eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
940 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹و یَضِیقُ صَدْرِی وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ«13» وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ«14» 🔸و سینه ام می گردد و باز نمی شود،پس هارون را(نیز)رسالت بده(تا مرا یاری کند).وآنان بر(گردن)من(ادّعای)گناهی دارند،پس می ترسم مرا (و این رسالت به پایان نرسد). 🔹قالَ کَلاّ فَاذْهَبا بِآیاتِنا إِنّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ«15» 🔸خداوند فرمود:چنین نیست،پس(تو وهارون)همراه با ما حرکت کنید که ما با شما وشنونده(گفتگوهایتان)هستیم. 🔹فأْتِیا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ«16» أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِی إِسْرائِیلَ«17» 🔸به سراغ فرعون بروید و بگویید:ما فرستاده ی پروردگار جهانیانیم.بنی اسرائیل را(آزاد کن و)همراه با ما بفرست. ✔️نکته ها: *مراد از حضرت موسی که در آیه ی 14 آمده،ماجرائی است که در سوره ی قصص آیه ی 14 به آن اشاره شده است:موسی قبل از نبوّت وارد شهری شد و دید یکی از طرفدارانش با یکی از(قِبطیان)یاران فرعون شده اند.طرفدار موسی از او کمک خواست و موسی به حمایت از او مشتی بر زد که او جان داد. این ماجرا در منطقه ایجاد کرد که موسی مجبور به شد و این عمل موسی گرچه به کشتن آن شخص نبود،بلکه برای از مظلومی بود،ولی باعث شد تا موسی نزد فرعونیان ای قاتل پیدا نمود،و هنگامی که موسی به مقام نبوّت رسید به خداوند گفت:می ترسم ماجرای کشته شدن آن مرد قِبطی مانع کارم شود.(از کلمه ی «کَلاّ» استفاده می شود که عمل موسی قتل عمد نبوده است و گرنه خداوند به قاتل عمدی نمی فرماید:طوری نیست به تو اطمینان حمایت می دهم.) ✔️پیام ها: 1- افراد حتّی پیامبران است.(جز خداوند،همه کس و همه چیز محدودند). «یَضِیقُ صَدْرِی» 2- به هنگام پذیرش لازم است انسان نقاط خود را بیان کند. «یَضِیقُ صَدْرِی» 3- صراحت و ،از صفات بارز انبیا است. «یَضِیقُ صَدْرِی» 4- رهبری،هدایت،تبلیغ و ارشاد،به سعه ی نیاز دارد. «وَ یَضِیقُ صَدْرِی» 5-در از منکر و مبارزه،گاهی باید نفری حرکت کرد. «فَاذْهَبا» 6- نقاط را کنید،ولی از زیر بار مسئولیّت، خالی نکنید. «یَضِیقُ صَدْرِی وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ» پذیرش یا اعطای مسئولیّت های بزرگ با وجود ضعف ها و کمبودهای قابل جبران،مانعی ندارد. 7- افراد سالم و بی غرض،انسان های ی دیگر را برای قبول مسئولیّت های بزرگ می کنند. «فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ» 8- افراد،در آنان مؤثّر است. «وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ» 9- قانون ، ای بس طولانی دارد. «وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ» (،آرزوی پیامبران است ولی ترس و نگرانی آنان برای این بود که شاید به مقدّس خود نرسند.) 10- مدیریّت به چند مسأله ی مهم نیازمند است،از جمله:بررسی اوضاع ، نگری وفراهم کردن های مؤثّر تبلیغ. «فَأَخافُ - لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ - فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ» 11- در بیان حقّ،نه از طرفداران حقّ بترسید و نه از مخالفان حقّ. «فَاذْهَبا» 12- و مناسب را خدا هم می پذیرد. فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ ... فَاذْهَبا 13- و کمک به کسانی که نگرانی دارند،کاری است. «إِنّا مَعَکُمْ» 14- خداوند انبیا است. «إِنّا مَعَکُمْ» 15- آگاهی دقیق و به لحظه در های مهم،یک ضرورت است. «إِنّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ» 16- پیامبران،ابزار و و ره توشه ی آنان برای امّت هاست. «بِآیاتِنا» 17- خداوند بر کارهای ما آگاه است. «مُسْتَمِعُونَ» خداوند همه جا حاضر و است. 18- برای مبارزه با نظام های تشکیلاتی و فاسد،اوّل به سراغ# سرچشمه ها بروید. «فَأْتِیا فِرْعَوْنَ» 19- در تبلیغ و دعوت دیگران به حقّ، و داشته باشید. «إِنّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ» 20- فرستادن پیامبر برای مردم،از شئون ربوبیّت خداوند است. «رَسُولُ رَبِّ» 21- تمام هستی،نوعی رشد دارند. «رَبِّ الْعالَمِینَ» 22- تمام در تحت اوست. «رَبِّ الْعالَمِینَ» 23- همه ی انبیا یک دارند. «إِنّا رَسُولُ» ونفرمود: «إِنّا رَسُولا» 24- در برابر کسی که می گوید: «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی»[3]باید گفت: «رَبِّ الْعالَمِینَ». 25- اگر در یک زمان دو پیامبر مبعوث شوند،رهبری با یکی از آنهاست. «إِنّا رَسُولُ» 26- آزاد کردن مردم از اسارت ها،در رأس برنامه های انبیا قرار دارد.«أَرْسِلْ مَعَنا بَنِی إِسْرائِیلَ»
🔸قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضّالِّینَ«20» فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ«21» 🔹(موسی)گفت:آن(قتل)را زمانی انجام دادم که از سرگشتگان بودم.و چون از شما ترسیدم از نزد شما گریختم،سپس پروردگارم به من حکمت (و دانش)بخشید و مرا از پیامبران قرار داد. ✔️نکته ها: *مراد از«حکم»در آیه؛یا حکومت و سرپرستی بنی اسرائیل است و یا حکمت و دانش. *در این دو آیه،حضرت موسی علیه السلام ایرادهای را که در آیه قبل گفتیم،پاسخ می دهد. *چنانکه گذشت حضرت موسی به خاطر طرفداری از یکی از یاران خود، به مخالف او زد و شخص مخالف با همان ضربه مُرد. این قتل نه از روی عمد بود و نه با آلت قتل انجام گرفت،بلکه یک ی ناخواسته و یک لغزش عملی بدون سوء نیّت بود که قبل از نبوّت موسی آن هم به خاطر طرفداری از یک اتّفاق افتاده بود. بنابراین،«ضال»در آیه ی مذکور،یک انحراف عملی بدون قصد است که ضربه ای به نمی زند و یا به معنای تحیّر است،نظیر آیه ی 7 سوره ی ضُحی: «وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدی». 👇 *از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند:چرا بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود را با شمشیر نگرفتید،و چرا همان گونه که با طلحه و زبیر و معاویه جنگ کردید با خلفای پیش از خود جنگ نکردید؟ حضرت فرمود:گاهی لازم است.مگر ابراهیم به مردم نفرمود: 🔸من از شما می گیرم: «وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ» [4] 🔹مگر هارون نفرمود: «إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی» [5]مردم مرا به ضعف کشاندند و نزدیک بود مرا بکشند؟ 🔸مگر یوسف نفرمود: «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ» [6]پروردگارا! زندان برای من بهتر از استجابت تقاضای آنهاست؟ 🔹مگر پیامبر اکرم در غار نرفت و من جای او نخوابیدم؟ 🔸 مگر موسی نفرمود: «فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّا خِفْتُکُمْ» همین که ترسیدم فرار کردم، 🔹و مگر حضرت لوط علیه السلام در برابر تقاضای گنهکاران نفرمود: «لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّهً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ»[7]ای کاش قدرتی داشتم(تا شما را از این عمل ننگین باز می داشتم)و یا به جایگاه محکم و أمن پناه می بردم(و از شرّ شما درامان بودم).[8] بنابراین سایر اولیای خدا نیز گاهی در شرایطی مجبور به و انزوا می شدند. ✔️پیام ها: 1- گاهی ،یک ارزش است. «قالَ فَعَلْتُها» 2- فرار از ،مقدّمه ی دریافت الطاف الهی است. فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ ... فَوَهَبَ 3- انبیا از الطاف خداوند برخوردارند. «فَوَهَبَ لِی - وَ جَعَلَنِی» 4- ،یک در طول تاریخ است،انبیای بسیاری قبل از موسی بوده اند پس تعجّب فرعون نابجاست. «مِنَ الْمُرْسَلِینَ» 🌍 http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا 🌍 http://sapp.ir/abassalitatme سروش 🌍https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام https://www.instagram.com/p/BzhWkEll33P/?igshid=1x8oqghuoeo50 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
✅و مَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ« لقمان 23» 🔸(ای پیامبر!)هر کس کفر ورزید،کفرش تو را محزون نکند،بازگشت آنان تنها به سوی ماست،پس ما آنان را به عملکردشان آگاه خواهیم کرد، قطعاً خداوند به آنچه در سینه هاست آگاه است. ✅نمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلِیظٍ«24» آنان را(در دنیا)اندکی بهره مند می سازیم،سپس به عذاب سختی گرفتارشان خواهیم ساخت. ⭕️نکته ها: 🔹در آیه ی 23،از شدن پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر کفر گروهی از مردم نهی شده است و این می تواند به چند دلیل باشد: الف:آنان آنقدر ندارند که تو برای آنان محزون شوی. ب:اندوه برای کفر آنان،تو را از کارهای باز می دارد. ج:کفر آنان به تو نمی رساند. د:تو در تبلیغ و موعظه ی آنان نکردی تا نگران باشی. ه:چون کفّار به سوی ما باز می گردند و راهی برای ندارند،جای حزن و اندوه نیست. 🔹 از مقدّم شدن کلمه ی «إِلَیْنا» بر کلمه ی «مَرْجِعُهُمْ» ،استفاده می شود تنها مرجع اوست و از کلمه ی«مرجع»نیز استفاده می شود که مبدأ هم اوست،زیرا«مَرجع»،یعنی رجوع به آن چیزی که در آغاز بوده است.به علاوه «إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ» جمله ی اسمیّه و نشانه ی قطعی و حتمی بودن معاد است. 🔸پیام ها: 1- میان افراد نیک و بد،یکی از راه های شناخت و انتخاب است. مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ ... وَ مَنْ کَفَرَ متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی این،گروهی آن پسندند 2- پیامبر،دلسوز همه بود و حتّی از انحراف و کفر نیز رنج می برد.«فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ» 3- انبیا،به تسلّی و الهی نیاز دارند. «فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ» 4- مسئولیّت رهبران دینی، مردم است،نه وصول نتیجه. «وَ مَنْ کَفَرَ فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ» 5-کفر مردم،در خودشان مؤثّر است. «فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ» 6- کفّار شاد نباشند،زیرا سرانجام گذر پوست به خانه می افتد. «إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ» 7- مرجع و مبدأ انسان ها، خداوند است. «إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ» 8-دو چیز باعث سعه ی صدر و رفع نگرانی مؤمنان از انحراف دیگران می شود: 🔸یکی توجّه به علم خداوند و دیگری توجّه به . فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ... عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (حال که دانستیم خداوند همه چیز را می داند و بازگشت همه به سوی اوست،پس جای هیچ نگرانی نیست.) 9- در قیامت،انسان با گزارش خود روبروست. «فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا» 10- نیّت ها و انگیزه هایی را که در دل داشتیم،خداوند می داند و در قیامت می کند. فَنُنَبِّئُهُمْ ... إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ 11- توجّه به رسوایی روز قیامت،می تواند مانع و پافشاری بر کفر باشد.«فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا» 12- نعمت های دنیوی،ما را نفریبد که در برابر نعمت های اندک و ناچیز است. «نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً» 13- ارزش کارها را با توجّه به آنها محاسبه کنیم. «نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلِیظٍ» 14- کفرِ امروز کافران،انتخابی است، «وَ مَنْ کَفَرَ» ولی به دوزخ رفتن فردای آنان اجباری است. «نَضْطَرُّهُمْ» 15- رفاه مادّی،نشانه ی نیست. «نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلِیظٍ» @fatemi5
🔰سـال ۱۳۸۸ توفیق شد که در ماه رجب و ماه ، زائـر مـکه و مـدینه بـاشم. مـا مُحـرم شـدیم و وارد مـسجدالحرام شدیم. بعد از اتمام اعمال، به محل قرار آمـدم. 🔺روحانی کاروان به من گفت: سه تا از الـان آمدند، شما زحمت بکشید و این سه نفر را برای طواف ببرید. 🔺خسته بودم، اما قبول کردم. سه تا از خانم‌های جوان به سمت من آمدند. تا نگاهم به آن‌ها افتاد، را پایین انداختم. یـک اضافه داشتم. یک سر حوله را دست خودم و سـر دیـگرش را در اخـتیار آن‌هـا قرار دادم. 🔻گـفتم: مـن در طی طواف نباید برگردم. حرم الهی هم بـه‌خاطر مـاه رجب شلوغ است. شما سر این حوله را بگیرید و دنبال من بیایید. 🔺یـکی دو سـاعت بعد، با خستگی فراوان به محل قرار بـرگشتم. در کل این مدت، اصلاً به آن‌ها نگاه نکردم و حرفی نزدم. 🔺وظـیفه‌ای بـرای انـجام طواف آن‌ها نداشتم، اما فقط برای خدا این کار را انجام دادم. در روزهایی که در مکه مستقر بودیم، خیلی‌ها مرتب به می‌رفتند و... امـا مـن بـه جای اینگونه کارها، بار برای طـواف اقدام کردم. ابتدا به نیت رهبر معظم انقلاب و سـپس بـه نیابت ، مشغول شدم و از فرصت‌ها بــــرای کـــسب مـــعنویات اســـتفاده کـــردم. 🔻در آن لـحظاتی کـه اعمال من می‌شد، جوان پـشت بـه این موارد اشاره کرد و گفت: به‌خاطر خالصانه‌ای که همراه آن خانم‌ها انجام دادی، ثــواب واجــب در نـامه اعـمالت ثـبت شـد! 🔺بـعد گـفت: ثواب که به نیابت از دیگران انـجام دادی، بـرابر در نـامه اعـمال خـودت ثـبت می‌شود... 🔰اوایـل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صـبح در حـالی که مشغول زیارت بودم، متوجه شـدم کـه وهـابی دوربین یک پسر بچه را که مـی‌خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته، جلو رفتم و بـه سرعت را از دست او گرفتم و به پسر بچه تحویل دادم. 🔺بـعد بـه انـتهای رفتم. من در حال خواندن زیـارت عـاشورا بـودم که به مقابل قبر رسیدم. هـمان مأمور وهابی من آمد و چپ‌چپ به من نـگاه مـی‌کرد. یکباره کنار من آمد و دستم را گرفت و بـه فـارسی و بـا صدای بلند گفت : چی گفتی!؟ می‌کنی؟ 🔻گـفتم: نـه‌خیر. دسـتم رو ول کن. اما او همینطور داد مـی‌زد و بـا سـر و صدا، بقیه مأمورین را دور خودش جـمع کـرد. در همین حال یکدفعه به من نگاه کرد و حـرف را به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) زد. 🔺مـن دیگر سکوت را ندانستم. تا این حرف زشت از دهـان او خـارج شـد و بـقیه شنیدند، دیگر سـکوت را نـدانستم. یکباره محکمی به صورت او زدم. بلافاصله چهار مأمور به سر من ریختند 🔻و شـروع بـه زدن کـردند. یـکی از مـأمورین ضـربه‌ی مـحکمی بـه مـن زد که درد آن تا ماه‌ها اذیتم مـی‌کرد. 🔺 چـند نـفر از زائـرین جـلو آمدند و مرا از زیر دســت آن‌هــا کـردند و سـریع کـردم. 🔺امـا در لـحظات بـررسی اعـمال، مـاجرای درگـیری در قـبرستان بـقیع را بـه مـن دادند و گفتند: شما خـالصانه و فـقط بـه مولا علی (علیه‌السلام) با آن مـأمور درگـیر شدید و کتف شما آسیب دید. 🔺برای هـمین ثواب در رکاب مولا علی (علیه‌السلام) در نـــامه عـــمل شـــما ثــبت شــده اســت! (۱) ۱. الـبته ایـن مـاجرا نـباید دستاویزی برای برخورد با مــــــأمورین دولــــــت گـــــردد. ____________________________ متن بالا از نرم‌افزار کتاب سه دقیقه در قیامت ست https://cafebazaar.ir/app/com.threedaghighe.book/?l=fa https://eitaa.com/fatemi5/2080