eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
324 دنبال‌کننده
342 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ۳- قاعدة "استحالة التكليف بغير المقدور" (قسمت اول) 🔶️🔸️ اين قاعده دو معنا دارد: 🔸️ ۱- معنای اول (استحاله‌ی اِدانه): مستحیل است که مولا عبدش را به سبب انجام غیر اختیاری یک فعل یا ترک غیر اختیاری یک فعل اِدانه و مواخذه کند. 🔸️ ۲- معنای دوم (استحاله‌ی تکلیف): در عالَم تشریع و قانون‌گذاری مستحیل است که مولا عبدش را به یک امر غیر مقدور -که در توانِ او نیست- تکلیف کند. 🔷️🔹️ از نگاه تحلیلی نیازی نیست که و مشروط به قدرت باشند؛ یعنی کاملاً معقول و ممکن است که ملاکِ حکم (مصلحت و مفسده) و یا اراده‌ی بر ملاک (حبّ و بغض) مشروط و مقیَّد به قدرتِ عبد نباشد؛ زیرا روشن است که خوب‌بودن یا بدبودن یک فعل می‌تواند بدونِ توجّه به قدرتِ عبد مورد نظر مولا قرار بگیرد. 🔷️🔹️ اما مرحله‌ی اگر تنها یک اعتبارِ بدون تحریک و بعث باشد و تنها کاشف از ملاک و اراده محسوب شود می‌تواند شامل فرد عاجز نیز باشد، اما اگر در مقام تحریک و بعث باشد باید مشروط به قدرت باشد و حتماً قدرت در این مرحله مورد نظر مولاست. 🔹️ خطابات و نصوص شرعی کاشف از مرحله‌ی اعتبار و جعل‌اند؛ این اعتبار و جعل -بدون شک- مختص به حال قدرت است و به مکلّف عاجز ارتباطی ندارد. 🔷️🔹️ قدرت عقلی و شرعی: همان طور که گفتیم قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل -بدون شکّ- معتبر است، اما اگر مبادیِ حکم (ملاک و اراده) نیز مشروط به قدرت باشد، قدرت است، و اگر مبادی حکم، شامل عاجز هم باشد شرط قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل، خواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۳- قاعدة "استحالة التكليف بغير المقدور" (قسمت اول) 🔶️🔸️ اين قاعده دو معنا دارد: 🔸️ ۱- معنای اول (استحاله‌ی اِدانه): مستحیل است که مولا عبدش را به سبب انجام غیر اختیاری یک فعل یا ترک غیر اختیاری یک فعل اِدانه و مواخذه کند. 🔸️ ۲- معنای دوم (استحاله‌ی تکلیف): در عالَم تشریع و قانون‌گذاری مستحیل است که مولا عبدش را به یک امر غیر مقدور -که در توانِ او نیست- تکلیف کند. 🔷️🔹️ از نگاه تحلیلی نیازی نیست که و مشروط به قدرت باشند؛ یعنی کاملاً معقول و ممکن است که ملاکِ حکم (مصلحت و مفسده) و یا اراده‌ی بر ملاک (حبّ و بغض) مشروط و مقیَّد به قدرتِ عبد نباشد؛ زیرا روشن است که خوب‌بودن یا بدبودن یک فعل می‌تواند بدونِ توجّه به قدرتِ عبد مورد نظر مولا قرار بگیرد. 🔷️🔹️ اما مرحله‌ی اگر تنها یک اعتبارِ بدون تحریک و بعث باشد و تنها کاشف از ملاک و اراده محسوب شود می‌تواند شامل فرد عاجز نیز باشد، اما اگر در مقام تحریک و بعث باشد باید مشروط به قدرت باشد و حتماً قدرت در این مرحله مورد نظر مولاست. 🔹️ خطابات و نصوص شرعی کاشف از مرحله‌ی اعتبار و جعل‌اند؛ این اعتبار و جعل -بدون شک- مختص به حال قدرت است و به مکلّف عاجز ارتباطی ندارد. 🔷️🔹️ قدرت عقلی و شرعی: همان طور که گفتیم قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل -بدون شکّ- معتبر است، اما اگر مبادیِ حکم (ملاک و اراده) نیز مشروط به قدرت باشد، قدرت است، و اگر مبادی حکم، شامل عاجز هم باشد شرط قدرت در مرحله‌ی تکلیف و جعل، خواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۳- متی یجوز عقلاً التعجیز؟ ✅ گاهی مکلفی که توان و قدرت بر انجام مامورٌبه دارد آن را ترک می‌کند؛ این بدون شکّ عصیان است. ✅ و گاه مکلَّف به دستِ خود، خود را عاجز و ناتوان از انجام عمل می‌کند که دو صورت دارد: 🔷️🔸️ ۱ـ صورت اوّل: بعد از فعلیّت وجوب اگر بعد از فعلیّت وجوب، خود را از قدرت بر انجام مامورٌبه عاجز کند معصیت کرده است، زیرا فرض این است که تکلیف به عهده‌ی مکلّف آمده است و او با سوء اختیارِ خود کاری کرده است که نتواند امر شارع را امتثال کند. 🔷️🔸️ ۲- صورت دوّم: قبل از فعلیّت وجوب اگر انسان قبل از فعلیّت وجوب، خود را عاجز کند؛ در این صورت، دو نظریه مطرح است: 🔸️ نظریه‌ى اول: جایز است، زیرا در این فرض هبچ وجوبی به عهده‌ی مکلف نیامده است تا اطاعت و عصیان معنا پیدا کند. 🔸️ نظریه‌ی دوم: اگر قدرت، (ماخوذ در تکلیف و خطاب شرعی) باشد جایز است، زیرا در این صورت -بنا بر کاشف‌بودن مرحله‌ی خطاب و تکلیف از مبادی حکم- قدرت در مرحله‌ی مبادی حکم (ملاک و اراده) نیز قطعاً دخیل در ملاک و اراده بوده است و حکم در هیچ مرتبه از مراتبش شامل عاجز نبوده است. اما اگر قدرت، (قید عقلی تکلیف و خطاب) باشد جایز نیست، زیرا در این صورت -بنابر کاشف‌بودن مرحله‌ی خطاب و تکلیف از مبادی حکم- قدرت در مرحله‌ی مبادی حکم (ملاک و اراده) نیز دخیل نبوده است و ملاک و اراده شامل عاجز نیز می‌شده است، زیرا اگر چه شخصِ عاجز به حکم عقل هیچ تکلیفی ندارد‌‌، اما این که خود را عاجز و ناتوان کند موجب می‌شود ملاک حکم که شامل او می‌شده و بر او فعلی بوده است از او فوت شود و این معصیت است. 🔹️ در پایان نیز مرحوم یک نتیجه‌گیری کلی نیز می‌کند: در هر موردی که قدرت شرط عقلی باشد تعجیز خود قبل از فعلیتّ وجوب جایز نیست. ✴️@fegh_osoul_rafiee