eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
355 دنبال‌کننده
693 عکس
107 ویدیو
168 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ۳- قاعدة "استحالة التكليف بغير المقدور" (قسمت اول) 🔶️🔸️ اين قاعده دو معنا دارد: 🔸️ ۱- معنای اول (استحاله‌ی اِدانه): مستحیل است که مولا عبدش را به سبب انجام غیر اختیاری یک فعل یا ترک غیر اختیاری یک فعل اِدانه و مواخذه کند. 🔸️ ۲- معنای دوم (استحاله‌ی تکلیف): در عالَم تشریع و قانون‌گذاری مستحیل است که مولا عبدش را به یک امر غیر مقدور -که در توانِ او نیست- تکلیف کند. 🔷️🔹️ از نگاه تحلیلی نیازی نیست که و مشروط به قدرت باشند؛ یعنی کاملاً معقول و ممکن است که ملاکِ حکم (مصلحت و مفسده) و یا اراده‌ی بر ملاک (حبّ و بغض) مشروط و مقیَّد به قدرتِ عبد نباشد؛ زیرا روشن است که خوب‌بودن یا بدبودن یک فعل می‌تواند بدونِ توجّه به قدرتِ عبد مورد نظر مولا قرار بگیرد. 🔷️🔹️ اما مرحله‌ی اگر تنها یک اعتبارِ بدون تحریک و بعث باشد و تنها کاشف از ملاک و اراده محسوب شود می‌تواند شامل فرد عاجز نیز باشد، اما اگر در مقام تحریک و بعث باشد باید مشروط به قدرت باشد و حتماً قدرت در این مرحله مورد نظر مولاست. 🔹️ خطابات و نصوص شرعی کاشف از مرحله‌ی اعتبار و جعل‌اند؛ این اعتبار و جعل -بدون شک- مختص به حال قدرت است و به مکلّف عاجز ارتباطی ندارد. 🔷️🔹️ قدرت عقلی و شرعی: همان طور که گفتیم قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل -بدون شکّ- معتبر است، اما اگر مبادیِ حکم (ملاک و اراده) نیز مشروط به قدرت باشد، قدرت است، و اگر مبادی حکم، شامل عاجز هم باشد شرط قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل، خواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۳- قاعدة "استحالة التكليف بغير المقدور" (قسمت اول) 🔶️🔸️ اين قاعده دو معنا دارد: 🔸️ ۱- معنای اول (استحاله‌ی اِدانه): مستحیل است که مولا عبدش را به سبب انجام غیر اختیاری یک فعل یا ترک غیر اختیاری یک فعل اِدانه و مواخذه کند. 🔸️ ۲- معنای دوم (استحاله‌ی تکلیف): در عالَم تشریع و قانون‌گذاری مستحیل است که مولا عبدش را به یک امر غیر مقدور -که در توانِ او نیست- تکلیف کند. 🔷️🔹️ از نگاه تحلیلی نیازی نیست که و مشروط به قدرت باشند؛ یعنی کاملاً معقول و ممکن است که ملاکِ حکم (مصلحت و مفسده) و یا اراده‌ی بر ملاک (حبّ و بغض) مشروط و مقیَّد به قدرتِ عبد نباشد؛ زیرا روشن است که خوب‌بودن یا بدبودن یک فعل می‌تواند بدونِ توجّه به قدرتِ عبد مورد نظر مولا قرار بگیرد. 🔷️🔹️ اما مرحله‌ی اگر تنها یک اعتبارِ بدون تحریک و بعث باشد و تنها کاشف از ملاک و اراده محسوب شود می‌تواند شامل فرد عاجز نیز باشد، اما اگر در مقام تحریک و بعث باشد باید مشروط به قدرت باشد و حتماً قدرت در این مرحله مورد نظر مولاست. 🔹️ خطابات و نصوص شرعی کاشف از مرحله‌ی اعتبار و جعل‌اند؛ این اعتبار و جعل -بدون شک- مختص به حال قدرت است و به مکلّف عاجز ارتباطی ندارد. 🔷️🔹️ قدرت عقلی و شرعی: همان طور که گفتیم قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل -بدون شکّ- معتبر است، اما اگر مبادیِ حکم (ملاک و اراده) نیز مشروط به قدرت باشد، قدرت است، و اگر مبادی حکم، شامل عاجز هم باشد شرط قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل، خواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔳 پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان عزیز دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🔳 ❓❔❓❔❓یک سؤالی داشتم مبنی بر اینکه آیا میان جعل اعتباری و تنزیلی تفاوتی هست؟ اگر هست این تفاوت در چیست؟ اجمالاً گفته شده است که جعل اعتباری "تحقیق موضوع الأثر" است و جعل تنزیلی "جعل الاثر بلسان تنزیل" است. 📚 پاسخ: جعل دو گونه است: (حقیقی)، و (اعتباری). -که مراد ما همان مُعتبَر و قانون است- یعنی آن چه در عالَم خارج نه عینیّت خارجی دارد و نه حتی منشأِ انتزاعی در خارج دارد؛ تمام بایدها و نباید‌های قانونی -چه عُرفی و چه شرعی- اعتباری‌اند. در عالَمِ قانون‌گذاریِ شرعی و عرفی آن‌ چیزی که مرتبط با عالَم حقایق است مصالح و مفاسد واقعی اشیاء و افعال است که قانون‌گذار نیز بر اساس همان ملاک‌ها در قالب بایدها و نبایدها و قوانین جعل و وضع می‌کند. 🔷️🔹️🔹️ اما در عالَم تشریعات و قانون‌گذاری گاه جعل اعتباری در مقابل تنزیلی قرار می‌گیرد که هر دو -چنانچه ذکر شد- غیر تکوینی‌اند: 🔹️ ۱- قانون‌گذار در جعلِ غیرِ تکوینیِ اعتباری قانونی را بدون لسان تنزیل و مستقیماً با نگاه به مصالح و مفاسد واقعی جعل و تشریع می‌کند، مانند وجوب صلات و حرمت شرب خمر و زوجیّت و ملکیّت و اعتبار مرکّب اعتباری صلات، که موضوع ترتّب اثر محسوب می‌شود. 📌 از این رو، گفته شده است جعل اعتباری یعنی ایجاد موضوع برای آثار واقعی؛ مثلاً تشریع وجوب یعنی ایجاد موضوع برای آثار و مصالح واقعی. 🔹️ ۲- قانون‌گذار در جعلِ غیرِ تکوینیِ تنزیلی امری را تنزیل بر دیگری می‌کند، مانند قراردادن ظنّ به منزله‌ی قطع و قراردادن طواف به منزله‌ی صلات‌، که شارع -در واقع- اثر را به لسانِ تنزیل بر مُنزَّل جعل و مترتّب می‌کند؛ در هر حال، تنزیل برای ترتّب اثر است. ✴️@fegh_osoul_rafiee