#توضیحات
-یال: گردن
-شاخ: دست و بازو
-بر: سینه
-فراخ: ستبر
-پیآهو: مانندِ پای آهو؛ دوتایی بودن، و نیز ششپهلو یا مقرنسشکل
-بدو گفت: "از ایدر به یک سو شویم / بدآوردگاهی پیآهو شویم": (رستم به سهراب) گفت: از اینجا به جایی دیگر برویم. در میدانِ نبردی دوتایی دور از دیگران باشیم.
-بدآوردگهبر مرا جای نیست / تو را خود به یک مُشتِ من پای نیست: (سهراب به رستم میگوید:) نیازی به میدانِ جنگ هم نیست چون تو اولینِ مشتِ مرا هم تاب نمیآوری و میمیری!
-ستم یافت یالت ز بسیار سال: اندامت از سالخوردگی فرسوده و ناتوان شده.
-رکیبِ دراز: رکابِ دراز. تصویرهای بسیاری در شاهنامه وجود دارد که از دیدِ ما پنهان میماند. در اینجا شاعر برای تصویر کردنِ قدوقامتِ سهراب رکابِ درازِ اسبش را تصویر کرده؛ رکابی که تا نزدیکِ زمین می رسد. و ما سهراب را تصور میکنیم که باوجودِ این رکابِ دراز پاهای خود را به بالا جمع کرده تا به زمین نخورد! تصویری که پهلو به انیمیشنهای فانتزیِ خندهآور میزند.
-زمین٘ سرد و خشک و سخن٘ چرب و گرم: زمین سرد و خشک است اما سخن باید گرم و نرم باشد.
-شکن: شکست
-دل جمبیدن بر کسی: مِهر آوردن بر کسی
-چنین داد پاسخ که رستم نِیَم...: رستم در پاسخِ سهراب که پرسیده: "آیا تو رستمی؟"، جوابِ نه میدهد. یکی برایِ از بین نرفتنِ طلسمی که معتقد بودهاند نامها دارند، دیگر، تحقیرِ سهراب با جواب ندادن، و سوم این که به او بگوید رستم همنبردِ دونمایهای چون تو نیست و برای جنگ با کسی چون تو زحمتِ به میدان آمدن به خود نمیدهد و من که پهلوانی ناچیزم به نبردِ تو آمدهام. دربارهی نام پرسیدنِ پهلوانان در آغازِ جنگ و جواب ندادن، پیشتر هم گفتهایم.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
میگفت: این کتاب رو بخون وحشتناک قشنگه!
با خودم گفتم چطور میشه یه کتاب وحشتناک قشنگ باشه!
البته منظورش این بود که خیلی کتاب خوبیه، ولی همین دو صفت رو دم دست داشت و اگر دایرۀ واژگانش بیشتر و بهتر بود، حتماً صفتهایی بهتر به کار میبرد.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: دستور زبان فارسی
✍نویسنده: عبدالرسول خیام پور
ناشر: آیدین
بی مناسبت نیست که پیش از ورود در اصل موضوع؛ یعنی بحث از دستور زبان و قواعد آن، شرحی اجمالی درباره طبقه بندی زبان ها و تاریخ دستور زبان داده شود. بنابراین ابتدا این دو موضوع را در دو بخشی که حکم مقدمه را دارد بیان نموده، سپس به اصل مقصود می پردازیم.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
بازآی که صبح آمد و دل سوی تو دارد
خورشید به عالم زد و رو کوی تو دارد
هر گوشه ی دنیا صنمی عطرفشان کرد
زیبنده هوایی است، فقط بوی تو دارد
#شعر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#دادن
1⃣ همکرد «دادن» تنها با اسم معنی، فعل مرکب میسازد. مانند:
گواهی دادن، امان دادن، اقرار دادن، پند دادن، سوگند دادن، فرمان دادن، نجات دادن و ...
سردار تازیان نخست او را امان داد سپس، چنان که شیوهٔ ایشان بود، غدر کرد. (خانلری: هفتادسخن، ۳۸۸/۱)
2⃣ از همکرد «دادن» با اسم ذات، فعل مرکب حاصل نمیشود. یعنی عبارتهایی مانند:
خلعت دادن، زر دادن و ... فعل مرکب شمرده نمیشود.
✅ فرهنگ درستنویسی سخن، دکتر حسن انوری، تألیف یوسف عالی عباسآباد، تهران: انتشارات سخن، چاپ سوم، ۱۳۹۰، ص ۱۴۳
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
👈 پیشوند «می» به فعل پس از خود نمیچسبد.
👈 با نیمفاصله نوشته میشود.
آسمان غرب کشور از فردا ابری میشود. ❌
آسمان غرب کشور از فردا ابری می شود. ❌
آسمان غرب کشور از فردا ابری میشود. ✅
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ساختمان واژه های مشتق/مرکب/مشتق مرکب
ساختمان واژه های مشتق/مرکب/مشتق مرکب
1-اسم ساده :اسمی که فقط ازیک جزء معنادارساخته شده باشد:گوسفند ، اسفندیار ، خانه ،فرهنگ .
2-اسم غیرساده :اسمی که بیش ازیک جزءمعنا داردارد ومی توانیم آن هارابه دویا چندبخش تقسیم کنیم:کتاب خانه ، قلم تراش ، کارکرد .
اسم غیر ساده نیز به سه نوع تقسم می شود : 1-اسم مشتق 2- اسم مرکّب 3- اسم مشتق – مرکّب
1-اسم مشتق :اسمی که درساختمان آن یک جزءمعنادار ویک جزء معناساز(معنی را عوض کند)وجودداشته باشد
در کلمات مشتق اگر جزء بی معنی قبل از جزء معنی دار باشد ، پیشوند و اگر بعد از آن باشد پسوند نامیده می شود . در زیر به مهم ترین پیشوند ها و پسوند ها ی مشتق ساز اشاره می شود .
مهم ترین پیشوند ها ی مشتق ساز :
با + اسم = صفت ؛ مثال : باادب
بی + اسم = صفت ؛ مثال : بی درد
نا + صفت = صفت ؛ مثال : نادرست
نا + اسم = صفت ؛ مثال : ناسپاس
نا + بن فعل = صفت ؛ مثال : نادان
ن+بن فعل =صفت؛ مثال:نشکن / نسوز
هم + اسم = صفت ؛ مثال : هم کلاس
مهم ترین پسوند های مشتق ساز :
اسم + ی = صفت ؛ تهرانی ، ماندنی ، خانگی ( "ی" نکره مشتق ساز نیست . مثل : مردی و ... )
صفت + ی = اسم ؛ خوبی ، درستی ، آلودگی و...
اسم + ی = اسم ( اسم حرفه یا مکان شغل ) ؛ خیاطی ، قصابی و...
اسم + گر = اسم ( صفت شغلی ) ؛ آهنگر ، کوزه گر و...
اسم + گری = اسم ؛ وحشی گری و...
اسم یا صفت + یت = اسم ؛ مرجعیت ، آدمیت و...
بن ماضی+ ار= اسم ؛ کردگار،گفتارو..
بن ماضی + ه / ـه = صفت مفعولی ؛ خورده ، شنیده و....
نکته: باید توجّه داشت که اگر این ( ه ) جزء ساختمان فعل نباشد تکواژ اشتقاقی خواهد بود یعنی مشتق می سازد . او دید ه ی روشنی دارد ( ه ) و ند مشتق ساز نیست چون جزء خود کلمه است .
بن مضارع + ه / ـه = اسم ؛ خنده ، گریه و...
اسم + ه / ـه = اسم ؛ زباله ، زبانه و...
صفت + ه / ـه = اسم ؛ زرده ،سفیده و..
بن مضارع + ـِ ش = اسم ؛ بینش ، دانش و...
بن مضارع + ان = صفت ؛ گریان ، خندان و ...
اسم + انه = اسم ؛ صبحانه ، بیعانه و ..
اسم + انه = صفت / قید ؛ عاقلانه ، محرمانه و ...
صفت + انه = صفت / قید ؛ عاقلانه ، مخفیانه و ...
صفت شمارشی + گانه = صفت ؛ دوگانه ، پنج گانه و ...
بن مضارع + نده = صفت ؛ خورنده ، رونده و ...
بن مضارع + ا = صفت ؛ جویا ؛ توانا
بن فعل + گار = صفت ؛ آموزگار ، آفریدگار و ...
اسم + چی = اسم ؛ تلفنچی ، پستچی و..
اسم + بان = اسم ؛ باغبان ، دربان و ...
اسم + دان = اسم ؛ نمکدان ، قلمدان و..
اسم + ستان = اسم؛ گلستان,هنرستان و
اسم + گاه = اسم؛ سحرگاه ، شامگاه و..
اسم + زار = اسم ؛ لاله زار و ...
اسم + یه =اسم / صفت؛ خیریه، نقلیه و.
اسم + ـَ ک = اسم؛عروسک،شهرک و..
صفت + ـَ ک =اسم؛زردک،سرخک و..
اسم + چه = اسم ؛ دریاچه، و ..
اسم + مند = صفت ؛ هنرمند و ...
اسم + ور = صفت ؛ نامور ، ...
اسم + ناک = صفت ؛ ترسناک و...
اسم + وار/واره = صفت / قید اسم ؛ امیدوار،ماهواره و...
اسم + گین = صفت ؛ اندوهگین و ...
اسم یا صفت + ین= صفت؛دروغین و..
تکواژها یی که مشتق نمی سازند عبارتند از :
- نشانه های جمع ( ها ، ان و ی نکره ) ؛ آدم ها ، معلمان، ( ی ) کتابی خریدم
- تر و ترین در آخر صفت و قید ؛ خوب تر ، بالا ترین
- پیشوند های صرفی ؛ بـ ، می و نـ می روم /نرو / بیاید
- شناسه های فعل ماضی و مضارع فرقی نمی کند .
- ضمائر شخصی متصل که به اسم می چسبند . ـ م ،ـ ت ، ـ ش ، ـ تان ، ـ تان ، ـ شان .
- فعل های کمکی در ماضی نقلی ام ، ای ، است ، ایم ، اید ، اند .
به این وند ها تصریفی می گوییم وند های تصریفی تغییری در ساختمان کلمه ایجاد نمی کنند و به این خاطر مشتق نمی سازد .
انواع اسم مرکّب :
1)اسم+اسم = اسم :لاک پشت ، شاه توت ، دستمزد ، دام پزشک ،حاجی فیروز ،کارنامه ، آب گوشت ،کتاب خانه
2)اسم +بن ماضی = اسم ::کارکرد ، رهاورد ، صلاحدید،دستبرد ، دستاورد
3)اسم+بن مضارع= اسم : :آبکش ،خط کش ،خاک انداز ، مدادتراش ،دستبند ،گلگیر
4)صفت +اسم = اسم :سیاه مشق ، نوروز ،سپیدرود ،چهارپا ،سبزقبا
5)ضمیر+ بن مضارع =اسم : خودنویس ،خودتراش
6)صفت +بن مضارع = اسم :زیرگذر زودپز دور نما
7)صفت +اسم = اسم = بالا دست زیرزمین پس کوچه
8)اسم + صفت =صفت : قدبلند ریش سفید پابرهنه
9)صفت +اسم =صفت :بدبخت سفید پوست بد گمان بزرگ سال
10)اسم +بن مضارع=صفت :دروغ گو خدا شناس
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim