ی اعضای محترم کانال تقاضا می کنیم، تا شما نیز پزشکان متعهد و متخصص و باایمان در شهرهای خود را به سایر اعضا معرفی کنید. به خصوص پزشکان موافق فرزندآوری و‌ فعال در زمینه زایمان طبیعی بعد از سزارین.... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
این بستگی به جهان بینی انسان داره، که آدم بچه میاره، برای چی؟! و بچه آدم، چه اثری در زندگی انسان داره؟! برخی میگن، بچه بیاریم برای چی؟!! مگه خودمون برای پدر و مادرمون چکار کردیم، که حالا بچه مون بخواد، برای ما بکنه!! وقتی این دید باشه، طبیعتا تلاش میکنه، برنامه ریزی کنه، متناسب با کار بیرونش، تعداد فرزندان جوری باشه که بهش فشار نیاد... اما اگر انسان، بچه رو نتیجه زندگیش ببینه و از خدا بخواد که ان شاء الله اون بچه جزو صالحات و باقیاتش باشه، و احتمال اینو بده که ممکنه بچه های من بتونن دنیا رو تکون بدن، من همیشه برای بیمارم، این مثال رو می زنم که موقعی که مادر امام خمینی، حامله بودن ایشون رو، می دونستن اینطور میشه؟!! و چنین اثر عمیقی توی اقیانوس زمان بذاره؟! نمی دونسته دیگه ... یکسری زمینه ها، توکل بر خدا و اراده خود فردی که به دنیا میاد، همه می تونه موثر باشه... بنابراین وقتی که من با این نگاه که ان شاء الله بچه بیشتر بیارم که اینها یاور امام زمان عج باشن. و بتونن یک لحظه ظهور رو به جلو بندازن و بتونن یکی از غم های حضرت رو کم کنند و ایشون رو یاری کنند، اصلا چی بالاتر از این؟!! و چی بهتر از این؟!! من همون زمانی هم که بحث کنترل جمعیت خیلی مطرح بود، با این دید و نگاه بچه آوردم... الان فکر می کنم که چرا گذاشتم دخترم تنها بمونه؟!! چون الان حس می کنم یکی از کمبود هایی که دخترم داره، نداشتن خواهر هستش... اگر چه الحمدالله چهارتا عروسم، جای خواهر رو برای دخترم، تا حدود زیادی پر کردن، اما احساس می کنم یه دِینی دخترم به گردن من داشته و اون حق داشتن خواهر هستش و من از اون سلب کردم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
یک بار به بنده گفتند: می‌دانی چرا خداوند در قرآن فرموده: «و بالوادین احسانا»؟ اگر گفته بود «و بالوالدین عدلا»، یعنی اگر پدر محکم به گوش تو زد، تو هم محکم به گوش او بزن، تا عدل و عدالت رعایت شود و اگر گفته بود: «و بالوالدین انصافاً»، یعنی اگر پدر تو محکم به گوش تو زد، تو انصاف به خرج بده و یواش بزن. این که خداوند فرموده: «و بالوالدین احسانا»، یعنی اگر پدر شما به صورت شما سیلی زد، سرت را پایین بینداز و نگاه غضب‌آلود هم نکن و خود ایشان بسیار به این‌ها عمل می‌کرد. ... در همان سنین ۵۰ سالگی و قبل و بعد از آن، وقتی وارد خانه‌ی پدر و مادر می‌شد، تا زمانی که آن‌ها نمی‌گفتند، نمی‌نشست و حتی اگر می‌گفتند این‌جا بخواب، جلوی آن‌ها پای خود را دراز نمی‌کرد و به اتاق دیگری می‌رفت، تا مبادا بی‌احترامی کرده باشد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. خیلیا ازم میپرسند با ۴ فرزند و کار بیرون چطور به زندگی و خودت می رسی و گاهی دلسوزی می کنند که تو از زندگی لذت نمی بری و... اما من معتقدم اگر هرکس برای خودش هدف داشته باشد و اندکی برای آن هدف تلاش کنه، هم آرامش میگیرد و هم لذت می‌برد. اگر هدفم تحقق و زمینه سازی دولت مهدوی باشد هم کار و هم فرزند زیاد هیچ کدام مانع انسان نمی‌شوند، بلکه به فرد آرامش می دهند که شاید توانسته باشد قدمی به سوی هدف رفته باشد. البته مطمئنا باید تکنیک های مختلف برای بچه ها بکار برد تا در این منازل آپارتمانی و نسبتا کوچک‌ ۴ فرزند با آرامش بزرگ کرد. یکی از تکنیک ها مسئولیت سپاری به بچه هاست. وقتی کودک از پس مسئولیتی بر می‌آید حس اعتماد به نفسش بالا میرود و احساس غرور می‌کند و خود را بزرگ و ارزشمند در خانه احساس می کند. تکنیک دیگر ریسک کردن و تجربه کردن می‌باشد. وسایل منزل برای استفاده ما خلق شدند نه اینکه وسیله ایی باشند تا من فقط از انها مراقبت کنم. بر این اساس در خانواده تجربه و خطر می کنند و بنده هم مرزها را بهشان گوشزد میکنم تا به خودشان و دیگری آسیب نرسد ولی مثل بقیه مادرها که مدام تذکر بدهم، نیستم بچه ها باید بدانند کارهایشان غیراز تجربه کردن عواقب هم دارد مثلا اگر سیب زمینی سرخ میکنند باید مراقب دستانشان باشند که نسوزد مراقبت کنند که گاز کثیف نشود و... تکنیک بعدی، روی خودم کار کردم، ایده‌آل نگری رو کنار گذاشتم و گفتم همه چیز و همه کس صد نیستند و این به من آرامش داد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتن لااله الاالله این بچه خیلی جالبه ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
۱۰۱۶ متولد ۷۴ هستم. فرزند دوم خانواده‌ی کم جمعیت دهه هفتادی. سال ۱۳۹۳ در دانشگاه پذیرفته شدم. سال ۹۴ از طریق یک دوست خانوادگی با همسرم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. دو سال عقد بودیم و عیدغدیر سال ۹۶ عروسی کردیم. هردو دانشجو بودیم و شرایط زندگی سخت و روزی بسیار تنگ بود. تا این که هر دو یک دل شدیم برای فرزندآوری👶. بارداری تا ماه چهارم شرایط عادی داشت که یکدفعه آلودگی هوا شرایط رو به کلی تغییر داد. در دانشگاه بودم که دچار تشنج شدم و بعد از انتقال به بیمارستان تشخیص بیماری قلبی دادند. یک هفته ی سخت رو توی بیمارستان سپری کردم تشخیص این بود که باید عمل کنم و باطری بذارم. با این همه از توسل غافل نبودم. خودم و همسرم به حضرت رقیه متوسل شدیم و در کمال ناباوری یکی از پزشکان تشخیص داد که نیازی به عمل و باطری نیست و این مدل تشنج از مشکلات کبدی و مربوط به بارداری است. از بیمارستان مرخص شدم و بعد از دو سه روز به طور کاملا اتفاقی با یک طبیب حاذق سنتی آشنا شدم. ایشون شرایطم رو به طور دقیق بررسی کردند، نظر دادند و تجویز تغذیه و دارو کردند. وقتی با ایشون آشنا شدم بسیار غصه خوردم که چرا من به عنوان یک بچه شیعه اینقدر از تغذیه و سلامتیم غافل بودم و عادت‌های غذایی ناپسند و غربی رو دنبال می کردم.😔 گذشت تا دخترم در اردیبهشت ۹۹ با زایمان طبیعی بسیار راحت به دنیا اومد. و بعد از گذشت حدود ۳ ماه اوضاع روحی و جسمی خودم هم به حالت عادی برگشت. من هم از اون دسته مادرهای بی تجربه ای بودم که شب بیداری زیاد کشیدم و برای هر گریه ی بچه م حسابی استرس می‌گرفتم و مدام توی اتاق دنبالش می رفتم😊. اما این اوضاع خیلی زود تغییر کرد. مرداد سال ۱۴۰۰ بود که حس کردم حالت بدنی خاصی دارم شک کردم و بیبی چک زدم و متوجه شدم باردارم. برام باور نکردنی بود شاید فقط به اندازه ی دو سه ساعت اضطراب داشتم اما بعدش فقط خوشحال بودم که خدا بهم توفیق داد و این دفعه می تونستم این راه رو با آگاهی بیشتری طی کنم😍😊. همین هم شد توی این بارداری خیلی خیلی به من خوش گذشت و آرامش جسمی و روحی بسیار زیادی داشتم. دوره ی ارشدم رو توی همین بارداری تموم کردم و با درجه ی عالی از پایان نامه م دفاع کردم. یکم فروردین ۱۴۰۱ دختر دومم هم طبیعی طبیعی به دنیا اومدم😍 و من امید زیادی به رحمت خدا برای داشتن بچه های دیگر پیدا کردم. دعا کنید خدا به جسم و روح همه ی مادران و من قوت و قدرت ویژه عنایت کنه و من هم بتونم در راه خدمت به اسلام و امام زمان قدمی بردارم و سربازی تربیت کنم. به نظرم هر بارداری یک داستان عبرت آموزه و من به شخصه از وقتی مطالب کانالتون رو می خونم دیگه تحمل سختی ها و موانع برام راحت‌تر شده و مشکلات رو جزئی از زندگی می دونم. تجربه م رو نوشتم چون افراد زیادی هستند که فکر می کنند چون سخت ویارن یا مشکلات دیگه ای توی بارداری براشون پیش میاد نباید دیگه باردار بشن. من هم اگه به خودم بود شاید دیگه بچه نمی آوردم چون حس می کردم خدا از من که بیماری قلبی و مشکلات متعدد جسمی داشتم توقع نداره به خودم سختی بدم و بچه بیارم. اما واقعیت اینه که باید دنبال درمان می رفتم و رفتم و خدا رو شکر در حال حاضر بیماری خاصی ندارم و با تغذیه و سبک زندگی سالم همه چیز رو کاملا مدیریت می کنم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۱۶ متولد ۷۴ هستم. فرزند دوم خانواده‌ی کم جمعیت دهه هفتادی. سال ۱۳۹۳ در دانشگاه پذیرفته شدم. سال ۹۴ از طریق یک دوست خانوادگی با همسرم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. دو سال عقد بودیم و عیدغدیر سال ۹۶ عروسی کردیم. هردو دانشجو بودیم و شرایط زندگی سخت و روزی بسیار تنگ بود. تا این که هر دو یک دل شدیم برای فرزندآوری👶. بارداری تا ماه چهارم شرایط عادی داشت که یکدفعه آلودگی هوا شرایط رو به کلی تغییر داد. در دانشگاه بودم که دچار تشنج شدم و بعد از انتقال به بیمارستان تشخیص بیماری قلبی دادند. یک هفته ی سخت رو توی بیمارستان سپری کردم تشخیص این بود که باید عمل کنم و باطری بذارم. با این همه از توسل غافل نبودم. خودم و همسرم به حضرت رقیه متوسل شدیم و در کمال ناباوری یکی از پزشکان تشخیص داد که نیازی به عمل و باطری نیست و این مدل تشنج از مشکلات کبدی و مربوط به بارداری است. از بیمارستان مرخص شدم و بعد از دو سه روز به طور کاملا اتفاقی با یک طبیب حاذق سنتی آشنا شدم. ایشون شرایطم رو به طور دقیق بررسی کردند، نظر دادند و تجویز تغذیه و دارو کردند. وقتی با ایشون آشنا شدم بسیار غصه خوردم که چرا من به عنوان یک بچه شیعه اینقدر از تغذیه و سلامتیم غافل بودم و عادت‌های غذایی ناپسند و غربی رو دنبال می کردم.😔 گذشت تا دخترم در اردیبهشت ۹۹ با زایمان طبیعی بسیار راحت به دنیا اومد. و بعد از گذشت حدود ۳ ماه اوضاع روحی و جسمی خودم هم به حالت عادی برگشت. من هم از اون دسته مادرهای بی تجربه ای بودم که شب بیداری زیاد کشیدم و برای هر گریه ی بچه م حسابی استرس می‌گرفتم و مدام توی اتاق دنبالش می رفتم😊. اما این اوضاع خیلی زود تغییر کرد. مرداد سال ۱۴۰۰ بود که حس کردم حالت بدنی خاصی دارم شک کردم و بیبی چک زدم و متوجه شدم باردارم. برام باور نکردنی بود شاید فقط به اندازه ی دو سه ساعت اضطراب داشتم اما بعدش فقط خوشحال بودم که خدا بهم توفیق داد و این دفعه می تونستم این راه رو با آگاهی بیشتری طی کنم😍😊. همین هم شد توی این بارداری خیلی خیلی به من خوش گذشت و آرامش جسمی و روحی بسیار زیادی داشتم. دوره ی ارشدم رو توی همین بارداری تموم کردم و با درجه ی عالی از پایان نامه م دفاع کردم. یکم فروردین ۱۴۰۱ دختر دومم هم طبیعی طبیعی به دنیا اومدم😍 و من امید زیادی به رحمت خدا برای داشتن بچه های دیگر پیدا کردم. دعا کنید خدا به جسم و روح همه ی مادران و من قوت و قدرت ویژه عنایت کنه و من هم بتونم در راه خدمت به اسلام و امام زمان قدمی بردارم و سربازی تربیت کنم. به نظرم هر بارداری یک داستان عبرت آموزه و من به شخصه از وقتی مطالب کانالتون رو می خونم دیگه تحمل سختی ها و موانع برام راحت‌تر شده و مشکلات رو جزئی از زندگی می دونم. تجربه م رو نوشتم چون افراد زیادی هستند که فکر می کنند چون سخت ویارن یا مشکلات دیگه ای توی بارداری براشون پیش میاد نباید دیگه باردار بشن. من هم اگه به خودم بود شاید دیگه بچه نمی آوردم چون حس می کردم خدا از من که بیماری قلبی و مشکلات متعدد جسمی داشتم توقع نداره به خودم سختی بدم و بچه بیارم. اما واقعیت اینه که باید دنبال درمان می رفتم و رفتم و خدا رو شکر در حال حاضر بیماری خاصی ندارم و با تغذیه و سبک زندگی سالم همه چیز رو کاملا مدیریت می کنم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکسکه دوقلوها در شکم مادر😍 کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄                        @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از گریه یک بچه تو اتوبوس، راننده‌ی آذربایجانی میزنه کنار بچه رو بغل میکنه و ..... خودتون ببینید .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنین نیشگون میگیره مامانشو😂 کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄                        @khandehpak
1_445928619.mp3
3.35M
✅ بچه بزرگ کنید برای امام زمان عج 💥سختی ها رو تحمل کنید... ⚠️نصف رئیس هیئت ها، هنوز ازدواج نکردند!! تو هیئت دارین چکار میکنید؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
1_1126479667.mp3
2.84M
✅ راز تربیت دینی موفق... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۴۶۴ من یه مادر ۳۷ ساله هستم و سه فرزند دارم. فکر میکردم دیگه نمی تونم فرزند بیارم به خاطر سنم... ولی با خوندن مطالب مفید دوستان متوجه شدم که اینطور نیست. به امید خدا میخوام ظرف ۲ سال آینده یه فرزند دیگه ام داشته باشم. خدمت اون عزیزی که میخواستن از شرایط خانومها با فرزندان زیاد بدونن بگم که من کاملا دست تنها هستم از خانواده ام دورم ولی واقعا مدد خداوند رو تو لحظه لحظه زندگی دیدم و البته که سختی هست، ضعف بدن، بی خوابی، خستگی ولی وقتی صدای خنده های بچه هام که وقتی ۵ دقیقه دراز کشیدم که ریکاوری بشم و اونام از فرصت استفاده میکنن و از سر و کولم میرن بالا و منم مجبور میشم قلقلکشون بدم تا برن، تبدیل به قهقه های کوکانه میشه تمام خستگیا از بین میره... وقتی حواسم نیست و فسقلیا محبتشون گل میکنه و میان یه بوس میکنن و فرار میکنن انگار دنیا رو بهم میدن یا اون موقع ها که دختر ۷ سال ونیمم صبح زودتر از همه از خواب پا میشه و سعی میکنه برادر و خواهر کوچولوش رو آروم نگه داره که من بخوابم، منم زیر چشمی میبینم که میره تو آشپزخونه و کاملا ادای من رو درمیاره و مثل یه مامان تمام عیار رفتار میکنه اون لحظه رو با هیچی نمیشه عوض کرد... ما هم مثل همه وضع مالی آنچنانی نداریم همسرم یه کارمند ساده هستن ولی خدا رو شکر خودش می رسونه من هم تا جایی که بتونم صرفه جویی میکنم و سعی میکنم همه چی رو برنامه باشه ... حالا لباس مارک ‌نمیخرم برا بچه ها لباسای ارزون و ساده میگیرم اونام شکر خدا جوری بار اومدن به این چیزا توجه ندارن فقط دنبال بازی هستن... نکته مهم و آخر اینکه دختر اولم تا سه سالگی تنها بود و کاملا وابسته و بچه ایی که زیاد گریه میکرد و غُر میزد با اومدن داداشش یه دفعه تبدیل شد به یه دختر مستقل... پسرمم با اومدن خواهر کوچولوش زود مستقل شد و نکته جالب این که اون دوتا بچه هام تا دوسالگی خودم غذا میدادم و کاراشون رو میکردم ولی فرزند سومم در کمال تعجب از یکسالگی خودش غذا میخوره و خودش تو لیوان آب میخوره، حتما هم باید لیوان شیشه ایی باشه😅 الان که ۱۵ ماهه است خیلی مستقله خیلی و این به خاطر وجود خواهر و برادر بزرگترشه ... خلاصه که شادی فضای خونه به سختیای که میکشیم می ارزه و البته و صد البته خداوند خلف وعده نمیکنه و واقعا روزی هر بچه با خودش میاد... از خدا میخوام خدا به همه منتظرای فرزند، فرزند صالح عطا کنه و کمک کنه ما هم بتونیم بندگان خوبی براش تربیت کنیم که سرباز امام زمان باشن انشالله 🌺 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨جنایت سقط جنین... ✨امام محمد باقر علیه السلام : «خداوند عالم حُکمی فرموده است که هیچ نعمتی را که به بنده عطا فرمود از او زایل نسازد تا گناهی از او سر زند که مستحق سلب آن نعمت شود».  📚معراج السعادة ، باب چهارم کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨ و فِرّوا الی الله... 💎 می‌گویند: پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. 💎 پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه درها هم بسته است. وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند راه فراری ندارد. خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد. 💎 شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید... هرکجا متوحش شدید، راه فرار به سوی خداست. همه‌ی عالم سینه‌ی اولیای خداست. خود را به سینه‌ی آنها بچسبانید. همه‌ی عذاب‌ها برطرف می‌شود. چقدر زیباست! 📚 طوبای محبت ✨ امام علی علیه السلام می‌فرماید: "فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى‏ اللَّهِ‏ مِنَ‏ اللّه... پس اى بندگان خدا! از خدا بترسید و از خدا، به سوى خدا فرار کنید." کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
سوال 552 سلام وقتتون بخیر من یه ماهه تواقدامم.. والان ۹؛۱۰روزازپریودم گذشته وبی بی چک دادم منفی شد ولی هرزگاهی دردزیرشکمم وکمرم دارم.. شکمم انگاری یکم بزرگ شده علت تاخیرپریودم چی میتونه باشه😔 اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
۱۰۱۷ من دوتا گل دختر دارم، سال قبل تو مرداد ماه سفر به مشهد داشتیم، همونجا نیت کردم برای سربازی آقامون خدا بهمون یه فرزند صالح و سالم بده بعد از سفر مشهد، برای پیاده روی اربعین با همسرم دوتایی راهی کربلا شدیم و دخترهامو پیش مادرمگذاشتم، چون میدونستم سال بعد نمیتونم پیاده روی برم قطعا یا باردارم یا نی نی بدنیا اومده، پارسال پیاده روی اربعین اولین بار بود میرفتم ، قبلا دوبار کربلا رفته بودم اما نه برای اربعین، الحق و والانصاف سفر خاطره انگیز و معنوی عالی بود که از همسر صبورم ممنون هستم. اونجا هم از آقا امام حسین(ع) و پدرمون آقا امیرالمؤمنین(ع)خواستم کمک کنن و خدا فرزند سالمی بهمون بده، خلاصه از کربلا برگشتیم، قبلا چکاپ رفته بودم همه چی الحمدالله خوب بود. دکتر فولیک اسید تجویز کردن شروع کردم به خوردن و با توکل بخدا اقدام کردیم. از شانس خوب یا بد من از ماه مهر نامه همسرجان رو زدن برای ماموریت به شهرستان😐 اولش ناراحت شدم. میخواستم بیخیال بشم. دوباره گفتم آقا جان من به نیت سربازی برای شما دارم اقدام میکنم پس خودتون کمکم کنین و متوسل شدم به خانم نرجس خاتون (س)، تو ماه آبان دوره ام عقب افتاد. اول فکر کردم بخاطر دندانپزشکی هست که رفتم و چرک خشک کن خوردم اما ۵ روز که شد دیگه شک کردم. روز شهادت خانم حضرت زهرا (س) بی‌بی چک گذاشتم و شگفت زده😍 به همسرم چیزی نگفتم، تا اومد مرخصی، روز اول که رسید اصرار کردم امشب بریم زیارت شاه عبدالعظیم، ایشون گفتن خسته هستم، حالا یه شب دیگه بریم ولی من اصرار که امشب بریم، خلاصه راهی زیارت شدیم. از قبل یه پستونک خریده بودم کادو کردم یه نامه کوتاه ام نوشته بودم، رسیدیم اونجا، اومدیم از هم جدا بشیم که ایشون بره مردونه، گفتم صبر کن، پستونک و نامه رو گذاشتم تو جیب شون،گفت چیه؟ گفتم تولدت دوهفته دیگه هست چون شما نیستی کادو تو زودتر برات گرفتم. رفتم تو داخل شدیم زیارت کردم، دورکعت نماز خوندم که دیدم گوشیم زنگ میخوره مطمئن بودم همسرم هست وقتی جواب دادم فقط گریه میکرد عین بچه اول مون، انقدر خوشحال بود. نتونست حرف بزنه فقط گفت خدا مارو خیلی دوست داره❤️ زیارت کردم اومدم بیرون، همسرم منو دید بغل ام کرد. اومد بوس کنه که دیدم خادم ها دارن بد نگاه میکنن، گفتم آقا بقیه رو بذار برای خونه😁 باورش نمیشد اصلا، گفت کسی میدونه گفتم نه هیچ کس، چون دوباره ماموریت میخواست بره، اصرار داشت به مامانم بگم گفتم اصلا.... ایشون برگشتن و من موندم و مسئولیت بچه ها، بخصوص دختر بزرگم که مدرسه اش دور بود و هرروز باید خودم می‌بردم و می‌آوردم، ویار های داغونم خیلی سریع شروع شد از صبح که بلند میشدم حالت تهوع تا آخر شب🤮 هیچی نمیتونستم بخورم، سر دوتا دخترام هم ویار داشتم ولی فقط تهوع اما این سری تجربه جدید استفراغ هم شروع شده بود، خلاصه چند سری رفتم سرم زدم، سری آخر دکتر گفت اگه اینطوری باشی باید بستری بشی😢 خلاصه با توسل به خانم نرجس خاتون و آقا این دوران رو گذروندم. ۴ماه که تموم میشه اوضاع ام خوب میشه کم کم،اگه کمک خدا و ائمه نبود نمیتونستم، ولی روز اول با خودشون عهد بسته بودم و همه چی و به خودشون سپرده بودم. تو بهمن ماه بود یه روز دخترم رو بردم مدرسه، انقدر حالم بد بود که فقط خدا میدونه، وسط سال سرویس نبود بگیرم، رفت وآمد هم برام سخت بود. پیاده روی زیاد داشت، یه روز گفتم خدایا خودت کمکم کن دیگه نمیتونم، از قضا یه خانم رو دیدم که راننده سرویس هست و سه تا دانش آموز می‌بره، بهشون شرایط مو گفتم و قبول کردن که دختر منو هم قبول زحمت کنن با هزینه مناسب، همه اینا رو بخاطر برکت نی نی میدونستم. تو ماه اسفند دل رو به دریا زدم و به مامانم گفتم ،بماند که چقدر عصبانی شد😡🤬البته بنده خدا دلش برای من می‌سوخت که همسرم نبود و مسئولیت دوبچه باهم بود و شرایط ویار که بعدا متوجه شد، هیچی نگفتم فقط میگفتم خدا کمک میکنه، عید تقریبا ۵ماهم در حال تموم شدن بود که بقیه متوجه شدن. واکنش ها اونطور که فکر میکردم خیلی بد نبود اما تو خانواده پدر ومادر هم نسل جدید همه یا بچه ندارن یا یک دونه، وقتی می‌شنیدن من بچه سوم، اولین سوال ناخواسته بوده یا میخواستین😫 دیگه لوله هاتو میخوای ببندی😠دیگه بسه هم دخترشو داری هم پسر😏اون یکی پشت سر میگفت شوهرش پسر میخواسته که سومی رو آورده، من فقط میخندیدم🤪 خلاصه گل پسر ما الان ۲۱ روزه بدنیا اومده، از خدا ممنونم که همیشه هوامو داشته، الحمدالله با اینکه سزارین سوم ام بود اما اذیت نشدم. به حرف دیگران توجه نکنین، برای خودتون زندگی کنین، نیازی نیست جواب حرف دیگران رو بدین با یک لبخند بگذرین و اون کاری که فکر میکنین درسته انجام بدین. از خدا میخوام انشالله به همه فرزندان صالح وسالم بده 🙏 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075