📣آهای اونی که فراخوان میدی با هشتگ #مسلح_شوید !
🔴تو میدونی با مسلح شدن، چند تا پدر و مادر بیفرزند میشن.
🔴تو میدونی با مسلح شدن، چند تا نوجوون و جوون بیبرادر یا خواهر میشن.
🔴آره تو میدونی با تز تو چند نفر بیهمسر میشن.
🔴تویی که کامیون آتیش میزنی یا بلایی سرش میاری که جون راننده به خطر میافته، میدونی چند نفر چشم به راه و دلنگران عزیز سفر کردهشون هستن.
🔴تو میدونی و باز خباثت و شرارت میکنی.
💠ما هم میدونیم اما باهات همراهی نمیکنیم تا شریک داغ گذاشتن به دل آدما نباشیم.
#آدم_هستیم
#ایران_آرام
#عزیز_از_دست_رفته
#زینتا
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
فرصت زندگی
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤 🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤 🔗💎🔗🌤💎🌤 💎🔗🌤 🌤 #رمان_فراتر_از_حس #پارت_40 -حرف زدن بین جمع باعث میشه به خاطر
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤
🔗💎🔗🌤💎🌤
💎🔗🌤
🌤
#رمان_فراتر_از_حس
#پارت_41
نگاهی طولانی به چشمانش کردم و فرصت دادم تا تب تندش کمی فروکش کند.
-ببین برادر من، امشب که سرت خلوت شد، از خودت دو تا سوالی که گفتمو بپرس. اگه خوب در موردش فکر کنی، امروزو یادت نمیره. با اجازه خداحافظی می کنم.
همزمان با جمله آخر، دستش را بین دو دستم فشردم. به رضا با سر اشاره کردم که برویم. رضا همراهم شد و به طرف ایستگاه اتوبوس حرکت کردیم. در پیچ میدان که حرکت میکردیم. نگاه آن جوان که خیره به ما مانده بود را دیدم.
کمی که جلوتر رفتیم، رضا از تعجب درآمد و نطقش باز شد.
- یعنی چی؟ همیشه یه پای کارای تو میلنگه؟ علی، این چه کاری بود که کردی؟
لبخندی به چهره برافروختهاش که در نور چراغ نئونهای مغازهها پیدا بود، زدم.
-چه کاری عزیزم؟
-همین که کشیدیش کنار اما هیچ بحثی نکردی. الان فکر میکنه تو هیچی بارت نبود که گذاشتی و رفتی. عجیبه با اون همه مطالعه و اطلاعاتی که در موردشون داری، ادامه ندادی.
این بار لبخندم تلخ شد. پا تند کردیم تا اتوبوس سرشب را از دست ندهیم.
-رضا جان، تو هیچ وقت نمیتونی مردمو با بحث سیاسی به جایی برسونی. اینا تحت تاثیر حرفای خوشرنگ و لعاب هستن. همینا اگه بفهمن از کجا اومدن و هدف چیه و قله کجاست، راهو پیدا میکنن. اونوقت دیگه نیاز به جوش زدن نیست.
رضا لبش را به پایین پیچاند و به فکر فرو رفت.
_شاید اما ممکنه دیگه نبینیش تا در مورد اشتباهاش بهش بگی.
-خدا بزرگه. قرار به هدایتش باشه، همون فکر کردن، کمک میشه واسش.
باد سردی وزید. جلوی کتش را جمع کرد و به قدمهایش سرعت داد. به ایستگاه رسیدیم.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/3595
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
💎
🔗🌤💎
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
فرصت زندگی
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤 🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤 🔗💎🔗🌤💎🌤 💎🔗🌤 🌤 #رمان_فراتر_از_حس #پارت_41 نگاهی طولانی به چشمانش کردم و فرصت د
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤
🔗💎🔗🌤💎🌤
💎🔗🌤
🌤
#رمان_فراتر_از_حس
#پارت_42
نگاهم به افرادی که آنجا ایستاده بودند افتاد. زیر نور چراغ خیابان، روزنامههای پیکار و مجاهدی که زیر بغل داشتند پیدا بود. در آن مدت بعد از انقلاب فهمیده بودم اکثر آنها از بین خانواده سرمایهدارانی میآمدند که با انقلاب، از اربابی افتاده بودند. داد از نجات محرومان سرمیدادند اما یک بار جنوب شهر و مناطق محروم را ندیده بودند. هدفشان انتقام یا تلافی بود و مردم و دنبالهروهایشان ماسک مظلومنماییشان را نمیدیدند و گول شعارهای حمایت از خلق و جماعت کارگر را میخورند. آنقدر شعارهایشان دهانپرکن بود که خیلیها را جذب میکرد اما برای من که تمام تئوریهایشان را با دلیل ردشان خوانده بودم، شبیه آبنبات دادن دست بچه بود. حیف مردم بیخبر بودند و بیخبر از بیخبریشان.
سر سفره صبحانه که نشستم، رضا هم کنارم نشست. زودتر از من، اولین لقمهاش را در دهانش گذاشت و با دهان پر شروع کرد.
_تو کی اومدی؟ مگه دیشب خونه خالهت نرفته بودی؟
لقمهام را جویدم و جوابش را دادم.
_رفتم ولی صبح برگشتم. کتابامو نبرده بودم.
_چه کاری بود؟ خب میبردی.
_دیدی که یهو شد. از دانشگاه رفتم اونجا.
وحید وسط حرفمان پرید. رو به رضا کرد.
_داداش، اومده بود ورزش صبحگاهیشو کنار ما به جا بیاره. دلش واسه غرغرای من تنگ میشه.
بعد به طرفم برگشت.
_خداییش چطور اذون صبح پا میشی و این همه فعالیت میکنی؟ من فکرشم که میکنم، خسته میشم.
رضا دهان پر از غذایش را به زحمت خالی کرد.
-ای بابا، نماز شب و نماز صبح و قرآن و نهج البلاغه و ورزش صبحگاهی اونم در حد حرفهای واسه دادش علیرضای ما دست گرمیه تا موتورش کار بیافته و تا خود شب فعالیت کنه.
خندیدم. آنها هم خندیدند. رضا حرفی میزد و با سرعت به ادامه خوردنش مشغول میشد. مربا که وسط سفره میآمد از خود بیخود میشد.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/3595
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
💎
🔗🌤💎
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
✋زن آمریکایی سلام ، حالت خوب است؟
👱♀حالا که حدود ۵۰ سال از #انقلاب_جنسی در آمریکا میگذرد ، اوضاعت بهتر شده است؟
آزادی پوششت را توانستی به دست بیاوری؟
اکنون شاد و خوشحالی؟
😱با آمار تجاوز در آمریکا که طبق گفتهی رئیس جمهورت [باراک اوباما] از هر پنج زن آمریکایی ، یک زن قربانی تجاوز شده است ، مشکلی نداری؟
به نظرت این آمار به چه علتی انقدر زیاد است؟
راستی آمار فرزندان نامشروع در آمریکا هنوز روی همان ۴۰% است یا بیشتر شده؟
👩👧👧از آمار فرزندانی که فقط مادر دارند چه خبر؟
☠آمار #سقط_جنین در کشورت به کجا رسیده؟
هنوز حدود ۳۰۰۰ سقط در روز است؟
من فکر میکنم اگر سقط جنین در کشورت قانونی نبود ، آمار فرزندان نامشروع وضعیت فاجعه بار تری پیدا میکرد!
🔞از صنعت فیلمهای بزرگسالان برایم بگو!
💄همان صنعتی که ثمرهی انقلاب جنسی و کاهش پوشش زنان در آمریکا بود و نگاه جنسی به زنان را تقویت کرد!
👌زن آمریکایی خوش به حالت که به آزادی مد نظرت رسیدی!!!
🇮🇷در ایران هم عدهای میکوشند با سر دادن شعار #زن_زندگی_آزادی به قلهای که تو امروز بر فراز آن ایستادهای برسند!
🔜زن آمریکایی لطفا از دستاورد های آزادیات در ایالات متحده برای ایرانیان و بخصوص زنان ایرانی بگو ، تا آنها بدانند چه بهشتِ شیرینی در انتظار آنهاست!
📍پ.ن : گلوریا اشتاینم [از رهبران فمنیسم آمریکا و از فعالین پیروزی انقلاب جنسی آمریکا حدود ۳۰ سال پس از پیروزی این انقلاب] ؛ «انقلاب جنسی دربارهی دسترسی جنسی زنان بیشتر ، برای مردان بیشتری بود»
✍ میلاد خورسندی
🔴📢 مردم؟؟؟؟؟
کم کم وضعیت بی حجابی دارد عادی سازی میشود و مسئولین با بهانه های مختلف روز به روز پیگیری جدی کار راعقب می اندازند!!!
ساماندهی وضعیت فعلی فقط با پیگیری مسئولین اصلاح پذیر است و بس ✋
در شرایط فعلی کارای مردمی و فرهنگی تاثیر خیلی ضعیفی دارد، نیاز به اقدام جدی مسئولین است!
بعد بعضی بزرگواران کاری که نمیکنند، هیچ!
در جهت عادی سازی شرایط اب در آسیاب دشمن میریزند؟؟؟!!! 😳😳😳
بیرون کردن خانم محجبه از سرای ایرانی، بیرون کردن خانم محجبه از مترو و قطار و اتوبوس
اینجا مثلا جمهوری اسلامیه؟؟!!!!😡😡
خون هزاران شهید برای برپایی احکام اسلامی در این کشور، روی زمین ریخته شده!!! 😭😭
🔴 ارتباطات ریاست جمهوری را از خواب بیدار کنید:
☎️ ارتباطات مردمی ریاست جمهوری
111
✴️نکته قابل توجه 👇👇👇
تماس با این شماره به صورت شبانه روزی و ۲۴ ساعته امکانپذیر میباشد.
سامانه پیامکی وزارت کشور👇👇👇
30007788
☎️ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
02133966055
پیامک
100038511
معاونت فرهنگی
02138512536
فرصت زندگی
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤 🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤 🔗💎🔗🌤💎🌤 💎🔗🌤 🌤 #رمان_فراتر_از_حس #پارت_42 نگاهم به افرادی که آنجا ایستاده بود
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤
🔗💎🔗🌤💎🌤
💎🔗🌤
🌤
#رمان_فراتر_از_حس
#پارت_43
مربا که وسط سفره میآمد از خود بیخود میشد.
-حالا شما چرا جوش و غر میزنین؟ مگه شما رو بیدار میکنم که اعتراض میکنین؟
سهراب حوله به دوش خودش را به ته مانده سفره رساند.
-چه خبرتونه قحطی زدهاین؟ چی کار به این دوست عزیز دارین؟ میبینین که با همین ورزشکار بازیا چه هیکل توپی واسه خودش ساخته. خدایی بدنش عین سنگه. من که فکر میکنم حسودیتون میشه.
گفت و خودش خندید اما بچهها نخندیدند و نگاه چپ چپی حوالهاش کردند.
از جا بلند شدم. به طرف آینه رفتم.
-رضا، من دارم میرم. اگه میای، عجله کن.
به موهای زبر و ریش کوتاهم شانه کشیدم. کیفم را که برداشتم، رضا هم دنبالم دوید. وحید که هنوز هم مشغول خورن بود، صدایش را بلند کرد.
-راستی بچهها، راسته که امروز میخوان واسه یادبود شهدای دانشآموز جلوی دانشگاه تجمع کنن.
با سر حرفش را تایید کردم و به طرف در رفتم.
-خب اگه این طوره که کلاسا تعطیله. چه عجلهای دارین پس؟
رضا از پشت سرم جوابش را داد.
-می خوایم صف اولو از دست ندیم داداش. نون و حلوا خیرات میکنن. تو هم بدو جا نمونی.
سری به تاسف برایش تکان دادم. با بیتفاوتی و کنایههای وحید مشکل داشت. گاهی هم به پرو پای هم میپیچیدند.
به دانشگاه که رسیدیم، نشانههایی از تجمع را میشد دید. به طرف دانشکده خودمان که دانشکده علوم پزشکی بود، رفتیم. از بچههای انقلابی شنیدم که قرار است دانشجویان پیرو خط امام به اعتراض دخالت آمریکا و پناه دادن به شاه، طرف جاسوسخانه بروند.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/3595
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
💎
🔗🌤💎
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
فرصت زندگی
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤 🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤 🔗💎🔗🌤💎🌤 💎🔗🌤 🌤 #رمان_فراتر_از_حس #پارت_43 مربا که وسط سفره میآمد از خود بیخ
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤
🔗💎🔗🌤💎🌤
💎🔗🌤
🌤
#رمان_فراتر_از_حس
#پارت_44
رضا نگران دوستش از که بچههای دانشکده پلیتکنک بود، شد. گویا علاوه بر هم دانشکدههای ما، عدهای از آنجا هم برای رفتن، گروه شده بودند. خداحافظی کرد تا سراغ دوستش برود.
از دانشگاه که بیرون رفتم، جنب و جوش مردم بیشتر شده بود. تجمع حالا تبدیل به راهپیمایی به طرف جاسوسخانه شده بود. همراه شدم. همان اول راه، دوست پر تب و تاب چند روز پیش را دیدم. قدش مثل خودم بلند اما لاغر و کشیده بود. در دستش تعدادی اعلامیه بود که از گوشههایش میشد فهمید اعلامیههای حزبی هستند. در آن شرایط هم قصد داشت از شعارهایشان دفاع کند. قبلتر هممسلکهایش قصد گرفتن سفارت را داشتند و کار به جایی نبردند اما او همچنان تبلیغش را میکرد.
سلام و احوالپرسی کردیم. وقتی فهمید کجا می روم، هم قدم شد. کمی از مسیر به سکوت بینمان گذشت. جمعیت همراهمان در حرکت بودند. برخی میدویدند تا دیدنیها را از دست ندهند و برخی سلانه سلانه قدم بر میداشتند. برای کم کردن فاصله و شکستن سکوت، از خودش و درس و زندگیش پرسیدم. دستی به پیشانی بلندش کشید و موهایش را عقب فرستاد.
-اسمم محمده؛ اهل سنندجم؛ سال چهارم دانشگاهم و حقوق قضایی میخونم. تو چی؟
از خودم گفتم.
-من علیرضا هستم؛ اهل میمه اصفهان؛ سال اول پزشکیم.
سری تکان داد و نگاهی به برگههای در دستش انداخت. منتظر بودم ببینم از آن روز چیزی میپرسد یا نه. کمی که به جمعیت نزدیک شدیم، سر حرف را باز کرد.
_چرا اون روز حرفای غیر عادی میزدی؟
_خب اعتقاد من در مورد بحث کردن همون بود. صحبت باید از ریشه باشه.
نیمنگاهی به من کرد و بعد بین جمعیت چشم چرخاند.
_عقیده خوبیه. میخوای دربارهش صحبت کنیم؟
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/3595
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
💎
🔗🌤💎
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🔴 سخنان کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در تبیین پشت پرده امنیتی آشوبهای اخیر:
🔹ما پیروزیهای بسیار بزرگی در این آشوبها بدست آوردیم. مهمترین تبیین در باره این اغتشاشات را رهبری در دانشگاه افسری ارائه کردند و فرمودند این اتفاق خلق الساعه نبود.
🔹از حداقل شش هفت سال قبل ۴۹کشور برای براندازی ج.ا.ا توافق کردند ولی دو کشور ترکیه و امارات از دو سال قبل از این ائتلاف کناره گیری کردند.
🔹۴۷سرویس جاسوس از کشورهای امریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل، آل سعود، اسپانیا، مصر، اردن و... در این کار ستاد تشکیل داده و این جنگ ترکیبی را طراحی کردند.
🔹 در زمان روحانی زیرساختهای براندازی آماده شد و قرار بود همان زمان عملیاتی شود که به علت کرونا برنامه هایشان بهم ریخت. پنجاه درصد توان دشمن در فضای مجازی سازماندهی شده بود.
🔹یکی از گسلهای جامعه ما حجاب است. دشمن این گسل را انتخاب کرد. یکی دیگر از گسلها احزاب بود اکثر سران فتنه ۸۸ نیز به نفع این اغتشاش هم موضع گیری کردند. گسل های قومی و مذهبی از دیگر موارد مورد استفاده این جنگ ترکیبی بود.
🔹 در جنگ ترکیبی به سمت دلار رفتند در حالیکه مسئولین می گفتند ما به اندازه کافی دلار به ابزار تزریق کرده ایم.
🔹 در طی شصت روز آمار حضور اغشتشاگران در خیابان ۵۰۰ هزار نفر روز بوده است. البته اگر یک نفر ده بار هم آمده ده در آمار وارد شده. اوج این حضور در یک روز ۴۵هزار نفر بود. ( طبق آمار غیر رسمی ۳۱۰ هزارنفر کل جمعیت اغتشاشگران بودند که می شود )
🔹 گفتند نمادهای حاکمتی باید سقوط کند. یکی از نمادها مشهد است. قرار بود برای یکی از سران قوا در مشهد حادثه هفت تیر ۶۰ تکرار شود.
🔹 آخرین مرحله هم ورود پنتاگون بود. در سال ۸۸ هم نقشه همین بود. مرحوم فیروز آبادی در سال ۸۸ در کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت خاتمی در فتنه ۸۸ با فرمانده ناتو دیدار داشت و از آنها خواستند کار ما در داخل که جلو رفت شما وارد شوید.
🔹 جنگ شناختی یکی دیگر از ابعاد این جنگ ترکیبی بود. اینها مدتها القاء می کردند در این ۴۰ سال کاری صورت نگرفته است.
🔹 اکثر دستگیرشدگان یک یا دو شب نگهداری شدند بعد با تعهد والدین آزاد شدند. اما از میان بازدشتیهای هدفمند که ادامه هم دارد ۱۸٪ آنها آموزش دیده اند. تمام این ارتباطات بدست آمده که به عنوان مستندات بیانیه دو دستگاه اطلاعاتی در آینده منتشر می شود.
۷۰ درصد دستگیر شدگان دیپلم و زیر دیپلم بوده اند. ۶۷ درصد اهل شرب خمر بوده اند. از این شاربان خمر ۴۷ درصد دائم الخمر بودند. اکثر اینها معتاد به موارد مخدر گل بودند. درصدی از زنان بازداشت شده اهل فحشا بودند. همانکس که خودکشی کرد یکی از همین افراد بود. ۸۰ درصد اینها خارج از کشور را بهشت می دانند.
🔹 خانم مولا وردی معاون روحانی طرحی داشت و می خواست فاحشه ها را بیمه کند.
🔹 دولت عراق نزدیکترین دولتها به ایران است. ما سه خواسته ازدولت عراق داشتیم اول اخراج کل کومله و دمکرات از کردستان عراق دوم تحویل کسانی که در ترورها دست داشتند سوم استقرار دولت عراق در مرزها. عراق آنها را پذیرفت.
🔹 یکی از مسئولان کومله با دو بچه اش به محل جلسه آمده بود لذا آن مقر را نزدیم. مسئولین نظامی می گفتند ما نوک خودکار را روی نقشه می گذاشتیم و همان هدف را روی زمین می زدیم.
🔹 با باز شدن مسیر بوکمال، راه زمینی ما تا سوریه و حزب الله و دریای مدیترانه باز شد. تحولات منطقه بعد از این آشوبها شدت می گیرد. و همه چیز را آماده کرده و پای کار برده ایم.
🔹 دستگاه اطلاعاتی ما از این طرح مطلع شد و در سند امنیتی ۴۰۱ برای مقابله با این طرح آماده شدیم و به ۵۰ درصد از استعداد و توان دشمن ضربه زدیم.
🔹 در آینده در داخل و خارج تحولاتی رخ خواهد داد. دشمن در عناصر رسانه ای خود تجدید نظر می کند. ما هنوز کارهای بین المللی خود را شروع نکرده ایم. ما دستمان برای هزینه دادن امریکا، انگلیس و فرانسه خیلی باز است.
🔹 هر گرهای که دولتهای قبل زدند این دولت یکی بعد از دیگری در حال باز کردن آن است.
🔹عده ای در زمان روحانی بدون گزینش در آموزش و پرورش نفوذ داده شدند. معلم هایی که دانش آموزان را تحریک کردند همه شناسائی شدند.
🔹 مظلومیت بسیج در این آشوب این بود که دست خالی به میدان رفت.
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
فرصت زندگی
🔴 سخنان کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در تبیین پشت پرده امنیتی آشوبهای اخیر: 🔹ما پیروزیها
نیمه پر این لیوان☝
ایران اونقدر قوی شده که خار چشم ۴۹ کشور جهانه.
طرح، بودجه و نیروی انسانی میذارن تا زمینش بزنن.
اما...
اما چی میشه که نمیشه؟
چی میشه که باورشون نمیشه جنگ ترکیبی همه جانبه همهی کشوره هم، این کشور امان زمان عجالله رو زمین نمیزنه؟
تامل کنیم...
فرصت زندگی
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤 🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤 🔗💎🔗🌤💎🌤 💎🔗🌤 🌤 #رمان_فراتر_از_حس #پارت_44 رضا نگران دوستش از که بچههای دانشک
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤💎🌤
🔗💎🔗🌤💎🌤
💎🔗🌤
🌤
#رمان_فراتر_از_حس
#پارت_45
_عقیده خوبیه. میخوای دربارهش صحبت کنیم؟
سری تکان دادم و لبخند زدم.
_اگه دوست داشته باشی، چرا که نه. فقط بگو نظرت در مورد همین کار امروز که گرفتن سفارت آمریکاییاست چیه؟
_یه کار انقلابی و به نفع مردمه اما فکر میکنم یه حقهای در کاره. آخه از یه عده آدم واپسگرا بعیده یه همچین کاری بکنن.
ابرویم بالا پرید. نگاهش کردم. اشاره به مردمی که روبه رویمان جلوی جاسوسخانه صف کشیده بودند، کردم.
_خدایی اونقدر بدبینی چیزی که با چشمت میبینی رو هم باور نمیکنی.
هنوز کامل به در سفارت دید نداشتیم. ادامه دادم.
_به هر حال من علاقهای به بحث سیاسی این طوری ندارم. میخواستم نظرتو بدونم. فقط اگه چشم و گوش بستهی حزبت نبودی، متوجه میشدی تا حالا کیا واقعاً جلوی ظلم و ظلم کنندهها ایستادن و مبارزه کردن.
جوانکی مو فرفری، بازوبند به بازو با سرعت از بین ما رد شد. محمد هیکل قوی نداشت و تعادلش به هم خود. صدای اعتراضش که بلند شد، جوان برگشت و عذرخواهی کرد. نوشته بازوبندش حکایت از گروه فعال آن روز داشت. جزو دانشجویان پیرو خط امام بود.
_ببخشید برادر. از بقیه جا موندم. باید برسم اون جلو تا در بسته نشده.
محمد غری به جان او زد اما او نایستاده بود تا بشنود. سعی کردم باقی حرف بزنم تا کمی آرام شود.
_ول کن اون بنده خدا رو. بیا از همون حرفای مورد علاقه بگیم. محمد، نظر شخصی خودتو میخوام بدونم.
از وسط خیابان که دیگر پر از جمعیتِ پلاکارد و عکس به دست بود، کنار کشیدیم و در پیادهرو به حرکت ادامه دادیم.
_خب هدف من، نابودی سلطه جهانیه که سرکردهشون آمریکا و سرمایهدارای بزرگ هستن. هدفم تکامل آدما و تلاش به نفع طبقه کارگر و زحمتکش جامعهست. خب انجام مسئولیت واسه رسیدن به این هدفا شیرینه.
به نزدیکی سفارت که رسیدیم صدای شعارها باعث میشد صدایمان به هم نرسد. کمی بلندتر به صحبت ادامه دادیم.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/3595
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
💎
🔗🌤💎
🌤💎🔗🌤💎🔗🌤
💎🔗🌤💎🔗🌤💎🔗🌤