eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
64 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 گفت «بشین بریم یه دور بزنیم.» رفتیم. -من کارامو کرده ام. دیگه کارى توى این دنیا ندارم. دعا کن برم دیگه. بسه هر چى مونده ام. یک ریز مى گفت. پردیم وسط حرفش. گفتم «ما رو آورده اى این حرفا رو بزنى؟ کى بود مى گفت هواى خودتونو داشته باشین؟ مراقب باشید الکى از دست نرید؟ مگه جنگ تموم شده که مى گى کار دیگه اى ندارم؟ ما همه مون به ت احتیاج داریم...» من حرف مى زدم، او گریه مى کرد. / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 رویِ همه‌یِ صفحات دفترش نوشته بود: او می‌بیند☝️ ... ✨ با این کار می‌خواست هیچ‌وقت خدا را فراموش نکند ...🙂 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 پسر ایران 🌱 بریده ای از کتاب: داد زدم: نزن و گلوله را بغل کردم تا از مسیر آتش عقبه بردارم، اما فندرسکی که دستش را روی گوشش گذاشته بود، با فشار زانویش توپ را شلیک کرد ... شلیک توپ همان و به هوا رفتن من همان! سرعت و فشار آتش عقبه مرا مثل توپ سبکی به هوا پرتاب کرد ... هیچ چیز از آن ثانیه‌های عجیب به یاد ندارم ... فقط یادم هست محکم به زمین افتادم در حالی که گردنم لای پاهایم گیر کرده بود! بوی عجیبی دماغم را پُر کرده بود. مخلوطی از بوی گوشت سوخته، باروت، خون و خاک ... به‌تدریج صدای فریاد فندرسکی و دیگران هم به گوشم رسید. گریه می‌کردند، داد می‌زدند ... من تلاش می‌کردم سرم را از بین پاهایم خارج کنم، ولی نمی‌شد ... احساس می‌کردم مثل یک توپ گرد شده‌ام و اصلاً تحمل آن وضع را نداشتم. ناله می‌کردم: گردنم را بکشید بیرون ... اما این کار دقایقی طول کشید. وقتی سرم از آن حالت فشار خارج شد، دیدم همه گوشت‌های تنم دارند می‌ریزند... 🕊🌱 🕊🌱 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 قرن­ هاست زمین انتظار مردانی اینچنین را می­کشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه­ ساز ظهور باشند آن مردان آمدند و رفتند من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم‼️ 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 روایت پسر حاج محمود کریمی (مداح اهلبیت(ع) از شیوه زندگی دایی آتش‌نشان خود شهید «رضا دارابی» که حین ماموریت در تهران آسمانی شد. / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 خدایا‌اگر‌میدانستم‌با‌مرگ‌من یک‌دختر‌به‌دامان‌ میرود حاضر‌بودم‌هزاران‌بار‌بمیرم‌تا‌هزاران‌ دختر‌به‌دامان‌حجاب‌بروند🧕🏻-! / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
✍️ 🥀مادر از خصوصیات اخلاقی فرزندش می‌گوید: از بچگی در «علیه السلام» بزرگ شد، شوخ‌طبع بود و با همه شوخی می‌کرد، بگو و بخند زیادی داشت، دل هیچ کس را نشکست. هیچ کس از او بدی ندید و همه وقتی خبر شهادتش را می‌شنوند ناراحت می‌شوند. خدا را شکر که به بالاترین درجه‌ای که می‌توانست یعنی رسید. لیاقتش بود، اگر می‌مرد برای ما تأسف داشت، نوکر و مداح امام حسین(ع) بود، همیشه در هیأت برای امام حسین(ع) می‌خواند، نمی‌دانم امسال چه‌چیزی و چگونه خواند که عین علی اکبر امام حسین(ع) به رسید و او را اِربا اِربا کردند. "مرتضی ابراهیمی" متولد 1363 و فرمانده گردان امام حسین(ع) ملارد بود که در ناآرامی‌های منطقه ملارد برای ایجاد امنیت در آبان ماه سال 1398 و در محل اغتشاش حضور داشت و توسط چاقوی به شهادت رسید. / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊شهید علیرضا توسلی🕊🌷 ✍️ شب ولادتی حرم بسیار شلوغ بود. از درب ورودی جلوتر نتوانستیم برویم و در همان جا مشغول نماز و زیارت شدیم. در همان حین متوجه شدیم زائری اصفهانی مسیرش را گم کرده است. گوشی موبایل هم نداشت و فقط به‌ صورت کلی می‌دانست باید به‌ کجا برود. ما هم تازه حرم رسیده بودیم و بسیار مشتاق زیارت بودیم اما گفت کمک به زائر امام رضا (ع) بیشتر آقا را خشنود می‌کند. کمک به دیگران و گره‌گشایی از مشکلات دیگران از خصوصیات اخلاقی بود. ✍️ : همسرشهید / تاریخ شهادت: ۹۳/۱۲/۸ 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷