#نعمت_مجاورت
#تفاخر
اينجا در حريم آقا
يك حس بيمانند همراهيات ميكند
تو در كنار آقا،
بالا و پايين هاي زندگي را تجربه مي كني
افتادنهايت
برخاستنهايت
توقفهايت
حركتهايت
شادیهايت
رنجهايت
اميدهايت
یأسهايت
و همه و همه را...
مجاورت نعمت بزرگي ست
و قصدي بر تفاخرش بر هيچ دل حسرتزدهاي
ندارم!
اما نمیشود که نگویم اينجا
وقتي دلت به حضور سایه همسایه
گرم است زندگي رنگ ديگري دارد،
[نه اين كه توي دور از محبت
در مجاورت ظاهري ات،
از ديگرانِ غرقِ در محبت
در مجاورت باطني شان،
پيشي گرفته اي...هرگز]
اما بي تعارف وبي ملاحظه،
جانِ كلام همين است كه
زندگي در مجاورت آقا رنگ ديگري دارد!
اين جا در حرم آقا،
رد پاي همهی قدمهاي افتان وخيزانت ميماند
در همه ي بالا و پايينهاي زندگي!
و اين بزرگترين نعمتِ زندگیِ يك مجاور است
خدا كند كه قدر بداند!
پ.ن: زيارت به قرابتِ جان اتفاق ميافتد و نه مجاورتِ جسم...قبول!
اما زندگی در مجاورت آقا رنگ دیگری دارد...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#نامه_سرگشاده
#ناامیدانه
#آی_آدمها_یکنفر_دارد_میسپارد_جان
میخواهم بیپروا بنویسم
بیملاحظه
با صدای بلند، با فریاد،
گوشهایتان را نگیرید و چشمهایتان را نبندید!
گویی پرده برافتاده و راز مگویی فاش شده که
این چنین دوستان دست بر سر میکوبند و فریاد وامصیبتا سر داده اند
یعنی تا به امروز که این پسرک 14 ساله
با آن زن هرکاره گفتگو نکرده بودند
نمیدانستید چه خبر است؟ واقعا نمیدانستید؟!
یا سر در برف کرده بودید تا دردسرش کمتر باشد؟!
کاری ندارد امتحانش کنید این گفتگو را به فرزندانتان نشان دهید
اصلا تعجب نخواهند کرد حتی انواع دبستانیشان!
#آقایان_مسئول #وزارت_ارتباطات #مسئولین_قضایی
#متولیان_فرهنگ #آموزش_پرورش_محترم #دانشگاهیان_فرهیخته #حوزههای_علمیه
اگر تابحال نمیدانستید وضعیت بچه های مملکت این است
که همین امروز توبه کنید ازین بیخبری،
منصب و جایگاهتان را ترک کنید
و بروید خانه نشین شوید
که زیان رساندنتان کمتر باشد
و اگر میدانستید و کاری نکرده اید بروید
خودتان را تسلیم دستگاه عدل الهی کنید!
این ویدئویی که اینهمه شما را اذیت کرده
خوراک شب و روز بسیاری از بچه های این سرزمین است
بچه هایی که از سنین دبستان در این فضای یله
و بی دروپیکر رها میشوند
و مسائلی را تجربه میکنند که در توان فطرت و خلقت و ظرفیتشان نیست
میدانید چه فشاری روی این نسل است؟!
میتوانید تصور کنید کودک و نوجوانی که هنوز راهی برای اطفای نیازش وجود ندارد
با پرسه زدنهای شبانه روزی در این فضای بیپدرومادر چه بلایی دارد سرش میاید؟!!
بگذارید کنار این اطوارهای مسئولانه را
این اظهار تاسف های نمایشی را...
این رگ غیرت های تصنعی را...
لطفا اداها را کنار بگذارید دیگر مشتری ندارند
کاری کنید لطفا کاری کنید
بدون حرف و شعار و توجیه و بهانه،
کاری کنید برای این نسلی که
دارد در فضای مجازی قربانی میشود
دارد جان میدهد دارد نابود میشود
بگذارید بدون فیلتر بگویم بدون ملاحظه
بدون سیاست بدون تدبیر
بگذارید بگویم که در کسوت یک مربی
یک فعال فرهنگی یا رسانه ای
یا هرچیزی که نامش را بگذارید
و سالها با بچه ها بوده وهست،
بگذارید بیرحمانه بگویم
با چنین شرایطی دیگر امیدی نیست!!
این را کسی میگوید که همیشه از امید گفته است
از اینکه میشود و باید بشود،
اما امروز اگر شما مسئولین نخواهید و کاری نکنید دیگر امیدی نیست
چون کودک و نوجوانی که همه ذهن ودلش
بدون حدومرز
درگیر اینهمه مساله و بی قیدی است ،
دیگر تربیت پذیر نیست!!
این روزها "تربیت" آب در هاون کوبیدن است!
و کاری از کسی برنمیآید تا کاری نکنید...
تلخ است ناامیدانه است اما واقعیت است
تلخی اش را بچشید
مانند من برای این بیچارگی گریه کنید
بگذارید دردتان بیاید...اما کاری کنید
شما را به مقدساتتان کاری کنید!
به داد این فضای باز و بی چفت و بست برسید
بچه ها را نجات بدهید..
دارند جان میدهند...
لطفا نجاتشان دهید!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
*برسانید به دست آنهایی که باید برسد!
#روز_نوشت
#ح_مثل_حضور_مادر
در محل کار هستم که تماس تصویری میگیرد، قطع میکنم
دوباره و چندباره
مهلت نمیدهد تماس صوتی برقرار کنم
اینترنت را قطع میکنم
چند لحظه بعد تماس میگیرم
دختر خندان طوری گریه میکند که
نفسش بالا نمیآید
میگوید که میخواهد تصویری صحبت کند توضیح میدهم که در اتاق کار هستم و ممکن نیست
ظاهرا با دوستانش دعوایش شده
اما این هق هق شدید نمیتواند کار قهروآشتی کودکانه باشد
میگوید دوستانش بدجنس هستند و...
کمی حرف میزنیم نمیخواهد قطع کند
قول میدهم بعد از کار تماس بگیرم
عصر تماس تصویری میگیرم
زار زار گریه میکند!
تلی که روز قبل برایش گرفته بودم
به سرش زده و مرتب است
سر شوخی را باز میکنم که
برای تماس تصویری خوشگل کردی
وسط گریه میخندد و باز گریه...
باز میگویم چه تل قشنگی داری
هرکی خریده خیلی باسلیقه بوده،
این بار با صدای بلند میخندد،
اما باز
بهانهگیریهای مختلف میکند
و باز گریه و گریه...
روز بعد دوباره در محل کار زنگ میزند
و باز بغض دارد
میگویم قرار بود بهتر باشی
میگوید همین الان بیایید پیش من،
میگویم اداره ام
اصرار میکند
میگویم عصر شاید بتوانم...
ساعت 3 تازه رسیده ام که زنگ میزند
جواب نمیدهم
پشت هم میزند تلفن را قطع میکنم
باید یاد بگیرد که بیموقع تماس نگیرد،
با این بایسته تربیتی سعی میکنم
حواس خودم را پرت کنم
اما نمیشود،
دم دمای غروب است که تلفنش را جواب میدهم
باز گریه میکند!!
میگویم از دیروز گریه هایت تمام نشدند؟
دنیا را آب برد... میخندد
و میگوید شب شد چرا نیامدید
میگویم بعد از نماز...
غرولندی میکند و میگوید قبول،
میروم درب منزلشان
اصرار میکند بیایید بالا
قبول نمیکنم
میگوید تنها هستم و کسی نیست
میگویم این یک قانون است که وقتی بابا و مامان نیستند نباید کسی را داخل خانه ببری،
قبول میکند
میگویم خب حالا چه کاری داشتی
میگوید حرف بزنیم!
حرف میزنیم
قصد برگشتن میکنم با دستپاچگی میگوید
کار دارم هنوز،
میرود کاردستی هایش را میآورد و نشانم میدهد،
باز میخواهم برگردم گوشی اش را میآورد و چیزهایی نشانم میدهد،
نمیگذارد برگردم بیقرار است،
سرانجام راضی میشود و تنهایش میگذارم
در حالیکه دوباره بغض کرده است
پ.ن: این بچه نه دلباخته من است نه دعوای کودکانه اذیتش کرده است،
فقط هر روز از صبح تا ساعت 7 شب تنهاست،
پدر و مادرش هردو تا شب سرکار هستند.
تک فرزند است
و مادرش دوست دارد بقول خودش
برای سرگرمی و استقلال کار کند!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم را ببینید!
دم آنهایی که به قوانین
احترام میگذارند..گرم!
دستشان درست!
آنهایی که این روزهای پر از
محدودیت را مدیریت میکنند
و به خود سختی رعایت قوانین و ترک فرایند عادی زندگی را میدهند👏
اما آنهایی که همچنان بیتوجهی میکنند
سفر میروند
مهمانی میگیرند
تجمع میکنند،
و زندگی را طبق روال قبل ادامه میدهند،
یادشان باشد
شریک خون مردمند
و شریک تنهاییها و دلنگرانیهای این بچهها...
و یادشان باشد اگر آمار پایینتر آمده،
اینها هیچ سهمی ندارند
و به خود هیچ شادباشی نگویند،
و وجدانشان را هرگز آسوده نکنند!
و یادشان باشد
که فرزندان یک خانواده "قانونگریز"
هرگز "اطاعتپذیری" را در هیچ موردی نخواهند آموخت،
پس هیچ توقعی نداشته باشند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#حمایت_کنیم
همراهان نیکوکار
عروسکهای بافتنی تولیدشده توسط یک فرد آبرومند روی دستش مانده و نمیتواند بفروشد
سرمایهی از دست رفته
معیشتش را
به خطر انداخته و نیازمند حمایت است.
عروسکها در سه سایز ۲۰ و ۴۰ و ۵۰ سانت هستند
و از ۲۰ تا ۴۰ هزارتومان قیمت میخورند.
قیمت عروسکهای خارجی در بازار
را حتما میدانید و باز میدانید که با این قیمتها نمیشود برای بچهها هیچ هدیهای خرید.
دست به دست هم بدهیم
برای نجات معیشت یک خانواده،
همت کنیم و هر تعداد که میتوانیم بخریم
میتوانیم هدیه کنیم به بچههای فامیل
به کودکان نیازمند و به دیگران...
شما چند عروسک را از گوشه کارگاه نجات میدهید؟
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
قلمزن
#حمایت_کنیم همراهان نیکوکار عروسکهای بافتنی تولیدشده توسط یک فرد آبرومند روی دستش مانده و نمیتوا
دوستان همراه
یک میلیون تومان عروسک ایشان امشب با همت شما فروخته شد
ان شاالله موارد جدید را خواهم گذاشت.
@ghalamzann
قلمزن
#حمایت_کنیم همراهان نیکوکار عروسکهای بافتنی تولیدشده توسط یک فرد آبرومند روی دستش مانده و نمیتوا
عروسک ها تمام شدند
همه را خریدید
2.200.000 تومان سرمایهی در انبارمانده
به تولیدکننده برگشت.
و بیش از نیمی از عروسکها با حمایت شما
به دست کودکان نیازمند رسیدند.
خانه های دلتان نورانی و آباد 🌸
@ghalamzann
آمدنش بدون آنکه پدری داشته باشد
معجزه بود
تکلمش در ابتدای تولد معجزه بود
زنده کردن مردگان معجزه بود
و زیستنش
و سیره اش و سلوکش
و عروجش به آسمان...
و آن روز که باز میگردد
با مهدی موعود که سلام خدا بر او باد
و پشت سر او نماز میگزارد.
میلادت مبارک
پیامبر مهربانی و اعجاز
مسیح بزرگ ما🌸
@ghalamzann
#میلاد_مسیح
#کریسمس
گروه دخترها را که باز میکنم
تبریکات کریسمس را میبینم
که خیلی عادی و طبیعی برای هم فرستادهاند
یکی هم شاید برای اینکه
دلی از من بهدست بیاورد
نوشته "بچهها کریسمس برای ما نیست!"
پیامها را نادیده میگیرم
روز میلاد پیامبر بزرگ خدارا تبریک میگویم
و از روزی میگویم که ایشان برمیگردد
و پشت سر امام زمانمان نماز میخواند
و او را یاری میکند برای رسیدن
به روزهای قشنگ دنیا
و برایشان میگویم که امامان برمیگردند
و تاکید میکنم که
" بچه ها فکککر کنید! امام حسین علیه السلام برمیگردن
و چه روزایی بشه اون روزا
و شما به لطف خداوند هستین و طعم شیرین
اون دنیای زیبارو میچشین..."
حال و هوای گروه تغییر جهت میدهد
و بچه ها حواسشان به این مولود عزیز
و روزگار منجی جلب میشود...
اگر بچهها این روزها را با خیال کریسمس میگذرانند
تقصیر ماست، مایی که حتی حاضر نیستیم
از میلاد مسیح علیه السلام بگوییم!
حضرت عیسی علیه السلام حضرت روح الله است
حضرت عبدالله است
نامش بیش از 40 بار در قرآن کریم آمده است
و مادرش مریم عَذراء علیهاالسلام
نمونه قداست و پاکی و طهارت است
که یکی از سخت ترین امتحانات الهی
ازین وجود مقدس و مطهر گرفته شده است.
دیروز یعنی 25 دسامبر یا 5 دی
روز میلاد این پیامبر بزرگ الهی بود
و متاسفم که بگویم در تمام کانالها و گروههایی که هستم
حتی یک مورد تبریک و تهنیت این روز بزرگ را ندیدم و حتی وقتی تبریک گذاشتم در پاسخ برایم تسلیت ایام فاطمیه سلام الله علیها را فرستادند!
ما مردمانِ تعصبهای نابجاییم
مردمانِ سوزاندن فرصتها
مردمانِ دامن زدن به تهدیدها
و حواسمان نیست که عیسای مسیح که درود و رحمت خداوند بر او باد
یاریگر همان منجی مصلحیست که جهان به انتظار اوست
ما مردمانِ ترس هستیم
و ترسهایمان دارد نسلمان را به سمتی میکشاند که میتوانست جهت دیگری داشته باشد،
لطفا نگویید که از مسیحی شدن بچهها
واهمه دارید که امروز درد ما مسیحی شدن و مسلمان بودن نیست
درد ما بیهویتی نسل است
که بیثباتی ما ایجادش کرده است،
نابلدیهایمان دارند کار دستمان میدهند
حواسمان هست؟!...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
امیرِ عالم که آرامِ جان همه است
دلآرامش میشوی
با دلهای ناآرام ما چه میکنی!
مادر...
@ghalamzann
#روزنوشت
#داداش_مجازی
جلسه مسجد حوالی اذان مغرب تمام میشود،
زمان ندارم
شتابان از پلهها پایین میروم
تا از مسجد بیرون بزنم و نماز را به منزل برسم!
از جلوی شبستان بانوان که عبور میکنم
دخترک گویی مرا میبیند و شتابان خودش را میرساند
متل همیشه با هیجان و محبت زیاد صدایم میکند
متوقف میشوم
دستهایش را باز میکند
و ادای در آغوش کشیدن را درمیآورد
(و کرونایی که هنوز بین ما فاصله گذاری کرده است!)
"خانوم لطفا نرین بمونین"..."عجله دارم دخترم"
"باشه خب...اشکالی نداره.."
میروم...به سرکوچه که میرسم
طاقت نمیآورم و برمیگردم
دوباره شادی میکند، جانماز گلگلی را
که هدیه یک دوست است، درمیاورم
با همان لحن همیشه پرهیجانش میگوید "چقدرررر نازه خانوم"
به سمتش دراز میکنم نمیگیرد،
میدانم که نماز نمیخواند، بلندش میکنم و
میگویم کنار تو میخوانم
مادرش نگاه میکند و لبخند تلخی میزند
دخترک کنارم میایستد و باز فقط به قدر
سه رکعت طاقت میاورد
سلامش را گفته و نگفته جست میزند
و مقابلم پشت به قبله مینشیند،
گوشی را درمیاورد و میپرسد
"چرا اینقدر کم استوری میذارین"
میپرسم "چطور"
میگوید "من همهی وقتمو برای استوری میذارم
و اینکه کیا دیدند برام مهمه"
و لیست را نشانم میدهد
دستش را روی یک اسم گذاشته تا مثلا نبینم
کنجکاوی نمیکنم و میگویم "باشه نمیبینم"
با هیجان میگوید "داداش مجازیمه خانوم"
(قبلا هم در موردش و در موردشان بارها
صحبت کرده)
"باشه به سلامتی"
" خانووووم فقط همین؟!"
"دوست داری چی بگم"
"خانووم خب ببینین وقتی قهر کردم
برام چی گذاشته"
(و پیامهای پسرک را نشانم میدهد)
بعد عکسی که پسرک برایش فرستاده
باز میکند، حال بدی پیدا میکنم
دستی که چندبار تیغ خورده
و تیغ روی یکی از برشها قرار دارد
"وااای این دست کیه"
"دست داداش مجازیمه"
"این پسر عقل نداره از من میشنوی باهاش نپر"
"خانوووم نگین اینطوری"
"هر کسی که رفتارش عاقلانه نیست
باهاش کات کن
اگه منم رفتارم و حرفام عاقلانه نبود
باهام کات کن"
"نه خانوووم من میتونم کمکش کنم
شما بگین چیکار کنم"
"تو نمیتونی باید خانوادهاش بهش کمک کنند"
"خانوم منم خانواده شم، داداشمه"
"داداش باید خونی باشه نه مجازی"...
"خانوووم نخیرم داداشمه"
(تعارف را کنار میگذارم)
"اسمش داداش نیست دوست پسره!"
دستش را با اطوار خاصی جلوی دهانش میگیرد
"وااای خانوم این چه حرفیه میزنین
اگه پیاماشو بخونین اینطوری نمیگین"
"فرقی نداره چیزی به نام داداش مجازی نداریم"
"ولی خانوم اون خیلی رعایت میکنه تابحال
یهبارم بهم نگفته عشقم فقط میگه عزیز دلم!"
(متحیر نگاهش میکنم،
یکریز حرف میزند و اصرار میکند...)
"خانوم تروخدا بگین چطوری کمکش کنم"
"باید بره پیش یه آدم درست و حسابی"
"خب شما درست و حسابی هستین
به من بگین کمکش کنم"
"تو بهترین کاری که میتونی بکنی
اینه که باهاش کات کنی"
"نه خاااانوووم..."
گوشیاش زنگ میخورد برمیدارد و میرود که صحبت کند
شاید با داداش مجازیاش...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann